تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال – 6 تفاوت اصلی
تنها عاملی که سبب تمایز میان معامله گران و تحلیل گران در روند بازار می شود، عملکرد آنها در زمینه کسب سود است. این فاکتور یک وابستگی مستقیم و بی واسطه به نوع تحلیل شما از بازار دارد که در این میان استفاده از تحلیل های تکنیکال از رایج ترین انواع آن می باشد. دامنه ابزار های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آنقدر گسترده و وسیع است که عملا هر تریدر برای استراتژی خود از سبک و ابزار خاصی بهره می برد. اما باید توجه داشته باشیم که دو عامل نموداری بسیار مهم که شامل قیمت و حجم معاملات می باشد، اصلی ترین محل مناقشه و به کارگیری این ابزارها است. ورود مفهومی به نام پرایس اکشن مطابق نامی که برای آن انتخاب شده است، یک چالش جدید در تحلیل تکنیکال است. در این مقاله به شکل کامل به بررسی مفهوم پرایس اکشن پرداخته و تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال را بیان خواهیم کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن در چیست !؟
اگر به دنبال مرزبندی میان مفهوم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال بوده و در جستحو تفاوت این دو مفهوم بوده و این دو را از هم جدا می دانید، در اشتباه به سر می برید. پرایس اکشن در داخل مرزهای تحلیل تکنیکال و یکی از انواع آن محسوب می شود. آنچه برای تفاوت های این دو ذکر می شود و همواره مورد بحث تحلیل گران بوده است، تفاوت های موجود بین این مفهوم و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بوده است. .بنابراین بدون پیش زمینه ذهنی برای مقایسه و تقابل این دو روش تحلیل به سراغ برخی از عناوین مهم در این حوزه می رویم :
معرفی روش ها
تحلیل تکنیکال رایج در میان افراد فعال در بازارهای سرمایه، همان حالت قدیمی و کلاسیک آن می باشد که استفاده از انواع ابزارها را برای پیش بینی روند بازار از طریق داده های پیشین به کار بسته است. در واقع ما در روش کلاسیک به دنبال شبیه سازی و یافتن مصداق در گذشته برای شرایط فعلی هستیم تا با تطبیق این دو، گام بعدی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام دهیم. احتمالا اگر شما به پیچیدگی این روش ها و عدم کارایی آنها در استراتژی های خود ایمان دارید، باید به روشی به نام پرایس اکشن علاقه مند باشید. یک حالت ساده تر از نمودارهای تحلیل تکنیکال که از هیچ اندیکاتور و ابزار مشخصی برای تحلیل استفاده نمی کند. پرایس اکشن از جدیدترین و به روز ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال بوده و کاملا دقیقا و کارآمد است.
پرایس اکشن چیست؟
همان گونه که در مقدمه ذکر شد، تفکیک میان تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار دشوار است و نمی توان مرزهای دقیقی معین کرد. پرایس اکشن نه بعنوان یک روش معاملاتی انحصاری و مجزا معنا ندارد و باید در قالب تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. تفاوت اینجاست که بر خلاف روش های کلاسیک، نگاه تریدر نباید به داده های قبلی باشد. در واقع پیشینه قیمت و حجم برای معامله گر به هیچ عنوان مهم نیست و او فقط حال فعلی بازار را مشاهده کرده و برمبنای آن تصمیم گیری می کند. همین یک جمله به معنای کنار گذاشتن اغلب ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بر روی نمودارها و اندیکاتورهای مختلف عمل می کنند. این نگاه ساده و بدون پیچیدگی به نمودار، یک رویکرد جدید به شما می دهد و همین موضوع سبب می شود از شرایط فعلی بازار غافل نباشید. در واقع یافتن علت وقوع برخی از تغییرات نمودار و رخدادهای قیمتی را باید کشف کنیم و تنها پیش بینی روند چاره کار نیست.
همین دید چالشی و کشف کننده سبب می شود تا بازار را بنیادی تر و دقیق تر دنبال کنید. به طور مثال آن چیزی که در اندیکاتورها اتفاق می افتد کمی نسبت به وضعیت حال حاضر بازار عقب تر است، بنابراین تریدرهای فعال در زمینه پرایس اکشن به دنبال استفاده از قیمت های روی نمودار هستند. قیمت های روی نمودار و آن داده های فعلی، از طریق کندل ها قابل بازیابی و استفاده هستند. به همین دلیل است که از کندل ها به عنوان بهترین ابزار تحلیل پرایس اکشن نام برده می شود. با توضیح این رویکرد، عملا اندیکاتورهایی مانند MACD، میانگین متحرک و امثالهم از میان برداشته می شوند و علت آن وجود تاخیر در ارائه قیمت است.
ابزارهای تکنیکال در پرایس اکشن
حمایت و مقاومت
مفهومی بسیار قدیمی در بازارهای مالی که حتی پیش از ورود کامپیوتر به این حوزه مورد بحث بوده است و تا به امروز نیز استفاده می شود. آنچه در تعیین این مفاهیم اهمیت دارد، نسبت عرضه و تقاضا است. در پرایس اکشن این مورد به صورت محدوده زمانی کوتاه و با توجه کمتر به گذشته صورت می گیرد.
روند تغییرات قیمت بر روی نمودار، تشکیل یک الگو را می دهد که احتمالا بعدها تکرار خواهد شد. در پرایس اکشن، اهمیت روی قیمتی است که در کندل فعلی می بینیم.
اندیکاتور
دسته ای از الگوریتم های رایج در تحلیل که به پیش بینی روند حرکت قیمت می پردازند و بهترین ابزار برای سیگنال دهی محسوب می شوند. استفاده از این مفاهیم در پرایس اکشن به کلی منتفی است.
کندل ها
بهترین ابزار برای کشف داده های قیمتی در محدوده زمانی کوتاه یک روزه. قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت به راحتی قابل مشاهده است. پرایس اکشن در این زمینه فعالیت بالایی دارد.
مقایسه عملکرد تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
باید چندین فاکتور را در مورد استفاده از پرایس اکشن مدنظر قرار دهیم و بدانیم که آنها به عنوان مزایای بهره گیری از این روش شناخته می شوند :
سادگی
اصل بر سادگی و دوری از پیچیدگی است. اگر غیر از این بود که پرایس اکشن به عنوان یک زیرمجموعه از تحلیل تکنیکال شکل نمی گرفت. اگر در روش های کلاسیک فعالیت کرده باشید و از آنها برای تحلیل بهره گرفته باشید، قطعا از پیچیدگی های آنها گلایه دارید. پیچیدگی هایی که به جای ساده تر کردن روند تصمیم گیری، گاه این روند را با چالش های بیشتری همراه می کنند. بنابراین ساده نگاه کنید.
بدون هزینه
شما برای به دست آوردن داده ها و اطلاعات مانند نمودارها و اندیکاتورها، هیچ نیازی به هزینه کردن و پرداخت پول ندارید.
کلی نگری
اگر ادعا کنیم که درصدی ازتحلیل های فاندامنتال نیز در فرآیند پرایس اکشن دخیل هستند، حرف بیراهی نزده ایم. باید در این روش به صورت کلی نگاه کنیم و جامع ببینم. نباید یک اتفاق را در یک محدوده بسنجیم و باید اثرات آن را نیز بسنجیم و دلایل را مشاهده کنیم.
در مورد تفاوت های این دو نیز می توان موارد متعددی را اشاره کرد :
همین که از پیچیدگی ها دور هستید یعنی در روند نتیجه گیری سرعت بالاتری دارید. سرعت به معنای داشتن زمان بیشتر است و زمان از دلایل موفقیت در بازارهای سرمایه است. این موضوع اخیرا در نقض استفاده از اندیکاتورها بسیار مورد توجه بوده است. این درحالی است که دست و پا گیرترین ابزارها به همراه محاسبات سنگین و پیچیده ریاضی، در قالب کلاسیک تحلیل تکنیکال نتظار شما را می کشد.
