بدهیهای جاری – داراییهای جاری = سرمایه در گردش
رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 12 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)
چکیده مقاله :
هدف از تحقیق، ارایه شواهدی در مورد رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی در جهت دستیابی به اهداف سود و افزایش درآمد است.در این تحقیق متغیرهای میانگین دوره وصول، گردش موجودی در روز، میانگین دوره پرداخت، چرخه تبدیل وجه نقد و خالص گردش مبادلات شرکت که متغیرهای مدیریت سرمایه در گردش هستند مورد استفاده قرار می گیرد. سپس با برآورد اقلام مدیریت سرمایه در گردش میزان تاثیر آن بر سوددهی با صنعت مربوطه انطباق داده می شود، در پایان روابطبین متغیرهای تحقیق با اجرای یک مدل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مدیریت سرمایه در گردش با سود خالص عملیاتی ارتباط دارند.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا CICRE04_019 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
تقی پور، محمد و هراتیان، رضا و رحیم پور دورکی، ساینا سادات و اباصلتی، هلیا،1397،رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش بر سود عملیاتی شرکت های تولیدی (میزان نسبت جاری)،چهارمین کنفرانس جامع و ملی اقتصاد مقاومتی،بابلسر،https://civilica.com/doc/854488
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1397، تقی پور، محمد؛ رضا هراتیان و ساینا سادات رحیم پور دورکی و هلیا اباصلتی )
برای بار دوم به بعد: ( 1397، تقی پور؛ هراتیان و رحیم پور دورکی و اباصلتی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و نسبت گردش سرمایه جاری استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
مدیریت سرمایه در گردش کسبوکارهای کوچک؛ چرا و چگونه؟
صاحبان کسب وکارهای کوچک، فارغ از نوع صنعت و تعداد کارمندان، باید چرخه سرمایه در گردش شرکت خود -یا مدت زمانی که از تولید یک محصول و خدمت تا زمان دریافت مبلغ آن محصول و خدمت میگذرد- را درک کنند. هر چه این چرخه طولانیتر باشد، یک کسب وکار زمان بیشتری را بدون نقدینگی و سرمایه به سر می برد و در سرمایهگذاری یا پرداخت هزینهها و تعهدات شرکت، امکان ایجاد اختلال بیشتر میشود.
درک کامل مولفههای چرخه سرمایه در گردش برای بقاء شرکت ضروری است، چرا که امکان مدیریت بهتر جریان نقدینگی را به شرکت میدهد. تمام نسبت گردش سرمایه جاری کارشناسان کسب وکارهای کوچک معتقدند که نداشتن برنامه درست و پیشبینی نکردن مقدار نقدینگی لازم، عامل اصلی در ورشکست شدن کسبکارهای کوچک است. همچنین این یک شاخص مناسب برای نشان دادن کارایی و سلامت مالی کوتاه مدت شرکت است. جریان گردش نقدی مثبت نشانهای از امکان گسترش، رشد یا کسب موقعیت مناسب در بازار است.
چگونه سرمایه در گردش را حساب کنیم؟
سرمایه در گردش از تفاضل بین داراییهای جاری(حسابهای دریافتنی، دریافتهای نقدی و معادل آن و هر موجودی دیگر) و بدهیهای جاری (از جمله حسابهای پرداختنی) به دست میآید. وقتی داراییهای یک شرکت از بدهیهای آن کمتر باشد، کسری در گردش سرمایه وجود دارد. همچنین امکان دارد سرمایه در گردش قابل توجهی در اختیار شرکت باشد و همزمان مشکل نقدینگی –به دلیل کمبود نقدینگی در داراییهای جاری- وجود داشته باشد.
نسبت سرمایه در گردش شرکت را میتوان با تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری به دست آورد. اگر عدد به دست آمده کمتر از ۱ باشد نشانگر نرخ منفی سرمایه در گردش همراه با داراییهای فعلی اندک است که نمیتواند بدهیهای کوتاه مدت را پوشش دهد. از طرف دیگر نسبت بالاتر از ۲ میتواند مدیریت ضعیف سرمایه را نشان دهد(موجودی بالای محصولات در انبار، مقدار زیاد پول که در بانک سپردهگذاری شده و سرمایهگذاری نشده است، وصول مطالبات). دامنه ایدهآل این نسبت بین ۱٫۲ تا ۲ است. این مقدار نشان میدهد که شرکت قادر است هزینههای جاری و نقدینگی لازم را تامین کند و برای مواقع غیرمنتظره همانند هزینههای نگهداری و یا ساخت برای کسب وکار جدید، اختیار عمل داشته باشد.
