از «۰٫۳ درصدیها» چه میدانید؟/ اَبَرثروتمندان ایرانی چه کسانی هستند؟
نابرابریِ اقتصادی میان شهروندان ایرانی، به بالاترین حد ممکن رسیده و با این همه، ظاهرا این موضوع آنچنان که باید و شاید در آمارِ رسمیِ کشور منعکس نشده است. در سالهای اخیر، برخی از اقتصاددانانِ ایرانی معتقد بودند که برای به دست آوردنِ تصویری دقیقتر از نابرابریِ اقتصادیِ در ایران، به جایِ رجوع به «دهکهایِ درآمدی»، باید به «صدکهایِ درآمدی» نگاه کرد.
به گزارش تجارتنیوز، با توجه به جمعیت حدود ۸۴ میلیون نفری ایران در زمانِ نگارشِ این گزارش، هر «دهک درآمدی» در ایران حدود ۸٫۴ میلیون نفر و هر «صدک درآمدی» هم حدود ۸۴۰ هزار نفر جمعیت خواهد داشت. به عبارت سادهتر، اگر بخواهیم «یک درصدیهایِ ایرانی» و ثروت آنها را محاسبه کنیم، باید به سراغ جمعیتی در حدود ۸۴۰ هزار نفر برویم.
«۰٫۳ درصدیها» و «۰٫۱ درصدیها» به جایِ «یک درصدیها»
با این همه، ظاهرا آمارِ دقیقی از «یک درصدیهای ایرانی» وجود ندارد و البته در این برهوتِ آماری، یک نشریه آمریکایی، کار ما را آسان کرده است. مجله معتبر «فوربس» (Forbes) به تازگی گزارشی در مورد افزایش حیرتآورِ تعداد «میلیونرهای ایرانی» منتشر کرده که همزمانیِ آن با کاهش همگانیِ سطح درآمدها در ایران، تکاندهنده است.
بر اساس گزارش این مجله، در سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد ابرثروتمندان (high net worth individuals یا HNWIs) در ایران، ۲۱٫۶ درصد رشد کرده و این در حالی است که متوسط رشد تعداد این گروه از ثروتمندان در جهان در همین بازه زمانی، تنها ۶٫۳ درصد بوده است.
نکته جالب توجه اینکه بر اساس گزارش مجله «فوربس»، ثروت این افراد به دلار محاسبه شده و بنابراین، آنها «میلیونرهایِ دلاری» هستند. این گزارش اضافه میکند که ثروت این گروه از ایرانیها، حتی سریعتر از تعدادشان هم رشد کرده و در طول سال ۲۰۲۰ میلادی، حدود ۲۴٫۳ درصد افزایش پیدا کرده است.
مجله «فوربس» برای نگارش این گزارش، از دادههایِ یک موسسه مشاورهایِ فرانسوی به نام «Capgemini» استفاده کرده که نشان میدهد تعداد میلیونرهای ایرانی، اکنون به حدود ۲۵۰ هزار نفر رسیده است.
گزارشی در مجله «فوربس» میگوید ایران بر اساس تعداد «میلیونرهای دلاری»، چهاردهمین کشور ثروتمند در جهان است.
به عبارت ساده، اکنون در ایران ۲۵۰ هزار نفر، بالاتر از یک میلیون دلار (در زمان نگارش این متن، بالاتر از ۲۵ میلیارد تومان) ثروت دارند. البته، یک میلیون دلار، حداقل ثروتی است که دارنده آن را وارد این لیست میکند و نه حداکثر آن.
گزارش مجله «فوربس» نشان میدهد تعداد میلیونرهای ایرانی، اکنون به حدود ۲۵۰ هزار نفر رسیده است.
اما ۲۵۰ هزار نفر، تنها معادل ۰٫۳ درصد از جمعیت ایران است و به این ترتیب، حالا به جای «دهک درآمدی» یا حتی «صدک درآمدی»، باید از «۰٫۳ درصدیهای ایرانی» یاد کنیم و این در حالی است که تقسیمِ همین ۲۵۰ هزار نفر به گروههایِ کوچکتر، ممکن است موجب شود حتی در همین طبقه هم به «ثروتمندترینها» برسیم.
طبقهای که در سال ۱۳۹۹ ظاهر شد
پرسشی که اکنون پیش میآید این است که این «طبقه خاص» چگونه ایجاد شده است؟ گزارش مجله «فوربس» برای معرفیِ منبع ثروت ابرثروتمندانِ ایرانی، به دو بازار اشاره میکند که بیش و کم برای همه ما آشنا هستند: بازار سرمایه و بازار ارزهایِ دیجیتال. جالب اینکه این دو بازار، در سال ۱۳۹۹ شاهد اوجگیری بودند و این یعنی از شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندِ ایرانی، مدت زیادی نگذشته و این بازی، از قضا هنوز هم ادامه دارد.
رشد جهشی بازدهی در بازار سرمایه، اصلیترین دلیل شکلگیری طبقه ابرثروتمندان ایرانی معرفی شده است.
بر اساس دادههای موسسه «Capgemini» (در دلِ گزارش «فوربس») بازدهی بازار سرمایه ایران در فاصله ماههای مارس تا جولایِ سال ۲۰۲۰ میلادی (تقریباً منطبق بر بازه فروردین تا مردادماه سال ۱۳۹۹)، حدود ۶۲۵ درصد در مقایسه با سالِ پیش از آن افزایش داشته است.
این در حالی است که طی همین بازه زمانی، شاخص S&P 500(شاخصی شامل نمادهای ۵۰۰ شرکت برتر در بورس نیویورک و نزدک در آمریکا) تنها ۱۶ درصد بازدهی داشته است.
گزارش مجله «فوربس» برای معرفیِ منبع ثروت ابرثروتمندانِ ایرانی، به دو بازار اشاره میکند که بیش و کم برای همه ما آشنا هستند: بازار سرمایه و بازار ارزهایِ دیجیتال. جالب اینکه این دو بازار، در سال ۱۳۹۹ شاهد اوجگیری بودند و این یعنی از شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندِ ایرانی، مدت زیادی نگذشته و این بازی، از قضا هنوز هم ادامه دارد.
این گزارش اضافه میکند که اقداماتِ دولت ایران هم به رشد طبقه ابرثروتمندِ ایرانی کمک کرده است: دولت ایران، پیش از این، یک درصد از ذخایر «صندوق توسعه ملی» را به بورس تهران تزریق کرده و در مرحله بعد هم، همین چند ماه پیش، حدود ۵۹۵ میلیون دلار (معادل حدود ۱۳ هزار میلیارد تومان) به بازار سرمایه ایران تزریق کرد که موجب رشدِ جهشی بازدهی در بازار سرمایه ایران شد.
بر اساس دادههای «Capgemini» استخراج بیت کوین، به دلیل ارزان بودن برق در ایران، دومین منبع اصلیِ ایجاد ثروت برای شکلگیریِ طبقه ابرثروتمندانِ ایرانی بوده است. جالبتر اینکه بر اساس این گزارش، حدود ۷۲ درصد از ابرثروتمندانِ ایرانی، یعنی جمعیتی در حدود ۱۸۰ هزار نفر، در حوزه استخراج رمزارزها سرمایهگذاری کردهاند.
