خیانت در امانت پول
خیانت در امانت پول، قانون مدنی در ماده 607 در تعریف امانت یا ودیعه مقرر می دارد : ودیعه عقدی است که به موجب آن یک نفر مال خود را به دیگری می سپارد ، برای آنکه آنرا مجانا نگه دارد . ودیعه گذار را مودع و ودیعه گیر را مستودع یا امین می گویند. استدلال کسانی که اعتقاد دارند پول می تواند به عنوان امانت به کسی سپرده شود اینست که مورد معامله در عقد ودیعه حتما باید مال باشد و هیچ تردیدی نیست در اینکه پول نیز مال است . اساتید حقوق معتقدند مورد ودیعه هم می تواند عین معین باشد ، هم کلی در معین و هم عین کلی.
اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این نکته است که پول اصلا عین نیست که بخواهد وصف کلیت داشته باشد و چیزی که عین نیست هیچ گاه به معین تبدیل نمی شود . بنابراین وجه پول اگر به شخصی به عنوان امانت سپرده شود ، شخص اصلا ملزم نیست همان عین یعنی اسکناس ها را به سپرده گذار مسترد کند چون در منظور طرفین ، عینی در کار نبوده که نسبت به آن عین حقی ایجاد شود ، در حالی که در عقد ودیعه مستودع ( امین ) باید همان عین را به مودع تسلیم کند .
رد مال خیانت در امانت :
وقتی که شخصی پول را به طرف می سپارد ، این پول داخل در سرمایه طرف قرار می گیرد ( عقد قرض ماده 648 قانون مدنی ) در واقع ذمه ی وی در مقابل آن شخص مشغول می شود و متعهد شده است که آن پول را در موعد معین به وی باز گرداند . حال اگر اسکناسی غیر از آنچه به وی سپرده بود را به صاحبش باز گرداند مسلما نمی توان او را الزام کرد که همان پول را برگرداند ، زیرا چنین الزامی عقلایی نیست . در عقد امانت مطابق ماده 607 قانون مدنی مورد ودیعه توسط مستودع نگهداری می شود . در حالی که فرض نگهداری وجه نقد با کیفیتی که ماده ی فوق مورد نظر دارد ( منظور استرداد همان عین است ) به علت عینیت نداشتن آن ، سالبه به انتفا، موضوع است .
به محض اینکه پول به قبض شخص برای نگهداری درآید ، فی الواقع در ذمه ی او قرار می گیرد که باید فلان مبلغ را به آن شخص بپردازد . ماده 619 قانون مدنی مقرر می دارد : (( امین باید عین مالی را که دریافت کرده است ، رد نماید. با مداقه در مواد 612الی 624 قانون مدنی ، می توان منظور قانونگذار را در اینکه مال حتما باید عین باشد و باید همان مال مسترد شود ، دریافت .
اما فرض استرداد همان وجوه با همان شماره سریال و مشخصات ظاهری اصلا منطقی نیست و می توان از این مواد نتیجه گرفت که پول نمی تواند مورد امانت واقع شود . عده ای معتقدند اگر طرف این پول را خرج کند ، خیانت در امانت است که این نظرنه با قانون وفق دارد نه اصول حقوقی ، چرا که طرف ملزم است معادل آن وجه را بپردازد و هیچ تفاوتی نمی کند که آن وجوه دارای همان شماره سریال باشد یا خیر ، بلکه ارزش اعتباری آن مد نظر است که همان قدرت خرید است با هر شکلی که عرفا معتبر باشد چه اسکناس 10 هزار تومانی کهنه و چه نو ، از لحاظ قدرت خرید تفاوتی ندارد و در واقع شخصی که اینجا خائن نامیده شده ، مدیون است . از طرف دیگر در عقد ودیعه طرفین می توانند شرط کنند که باید همان پول با همان مشخصات مسترد شود . در فرض اینکه این وجوه هیچ امتیازی ازنظر ارزش با وجوه دیگر ندارد ، به نظر می رسد که انجام این شرط مخالف بند 2 ماده 232قانون مدنی است .
زیرا ماده فوق مقرر می دارد که شرط باید دارای منفعت عقلایی باشد . شرط اینکه باید همان اسکناس ها مسترد شود . چون ارزش ان با سایر اسکناس های مشابه تفاوتی نمی کند حتی اگر از نظر کمیت و قیمت مندرج در ان کمتر یا بیشتر باشد . پس شرط مزبور نمی تواند نفع عقلایی داشته باشد و شرط باطل است اما مفسد عقد نیست و به نظر نمی رسد که الزام به انجام آن لزومی داشته باشد . در واقع وجوهی که به امانت سپرده می شود ، هر چند در قالب امانت است اما شرایط آن را ندارد و بیشتر به عقد قرض موضوع ماده 648 ق . م شباهت دارد تا عقد ودیعه . بر این اساس در صورتی که مطابق شروط آن عقد عمل نشد ، نمی تواند مطابق ماده 674 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 جنبه ی کیفری داشته باشد . گاهی طرفین در هنگام ایجاد ماهیت عقدی ، به نادرست آن را با نام ماهیت دیگری معرفی می کنند . اما واضح است که برای ساختن ماهیت عقد تشکیل یافته ، باید اراده و قصد مشترک آنها مورد بررسی قرار گیرد و نامگذاری طرفین را نمی توان ضابطه ی تشخیص ماهیت عقد مزبور دانست.
