ریسک چیست و انواع آن کدام است
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی ریسک مالی چیست؟ در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از ریسک مالی چیست؟ پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
مدیریت ریسک در بورس و بازارهای مالی
ما دائما در زندگی خودمان و در هر جنبهای از آن در حال مدیریت کردن ریسک هستیم. چه در هنگام انجام کارهایی ساده همچون رانندگی و چه در شروع یک کسب و کار و یا یک عمل جراحی جدید.
در نتیجه مدیریت ریسک (به انگلیسی risk management) شامل هر عکسالعملی در برابر خطرات مختلف در زندگی است.
ما در اکثر فعالیتهای روزمره ریسکهای مختلف را به صورت ناخودآگاه مدیریت میکنیم؛ برای مثال اگر در اتوبان در حال نزدیک شدن به یک خودرو دیگر هستیم مسیر خود را تغییر میدهیم؛ زیرا برخورد به آن خودرو خطر مالی و جانی برای ما دارد؛ اما در بازارهای مالی و مدیریت اقتصادی این مدیریت ریسک کاملا خودآگاه و بسیار ضروری است.
شاید در اقتصاد به برنامه و چارچوب نحوه رسیدگی کردن به ریسکهای مالی، مدیریت ریسک بگوییم. این این خطرات مالی ذات انواع کسب و کار هست.
برای یک معاملهگر و سرمایهگذار شاید این برنامه و چارچوب برای مدیریت انواع مختلف از داراییها همچون رمزارزها، سهام، املاک، طلا، سکه و… باشد.
انواع مختلفی از ریسکهای مالی در بورس وجود دارد که امکان دستهبندی کردن آنها به روشهای مختلف وجود دارد. در این مقاله در مورد فرآیند مدیریت این ریسکها صحبت خواهیم کرد و چند پیشنهاد به معاملهگران و سرمایهگذاران برای کاهش این ریسکها خواهیم داد.
منظور از ریسک در بازارهای مالی و بورس چیست؟
قبل از اینکه درباره مدیریت ریسک در بورس صحبت کنیم به طور کلی اشاره ای به ریسک موجود در بازارهای مالی خواهیم کرد. در تعریف ریسک باید به سه نکته توجه کرد یعنی هر جایی که این 3 مورد وجود داشته باشد احتمال ریسک بیشتر می شود:
1- عدم شناخت هر جایی که عدم آگاهی و عدم شناخت راجب یک پدیده وجود داشته باشد احتمال ریسک وجود دارد. در مبحث ریسک در بورس، این پدیده یک پدیده مالی است.
2- توجه به هدف هر جایی که در حال فاصله گرفتن از هدف خود باشید ریسک افزایش می یابد. در ورود به بازار های مالی و بورس به هدف خود توجه کنید. هر جایی که احساس کردید در حال فاصله گرفتن از اهداف خود هستید اقدام مناسب را انجام دهید.
3- انحراف از طرح اصلی روش های مختلفی برای اندازه گیری ریسک وجود دارد. در بررسی ریسک باید دقت کنیم که این ریسک چه عواقب و خطراتی برای ما به همراه دارد.
علل وقوع ریسک نیز اهمیت زیادی دارد، بزرگترین ریسکی که در بازارهای مالی ما را تهدید می کند بحث از دست دادن اصل سرمایه یا بخشی از سرمایه می باشد. ریسک بعدی از دست دادن همه یا بخشی از سود می باشد که عواقب کمتری نسبت به مورد قبلی دارد. در مدیریت ریسک در بازار بورس تمرکز اصلی باید بر روی حفظ اصل سرمایه باشد.
اهمیت ریسک در بورس اوراق بهادار و مدیریت آن
بدون شک مدیریت ریسک بدون شناخت کافی از بخشی که قرار است سرمایه خود را قرار دهید، امکان پذیر نخواهد بود.
کسانی که بدون آشنایی و بررسی عمیق و صرفا از روی نوسانات ظاهری و مقطعی برای سرمایه گذاری تصمیم میگیرند، یا کسانی که قصد دارند به سرعت سود سرشاری به دست بیاورند و به اصطلاح یک شبه راه صد ساله را بپیمایند، معمولا خطرپذیریهای ناشیانه و غیر اصولی خواهند داشت.
