ایجاد استراتژی بازاریابی


پنج مرحله برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق

اگر با اصول اولیه مارکتینگ آشنا هستید؛ پیشنهاد می کنیم قبل از این مطلب، مقاله "استراتژی بازاریابی چیست؟" و مقاله "برنامه بازاریابی چیست؟" را مطالعه بفرمایید. زیرا به هر دو مبحث در این مقاله نیاز خواهیم داشت. و اگر با اصول مارکتینگ آشنایی ندارید؛ ابتدا مقاله "بازاریابی را از کجا شروع کنیم؟" را مطالعه نمایید.

یک بازاریابی موفق از چارچوبی پیروی می کند که در این مقاله به پنج ویژگی آن می پردازیم و فرض می کنیم شما صاحب یک کسب وکار در زمینه مد لباس هستید:

بازار

روی بازار تمرکز کنید.

بازار هدف شما باید کاملاً مشخص باشد. شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید. انجام این کار وقت و انرژی بسیار زیادی را میطلبد و ممکن است متحمل ضرر شوید.

بازار هدف یک برند مد لباس می تواند هر کسی باشد، اما باید محدود شود. ابتدا باید بین جنسیت (مرد یا زن) و سپس عامل سن تصمیم بگیرید.

در کل همه چیز بر اساس مخاطب هدف شما خواهد بود. عوامل دیگری که باید در نظر گرفته شوند، علاقه مندیها و قدرت خرید مخاطب هدف شما هستند. فرمول موفقیت استراتژیک شما این است: تقسیم ایجاد استراتژی بازاریابی بندی بازار کل، انتخاب بازار هدف، و سپس تسخیر بازار هدف.

ابتدا شما می بایست، کل بازار پیش روی خود را بر اساس مولفه های مختلف، نظیر اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و. تقسیم نمایید. مثلا تقسیم بندی اقتصادی شما شامل طبقه مرفه جامعه، طبقه متوسط و طبقه کم بضاعت می باشد. یا مثلا تقسیم بندی جغرافیای برای بازار مد لباس، می تواند شامل مناطق کوهستانی، کویری و ساحلی باشد. صد البته پیش نیاز این مرحله، اطلاعاتی است که با استفاده از تحقیقات بازاریابی بدست می آوردید. پس از اینکه با تحقیقات بازاریابی اطلاعات لازم برای شناخت بازار و رقبای خود را بدست آوردید؛ ابتدا تقسیم بندی بازار انجام میدهید و سپس باتوجه به توانمندیهای خود و پتانسیل رقبا، میتوانید بخشی از بازار را بعنوان بازار هدفتان انتخاب کنید.

استراتژی بازاریابی محتوایی

استراتژی بازاریابی محتوایی

چه به تازگی بازاریابی محتوا را شروع کرده باشید و یا مدتی است که از همین ایجاد استراتژی بازاریابی ایجاد استراتژی بازاریابی رویکرد استفاده می‌کنید، بازبینی برنامه استراتژی محتوای خود و اطمینان از به روز بودن، نوآوری و جذاب بودن آن برای مشتریان بالقوه شما ضرری ندارد. مشتریان – مهم نیست که چه زمانی و چگونه قصد خرید دارند.
اگر در برنامه ریزی برای سال آینده مشکل دارید یا نیاز به ایده های تازه برای گنجاندن در برنامه خود دارید، ادامه مطلب را بخوانید.

در این پست، به این خواهیم پرداخت که استراتژی محتوا چیست، چرا کسب و کار شما به یک برنامه بازاریابی محتوا نیاز دارد و چه مراحلی را برای ایجاد استراتژی خود باید بردارید. به علاوه، ما نمونه هایی از استراتژی های بازاریابی محتوای موثر را برای الهام گرفتن بررسی خواهیم کرد.

استراتژی محتوا برنامه ای است که در آن از محتوا (صوتی، بصری و/یا نوشتاری) برای دستیابی به اهداف تجاری خود استفاده می کنید. یک استراتژی محتوای موفق، مخاطبان هدف شما را در هر مرحله از قیف جذب می کند و حتی پس از خرید نیز آنها را درگیر می کند.
مثلا بگویید اهداف کسب و کار شما شامل افزایش آگاهی از برند است. برای رسیدن به این هدف، ممکن است یک استراتژی محتوا که بر SEO تمرکز دارد، برای افزایش دید وب سایت شما در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) و هدایت ترافیک به سمت محصولات یا خدمات خود، اجرا کنید.

صاحبان مشاغل جدید ممکن است تصور کنند که یک استراتژی محتوا یک استراتژی خوب برای داشتن است، اما ضروری نیست. با این حال، تولید محتوای باکیفیت می تواند در ایجاد اعتماد با مخاطبان جدید و موفقیت در طولانی مدت بسیار ارزشمند باشد.

در اصل، یک استراتژی محتوای خوب پایه و اساس مراحل جذب و لذت شما در سفر خریدار است که از چارچوب بازاریابی درونگرا پیروی می کند. همراه با جذب مشتریان بالقوه به برند خود، می توانید از استراتژی محتوا برای فروش و رضایت مشتری استفاده کنید.