برای دریافت مشاوره حقوقی کیفری توسط وکیل کیفری به صفحه فوق مراجعه نمایید یا با کارشناسان مشاوره حقوقی ما در ارتباط باشید.
راهنمای پرداخت پول هنگام معامله خودرو
شرط اول هر معاملهای احتیاط است اما مهمتر از آن، آگاهی به روشهای انجام آن است. هرچقدر که نسبت به حق و حقوق خودمان و نحوه انجام یک معامله آگاهتر باشیم، احتمال رضایت دو طرف هم بالاتر میرود. یکی از مواردی که در بسیاری مواقع باعث ایجاد برخی مشکلات حقوقی و نارضایتی برخی طرفها میشود، نقل و انتقال مالی در معاملههای خودروست که در صورت انجام یک اشتباه، میتواند بار حقوقی برای طرفین معامله داشته باشد یا افراد را با کلاهبرداری در معامله روبرو میکند. اما نحوه پرداخت باید به چه صورت باشد و چه نکاتی را باید در نظر داشت تا یک معامله ایمن و راحت را ثبت کنیم؟ رامین دارستانی فراهانی، کارشناس ارشد حقوقی خودرو45 در همین رابطه به برخی نکات ضروری در پرداخت وجه هنگام معامله خودرو اشاره کرده است:
بایدها و نبایدهای معامله نقدی خودرو
یک گزینه پیش روی معاملهگران خودرو، پرداخت نقدی وجه نقد معاملات است. البته دیگر به شکل گذشته نیست که وجه نقد در میان باشد اما منظور واریز آنی و به حساب طرفین است که میتواند فروشنده را زودتر به مبلغ موردنظر خود برساند.
یکی از مهمترین نکاتی که در این رابطه باید به آن توجه کرد، داشتن رسید از کلیه مراحل پرداخت است. این نکته را در نظر داشته باشید که هر مبلغی را که پرداخت میکنید، از طرف مقابل رسید دریافت کنید.
ممکن است حدود 5 تا 10 درصد ثمن معامله (کل مبلغ قید شده در قرارداد) را همان ابتدا و در زمان نگارش مبایعهنامه پرداخت (یا دریافت) کنید. در همین مرحله هم، رسید مبلغ پرداخت شده را از طرف مقابل دریافت و آن را در مبایعهنامه به صورت دقیق قید کنید. بخشی از مبلغ (که بیشترین وجه از ثمن معامله است) هم حین تعویض پلاک پرداخت و حدود 10 درصد ثمن معامله در دفترخانه اسنادرسمی هم زمان با سند انتقال تسویه حساب میشود.
چکی معامله خودرو کنیم؟
اما شاید برای همه راحت نباشد که وجه نقد را در همان ابتدای کار پرداخت و به حساب طرف مقابل واریز کنند. در این صورت از چک برای انجام مبادلات مالی استفاده میکنند. نکتهای که در این رابطه وجود دارد این است که باید دقت کنید تا چکی که دریافت میکنید تضمینشده و چک بین بانکی باشد.
حتما شماره چک و تاریخ آن را هم در مبایعهنامه قید کنید. مساله دیگر دریافت رسید برای چک ارائه شده است. چه خریدار هستید چه فروشنده این مساله را در نظر داشته باشید که حتما رسید ارائه چک به طرف مقابل ارائه شود. اگر خریدار هستید و چک پرداخت میکنید، علاوه بر رسید پول نقد زیاد داشته باشید یک نسخه کپی از چک که به امضای طرف معامله رسیده را دریافت کنید. هر بار که بخش دیگری از ثمن معامله پرداخت میشود، دوباره رسید دریافت کنید.
اما و اگرهای معاوضه خودرو
اما برخی از پرسشهایی که در این رابطه مطرح میشود مربوط به معاوضه در معاملات خودروست. ممکن است خودرو با خودرویی دیگر یا ملک معاوضه شود. واقعیت این است که قانون خاصی برای این کار وجود ندارد و بیشتر به توافق دو طرف مربوط است. معمولا ابتدا یک ارزشگذاری صورت میگیرد و سپس بقیه مراحل پرداخت یا دریافت وجه انجام میشود.
نکتهای که شاید بهتر باشد به آن توجه کنید، انجام معاوضه خودرو با هر کالا یا خودروی دیگر است که باید در یک محیط امن صورت گیرد. سعی کنید ترجیحا در محیطی مثل نمایشگاههای مجوزدار این کار را انجام دهید و از تمامی پرداختهای خود رسید تهیه کنید. در این نوع از معامله بهتر است پرداختها به صورت چک انجام شود.
پرداخت بیت کوین به جای وجه نقد؛ درست یا غلط؟
این کار هم از جمله مواردی است که شاید به صورت سلیقهای انجام شود و برای برخی مطلوب باشد. البته در شرایط فعلی بیشتر در مناطق آزاد انجام میشود که رقم معامله خودرو به دلیل ارزش بالاتر کالای مورد معامله، بیشتر است.