معیاری برای تعیین نقدینگی مورد نیاز
یک معیار مهم در تعیین نقدینگی مورد نیاز یک شرکت، درک چرخه عملیاتی یا مدت زمان تبدیل نقدینگی به محصول و نیز تبدیل آن محصول به نقدینگی است. چرخه عملیاتی به این موارد بستگی دارد: حسابهای دریافتنی، موجودی و حسابهای قابل پرداخت بر حسب روز، مدت زمانی که برای جمعآوری مطالبات و تبدیل آن به پول نقد طول میکشد، روزهایی که طول میکشد تا موجودی انبار به فروش رود و روزهایی که به طول میانجامد تا یک کسب وکار فاکتورهای خرید را پرداخت کند. هدف هر کسبوکاری این است که بتواند چرخه عملیاتی را با درآمد خود به تنهایی تامین مالی کند. شرکت باید حداقل به اندازه سه ماه سرمایه در گردش داشته باشد.
چگونگی مدیریت سرمایه در گردش
در مواردی که کمبود سرمایه در گردش وجود دارد، یک کسب وکار میتواند با بهبود حسابهای دریافتنی، مدیریت انبار و موجودی و حسابهای پرداختنی برای تغییر زمانبندی و در نتیجه میزان سرمایه در گردش، چرخه تبدیل نقدینگی خود را کوتاه کند. در همه موارد، این توانایی کسبوکار است که می تواند حسابها را به پول نقد تبدیل کند و این میتواند به شکل مدیریت جریان پول باشد:
- ارائه مشوقات یا الزامات همانند دادن تخفیف در پرداخت زودهنگام به منظور تسریع در دریافت حسابهای دریافتنی مثلا در ۱۰روز به جای ۳۰روز
- استخدام شخصی به صورت پارهوقت برای پیگیری حسابهای معوق از طریق تماس با مشتریان و تضمین پرداختیها
چرخه تبدیل محصول و خدمت به پول نقد با توجه به صنعت متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال تولیدکنندگان معمولاً چرخههای طولانیتری نسبت به مشاغل مبتنی بر خدمات دارند. برای برخی، سرمایه در گردش ممکن است یک مسئله فصلی باشد، همانند خردهفروشانی که باید در طول فصل تعطیلات موجودی قابل توجهی را در فروشگاه نگه دارند و سریع آن را به پول نقد تبدیل کنند.
چگونه سرمایه در گردش را افزایش دهیم؟
روشهای مختلفی برای حل مشکل کمبود سرمایه در گردش وجود دارد؛ از جمله تزریق پول نقد توسط مالک. این کمبود سرمایه در گردش را میتوان توسط ارائه سهام شرکت (اگر شرکت تا این حد رشد کرده است که بتواند سهام به بازار عرضه کند)، کاهش مخارج کلی یا بهبود هزینههای تولید از طریق تکنولوژی یا خلق نوآوری در فرایندها، جبران کرد. اکثر کسبوکارهای در حال رشد نمیتوانند چرخه عملیاتی (تعداد روزهای سررسید حسابهای دریافتنی به علاوه روزهایی که کالا در انبار ذخیره می شود) را فقط با درآمدهای آتی تأمین مالی کنند. در بسیاری از مواقع، بخصوص در مواقع رشد تجارب کسبوکارهای کوچک، وامهای تجاری مناسب میتواند از جمله هوشمندانهترین گزینهها برای جبران کمبود نقدینگی عملیاتی باشد. دو نوع وام مشترک وجود دارد که میتوانند این شکاف را برطرف کنند.
وامهای مشترک
وام کوتاه مدت معمولاً بسته به مبلغ وام و وضعیت مالی کسبوکار، در یک سال یا کمتر پرداخت میشود. وامهای کوتاه مدت اغلب برای مبالغ زیاد و هزینههای خاص استفاده میشوند که یک تاخیر قابلتوجه در دریافت پرداختیها را شامل میشود. به عنوان مثال؛ یک تولید کننده میتواند برای ساخت یک قطعه قابل توجهی از تجهیزات که برای تکمیل، تحویل و نصب، یک سال تا ۱۸ماه زمان نیاز دارد، قرارداد ببندد. در این حالت، وام ۱۸ ماهه معقول است زیرا امکان پرداخت آن به طور کامل وجود دارد. لازم به ذکر است که در اقتصادهایی که تورم دارند، نرخ تورم نیز باید در نظر گرفته شود.