به علاوه، با توجه به اینکه 70 درصد از بازاریابان به طور فعال در بازاریابی محتوا سرمایه گذاری می کنند، بسیار مهم است که یک استراتژی محتوای خوب برای رقابت در صنعت خود ایجاد کنید.

هنگامی که یک استراتژی محتوا ایجاد می کنید، باید به چند سوال پاسخ دهید. حالا بیایید ببینیم چه هستند؟

چه کسی محتوای شما را خواهد خواند؟ مخاطب هدف محتوای شما چه کسانی هستند؟ برای چند مخاطب محتوا تولید می کنید؟

همانطور که کسب و کار شما ممکن است بیش از یک نوع مشتری داشته باشد، استراتژی محتوای شما می تواند بیش از یک نوع کاربر را تامین کند.

استفاده از انواع محتوا و کانال ها به شما کمک می کند محتوایی را ارائه دهید که برای هر شخص طراحی شده است.

چه مشکلی را برای مخاطبان خود حل خواهید کرد؟

در حالت ایده‌آل، محصول یا خدمات شما مشکلی را که می‌دانید مخاطبانتان دارند را حل می‌کند. به همین ترتیب، محتوای شما با شروع به شناسایی و رسیدگی به آن، مخاطبان خود را از طریق این مشکل مربی و آموزش می دهد.

یک استراتژی محتوای صحیح از افراد در هر ایجاد استراتژی بازاریابی ایجاد استراتژی بازاریابی دو طرف محصول شما پشتیبانی می کند: کسانی که هنوز در حال کشف چالش های اصلی خود هستند و کسانی که قبلاً از محصول شما برای غلبه بر این چالش ها استفاده می کنند.

محتوای شما راه حل(هایی) را که ارائه می دهید تقویت می کند و به شما کمک می کند تا اعتبار خود را نزد مخاطبان هدف خود ایجاد کنید.

مقالات مرتبط: بوم مدل کسب و کار تویوتا

چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند؟

رقبای شما احتمالاً محصولی مشابه محصول شما دارند، به این معنی که مشتریان بالقوه شما باید بدانند چه چیزی ایجاد استراتژی بازاریابی محصول شما را بهتر می کند – یا حداقل، متفاوت است.

شاید دارایی اصلی شما این باشد که شرکت شما سال ها تاسیس شده است. یا شاید صدای برند منحصر به فردی دارید که باعث می شود از رقبای خود متمایز شوید.

برای اثبات اینکه چرا ارزش خرید را دارید، باید ثابت کنید که چرا ارزش شنیدن را دارید. هنگامی که متوجه شدید، آن پیام را در محتوای خود نفوذ کنید.

روی چه قالب های محتوایی تمرکز خواهید کرد؟

برای اینکه بفهمید روی چه قالب هایی تمرکز کنید، باید مخاطبان خود را در جایی که هستند ملاقات کنید.

در حالی که ممکن است وسوسه شوید که پادکست راه اندازی کنید، زیرا در چند سال اخیر بسیار رشد کرده است، یا یک کانال YouTube راه اندازی کنید، ابتدا ببینید مخاطبان شما در کجا زندگی می کنند.

در غیر این صورت، ممکن است وقت خود را برای تولید محتوایی تلف کنید که یا به مخاطب شما نرسد یا توجه آنها را جلب کند.

هنگامی که بهترین فرمت ها را شناسایی کردید، شروع به ایجاد بودجه برای ارزیابی منابعی کنید که می توانید برای اجرای این استراتژی اختصاص دهید.

در چه کانال هایی منتشر خواهید کرد؟

همانطور که می توانید محتوا در قالب های مختلف ایجاد کنید، کانال های مختلفی نیز خواهید داشت که می توانید در آنها منتشر کنید، از وب سایت خود گرفته تا رسانه های اجتماعی.

این باز هم نشان دهنده محل زندگی مخاطبان شما خواهد بود. اگر مخاطبان شما محتوای ویدیویی طولانی را ترجیح می دهند، می توانید محتوای خود را در YouTube منتشر کنید. اگر مخاطب جوان‌تری دارید که محتوای سریع را دوست دارد، می‌توانید TikTok و Instagram را انتخاب کنید.

در ادامه این مقاله در راهنمای گام به گام در مورد استراتژی محتوای رسانه های اجتماعی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

چگونه تولید و انتشار محتوا را مدیریت خواهید کرد؟

فهمیدن اینکه چگونه همه محتوای خود را ایجاد و منتشر می کنید می تواند یک کار دلهره آور باشد.

قبل از اجرا، مهم است که ایجاد کنید:

چه کسی چه چیزی را خلق می کند.
جایی که در حال انتشار است
وقتی پخش زنده می شود
در یک تیم کوچک، این ممکن است به اندازه کافی آسان باشد زیرا ممکن است شما تنها تصمیم گیرنده باشید. همانطور که شرکت شما رشد می کند، ممکن است لازم باشد با چندین تیم محتوا همکاری کنید تا یک فرآیند موثر را کشف کنید.

