حسابرسی مبتنی بر ریسک
حسابرسی در گذشته به دلیل داشتن یک روند ساده و غیر پیچیده معمولاً با ریسکهای زیادی همراه نبوده است. یکی از دلایلی که امروزه باعث پیچیدگی این امر شده است تعداد بیشماری از بنگاههای اقتصادی است که امروزه در تمامی سطوح مالی در حال فعالیت هستند. روند مالی این دسته از بنگاههای اقتصادی به میزانی پیچیده است که باید در بررسی موارد مالی آنها بیشتر دقت کرد و هر گونه خطا در حسابرسی میتواند منجر به مشکلات بسیار زیادی برای آن بنگاه مالی شود.
شما با مطالعه این مقاله می توانید به پاسخ پرسش های زیر برسید.
حسابرسی مبتنی بر ریسک چیست؟
چه عواملی حسابرسی مبتنی بر ریسک را ایجاد می کنند؟
آیا ریسک در حسابرسی امری طبیعی است؟
حسابرسی مبتنی بر ریسک چه المان هایی دارد؟
آیا حسابرسی مبتنی بر ریسک احتمال اشتباه را کاهش می دهد؟
حسابرسی مبتنی بر ریسک به شکلی از حسابرسی گفته میشود که شخص حسابرس تمامی موارد قابل اتکا به حسابداری را مورد بررسی قرار میدهد. ما در این مقاله سعی داریم به روند حسابرسی مبتنی بر ریسک اشاره کرده و این موضوع را به صورتی کامل مورد بررسی قرار دهیم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
حسابرسی مبتنی بر ریسک و کم کردن احتمال اشتباه در تصمیم گیری؟
هدف اصلی حسابرسی مبتنی بر ریسک کارآمدی بیشتر حسابرسی داخلی است. حسابرسی به طور کلی شکلی از بررسی موارد مالی را تشکیل میدهند که باعث قابل اعتماد بودن روند حسابداری میشود از همین رو حسابرسی مبتنی بر ریسک بیشترین میزان توجه را به روندهای مالی در نظر میگیرد. حسابرسی مبتنی بر ریسک با بررسی کامل روند حسابداری تمامی دادهها و اطلاعات حسابرسی و حسابداری سعی میکند کمترین میزان ریسک را در تصمیم گیریها بررسی کرده و بهترین روند مالی را در برای تصمیم نهایی اتخاذ میکند. در حسابرسی مبتنی بر ریسک، حسابرس بعد از درک درست از روندهای جاری و مالی در حسابرسی یک سیستم سعی بر ارزیابی آن به صورت کاملی میکند. دقت داشته باشید که حسابرسی مبتنی بر ریسک درک مفهوم پوشش ریسک در حقیقت بر فرآیند تصمیمهای پرخطر نظارت داشته و سعی میکند این میزان خطرهای ناشی از تصمیمهای اشتباه را پوشش دهد. حسابرسی مبتنی بر ریسک را میتوان قدرتمند ترین فرآیندی لقب داد که باعث جلوگیری از خطرهای احتمالی در روند تصمیم گیری میشوند.
تعریف اصلی حسابرسی مبتنی بر ریسک
این شکل از حسابرسی باعث میشود در میان تصمیمهای مالی گرفته شده توسط مدیران و حسابرسان کم ریسک ترین و پر خطر ترین تصمیمها مورد بررسی قرار بگیرند و همین امر باعث میشود تصمیمها گرفته شده بهتر ارزیابی شود و کم ریسک ترین آنها به درک مفهوم پوشش ریسک روند کاری اضافه شود. دقت داشته باشید که در بسیاری از پروژههای که مد نظر مدیران است این امکان وجود دارد که با کمی تغییر بتوان ایدۀ اولیه را به کم ریسک ترین حالت ممکن عملی کرد. حسابرسی مبتنی بر ریسک در حقیقت تمامی سعی خود را در ارزیابی میزان ریسک در انجام پروژه انجام داده و باعث میشود کم خطر ترین انتخابها در روند مالی یک شرکت نهایی شوند. اهمیت حسابرسی مبتنی بر ریسک دقیقاً در همین بخش کارایی دارد. این شکل از حسابرسی تمام تلاش خود را در جهت ارزیابی میزان ریسک پروژه انجام میدهد و از همین نظر در بسیاری از پروژههای بزرگ کارایی زیادی دارند. برای بررسی ریسک تحریفات با اهمیت باید به موارد زیر توجه خاصی داشت این موارد عبارت ند از:
- ریسک واحد تجاری ( بررسی اتفاقی که منجر به ضرر و اثرگذاری منفی بر روی اهداف شرکت میشود)
- نحوۀ برخورد مدیران و صاحبان اصلی سرمایه و نوع ریسک
- تعیین حدودی از ریسکها که مدیران مذکور به آنها بی توجه هستند.