یک خط اعتباری تجاری (LOC) در صورتی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند شکاف بین زمانی که یک کسبوکار باید هزینه مواد اولیه را به فروشندگان پرداخت کند تا زمانی که پول محصولات فروخته شده خود را از مشتریان دریافت میکند، را پر کند. وام دهندگان چرخه سرمایه در گردش عملیاتی کسب و کار، حاشیههای عملیاتی آن، ثبات روابط فعلی مشتری و فروش مداوم و فعالیتهای نسبت گردش سرمایه جاری بازاریابی آن را برای تعیین مناسبترین خط اعتباری، تجزیهوتحلیل میکنند. یک خط اعتباری همیشه باید به عنوان یک «پل فصلی» مشاهده شود. مشکلات در پرداخت هزینههای اعتباری نشانه بارز بروز چالشهای بیشترِ سرمایه در گردش است.
دلایل موثقی وجود دارد که جمله «پول نقد پادشاه است»، یک اصطلاح کسب وکاری محبوب است. روشن است که چرا مدیریت سرمایه در گردش هوشمندانه در تضمین موفقیت کسبوکاری که جریان نقدینگی دارد، حیاتی است.
کارآفرینی ؛ مدیریت ؛ حسابداری و حسابرسی
نسبت ها ي مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندي کرد :
1) نسبت هاي نقدینگی
به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاري را در واریز بدهی هاي کوتاه مدت نشان می نسبت گردش سرمایه جاری دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاري و نسبت آنی
2) نسبت هاي فعالیت
این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد.
هر کسري که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاري یا بهاي تمام شده کالاي فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید.
مهمترین نسبت هاي فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاري.
3) نسبت هاي سرمایه گذاري
این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاري زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاري به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد.
این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :
نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاري در دارایی ثابت سنجیده می شود
نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاري را از لحاظ بدهی هاي جاري و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت هاي بدهی یا اهرمی گفته می شود.
4) نسبت هاي سود آوري
این نسبت ها میزان موفقیت واحد تجاري را در کسب سود نشان می دهند. که مهمترین آن عبارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و .
نسبت هاي نقدینگی
این نسبت ها از مقایسه دارایی هاي جاري یا اقلام نسبت گردش سرمایه جاری تشکیل دهنده آن با بدهی جاري بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند.
نسبت جاري
نسبت جاري از تقسیم مجموع دارایی هاي جاري بر مجموع بدهی هاي جاري بدست می آید.
این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاري چه میزان دارایی جاري وجود دارد. اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاري و بدهی جاري روشن می شود. دارایی جاري آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاري قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاري مبالغی را که باید از محل دارایی جاري تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد.
در گذشته عدد 2 را براي این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاري و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند.
به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاري شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی هاي جاري با مشکل کمتري مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتري خواهند داشت.
در تفسیر نسبت جاري باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت. زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند.
نسبت آنی
مشکل بزرگی که در نسبت جاري وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاري را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاري را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
1) آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی هاي آنی گفته می شود.
2) گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودي هاي جنسی اعم از مواد و کالا. با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودي کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگري به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاري به جز موجودي کالا را منظور می کنند.
نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاري بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاري ، یک ریال دارایی جاري آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد.
نسبت آنی شرکت ها باید برابر با 1 و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی هاي آنی بدهی هاي جاري خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را 1 می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است.
این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاري که از لحاظ ارزش ، ثبات بیشتري دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد.
نسبت هاي فعالیت
گردش کالا
تعریف کالا : کالا را مترادف موجودي جنسی به کار می بریم و شامل مواد اولیه ، کالاي در جریان ساخت و کالاي ساخته شده می شود و ملزومات تولید را هم در بر می گیرد.
با استفاده از این نسبت ، گردش موجودي کالاي شرکت ( یعنی تعداد دفعاتی که شرکت در سال موجودي کالاي خود را می فروشد ) محاسبه می کند و دوره گردش کالا نیز بیان می کند که هر چند روز یک بار انبار کالاي شرکت پر و خالی شده است.
گردش موجودي کالا از تقسیم بهاي تمام شده کالاي فروش رفته بر موجودي کالا بدست می آید.در مخرج و به جاي موجودي کالا بهتر است متوسط کالا را قرار داد. متوسط کالا از جمع موجودي اول سال و موجودي پایان سال تقسیم بر 2 بدست می آید. هرچه دفعات تعیین موجودي یا استخراج آن از دفاتر بیشتر باشد متوسط کالا دقیق تر خواهد بود.
بعد از محاسبه دفعات گردش کالا می توانیم دوره گردش کالا از تقسیم 360 بر دفعات گردش کالا محاسبه کرد.