یکپارچگی نتیجه
دست یابی به مجموعه ای از داده های مرتبط که منجر به یک خروجی می شود. این مجموعه داده ها را می توانید از یک تحلیل پرایس اکشن انتظار داشته باشید اما در بهترین تحلیل های تکنیکال حالت کلاسیک آن، داده های عمیق تر اما بدون پیوستگی و ارتباط بدست می آید که چالش بعدی را برای تحلیلگر به دنبال دارد.
شناسایی موانع
برای تفهیم این عنوان می توان از حدود زیان و سود استفاده کرد. در پرایس اکشن یک رویکرد پویا به این قضیه داریم و نسبت به شرایط بازار دچار تغییر می شود. این موضوع در حالی رخ می دهد که در تحلیل تکنیال شما باید بررسی نمودارها و اندیکارتورها با دنیال تعیین اولیه و البته دقیق این دو فاکتور در همان ابتدای معامله هستید. توصیه اغلب تحلیلگران در این حالت مقید بودن به حدود ضرر و سود می باشد.
تحلیل پرایس اکشن در کنار نگاه ساده ای که به فرآیند معامله دارد، نیاز به تجربه و قابلیت ذهنی بالایی دارد. این قابلیت ها تنها با تعدد معاملات و کسب تجربیات بدست می آید. همچنین اینکه دو تحلیل گر با تحلیل پرایس اکشن ، به دو نتیجه متفاوت از یک موضوع مشابه برسند، کاملا طبیعی است. در واقع آنچه از خروجی های ذهنی یک معامله گر و از طریق داده های لحظه ای و بدون محاسبات پیچیده بدست آمده است، نباید به صورت قطعی مبنای عمل باشد و اگر شد، نباید انتظار سودهای کلان و دایمی را از آن داشت. حال که متوجه تفاوت پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال شده و می دانیم که این دو از هم جدا نیستند، داشتن قابلیت تحلیل تکنیکال سنتی در کنار دید پرایس اکشن یک عملکرد جامع و قابل قبول است. این استراتژی را در معاملات کوتاه مدت استفاده کنید. نتایج مثبتی در انتظار شما خواهد بود. شما همچنین می توانید که جهت آشنایی با کندل ها، کندل مارابوزو و کندل چکش را مطالعه نمایید.
فاندامنتال یا تکنیکال، کدام تحلیل بهتری است؟
دو مجموعه گسترده از کاربران در فضای کریپتو وجود دارد: معاملهگران و سرمایهگذاران.
این دو گروه تنها به افراد محدود نمی شوند. معامله گران و سرمایه گذاران نهادی به همان اندازه کاربران فعال در فضای کریپتو هستند.
به عنوان معاملهگران یا سرمایهگذاران، آیا باید به تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال پروژههای رمزنگاری تکیه کنیم؟
معامله گران و سرمایه گذاران چگونه باید این نوع پروژه ها را با جزئیات عمیق تر با تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال تحلیل کنند؟
تحلیل فاندامنتال
به طور سنتی، تحلیلگران بنیادی با بررسی صورت های مالی آن، از جمله صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد، به ارزش دارایی اهمیت می دهند.
در صنعت کریپتوکارنسی، اکثر شرکت ها یا خصوصی هستند یا دارای DAO هستند. در این زمینه، تحلیل بنیادی به دنبال پارامترهایی مانند:
- ارزش بازار
- نقدینگی
- توکنومیکس (Tokenomics)
- نسبت قیمت به درآمد (P/E)
- تیم سازنده
- ابزار توکن
- جامعه
ارزش بازار
این مخفف برای بازار سرمایه است. با ضرب قیمت کوین یا توکن اصلی یک پروژه کریپتو در عرضه در گردش محاسبه می شود.
قانون کلی در اینجا این است که ارزش بازار بالا نشان می دهد که پروژه سالم است و به راحتی در معرض دستکاری بازار توسط نهنگ ها یا طرح های pump و dump نیست.
نقدینگی
سهولت در خرید و فروش هر رمزارز اهمیت زیادی دارد. ارزهای دیجیتال معمولاً برای معامله در صرافی ها در دسترس هستند.
اسپرد قیمت پیشنهادی هر ارز در معاملات نشان می دهد که چقدر نقدشونده هستند.
اسپرد پیشنهاد و تقاضا شکاف بین بالاترین پیشنهاد و کمترین قیمت است. به طور کلی، اسپرد کمتر نشان دهنده نقدینگی بالاتر است.
توکنومیکس (Tokenomics)
اندازه توکن، تخصیص و سیاست پولی هر ارز دیجیتال خاص را پوشش می دهد.
یک توکن با عرضه بیش از حد در گردش نشان می دهد که کمیاب نیست. نحوه تخصیص توکن ها نیز بر میزان موفقیت پروژه کریپتو تأثیر می گذارد.
پروژهای با یک تیم چند نفره که مقدار زیادی از عرضه ی کل را کنترل میکنند نشان میدهد که آن توکن ممکن است با خطر تمرکز مواجه شود، جایی که خارج کردن توسط هر یک از معدود دارندگان بزرگ، ممکن است بر قیمت توکن تأثیر بدی بگذارد.
در نهایت، سیاست پولی هر پروژه ارز دیجیتال نیز ضروری است.
اینکه چگونه تورمی را کنترل می کند که ممکن است قیمت های رمز را در طول زمان کاهش دهد؟
برای مثال، بیتکوین از نصف کردن استفاده میکند.
بایننس یک بازخرید سه ماهه را دنبال میکند.
نسبت P/E
نسبت قیمت به درآمد به صورت درصد بیان می شود و به این معنی است که بازار چقدر حاضر است برای هر دلار تولید شده توسط شرکت بپردازد.
دانستن اینکه آیا یک کوین/توکن قبلاً بیش از حد خرید شده یا فروخته شده است کمک می کند.
راه دیگر با محاسبه ارزش خالص تراکنش ها (NVT) است.
نسبت NVT = ارزش بازار / حجم معاملات زنجیره ای در 24 ساعت.
نسبت NVT پایین یک خرید خوب را نشان می دهد، زیرا به این معنی است که توکن ها در مقایسه با استفاده از شبکه بیش از حد ارزش گذاری نمی شوند.
تیم سازنده
بنیانگذاران یا تیم مدیریت هر پروژه رمزنگاری به طور قابل توجهی بر نحوه عملکرد آن در صنعت تأثیر می گذارد.
به عنوان مثال، اتریوم را در نظر بگیرید. ویتالیک بوترین، در کنار توسعه دهندگان برجسته ای مانند گاوین وود، چارلز هاسکینسون، اتریوم را راه اندازی کرد که امروزه رشد فوق العاده ای داشته است.
گاوین وود، پولکادوت را تأسیس کرد در حالی که چارلز، کاردانو را ایجاد کرد.
هرکسی که هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال به تحلیل بنیادی فکر کند، به احتمال زیاد از پروژه های جدید ایجاد شده توسط بنیانگذاران اولیه اتریوم به دلیل پیشینه آنها حمایت می کند.
برای پروژه های رمزنگاری با رشد سریع، موفقیت آنها در درجه اول به دلیل کیفیت تیم آنها بوده است.
Binance به خاطر درخشش در اجرا معروف است و بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال را از نظر حجم معاملات روزانه رهبری می کند.
ابزار توکن
ابزار توکن به ضمانت دارندگانی اطلاق میشود که کوین/توکن پروژه را برای مصرف برخی از محصولات شبکه با چنین توکنهایی خریداری میکنند.
اتر که برای پرداخت کارمزد تراکنش استفاده میشود، شبکه اتریوم را نیرو میدهد.
کاربران شبکه کاردانو با استفاده از ADA، توکن بومی شبکه، هزینهها را پرداخت میکنند.
ابزار هر پروژه رمزنگاری باید کاملاً دقیق باشد. در غیر این صورت، این فقط یکی از بسیار نشانه های دیگر است که این کوین/توکن برای سرمایه گذاری مناسب نیست.