در عوض ریسک پذیری توام با تحلیل صبورانه و البته عمیق، حتی اگر سود کمتری به دنبال داشته باشد، بازدهی پایدار تر دارد و تجربه بهتری خواهد بود.
بورس ارزی
بازار بورس مهم دیگری که اتفاقا پرریسکترین آنها نیز به شمار میرود، بازار بورس ارزی است.
با توجه به این که قیمت ارز به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد و گاهی متغیرهای ناگهانی آن را تحت تاثیر قرار میدهند، شرکت در آن با خطر پذیری بیشتری همراه است.
از جمله مهم ترین عوامل نوسان بازار بورس، تحولات سیاسی است که معمولا قابل پیش بینی نیستند و میتوانند تاثیر جدی روی این بازار بگذارند. با این حال، نباید فراموش کنیم که ارتباط با بانکهای جهانی و همچنین سود قابل توجه نیز میتواند به عنوان مزیتهای سرمایه گذاری در این بازار مد نظر قرار گیرد.
بورس کالا
بازار بورس دیگری که شاید کمتر دچار تحولات خاص شود، بورس کالا است. بورس کالا بسته به نوع جنسی که در آن مد نظر است، میتواند خطر پذیری بیشتر یا کمتری داشته باشد.
به طور کلی بالا رفتن ارزش کالا، ریسک پذیری بیشتر را نیز به همراه دارد. مثلا بورس طلا یکی از همین موارد است که قیمت آن تا حدی به ارز و مناسبات سیاسی نیز مربوط میشود.
مدیریت ریسک چگونه انجام میشود؟
معمولا فرآیند مدیریت ریسک در بازارهای مالی شامل 5 مرحله است: مشخص کردن اهداف، تشخیص ریسکها، ارزیابی ریسک، تعریف کردن واکنشها و نظارت.
با توجه به نوع بازار (بورس سهام، ارز دیجیتال، بازارهای کالا و…) و شرایط مختلف، این مراحل ممکن است دستخوش تغییر شود.
مشخص کردن اهداف
اولین قدم این است که مشخص کنیم اهداف اصلی ما از این سرمایهگذاری چیست و معمولا به تحمل ریسک شخص و یا شرکت سرمایهگذار بستگی دارد.
برای مثال اگر شما فردی ریسک پذیر باشید، اهداف بسیار بالاتری از یک فردی که ریسک نمیکند برای خود تعیین میکنید.
این ریسکپذیر بودن هم بستگی به عوامل روحی و شخصیتی خود فرد و ریسک مالی چیست؟ یا اهمیت پولی که وارد بازار کرده است، دارد؛ مثلا اگر فردی تمام داراییهایش مثل خانه، ماشین، طلا و… را فروخته و آن را وارد بازارهای مالی کرده، تحمل بسیار پایینتری در برابر ریسکها دارد.
تشخیص ریسکها
قدم دوم شناسایی و تعریف ریسکهای احتمالی در سرمایهگذاری است و شامل تمام اتفاقاتی است که ممکن است تاثیر منفی روی دارایی ما بگذارد.
در این مرحله برخی مسائلی که که مستقیما به بازارهای مالی بستگی ندارد نیز تاثیرگذارند؛ مثلا در صورت بروز جنگ و یا خراب شدن پلتفرم معاملاتی شما با مشکل روبرو میشوید.
یا اگر در بورس تهران معامله میکنید، یکی از ریسکها میتواند قفل شدن سهم در صفها باشد.
ارزیابی ریسکها
بعد از شناسایی ریسک، باید دامنه و شدت و قدرت آنها را اندازهگیری کنید.
ریسکهای مختلف میتوانند در برنامه معاملاتی شما نیز رتبهبندی شوند؛ برای مثال کندی هسته معاملات یا نرمافزار معاملاتی یک کارگزار ممکن است باعث شود شما چند درصد بالاتر از قیمت مدنظرتان بخرید و یا چند درصد پایینتر از قیمت مد نظرتان بفروشید و شدت و دامنه آن به همین مقدار است؛ اما در صورت بروز یک جنگ، قدرت این خطر بسیار بیشتر خواهد بود.