متوسط موجودي کالا / بهاي تمام شده کالاي فروش رفته = دفعات گردش کالا
دفعات گردش کالا / 360 = دوره گردش کالا
به طور معمول نسبت گردش زیاد موجودي ها نشانه کارایی مدیریت شرکت است.
نسبت گردش دارایی
این نسبت میزان و اثر گردش دارایی را در تحصیل درآمد نشان می دهد و در مقایسه با گذشته حکایت از این می کند که آیا افزایش دارایی ها با افزایش فروش ملازمه داشته است یا خیر.
این نسبت از تقسیم فروش خالص بر کل دارایی ها بدست می آید.
با فرض ثابت ماندن قیمت ها هنگامی که شرکت ها به ظرفیت تولیدي خود برسد ، این نسبت به حداکثر خواهد رسید.کاهش این نسبت احتمالا نشانه کاهش حجم فعالیت شرکت است و پایین آمدن گردش کل دارایی ها می تواند نوعی اخطار تلقی گردد.
دوره وصول مطالبات
با محاسبه این نسبت می توان زمان یا تعداد روزهایی که طول می کشد تا نسبت گردش سرمایه جاری شرکت مطالبات خود را وصول کند مشخص کرد.و با این نسبت می توان رابطه بین فروش هاي نسیه و مطالبات کوتاه مدت شرکت را تعیین کرد.و یا به عبارتی دیگر می توان گفت متوسط مدتی را که از فروش شروع و به وصول مطالبات می انجامد را می توان با استفاده از نسبت دوره وصول مطالبات نشان داد.
این نسبت طی 2 مرحله محاسبه می شود :
مرحله اول : گردش مطالبات را از تقسیم فروش نسیه سالانه بر متوسط مطالبات بدست می آوریم.
مرحله دوم : دوره وصول مطالبات را از تقسیم 360 بر گردش مطالبات محاسبه می کنیم.
ترکیب دو فرمول بالا را به صورت کلی می توان به صورت زیر نوشت :
فروش نسیه سالانه / 360 *متوسط مطالبات = دوره وصول مطالبات
مقایسه دوره وصول مطالبات با شرایط فروش کالا به صورت نسیه معمولا نباید اختلاف فاحشی داشته باشد.زیاد بودن مانده مطالبات و کم بودن مانده مطالبات هر دو می تواند ناشی از ضعفی در شرکت باشد بنابراین بهتر است تا متوسط دوره وصول مطالبات را شرکت را با توجه به شرایطی که شرکت هاي رقیب براي فروش خود در نظر گرفته اند تفسیر گرد.
دوره گردش عملیات
این نسبت از جمع دو نسبت دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات حاصل می شود.
این نسبت مدت زمانی را که طول می کشد تا کالا فروخته شده و مطالبات ناشی از آن وصول شود نشان می دهد.
در صنایع دوره تولید را هم به دوره مذکور اضافه می کنند.
دوره وصول مطالبات + دوره گردش کالا+ دوره تولید = دوره گردش عملیات
معمولا این دوره کمتر از یک سال است و ممکن است در بعضی از صنایع در یک سال چندین دوره عملیات وجود داشته باشد. این نسبت را باید با دوره هاي گذشته در همان واحد تجاري و یا با شرکت هاي مشابه مقایسه کرد. طولانی تر شده این دوره نسبت به دوره هاي گذشته نامطلوب بوده و نشان از کند شدن فعالیت واحد تجاري دارد . البته سرعت زیاد دوره نیز مطلوب نمی باشد زیرا نشان از کمبود سرمایه جاري موسسه دارد که ممکن است در مواجهه به عاملی نامساعد مشکلات زیادي را بوجو دبیاورد.
نسبت هاي سرمایه گذاري
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
این نسبت از تقسیم دارایی ثابت بر ارزش ویژه بدست می آید.
میزان سرمایه گذاري در دارایی ثابت بستگی به نوع صنعت دارد. بنابراین به راحتی نمی توان نسبت به کم یا زیاد بودن این نسبت اظهار نظر کرد.
به طور کلی این نسبت نشان می دهد که چه مقدار از ارزش ویژه به مصرف دارایی ثابت رسیده و به بیان دیگر چه مقدار از سرمایه گذاري صاحبان سهام از گردش عملیات جاري واحد تجاري خارج شده است.
وقتی این نسبت پایین باشد نقدینگی بالاست.
با آنکه تعیین کردن حدي مطلوب براي این نسبت مشکل است ، اما عده اي از صاحب نظران بر این باورند که این نسبت نباید در واحدهاي صنعتی کمتر از 100 % و در شرکت ها ي غیر صنعتی از 75 % تجاوز کند.تجاوز از این حد حاکی از آن است که بخشی از مطالبات اشخاص و شرکت ها از واحد تجاري در دارایی ثابت سرمایه گذاري شده است که مطلوب نمی باشد.