نشانههایی دیگر از حضور «طبقه ابرثروتمندان ایرانی»
با این همه، حضور طبقه «ابرثروتمندان ایرانی»، تنها به بازارهای سرمایه و رمزارز محدود نمیشود. طی سالهای اخیر، مقاماتِ رسمیِ کشور بارها اعلام کردهاند که نابرابری اقتصادی، از طریقِ توزیعِ سپردهگذاریهایِ بانکی هم قابل مشاهده است.
بر این اساس، برخی اظهارنظرهای رسمی نشان میدهند که حدود ۹۷ درصد از داراییهای بانکی ایران در اختیار تنها یک تا ۲ درصد از جمعیت کشور (بین ۸۰۰ هزار تا ۱٫۵ میلیون نفر از جمعیت کشور) است.
از آن سو، محسن ثروتمندانی که فقیر بودند رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیش از شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، در یک سخنرانیِ عمومی به آماری از دارندگانِ ثروتهای کلان در ایران اشاره کرده و گفته بود تعداد ایرانیهایی که ثروتی بیش از هزار میلیارد تومان دارند، حدود ۱۵۰ نفر است.
ابرثروتمندان ایرانی مالیات نمیدهند و سبک زندگی متفاوتی در قیاس با اکثریت جامعه ایران دارند.
به گفته دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اگر تعداد کسانی که بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان ثروت دارند را در نظر بگیریم، تعداد این افراد بیش از ۱۰۰۰ نفر خواهد بود و این در حالی است این افراد به واسطه ثروتشان میتوانند با ورود و خروج به بازارهایی همچون بازار ارز یا طلا، این بازارها را با تلاطم روبهرو کنند. (نقل به مضمون)
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پیش از شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، در یک سخنرانیِ عمومی به آماری از دارندگانِ ثروتهای کلان در ایران اشاره کرده و گفته بود تعداد ایرانیهایی که ثروتی بیش از هزار میلیارد تومان دارند، حدود ۱۵۰ نفر است.
منشاء آمارهایِ مورد استنادِ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص نیست، اما در سالهای اخیر، آمارهایی رسمی هم در این خصوص منتشر شدهاند. بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در زمستان سال ۱۳۹۸ نشان میداد که حدود ۰٫۱ درصد (یک از هزار) حسابهای بانکیِ شخصی در ایران، بیش از یک میلیارد تومان موجودی دارند.
این در حالی است که برآورد نهادهای رسمی نشان میدهد در ایران حدود ۵۰۰ میلیون حساب بانکی وجود دارد (به ازای هر ایرانی بین ۶ تا ۷ حسابِ بانکیِ مختلف) و ایران از این منظر در جایگاه نخست جهان قرار گرفته است.
اگر این آمار را مبنا قرار دهیم و آن را با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مقایسه کنیم، حدود ۵۰۰ هزار حساب بانکی با دارایی بیش از یک میلیارد تومان در شبکه بانکی کشور وجود دارد.
اگر از این تعداد حساب بانکی، هر حساب تنها یک میلیارد تومان موجودی داشته باشد، یعنی تنها و تنها داراییهایِ بانکیِ ابرثروتمندان ایرانی، بالغ بر ۵۰۰ هزار میلیارد تومان (یا ۵۰۰ تریلیون تومان) خواهد بود.
اگر دارایی هر حساب بانکی از این دسته را ۵ میلیارد تومان در نظر بگیریم (که شاید فرض دور از ذهنی هم نباشد)، دارایی بانکی ابرثروتمندان ایرانی به بیش از ۵۰ برابر درآمد نفتی ایران در سال ۱۳۹۹ میرسد. (این عددِ فرضیِ بیش از اندازه بزرگ، معادل ۲ هزار و ۵۰۰ تریلیون تومان خواهد بود!)
۲۵۰ هزار «میلیونری» که ایران را به ثروتمندترین کشور خاورمیانه بدل کردند
اما اجازه بدهید باز هم به گزارش مجله «فوربس» برگردیم. بر اساس گزارش «فوربس»، ایران اکنون چهاردهمین کشور جهان بر اساس تعداد افراد با ثروت بالاتر از یک میلیون دلار است و از این منظر، ثروتمندترین کشور در خاورمیانه هم به حساب میآید.
یک خانوار ۴ نفره، برای آنکه با معیارهای قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دستکم حدود ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. حدود ۲۵ میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند.
عربستان سعودی که پیش از این در جایگاه نخست در خاورمیانه قرار داشت، اکنون با ۲۱۰ هزار نفر میلیونر، در جایگاه ۱۷ در جهان قرار دارد. این اما در حالی است که بر اساس گزارشهای رسمیِ اخیر، نرخ فقر در ایران به شکلی فزاینده رشد پیدا کرده و اکنون، حدود ۶۰ درصد از جمعیت ایران، زیر «خط فقر نسبی» زندگی میکنند.
بر اساس آمارهای رسمی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر «خط فقر مطلق» زندگی میکند.
از آن سو، حدود یک ماه پیش، «روزبه کردونی»، رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، از آمار تکاندهنده فقرِ مطلق در ایران رونمایی کرد و گفت در طول سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸، شاخص «خط فقر مطلق» در ایران به ۳۰ درصد رسیده است.
بر اساس تعاریف سازمان ملل متحد، درآمد کمتر ثروتمندانی که فقیر بودند از روزانه ۲٫۲ دلار (در سال ۲۰۲۰ میلادی)، به معنی این است که فرد زیر خط فقر مطلق زندگی میکند و نمیتواند نیازهای اساسیِ زندگی خود را تامین کند. با نرخ دلار ۲۵ هزار تومانی، این مبلغ معادلِ درآمدِ روزانه ۵۵ هزار تومانی به ازای هر نفر و ماهانه یک میلیون ۶۵۰ هزار تومانی به ازای هر نفر است.
به این ترتیب، یک خانوار ۴ نفره، برای آنکه با معیارهای قاره آفریقا، بالای خط فقر زندگی کند، باید ماهانه دستکم حدود ۶ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان درآمد داشته باشد. اگر به گفته رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، حدود ۳۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق قرار داشته باشند، این یعنی حدود ۲۵ میلیون ایرانی کمتر از این میزان درآمد دارند و از منظر سازمان ملل، فرقی با فقرایِ آنگولا یا بورکینافاسو ندارند.
۲۰ فرد موفقی که بعد از ۴۰ سالگی به موفقیت دست پیدا کردند
گاهی با نگاه به زندگی هنرپیشهها، کارآفرینان موفق و نوابغی که در جوانی به موفقیتهای بزرگ رسیدهاند، ازخودتان میپرسید که من تا این لحظه در زندگیام چه کردهام و به کجا رسیدهام. شاید فکر کنید که از سنتان گذشته و از قطار موفقیت جا ماندهاید؛ اما فراموش نکنید که موفقیت و تلاش برای رسیدن به هدف، سنوسال نمیشناسد. 18
حتما بخوانید:
۱. ساموئل جکسون
این هنرپیشه مطرح در ۴۶سالگی در فیلم داستان عامهپسند (Pulp Fiction)، نقش جولز وینفیلد را بازی کرد.