اندازه جامعه
اندازه نیز به عنوان یک معیار قابل توجه در تحلیل بنیادی مهم است.
یک جامعه بزرگ به احتمال زیاد به این معنی است که توکن پروژه یک ابزار حیاتی است.
ورود کاربران بیشتر به یک پروژه رمزنگاری خاص، دستیابی به ایجاد یک شبکه را آسانتر میکند.
بنابراین، تجزیه و تحلیل بنیادی، اندازه جامعه پروژه رمزنگاری را برای ارزیابی عملکرد بلندمدت در نظر میگیرد.
این پارامترهای گفته شده در فاندامنتال، گزینه های اولیه برای تحلیل بینادی یک کوین/توکن به حساب می آیند.
برای شناخت بیشتر و کاربردی ترین پارامترهای جدید در بازار کریپتوکارنسی میتوانید از دوره آموزشی کریپتو استارتر همیار کریپتو استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال خود را با داده های قیمت و حجم مورد بررسی قرار می دهند و الگوهایی را در نمودار ایجاد شده توسط قیمت مطالعه می کنند تا بر اساس عملکرد تاریخی تعیین کنند که بازار به کجا خواهد رفت.
تجزیه و تحلیل تکنیکال شامل مطالعه دقیق نمودارهای قیمتی است که در فواصل مختلف مانند دقیقه، ساعت، روز و ماه را شامل می شود.
برخی از تحلیلگران سطوح کلیدی به دنبال سطوح حمایت و مقاومت هستند که حمایت به عنوان یک کف در پایین محدوده قیمت فعلی و مقاومت به عنوان سقف بالای آن عمل می کند.
به عنوان مثال، اگر بیت کوین بین 53000 تا 57000 دلار باشد، 53000 دلار حمایت و 57000 دلار مقاومت خواهد بود.
اگر قیمت توکن به زیر سطح حمایت بشکند، این یک سیگنال نزولی خواهد بود، در حالی که شکستن بالاتر از مقاومت صعودی خواهد بود.
بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از شاخص هایی مانند میانگین متحرک، باندهای بولینگر و MACD برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد قیمت و پیش بینی بهتر استفاده می کنند.
تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحقیقات بنیادی کمی تسلط می طلبد. قاعده کلی در اینجا این است که روندهای طولانی تر نتایج قابل اعتمادتری نسبت به روندهای کوتاه تر ایجاد می کنند.
از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم یا تکنیکال؟
تحلیل فاندامنتال و تکنیکال هر دو به دنبال پیش بینی حرکت قیمت با استفاده از رویکردهای مختلف هستند.
تفاوت بین این دو در این است که در حالی که تحلیل فاندامنتال در کریپتو ممکن است پارامترهای غیر پولی مانند تیم پشت پروژه، کاربرد توکن و اندازه جامعه را در نظر بگیرد.
تحلیل تکنیکال صرفاً بر حرکت قیمت ارزهای دیجیتال بر اساس گذشته و سوابق متمرکز است.
همانطور که گفته شد، اکثر کاربران کریپتو در دو دسته قرار می گیرند، معامله گران یا سرمایه گذاران.
حتی معاملهگران میتوانند برای دورههای طولانیتر معامله کنند تا دورههای بسیار کوتاه مانند معاملات روزانه.
از سوی دیگر، سرمایهگذاران با در نظر گرفتن ارزهای دیجیتال، چشمانداز بلندمدتی دارند.
صرف نظر از روش تحلیلی که ترجیح می دهید، هر دو مزایا و معایب خود را دارند.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
مزایای تحلیل فاندامنتال
مناسب برای سرمایه گذاران بلندمدت
تحلیلگران فاندامنتال به جای رویدادهای گذشته که به صورت نمودار قیمت نشان داده می شوند، استنباط هایی را از پیش بینی های آینده می گیرند.
از این رو، تجزیه و تحلیل بنیادی برای طرف هایی که به دنبال تصمیم گیری سرمایه گذاری بلندمدت یا گزارش در مورد صنعت ارزهای دیجیتال هستند، بهتر عمل می کند.
سختتر از تحلیل تکنیکال
از آنجایی که این کار لزوماً به مهارتهای تخصصی مانند خواندن و تفسیر نمودارها و خطوط روند نیاز ندارد، تحلیل فاندامنتال آسانتر از تحلیل تکنیکال است.
می تواند چشم انداز جامع تری را در مورد یک پروژه ارائه دهد
گردآوری تمام اطلاعات موجود در مورد یک پروژه از طریق تجزیه و تحلیل فاندامنتال تصویر وسیع تری نسبت به تجزیه و تحلیل تکنیکال برای کمک به تصمیم گیری می دهد.
برای پروژههای بزرگ، یافتن این اطلاعات میتواند آسان باشد
دایرکتوریهایی مانند Coinmarketcap، Glassnode و چندین منبع دیگر به ارائه اطلاعات آفلاین و زنجیرهای کافی برای پروژههای ارزهای دیجیتال بزرگتر و معتبر کمک میکنند.
معایب تحلیل فاندامنتال
پیشبینی حرکات کوتاهمدت قیمت دشوار است
از آنجایی که با استفاده از نمودارها بر حرکت قیمت تمرکز نمیکند، تحلیل بنیادی نمیتواند حرکت کوتاهمدت قیمت را که اکثر معاملهگران ارزهای دیجیتال درگیر میکنند، پیشبینی کند.
ذهنی تلقی می شود
چیزی که یک فرد به عنوان یک تیم قوی/جامعه خوب می بیند با آنچه که دیگران در نظر می گیرند برای یک بنیاد مستحکم در یک پروژه رمزنگاری یکسان نیست.
معیارهای تحلیل بنیادی همیشه به عملکرد قیمت تبدیل نمی شوند
اگرچه اصول اولیه هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه تصویری جامع ارائه می دهند، اما لزوماً به عملکرد قیمت ترجمه نمی شوند. یک مثال خوب، اندازه جامعه است، که ممکن است حتی بر قیمت یک توکن تأثیر بگذارد یا نه.
دریافت درک عمیق از یک پروژه، به خصوص پروژه های کوچکتر که در آن این اطلاعات به صورت عمومی در دسترس نیست، می تواند زمان بر باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
مزایای تحلیل تکنیکال
محاسبه تحلیل تکنیکال نسبتا ساده تر از تحلیل بنیادی است
معیارهای کمتری مانند دادههای قیمت و حجم داراییهای کریپتو را در نظر میگیرد.
دستورالعملهای موجود در مورد معنی سیگنالهای تکنیکال مختلف وجود دارد
در حالی که تحلیل فاندامنتال برای تفسیر سرمایهگذار باز است، سیگنالهای تکنیکال بر اساس دادههای قیمت گذشته ایجاد میشوند، به این معنی که سرمایهگذاران دستورالعملی دارند که هنگام شروع یک سیگنال چه انتظاری داشته باشند.
این به کاربران کمک می کند تا روندهای جدید را شناسایی کنند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال در درجه اول بر شناسایی روندهای جدید و معکوس شدن روند متمرکز است.
بنابراین زمانبندی ورود و خروج برای معاملات با استفاده از تحلیل تکنیکال آسانتر است.
معایب تحلیل تکنیکال
ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است سیگنال های مختلف را گزارش کنند
نتایج در تحلیل تکنیکال گاهی اوقات با هم مخلوط می شوند و هر کدام به تصمیمات تجاری گیج کننده ختم می شود.
تحلیل تکنیکال به دانش تخصصی نیاز دارد
اگرچه جمعآوری دادهها در تحلیل تکنیکال بسیار آسان است، اما برای درک نحوه تفسیر نمودارها و روندها به تمرین نیاز دارد.
مستعد اشتباهات ناشی از نوسانات شدید
برای اینکه هر شاخص مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به درستی کار کند، باید روندهای آینده را به دقت پیش بینی کند.
اکثر ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات شدید خود بدنام هستند، که می تواند بر نتایج هر شاخصی که اتخاذ می شود نیز تأثیر بگذارد.