اهمیت ریسک در حسابرسی
اگر بخواهیم اهمیت ریسک در حسابرسی را مورد بررسی قرار دهیم باید به یک نکتۀ بسیار مهم توجه کنیم و آن ارائۀ مطالبی است که با در میان گذاشتن آنها روند سود و زیان شرکت دچار تغییر میشود. لازم به ذکر است که تمامی روند حسابرسی در ریسک به میزان قابل ملاحظهای بیشتر مربوط به اطلاعاتی میشود که باعث شکل گیری روند سود یا ضرر مالی یک شرکت یا بنگاه مالی میشوند. به هر میزانی که این بررسی ریسک حسابرسی در میزان صحیح تری مورد ازیابی قرار بگیرد تصمیمات گرفته شده دارای ارزیابی بهتری بوده و با ریسک کمتری انجام میشوند. در این زمینه راهنماییهای بسیار مهمی وجود دارد که از محافل بزرگ بین المللی برگرفته شده است این موارد که در بسیار از مواقع میتواند راهگشا باشد به شرح زیر است:
- در اولین مورد باید شکل حسابرسی به گونه ای انجام شود که میزانی انتظار معقولی را برای بررسی تحریفها در گزارشهای داده شده نشان دهد. بررسی تحریفها در منابع داده شده از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی ریسکهای احتمالی برخوردار است.
- بررسی تمامی اطلاعات با دقت کافی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در موارد مالی گاهی کوچکترین خطاها میتواند بیشترین آسیبها را به دنبال داشته باشد. از این رو دقت کافی حتی در موارد کوچک میتواند در برخی از مواقع بسیار سرنوشت ساز باشد.
- افشای دقیق اطلاعات مالی و ریسک هایی که بر مبنای تحریفهای گزارش داده شده انجام شده است.
رابطۀ اهمیت و ریسک حسابرسی:
یکی از نکتههای بسیار جالب این موضوع رابطۀ عکس ریسک حسابرسی و اهمیت آن است به این معنی که اگر میزان اهمیت در یک موضوع بسیار زیاد باشد به طور معمول باید ریسک آن بسیار کاهش یابد در غیر این صورت این روند دارای یک خطای اساسی است. به طور کلی به هر میزانی که یک موضوع مهم باشد درصد ریسک هم کاهش پیدا میکند. در این دسته از کارها اگر سطح اهمیت کار را بالا ببریم به طور خودکار میزان احتمال اظهار نظر نامناسب از طرف یک حسابرس بسیار کاهش مییابد.
تفاوتهای حسابرسی مبتنی بر ریسک با حسابرسی سنتی در چیست؟
هر دو مورد گفته شده دارای ۲ تفاوت اصلی هستند که به شرح زیر است.
اول: نوع ریسکهایی که مورد ارزیابی قرار میگیرند.
دوم: چگونگی ارزیابی ریسکهای مذکور
دقت داشته باشید که در روشهای سنتی تمامی تمرکز بر روی برنامه ریزی و ریسکهای مربوط به این برنامه ریزیها است. در روشهای سنتی دقت کافی در ارزیابی یکی از مهمترین مواردی است که مورد بررسی قرار میگیرد. در روشهای سنتی حسابرسی، توجه و تمرکز دیگری که بسیار مورد اهمیت است کشف و شناخت تحریفهایی است که در گزارشها ممکن است دیده شود. در چنین روشهایی معمولاً حسابرسان نگرانی بسیار ذاتی در مورد ریسکهایی دارند که به طور کلی منابع مالی یا شرایط کلی سازمان یا شرکت را دچار بحران میکند و در مقابل این دسته از تصمیمگیریها حالتی تدافعی دارند.
حسابرسی مبتنی بر ریسک اما شکلی دیگر از نگاه را به ماجرا و موارد مالی دارد. حسابرسی مبتنی بر ریسک شکلی مدرن و پیشرفته تر از حسابرسی سنتی داشته و جوانب بیشتری را مد نظر قرار میدهد. در شکل سنتی این حسابرسی حسابرسان تنها به مکاشفۀ تحریفها و صداقت گزارشهای داده شده تاکید دارند اما در شکل حسابرسی مبتنی بر ریسک نه تنها موارد گفته شده در تیردست یک حسابرس قرار دارند بلکه تمامی روند کاری و تجاری بنگاه اقتصادی و کسب و کار هم مد نظر گرفته میشود. برای این کار باید ابتدا یک حسابرس تمامی موارد و روند شرکت یا بنگاه اقتصادی را به دقت بررسی کرده و تمامی موارد را با نگاهی مبتنی بر ریسک ارزیابی کند. در این روش حسابرس بررسی میکند که شرکت یا بنگاه اقتصادی با چه ریسکهایی به صورت کوتاه مدت یا بلند مدت رو به رو است. با در نظر گرفتن تمامی موارد گفته شده یک حسابرس میتواند تمامی تصمیمهای که برای آیندۀ یک شرکت گرفته میشود را بررسی کرده و بهترین آنها را انتخاب کند. این ارزیابی شدت ریسکها باعث میشود یک حسابرس به بهترین نحو ممکن بتواند روندهای جاری در کار شرکت را بررسی کرده و از خطرهای احتمالی تا حدود زیاد جلوگیری کند.