تعریف کردن واکنشها
مرحله چهارم تعریف کردن پاسخ و واکنش به انواع مختلف ریسک است. با توجه به سطح اهمیت ریسکها، مشخص میکنیم که در صورت وقوع آن چه کاری انجام دهیم.
نظارت
مرحله آخر از فرآیند مدیریت ریسک این است که دائما روی آن نظارت داشته و ببینیم برنامه ما در پاسخ به اتفاقات مختلف چقدر جوابگوست. برای این کار نیازمند کار مداوم و جمعآوری اطلاعات و تحلیل زیادی هستیم.
مدیریت ریسکهای مالی
دلایل زیادی باعث میشود یک سیستم معاملاتی تبدیل به یک سیستم ناموفق شود. برای مثال ممکن است بازار برخلاف تحلیلهای معاملهگر پیش برود و یا از روی ترس و هیجان در جایی نامناسب اقدام به فروش کند.
واکنشهای احساسی اغلب به این دلیل به وجود میآیند که معاملهگر به استراتژی اولیه خود پایبند نیست و این موضوع در هنگام نزولی شدن بازار و اصلاح قیمت، بسیار زیاد به چشم میخورد.
در بازارهای مالی اغلب افراد اعتقاد دارند که داشتن یک برنامه مدیریت ریسک خوب به موفقیت آنها کمک بسیار زیادی میکند. برنامه مدیریت ریسک میتواند به سادگی تعیین یک حد ضرر باشد.
یک سیستم معاملاتی قدرتمند باید پاسخها و عکسالعملهای مختلف را در نظر بگیرد و سرمایهگذاران برای معامله در هر شرایطی خود را آماده کنند و همانطور که گفته شد راههای بیشماری برای مدیریت ریسک وجود دارد.
حالت ایدهآل اینگونه است که برنامه مدیریت ریسک و سیستم معاملاتی دائما در طول زمان بازبینی و بروزرسانی شود تا اتفاقات و شرایط جدید در آن لحاظ گردد.
در ادامه برخی از ریسکهای موجود در بازارهای مالی را به شما معرفی کرده و راههخای کاهش آنها را خواهم گفت:
- ریسک بازار: این ریسک میتواند با تعیین یک حد ضرر کاهش یابد. برای مثال اگر سهمی را هزار تومان خریداری میکنید، میتوانید حد ضرر ده درصدی برای آن قرار داده و در صورتی که قیمت آن به 900 تومان رسید آن را بفروشید تا ضرر بیشتری متحمل نشوید. تعیین حدضرر کاملا بستگی به تحلیل و محاسبات و همینطور دید شما دارد.
- ریسک نقد شدن: ممکن است شما وارد بازاری شوید که نقد شوندگی آن بسیار پایین باشد و در صورت رسیدن به اهدافتان و یا فعال شدن حد ضرر خریداری نباشد تا آن دارایی را از شما بخرد.
- ریسک اعتبار: ریسک گرفتن اعتبار که میتواند مانند چاقوی دولبه عمل کند (در صورت زیان کردن، زیان بیشتری متحمل میشوید و در صورت سود کردن به سود بیشتری دست مییابید).
- ریسکهای عملیاتی: ریسک عملیاتی با متنوع کردن سبد دارایی کمتر میشود و در صورتی که یک پروژه و یا شرکت خاص دچار مشکلات زیادی شود، شما فقط بخشی از سرمایه خود را از دست میدهید و به دلیل متنوع بودن پورتفویتان، دیگر داراییهای شما به سوددهی خود ادامه میدهند. جستجو و مطالعه در مورد شرکتهایی که احتمال به وجود آمدن این چنین خطرات کم است نیز میتواند کمککننده باشد.
- ریسک سیستمی: این ریسک نیز توسط متنوع کردن پورتفوی کاهش مییابد و بهتر است که این کار را با خرید سهم از شرکتها در گروههای مختلف صنعتی انجام دهید و ترجیح این است که این صنایع ربط چندانی به هم نداشته باشند.