استراتژی های محتوای امروزی با مدیریت محتوا از نقطه نظر موضوع – همانطور که در ویدیوی بالا توضیح داده شد، از درهم ریختگی جلوگیری می کند. هنگام برنامه ریزی یک تقویم سرمقاله محتوا پیرامون موضوعات، می توانید به راحتی پیام شرکت خود را تجسم کنید و در طول زمان خود را به عنوان یک مرجع در بازار خود مطرح کنید.

چرا بازاریابان نیاز به ایجاد یک استراتژی بازاریابی محتوا دارند؟

بازاریابی محتوا به کسب و کارها کمک می کند تا منابع قابل اعتماد و مقرون به صرفه ترافیک وب سایت و سرنخ های جدید را آماده و برنامه ریزی کنند.

اگر بتوانید فقط یک پست وبلاگ ایجاد کنید که مقدار ثابتی از ترافیک ارگانیک دریافت می کند، یک پیوند تعبیه شده به یک کتاب الکترونیکی یا ابزار رایگان، با گذشت زمان – مدت ها پس از کلیک بر روی “انتشار” به تولید سرنخ برای شما ادامه می دهد.

تیم وبلاگ بلوویرا دریافته است که این امر کلیدی برای افزایش ترافیک به وبلاگ فروش در طول زمان است – استراتژی وبلاگ ما را اینجا بخوانید.

منبع قابل اعتماد ترافیک و سرنخ ها از محتوای همیشه سبز شما به شما انعطاف پذیری می دهد تا ایجاد استراتژی بازاریابی با سایر تاکتیک های بازاریابی برای ایجاد درآمد، مانند محتوای حمایت شده، تبلیغات رسانه های اجتماعی و محتوای توزیع شده آزمایش کنید.

به علاوه، محتوای شما نه تنها به جذب سرنخ کمک می کند، بلکه به مشتریان بالقوه شما آموزش می دهد و برای برند شما آگاهی ایجاد می کند.

ایجاد استراتژی بازاریابی

ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا

نحوه ایجاد استراتژی محتوا در ۷ مرحله آسان

نحوه ایجاد استراتژی محتوا در ۷ مرحله آسان

یکی از بیشترین سؤالاتی که پرسیده می‌شود، این است که چگونه یک استراتژی و برنامه بازاریابی محتوا ایجاد کنیم. هیچ رازی در ایجاد استراتژی بازاریابی .

ریشه مشکلات در زندگی و پول!

آیا اینستاگرام ابزاری مؤثر برای رشد برند شماست؟

خودگویی مثبت و برنده درونی و بیرونی در زندگی

footer-bg

About us

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.

چگونگی تدوین استراتژی بازاریابی

بازاریابی اثربخش با درک و درنظر گرفتن استراتژی بازاریابی شروع می‌شود. یک استراتژی بازاریابی خوب به شما کمک می‌کند چشم‌انداز، ماموریت و اهداف کسب و کار همچنین قدم‌هایی که نیاز دارید تا به این اهداف برسید را تعریف کنید.

در این مقاله ضمن پرداختن به تعریف و اهمیت استراتژی بازاریابی به روش تدوین یک استراتژی اثربخش بازاریابی خواهیم پرداخت.

اهمیت استراتژی بازاریابی

در کسب و کار، برخی از کارآفرینان موفقیت را در اساسی ترین قالب خود مشاهده می‌کنند. تنها چیزی که آنها می‌خواهند توانایی درآمدزایی در هنگام کار برای خودشان است. از نظر دیگران، موفقیت شرایط بسیار به مراتب بیشتری دارد. این امر مستلزم احداث امپراطوری‌های عظیم است که با استفاده از مشتریان و جریان‌های درآمد چند میلیارد دلاری جهان را در بر می‌گیرد.

با این وجود، هر کارآفرینی در هر سطح و هر مقیاسی از موفقیت به دنبال کسب و کار است، بیشتر آنها یک زندگی را آرزو می‌کنند که همراه با وفور و فراوانی از هر روشی سپری شود. فرقی ندارد که این فراوانی مربوط به وقت یا پول باشد، این موضوع فراگیر است و بیشتر آنها را وادار می‌کند خود را در کار غوطه ور کنند، تلاش می‌کنند و مهارت خود را به کار گیرند و ایده‌های خود را برای ایجاد درآمد به کار می‌گیرند.

مهم نیست که جذابیت قانع کننده بیشتر چه شکلی را ایجاد می‌کند (چه موفقیت در مقیاس کوچک و چه بزرگ) بدون داشتن یک استراتژی مؤثر برای بازاریابی در یک کسب و کار ، موفقیت در بهترین حالت زودگذر به نظر می‌رسد. مهم نیست که یک محصول یا خدمات چقدر خوب باشد، رسیدن به موفقیت مطلوب همیشه یکی از کارهای بسیار هولناک است.