در این مقاله سعی کردیم از اهمیت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی صحبت کنیم.
باید خاطر نشان کرد استقاده از تحلیلهای مربوط به این بازار، لازمه یادگیری و داشتن علم آن تحلیل است که بدون آموزش درست حاصل نمیشود.
برای یادگیری صحیح و کاربردی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، تیم متخصص همیار کریپتو در کنار شماست تا بتوانید پرسود باشید.
9 نرم افزار تحلیل تکنیکال بیت کوین
امروزه با توجه به رونق ارزهای دیجیتالی و محبوبیت آندانلود نرم افزار zignalyها در میان معاملهگران، نرم افزارهای زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال انواع مختلف ارزهای دیجیتالی در بازار، عرضه شده است. همانطور که حتما میدانید، تعداد و تنوع ارزهای دیجیتالی، زیاد است، اما میزان محبوبیت هر یک از آنها با دیگری متفاوت است.
یکی از محبوبترین ارزهای دیجیتالی، بیت کوین است که توانسته در رقابت با دیگر ارزهای دیجیتالی، قدرت خود را حفظ کند. همین امر سبب شد تا ما در ادامه مطلب به معرفی 9 نرم افزار تحلیل تکنیکال بیت کوین و کلا نرم افزار تکنیکال ارز دیجیتال بپردازیم. با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چه مزایایی دارد؟
قبل از اینکه به معرفی بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بیت کوین و برنامه ارز دیجیتال بپردازیم،ابتدا با مفهوم بیت کوین از طریق مقاله ” آشنایی با بیت کوین ” آشنا شده و سپس کمی درباره مزایا و معایب این نوع از برنامه تحلیل ارز دیجیتال و معرفی بهترین برنامه تحلیل ارز دیجیتال توضیحاتی ارائه دهیم.
تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات و سرمایهگذاری در بازارایی اعم از بورس و ارزهای دیجیتالی، امری ضروری است (در مقاله “ ارزهای دیجیتال معتبر ” می توانید با انواع آن آشنا شوید ) زیرا با استفاده از آن میتوان به اطلاعات مفیدی دست یافت که در موفقیت در معامله و سرمایهگذاری بسیار موثر است. لازم به ذکر است در مقالاتی اعم از “ پیش بینی قیمت بیت کوین تا سال 2022 ” نیز میتوان روند رشد بیت کوین را مطالعه فرمایید.
از جمله مزایای تحلیل تکنیکال عبارت است از:
- با استفاده از برنامه ارز دیجیتال نمودار ارز دیجیتال میتوان در دورههای زمانی مختلف، تحلیل و معامله انجام داد. به عبارت دیگر از آن میتوان برای مدت زمانهای کوتاه اعم از دقیقهای و ساعتی، مدت زمانهای میان اعم از روزانه و مدت زمانهای بلند اعم از هفتگی و ماهیانه استفاده نمود. همچنین با استفاده از مقاله ” نمودار رشد قیمت بیت کوین از ابتدا ” می توانید با روند تغییرات این ارز دیجیتال آشنا شوید.
- این نوع از تحلیل، انعطافپذیری بالایی دارد؛ در واقع برنامه نمودار ارز دیجیتال و تحلیل تکنیکال، اصولی دارد که با استفاده از آنها میتوان نسبت به تجزیه و تحلیل نمودار قیمتی داراییهای مختلف و همچنین نرم افزار قیمت لحظه ای ارز دیجیتال، اقدام نمود. نکته قابل توجه در این خصوص، استفاده از ابزار و روش متناسب با شریط نمادهای مختلف است.
- از دیگر مزایای تحلیل تکنیکال میتوان به طراحی استراتژی معاملاتی دقیق و به صورت خودکار، اشاره نمود. در واقع انجام معاملات به صورت خودکار، اهمیت بسیار ویژهای دارد که با استفاده از پارامترهای موجود از طریق این نوع از تحلیل میتوان از آن بهرهمند شد.
- استفاده از تحلیل تکنیکال و نرم افزار نمودار ارز دیجیتال در بازارهای سرمایه این امکان را برای کاربران فراهم آورده است که نقاط ورود و خروج در بازار سرمایه، مشخص باشد. به عبارت دیگر افراد با استفاده از این نوع تحلیل، میتوانند شرایط خرید و فروش داراییهای خود را به بهترین تحلیل های تکنیکال طور دقیق، تعیین کرده و براساس آن برای انجام معاملات خود، تصمیمات درستی، اتخاذ نمایند.
- یکی دیگر از بهترین مزایای استفاده از تحلیل تکنیکال در بازارهای ارز دیجیتالی و همچنین انواع نرم افزار تحلیل بیت کوین این است که افراد قادر خواهند بود تا وضعیت نمودارهای قیمت داراییهای خود را تحلیل کرده و از نرم افزار قیمت لحظه ای ارز دیجیتال استفاده نموده و متناسب با اطلاعاتی که جمعاوری نمودهاند در زمان مناسبی، بیت کوین و یا دیگر ارزهای دیجیتالی خود را به فروش برسانند. و انتقال بیت کوین به حساب بانکی را انجام دهند.
تحلیل تکنیکال چه معایبی دارد؟
تحلیل تکنیکال و استفاده از انواع نرم افزار تحلیل ارزهای دیجیتال در کنار مزایایی که دارد، معایبی نیز دارد که در ادامه آنها را بررسی خواهیم نمود.
یکی از معایب تحلیل تکنیکال، تعداد زیاد سیگنالهای معاملاتی است که موجب سردرگمی معاملهگران میشود. همین امر سبب میشود تا معاملهگران نتوانند به خوبی موقعیت معاملاتی بهینه را تشخیص دهند.
از دیگر معایب تحلیل تکنیکال میتوان به عدم تعیین ارزش ذاتی، عدم امکان استفاده در نمادهای جدید، تفاسیر مختلف، تاثیرگذاری تعصبات شخصی، اشاره نمود.
معرفی انواع نرم افزار تحلیل تکنیکال بیت کوین
حال که با مزایا و معایب برنامه تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال تکنیکال آشنا شدهاید، وقت آن است که نرم افزار های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را نیز بشناسید. بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بیت کوین و بهترین برنامه برای تحلیل ارز دیجیتال عبارت است از:
نرمافزار crypto hopper
نرمافزار crypto hopper در زمینه تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال بیت کوین میباشد که قابلیتهای آن موجب شده تا در دسته بهترین نرم افزار ترید ارز دیجیتال بیت کوین و بهترین برنامه تحلیل ارز دیجیتال قرار گیرد. افراد سرمایهگذار میتوانند با استفاده از این برنامه و چندین نمودار تحلیل تکنیکال بیت کوین موجود در آن به اطلاعات مهمی دست یابند.
از جمله امکانات بسیار عالی این ابزار تحلیل تکنیکال بیت کوین میتوان به این مورد اشاره نمود که با استفاده از آن، امکان طراحی استراتژی و همچنین سفارشی سازی معاملات فراهم شده است که در کاهش ریسک شکست، بسیار موثر است.
بهرهمندی از تمامی این بهترین تحلیل های تکنیکال امکانات با استفاده از این نرم افزار های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال رایگان، میسر میباشد، اما افراد مختلف و به ویژه معاملهگران حرفهای میتوانند با خرید نسخه پولی آن از امکانات بیشتری نیز بهره ببرند.
نرمافزار crypto hopper، در واقع یک ربات دستیار معاملات است، این ربات به شما اجازه می دهد پرتفوی خود را در چند صرافی یک جا مدیریت کنید به نحوی که هر پوزیشن را به صورت جداگانه یا یک جا برای شما نمایش می دهد و نیاز نیست به چند صرافی جهت معاملات سر بزنید. نرمافزار crypto hopper یکی از قوی ترین نرم افزار های تکنیکال برای رمز ارزهاست.