جکسون قبل از اینکه در سال ۱۹۹۱، اولین نقش مهم خود در فیلم تب جنگل (Jungle Fever) را ایفا کند، بهمدت دو سال با اعتیاد به مواد مخدر مبارزه کرده بود.
۲. مارتا استوارت
استوارت سالها در خدمات پذیرایی و تهیه غذا کار میکرد؛ اما چهره شناختهشدهای نبود. او در ۴۰سالگی شروع ثروتمندانی که فقیر بودند به نوشتن کتابهای آشپزی و خانه داری کرد. به اینترتیب، مارتا استوارت به یکی از زنان ثروتمند و موفق آمریکا تبدیل شد.
۳. رونالد ریگان
رونالد پیش از ورود به دنیای سیاست، هنرپیشه موفقی بود. او در ۵۳سالگی با سخنرانی مشهورش با نام «زمان انتخاب» در جریان انتخابات ۱۹۶۴، در عرصه سیاست درخشید. ریگان از استعدادهای خود در زمینه بازیگری کمک گرفت و به یکی از محبوبترین رئیسجمهورهای قرن بیستم تبدیل شد.
۴. هنری فورد
فورد در جوانی، مهندس دستیار توماس ادیسون بود و بر بهبود و ارتقای اتومبیل جدید آن دوران کار میکرد. فورد در ۴۰سالگی شرکت فورد موتور را تأسیس کرد. فورد ۵ سال بعد از تأسیس شرکت خود، مدل تی را به دنیای اتومبیل معرفی کرد.
۵. آبراهام لینکلن
لینکلن در ۴۰سالگی، مجلس نمایندگان آمریکا را ترک کرد. او بعد از ترک مقام سیاسی خود در مجلس، بهدنبال حرفه حقوق و وکالت رفت. ۷ سال بعد، لینکلن وارد حزب جمهوریخواه شد و ۴ سال بعد، بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد. او اولین رئیسجمهورِ جمهوریخواه آمریکا بود.
۶. رِید هافمن
نوابغی که شبکه های اجتماعی مجازی را خلق میکنند، همواره افراد جوان نیستند. رید هافمن شبکه سوشال نت (socialnet.com) را در سال ۱۹۹۷ راهاندازی کرد. این شبکه پیشرو شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک بود.
هافمن در سال ۲۰۰۲، زمانی که ۳۵ سال داشت، شبکه لینکدین را تأسیس کرد. او سالها تلاش کرد تا این شبکه به یک شبکه اجتماعی حرفهای تبدیل شود. ۸ سال بعد با عمومی شدن وبسایت لینکدین، هافمن میلیاردر شد.
۷. لی ارمی
ارمی در فیلم غلاف تمامفلزی (Full Metal Jacket) نقش گانری سرجینت هارتمن را ایفا کرد. این نقش اولین تجربه بازیگری برجسته او در ۴۳سالگی بود. قرار بر این بود که ارمی فقط نقش مشاور نظامی فیلم را بر عهده داشته باشد؛ اما اطلاعات او درباره زندگی نیروی دریایی ارتش، کارگردان فیلم را تحتتأثیر قرار داد و بازی در نقش هارتمن به ارمی پیشنهاد شد.
۸. رِی کراک
کراک کارهای مختلفی مثل نوازندگی پیانو و دستفروشی انجام داده بود. او در ۵۲سالگی با برادران مک دونالد ملاقات کرد. گسترشدادن شعبههای رستوران مکدونالد به سراسر آمریکا، پیشنهاد کراک بود. تعداد شعبههای مکدونالد، تا قبل از مرگ او در سال ۱۹۸۴، چندبرابر شده بود.
۹. ریچارد آدامز
ریچارد یک کارمند دولتی بریتانیا بود. او هر شب داستان یک خرگوش را برای دخترانش تعریف میکرد. اصرار دخترانش برای نوشتن داستان، باعث شد که ریچارد داستان خود را در کتابی به نام واترشیپ داون (Watership Down) منتشر کند. این کتاب بهسرعت به یکی از آثار ادبی کلاسیک برای کودکان تبدیل شد.
۱۰. جک کاور
کاور برای ناسا و آی بی ام کار میکرد. او با استفاده از دانش خود، سلاحی ساخت که میتوانست بدون کشتن فرد، او را متوقف کند. امروزه اکثر نیروهای پلیس در سراسر جهان، برای برخورد بدون خشونت با مجرمان، از کلت الکترونیکیای استفاده میکنند که جک کاور ابداع کرده است .
۱۱. موموفوکو آندو
آندو بعد از نجات ژاپن از جنگ جهانی دوم، تلاش کرد نودلهایی آسان و سریع را برای سیرکردن هموطنان فقیر خود ابداع کند. او در ۴۸سالگی، با تولید نودلهای فنجانی فوری در شرکت مواد غذایی خود به شهرت رسید.
۱۲. آلن ریکمن
آلن ریکمن، بازیگر نقش سوروس اسنیپ در مجموعه فیلمهای هری پارتر، ابتدا یک طراح گرافیک بود. او در جوانی طراحی را رها کرد و وارد حرفه بازیگری شد. بعد از سالها بازی در تئاتر، نقش هانس گرابر در فیلم جانسخت (Die Hard) به ریکمن پیشنهاد شد.
۱۳. سام والتون
والتون فروشگاههای زیادی راهاندازی کرد و در طی این مسیر، بارها شکست خورد. اما او از این شکستها درس گرفت و با استفاده از این تجربهها، در ۴۴سالگی، اولین فروشگاه والمارت را افتتاح کرد و یکی از ثروتمندترین افراد جهان شد. فلسفه ایجاد این فروشگاهها بسیار ساده بود: عمده بخر و ارزان بفروش. امروزه، فروشگاههای والمارت محصولات متنوعی را از سبزیجات تا لوازم الکتریکی به مشتریان خود ارائه میکنند.
۱۴. میگل دِ سروانتس
سروانتس شهرت اصلی خود بهعنوان اولین رماننویس غرب را مدیون رمان دن کیشوت است. او اولین کتاب خود را بعد از ۳۸سالگی و دن کیشوت را در ۵۸سالگی منتشر کرد. پیش از آن، او در ارتش اسپانیا خدمت میکرد و مجبور بود برای تأمین هزینههای نوشتن کتاب، کار کند.
۱۵. جولیا چایلد
جولیا چایلد که طرز تهیه غذاهای فرانسوی را در تلویزیون آمریکا آموزش میداد، تا قبل از ۳۶سالگی غذای فرانسوی نخورده بود. او بعد از جنگ، در دفتر خدمات راهبردی در فرانسه کار میکرد. علاقه او به غذاهای فرانسوی باعث شد جولیا در این زمینه مطالعه کند و در ۵۱سالگی، مجری برنامه تلویزیونی سرآشپز فرانسوی شود.