توسعه و رشد هر کسب و کاری چه تاسیس شده باشد چه جدید، یک برنامه مؤثر با مراحل واضح و موجز را می‌طلبد. اجرای یک استراتژی به شما کمک می‌کند تا به مرور زمان به سمت اهداف خود پیشرفت کنید.

اما شما چطور این کار را انجام می‌دهید؟ چگونه می‌توانید استراتژی صحیح را برای بازاریابی یک شرکت بویژه اگر بودجه تبلیغاتی تقریباً ناچیز دارید، ایجاد کنید؟

واضح است که این امر آسان نیست. این موضوع نیازمند یک اصول کسب و کار صحیح است که به جهانیان ارزش افزوده بدهد و به دنبال کمک به دیگران یا حل و فصل یک مسئله بزرگ باشد. فراتر از آن، به نظر می‌رسد که یک اقدام پیچیده برای بازاریابی آنلاین یا آفلاین نیاز است.

اگر از شخصی مانند رولند قریزر، مدیر عامل و مدیر گروه War Room Mastermind پبپرسید، به شما خواهد گفت که انتخاب استراتژی مناسب برای بازاریابی کسب و کار شما به طور مؤثر انجام می‌شود یا در غیر این صورت شما شکست خواهید خورد. برای کسانی که فاقد مهارت لازم هستند، ایجاد کشش در بازار هرگز ساده و سر راست نیست.

بدون وجود تیم مناسب و یا راهنمایی مناسب برای کمک به شما در موفقیت موثر، دستیابی به اهداف و موفقیت کسب و کار برای شما در بهترین حالت دور از دسترس خواهد بود.

استراتژی بازاریابی چیست؟

هر فعالیتی، اعم از آنلاین یا آفلاین، که به یک کسب و کا کمک می‌کند تا به اهداف فروش استراتژیک کوتاه مدت یا بلند مدت خود نزدیک شود ، بخشی از استراتژی بازاریابی آن است. این شامل ارزیابی دقیق از پویایی بازار، جمعیتی و محیط رقابتی هر صنعت یا فراز و فرودها قبل از ایجاد یک برنامه کلی عملی است.

به طور کلی، این طرح نه تنها با بررسی کردن عوامل خارجی در خارج از تجارت، بلکه در این طرح عوامل داخلی نیز توسعه می یابد. این اغلب پیش نیازی برای تعیین هر دو فرصت در بازار است و همراه با تهدیداتی که ممکن است از دیگر عوامل متضاد وجود داشته باشد.

با این حال، فراتر از همه جنبه‌های فنی که ممکن است در ایجاد چنین استراتژی و برنامه‌ای نقش داشته باشد، در حال حاضر قادر به درک شرایط حاد در یک کسب و کار است، اینکه چگونه یک شرکت می‌تواند نوک پیکان را به سمت اهداف خود سوق دهد بسیار پیچیده‌تر از آن است که به نظر برسد. بدیهی است که ایجاد و اجرای یک نقشه کارآمد یک کار برجسته است.

بهترین استراتژی برای بازاریابی کسب و کار شما به صورت آنلاین چیست؟

استراتژی‌های اساسی انتخاب شده، فقط می‌توانند پس از تحلیل دقیق و عمیق از جزئیات محدود به نتیجه برسند. فریزر معتقد است هر وقت او تصویر کلی یک شرکت را تحلیل می‌کند ، ابتدا یک لیست از دارایی‌های موجود در کسب و کار را تهیه می‌کند. سپس او ۳ سؤال می‌پرسد:

  1. در حال حاضر چه چیزی بیشترین سود را برای فروش محصولات برتر دارد؟
  2. آنچه در حال حاضر بیشترین سود را برای حاشیه سود کسب می‌کند، چیست؟
  3. آنچه در حال حاضر بیشترین کمک را به سرعت رشد فروش می‌کند، چیست؟ (منظور این است که چه بخش‌هایی از محصولات و خدمات موجود سریعترین رشد را دارند؟)

وی سپس آنها را به ترتیب تحت تأثیر قرار می‌دهد و آنها را در برنامه گسترده‌تر گنجانیده است. این مهم است که رویکرد فراگیر برای بازاریابی کسب و کار با توجه به اینکه داده‌ها از قبل به مناطق کلیدی عملکرد شرکت اشاره می‌کنند ، اشاره دارد و وی برای سرعت بخشیدن به رشد سریع یا بیش از حد آنها را بهینه می‌کند.

او همچنین به دنبال اصول و بنیان‌های صحیح است که در آن جا وجود داشته باشد. این مؤلفه‌های اصلی و بنیادی همه مشاغل را تحت تأثیر قرار داده و پایه و اساس ارزش‌ها و اعتقادات خود را ایجاد می‌کند، که منجر به مواردی مانند بیانیه رسالت و ارزش پیشنهادی افزوده آن می‌شود. اصولی که یک کسب و کار در اختیار دارد برای توسعه پیام درست و موقعیت یابی برند برای اطمینان از موفقیت بسیار مهم است.