برخی این پرسش را مطرح میکنند که آیا در صورت پرداخت یا دریافت بیت کوین به جای وجه نقد، از پرداخت مالیات معاف و آزاد خواهند بود؟ پاسخ منفی است. مالیات معامله خودرو همیشه در محضر دریافت میشود و حتی اگر به جای وجه نقد، بیت کوین بپردازید، باز هم هنگام تنظیم سند باید مالیات نقل و انتقال خودرو (در سند محضری خودرو قید میشود) مربوطه را بپردازید. یعنی چه در حال تنظیم سند وکالت فروش باشید و چه سند قطعی، باید مالیات مربوطه را پرداخت کنید. تنها نکتهای که در این مورد وجود دارد، ثبت نشدن وجه منتقل شده و در نتیجه پرداخت نشدن مالیات بر دارایی است.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که انجام معامله بر اساس بیتکوین میتواند مخاطراتی داشته باشد که بخش مهمی از آن به دلیل ناشناخته بودن این روش معامله است. پس بهتر است اگر قصد انجام معامله خودرو با این روش را دارید، تمام جوانب کار را در نظر بگیرید.
یک نکته مهم و قابل ذکر اینکه، تمامی مسائل ذکر شده در این گزارش مربوط به معامله حضوری خودروست. ممکن است برخی طرفین معامله تصمیم بگیرند تا معامله را به هر دلیلی به صورت وکالتی انجام دهند. خودرو45 پیش از این در گزارشهایی به مزایا و معایب و همچنین نکات ضروری خرید و فروش وکالتی خودرو اشاره کرده بود.
نتیجه گیری
معامله خودرو در مجموع یک قرارداد حقوقی است که اگر از بندها و کلیات آن آگاه باشید، به یک خاطره خوب و یک معامله امن برایتان تبدیل میشود. اما اگر بدون آگاهی و احتیاط وارد آن شوید، دیگر تفاوتی نمیکند که پرداخت وجه به صورت نقدی بوده یا چکی. سعی کنید به هر روشی که معامله میکنید، رسید وجه پرداخت یا دریافت شده را ثبت و جزئیات آن را هم در مبایعهنامه قید کنید.
مصائب مالیات از دستگاه پوز برای مردم
گروه اقتصادی:حداقل دو دستگاه کارتخوان روی میز است، با چشم میبینی که صحیح و سالم است و کار میکند اما وقتی که بخواهی پول را پرداخت کنی با این جمله مواجه میشوی که "کارتخوان خراب است، لطفا پول نقد بدهید" یا برخی که کمی بیشتر وجدان داشته باشند به کارت به کارت راضی میشوند و این مکالمه طی چند ماه اخیر به جزو جدایی ناپذیر خریدهای مردم تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، اگر چه تا همین چند سال قبل سر دستگاه کارتخوان رقابت بود و برخی مغازهداران گاهی سه، چهار دستگاه همزمان داشتند، اما حالا بسیاری از این دستگاهها جمع شده و اکثر مشاغل چه در حوزه خدمات و چه کالا زیر بار دستگاه کارتخوان نمیروند. از پزشک و وکیل گرفته که مردم بیشترین گلایه را از آنها دارند، تا طلافروش و فروشندگان لوازم خانگی و. .
داستان از انجا آغاز شد که تصمیم حاکمیت برای جلوگیری از فرار مالیاتی جدی شد و برنامهای در نظر گرفتند که کسبه، پزشکان، مشاغل آزاد و. نیز مالیات خود را دقیق و درست بپردازند، از همین رو سازمان امور مالیاتی همه کسانی که پایانه فروشگاهی و دستگاه کارتخوان داشتند را موظف کرد تا با طی کردن روند قانونی ثبت نام، به عبارتی دستگاه خود را به سازمان امور مالیاتی متصل کنند.با انجام این کار برخی از پزشکان و کسبه بساط کارتخوان خود را جمع کردند و به رویه ۱۰، ۱۵ سال قبل و اخذ پول نقد برگشتند، روندی که مردم را به دردسر زیادی انداخته است.
صف طویل عابر بانک ها در پارکینگ شهرداری کرمانشاه
اینجا پارکینگ شهرداری کرمانشاه است و مقابل عابر بانکها صف عریض و طویلی تشکیل شده و بخش زیادی از این جمعیت را پزشکان برای دریافت پول نقد فرستاده اند."رضا نجفی" کرونا دارد و به سختی نفس می کشد، به پزشک متخصص بیماری عفونی در همین منطقه مراجعه کرده و پزشک او را ملزم کرده که پول نقد بیارود. او با انتقاد از این وضعیت می گوید: هرچقدر اصرار کردم که پول را کارت به کارت کنم قبول نکردند و سه طبقه ساختمان را برای بردن پول نقد بالا و پایین کردم.
وی ادامه داد: بسیاری از مردم دیگر هم که در همین محدوده در صف عابر بانک ایستاده اند قصد دارند برای ویزیت پزشک پول بگیرند و آنقدر درخواست مردم زیاد است که گاهی موجودی دستگاه خودپرداز تمام میشود.این شهروند با انتقاد از وضعیتی که ایجاد شده، یادآور شد: به چشم خود دستگاه کارتخوان را مقابل دست منشی میبینیم، اما از کشیدن کارت امتناع کرده و میگوید دستگاه خراب است.