فواید مدیریت ریسک در بورس
مدیریت ریسک کار بسیار مهمی است، اگر به موقع طی شروع یک پروژه آغاز شود می تواند سودمند بوده و ابزار قدرتمندی برای شناسایی زود هنگام ضعف ها باشد. به بیان کلی مدیریت ریسک ، مشخص می کند که چگونه با ریسک ها روبرو شویم. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است با احتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم. مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید. مدیریت ریسک به خصوص در بازارهایی که کمتر قابل پیش بینی هستند مانند بورس اهمیت بیشتری پیدا می کند. همه افراد حاضر در بازار سرمایه باید آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ببینند تا بتوانند در شرایط بحرانی سرمایه خود را نجات دهند و با رفتار شتابزده باعث ضرر بیشتر در بورس نشوند.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
ریسک مالی چیست؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
هر فردی که قصد سرمایه گذاری را دارد باید در رابطه به اصطلاحات آن بخصوص ریسک و بازده در آن سرمایه گذاری که جز ارکان اصلی آن بشمار می آید و عضوی جدایی ناپذیر از سرمایه گذاری می باشند آشنایی کامل داشته باشد.
هرکسی مسلما با هدف بهره مندی از سود و بازدهی خوب در بازار های مختلف سرمایه گذاری می کنند ولی رفتار افراد از نظر پذیرش ریسک باهم متفاوت است.
برخی افراد ریسک پذیر و برخی ریسک گریز هستند که این عامل در کنار عوامل دیگر باعث می شود افراد در بازار سرمایه سود و زیان زیادی را شاهد باشند.
افرادی که ریسک گریز هستند بهتر است از روش سرمایه گذاری غیر مستقیم وارد بازار بورس شوند زیرا در این روش به دلیل مدیریت دارایی توسط کارشناس مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. در این مطلب قصد داریم به تئوری ریسک و بازده در سرمایه گذاری بپردازیم، با ما همراه باشید.
معرفی تئوری های ریسک و بازده در سرمایه گذاری
مفاهیم اصلی سرمایه گذاری شامل بازده و ریسک می باشد. بنابراین آشنایی تئوری های بازده و ریسک بسیار مهم است پس ابتدا به بررسی آنها می پردازیم. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، ریسک و بازده دو مفهوم مخالف هم هستند.
برای سرمایه گذاری بهتر مفاهیم بازده و ریسک همیشه مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن و پر سود، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود. حالا در ادامه سعی می کنیم این دو مفهوم را برای شما توضیح دهیم.
بازده در سرمایه گذاری چیست؟
بازده return پاداشی است که سرمایه ریسک مالی چیست؟ گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد.
این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید. بازده ممکن است “ بازده مورد انتظار ” یا “ بازده واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار ریسک مالی چیست؟ Expected Return
بازده مورد انتظار یا بازده پیش بینی شده مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد و پیش بینی می کند آن را در سرمایهگذاری به دست آورد.
بازده واقعی Realized Return
مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب می کند.
ریسک در سرمایه گذاری به چه معناست؟
ریسک RISK یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است می توانید ریسک سرمایه گذاری را با توجه به فرمول ریسک مالی چیست؟ زیر محاسبه نمایید.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
منابع ریسک در سرمایه گذاری کدامند؟
بطور کلی میتوان گفت ریسک به دارایی های مالی و یا سرمایه گذاری به عوامل زیر وابسه است :
ریسکی که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه می پذیرد و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
* اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر خواهد یافت و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود.
چون نرخ ارز مدام در حال تغییر است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکتهایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار است.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد شرکتهایی که واردات انجام می دهند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می نمایند. در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
اما شرکتهایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش می رسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم انجام می شود. کاهش قدرت خرید یعنی افزایش نرخ تورم. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در جامعهای تورمی قدرت خرید مردم کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
* ریسک تورم طبق قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش یابد.
تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های مختلف در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری نمایید.
به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقددر یک دارایی به وجود می آید ریسک نقدینگی می گویند. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد ریسک نقدینگی کمتر است.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
* پس قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایهگذاری افزایش می یابد. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث ریزش بازار شود.