به طور کلی می‌توان گفت یک استراتژی اثربخش بازاریابی باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

۱ – داستانی قوی را در خود جای دهد

مهم نیست که چه برنامه‌ای عملی شود ، اساس اجرای موفقیت آمیز بر اساس وجود یک داستان قوی بنا شده است. شما یا شرکت شما برای چیست؟ ماجرای پشت همه اینها چیست؟ آیا حرکتی فراگیر وجود دارد؟ چه چیزی شما را به این نقطه خاص در زمان سوق داده است؟

فریزر به این صورت به عنوان داستان اصلی شما یا افسانه خود اشاره می‌کند، به عنوان یک شخصیت اصلی که در ساختن یک داستان مهم است و مشتریان شما می‌توانند با آنها رابطه برقرار کنند. هر قسمت از پیام بازاریابی باید در خط داستانی طراحی شود. داستان یا شخصیت اصلی آن داستان یک قطعه مهم در ظرفیت یک شرکت برای موفقیت است.

۲ – یک دلبستگی عاطفی ایجاد کند

در این دنیا دو نوع خریدار وجود دارد. خریدارانی که منطقی هستند و همچنین خریداران عاطفی نیز وجود دارند. در حالی که خریداران منطقی در همه کسب و کارها وجود دارند، آنچه باید در پی آن باشید ایجاد دلبستگی عاطفی با خریدارانی هست که در نهایت به طرفداران مشتاق تبدیل می‌شوند. برای ایجاد و تقویت این پیوند عاطفی هیچ راهکاری برای بازاریابی نباید اتخاذ شود.

بخشی از آن پیوند از داستان ناشی می‌شود. اما بخش دیگر با شفافیت، صداقت و تلاش برای کمک به حل یک مشکل یا تأمین یک نیاز ایجاد می‌شود و در نهایت منجر به تأمین ارزش‌های عظیم می‌شود. این دلبستگی عاطفی با استفاده از تصاویر قدرتمند برند، نسخه فروش و سایر تاکتیک‌هایی که در داستان اصلی بازی می‌شوند تقویت می‌شود.

۳ – محور اصلی آن مصرف‌کننده است

مهم نیست که چطور می‌خواهید شرکت خود را انتخاب کنید یا اینکه چه نوع رسانه‌ای را دنبال می‌کنید ، باید اطمینان حاصل کنید که شرکت مشتری محور است. همیشه باید ارزش افزوده‌ای داشته باشد. اگر در پایان روز به مصرف کننده کمک نمی‌کنید و در عوض چیزی که آنها برای شما پرداخت کرده‌اند بازده دریافت نمی‌کنند، بیشتر وقت خود را تلف می‌کنید.

هر استراتژی باید مصرف کننده را در قلب پیام قرار دهد. هر ایجاد استراتژی بازاریابی محصول، خدمات یا اطلاعاتی که ارائه می‌شود باید مصرف کننده را در قلب و ذهن خود نگه دارد. هنگامی که اصل پیام به سمت کسب و کار منتقل می‌شود، شرکت شروع به شکست می‌کند و فروش ناگزیر به سقوط آزاد است و کاهش می‌یابد.

سام والتون، کارآفرین نمادین Walmart می‌گوید: “فقط یک رئیس وجود دارد و آن مشتری است. و او می‌تواند همه را در این شرکت از رئیس به پایین نابود کند، صرفاً با صرف پول خود در جایی دیگر.”

هرچه استراتژی‌های شما نسبت به این اصل بنیادین رعایت شود، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد بود.

۴ – دارای چند مسیر است و چند رسانه‌ای است

هر طرحی را که در دست اقدام دارید، باید چند کاناله شود و در سیستم عامل‌های مختلف وجود داشته باشد. شما نمی‌خواهید همه تخم مرغ‌های خود را درون یک سبد قرار دهید. به عنوان مثال می‌خواهید از بسترهای مختلفی مانند Facebook و Adwords به مشتریان برسید، بلکه در کانال‌های دیگری مانند YouTube ، Instagram و هرجای دیگری که ممکن است در آنجا تجمع کنند، باید برای آنها تبلیغ کنید.

این همچنین به قدرت هدف گیری مجدد و تعداد دفعات مشاهده وابسته است. هنگامی که افراد دوباره تبلیغ هدفمند شما را روی سیستم عامل‌های مختلف مشاهده می‌کنند و شما بعد از اینکه به کسب و کارتان علاقه نشان دادید، به طور موثر “آنها را در اینترنت دنبال می‌کنید” ، این موضوع یک پیام ناخودآگاه قدرتمند را ارسال می‌کند و به تبدیل آن مرورگرها به خریداران کمک می‌کند و آن جستجوگرها را به خریدارن واقعی تبدیل می‌کند.

۵ – مقیاس پذیر است

هر استراتژی موثر برای بازاریابی باید مقیاس پذیر باشد. در جایی که مردم بزرگترین اشتباه را انجام می‌دهند ، اشتباه اول عدم درک بازار و آمار جمعیتی هدف است، اما اشتباه دوم در تلاش برای تزریق پول در تبلیغات قبل از اطمینان حاصل کردن از درست بودن این کار است.