نسبت بدهی
این نسبت از تقسیم کل بدهی بر ارزش ویژه بدست می آید.
این نسبت نشان دهنده اطمینانی است که به طور کلی بستانکاران براي وصول مطالبات خود می توانند داشته باشند و یا به عبارت دیگر وضع طلبکاران را در مقابل صاحبان سهام نشان میدهد که هر یک تا چه اندازه در واحد تجاري سرمایه گذاري کرده اند و اینکه از لحاظ مالکیت چه رابطه اي بین طلبکاران و سهامدران وجود دارد.
هر چه این نسبت بزرگتر شود طلبکاران تامین کمتري خواهند داشت و زمانی که از 100 تجاوز کند وضع غیر عادي تلقی می گردد یعنی اینکه بعد از ورشکستگی و تصفیه ، طلبکاران به تمام مطالباتشان نمی رسند. .
نسبت بدهی جاري به ارزش ویژه
هدف از کاربرد نسبت فوق تعیین وضع مطالبات طلبکاران کوتاه مدت است که در صورت بروز خطر چه پوششی براي تامین مطالباتشان از لحاظ حقوق صاحبان سهام پیدا می کنند.
وقتی این نسبت بالا باشد نامطلوب تشخیص داده می شود و افزایش مستمر آن ایجاب می کند که در نحوه ترکیب سرمایه گذاري تجدید نظر گردد.
نسبت پوشش بهره
براي بدست آوردن این نسبت سود عملیاتی یا سود قبل از کسر بهره و مالیات را بر هزینه بهره تقسیم می کنند.
مفهوم این نسبت این است که چون از محل سودي که واحد تجاري کسب می کند می باید هزینه بهره وامها را پرداخت نماید ، پس تغییرات نامطلوب را که در نسبت بین این دو قلم به وجود می آید ، می توان حاکی از مشکلات ناشی از ناتوانی واحد تجاري در بازپرداخت بهره وامها دانست.
به طور کلی می توان گفت تغییرات نامطلوب در این نسبت حکایت از مشکلات در بازپرداخت وام دارد.
گاهی کاهش این نسبت به معناي افزایش ریسک مالی است . اگر مقدار این نسبت از حد معینی بگذرد ، سازمان هاي وام دهنده از درخواست کننده وام بهره بیشتري طلب کرده و شرایط سخت تري تعیین می کنند.
منابع :
تجزیه وتحلیل صورت هاي مالی (چاپ نهم )، دکتر فضل اله اکبري ، سازمان حسابرسی ، فروردین
1385
مدیریت مالی ، ریموند پی نوو، ترجمه دکتر جهانخانی و پارساییان ، نشر سمت ، تابستان 1383
بورس و سهام و نحوه قیمت گذاري سهام، غلامحسین دوانی ، نشر نخستین ، تابستان 1384
سرمایه در گردش
سرمایه در گردش (Working Capital) از جمله اصطلاحات بسیار رایج در حسابداری و مدیریت مالی است و میتواند نشان دهنده امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار باشد.
از کاربرد های مهم سرمایه در گردش می توان به این نکته اشاره داشت که سرمایه در گردش از موضوعات مهم در تحلیل بنیادی سهام در بورس و دانش مالی است. در هر شغل یا کسبوکاری که باشید، یا هر شرکتی را که بخواهید تحلیل کنید باید از مفهوم سرمایه در گردش اطلاع داشته باشید.
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
- آشنایی با مفاهیم
- منظور از سرمایه در گردش
- نسبت سرمایه در گردش
- سرمایه در گردش چه اهمیتی دارد؟
- چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
آشنایی با مفهوم سرمایه در گردش
دارایی های جاری:
داراییهای جاری، داراییهایی هستند که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل نسبت گردش سرمایه جاری به پول نقد باشند. به طور کلی انتظار میرود طی یک دوره یک ساله یا یک چرخه عملیات این دارایی های معقول و منطقی به وجه نقد تبدیل شوند و یا در دوره عملیات از آنها استفاده شود. می توان گفت:
داراییهای جاری به راحتی و در مدتزمان کم به وجه نقد تبدیل میشوند، یعنی نقدشوندگی بالایی دارند.
سرمایه در گردش خالص:
اختلاف بین داراییهای جاری و بدهیهای جاری.
سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک سازمان است. چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تامین میکند.