"به آن شماره حساب پول واریز کنید"
اینجا یک عکاسی قدیمی در کرمانشاه است که عکس سه در چهار و برخی عکسهای پزشکی را میگیرد. شماره حسابی را بزرگ با ماژیک نوشته و روی دیوار چسبانده و به تمام مراجعین اعلام میکند هزینه را به این شماره بفرستند. صاحب عکاسی مرد است و شماره حساب به نام زن دیگری است!" راضیه محمدی" از پاوه برای چاپ عکس پزشکیاش به این عکاسی آمده و روی گوشی سادهاش برنامه انتقال پول ندارد. همسرش را برای دریافت پول نقد فرستاده و خود در عکاسی منتظر است.
زیر لب میگوید: به زمانی که بانک و کارت بانکی نبود برگشتیم، باید یک میلیون تومان پول نقد در جیب بگذاریم و این طرف آن طرف برویم، زیرا هرکجا میرویم دیگر دستگاه کارتخوان ندارد.او با گلایه از اینکه با این شرایط که دزدی زیاد شده امکان حمل این همه پول وجود ندارد، ادامه می دهد: دستگاه عابر بانک هم در طی روز ۲۰۰ هزار تومان بیشتر از یک کارت نمیدهد و ما برای گرفتن پول نقد باید چندین کارت داشته باشیم و پول جابجا کنیم.
پیامی مشترک برای همه مشتریان
فروشگاه لوازم خانگی که گاهی فروش اقساطی برای مشتریان دارد در صفحه فضای مجازی برای همه مشتریان پیام گذاشته که از این پس اقساط خود را به شماره حسابی به نام خواهرش واریز کنند و ادامه داده که برای خریدهای زیر ۵۰۰ هزار تومان میتوانید در مراجعه به مغازه کارت بکشید اما برای خریدهای بالاتر و یا پرداخت اقساط حتما کارت به کارت کنید و یا پول نقد همراه داشته باشید.بعد هم تاکید کرده دستگاه کارتخوان برای مبالغ بالا غیرفعال است، لطفا سوال نکنید.
و این روند برای خیاطی مردانه دوز نزدیک بازار که بابت هر دست کت و شلوار مردانه یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان میگیرد، اما حاضر نیست مالیات این حجم از درآمد را بپردازد و همچنین برای مغازه صرافی بازار زرگرها که همه مشتریان را پای دستگاه "کشلِس" میبرد تا پول انتقال بدهند و برای هزاران نفر دیگر برقرار است.و جالب اینجاست که کسانی که حقوق مستمر میگیرند، با وجود آنکه درآمدشان از بسیاری از این مشاغل پایینتر است باید مالیات بدهند، اما این افراد به فرار مالیاتی روی آورده اند.
کارتخوان معیار نیست، حسابها بررسی میشود
اما به گفته مدیرکل امور مالیاتی استان کرمانشاه این دیدگاه که فقط دستگاه کارتخوان معیار بررسی مالیات است درست نیست و حسابهای مودیان نیز بررسی میشود.بهمن بادکو با اشاره به اهتمام سازمان امور مالیاتی برای اتصال پایانههای فروشگاهی به این سازمان برای جلوگیری از فرار مالیاتی، اظهار کرد: اینکه افراد گمان کنند با عدم استفاده از دستگاه کارتخوان دیگر وضعیت مالیات آنها بررسی نمیشود اشتباه است، زیرا چک کردن حسابها معیار اصلی است.
بادکو عدم استفاده از دستگاه کارتخوان را بر اساس تبصره دو ماده ۱۶۹ قانون مالیاتهای مستقیم تخلف دانست و تاکید کرد: حتی بر اساس ماده ۲۷۴ قانون مالیات ها نیز برخی از گروهها مانند پزشکان، وکلا و کارشناسان دادگستری مکلف به استفاده از دستگاه کارتخوان هستند.وی اضافه کرد: چنانچه مشخص شود فردی فرار مالیاتی داشته، مرتکب جرم مالیاتی شده و مشول جریمه خواهد شد.
مدیرکل امور مالیاتی استان کرمانشاه درباره مشاغلی که از مشتریان خود پول نقد دریافت میکنند نیز گفت: این افراد نیز به هر حال پول را به حسابی واریز میکنند و چنانچه حسابی تورم ناگهانی داشته باشد بررسی میشود، به علاوه با برنامهای که برای مالیات بر عایدی ثروت و سرمایه در دستور کار است و محدودیتهایی که برای نگهداری بیش از اندازه ارز وجود دارد، چنانچه فرد بخواهد پول نقد را به طلا و ارز تبدیل کند نیز باز در نهایت ملزم به پرداخت مالیات خواهد شد.
بادکو به مودیان اعلام کرد فقط بر اساس رویه قانونی پول نقد زیاد داشته باشید فعالیت کنند و با عدم استفاده از دستگاه کارتخوان مردم را نیز با چالش مواجه نکنند.وی هدف از قانون پایانههای فروشگاهی را شفاف کردن فعالیتهای اقتصادی دانست و عنوان کرد: در استان کرمانشاه تاکنون ۱۳۴ هزار دستگاه کارتخوان به سامانه امور مالیاتی متصل شده است.
وی در پایان از مردم خواست چنانچه موردی درباره خودداری از استفاده دستگاه عابر بانک دیدند، موضوع را با سامانه ۱۵۲۶ در میان بگذارند.