قبل از انجام یک تبلیغات بزرگ باید آزمایش‌های کوچک انجام شود. پس از ارائه پیشنهاد ابتدایی، می‌توانید آن پیشنهاد را به بینهایت بار اجرا کنید. پس از آن، هر چه بیشتر هزینه کنید، بیشتر درآمد خواهید داشت. اما شما باید اطمینان داشته باشید که در درجه اول مقیاس پذیر باشد و سودآوری داشته باشد. فراتر از آن ، مراحل باید نسبتاً ساده و سر راست باشند.

۶ – چابک است

هر طرحی باید چابک باشد. هنگامی که یک کسب و کار نتواند سازگار شود و به اندازه کافی چابک باشد تا اوضاع بازار را تغییر دهد یا رقابت را افزایش دهد ، شکست می‌خورد. مثالی از این موضوع در مورد شرکت Kodak است. این شرکت نتوانست برنامه بازاریابی خود را با تغییر اساسی بازار از فیلم آنالوگ به دیجیتال تطبیق ایجاد استراتژی بازاریابی دهد. به همین دلیل این شرکت نتوانست جای پای خود را در بازار حفظ کند.

امروزه با وجود اینترنت، تغییراتی که چندین دهه طی ماه‌ها و سال‌ها اتفاق می‌افتاد، در یک روز به وقوع پیوسته است. شما باید آماده باشید تا برنامه خود را محوری کنید و به اندازه کافی چابک باشید تا امور را به حرکت درآورید. هیچ چیز نباید بر شما غلبه کند و آنقدر درگیر شوید که در صورت لزوم قادر به تغییر امور نباشید. این بدان معنا نیست که اهداف شما باید تغییر کنند. بلکه ، مراحلی که برای رسیدن به اهداف خود باید طی کنید باید تغییر کنند.

۷ – از افراد پیشرو در تفکر استفاده می‌کند

همه در مورد بازاریابی تأثیرگذار شده‌اند. همچنین می‌توانید این افراد را به عنوان رهبر فکری بنامید. با این حال، این فقط مربوط به تأثیرگذاری آنها نیست، بلکه مربوط به کاربران قدرتمند است. همه این افراد می‌توانند به شما در انتشار پیام خود کمک کنند، اما برقراری ارتباط با آنها به راحتی امکان پذیر نیست. کار به طول می‌انجامد و شما نمی‌توانید هنگام نزدیک شدن به آنها، از آنها بخواهید که ذهنیتی به شما بدهند.

با این وجود، با گرفتن یک رهبر تفکر درست، می‌توانید واقعاً بازاریابی خود را به سطح بعدی برسانید. به همین دلیل است که به افراد مشهور و تأثیرگذار مبلغی زیاد پرداخت می‌شود زیرا شرکت‌ها می‌دانند که این پیگیری‌ها، با تأیید مناسب از شخص مناسب، می‌تواند تفاوت قابل توجهی در فروش ایجاد کند.

چطور یک استراتژی بازاریابی موفق داشته باشیم؟

چطور یک استراتژی بازاریابی مؤثر تعیین کنیم

ایجاد یک استراتژی بازاریابی برای هر کسب و کاری ضرورت دارد. اگر چنین چیزی نباشد، تلاش‌های شما برای جذب مشتری، بی‌حساب و کتاب و ناکارآمد خواهد بود. تمرکز استراتژی شما باید حتما به گونه‌ای باشد که محصولات و خدمات‌تان، پاسخگوی نیازهای مشتریان بوده و رابطه‌ای بلندمدت و سودآور با آنها ایجاد کند. به همین دلیل، لازم است یک استراتژی بازاریابی انعطاف‌پذیر و قابل تعدیل داشته باشید که جواب‌گوی تغییر بینش و تقاضای مشتری باشد. همچنین باید استراتژی‌تان به شما کمک کند تا تمام بازارهای جدیدی را که می‌توانید با موفقیت آنها را هدف بگیرید، شناسایی کنید.

باید هدف استراتژی بازاریابی شما، شناسایی و سپس معرفی و مخابره‌‌ی مزایای کسب و کارتان به بازار مورد هدف‌تان باشد. وقتی استراتژی‌تان را ایجاد و اجرا کردید، تأثیر و کارآیی آن را بررسی کرده و هر تغییر و تعدیلی را که برای رسیدن به موفقیت لازم است، انجام دهید.

این مقاله به شما کمک می‌کند تشخیص دهید روی کدام مشتریان تمرکز کنید و هدف و مقصد اصلی که باید به آن‌ها برسید چیست. در این مطلب توضیح می‌دهیم استراتژی بازاریابی شما چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و چطور می‌توانید از آن در جهت عملکردی مؤثر بهره ببرید.