محدودیتهای رویکرد سنتی
در روندهای حسابرسی سنتی تنها موارد ذکر شده از طرف شرکت به وسیلۀ حسابرس بررسی شده و تایید میشود این درحالی است که تنها عواملی که بر این روند دخیل هستند تمامی اطلاعاتی است که به وسیلۀ شخص یا شرکت به دست حسابرس رسیده است. در شکل سنتی حسابرسی تمامی موارد گفته شده تنها به سمت تایید و تکذیب موارد داده شده پیش میروند و هیچ میزانی از ریسک تصمیم گری در کارها مد نظر نیست. این شکل از روند حسابرسی به طور کلی شکلی مدوّن و مداوم است که هر ساله در ابتدا و انتهای سال انجام میشود. این در حالی است که حسابرسی مبتنی بر ریسک شکلی گسترده تر از نظارت و بررسی را بر عهده داشته و میتواند در انتخاب گامهای بعدی در روند کار بسیار اثرگذار باشد.
امتیازهای حسابرسی مبتنی بر ریسک
یکی از مهمترین امتیازهای این شکل از حسابرسی تمرکز آن بر روی روند جاری و تصمیمهایی است که برای شرکت یا بنگاه اتخاذ میشود. مهمترین ویژگی حسابرسی مبتنی بر ریسک توجه آن بر روی میزان ریسکی است که در روند کاری باید در نظر داشت.
از مواردی که باید در این زمینه به شدت به آن توجه داشت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) ساختار واحد خاص تجاری چگونه از رقبایش متمایز می شود و حاشیه رقابتی واحد تجاری چیست؟
۲) مسایل عملیاتی روزمره ای که مدیریت کلیدی شرکت با آن مواجه است چیست؟
۳) مدیریت با مسایل و مشکلات عملیاتی چگونه برخورد می کند؟
۴) برای حصول اطمینان از اجرای مفاد قراردادها و قوانین و مقررات چه کنترل های عملیاتی به اجرا درمی آید؟
۵) برای حصول اطمینان از اینکه عملیات گزارشگری و حسابداری سال بدون خطا و تقلب باشد چه کنترل های داخلی مشخصی اجرا می گردد؟
۶) مدیریت چگونه از صحت اطلاعات مالی مورد استفاده در تصمیمات مهم اطمینان یابد؟
۷) کارکنان بی تجربه در چه کارهایی گمارده شده اند؟
بخش پایانی
حسابرسی مبتنی بر ریسک یکی از متداول ترین اشکال حسابرسی دنیای مدرن است. این شکل از حسابرسی به طور معمول تمامی روند جاری شرکت و بنگاه مالی را در نظر میگیرد. دقت داشته باشید که این کار شکلی تکمیل کننده از روند قبلی و سنتی حسابرسی است. یکی از مهم ترین موارد این شکل از حسابرسی بررسی آیندۀ تصمیمهایی است که باید در مورد موارد درک مفهوم پوشش ریسک کاری گرفت.
ارز USDC چیست؟ هر آنچه باید درباره یو اس دی کوین بدانید
برای درک بیشتر سؤال ارز یو اس دی کوین یا USD Coin چیست ؛ نخست باید با مفهوم استیبل کوینها آشنا باشید. استیبل کوین دارایی دیجیتالی است که نوسانات بازار بر قیمت آن بیتأثیر درک مفهوم پوشش ریسک است. یو اس دی کوین با نشان اختصاری USDC ارز دیجیتالی است که بر روی شبکه اتریوم توسعهیافته است و پشتوانه USDC دلار آمریکاست. به این معنی که قیمت یو اس دی کوین هرگز از یک دلار بیشتر یا کمتر نخواهد بود. در ادامه بیشتر با این مسئله که یو اس دی کوین چیست و به نسبت سایر استیبل کوینهای بازار مانند تتر چه مزایا و معایبی دارد؛ آشنا خواهیم شد.
یو اس دی کوین USDC چیست؟
USDC در واقع دلار آمریکا توکنایز شده است. توکنایز سازی دارایی فرایندی است که طی آن یک دارایی با ماهیت فیزیکی و یا غیر فیزیکی در دنیای واقعی به یک دارایی یا توکن دیجیتالی در بلاکچین تبدیل میشود.