۱۶. تیم و نینا زاگت
این زوج دو وکیل موفق بودند. آنها فهرستی از رستورانهای خوب و بد محلی برای خود تهیه کرده بودند. بهمرور، گسترش این فهرست به کسب و کار آنها تبدیل شد. امروزه فهرست رستورانهای زاگت بیش از ۷۰ شهر را پوشش میدهد.
۱۷. کلنل هارلند ساندرز
ساندرز مشاغل عجیب و متفاوتی را در زندگی خود امتحان کرد. تلاش او برای افتتاح رستوران مرغ سوخاری در ۶۵سالگی شکست خورد؛ اما او دست از تلاش برنداشت. ساندرز با اعطای حق امتیاز مرغ سوخاری کنتاکی به شرکتهای سرمایهگذار، باعث گسترش و پیشرفت رستورانهای کنتاکی شد.
۱۸. چارلز داروین
داروین سفر مشهور خود با کشتی اچ ام اس بیگل را در ۲۱سالگی شروع کرد. اما برخی مشکلات جسمی باعث شد که کار او و انتشار مطالعاتش بهعنوان یک طبیعتدان به تعویق بیفتد. داروین در ۵۱سالگی، بالاخره نظریه خاستگاه گونهها را منتشر کرد.
۱۹. پیتر مارک راجت
پیتر مارک راجت همواره به فهرستکردن کلمات علاقه داشت. پیتر در سال ۱۸۴۰، زمانی که ۶۱ سال داشت، بازنشست شد و نوشتن یک کتاب فرهنگ لغات جامع را شروع کرد. اولین نسخه این کتاب در سال ۱۸۵۲ منتشر شد.
۲۰. مادربزرگ موسی
آنا موسی عاشق گلدوزی بود. در ۷۸سالگی، انگشتانش از کار افتادند و او گلدوزی را کنار گذاشت و شروع به کشیدن نقاشی کرد. امروزه، از او بهعنوان یکی از هنرمندان ملی و مشهور آمریکا یاد میشود. مادربزرگ موسی تابلوهای متعددی از زندگی روستایی در آمریکا را نقاشی کرده است.
موانع پیشرفت خود را بشناسید و موفقیت را به عادت همیشگیتان تبدیل کنید.
سه کتاب که خواندن آنها زندگی شما را دگرگون خواهد کرد
کتاب میتواند به شما ایده های جدید در همچنین میتواند شما را از اتفاقات بد اطرافتان به دور کند. و شاید مهمترین دلیل کتاب خواندن این باشد که ما به سه طریق میآموزیم، اول اندیشیدن است که اصیل ترین نوع آموزش است. پس از آن تقلید کردن است که ساده ترین راه آموزش ما از کتاب هاست و در نهایت تجربه کردن است که ما از کتاب ها می آموزیم.
کتاب خواندن می تواند مانند این باشد که ما با اشخاص بزرگ و دانایی هم صحبت شویم و در مورد ایده ها و تجربیات آنها اطلاعات به دست آوریم و اشتباهاتی که کردهاند دوری کنیم و از کارهای خوب آنها استفاده کنیم به این صورت مسیر موفقیت خود را آسانتر میکنیم. پس از گفتن مزایای کتاب خواندن، میخواهیم کتابهایی را با شما آشنا کنیم که باعث دگرگونی زندگیتان خواهند شد. پس در ادامه با ما همراه باشید.
۱. گتسبی بزرگ
این کتاب نوشته اسکات فیتز جرالد یکی از ماندگار ترین و پرفروش ترین کتاب های ادبیات آمریکا است که در سال ۱۹۲۵ به انتشار رسید. رمان از زمان نیک کروی روایت میشود. فردی که همسایه گتسبی است. دیدار نیک با عموزاده خود، دیزی و شوهرش سرآغاز داستان است. اما گتسبی یک جوان بسیار موفق و پولدار است که همواره مشغول خوشگذرانی و برگزاری مهمانی باشکوه است مهمانی هایی که هر کسی می تواند در آن شرکت کند و شاد باشد.
کسی از گذشته و ثروت گتسبی خبری ندارد و شایعات زیادی در مورد او و ثروتش وجود دارد. مثلاً شایعه است که او از خانواده بسیار فقیر بوده که عاشق دیزی میشود. گتسبی به سربازی می رود و دیزی ازدواج می کند با این حال عاشق دیزی می ماند و همیشه در انتظار اوست. این کتاب از آن جهت می تواند برایتان مثبت باشد که داستانی که روایت می شود جدا از گیرا بودن آموزنده است و می تواند به شما نکات کاربردی زیادی آموزش دهد. برای دانلود نسخه الکترونیک کتاب گتسبی بزرگ کلیک کنید.
۲. پدر پولدار پدر بی پول
اگر میخواهید بدانید چطور پولدار شوید این داستان مناسب شماست. پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی داستان زندگی خود او است که داشتن دو پدر زندگی او را شکل داده است. یکی از پدرها phd داشت و دیگری تنها تا کلاس هشتم درس خونده بود. گرچه هر دو مقدار زیادی پول درآوردند اما پدر فقیر همیشه به مشکل برمیخورد در حالی که پدر پولدار در راه تبدیل شدن به یکی از بزرگترین و پولدار ترین افراد هاوایی قرار داشت.
اگر شما با والدینی ثروتمند به دنیا آمده اید میتوانید از اصول ثروتمند شدنی که آنها استفاده کرده اند استفاده کنید. اما اگر شما والدین ثروتمندی نداشتید میتوانید از رابرت کیوساکی اصول ثروتمند شدن را بیاموزید و این کتاب میتواند به شما کمک کند. اولین اصل این است که آدم های پولدار برای پول کار نمیکنند. بیایید مقایسه کنیم.
پدر بی پول یعنی جان تمام وقت خودش را صرف به دست آوردن پول میکند و همواره از نداشتن وقت کافی و پول کافی شکایت دارد اما پدر پولدار یعنی بن بیشتر وقت خودش را صرف به دست آوردن دستاوردهای جدیدی میکند و همان پول را هم در میآورد. در واقع جان وقت خودش را با پول معاوضه میکند اما بن پولش را از دستاوردهای خودش به دست میآورد.
درسی که اینجا میگیریم این است که افراد پولدار وقتشان را با پول معاوضه نمیکنند. به جای آن آنها دستاوردهایی را پیدا میکنند که برایشان پول زیادی به همراه داشته باشد. اگر میخواهید پولدار شوید باید بدانید که زندگی مردم توسط دو احساس کنترل میشود. ترس و طمع. خیلی از آدم ها به من میگویند که علاقهای به پول ندارند در حالی که هشت ساعت در روز را کار میکنند تا پول بیشتری به دست آورند.
ترس و طمع اگر به درستی کنترل نشوند میتوانند شما را درون بزرگترین تله زندگیتان بیاندازند. اصل دوم کتاب سواد مالی است. اگر می خواهید پولدار شوید مهم نیست که چقدر پول در بیاورید مهم این است که چقدر پول نگه میدارید. عقل مشکلات را حل میکند و پول میسازد اما پول بدون عقل خیلی زود رفتنی است. افراد پولدار دستاورد کشف میکنند و افراد فقیر مسئولیت هایی را قبول میکنند که فکر میکنند دستاورد است. برای پولدار شدن باید فرق بین مسئولیت و دستاورد را بدانید.