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی مباشد. شرکت با دریافت وام در حقیقت بدهیهای خود را در افزایش می دهد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است . هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی بیشتر است.
ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگری سرمایهگذاری میکنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند.
کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر می باشد.
ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باعث تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار می گویند. همهی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اما سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک سیستماتیک تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار را مستقیما ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد می داند. این ریسک غیر قابل کنترل می باشد بنابر این کاهش پذیر هم نخواهد بود.
منابعی که این ریسک را شارژ می کنند عبارت است از ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاها ریسک سیاسی.
- ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
این ریسک قابل کنترل و کاهش پذیر است و شامل آن قیمت از تغییر پذیری در بازده اوراق بهادار می باشد که به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصادبستگی ندارد.
لذا میتوان از طریق استراتژی هایی مثل تنوع سازی این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. مهم ترین منابعی که این ریسک را شارژ می کند ریسک مالی،ریسک تجاری، ریسک نقدینگی.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
ریسک چیست – تعریف و انواع آن
ریسک در زبان عامیانه به احتمال وقوع حادثه یا اتفاقی ناخوشایند گفته میشود. دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره میتواند از بروز خسارات جلوگیری کند.
در بازارهای مالی به احتمال تفاوت بازده ریسک مالی چیست؟ واقعی (actual gain) سرمایهگذاری با بازده مورد انتظار (expected return) ریسک گفته میشود. همانگونه که دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره کمک کننده است، در زندگی مالی نیز درک درست و صحیح از ریسک میتواند از زیان های مالی جلوگیری کند.
در مالی (finance) برای محاسبه کمی ریسک سرمایهگذاری، از انحراف معیار استفاده میکنند. انحراف معیار، معیار سنجش کمی ریسک در مالی است.
انحراف معیار، میزان انحراف بازده سرمایه گذاری از میانگین آن در یک بازه تاریخی است. یعنی هرچه پراکندگی بازده به صورت تاریخی بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است. برای مثال دو سهم A و B را در نظر بگیرید که بازده تاریخی آنها مطابق شکل زیر است.
میانگین بازده هر دو تقریبا برابر است اما ریسک سهم B از سهم A بسیار بیشتر است زیرا نوسان (پراکندگی) بیشتری را در گذشته داشته است.
انواع ریسک مالی
در حالت کلی دو نوع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد که میتواند ارزش دارایی ها را تحت تاثیر قرار دهد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک بازار هم گفته میشود، ریسکی است که در کل اقتصاد وجود دارد و تمام فعالین بازار و اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک سیستماتیک قابل حذف از طریق متنوع سازی نیست.
ریسک هایی که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک میشوند عبارتند از:
ریسک سیاسی (مانند جنگ یا تحریم)، ریسک نوسانات نرخ ارز، ریسک تورم، ریسک نرخ بهره و …
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک خاص (specific) هم گفته میشود، ریسکی است که صنعتی خاص یا یک یا چند شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. این ریسک را میتوان با متنوع سازی کاهش داد.