شما می توانید در سایت نرم افزار ارز دیجیتالcryptohopper به صورت رایگان ثبت نام کنید و دانلود رایگان نرم افزار تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را انجام داده و از امکانات آن به صورت موقت استفاده نمایید، شعار نرم افزار cryptohopper حذف احساسات از معاملات است این سایت جز بهترین های سایت تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال می باشد.
با خرید نسخه پولی این ابزار تحلیل بیت کوین، بهترین تحلیل های تکنیکال افراد میتوانند برای انجام معاملات خود که شامل خرید و فروش بیت کوین است، استراتژیهای قدرتمندی طراحی نمایند که برای موفقیت در بازار ارزهای دیجیتالی، بسیار حائز اهمیت است. در مقاله ” دوره آموزش ارزهای دیجیتال ” می توانید با انواع ارزها و ویژگی های آن نیز آشنا شوید .
HaasOnline
یکی دیگر از صدهاسایت تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و نرم افزار برنامه ارز دیجیتال، HaasOnline میباشد که محبوبیت زیادی در میان سرمایهگذاران و معاملهگران ارزهای دیجیتالی داردجز بهترین برنامه برای تحلیل ارز دیجیتال به شمار می آید . لازم به ذکر است که اطلاعات موجود در این نرم افزار تکنیکال ارز دیجیتال و ابزار تحلیل تکنیکال بیت کوین همگی از میان معتبرترین صرافیهای جهان، جمعآوری شده و به کاربران نمایش داده میشود.
از دیگر نکات مثبت این نمودار تکنیکال بیت کوین، این است که دادههای آن از حدود دو ماه قبل، جمعآوری میشوند و گزینه بسیار خوبی برای افراد متمایل به تحلیل رفتار قدیمی بازار میباشد.
Commas3
نرم افزار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال Commas3 یکی دیگر از بهترین سایت برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال و بهترین نرم افزار ترید ارز دیجیتال در این زمینه است. تحلیل تکنیکال از طریق این ابزار تحلیل بیت کوین به کاربران این امکان را میدهد تا بتوانند قیمت ارز دیجیتالی بیت کوین را با دلار مقایسه نمایند و این امر، دید بازتری به معاملهگران برای خرید و فروش بیت کوین میدهد.
از دیگر امکانات این ابزار تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتالی میتوان به برخورداری از ربات جهت خرید و فروش، اشاره نمود. این قابلیت موجب شده تا افراد مختلف حتی زمانهایی که مشغول به کار دیگری هستند نیز نسبت به خرید و فروش ارزهای دیجیتال اعم از بیت کوین، اقدام نمایند.لازم ب ذکر است است این خرید و فروش میزانی دارد که در مقاله ” حداقل میزان خرید بیت کوین ” می توان با آن آشنا شوید .
Shrimpy
Shrimpy یکی دیگر از بهترین نرم افزارهای تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و سایت تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال است که قابلیتهای آن توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرده است. این ابزار تحلیل بیت کوین پیوسته در حال بروزرسانی است و هر یک از نسخههای جدید آن، امکانات بیشتر و بهتری را برای کاربران، فراهم آورده است.
تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال – 6 تفاوت اصلی
تنها عاملی که سبب تمایز میان معامله گران و تحلیل گران در روند بازار می شود، عملکرد آنها در زمینه کسب سود است. این فاکتور یک وابستگی مستقیم و بی واسطه به نوع تحلیل شما از بازار دارد که در این میان استفاده از تحلیل های تکنیکال از رایج ترین انواع آن می باشد. دامنه ابزار های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آنقدر گسترده و وسیع است که عملا هر تریدر برای استراتژی خود از سبک و ابزار خاصی بهره می برد. اما باید توجه داشته باشیم که دو عامل نموداری بسیار مهم که شامل قیمت و حجم معاملات می باشد، اصلی ترین محل مناقشه و به کارگیری این ابزارها است. ورود مفهومی به نام پرایس اکشن مطابق نامی که برای آن انتخاب شده است، یک چالش جدید در تحلیل تکنیکال است. در این مقاله به شکل کامل به بررسی مفهوم پرایس اکشن پرداخته و تفاوت های پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال را بیان خواهیم کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن در چیست !؟
اگر به دنبال مرزبندی میان مفهوم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال بوده و در جستحو تفاوت این دو مفهوم بوده و این دو را از هم جدا می دانید، در اشتباه به سر می برید. پرایس اکشن در داخل مرزهای تحلیل تکنیکال و یکی از انواع آن محسوب می شود. آنچه برای تفاوت های این دو ذکر می شود و همواره مورد بحث تحلیل گران بوده است، تفاوت های موجود بین این مفهوم و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بوده است. .بنابراین بدون پیش زمینه ذهنی برای مقایسه و تقابل این دو روش تحلیل به سراغ برخی از عناوین مهم در این حوزه می رویم :
معرفی روش ها
تحلیل تکنیکال رایج در میان افراد فعال در بازارهای سرمایه، همان حالت قدیمی و کلاسیک آن می باشد که استفاده از انواع ابزارها را برای پیش بینی روند بازار از طریق داده های پیشین به کار بسته است. در واقع ما در روش کلاسیک به دنبال شبیه سازی و یافتن مصداق در گذشته برای شرایط فعلی هستیم تا با تطبیق این دو، گام بعدی را پیش بینی کرده و اقدامات لازم را انجام دهیم. احتمالا اگر شما به پیچیدگی این روش ها و عدم کارایی آنها در استراتژی های خود ایمان دارید، باید به روشی به نام پرایس اکشن علاقه مند باشید. یک حالت ساده تر از نمودارهای تحلیل تکنیکال که از هیچ اندیکاتور و ابزار مشخصی برای تحلیل استفاده نمی کند. پرایس اکشن از جدیدترین و به روز ترین انواع روش های تحلیل تکنیکال بوده و کاملا دقیقا و کارآمد است.
پرایس اکشن چیست؟
همان گونه که در مقدمه ذکر شد، تفکیک میان تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار دشوار است و نمی توان مرزهای دقیقی معین کرد. پرایس اکشن نه بعنوان یک روش معاملاتی انحصاری و مجزا معنا ندارد و باید در قالب تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد. تفاوت اینجاست که بر خلاف روش های کلاسیک، نگاه تریدر نباید به داده های قبلی باشد. در واقع پیشینه قیمت و حجم برای معامله گر به هیچ عنوان مهم نیست و او فقط حال فعلی بازار را مشاهده کرده و برمبنای آن تصمیم گیری می کند. همین یک جمله به معنای کنار گذاشتن اغلب ابزارهای تحلیل تکنیکال است که بر روی نمودارها و اندیکاتورهای مختلف عمل می کنند. این نگاه ساده و بدون پیچیدگی به نمودار، یک رویکرد جدید به شما می دهد و همین موضوع سبب می شود از شرایط فعلی بازار غافل نباشید. در واقع یافتن علت وقوع برخی از تغییرات نمودار و رخدادهای قیمتی را باید کشف کنیم و تنها پیش بینی روند چاره کار نیست.
همین دید چالشی و کشف کننده سبب می شود تا بازار را بنیادی تر و دقیق تر دنبال کنید. به طور مثال آن چیزی که در اندیکاتورها اتفاق می افتد کمی نسبت به وضعیت حال حاضر بازار عقب تر است، بنابراین تریدرهای فعال در زمینه پرایس اکشن به دنبال استفاده از قیمت های روی نمودار هستند. قیمت های روی نمودار و آن داده های فعلی، از طریق کندل ها قابل بازیابی و استفاده هستند. به همین دلیل است که از کندل ها به عنوان بهترین ابزار تحلیل پرایس اکشن نام برده می شود. با توضیح این رویکرد، عملا اندیکاتورهایی مانند MACD، میانگین متحرک و امثالهم از میان برداشته می شوند و علت آن وجود تاخیر در ارائه قیمت است.