ارزش هر یک واحد یو اس دی کوین به اندازه یک اسکناس یکدلاری آمریکا است. USDC بهگونهای طراحیشده است که قیمتی ثابت داشته باشد. همین امر USDC را تبدیل به یک استیبل کوین میکند. پس میتوان انتظار داشت در صورت نوسان، بازه قیمت یو اس دی سی بسیار نزدیک ۱ دلار باشد. معمولاً از داراییهایی مانند دلار یا یورو برای ثبات قیمتی استیبل کوینها استفاده میشود. نکتهای که استیبل کوینها را از دیگر رمزارزها جدا میکند همین ثبات قیمتی آنها است. در مقاله استیبل کوین چیست ؛ میتوانید بیشتر با این نوع از ارزهای دیجیتال آشنا شوید.
در مورد ارز USDC باید توجه داشت که این استیبل کوین توسط دولت ایالت متحده آمریکا ایجاد یا پشتیبانی نمیشود. یو اس دی سی یک پروژه منبع باز است و هر شخصی میتواند کدهای برنامهنویسی آن را مشاهده و در توسعه آن مشارکت کند.
پشتوانه USDC یا یو اس دی کوین به چه شکل است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، پشتوانه USDC دلار آمریکاست و قیمت این ارز دیجیتال با یک دلار برابر است. اما این ارز دیجیتال چگونه قیمت خود را ثابت نگه میدارد؟ ارزهای دیجیتال قیمت ثابت یا همان استیبل کوینها برای نگهداشتن ارزش خود در بازار پرتلاطم ارزهای دیجیتال به پشتوانه یا تکنولوژی و منطقی خاص نیاز دارند. پشتوانه USDC دلار آمریکا یا داراییهای دلاری مانند اوراق بهادار خزانهداری ایالات متحده آمریکا است. داراییهای ذخیره USDC در حسابهای مجزا نزد مؤسسات مالی تحت نظارت ایالات متحده نگهداری میشوند. شرکت حسابداری Grant Thornton بر این حسابهای تفکیک شده نظارت دارد و گزارشهای تأیید ماهانه از این حسابها ارائه میکند؛ اما چطور میتوان همواره نسبت ۱:۱ ارز USDC را با دارایی واقعی این شرکت را برابر و ثابت نگه داشت؟
زمانی که یک کاربر با پول فیات اقدام به خرید USDC میکند و این تراکنش آغاز میشود، این پول سریعاً به اندازه یک دلار سپردهشده و ذخیره میشود. پس از آن یک USDC جدید ضرب یا تولید میشود. همچنین اگر یک واحد USDC در ازای مبادله با ارز فیات به فروش برسد؛ پس از بازگشت پول فیات به حساب بانکی کاربر، توکن USDC نیز در سیستم سوزانده میشود.
یو اس دی سی USDC با چندین بلاکچین سازگار است، از جمله:
یو اس دی کوین USD Coin توسط مرکزی به نام Centre مدیریت میشود. این مرکز کنسرسیومی میان صرافی Coinbase و شرکت Circle است. Circle یک شرکت فناوری مالی است. هدف شرکت Centre اتصال هر شخص، بازرگان و خدمات مالی در سراسر جهان به یکدیگر است. آنها در تلاشاند تا نگرشهای مالی را در گستره جهانی تغییر دهند.
مزایا و معایب ارز USDC
مزایا یو اس دی کوین
- نوسان قیمتی بسیار کم
- بهطور کامل توسط دلار آمریکا یا داراییهای دلاری مانند اوراق بهادار خزانهداری ایالات متحده آمریکا پشتیبانی میشود.
- میتواند به عنوان پوشش ریسک در برابر تورم مورد استفاده قرار گیرد.
معایب یو اس دی کوین
- عدم افزایش قیمت
- ترکیبی از داراییهای ذخیره که بهطور کامل ماهیت آنها برای عموم مشخص نیست.
- عدم مصونیت در مقابل تورم قیمتی دلار آمریکا
کاربردهای USD Coin
USDC بهعنوان یک دارایی دیجیتال که ثبات قیمتی از ویژگیهای آن است، میتواند به روشهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد از جمله:
پوشش ریسک در برابر نوسانات: سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال با در نظر گرفتن و خرید استیبل کوینهایی مانند USDC، میتوانند نوسانات پرتفوی خود را کاهش دهند. وجود ارز USDC در پورتفو در دورههای پر تلاطم بازار میتواند به تثبیت ارزش پرتفوی سرمایهگذاران کمک کند.
قیمتگذاری بر حسب پول فیات: رمزارزهای فهرست شده در صرافیهای ارز دیجیتال را میتوان با استفاده از یک استیبل کوین مانند USDC جفت نمود و بر اساس پول فیات قیمتگذاری کرد.