3. کتاب بابا لنگ دراز
کتاب بابا لنگ دراز اثر آلیس جین وبستر در سال ۱۹۱۲ به انتشار رسید. آلیس جین وبستر از بستگان مارک تواین و فرزند بزرگ خانواده بود. در کودکی با جد مادری، مادربزرگ و مادرش زندگی میکرد. او در چهل سالگی پس از زایمان دخترش بر اثر تب زایمان درگذشت. بابالنگ دراز اثر جذاب و محبوب این بانوی نویسنده بود و یکی از محبوب ترین داستان های جوانان است که به احتمال زیاد انیمیشن آن را دیده اید. این کتاب دارای شخصیت های متعددی است و نقش اصلی را جودی بازی میکند. در این داستان میآموزید چگونه صبور باشید و چگونه با عواطف لطیف انسانی ارتباط برقرار کنید.
بخشش،دوستی و صبر و بردباری از ویژگی هایی است که در این داستان شیرین میآموزید. جودی ابوت دختر شاد و باهوش هفده ساله ای است که پدر و مادرش زمانی فوت کردند که هنوز نوزاد بود و جان اسمیت او را در شهر نیویورک پیدا میکند و او را به کالج میفرستد. جودی نمیداند که جان اسمیت در اصل چه کسی است ولی او را بابا لنگ دراز صدا میکند. با این حال به نظر میرسد که او تنها خانواده جودی است جودی ابوت خیلی سرزنده و عاشق داستان گفتن است. داستان در مورد این دختر شاد و سرزنده است که جودی ابوت نام دارد و در یک پرورشگاه زندگی میکند.
نسخه صوتی کتاب بابا لنگ دراز میتواند برای زمانهایی که میخواهید حالتان را تغییر دهید به شما کمک کند. چون روحیه شاد این دختر بیشک حال هرکسی را خوب میکند. امروزه بسیاری از افراد مهربانی، محبت و عشق ورزیدن را از یاد برده اند و ما به انسان های ماشینی تبدیل شده ایم. این اثر می تواند شما را به اصل خودتان بازگرداند.
امیدواریم توانسته باشیم در این لیست کتاب های مفیدی برای شما قرار دهیم و به دانش تان در مورد کتاب ها اندکی اضافه کنیم.
باورهای ثروتمندان چیست و چطور شما هم با باور آنها ثروتمند شوید؟
باورهای ثروتمندان چیست و چطور شما هم با باور آنها ثروتمند شوید؟
مقالهای برای آنان که ثروتمند شدن را میخواهند، اما از آن دور ماندهاند؛ بی آنکه واقعا بدانند چرا؟
اغلب افرادی که هر روز در آرزوی ثروتمـند شدن هستند، برخلاف این که تصور میکنند به درستی به سمت اهدافشان در حرکتند، در مسیر اشتباهی قرار دارند و حتی از این اشتباه آگاه هم نیستند. ممکن است شما نیز جزء همین دسته افراد باشید.
اما امروز این فرصت برای شما فراهم شده تا جایگاه واقعی خودتان در مسیر موفقیت را شناسایی کنید و ساختن آیندهی دلخواهتان را همین امروز، قبل از آنکه خیلی دیر شود، شروع کنید.
میلیونر شوید؛ اما ابتدا در ذهنتان!
ثروتمند شدن و خلق یک کسب و کار و زندگی موفق به چیزی بیش از شانس نیاز دارد :
باورهای ثروت ساز
توماس کارلی، محققی که به مدت 5 سال 233 فرد ثروتمـند و 128 فرد فقیر زیر نظر گرفت، تمام فعالیت های روزانه شان، عاداتشان و افکارشان را در مورد خودشان و جهان اطرافشان را ثبت کرد و نتیجه تحقیقش را در کتابش با عنوان «عادات ثروتمـند : عادات موفق روزانه افراد ثروتمند» چنین اعلام کرد :
« تنها فرق این دو گروه در عادات شان است، عاداتی که نام آنها را عادات ثروتمند مینامم و تعجب آور است که اکثر آنها به سادگی یک طرز فکر است… در تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم که افراد ثروتمند به شدت مثبت اندیش هستند، آنها شکرگزاری به دنبال خوشبختی بودن را برایشان تبدیل به عادت کرده اند»
بله واقعا هم همینطور است…
ثروتمندان با افراد عادی تنها فرقی که دارند در عاداتشان است؛ این عادات حتما لازم نیست از جنس «رفتار» باشد، بعضی وقتها یک نوع «بینش» هم میتواند تبدیل به عادتی شود که آنها را ناخودآگاه در مسیر کسب ثروت قرار میدهند.
راجع به عاداتی که شاید بدست آوردنش کمی سخت، زمانبر و خارج از منطقه امن ما باشد صحبت میکنیم… عاداتی که اما نتیجه آن ثروتآفرینی است ! شما اگر نخواهید کتاب توماس کارلی را بخوانید و بخواهید یک جمع بندی به صورت کاربردی از آن داشته باشید این مقاله برای شماست؛
در این مقاله از وبسایت ذهن برتر شما برای هر مورد ابتدا پرسش تحقیقاتی که کارلی آن را طی 5 سال جمع آوری کرده بود را میخوانید و سپس برای هر مورد توضیح علمی و کاربردی آن را می خوانید :ثروتمندانی که فقیر بودند
باور شماره یک
افراد ثروتمـند باور دارند عاداتشان مهم است.
” عادات روزانه تاثیر زیادی بر روی موفقیت مالی در زندگی دارند. ”
ثروتمـندانی که موافقت کردند : 52%
فقرایی که موافقت کردند : 3%
افراد ثروتمـند معتقدند عادات بد باعث پدیدار شدن شانس بد و عادات خوب باعث پدیدار شدن فرصت های خوب میشود. یعنی افرادی که عادات خوبی دارند فرصت های بهتری نیز در زندگی بدست می آورند؛ به زبان دیگر شانس و فرصت های خوب توسط خود شخص خلق میشوند.
کارلی در تحقیقاتش مینویسد :
«هنگام پرسش بسیاری از افراد ثروتمند ادعا کردند که فرد خوش شانسی هستند و بسیاری از فقرا نیز ادعا کردند افراد بدشانسی هستند.»
باور شماره دو
افراد ثروتمند به موفق شدنشان ایمان دارند.
” موفقیت شما در آینده تضمینی نیست. ”
افراد ثروتمنـدی که موافقت کردند : 2%
افراد فقیری که موافقت کردند : 87%
داشتن ایمان، به موفقیت یکی از اساسی ترین ثروتمندانی که فقیر بودند ملاک های بدست آوردن موفقیت است. افراد ثروتمنـد در هر اوضاع و شرایطی معتقدند میتوانند موفق شوند و به آینده روشنشان امیدوارند اما افراد فقیر به شدت از داشتن ایمان به آینده هراسانند و همیشه برای روزهای بدبختی برنامه ریزی میکنند.