مثالهایی از ریسک غیر سیستماتیک:
تغییر مدیریت شرکت، ظهور تکنولوژی جدید و رقیب محصول شرکت، قوانین جدید نهاد ناظر که درآمد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد، ورود رقیب جدید به بازار و …
معاملات الگوریتمی چیست؟
معاملات الگوریتمی به استفاده از برنامه کامپیوتری که از فرمولهای از پیش تعیین شده برای…
سرمایه گذاری در بورس – دلایل و ویژگی های آن
برای بررسی سرمایه گذاری در بورس باید ویژگی های سرمایه گذاری را بدانیم. در مباحث…
متنوع کردن (diversification) سبد سرمایه گذاری و مزایای آن
متنوع کردن سبد سرمایه گذاری به معنی داشتن تعداد بیشتری از سهام یا انواع دارایی…
ریسک چیست و چگونه می توان آن را کنترل کرد؟
به زبان ساده ، خطر احتمال وقوع اتفاق بد را ریسک می گوییم. ریسک یعنی عدم اطمینان در مورد پیامدهای یک فعالیت در رابطه با چیزی که انسان برای آن ارزش قائل است (مانند سلامتی ، رفاه ، ثروت ، دارایی یا محیط زیست) و اغلب بر پیامدهای منفی و نامطلوب تمرکز دارد. تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. تعریف بین المللی و اکثریت مردم از خطر کردن در شرایط مختلف تاثیر عدم اطمینان بر اهداف است. در اصطلاح مالی ریسک به عنوان شرایطی تعریف می شود که در آن شما نمی دانید نتیجه کار چه می شود. ممکن است سود چشمگیری کسب کنید یا اینکه برعکس متحمل ضرر فراوانی بشوید. اگر خطر شما به جا نباشد ممکن است تمام سرمایه اصلی خود را از دست بدهید.ما معمولا در حوزه مالی این کار را با بررسی و تحلیل نمودار و ارزیابی رفتارهای بازار انجام می دهیم. در امور مالی، انحراف معیار یک معیار متداول مرتبط با ریسک پذیری است. انحراف معیار اندازه گیری نوسانات قیمت دارایی ها را در مقایسه با میانگین زمانی آنها در یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند.
به طور کلی، اگر بتوانید ریسک را کنترل کنید و به قول معروف آن را مدیریت کنید می توانید بسیار هوشمندانه تر سرمایه گذاری انجام دهید و کم تر ضرر ریسک مالی چیست؟ ببینید. با شناسایی خطر هایی که می توانند در هر شرایط و موقعیتی رخ دهند شما می توانید آنها را بهتر مدیریت و کنترل کنید. به عنوان یک سرمایه گذار و یا مدیر یک شرکت شما باید توانایی چنین کاری را داشته باشید تا از ضررهای غیر قابل جبران و سنگین جلوگیری نمایید.
مدیریت ریسک شناسایی ، ارزیابی و اولویت بندی ریسک ها یا عدم قطعیت ها و به حداقل رساندن آنهاست. با نظارت و کنترل تأثیر خطر های ممکن را کاهش می دهید و در نتیجه ضرر کمتری می کنید و حتی در بعضی از مواقع ممکن است سود بسیار خوبی هم به دست بیاورید. مدیریت ریسک برای هر شغلی ضروری است. با مدیریت ریسک می توانید مقدار زیادی از سرمایه خود را حفظ کنید و مطمئن شوید که سرمایه اولیه شما از بین نمی رود. با این کار شما در واقع بیشتر احتمالات ممکن را در نظر گرفته اید و از آمادگی نسبتا کاملی برخوردار هستید. تمام فرایندهای مدیریت ریسک مراحل اساسی یکسانی دارند. اگرچه گاهی اوقات اصطلاحات متفاوتی برای توصیف این مراحل استفاده می شود. مدیریت یا همان کنترل ریسک از پنج مرحله اصلی تشکیل شده است که در ادامه به آنها می پردازیم.
مرحله 1: ریسک را شناسایی کنید
شما و تیم خود خطر هایی را که ممکن است روی پروژه شما یا نتایج آن تاثیر بگذارد کشف و توصیف می کنید. تعدادی تکنیک وجود دارد که می توانید با کمک آنها خطرات پروژه را بیابید. در طی این مرحله شروع به تهیه احتمالات ممکن درباره پروژه خود می کنید.
مرحله 2: ریسک را تجزیه و تحلیل کنید
پس از شناسایی ریسک ها ، احتمال و نتیجه هر خطر را تعیین می کنید. در این مرحله شما ماهیت ریسک و میزان تاثیرگذاری آن بر اهداف پروژه تان را می دانید. اطلاعات به دست آمده را باید وارد یک لیست کنید.
مرحله 3: ارزیابی ریسک
شما با تعیین میزان ریسک که ترکیبی از احتمالات و نتایج می باشد در واقع خطر را ارزیابی کرده اید. حالا شما می توانید تصمیم بگیرید که انجام چنین خطری آیا واقعا به صرفه است یا ارزشش را ندارد. اطلاعات مربوط به ارزیابی را هم باید وارد یک لیست کنید.