در واقع خالص سرمایه در گردش (Net Working Capital) مابهالتفاوت داراییها و بدهیهای جاری می باشد. در واقع این محاسبه به ما نشان می دهد که هزینه های جاری به چه میزان می باشد و وجه نقد و یا دارایی که به راحتی نقد میشود، به چه میزان است.
تعریف سرمایه در گردش :
تمام داراییهای جاری (شامل پول نقد، حسابهای دریافتنی و موجودی کالا و انبار) منهای تمام بدهیهای جاری (مثل دستمزد، اجارهبها، مالیات و غیره)
برای همین میتوانیم فرمول سرمایه در گردش را به این صورت بنویسیم:
بدهیهای جاری – داراییهای جاری = سرمایه در گردش
مثالی از محاسبه سرمایه در گردش
در صورت وضعیت مالی تلفیقی شرکت ملی صنایع مس ایران، منتهی به ۱۳۹۸/۱۲/۲۹ میزان بدهی و دارایی شرکت از این قرار است:
جمع دارایی جاری: ۱۹۱,۵۷۱,۶۲۵ (میلیون ریال)
جمع بدهی جاری: ۸۳,۸۱۰,۹۴۱ (میلیون ریال)
سرمایه در گردش برابر میشود با: ۱۰۷,۷۶۰,۶۸۴ (میلیون ریال)
پس فملی در پایان سال ۹۸، معادل ۱۰.۷ هزار میلیارد تومان سرمایه در گردش دارد.
تعریف بدهی جاری
بدهی های جاری عبارت است از بدهیهایی که به صورت معقول و منطقی (نه خوشبینانه و نه بدبینانه) در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند.
نکته مهم: با کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن میتوان خالص سرمایه در گردش آن شرکت را محاسبه کرد.
نقش سرمایه در گردش برای سنجش نقدینگی و نقد شوندگی
بهطور کلی سرمایه در گردش معیاری برای سنجش نقدینگی و نقدشوندگی، بهرهوری عملیاتی و سلامت مالی شرکت است. اگر تفاوت بین داراییها و بدهیهای جاری رقمی مثبت باشد، میتوان انتظار داشت علاوهبر پرداخت بدهیها، مبلغی برای سایر مخارج و هزینههای احتمالی وجود دارد. همچنین میتوان انتظار داشت که شرکت از فرصتهای سرمایهگذاری برای رشد و سودآوری خود استفاده کند.
در صورتی که اگر داراییهای جاری کمتر از بدهیهای جاری باشد، ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهیهایش به مشکل بخورد حتی میتواند تا مرز ورشکستگی پیش برود.
تاثیر مثبت بودن خالص سرمایه در گردش
توضیح این عنوان را با ذکر مثالی بیان می کنیم؛ فرض کنید صاحب شرکتی هستید و مقدار زیادی از موجودی کالای خود را بهطور نسیه فروختهاید. اما پولی که قرار بود بابت فروش دریافت کنید در تاریخ سررسید به دست شما نرسیده است. اگر در این بازه زمانی شرایطی مثل پرداخت حقوق به کارکنان بهوجود بیاید که مجبور به پرداخت وجه نقد باشید، باید وجه نقد اضافی برای استفاده وجود داشته باشد. شاید بتوان حقوق کارمندان یک شرکت را به تعویق انداخت اما نمیتوان به تعهداتی که شرکت به تامینکنندگان مواد اولیه خود داده است، عمل نکرد.
برخی از شرکتها وجود دارند که در بعضی از فصلها میزان فروششان افزایش پیدا میکند اما در برخی از ماهها جریان نقد ورودی به شرکت کاهش پیدا میکند. وجود خالص سرمایه در گردش مثبت، میتواند به سهامداران و سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که در سایر ماهها عملکرد عادی شرکت دچار اختلال نخواهد شد.
تاثیر جود سرمایه در گردش اضافی بر روند سرمایه گذاری
وجود سرمایه در گردش اضافی میتواند به شرکت، در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک میکند. حتی در زندگی شخصی افراد هم، وجود مبلغی اضافی بر مصارف شخصی و هزینهها، میتواند به شما در استفاده از فرصتهای سرمایهگذاری کمک کند. به مثال اول مقاله برگردید. اگر شما سرمایهای مازاد بر هزینههایتان داشته باشید، در مواردی که تخفیف اعمال شود و یا بازاری برای ورود جذاب باشد، میتوانید از آن استفاده کنید.
البته نیاز هست این نکته را در نظر داشته باشید که بالا بودن میزان سرمایه در گردش همیشه هم خوب نیست و میتواند نشانگر عدم مدیریت صحیح وجوه نقد و استفاده نکردن از فرصتهای سرمایهگذاری باشد.