کارلی در کتابش اینچنین شرح میدهد:
«افراد ثروتمند برای روزهای خوب و آینده ای عالی برنامه ریزی می کنند و افراد فقیر برای روزهای بدبختی و شکست برنامه ریزی میکنند.»
کارلی در کتابش اینچنین شرح میدهد:
«افراد ثروتمند برای روزهای خوب و آینده ای عالی برنامه ریزی می کنند و افراد فقیر برای روزهای بدبختی و شکست برنامه ریزی میکنند.»
باور شماره سه
افراد ثروتمند برای داشتن روابط خوب با افراد متخصص ارزش قائلند
” روابط نقش اساسی در موفقیت مالی دارد. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 88%
افراد فقیری که موافقت کردند : 17%
نه تنها افراد ثروتمنـد معتقدند روابط آنها به شدت مهم و با ارزش است بلکه از هر اقدامی برای برقراری رابطه و حفظ آنها دریغ نمیکنند. برای مثال افراد ثروتمند به شدت علاقه دارند تا هر رویداد مثبتی که برای دوستان و آشنایانشان اتفاق افتاده را زنگ بزنند و تبریک بگویند، تولد آنها را تبریک بگویند و یا فقط زنگ بزنند و احوال پرسی کنند.
«زمانی که به این نتیجه دست یافتم سعی کردم خودم از آن استفاده کنم و به مدت یک ماه به تمام افرادی می شناختم به ترتیب زنگ زدم و فقط حالشان را پرسیدم. همین اقدام باعث شد یک معامله 60$ دلاری انجام دهم… به سادگی برقراری یک ارتباط.»
اگر هنوز نمی دانید چطور با دیگران ارتباط برقرار کنید، در مقاله «درسها و تکنیکهای تاثیرگذاری از کتاب آیین دوستیابی» را مطالعه کنید.
باور شماره چهار
افراد ثروتمند عاشق آشنایی با ثروتمندانی که فقیر بودند افراد جدید هستند
” من عاشق ملاقات با افراد جدیدم. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 68%
افراد فقیری که موافقت کردند : 11%
علاوه بر ارزشگذاری به روابط، ایجاد روابط جدید نیز مهم است. افراد ثروتمند به شدت معتقدند آشنایی با افراد جدید و ایجاد روابط دوستانه و البته قابلیت جذب و تاثیرگذاری بر آنها یکی از مهم ترین فاکتور های موفقیت در دنیای تجارت است.
کارلی در تحقیقاتش مینویسد :
«تنها 9% از فقرا معتقد بودند تاثیرگذاری آنها بر دیگران بر روی موفقیت مالی شان می تواند تاثیر بگذارد…»
باور شماره پنج
افراد ثروتمند معتقدند پس انداز به شدت مهم است
” پس انداز پول یکی از فاکتورهای موفقیت مالی است. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 88%
افراد فقیری که موافقت کردند : 52%
ثروتمند شدن تنها با داشتن درآمد زیاد میسر نمیشود؛ شما باید یاد بگیرید چطور پولتان را پس انداز و سرمایه گذاری کنید. اکثر ثروتمندان به این علت ثروتمند نشدند که درآمد زیادی داشتند، بلکه یاد گرفته بودند چطور پس انداز کنند و پولشان را سرمایه گذاری کنند.
کارلی در تحقیقاتش مینویسد :
«یکی از قوانین افراد ثروتمند قانون 80/20 است؛ شما حداقل 20% درآمدتان را پس انداز میکنید و با 80% آن زندگی میکنید.»
باور شماره شش
افراد ثروتمند معتقدند آنها سرنوشت خودشان را میسازند
” من به سرنوشت معتقدم. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 10%
افراد فقیری که موافقت کردند : 90%
افـراد فقیر به طرز چشمگیری اعتقاد به سرنوشت از پیش تعیین شده دارند. آنها معتقدند اگر ژن ثروتمـند شدن در ما وجود داشته باشد ما چه بخواهیم چه نخواهیم ثروتمند میشویم. افراد فقیر کمتر اعتقاد دارند که دلیل فقر مالی آنها خودشان هستند و همیشه سرنوشت را سرزنش میکنند.
کارلی اینچنین توضیح میدهد :
«98% افراد ثروتمندی که با ایشان مصاحبه کردم هیچکدام از اول ثروتمند نبودند، اما آنها باور داشتند که به هرچیزی که خودشان بخواهند می توانند برسند.»
باور شماره هفت
نزد افراد ثروتمند، خلاقیت اولویت بیشتری نسبت به دانش دارد
” خلاقیت نقش اساسی در موفقیت مالی دارد.”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 75%
افراد فقیری که موافقت کردند : 11%
در حالی که افراد ثروتمند به شدت بر سر خلاقیت به عنوان فاکتور موفقیت مالی متفق القول هستند افراد فقیر اعتقاد دارند برای موفقیت مالی باید هوش خدادادی داشته باشند. افراد فقیر همچنین موافقند که ثروت معمولا اتفاقی بدست می آید.
«اگر به گذشته افراد ثروتمند نگاهی بیندازید خواهید داد که 80% تا 90% آنها دانش آموزان تنبل و آموزش ندیده بوده اند. ثروت به چیزی بیش از دانش و هوش نیاز دارد.»
باور شماره هشت
افراد ثروتمند از کارشان لذت میبرند
” من کاری را که برای پول درآوردن انجام میدهم را دوست دارم. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 85%
افراد فقیری که موافقت کردند : 2%
اکثر کارآفرینان و افراد ثروتمند عاشق کارشان هستند. برای آنها پول در اولویت چندم قرار دارد و ثروتمـند شدن آنها دقیقا به همین علت است.
86% افراد ثروتمند بیش از ساعت کاری میانگین کار در هفته یعنی 50 ساعت کار میکنند (در مقابل 43% افراد فقیر) و 81% آنها اعلام می کنند بیشتر از چیزی که نیاز است کار ثروتمندانی که فقیر بودند ثروتمندانی که فقیر بودند میکنند (در برابر 17% افراد فقیر)
توماس کارلی هم این اعداد و ارقام را چنین توضیح میدهد:
«افراد ثروتمند راهی را پیدا کردند که خلاقیتشان از طریق شغلشان به پول تبدیل کنند؛ زمانی که شما درگیر خلاقیت میشوید و آن را دنبال می کنید پول نیز به دنبال شما می آید و معمولا بیش از چیزی که انتظارش را داشتید.»
باور شماره نه
افراد ثروتمند معتقدند سلامتی آنها تاثیر مستقیمی بر ثروتشان دارد
” سلامتی نقش مهمی در موفقیت مالی دارد. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 85%
افراد فقیری که موافقت کردند : 13%
افـراد ثروتمند سلامتیشان را در اولویت بالاتری از پول قرار دادند. آنها بیشتر از افراد فقیر کار میکنند و بیشتر از افراد فقیر تفریح میکنند. زیرا معتقدند شخص مهمی هستند و باید به جسم و ذهن اهمیت دهند. افراد ثروتمند به طرز عجیبی کمتر در سال احساس بیماری میکنند.
باور شماره ده
افراد ثروتمند تمایل به ریسک کردن دارند
” من برای کسب ثروت ریسک کردم. ”
افراد ثروتمندی که موافقت کردند : 63%
افراد فقیری که موافقت کردند : 6%
اکثر افراد ثروتمند خودشان کسب و کار خودشان را شروع کردند.