ابزارهای تکنیکال در پرایس اکشن
حمایت و مقاومت
مفهومی بسیار قدیمی در بازارهای مالی که حتی پیش از ورود کامپیوتر به این حوزه مورد بحث بوده است و تا به امروز نیز استفاده می شود. آنچه در تعیین این مفاهیم اهمیت دارد، نسبت عرضه و تقاضا است. در پرایس اکشن این مورد به صورت محدوده زمانی کوتاه و با توجه کمتر به گذشته صورت می گیرد.
روند تغییرات قیمت بر روی نمودار، تشکیل یک الگو را می دهد که احتمالا بعدها تکرار خواهد شد. در پرایس اکشن، اهمیت روی قیمتی است که در کندل فعلی می بینیم.
اندیکاتور
دسته ای از الگوریتم های رایج در تحلیل که به پیش بینی روند حرکت قیمت می پردازند و بهترین ابزار برای سیگنال دهی محسوب می شوند. استفاده از این مفاهیم در پرایس اکشن به کلی منتفی است.
کندل ها
بهترین ابزار برای کشف داده های قیمتی در محدوده زمانی کوتاه یک روزه. قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت به راحتی قابل مشاهده است. پرایس اکشن در این زمینه فعالیت بالایی دارد.
مقایسه عملکرد تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
باید چندین فاکتور را در مورد استفاده از پرایس اکشن مدنظر قرار دهیم و بدانیم که آنها به عنوان مزایای بهره گیری از این روش شناخته می شوند :
سادگی
اصل بر سادگی و دوری از پیچیدگی است. اگر غیر از این بود که پرایس اکشن به عنوان یک زیرمجموعه از تحلیل تکنیکال شکل نمی گرفت. اگر در روش های کلاسیک فعالیت کرده باشید و از آنها برای تحلیل بهره گرفته باشید، قطعا از پیچیدگی های آنها گلایه دارید. پیچیدگی هایی که به جای ساده تر کردن روند تصمیم گیری، گاه این روند را با چالش های بیشتری همراه می کنند. بنابراین ساده نگاه کنید.
بدون هزینه
شما برای به دست آوردن داده ها و اطلاعات مانند نمودارها و اندیکاتورها، هیچ نیازی به هزینه کردن و پرداخت پول ندارید.
کلی نگری
اگر ادعا کنیم که درصدی ازتحلیل های فاندامنتال نیز در فرآیند پرایس اکشن دخیل هستند، حرف بیراهی نزده ایم. باید در این روش به صورت کلی نگاه کنیم و جامع ببینم. نباید یک اتفاق را در یک محدوده بسنجیم و باید اثرات آن را نیز بسنجیم و دلایل را مشاهده کنیم.
در مورد تفاوت های این دو نیز می توان موارد متعددی را اشاره کرد :
همین که از پیچیدگی ها دور هستید یعنی در روند نتیجه گیری سرعت بالاتری دارید. سرعت به معنای داشتن زمان بیشتر است و زمان از دلایل موفقیت در بازارهای سرمایه است. این موضوع اخیرا در نقض استفاده از اندیکاتورها بسیار مورد توجه بوده است. این درحالی است که دست و پا گیرترین ابزارها به همراه محاسبات سنگین و پیچیده ریاضی، در قالب کلاسیک تحلیل تکنیکال نتظار شما را می کشد.
یکپارچگی نتیجه
دست یابی به مجموعه ای از داده های مرتبط که منجر به یک خروجی می شود. این مجموعه داده ها را می توانید از یک تحلیل پرایس اکشن انتظار داشته باشید اما در حالت کلاسیک آن، داده های عمیق تر اما بدون پیوستگی و ارتباط بدست می آید که چالش بعدی را برای تحلیلگر به دنبال دارد.
شناسایی موانع
برای تفهیم این عنوان می توان از حدود زیان و سود استفاده کرد. در پرایس اکشن یک رویکرد پویا به این قضیه داریم و نسبت به شرایط بازار دچار تغییر می شود. این موضوع در حالی رخ می دهد که در تحلیل تکنیال شما باید بررسی نمودارها و اندیکارتورها با دنیال تعیین اولیه و البته دقیق این دو فاکتور در همان ابتدای معامله هستید. توصیه اغلب تحلیلگران در این حالت مقید بودن به حدود ضرر و سود می باشد.
تحلیل پرایس اکشن در کنار نگاه ساده ای که به فرآیند معامله دارد، نیاز به تجربه و قابلیت ذهنی بالایی دارد. این قابلیت ها تنها با تعدد معاملات و کسب تجربیات بدست می آید. همچنین اینکه دو تحلیل گر با تحلیل پرایس اکشن ، به دو نتیجه متفاوت از یک موضوع مشابه برسند، کاملا طبیعی است. در واقع آنچه از خروجی های ذهنی یک معامله گر و از طریق داده های لحظه ای و بدون محاسبات پیچیده بدست آمده است، نباید به صورت قطعی مبنای عمل باشد و اگر شد، نباید انتظار سودهای کلان و دایمی را از آن داشت. حال که متوجه تفاوت پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال شده و می دانیم که این دو از هم جدا نیستند، داشتن قابلیت تحلیل تکنیکال سنتی در کنار دید پرایس اکشن یک عملکرد جامع و قابل قبول است. این استراتژی را در معاملات کوتاه مدت استفاده کنید. نتایج مثبتی در انتظار شما خواهد بود. شما همچنین می توانید که جهت آشنایی با کندل ها، کندل مارابوزو و کندل چکش را مطالعه نمایید.
بازار فارکس و انواع تحلیل مؤثر در آن/ تحلیل تکنیکال یا اخبار؛ مسئله این است؟
کارشناس بازارهای مالی درباره نحوه تحلیل در بازار فارکس توضیحاتی را ارائه کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ کارشناس بازارهای مالی درباره نحوه تحلیل در بازار فارکس توضیحاتی را ارائه کرد.
در گفتگوی تفصیلی با آسو اشنویی معامله گر و تحلیلگر بازار فارکس و انس جهانی به ویژگی ترید پرداختیم:
*یک تریدر موفق در بازار فارکس باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
ابتدا باید بررسی کرد که بازار فارکس چیست. بازار فارکس، بزرگترین بازار مالی نیاست و همانگونه که از نام آن پیداست، بزرگان سرمایه دنیا در آن حضور دارند و به همین دلیل، ترید کردن و افزایش سرمایه در آن سخت است و همین مسئله سبب شده است بالای ۹۰ درصد افرادی که وارد بازار مالی سنگینی میشوند، متضرر باشند و درصد خیلی کمی بعد از چندین سال، سرمایه اصلی خود را خارج کنند بنابراین، اینکه یک تریدر و یا یک تحلیلگر میخواهد در این بازار باشد، باید چند اصل را داشته باشد.
تحلیلگری کمی سادهتر از تریدر بودن است چراکه وی مطالب را بررسی و ارائه میکند، ولی در نهایت، کسی که در این بازار استرس میکشد و هیجانات را در آن حس میکند و میتواند متضرر باشد، یک معاملهگر است. ما باید در بازار فارکس که مانند همه بازارهای کوچک شده دیگر است، حساستر و وسواسگونهتر نگاه کنیم. برخی از معاملهگران ادعا میکنند که با تحلیلهای تکنیکال و بنیادی سود خوبی به دست میآورند، اما این ادعا درست نیست. قبل از هر چیزی، معاملهگران باید تحلیل تکنیکال را به خوبی بلد باشند، در کنار آن مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار را فرا بگیرند. این سه اصل، «لبه» نامیده میشوند و اگر آنها را با دایرههایی رسم کنیم که فضای مشترکی با یکدیگر داشته باشند، فضای مشترک بین این سه دایره، همان لبه معاملاتی است.