ثبات قیمت: ثبات قیمت استیبل کوین USDC را قادر میسازد تا مالکیت سهام یا سرمایهگذاریهای یک صندوق سرمایهگذاری را به نمایش درآورد. USDC همچنین میتواند برای نمایش بدهیها مورد استفاده قرار گیرد.
حواله: از USDC میتوان برای ارسال وجوه و حواله به سراسر دنیا بدون نگرانی از نوسانات قیمتی یا حتی نیاز به استفاده از حساب بانکی بهره برد.
سهم داشتن در سرمایهگذاریهای دلاری: سرمایهگذاران غیر آمریکایی که مایلاند دلار آمریکا در سرمایهگذاریهایشان جایی داشته باشد، میتوانند USDC را به سبد سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال خود اضافه کنند.
پوشش در برابر تورم: افرادی که نگران از دست رفتن ارزش پول خود در مقابل دلار آمریکا هستند میتوانند یک استیبل کوین مانند USDC داشته باشند تا از ارزش پول خود محافظت کنند.
سرمایهگذاری جمعی جهانی: استیبل کوینهایی مثل USDC میتوانند راه ورود به سرمایهگذاریهای جهانی باشند.
ارتباط با بلاکچینهای مختلف: از آنجایی که USDC با چندین بلاکچین سازگار است، استفاده از USDC میتواند راهی برای یکپارچهسازی سیستمهای پرداخت و استفاده از برنامههای کاربردی در سراسر بلاکچین باشد.
سخن پایانی؛ آیا USDC برای شما گزینه مناسبی است؟
یو اس دی کوین یک استیبل کوین با وثیقه فیات است، به این معنی که توکنهای USDC با پول فیات مانند دلار آمریکا وثیقه و پشتیبانی شدهاند. پشتیبانیهای دیگری نیز در دنیای استیبل کوینها وجود دارد مثل آنهایی که توسط یک ارز دیجیتال، یک الگوریتم یا با رویکرد ترکیبی وثیقه و پشتیبانی میشوند. اگر مایل به نگهداری پول خود با ارزش دلاری هستید یا میخواهید تا پیش از سقوط بازار، دارایی دیجیتال خود را نقد کنید، یو اس دی کوین گزینه مناسبی برای شماست.
معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس
معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس
معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس: ریسک تعقیبی یا Tail Risk در واقع نوعی از ریسک پرتفوی است.
ریسکهای تعقیبی شامل رویدادهایی میشوند که دارای احتمال رخداد کمی دارند و در دو انتهای یک انحنای توزیع نرمال رخ میدهند (معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس).
درک بهتر ریسک تعقیبی Tail Risk
استراتژی پرتفوی سنتی معمولا این ایده را دنبال میکنند که بازدههای بازار یک توزیع نرمال را دنبال میکنند. با این حال، مفهوم ریسک تعقیبی اعلام میکند که توزیع بازدهها نرمال نیست بلکه انحرافی است و دارای دم ضخیمتری میباشد.
دمهای ضخیم نشان میدهند که یک احتمال هر چند کوچک وجود دارد که سرمایه از سه انحراف معیار عبور میکند (معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس).
توزیعهایی که دارای دم ضخیم هستند برای مثال اغلب در زمان نگاه کردن به بازدههای صندوق پوشش ریسک (Hedge Fund) دیده میشوند.
پوشش در مقابل ریسک تعقیبی Tail Risk
با این که رویدادهای تعقیبی که بر روی پرتفوی تاثیر منفی میگذراند نادر و کمیاب هستند اما ممکن است بازدههای منفی بزرگی برای معاملهگر داشته باشد.
بنابراین، سرمایهگذاران باید در مقابل این رویدادها از سرمایه خود محافظت کرده و پوشش ریسک کنند (معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس).
پوشش در مقابل ریسک تعقیبی به این مربوط میشود که بازدهها را در بلند مدت بهبود ببخشیم اما سرمایهگذاران باید هزینههای کوتاه مدت آن را بر عهده بگیرند.
سرمایهگذاران ممکن است به دنبال تنوع بخشی به پرتفوی باشند تا در مقابل ریسک تعقیبی خود را محافظت کنند (معرفی ریسک تعقیبی Tail Risk هات فارکس).
برای مثال، اگر یک سرمایهگذار یک ETF خریداری کند که شاخص S&P 500 را دنبال میکند ، او میتواند برای پوشش در مقابل ریسک تعقیبی، به خرید ابزار مشتقه در شاخص نوسان بورس اختیار معامله شیکاگو (CBOE) که به طور معکوس با S&P 500 رابطه دارد، بپردازد.
معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟
معاملات مارجین (Margin Trading) روشی برای معامله داراییها با استفاده از سرمایه ارائه شده توسط شخصی ثالث (صرافی) است. در مقایسه با حسابهای معاملات نقدی یا اسپات، حسابهای مارجین به معاملهگران اجازه میدهد تا به مبالغ بیشتری از سرمایه دسترسی داشته باشند و تا بتوانند از آنها به عنوان اهرم برای باز کردن موقعیتهای معاملاتی خود استفاده کنند. اساسا، معاملات مارجین نتایج معاملات را تقویت میکنند تا معاملهگران بتوانند در معاملات موفق خود به سودهای بیشتری دست یابند.
توانایی معاملات مارچین برای تقویت و تشدید نتایج معاملاتی باعث میشود که این شکل از معاملهگری در بازارهای با نوسان کم، به ویژه بازار فارکس، محبوبیت خاصی پیدا کند. با این حال، بسیاری از معاملات مارجین در بازارهای سهام، کالا و ارزهای دیجیتال نیز استفاده میشود. در بازارهای رایج مالی، سرمایه قرض گرفتهشده معمولا توسط یک کارگزار تامین میشود. با این حال، در معاملات ارزهای دیجیتال، این وجوه داراییها توسط معاملهگران دیگر ارائه میشود – Lending and Borrowing – که بر اساس تقاضای بازار دارایی خود را وام داده و از این طریق سود کسب میکنند. البته برخی از صرافیهای ارزهای دیجیتال نیز سرمایههایی برای انجام Margin Trading در اختیار کاربران خود قرار میدهند.
معاملات مارجین چیست؟
از معاملات مارجین میتوان برای باز کردن پوزیشنهای خرید و فروش استفاده کرد. پوزیشن خرید (Long Position) منعکس کننده این فرض است که قیمت دارایی بالا خواهد رفت، در حالی که یک پوزیشن فروش (Short Position) منعکس کننده عکس آن است. در حالی که پوزیشن مارجین باز است، داراییهای معاملهگر به عنوان وثیقه برای سرمایه قرض گرفتهشده عمل میکنند. درک این موضوع برای معامله گران ضروری است. زیرا اکثر کارگزاریها این حق را برای خود محفوظ میدارند که در صورت حرکت بازار بر خلاف پوزیشن آنها (بالاتر یا پایین تر از یک آستانه خاص) این داراییها را مجبور به فروش کنند.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر یک پوزیشن اهرمی لانگ باز کند، زمانی که قیمت به طور قابل توجهی کاهش یابد، مارجین میتواند فراخوانی شود. فراخوانی مارجین زمانی اتفاق میافتد که یک معاملهگر باید وجوه بیشتری را به حساب مارجین خود واریز کند تا به حداقل نیاز معاملاتی مارجین برسد. اگر معاملهگر نتواند این کار را انجام دهد، داراییهای آنها به طور خودکار برای پوشش زیان خود به حساب صرافی واریز میشود که اصطلاحاً لیکوئید شدن (Liquidation) میگویند. به طور معمول، این زمانی اتفاق میافتد که ارزش کل تمام داراییها در یک حساب مارجین، که به عنوان لیکوئیدیشن مارجین نیز شناخته میشود، کمتر از حد نیاز کل آن صرافی یا کارگزار خاص باشد.
معاملات مارجین چگونه انجام میشوند؟
هنگامی که معامله مارجین آغاز میشود، معاملهگر ملزم خواهد بود که درصدی از ارزش کل سفارش را تامین کند. این تریدینگ و سرمایهگذاری اولیه به عنوان مارجین شناخته میشود و ارتباط نزدیکی با مفهوم اهرم یا لوریج دارد. به عبارت دیگر، حسابهای معاملاتی مارجین برای ایجاد معاملات اهرمی استفاده میشوند و اهرم نسبت وجوه قرض گرفته شده به مارجین را توصیف میکند. برای مثال، برای باز کردن یک معامله ۱۰۰٬۰۰۰ دلاری با اهرم ۱۰:۱، یک معامله گر باید ۱۰٬۰۰۰ دلار از سرمایهی خود را سپرده کند.
پلتفرمها و بازارهای مختلف معاملاتی مجموعهای متمایز از قوانین و نرخهای اهرمی را ارائه میدهند. به عنوان مثال، در بازار سهام، ۲:۱ یک نسبت معمولی است، در حالی که قراردادهای فیوچرز اغلب با اهرم ۱۵:۱ معامله میشوند. در رابطه با کارگزاریهای فارکس، معاملات مارجین اغلب با نسبت ۵۰:۱ اهرمی میشوند. اما در برخی موارد از ۱۰۰:۱ و ۲۰۰:۱ نیز استفاده میشود. وقتی صحبت از بازارهای ارزهای دیجیتال به میان میآید، نسبتها معمولاً از ۲:۱ تا ۱۰۰:۱ متغیر است. جامعه معاملهگران بازار ارزهای دیجیتال اغلب از اصطلاحات “x” (۲x، ۵x، ۱۰x، ۵۰x و غیره) در باز کردن موقعیتهای معاملاتی در معاملات مارجین خود استفاده میکند.