مرحله 4: به ریسک رسیدگی کنید
از این کار به عنوان برنامه ریزی جهت مقابله با خطرها نیز نامبرده می شود. در طول این مرحله شما بالاترین ریسک های خود را ارزیابی می کنید و برنامه ای برای رسیدگی یا اصلاح آنها می چینید. برنامه شما باید کاملا اصولی و دقیق باشد تا بتوانید سطح این خطر ها را تا مقدار زیادی پایین بیاورید و آنها را کنترل کنید. چگونه می توانید احتمال خطرات منفی را به حداقل رساند و در همین حال ریسک های بهتری انجام داد؟ شما در این مرحله استراتژی های کاهش خطر ، برنامه های پیشگیرانه و برنامه های احتمالی ای را جهت مقابله با خطرهای پیش رو برای خود برنامه ریزی می کنید. و خود را برای رسیدگی و کنترل جدی ترین خطر های احتمالی آماده می کنید تا در صورت وقوع هرکدام از خطرهای ممکن غافلگیر نشوید.
مرحله 5: ریسک را کنترل و مجددا بررسی کنید
شما در این مرحله ریسک هایی که پذیرفته اید را مدیریت می کنید و مجددا آنها را بررسی می کنید تا جلوی حوادث احتمالی را بگیرید.
خطر یعنی عدم اطمینان. اگر چارچوبی را برای این عدم اطمینان تنظیم کنید ، در نتیجه پروژه خود را از خطر حفظ کرده اید. و این بدان معناست که شما می توانید با اطمینان بیشتری در راستای اهداف ریسک دار خود حرکت کنید. با شناسایی و کنترل خطرات جامعی که لیست کرده اید ، تا حد زیادی خود را از ضررهای احتمالی حفظ کرده اید و در واقع شانس بیشتری برای به دست آوردن سود بیشتر برای خود ایجاد کرده اید. مدیریت اصولی ریسک به حل مشکلاتی که ممکن است رخ دهد کمک می کند زیرا این مشکلات پیش بینی شده اند و شما از قبل برای مقابله با آنها برنامه ای جامع تدوین کرده اید. با مدیریت خطر و کنترل آن خطرات احتمالی کاهش می یابند و همانطور که در بالا اشاره شد احتمال غافلگیری تا حد زیادی کاهش می یابد. در نتیجه شما و کارمندان تان استرس کمتری در هنگام انجام پروژه ها یا سرمایه گذاری تجربه خواهید کرد. فراموش نکنید که افرادی که اهل خطر هستند می توانند سودهای کلان به دست بیاورند اما باید بدانید که در کجا باید این کار را انجام دهید.
بهترین استراتژی های رسیدگی به ریسک
اجتناب
در بهترین حالت ، می توانید به طور کلی از عواقب ناشی از خطر جلوگیری کنید. اما در این صورت شما باید قید سودهای کلان را بزنید چون آنها فقط با ریسک پذیری به دست می آیند. میزان ریسک پذیری هر فرد به شخصیت او بستگی دارد و افراد مختلف در این زمینه با هم متفاوت هستند.
کاهش
کاهش ریسک یعنی اعمال تغییرات کوچکی در راستای میزان خطر پذیری البته با این کار سود احتمالی هم کاهش می یابد. اگر به دنبال کاهش خطر هستید به برنامه ریزی های دقیق نیاز دارید. با این کار سود قابل پیش بینی کاهش می یابد اما در عوض شرکت شما از خطر ورشکستگی در امان می ماند و سرمایه شما حفظ می شود.
اشتراک گذاری
با تقسیم خطر شما می توانید ضررهای احتمالی را کاهش دهید. معمولا شرکت های بزرگ در زمینه پروژه های عظیم با چند شرکت کوچک دیگر همکار می شوند و یا اینکه بیمه نامه حرفه ای تنظیم می کنند تا خطرات احتمالی کاهش یابد.
نگهداری
نگهداری کاملاً با فرض ضرر یا سود انجام می شود. این گزینه برای خطرهای کوچک که می توانید به راحتی جبران کنید مناسب می باشد.
دیدگاه شما