بین این سه اصل تحلیل تکنیکال بسیار مهم است چراکه شما با توجه به این نوع تحلیل میتوانید نقاط مورد نظر برای خرید و فروش را به دست آورید گرچه این کار به آسانی گفتن آن نیست و بسیار سخت است. حتما همه ما شنیدهایم که هر فردی که در این بازار بوده و یا در آن کار کرده است، واژه مدیریت سرمایه را شنیده است، اما به صورت ریز اگر بخواهیم در این باره حرف بزنیم، مدیریت سرمایه شامل چند بخش میشود که یکی از آنها شامل استراتژی معاملاتی میشود؛ اینکه ما بخواهیم با چه روش معاملاتی وارد یک معامله شویم، چگونه حجم معاملاتی خود را تعیین کنیم، حد ضررمان را کجا بگذاریم و . ، ما باید برای همه این مسائل یک سیستم معاملاتی تعیین کنیم و سیستم معاملاتی ما تحلیل تکنیکال است که سرمایهگذاران با توجه به آن سیستمی که قصد دارند در آن ترید کنند، آن را مورد آزمایش قرار دهند و این آزمایش به تریدرها خواهد گفت که این سیستم آیا آنها را متضرر خواهد کرد یا سود برای آنها رقم خواهد زد. این آزمایش تعداد معامله متضرر شده پشت سر هم، تعداد معاملات سودده، ریسکهای هفتهای و دیگر موارد را نشان خواهد داد.
نکته حائز اهمیت این است که برای هر سیستمی مشکلاتی پیش خواهد آمد و سیستم در مقطعی از بازار برای سرمایهگذاران ضرر به همراه خواهد داشت. اگر کسی که سیستم را پایهریزی کرده است، میتواند آن سیستم سرمایهگذاری را تغییرات کوچکی دهد که به موفقیت وی کمک کند.
*به نظر شما بهترین بهترین تحلیل های تکنیکال استراتژی سرمایهگذاری در بازار فارکس چیست؟
ما هیچوقت نمیتوانیم بگوییم که یک استراتژی سرمایهگذاری بهترین روش است. یک تحلیلگر خوب، تحلیلگری است که نسبت به بیشترین سیستمهای معاملاتی و استراتژیهای سرمایهگذاری آگاه باشد. به عنوان مثال، ما میتوانیم از پرایس اکشن استفاده کنیم، اما پرایساکشن هیچ سیگنالی برای سرمایهگذاری ندارد یا در کنار آن از روش الیوت استفاده میکنیم و باز هم میبینیم پاسخی نمیبینیم بنابراین، از اندیکاتورها استفاده میکنیم. اندیکاتورها هم به دروغهای بازار مشهور هستند چراکه اگر تحلیلگر یا تریدر هوشیار نباشد، این اندیکاتورها میتوانند فریبشان بدهند بنابراین، نمیتوان گفت بهترین سیستم، یک سیستم منحصر به فرد است.
بنا بر تجربه شخصی خودم که بیشترین سیستمها را امتحان کردهام، میتوانم بگویم که اندیکاتور ایچیموتو میتواند به سرمایهگذارانی که صرفا تکنیکالیست هستند، کمک کند. نکته مهمی که وجود دارد این است که ۹۰ درصد تحلیلگران داخلی حالت استاندارد چارت را بلد نیستند و نمیتوانند مقیاس درست را به دست آورند و نکتهای که در استفاده از الگوها بسیار مهم است، حالت استاندارد چارت است.
*منظورتان از حالت استاندارد چیست؟
نموداری که ما از آن در معاملات فارکس استفاده میکنیم، زوم و آنزوم میشود که کشیدگی دارد و در همه این موارد، میتوان یک الگو را به دست آورد و متأسفانه، بیشتر تحلیلگران آن چیزی را که در چارت معاملاتی میخواهند میبینند؛ نه آن چیزی که واقعا چارت نشان میدهد چراکه نمیتوانند حالت استاندارد چارت را به دست آورند. این حالت استاندارد از فرمولهای ریاضی به دست میآید. اگر بخواهم شخصی چارت معاملات فارکس را از نظر تکنیکال بررسی کنم، از روش ایچیموکو استفاده میکنم که از زمان یک ثانیه تا هفتگی پاسخگوی تحلیل از بازار فارکس است.
*ترکیب ایچیموکو با کدام استراتژی بیشتر جوابگوست؟
ترکیب ایچیموکو با پرایس اکشن، ترکیب خوبی است که همراه با آن باید واگراییها مورد استفاده قرار گیرد مانند واگرایی مخفی که حالت بازگشتی دارد. روشهای زیادی وجود دارد که هر کسی میتواند با روحیات خود از آنها استفاده کند و در این میان، برخی از معاملهگران در بازار هستند که مدام علاقه به خرید و فروش هستند، اما برخی هم منتظر یک پوزیشن خوب هستند تا به جای سود یک و دو دلاری، به دنبال سودهای کلان هستند که ایچیموکو میتواند تمامی این سود و زیانها را پوشش دهد.
جیمز سیمونز، یکی از ریاضیدانان برجسته هاروارد به این نتیجه رسیده است که ریاضیات میتواند در این مدل معاملات کمک کند و دریافت که با تابعسازی و مشتقگیری و همچنین، زیرمجموعهها میتوان این کار را انجام داد که بهتر از تحلیل تکنیکال بتواند جوابگو باشد، اما ممکن است چندین روز و یا حتی چندین ماه صبر کرد تا یک سود چشمگیر از این روش به دست آورد.
*آیا نئوویوها بهترین ابزاری است که میتوان این روزها از آن استفاده کرد؟
هر کسی که ادعای بهترین بودن یک ابزار را در معاملات میکند، ممکن است نشانگر این باشد که چیزی از آن نمیداند زیرا اگر کسی به بازار واقف باشد، میداند که هیچ بهترینی وجود ندارد و این ابزار میتواند برای یک نفر بهترین باشد؛ نه برای دیگران.
*آیا حجم پول استفاده شده در انس بیشتر از سایر دیگر جفتارزهاست؟
این مقوله هم به سیستمها مربوط است که آزمایشهای پشتیبانی میتواند تعیین کند که آینده میتواند تا چه میزان شبیه به آن آزمایش باشد. وقتی جفتارزها نوسان میدهند، سود و زیان کمتری دارند و وقتی نوسان دارد، یک پیپ نوسان این جفتارز نسبت به انس سود و ضرر کمتری دارد و به همین دلیل، نمیتوان گفت که برای معامله حتما باید n دلار داشت چراکه همه این مسائل به میزان سود و ضرر آن بازمیگردد.
مشکلی که پولهای کوچک دارند، این است که راحتتر کال میشوند و ترید با آنها سختتر است. چون سودهای این نوع پولها کم است، معاملهگر وسوسه میشود تا بیشتر ریسک کند و نتواند سرمایه خود را مدیریت کند و ریسک بیشتر با از دست دادن پول برابر است. ۹۰ درصد مواقع پول بیشتری از معاملهگران گرفته میشود، اما گاهی اوقات میتوان ریسک را بالا برد.
وقتی یک سیستم موجود است که دراو داون آن عدد بزرگی نیست، و تعداد معاملاتی که ضررده میشوند به صورت متوالی زیاد نیست، در این مواقع میتوانیم ریسک را بالا ببریم و همیشه به این صورت نیست که ریسک بالاتر منجر به ضرر بیشتر شود.
*راهکار شما برای افرادی که ضرر آنها بیشتر از سودشان است، چیست؟
وقتی ما وارد یک ترید میشویم، سه گزینه داریم که حتما باید رعایت شوند: حد ضرر، حد سود و حد زمانی. وقتی شما وارد یک ترید میشوید، با توجه به ریسک و ریواردی که در نظر گرفتهاید، تصمیمگیری کنید. به عنوان مثال وقتی انس را با هزار و ۸۰۰ دلار خریداری میکنید، برای چه عددی آن را خریداری میکنید و حد ضرر آن چه عددی است؟ به عنوان مثال حد سود آن را هزار و ۸۰۲ میگذاریم وحد ضرر آن را هزار و ۷۹۹ میگذاریم. زمانی که این ترید به میزان ضرر در نظر گرفته رسید، شما باید از آن خارج شوید. حد ضرر مهمترین دوست یک تریدر است و اگر این دوست را در بازار نداشته باشیم، نابود خواهیم شد.