آنها در دانشگاه خیابان یادگرفتند که باید چطور در زندگی زنده بمانند و ثروتمند شوند؛ 27% افراد ثروتمند اذهان داشتند که حداقل یک یا دوبار شکست بزرگی در زندگی به علت ریسک کردن متحمل شدند در مقابل 2% افراد فقیر… کارلی در تحقیقاتش مینویسد : «شکست همانند یک زخم بر روی مغز است… درسی که هیچوقت فراموش نخواهد شد.»
کلام آخر در مورد ثروتمند شدن
همانطور که خواندید 10 طرزفکر مهم در اختلاف بین ثروتمند شدن و فقیر شدن وجود دارد. شاید با خواندن این مقاله فکر کنید «خب… من الان با داشتن این طرز فکر ثروتمند می شوم؟» پاسخ به خودتان بستگی دارد. شما با داشتن این طرزفکرها فرصتهای ثروتآفرین بیشتری در زندگی می بینید که قبلا نمیدیدید و تمایل بیشتری برای ثروتمـند شدن خواهید داشت.
دانلود رایگان چکیده صوتی و پیدیاف “کتاب عادت هایت را تغییر بده تا زندگی ات تغییر کند اثر تام کورلی” به همراه تمرینات و نقشه ذهنی در باشگاه کتابخوانی سوپرمایند .
کارآفرینان خودساخته یا متکیان به ثروت والدین؟ میلیاردرهای دنیا از ابتدا ثروتمند بودند!
همه ما داستانهایی از سختیها و ثروتمندانی که فقیر بودند موفقیتهای میلیاردرهای دنیا شنیدهایم. این مطلب خط بطلانی بر تمامی این داستانها کشیده و ذهنیت رایج درباره میلیاردرهای دنیا را به چالش خواهد کشید.
Richest Persons in The World
داستانها و افسانههای بسیاری از میلیاردرها و کارآفرینان مشهور جهان وجود دارد. این داستانها روایتگر سختیهای روزافزونی است که این ثروتمندان و کارآفرینان در طول مسیر کاری خویش با آن مواجه شدهاند. کتابهای زندگینامه بسیاری در باب چگونگی فائق آمدن این افراد موفق به موانع سر راه خود نگاشته شده و مورد توجه و استقبال بسیاری از مردم و سخنرانان موفقیت قرار گرفته است.
مردم عاشق شنیدن داستان افراد موفقی هستند که از فقر کامل به ثروت و بینیازی دست یافتهاند؛ آن هم تنها با اتکا بر اراده آهنین و تلاشهای شبانهروزی خود. اما در پس پرده این داستان سراییهای احساسی و پرشور و شوق، حقیقت دیگری نهفته است. حقیقتی که ممکن است ذهنیت جا افتاده میان مردم را به طور کل نابود کرده و بسیاری از باورها و رموز موفقیت را به چالش بکشد. شاید این پرسش برایتان ایجاد شود که این حقیقت تکاندهنده چه میتواند باشد؟ برای یافتن پاسخ، در ادامه با من همراه باشید!
آیدان اسمیت در برابر جف بیزوس ها
آیدان اسمیت، کاربر فعال توییتر، اولین فردی است که جسارت دست گذاشتن روی این موضوع و به چالش کشیدن این افسانهها را پیدا کرده است. او پس از توییت نظریه خود در باب عدم خودساختگی اکثر میلیاردرهای دنیا و ارائه برخی مدارک و مستندات، باعث ایجاد توفانی توییتری و برانگیختن واکنشهای بسیاری در سراسر دنیا شد. آیدان اسمیت در مصاحبهای دلیل به چالش کشیدن این باورهای رایج را بیان کرد. او معتقد است اکثر مردم تنها به افسانههای ساختگی در مورد افراد موفق و ثروتمند بسنده کرده و با این خیال واهی و تصور اینکه میتوان بدون هیچگونه پشتوانه و از فقر کامل به ثروت بسیاری دست پیدا کرد، زندگی خود را سپری میکنند. این گونه افراد کورکورانه و بدون واقعگرایی دست به تلاشهای کورکورانه و هیجانی میزنند و اغلب پس از عدم دریافت نتیجه مورد نظر خود، دچار یاس و سرخوردگی میشوند.
Billionaires 2020
بسیاری از افراد موفق و میلیاردرهای دنیا، تنها به صرف تلاش و نوآوری به این ثروت هنگفت دست نیافتهاند. افرادی نظیر جف بیزوس، ایلان ماسک، مارک زاکربرگ و… پشتوانه مالی قدرتمندی از سوی خانواده خود داشته و در اکثر موارد از حمایت و کمک مالی آنان بهرهمند شدهاند. به طور حتم افراد بسیاری در سراسر دنیا ممکن است نبوغ، خلاقیت و پشتکار فردی مانند زاکربرگ را حتی در سطوح بالاتری نیز داشته باشند که به دلیل عدم حمایت مالی، به مانند هر شخص عادی دیگری زندگی معمولی خود را سپری کند.
Aidan Smith Twitt
در دنیای امروزی با وجود طبقهبندیهای متفاوت برای افراد جامعه، امکان انتقال سریعالسیر از یک طبقه مالی به طبقه مالی بالاتر وجود ندارد و تنها با اراده صرف نمیتوان به ثروتهای هنگفت دست پیدا کرد. در ادامه نظریات آیدان اسمیت پیرامون موفقیت ثروتمندان برجسته را بررسی خواهیم کرد. برای دریافت حقیقت پشت پرده این افراد، این مطلب را دنبال کنید.
رد افسانه های رایج پیرامون میلیاردرهای دنیا
زاکربرگ، ایلان ماسک، وارن بافت، جف بیزوس و…. اینها تنها مثالهایی از افراد موفقی است که درصد بالایی از ثروت دنیا را در دست دارند. روند اسطورهسازی از افراد موفق نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر دنیا امر رایجی است. آیدان اسمیت با ذکر مثالها و نمونههایی مبنی بر داشتن حمایت مالی میلیاردرهای دنیا، نشان میدهد که اینگونه افراد از ابتدا نیز در خانوادهای ثروتمند و قدرتمند متولد شده و اگر از حمایت مالی خانواده خود برخوردار نبودند ممکن نبود به جایگاه کنونی خود دست یابند. در ادامه به بررسی نمونههای مختلف بر طبق نظریات اسمیت خواهم پرداخت.
جف بیزوس (موسس آمازون، ثروتمندترین فرد جهان)
Jeff Bezos
با شنیدن اسم شرکت آمازون، اولین تصویری که به ذهن شنونده راه مییابد، تصویر گاراژ محقری است که جف بیزوس در سال 1994 کار خود را از آنجا آغاز کرد و پس از آن راه موفقیت را به سرعت سپری کرد. این فقط ظاهر امر است. طبق اظهارات آیدان اسمیت در توییتر، شرکت آمازون یک سال پس از تاسیس، دچار بحران مالی شد و در مرز فروپاشی قرار گرفت. اینجا بود که والدین ثروتمند جف بیزوس وارد عمل شدند. آنان مبلغی معادل 245 هزار دلار را برای جلوگیری از ورشکستگی این شرکت به فرزند خود، جف اهدا کردند! مطلبی که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده و در سکوت خبری باقی مانده بود.