نقش پول در اقتصاد چیست؟
پول یکی از مواردی است که شاید بسیاری از افراد، تعریف آن را ندانند اما در معاملات روزانه خود از آن استفاده می کنند. آسانی انجام این معاملات به دلیل وجود پول و نقش آن در جامعه است؛ نقش هایی که برخی از آن ها در حال کمرنگ شدن است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، سه مقوله پول، ارز و بانکداری از جمله مهمترین مباحث موجود در علم اقتصاد است و فهم آن در دنیای امروز یکی از نیازهای بشر محسوب میشود. در همین راستا، فردریک میشکین، یکی از سرشناسترین اقتصاددانان آمریکایی، کتابی را به رشته تحریر درآورده که به کوشش علی جهانخانی و علی پارسائیان به فارسی برگردانده شده است که بخشی از مناسبترین مطالب آن را در سلسله خلاصه کتابهای اقتصادی بیان خواهیم کرد.
در ادامه خلاصه پیشین این کتاب، به بررسی چیستی "پول" و وظایف آن در سیستم اقتصادی پرداخته میشود. در ابتدا باید گفت پول تعاریف متفاوتی دارد اما وجه مشترکی بین این تعاریف وجود دارد که اقتصاددانان آن را به عنوان تعریفی از پول پذیرفتهاند. بنابراین در علم اقتصاد پول هر چیزی است که بتوان در ازای کالا خدمات یا برای بازپرداخت بدهیها استفاده کرد.
در این میان واژه دیگری به نام "ثروت" نیز وجود دارد. اقتصاددانان میان پول، حساب سپرده و سایر اقلامی که هنگام خرید به فروشنده داده میشود با ثروت تفاوت قائل میشوند. برای درک بهتر این موضوع باید گفت "ثروت" نه تنها تمام پولهای شخص را در بر میگیرد بلکه داراییهای دیگری مانند اوراق قرضه، سهام عادی، آثار هنری، زمین، مبلمان، خودرو و خانه را هم شامل میشود.
گاهی در گفتوگوهای محاورهای میان مردم، واژه "پول" به جای "درآمد" نیز مورد استفاده قرار میگیرد که اشتباه است. درآمد به معنی جریانی از سود در هر واحد زمانی است. در واقع مقدار درآمد را نمیتوان بدون مشخص کردن یک مقطع زمانی به کم یا زیاد بودن توصیف کرد اما وجود پول را میتوان، زیرا پول به مقدار مشخص و در لحظه موجود است.
هزینه دادوستد مدت زمان دادوستد کالا و خدمات است
پیشتر گفته شد که پول میتواند کالایی باشد که در قبال دیگر کالاها یا خدمات و یا به منظور پرداخت بدهی، مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس این تعریف در مناطق مختلف و در زمانهای متفاوت، نوع پول میتواند تفاوت داشته باشد. به عبارتی این پول هم میتواند به شکل صدف، یک تک سنگ و یا فلزی مانند طلا باشد و هم میتواند به شکل رایج امروزی خود یعنی تکه کاغذی به نام اسکناس مورد استفاده قرار گیرد.
فارغ از نوع پول در یک سیستم اقتصادی (صدف، طلا یا اسکناس) پول، سه نقش اصلی وسیله داد و ستد، واحد محاسبه و مخزن ارزش را در جامعه بازی میکند. باید خاطرنشان کرد از میان این سه نقش اصلی، وظیفه اول (وسیله داد و ستد) آن را از سایر داراییها مانند سهام یا اوراق قرضه متفاوت میکند.
وجود این سه نقش در پول باعث میشود استفاده از آن، کارایی اقتصادی در جامعه را افزایش دهد، به عبارت دیگر پول باعث میشود زمان زیادی برای انجام معاملات صرف نشود. بدون پول، صاحب کالایی که خود به کالای دیگری نیاز دارد باید زمان بسیاری را صرف پیدا کردن شخصی کند که هم کالای تولید شده او را نیاز داشته باشد و هم کالای مورد نیاز این فرد را داشته باشد همچنین حاضر به مبادله آن با شخص اول شود.
با وجود پول، شخص در عوض دریافت کالا یا خدمات به فرد رو به رو پول پرداخت میکند و او نیز آن را به شخص دیگری میپردازد و بدین ترتیب زمان معاملات کاهش و کارایی افزایش پیدا میکند. در علم اقتصاد به مدت زمانی که برای داد و ستد کالا و خدمات مصرف میشود "هزینه داد و ستد" گفته میشود و استفاده از پول همانطور که گفته شد این هزینه را به شدت کاهش میدهد.
نکته دیگری که باید درباره پول بیان کرد ویژگیهای آن است. باید توجه داشت هر کالایی نمیتواند به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرد. این کالا باید قابلیت ارزش گذاری آسان داشته باشد، به صورت فراگیر مورد قبول مردم باشد، بتوان به راحتی آن را به اجزای کوچکتر تقسیم و یا به بیان عام، خرد کرد، حمل و نقل آسان داشته باشد و همچنین نباید به طوری مستهلک شود.