نسبت سرمایه در گردش
نسبت سرمایه در گردش از تقسیم دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست میآید. عددی که در این نسبت نمایش داده میشود، نشاندهنده سلامت نسبی شرکت است. عدد به دست آمده نرخ سرمایه در گردش است.
این نرخ اگر بین ۱٫۲ تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهیهایش دارد. اگر نرخ سرمایه در گردش شرکتی زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی میتواند بدهیهایش را پرداخت کند و در صورتی که نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ باشد به این معنا است که نقدینگی شرکت بسیار زیاد است و میتواند آن را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کند.
البته رقم بیشتر از ۲، همیشه نشانه خوبی نیست زیرا نشاندهنده این است که یا موجودی کالا بیش از اندازه است یا شرکت پول نقد مازاد خود را سرمایهگذاری نکرده است. کارشناسان عموما بر این عقیدهاند که نسبت سرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکتها مناسب است.
سوالات متدوال:
به چه علت نسبت گردش سرمایه جاری بدهی های جاری در موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح می شود؟
به طور کلی بدهیها تعهدات یک شرکت یا واحد تجاری هستند که بهخاطر مبادلات گذشته ایجاد شدهاند. به بدهیهایی که انتظار میرود طی یک چرخه عملیات و یا یک سال از تاریخ ترازنامه (هرکدام که طولانیتر است) تسویه شوند، بدهی جاری گفته میشود. همچنین به بدهیهایی که از طریق دارایی جاری و یا از طریق ایجاد بدهیهای جاری جدید تسویه میشوند نیز بدهی جاری میگویند. بهخاطر همین موضوع خالص سرمایه در گردش مطرح شده است.
چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
به طور معمول کسب و کارهایی که به صورت زنجیرهوار به هم وابسته هستند یا کسب و کارهای فصلی نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. در این گونه کسب و کارها لازم است که بدهیها در موعد مقرر پرداخت شود چه مواقعی که شرکت فعالیت داشته باشد و چه نداشته باشد؛ در هر صورت این بدهیها باید پرداخت شوند پس به همین منظور هر چه وجه نقد شرکت در بانک بیشتر باشد بهتر است.
به عنوان مثال اگر محصول شرکتی در تابستان فروش خوبی داشته باشد و در زمستان در رکود فصلی قرار بگیرد. مدیر این شرکت برای ادامه کسب و کار خود در فصول سرد مجبور است که از سرمایه در گردش بیشتری استفاده کند.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله سازماندهی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نسبتهای مالی چیست؟
همان طور که در مقاله « تحلیل بنیادی چیست؟ » توضیح دادیم به نسبتهای بهدست آمده از تحلیل صورتهای مالی، نسبتهای مالی میگویند. نسبتهای مالی اطلاعات فراوانی در خصوص وضعیت یک شرکت به ما میدهد که در تحلیل بنیادی برای تحلیلگران و معاملهگران اهمیت بالایی دارد. در ادامه درباره نسبتهای مالی بیشتر توضیح خواهیم داد.
نسبتهای مالی
نسبتهای مالی اعدادی هستند که از صورتهای مالی یک شرکت مانند ترازنامه و صورت سود و زیان برای کسب اطلاعات با معنی به دست میآیند. از این اعداد برای بررسی وضعیت شرکتها و عملکرد آنها استفاده میشود تا مشخص شود که شرکت هم اکنون چه وضعیتی دارد و نسبت به قبل چه تغییراتی داشته است. این نسبتها در ارزشگذاری شرکتها نیز استفاده میشود. در ادامه به مهمترین نسبتهای مالی اشاره خواهیم کرد.
انواع نسبتهای مالی
متداولترین نسبتهای مالی که در تحلیلها استفاده میشود عبارتند از:
نسبتهای نقدینگی
نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی به ما میدهد که بدانیم یک شرکت در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدهای کوتاهمدت خود چگونه عمل خواهد کرد. همان طور که میدانید نقدینگی میزان توانایی یک شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه مدت خود است و اینکه شرکت چه میزان این توانایی را دارد، با این نسبتها به دست میآید.
نسبت جاری
نسبت جاری عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت با داراییهای جاری.
نسبت جاری = داراییهای جاری / بدهیهای جاری
نسبت آنی
نسبت آنی عبارت است از میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت از محل داراییهای نقدی.
نسبت آنی = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جاری
نسبت وجه نقد
نسبت وجه نقد عبارت است از توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت از محل وجوه نقد. در این نسبت، حسابهای دریافتنی لحاظ نمیشود.