استراتژی بازاریابی موفق

ویژگی‌های اصلی یک استراتژی بازاریابی مؤثر

یکی از ویژگی‌های اصلی یک استراتژی بازاریابی موفق، داشتن آگاهی نسبت به این مسئله است که مشتریان فعلی و مشتریان بالقوه‌ی شما بر اساس نیازهای‌شان به چند گروه و چند بخش تقسیم خواهند شد. این گروه‌ها و نیازمندی‌های‌شان را با تحقیق در بازار، شناسایی و مشخص کنید و سپس تمام تلاش‌تان این باشد که موفق‌تر از رقبای‌تان آنها را هدف بگیرید و مورد توجه قرار دهید؛ این کار باید تمرکز استراتژی شما باشد.

سپس می‌توانید استراتژی بازاریابی‌ای خلق کنید که بیشترین بهره را از نقاط قوت‌تان ببرد و آنها را با نیازهای ایجاد استراتژی بازاریابی مشتریان مورد هدف‌تان، تطبیق دهد. مثلا، اگر گروه خاصی از مشتریان به کیفیت، اولویت و اهمیت بیشتری می‌دهند پس هرگونه فعالیت بازاریابی که برای این گروه انجام می‌دهید باید توجه‌شان را به خدمات با کیفیتی که می‌توانید ارائه دهید جلب کند.

پس از پشت سر گذاشتن این مرحله، نوبت به تعیین فعالیت بازاریابی‌ای می‌رسد که بازار هدف‌، خدمات و محصولات شما را می‌شناسد و توانایی برآورده کردن نیازهای آن را دارد، سپس با شیوه‌های مختلف تبلیغاتی، نمایشگاه‌ها، طرح‌های روابط عمومی و فعالیت اینترنتی می‌توانید این مرحله را نیز به انجام برسانید. اگر هم برای فروش محصولات‌تان به دیگران اعتماد دارید می‌توانید یک استراتژی «نقطه‌ی فروش» مؤثر ایجاد کنید. فعالیت‌های‌تان را به شیوه‌هایی محدود کنید که فکر می‌کنید بهترین بازدهی را دارند و در هزینه کردن هم، کمی دست و دلباز باشید.

ارزیابی عملکرد استراتژی بازاریابی

یک عامل مهم که معمولا نادیده گرفته می‌شود، کنترل و ارزیابی میزان تأثیر و اثربخشی استراتژی است. این عامل نه تنها به فهم چگونگی عملکرد استراتژی بازاریابی تعیین شده‌تان کمک می‌کند، بلکه شما را از آینده‌ی آن هم آگاه می‌سازد. شیوه‌ی ساده‌ای که برای این ارزیابی در اختیار دارید این است که از هر مشتری جدیدی بپرسید، چطور با کسب و کار شما آشنا شده است.

وقتی تصمیم‌تان را در مورد استراتژی بازاریابی گرفتید، یک طرح بازاریابی تدوین کنید تا معلوم شود برای موفقیت استراتژی‌تان و ارزیابی آن، چه برنامه‌ای باید داشته باشید. این طرح باید مدام مرور شود تا بتواند پاسخگوی تغییر و تحولات در نیازها و نگرش‌های مشتریان در کسب و کارتان و فراتر از آن، جواب‌گوی تحولات شرایط اقتصادی باشد.

شناسایی نقاط قوت و نقاط ضعف‌تان

نقاط قوت و ضعف یک استراتژی بازاریابی

استراتژی کسب و کار شما باید به تأثیر نقاط قوت و ضعف‌تان بر بازاریابی‌ هم بپردازد. داستان استراتژی بازاریابی‌تان را با یک تجزیه و تحلیل درست و موشکافانه‌ی به نام SWOT شروع کنید؛ تحلیلی که نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها را به خوبی مورد بررسی قرار می‌دهد. ایده‌ی بسیار خوب در این مرحله، انجام تحقیقات بازار روی مشتریان فعلی‌تان است، چون به شما کمک می‌کند یک تصویر صادقانه و درست‌ از اعتبارتان در بازار داشته باشید.

نقاط قوت (Strengths) ممکن است شامل این موارد باشد:

  • خدمات به مشتریان انعطاف‌پذیر و اختصاصی
  • مزایا یا ویژگی‌های خاصی که محصول‌تان ارائه می‌دهد
  • دانش یا مهارت‌های تخصصی

نقاط ضعف (Weaknesses) ممکن است شامل این موارد باشد:

  • منابع مالی محدود
  • نداشتن نام و آوازه‌ای جا افتاده
  • سیستم‌های مالی ناکارآمد

فرصت‌ها (Opportunities) ممکن است شامل این موارد باشند:

  • افزایش تقاضا از جانب بخش خاصی از بازار
  • استفاده از اینترنت برای جذب بازارهای جدید
  • فناوری‌های تازه‌ای که به شما اجازه می‌دهند کیفیت محصولات‌تان را بهتر کنید

تهدیدها (Threats) ممکن است شامل این موارد باشند:

  • پیدا شدن یک رقیب جدید
  • پیدا شدن نوعی پیشرفته‌تر، جذاب‌تر و یا ارزان‌تر از محصول یا خدمات شما
  • تصویب قوانین جدیدی که هزینه‌های‌تان را بالا ببرند
  • رکود اقتصادی و کاهش تقاضای عمومی

وقتی تجزیه و تحلیل‌های‌تان را انجام دادید، می‌توانید اثرات بالقوه‌ی هر عامل را بر استراتژی بازاریابی‌تان بسنجید. مثلا اگر قوانین و مصوبات جدید، هزینه‌ی ایجاد استراتژی بازاریابی رقابت در بازار را (که هم‌اکنون هم از نقاط ضعف شماست) بالا خواهد برد، باید به دنبال فرصت‌های دیگر باشید. از طرفی دیگر، اگر شهرت خوبی داشته باشید و رقیب سرسخت‌تان در همین مورد در جدال با شما باشد، این قوانین ممکن است فرصتی برای‌تان ایجاد کنند که برای جذب مشتریان جدید تلاش کنید.