مزایا و معایب معاملات مارجین
بارزترین مزیت Margin Trading این است که به دلیل ارزش نسبی بیشتر پوزیشنهای معاملاتی میتواند منجر به سود بیشتر شود. به غیر از آن، معاملات مارجین میتوانند برای تنوع مفید باشد، زیرا معاملهگران میتوانند چندین پوزیشن را با مقادیر نسبتاً کمی از سرمایه باز کنند. در نهایت، داشتن یک حساب مارجین ممکن است باز کردن سریع موقعیتها را برای معاملهگران آسانتر کند، بدون اینکه مجبور باشند مبالغ زیادی را به حساب خود منتقل کنند.
علیرغم تمام مزایا، معاملات مارجین دارای مشکلِ آشکار افزایش زیان است. این نوع معاملات به همان صورتی که میتواند سود را افزایش دهد، زیان را نیز میتواند افزایش دهد. برخلاف معاملات معمولی اسپات، معاملات مارجین احتمال زیانهایی را دارا است که بیش از سرمایهگذاری اولیه معاملهگر است و به این ترتیب، یک روش معاملاتی با ریسک بالا در نظر گرفته میشود.
بسته به میزان اهرمی که در یک معامله وجود دارد، حتی یک کاهش کوچک در قیمت بازار ممکن است زیان قابل توجهی را برای معاملهگران درک مفهوم پوشش ریسک به همراه داشته باشد. به همین دلیل، مهم است که سرمایهگذارانی که تصمیم به استفاده از Margin Trading دارند، از استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب و استفاده از ابزارهای کاهش ریسک، مانند سفارشهای استاپ-لیمیت (stop-limit) استفاده کنند.
معاملات مارجین در بازارهای ارزهای دیجیتال
معامله با مارجین ذاتا ریسک بیشتری نسبت به معاملات معمولی دارد، اما وقتی صحبت از ارزهای دیجیتال به میان میآید، ریسکها حتی بیشتر هم میشود. با توجه به سطوح بالای نوسانات که در این بازارها وجود دارد، معاملهگران مارجین ارزهای دیجیتال باید مراقب باشند. در حالی که استراتژیهای پوشش ریسک و مدیریت ریسک ممکن است مفید باشند، معاملات مارجین مطمئنا برای مبتدیان مناسب نیست.
توانایی تجزیه و تحلیل نمودارها، شناسایی روندها، و تعیین نقاط ورود و خروج، خطرات مربوط به Margin Trading را از بین نمیبرد اما ممکن است به پیش بینی بهتر ریسکها و ترید کردن موثرتر کمک کند. بنابراین، قبل از معاملات ارزهای دیجیتال خود، به کاربران توصیه میشود ابتدا درک دقیقی از تحلیل تکنیکال داشته باشند و تجربه گستردهای در معاملات اسپات کسب کنند.
تامینات سرمایه
برای سرمایه گذارانی که تحمل ریسک را ندارند تا خودشان در معاملات مارجین شرکت کنند، راه دیگری برای کسب سود از روشهای معاملات اهرمی وجود دارد. برخی از پلتفرمهای معاملاتی و صرافیهای رمزنگاری ویژگیای به نام تامین مالی مارجین را ارائه میکنند که در آن کاربران میتوانند پول خود را برای تامین مالی معاملات حاشیه سایر کاربران متعهد کنند. معمولاً این فرآیند از شرایط خاصی پیروی میکند و نرخهای بهره پویا را به همراه دارد. اگر تریدری شرایط را بپذیرد و پیشنهاد را قبول کند، تأمینکننده وجوه حق بازپرداخت وام را با سود توافق شده دارد.
اگرچه مکانیسمها ممکن است از صرافیای به صرافی دیگر متفاوت باشد، خطرات تامین وجوه مارجین نسبتا کم است. زیرا میتوان پوزیشنهایی اهرمی را به اجبار بست تا از زیانهای بیش از حد جلوگیری شود. با این حال، تامین مالی مارجین از کاربران میخواهد که وجوه خود را در کیف پول صرافی نگه دارند. بنابراین، مهم است که خطرات مربوطه را در نظر بگیریم و درک کنیم که این ویژگی خاصی که برای سرمایه گذاری خود انتخاب کردیم چگونه کار میکند.
کلام آخر
مطمئنا مارجین تریدینگ ابزار مفیدی برای کسانی است که به دنبال افزایش سود معاملات موفق خود هستند. اگر از این ویژگی به درستی استفاده شود، معاملات اهرمی ارائه شده توسط حسابهای مارجین میتواند به سودآوری و تنوع پرتفوی شما کمک کند. همانطور که گفته شد، با این حال، این روش معامله میتواند زیان را نیز افزایش دهد و ریسکهای بسیار بالاتری را در بر بگیرد.