نسبت وجوه نقد = موجودی نقد + سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
نسبتهای سودآوری
نسبتهای سودآوری تونایی یک شرکت در ایجاد درآمد مربوط به عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را نشان میدهد. به عبارت دیگر این نسبتها نشان میدهد که میزان سودآوری شرکت چقدر است.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام نشان میدهد در ازای یک ریال حقوق صاحبان سهام، شرکت چه میزان سود کرده است.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهم = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود ناخالص، سودآوری شرکت پس از کسر مالیات را نشان میدهد. به عبارت دیگر این نسبت کسب درآمد شرکت و رابطه میان فروش و هزینههای تولید محصول فروخته شده را ارزیابی میکند و نشان میدهد پس از پرداخت قیمت تمامشده کالای فروخته شد، شرکت چه میزان سود کسب کرده است.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
نسبت حاشیه سود خالص
نسبت حاشیه سود خالص نشان میدهد سود شرکت از درآمد آن چقدر است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش خالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود عملیاتی نشان میدهد میزان فروش محصولات یا خدمات شرکت در میزان سود عملیاتی آن چه تأثیری داشته است.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش خالص
نسبت بازده داراییها
نسبت بازده داراییها نشان میدهد شرکت چقدر از داراییهای خود در جهت کسب سود بهره برده است. کارایی مدیریت با این نسبت قابل تشخیص است.
بازده داراییها = سود خالص / میانگین نسبت گردش سرمایه جاری نسبت گردش سرمایه جاری مجموع داراییها
نسبتهای پوششی و اهرمی
نسبتهای اهرمی، سطح بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت یک شرکت را ارزیابی کرده و میزان تأمین مالی مورد نیاز شرکت را محاسبه میکند.
نسبت بدهی
نسبت بدهی توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت را با همه داراییهای موجود آن نشان میدهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
نسبت تسهیلات به سرمایه
نسبت تسهیلات به سرمایه میزان اتکای یک شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی را نشان میدهد.
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
نسبت پوشش بدهی
نسبت پوشش بدهی توانایی شرکت در بازپرداخت هزینههای مالی از محل سود عملیاتی را نشان میدهد.
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی / هزینههای مالی
نسبتهای ارزش بازار
نسبتهای ارزش بازار نشان میدهد سهامداران و تحلیلگران بازار درباره عملکرد گذشته و آینده شرکت چه دیدگاهی دارند.
نسبت ارزش دفتری
نسبت ارزش دفتری نشاندهنده ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی شرکت است.
نسبت ارزش دفتری = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
نسبت قیمت به درآمد
نسبت قیمت به درآمد نشان میدهد سهامداران درباره سودآوری آینده شرکت چه تحلیلی دارند.
نسبت قیمت به درآمد = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
نسبت قیمت به فروش
نسبت قیمت به فروش نشان میدهد شرکت برای هر ریال فروش سالانه چه میزان هزینه کرده است.
نسبت قیمت به فروش = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / همه فروش یک سال اخیر
نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت میزان کاربرد داراییهای شرکت را نشان میدهد. این نسبتها میزان فروش شرکت را در برابر سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مقایسه کرده و کارایی عملیات را بررسی میکند.
دوره گردش موجودی کالا
نسبت دوره گردش موجودی کالا نشان میدهد چه تعداد گردش کالا در شرکت اتفاق افتاده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی کالا و مواد * 365 / بهای تمام شده کالای فروش رفته
دوره وصول مطالبات
نسبت دوره وصول مصالبات نشان میدهد فاصله زمانی فروش تا دریافت مطالبات شرکت چقدر است.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی * 365 / فروش نسیه
کلام آخر
برای محاسبه نسبتهای مالی کافی است صورتهای مالی شرکت مورد نظر خود را از سایت کدال جستجو کرده و سپس مواردی که در بالا بیان شد را در معادلات قرار دهید. اعدادی که به دست میآید به خوبی نشاندهنده وضعیت گذشته، اکنون و آینده شرکت است و درباره انتخاب سهم برای خرید و نگهدار ی آن به شما کمک خواهد کرد. نسبتهای بسیار دیگر نیز وجود دارد که اطلاعات دیگری را به ما نشانمیدهد. ما در این مقاله سعی کردیم با اهمیتترین نسبتهای مالی را در اختیار شما بگذاریم. شایان ذکر است که برای تحلیل یک شرکت نباید تنها به نسبتهای مالی آن اکتفا کرد و باید سایر جنبهها نیز مد نظر قرار گیرد.
دیدگاه شما