بر اساس همین ویژگیها در طول تاریخ، اشکال متفاوتی از پول پدید آمده است، به عنوان مثال سرخپوستان آمریکایی از دانههای تسبیح و ساکنان اولیه آمریکا از شیشه نوشابه و تنباکو به عنوان پول استفاده میکردند. با این حساب به راحتی میتوان قدمت پول را به اندازه سایر ابزارها و زبانهایی دانست که بشر تا کنون از آن استفاده کرده است.
علاوه بر موارد بالا، پول نقش واحدی برای محاسبه نیز بازی میکند یعنی در یک سیستم اقتصادی پول میتواند به عنوان معیاری برای ارزش گذاری کالا و خدمات محسوب شود.
پول همچنین میتواند به عنوان مخزنی از قدرت خرید مورد استفاده شود. در واقع مخزن ارزش بودن باعث میشود که قدرت خرید تا زمانی که پول به مصرف نرسیده است حفظ شود. این مسئله بیشتر از این جهت ارزشمند است که اغلب افراد تمایلی به خرج پول خود به ویژه بلافاصله پس از کسب آن ندارند؛ بنابراین تصمیم به ذخیرهسازی آن میگیرند.
اگرچه این ویژگی منحصر به پول نمیشود و در دیگر داراییها نیز وجود دارد اما قدرت نقدشوندگی دیگر داراییها بسیار پایین است. قدرت نقدشوندگی در واقع سرعت نسبی تبدیل یک قلم دارایی به دارایی دیگر است، به همین دلیل مطلوبیت بالایی در اقتصاد دارد.
در این میان باید توجه داشت که ارزش پول به عنوان مخزن ارزش، به سطح قیمتها بستگی دارد بنابراین در صورتی که سطح قیمتها تغییر کند، ارزش پول نیز میتواند تغییر کند. در چنین زمانی تمایل مردم به نگه داشتن پول (هنگام تورم شدید یا لجام گسیخته) کاهش یافته و تقریباً این نقش پول کمرنگ میشود.
نزول نکن نزول مي کني
از « ربا» چي مي دانيد؟ نکند به خاطر يک نياز ساده همه دار و ندار اين دنيايي و آن دنيايي تان را به باد فنا بدهيد؟ اين روزها آن قدر تب پول درآوردن و پولدار شدن همه گير شده که کمتر کسي حواسش هست که پول حرام دارد قاتي مالش مي شود يا نه. « ربا» يکي از بدترين نوع هاي پول حرام
نزول نکن نزول مي کني
نزول نکن نزول مي کني
از « ربا» چي مي دانيد؟ نکند به خاطر يک نياز ساده همه دار و ندار اين دنيايي و آن دنيايي تان را به باد فنا بدهيد؟
اين روزها آن قدر تب پول درآوردن و پولدار شدن همه گير شده که کمتر کسي حواسش هست که پول حرام دارد قاتي مالش مي شود يا نه. « ربا» يکي از بدترين نوع هاي پول حرام است و هر آن ممکن است وارد زندگي ما بشود. دليل ناخواسته اش هم اين است که معمولاً نمي دانيم چطور ممکن است دچارش شويم يا در مواقع ضرورت، چه راه هاي ديگري براي خروج از پول نقد زیاد داشته باشید يک بحران مالي داريم که لازم نباشد پيش هرکسي و با هر شرايطي دست دراز کنيم. مهم تر اينکه در اين طور مواقع، منافع زودگذري براي خودمان تعريف مي کنيم که نزول گرفتن و نزول دادن را توجيه مي کنيم؛ معامله اي که شرع و عقل به مخالفتش برخاسته اند. اما. ؟
چطور به وجود مي آيد؟ پول نقد زیاد داشته باشید
ربا در فرهنگ معين اين طور معني شده:« بيشي، افزون شدن، نشو و نما کردن، سود يا ربحي که داين از مديون مي ستاند و نسيه خريدن و فزون گرفتن.»ربا از زبان عربي گرفته شده با ريشه « رب». عرب ها وقتي چيزي زياد مي شود و رشد مي کنند، مي گويند:«ربا الشيء». به اين خاطر به مال افزايش يافته، ربا مي گويند و خلاصه اينکه ربا يعني دريافت زيادي در مبادله دو کالاي همجنس يا دريافت اضافي در قرض با شرط قبلي.
هر نوع دريافت اضافه بر قرض که از پيش تعيين شده باشد، ربا به حساب مي آيد و حرام است. لازم هم نيست اين مازاد حتماً پول يا کالا پول نقد زیاد داشته باشید باشد. اما اينکه بدهکار بدون شرط قبلي چيزي به طلبکار بدهد حرام نيست. حتي مستحب است وقتي قرض را پس مي دهيم هديه اي هم همراه آن بدهيم.
ربا مصداق تعهد گرفتن ظالمانه است. به طور مثال وام گيرنده به خاطر نيازهاي ضروري مجبور به دريافت آن شده باشد. البته جبران تورم ربا نيست. چون جبران کاهش ارزش پول، ارزش اضافي حساب نمي شود. البته کاهش ارزش پول را بايد دقيق و منصفانه حساب کنيد.
ربا دو نوع است:
1. ربا در معامله: يعني خريد و فروش کالا به صورت نقد، در صورتي که هر دو کالا همجنس و هم وزن باشند ولي شرط زيادي بگذارند. مثلاً يک کيلو گندم را با دو کيلو گندم معامله کنند.