بنابراین، فقط باید توسط معاملهگران ماهر استفاده شود. از آنجایی که این مسئله به ارزهای دیجیتال مربوط میشود، به دلیل سطوح بالای نوسانات بازار، باید با دقت بیشتری به Margin Trading پرداخت. نظر شما در مورد معاملات مارجین چیست؟ به نظر شما چگونه میتوان بهترین بهره برداری را از این ویژگی صرافیها کرد؟ سوالات و دیدگاههای خودتان را با ما درمیان بگذارید.
مالی اسلامی میانه (نظریه و عمل)
هدف اصلی این کتاب، درک بهتر ماهیت مالی اسلامی و مباحث مرتبط با آن میباشد.
به بیان دیگر، یکی از بهترین روشها که برای تحقق این هدف به ندرت مورد استفاده قرار گرفته است، بررسی مباحث مالی اسلامی از نقطهنظر تحلیلی میباشد. علاوه بر ادبیات غنی توصیفی و آموزنده مربوط به موضوعات مختلف، نیاز به کتابی که تجزیه و تحلیل مباحث مالی را به همراه مسائل اخلاقی در زمینه مالی اسلامی تجمیع نموده و در کنار هم بیاورد، ضرورت داشت.
فصل نخست این کتاب، نوعی تحلیلی معرفتشناختی از مالی متعارف و مالی اسلامی است.
هدف این فصل، پرداختن به موضوع «شکست بازار»است ـ جایی که تقاضا برای محصولات منطبق بر شریعت، از طریق خدمات مالی متعارف برآورده نمیگردد.
در فصل دوم، نوعی بسط طبیعی از تحلیلهای معرفتشناختی ارائه شده است که با توجه به بنیان مالی اسلامی و بر اساس فضیلتهای اسلامی در نظامهای اخلاقی متکی بر رویای اقتصاد رقابتی آدام اسمیت، شکل گرفته است.
فصل ۳ در مقابل، از نقطهنظر فنی، چالشیتر است و بر تجزیه و تحلیل امور مالی، با تمرکز بر نظریه بهره، مفهوم ارزش زمانی، نظریه مطلوبیت، مصرف بهینه و گزینههای سرمایهگذاری و همچنین کارایی بازار متمرکز شده است.
فصل ۴، بر اساس دانش و درک حاصل از فصل پیش، در خصوص رفتار فعالان اقتصادی در یک اقتصاد رقابتی بر اساس قوانین حداکثر نمودن مطلوبیت، ساختاردهی شده است.
مطالب فصل ۵، بر مبنای تجزیه و تحلیل مباحث مالی ارائه شده در فصل ۳ پایهگذاری شده است.
فصل ۶، مسئله پوشش ریسک، قلمرو مهندسی مالی و مشتقات در مالی اسلامی را مدنظر قرار میدهد.
فصل ۷، فراهمکننده تحلیلی از روشهای تأمین مالی بر اساس تسهیم ریسک و مفاهیم ضمنی آن برای انتقال مالکیت است.
فصل ۸، شامل آخرین فصل در بخش تحلیلی این کتاب میباشد و به مباحثی نظیر تبدیل داراییها به اوراق بهادار و تأمین مالی ساختاریافته میپردازد و با شرح انتقال ریسک اعتباری خارج از ترازنامه از طریق سوآپهای نکول اعتباری، آغاز میشود که به بانکها این امکان را میدهد تا از مواجه شدن با سختگیریهای مقرراتی در خصوص نسبت کفایت سرمایه و افزایش نقدینگی اجتناب نمایند.
فصل ۹، شامل بررسی مسائل مرتبط با ثبات مالی است.
تأکید این فصل، نخست، بر موافق چرخه تجاری بودن نظام مالی است که منعکسکننده شکوفایی آن از طریق تشدید تکانهها به اقتصاد واقعی و تشدید نوسانات چرخه تجاری است.
در فصل ۱۰، مقررات مالی در پرتو مباحث فصل ۹ پیرامون ویژگیهای نظام مالی متعارف و اسلامی بررسی شده است.
بخشهای تحلیلی این کتاب، از جنبه فنی، نیازمند توجه و دقت نظر لازم میباشد؛ لیکن، خوانندگانی که آماده پذیرش استنباطهای اقتصادی این نتایج هستند، میتوانند از بخشهای مذکور، صرفنظر نمایند. تجزیه و تحلیل، به هیچوجه جایگزین مباحث روشنگرانه پیرامون موضوعات اقتصادی و مالی نبوده؛ لیکن، در جایگاه ابزاری شایسته، قادر است شفافیت مناسبی را در موضوعات مذکور پدید آورد.
دیدگاه شما