امواج الیوت مقدماتی به زبان ساده
رالف نلسون الیوت نظریهی امواج الیوت را در سال ۱۹۳۰ توسعه داد. الیوت معتقد بود بازارهای سهام چنین شناخته شدهاند که رفتاری تصادفی و بینظم دارند اما در واقع، در الگوهای تکرارشوندهای معامله میشوند. در این درس از مجموعه دروس تحلیل تکنیکال کارگزاری آیتیبی، به پیشینهی امواج الیوت نگاه نزدیکتری میاندازیم و متوجه میشویم که چه کاربردی در معاملات بازارهای مالی دارد.
امواج الیوت
الیوت اظهار داشت که روند قیمت در بازارهای مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران است. وی دریافت که نوسانات روانشناسی جمعی در بازارهای مالی، همیشه در همان الگوهای تکرارشوندهی فرکتال یا «امواج» ظاهر میشوند. نظریهی الیوت تا حدود زیادی به نظریهی داو شباهت داشته چرا که هر دو میگویند قیمت بازار سهام در امواج حرکت میکند.
از آنجایی که الیوت بود که توانست رفتار فرکتال بازار را کشف کند، خودش نیز توانست با تحلیل آنها به جزئیات بیشتری برسد. فرکتالها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر همواره خود را تکرار میکنند. الیوت کشف کرد که الگوهای قیمت بازار سهام با همین روش ساختار یافتهاند. وی سپس شروع به بررسی اینکه چگونه میتوان از این الگوهای تکرارشونده به عنوان شاخص پیشبینی حرکتهای آتی قیمت استفاده کرد.
پیشبینی بازار با استفاده از الگوهای الیوت
الیوت توانست براساس ویژگیهای قابل اعتمادی که در الگوی امواج یافته بود، حرکتهای آتی بازار سهام را جزء به جرء پیشبینی کند. یک موج تکانهای که درست هم راستا با روند اصلی در حرکت است، همیشه در الگوی خود پنج موج را نشان میدهد. یک موج اصلاحی درست در خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند. در مقیاس کوچکتر، درون هر یک از امواج تکانهای، میتوان پنحج موج دیگر یافت.
این الگوی بعدی خودش را در مقیاسهای تا بینهایت کوچکتر تکرار میکند. الیوت در دههی ۱۹۳۰ از ساختار فرکتال بازارهای مالی پرده برداشت اما چند دهه طول کشید تا دانشمندان بتوانند آنها را شناسایی کنند و با ریاضی نشان دهند. در بازارهای مالی، میدانیم چیزی که بالا میرود محبوبیت تئوری موج الیوت محبوبیت تئوری موج الیوت باید پایین بیاید. زیرا حرکت قیمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف تعقیب میشود. پرایس اکشن به دو جزء روند و اصلاحات تقسیم میشود. روند حرکت اصلی قیمت را نشان میدهد و اصلاحات برخلاف روند حرکت میکنند.
تفسیر نظریه
تئوری الیوت به شرح زیر تفسیر میشود:
- پنج موج هم جهت با روند اصلی حرکت میکنند و سه موج اصلاحی آنها را تعقیب میکند. در مجموع یک حرکت پنج به سه. این حرکت پنج به سه، سپس به دو زیرمجموعهی حرکت موج بالاتر بعدی تبدیل میشود.
- الگویی که حرکت پنج به سه از آن تبعیت میکند، مداوم است اما مدتزمان هر موج میتواند متفاوت باشد.
بیایید به نمودار زیر که از هشت موج ساخته شده نگاه کنیم. پنج موج به سمت بالا و پنج موج به سمت پایین که با ۱-2-3-4-5 و A و B و C مشخص شده است.
امواج ۱ و ۲ و ۳و ۴ و ۵ تکانه و امواج A و B و C تکانه اصلاحات ایجاد میکنند. تکانهی پنج موجی موج یک را در بیشترین درجهی بعدی ایجاد میکند و اصلاح سه موجی موج دو را در بیشترین درجهی بعدی شکل میدهد. موج اصلاحی در حالت نرمال سه حرکت قیمت مجزا دارد؛ دو تا در جهت اصلاح اصلی، در اینجا A و C و یکی در جهت مخالف، در اینجا B. امواج ۲ و ۴ در تصویر بالا اصلاح هستند. این امواج به طور معمول دارای ساختار زیر هستند:
توجه کنید که در این عکس، امواج A و C در جهت روند اصلی و با یک درجهی بزرگتر در حرکت هستند و بنابراین، تکانهای و متشکل از پنج موج هستند. موج B در مقابل، متضاد روند است، اصلاح ایجاد میکند و متشکل است از سه موج. یک موج تکانهای که با یک موج اصلاحی تعقیب میشود، درجهای از موج الیوت را تشکیل میدهد که متشکل است از روندها و ضدروندها. همانطور که در الگوهای موجود در تصاویر بالا دیدید، امواج پنجگانه همیشه به سمت بالا و امواج سهگانه همیشه به سمت پایین حرکت نمیکنند. هنگامی که روند درجهی بزرگتر رو به پایین است، امواج پنجگانه هم به دنبالش میروند.