ایجاد استراتژی بازاریابی

زمانی که توانستید نقاط قوت و ضعف درونی کسب و کارتان و فرصت‌ها و تهدیدهای بیرونی آن را بشناسید، می‌توانید استراتژی‌ای تعیین کنید که به نقاط قوت و توانایی‌های‌تان تکیه کرده و آنها را با فرصت‌های بوجود آمده تطبیق دهد. همچنین شما می‌توانید نقاط ضعف و کمبودهای‌تان را شناسایی کرده و سعی کنید آنها را به حداقل برسانید.

گام بعدی، تدوین یک طرح دقیق بازاریابی برای اجرای اقدامات خاص این استراتژی است.

سؤال‌هایی که برای ایجاد استراتژی خاص خودتان باید بپرسید

سؤال‌هایی که برای ایجاد استراتژی بازاریابی خاص خودتان باید بپرسید

  • چه تغییراتی در فضای کسب و کار ما در حال روی دادن است؟ آیا فرصت تلقی می‌شوند یا تهدید؟
  • توانایی‌ها و کمبودهای ما چه هستند؟
  • به چه چیزی می‌خواهیم برسیم؟ اهداف واقع‌گرایانه و شفافی تعیین کنید.
  • مشتریان به دنبال چه چیزی هستند؟ نیازهای‌شان چیست؟
  • کدام مشتریان سود بیشتری دارند؟
  • چطور می‌توانیم مشتریان درست و بالقوه را هدف بگیریم؟ آیا گروه‌های خاصی از مشتریان هستند که بتوانیم به خوبی آنها را مورد هدف قرار دهیم؟
  • بهترین راه ارتباط با آنها چیست؟
  • آیا می‌توانیم خدمات به مشتریان‌مان را ارتقاء دهیم؟ این یک راه کم هزینه برای کسب امتیاز رقابتی از رقبا، حفظ مشتریان، افزایش فروش و خوش‌نامی است.
  • آیا تغییر در محصولات و خدمات، می‌تواند فروش و سودآوری را افزایش دهد؟ بیشتر محصولات باید پیوسته به روز شوند تا در صحنه‌ی رقابت بمانند.
  • آیا گسترش لیست محصولات یا تأمین خدمات، نیازهای مشتریان فعلی را بهتر پاسخ می‌دهد؟ یادتان باشد فروختن به مشتریان فعلی، بسیار مقرون به صرفه‌تر و سودآورتر از جستجوی مداوم مشتریان جدید است.
  • محصولات و خدمات‌مان را چطور قیمت‌گذاری خواهیم کرد؟ هر چند قیمت‌ها باید رقابت‌پذیر باشند اما در بیشتر کسب و کارها، رقابتی که تنها بر سر قیمت باشد، یک استراتژی ضعیف و پیش‌پا‌ افتاده است. مشتریان ایجاد استراتژی بازاریابی ما به چه چیزهای دیگری اهمیت می‌دهند؟ کیفیت؟ اعتبار؟ کارآیی؟ ارزش پول؟
  • بهترین راه توزیع و فروش محصولات‌مان چیست؟
  • چگونه می‌توانیم محصولات‌مان را به بهترین نحو رواج دهیم و بشناسانیم؟ گزینه‌های پیش رو می‌تواند شامل تبلیغات، بازاریابی مستقیم، شرکت در نمایشگاه‌های تجاری، روابط عمومی یا بازاریابی اینترنتی باشد.
  • چگونه متوجه شویم، کسب و کار مؤثر و مفیدی داریم؟ بررسی کنید که مشتریان‌تان چطور با کسب و کارتان آشنا شده‌اند. یک سنجش در مقیاس کوچک می‌تواند راهی خوب برای ارزیابی استراتژی بازاریابی بدون صرف هزینه‌های اضافی باشد.

دام‌ها و هشدارها

پیش از اینکه به جستجوی بازارهای جدید بپردازید، به این فکر کنید که چطور می‌توانید از مشتریان کنونی‌تان بیشترین بهره را ببرید، زیرا این شیوه معمولا مقرون به صرفه‌تر و فوری‌تر از پیدا کردن مشتریان جدید است. ببینید آیا می‌توانید به مشتریان فعلی‌تان بیشتر بفروشید، یا اینکه به‌ دنبال راه‌هایی برای حفظ بهتر مشتریان اصلی‌تان باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.