2. ربا در قرض: يعني مالي را تا مدت معين قرض بدهند و در مقابل شرط کنند که بدهکار مقدار زيادتري بپردازد و آن مقدار زيادتر به صورت يک ماهانه يا يکدفعه پرداخت شود.
همه دلايل نهي از آن
حرام بودن ربا در اسلام تأکيد شده اما بعضي از دلايل عقلي اش از اين قرار است:
بيشتر آدم هايي که تن به ربا مي دهند،محتاج پول شده اند که تن داده اند به اينکه چند برابر پولي را که قرض گرفته اند پس بدهند؛ به اميد اينکه اين قرض شايد احتياج فوري آنها را رفع کند. اما پس دادن چند برابر چيزي که گرفته اند، زندگي شان را نابود مي کند.
يکي از مهم ترين علت هاي حرمت ربا، فساد و نابودي اموال، کاهش فعاليت هاي تجاري و ايجاد رکود اقتصادي است. در واقع رواج رباخواري معاملات و مبادلات اقتصادي را کم مي کند. امام رضا ( ع) مي فرمايد:« خداوند به اين دليل ربا را حرام کرد که اين کار موجب فساد اموال مي شود.»
ربا باعث مي شود آدم ها هيچ انگيزه اي براي راه انداختن کار هم نداشته باشند جز سودجويي. سودجويي که اساس رابطه آدم ها باشد، همه به هم به چشم اسکناس هاي در حال حرکت نگاه مي کنند. ضمن اينکه راحت ترين کار اين است؛ يکي که سرمايه اي دارد، بدون هيچ زحمتي بنشيند و سود پولش را بخورد.
اگر فرض کنيم که همه از حرام بودن ربا و زشتي اين کار خبر داشته باشند، کمتر کسي پيدا مي شود که بدون نياز و احتياج و در حالت عادي سراغ آن برود. اما مي شود همه مشکلات اقتصادي و نيازهايي که هرکس را مجبور به تن دادن به ربا مي کند جور ديگري حل کرد. حتي با کمي خوشبيني مي شود گفت که تحمل سختي مشکلات مي ارزد به رفتن سراغ ربا و در افتادن با نزول خوارها.
ربا تنها راه زياد شدن پول نيست. مي شود با ياد گرفتن عقود اسلامي- يعني راه هايي براي معامله که اسلام شکل صحيح آنها را گفته و حلال هم هستند- سود کرد و گرفتار ربا نشد. با هر کدام از اين عقدها مي شود کاسبي کرد و سراغ سود چرب ولي حرام نزول نرفت. بعضي از اين عقدها اينها هستند:
قرض يعني گرفتن پول يا مال از کسي و برگرداندن آن در زمان مشخص بدون هر سود يا افزايش قيمتي است که به اين عقد قرض الحسنه هم گفته مي شود. پيامبر(ص) فرموده اند:« هرکس به برادر مسلمان خود قرض بدهد،مال او زياد مي شود و ملائکه بر او رحمت مي فرستند.» اين قبول که الان کمتر کسي اطمينان مي کند که پولش را قرض بدهد و مطمئن باشد به او برگردانده مي شود ولي کمي که بگرديد هنوز هم آدم ها يا مؤسسه هايي هستند که کارشان دادن قرض الحسنه است. صندوق مسجدها و مؤسسه هايي که براي همين وام دادن تأسيس شده اند گزينه هاي خوبي هستند براي نرفتن سراغ رباخوارها.
مضاربه يعني عقدي که با آن يکي از طرفين معامله به عنوان مالک، سرمايه نقدي را جور مي کند و طرف ديگر معامله با آن سرمايه تجارت مي پول نقد زیاد داشته باشید کند و در سود و ضرري که به دست مي آيد، هر دو طرف شريک مي شوند.
مشارکت مدني يعني قاتي کردن سهم الشر که( ميزان سرمايه اي که هر شريک براي شراکت مي آورد) به صورت نقدي يا غير نقدي. اين کار براي راه انداختن کار يا سرمايه گذاري است و در آن تقسيم سود بين طرفين به نسبت سرمايه اي است که آورده اند.
جعاله يعني که جاعل يا کارفرما مبلغ مشخص و تعيين شده اي را در ازاي انجام کار مشخصي به کسي که آن را انجام داده، بدهد؛ مثل همين کاري که بانک ها براي بيشتر شدن کارهاي توليدي و بازرگاني مي کنند. يعني به عنوان کارفرما در ازاي مثلاً احداث يک کارخانه يا کار توليدي و خدماتي مبلغ مشخصي را وام مي دهند.
صندوق هاي خانوادگي
داشتن يک صندوق قرض الحسنه خانوادگي يا دوستانه کمک بزرگي است تا در مشکلاتي که براي هر کسي پيش مي آيد، باعث رفتن سراغ ربا نشود. اگر زماني که دستمان بيشتر باز است کمي پس انداز کنيم و پول نقد زیاد داشته باشید سراغ تشکيل چنين صندوق هايي برويم که بدون سود وام مي دهند، هم کار خير کرده ايم و هم مشکلات را حل کرده ايم.