آیدان اسمیت دلیل مسکوت ماندن این خبر پس از سالیان متمادی را پروپاگاندای رسانهها میداند. او معتقد است که سیاستهای رسانههای دنیای مدرن این است که مشکلاتی مانند فقر و شکستهای کاری را بر گردن خود افراد انداخته و نقش موقعیت اجتماعی و محیط زندگی را در شکست و موفقیت نادیده بگیرند.
بیل گیتس (موسس مایکروسافت، دومین فرد ثروتمند جهان)
Bill Gates
نفر بعد در لیست آیدان اسمیت کسی نیست جز مالک امپراطوری مایکروسافت، یعنی بیل گیتس افسانهای! اسمیت در سری توییتهای خود در مورد بیل گیتس اینگونه اظهار میکند که همگان بیل گیتس را به عنوان فردی عادی تلقی میکنند که تحصیل خود را نیمه کاره رها کرد و با مشقت فراوان و ابتداییترین امکانات پایههای امپراطوری خود را بنا ساخت. اما حقیقت امر چیز دیگری است.
واقعیت این است که در سال 1980 که مصادف با اولین دورههای فعالیت بیل گیتس بود، مادرش، ماری گیتس مدیریت شرکت بزرگ United Way را به عهده گرفت. این شرکت که ائتلافی خیریه در سراسر آمریکا را تشکیل میدهد، در جهت ایجاد تغییراتی در زمینههای تجاری، تحصیلی و آموزشی فعالیت میکند. ماری گیتس مدتی پس از رسیدن به منصب ریاست این شرکت، موفق شد تا هیئت مدیره را به سرمایهگذاری روی تجارت نوپای پسرش، بیل گیتس مجاب کند. این سرمایهگذاری کلان، نقطه عطف و سکوی پرشی برای گسترش هرچه بیشتر محصولات مایکروسافت شد. هیچ کس منکر استعداد و نبوغ وافر بیل گیتس نشده و نخواهد شد، اما آیدان اسمیت میپرسد:
اگر بیل گیتس فرزند خانوادهای قدرتمند و پرنفوذ نبود، دست یافتن او به این میزان از ثروت و موفقیت باز هم ممکن میشد؟!
وارن بافت (سرمایه گذار و اقتصاددان، سومین فرد ثروتمند جهان)
Warren Buffet
افسانههای متعدد پیرامون زندگی و کسب و کار وارن بافت اینگونه نقل میشوند که او از جمله افراد طبقه متوسط جامعه بوده و زندگی بسیار ساده و روستاییوار خود را در حومه شهر سپری میکرده است. او با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و در مسیر راهاندازی کسب و کار خود بارها ناامید و سرخورده شده، اما هرگز دست از تلاش برنداشته است.
بگذارید خیالتان را راحت کنیم. هیچکدام از این داستانها برپایه واقعیت نیستند. حقیقت این است که پدر وارن، هاوارد بافت، یکی از سرمایهداران و تجار به نام دهه 30 تا 50 ایالات متحده آمریکا بوده است! علاوه بر این، او برای چهار دوره متوالی نماینده حزب جمهوریخواه آمریکا در کنگره این کشور بوده است. به طور قطع نمیتوان تاثیر این سیاستمدار و سرمایهگذار برجسته را در موفقیت فرزندش یعنی وارن بافت افسانهای نادیده گرفت.
مارک زاکربرگ (موسس فیسبوک)
Mark Zuckerberg
طبق نظرات اسمیت در توییتر، هرچند که زاکربرگ در مدیریت مالی تجارت خود به طور مستقیم از حمایت مالی خانواده ثروتمندش بهره نگرفت، اما نمیتوان منکر نقش خانواده در تحصیل او شد. شاید اگر توان مالی خانواده زاکربرگ برای فرستادن او به کالج فیلیپس اکستر که هزینهای معادل 57 هزار دلار داشت و استخدام دیوید نیومن به عنوان استاد خصوصی تکنولوژی کامپیوتر برای مارک کافی نبود، زمینههای موفقیت او فراهم نمیشد.
کایلی جنر (ثروتمندترین میلیونر خودساخته سال 2019 به انتخاب مجله فوربز)
Kylie Jenner
کایلی جنر کوچکترین عضو خانواده مشهور و ثروتمند کارداشیان-جنر است که با لاین تولید لوازم آرایشی خود یعنی Kylie Cosmetics به ثروت و شهرت فراوانی در سراسر دنیا دست یافته است. مجله فوربز در سال گذشته کایلی جنر را به عنوان یکی از جوانترین میلیاردرهای دنیا و کارآفرینی خودساخته معرفی کرد. البته مدتی بعد به دلیل افشای سندسازیهای مالی و دستکاری عدد و رقمهای مالی این شرکت، او را از لیست خود حذف کرد.
آیدان اسمیت کایلی جنر را هم مورد حمله توییتری خود قرار داده و در مورد او چنین نوشت که:
بر همگان واضح و آشکار است کایلی جنر که نازپرورده امپراطوری کارداشیانها است، چقدر با واژه خودساختگی و استقلال فاصله دارد. بیشک این عزیزدردانه کریس جنر، بدون حمایت و مدیریت مالی مادرش، نه تنها موفق به اداره این شرکت بزرگ نمیشد، بلکه حتی فکر راهاندازی این تجارت نیز به ذهنش خطور نمیکرد.
سخن پایانی
همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، هدف آیدان اسمیت از به راه انداختن این توفان توییتری و به چالش کشیدن داستان میلیاردرهای دنیا، این بود که افراد کمتری خود را برای فقر مالی و یا شکستهای پیدرپی ثروتمندانی که فقیر بودند ثروتمندانی که فقیر بودند سرزنش کنند؛ چراکه بسیاری از افراد موفق دنیا نیز از حمایتهای مالی گستردهای برخوردار بودهاند. به عنوان سخن پایانی باید گفت، هرچند که نباید کورکورانه در دام پروپاگاندای رسانهها و داستانهای غیرواقعی گرفتار شد، اما نباید نقش اراده و تلاش خستگی ناپذیر را در مسیر موفقیت و پیشرفت فردی نادیده گرفت. درست است که شاید بسیاری از میلیاردرهای دنیا از ابتدا نیز ثروتمند بودند، اما در مقابل آنها تعداد کثیری از افراد موفق هستند که با تلاش، پشتکار، استقلال و خودباوری موفق شدهاند سرنوشت خود را طور دیگری رقم بزنند.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما نیز مانند آیدان اسمیت تصور میکنید که در موفقیت میلیاردرهای دنیا نقش عوامل محیطی و موقعیت اجتماعی بسیار پررنگتر از اراده فردی است؟ نظرات خود را با من و دیگر خوانندگان ویرگول به اشتراک بگذارید و از دیگر نوشته هایم نیز دیدن فرمایید.
دیدگاه شما