معاملهگران قرار نیست بعد از یک ضرر با بازار فارکس خداحافظی کنند و به معامله خواهند پرداخت بنابراین، صبر کردن برای جبران شدن ضرر جایز نیست. البته، هیچ تریدی به ترید دیگر ربطی ندارد و نمیتوان هر ضرر را با تریدهای بعدی جبران کرد. میزان سود ما در آینده برآیندی است که به دست میآوریم.
*کسانی که با پول کم وارد بازار فارکس میشوند، تا چند دلار ضرر با مشکل مواجه نخواهند شد؟
وقتی ما وارد یک میزان ریسک میشویم، میزان ریسک و ریوارد در نظر گرفته شده را برای تعداد معاملاتی مشخص در نظر میگیریم. وقتی ما این کار را میکنیم، یکی از مزایای آن این است که میزان مشخصی سرمایه گذاشتهایم و قرار نیست بیشتر از آن میزان ضرر کنیم و مزیت بعدی آن این است که ما مدیریت سرمایه درستی برای بازدهی داشتهایم. این مدیریت سرمایه سبب میشود سرمایهگذاران در هر معامله ریسک خود را خیلی پایین بیاورند و اگر آن معامله ضرر داشت، در معامله بعدی میتوان آن ضرر را جبران کرد.
به عنوان مثال، ما ۵۰ دلار را در ۲۰ معامله تقسیم میکنیم که در هر معامله حدود ۲.۵ دلار ضرر میکنیم بنابراین برای جبران ضررها تقریبا باید ۳.۵ دلار سود کنیم و زمانی که نزدیک به حد ضرر هستیم، میتوانیم حجم بیشتری را بگذاریمف اما وقتی ۲.۵ دلار با حد ضرر فاصله داریم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم یعنی یک واحد را میتوان معامله کرد، اما هنگامی که فاصله با حد ضرر بسیار کم است، تعداد واحدهای بیشتری میتوان معامله کرد. در این روش حد ضرر مشخص است و معاملهگر با توجه به فاصلهای که تا حد ضرر دارد، میتواند حجم را مچ کرد.
*آیا باید بعد از اینکه دقیقا به حد ضرر رسیدیم، معاملات خود را ببندیم؟
در اینجا توصیه به بستن معاملات نمیشود چون هم حد ضرر و هم حد سود داریم، وقتی به عنوان مثال حد ضرر من نیم دلار و حد سود من یک یا سه دلار است، ترجیح میدهم حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد تریدم را ببندم ۲۰ درصد باقی برای حد سود باقی بماند و ایرادی ندارد.
*یک نوع استراتژی وجود دارد که در کف و سقفهای قله خرید و فروش میکند و در این استراتژی بالای خط روند کیجون و تنکان قرار بگیرد. آیا در این روش بازار صعودی میشود؟
اگر روند بالای تنکان و یا بالای چیکو قرار بگیرد، صعودی میشود اما این استراتژی برای تشخیص روند استفاده میشود و نمیتوان از آن سیگنال گرفت. برای تشخیص سیگنال در اندیکاتور ایچیموکو راههای دیگری وجود دارد.
*چند راه از راههای دریافت سیگنال توسط اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
وقتی بتوان تشخیص داد که ارزها در این روش به کدام سمت حرکت میکند، میتوان سیگنالهای به موقع دریافت کرد.
همه اندیکاتورها با کندلها حرکت میکنند و پرایس اکشن هم یک نوع بررسی قیمتی است؛ به عبارت دیگر، همه چیز با قیمت پیشبینی میشود چراکه همه چیز در قیمتها خلاصه میشود پس تنها دانستن قیمت کافی است، اما اندیکاتورها بررسی را برای ما راحتتر میکنند و اندیکاتورها میتوانند مشخص کنند که یک سهم قرار است به کجا حرکت کند. داو هم گفته است قیمتها تا زمانی که اخطار قطعی برگشت دریافت نکنند، به مسیر خودشان ادامه میدهند و با توجه به همین اصل، ما دنبال اخطارها در بازار هستیم.
*به نظر ترکیب خط روند کانال در ایچیموکو و پرایس اکشن ترکیب خوبی است؟
خط روند مهمترین جزو تحلیل است که نشاندهنده روند است.
*برای خرید و فروش آبشده جهانی راهکارها چیست؟
آبشده طلای عیار ۱۷ یا ۷۰۵ است که مختص ایران است و بین خود طلافروشان مرسوم است و چند سالی است که مردم عادی هم وارد این بازار شدهاند و آن را به عنوان پسانداز و یا سرمایه، معامله میکنند. اخیرا، این مسئله هم قانونی شده است و هر کسی میتواند آبشده طلا را خرید و فروش کند. به تازگی خبرهایی منتشر شده است که به طلافروشان اجازه داده میشود تا این کالا از طریق سایتهای اینترنتی در دسترس افراد قرار گیرد، اما کسی که این کار را انجام میدهد، طلا را برای ترید کردن معامله میکند؛ نه به منظور سرمایهگذاری.
*قیمت طلای داخلی را در سالهای آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
بهتر است طلای داخلی را پیشبینی نکنیم چراکه این کالا متأثر از برخی فعالیتهای سیاسی است که در حال حاضر هم قرار نیست پایینتر بیاید. طلای داخلی ما دو عامل دارد که یکی دلار و دیگری انس طلای جهانی است، اما انس جهانی کمی متفاوت است و میتواند سقف قبلی خودش را بزند و از جهتی کف ۵۴۰ را دارد که در سالهای آینده میتواند به میزان زیادی رشد قیمت داشته باشد و تا ۲ هزار و ۵۰۰ دلار و تا ۴ هزار دلار میتواند صعود داشته باشد.
*طلای جهانی بیشتر تابع چه مسائلی است؟
طلای جهانی بیشتر تابع اقتصاد آمریکاست چون بزرگترین حامی آن بانک فدرال رزرو آمریکاست؛ البته، این کالا تابع بسیاری مسائل دیگر از جمله جنگ نیز هست چراکه یک کالای امن محسوب میشود و اوضاع جهانی اگر به سمتی کشیده شود که جنگی در آن اتفاق بیفتد و یا باعث شیوع بیماری جدیدی باشد، میتواند قیمت انس را تا حد زیادی بالا ببرد.
*تفاوت تحلیل فاندامنتال و اخبار چیست؟
تحلیل فاندامنتال، تحلیل بنیادی است، اما اخبار متفاوت است. اخبار همیشه روی همه بازارها تأثیر میگذارند و اگر کسی بتواند اخبار را پیشبینی کند، میتواند از اخبار هم استفاده کند، اما اگر ما به سرعت قبلی خودمان بازگردیم بازار بازاری است که بزرگان جهان در آن حضور دارند و ای بزرگان بازار قبل از اینکه اخبار منتشر شوند، معامله خود را انجام میدهند. به نظر من، تحلیلگری که به اخبار توجهی نداشته باشد و از سه عامل حد سود، حد ضرر و حد زمانی را انظیم کند، در زمان پخش اخبار هم ضرر نمیکند. کسی که حد ضرر نداشته باشد، در زمان پخش اخبار بیشترین ضرر را میبیند.
اخبار باعث ایجاد هیجانات در بازار میشود و در زمان این هیجانات هم سود و هم ضرر کردهایم، اما ۹۰ درصد از معاملهگران در زمان هیجان ضرر کردهایم.
اخبار اغلب مواقع پیشخور میشوند. کسانی که میتوانند اخبار را تحلیل کنند، تأثیراتی را روی چارت میبینند و در نهایت با توجه به چارت به معامله میپردازند و با اخبار این کار را انجام نمیدهند. معمولا، اخبار پشت قیمت است، اما دلیل اینکه خیلی به این اخبار توجه میشود و تحلیل تکنیکال نادیده گرفته میشود، این است که معاملهگران نمیدانند چگونه تکنیکال تحلیل کنند.
دیدگاه شما