خيلي وقت ها آدم ها ربا مي گيرند براي اينکه ماشين 20 ميليوني شان را 50 ميليوني کنند. اين جور وقت ها کمي صبر نسخه خوبي است.
اين طور نيست کسي که خون مردم را توي شيشه کرد، راست راست بچرخد و کسي هم کارش نداشته باشد. به فرض هم که اين دنيا اين طوري شود، حساب و کتاب آن دنيا باقي است.
اين دنيايي: اصل 49 قانون اساسي درآمدهاي ناشي از ربا را غيرمشروع مي داند. از طرفي هم ماده 595 قانون مجازات اسلامي ربا را جرم مي داند و براي آن مجازات در نظر گرفته. قسمتي از متن ماده قانون اين است:« . مرتکبين اعم از ربا دهنده، ربا گيرنده و واسطه بين آنها علاوه بر رد اضافه به صاحب مال، به شش ماه تا سه سال حبس و تا 74 ضربه شلاق و نيز معادل مورد ربا به عنوان جزاي نقدي محکوم مي گردند.»جرم ربا با توجه به ماده 727 از جرائم غيرقابل گذشت است. يعني براي پيگيري اين جرم لازم نيست کسي شکايت کند؛جرم به محض اطلاع مراجع قضائي و انتظامي قابل پيگيري و تعقيب است.
آن دنيايي: ربا جزء گناهان کبيره است؛ از آن گناه هايي که زياد از انجامش نهي شده و انجام دهنده اش تهديد شده؛ تهديدهايي که تا مرز بدبختي دائمي و محروميت از رحمت خدا مي رود. چون ظاهر اين گناه يک معامله اقتصادي ساده به نظر مي رسد، براي بيان بزرگي زشتي و باطن اين گناه به ظاهر ساده، تشبيه هاي تکان دهنده اي در روايت ها و حتي قرآن آمده است؛ مثلاً اينکه رباخوارها روز قيامت ديوانه محشور مي شوند. يکي از اين عاقبت ها را بشنويد،بقيه را مي توانيد حدس بزنيد.
از پيامبر(ص) نقل شده است:« وقتي به معراج رفتم دسته اي از مردم را ديدم که به حدي شکم آنها بزرگ بود که هرچه تلاش مي کردند بلند شوند و راه بروند، براي آنها ممکن نبود و مدام زمين مي خوردند و مردم از روي شکم هايشان رد مي شدند. از جبرئيل سؤال کردم اينها چه کساني هستند و جرمشان چيست؟ جواب داد اينها رباخواران هستند.»
نزول خوارها چطور چرتکه مي اندازند؟
ماجرا مثل دويدن دنبال سايه است يا زماني که افتاده اي توي سراشيبي و ترمزت بريده، بعد هم دقت که مي کني، يک جانور شکم گنده آن پايين منتظرت مانده که بخوردت! نزول گرفتن آن قدر ريسکش بالاست که هيچ عقل اقتصادي سليمي آن را نمي پذيرد. مي پرسيد چطور؟ يک نمونه از محاسباتش را عرض مي کنيم. با اين توضيح که ايجاد توافق و تن دادن به شرايط حرف اول را مي زند و حالت ها بسيار است،اما نتيجه يکي!
فرض کنيد از يک نزول خوار 10 ميليون تومان نزول کرده باشيد. عرف اين است که قرار برگشت پول را 15 يا 7 ماهه مي گذارند. مي خواهيم مسأله را با حالت هفت ماهه( هفت قسط) حل کنيم. اساتيد فن براي منفعت، سود پول را به يکي از سه حالت روزانه ( با سود 8 درصد)، هفتگي ( با سود 12 درصد)، يا ماهانه( با سود 20 درصد) حساب مي کنند. تا اينجاي کار هيچ مسأله عجيبي وجود ندارد چون شرايط شبيه سود بانکي است و اگر به موقع تصفيه کنيد، در حالت محاسبه سود ماهانه، 12 ميليون تومان پس مي دهيد. اما خدا نکند اين پس دادن يک روز عقب بيفتد که حضرات شما را مي اندازند داخل همان سرپاييني که اول کار توصيفش کرديم. سود است که روي سود مي آيد و تا به خودتان بياييد، رفته ايد زير بار قرض چند برابر پولي که گرفته ايد. چرتکه انداختنش اين جوري مي شود که:
اگر يک ماه دير کرد در پرداخت قسط داشته باشيد، کل پولي که بايد پس بدهيد مي شود 14 ميليون تومان.
اگر دو ماه ديرکرد( فرقي نمي کند دو ماه قسط ندهيد يا دوبار و هر بار يک ماه) در پرداخت قسط داشته باشيد، کل پولي که بايد پس بدهيد مي شود 18 ميليون تومان.
اگر سه ماه دير کرد در پرداخت قسط داشته باشيد، کل پولي که بايد پس بدهيد مي شود 26 ميليون تومان.
اگر چهار ماه دير کرد در پرداخت قسط داشته باشيد، کل پولي که بايد پس بدهيد مي شود 42 ميليون تومان.
اگر پنج ماه دير کرد در پرداخت قسط داشته باشيد، کل پولي که بايد پس بدهيد مي شود 74 ميليون تومان.
منبع:نشريه همشهري جوان، شماره 272
کارشناس: حجت الاسلام مهدي رضايي
/م
دیدگاه شما