درجه امواج الیوت
الیوت نه درجه موج کشف کرد. نام آنها را در ادامه و از بزرگ به کوچک میآوریم:
از آنجایی که امواج الیوت پدیدههای فرکتال هستند موجها از لحاظ نظری تا بینهایت بزرگتر و تا بینهایت کوچکتر ادامه مییابند. برای اینکه در معاملات روزانهی خود از این تئوری استفاده کنید، باید یک موج تکانهای بهسمت بالا پیدا کنید. پوزیشن بلند باز کنید و سپس بفروشید یا زمانی که الگو کامل و معکوس قریبالوقوع شد، پوزیشن کوتاه باز کنید.
محبوبیت نظریه
در دههی ۷۰ میلادی، اصول امواج الیوت از طریق تلاشهای اِی.جِی فراست و رابرت پرشتر محبوبیت پیدا کرد. آنها در کتاب افسانهای خود «اصول امواج الیوت: کلید رفتار بازار»، بازاری صعودی دههی ۸۰ را پیشبینی کردند. پرشتر در روزهای پیش از وقوع سقوط ۱۹۸۷، فروش را توصیه میکرد.
جمع بندی
متخصصان امواج الیوت تأکید دارند با اینکه بازار ماهیتی فرکتال دارد، باز هم به سادگی قابل پیشبینی نیست. دانشمندان معتقدند درخت هم ساختاری فرکتال دارد اما هیچکس نمیتواند مسیر هر شاخهی درخت را پیشبینی کند. از لحاظ کاربرد عملی، اصول امواج الیوت نیز مانند سایر روشهای تحلیل بازارهای مالی، طرفداران و مخالفان خودش را دارد. یکی از نقاط ضعف امواج الیوت این است که کاربران آن همیشه به جای اینکه نواقص نظریه را برطرف کنند، خوانش خود را از نمودار مقصر میدانند. به جز آن، تفسیر باز این امواج نمیتواند بگوید که هر موج دقیقاً چقدر طول میکشد. با این حال، اغلب کاربران امواج الیوت با اشتیاق از آن دفاع میکنند.
کاربرد امواج الیوت در فارکس
شاید تصور میکنید که بازار فارکس به دلیل نوسانات بالا بازار ترسناکی است اما کارگزاری آیتیبی به شما کمک میکند که حتی در چنین شرایطی به سادگی معامله کنید. منابع آموزشی جامعی که برای شما عزیزان گردآوری کردهایم، پشتیبانی ۲۴ ساعته و کوچینگ معاملاتی رایگان، به شما کمک میکنند که روزانه تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید. همین امروز یک حساب دمو باز کنید تا کارشناسان معاملاتی ما با شما تماس گرفته و در ادامهی مسیر به شما آموزش و مشاوره بدهند.
با نظریه امواج الیوت آشنا شوید
نظریه امواج الیوت یکی از مهمترین روشهای تحلیل بازار است. با استفاده از این نظریه میتوان به بررسی پشتپرده حرکات بازار پرداخت و رفتار قیمت را تجزیه و تحلیل کرد. مبنای این روش آن است که بازار، با همان الگوهایی که در یک بازه زمانی طولانیتر (درجه بالاتر) رفتار میکند، در بازههای زمانی کوچکتر (درجه پایینتر) نیز رفتار میکند. این الگوها سرنخهایی درباره اتفاقات آینده بازار به معاملهگران میدهند. طبق این تئوری، مهم نیست چه بازه زمانی را تجزیه و تحلیل میکنید؛ حرکات بازار از الگوهای مشابهی پیروی میکنند. نظریه امواج الیوت در دهه 1930 توسط رالف الیوت مطرح شد و در دهه 1970 توسط روبرت پرستر محبوبیت پیدا کرد. بر اساس نظریه امواج الیوت رفتار افراد، الگوها و روندهایی که در بازار میبینیم را شکل میدهد. مبنای شکلگیری این الگوها، روانشناسی جمعی افرادی است که در بازار مشارکت دارند. این الگوها نه تنها در بازار، که در هر زمینهای که بحث تصمیمگیری انسان مطرح است، ظاهر میشوند. به عنوان مثال ممکن است قیمت مسکن، روند مد و یا تعداد افرادی که تصمیم میگیرند هر روز از مترو استفاده کنند، از این نظریه تبعیت کند.
امواج
الیوت معتقد بود روند کلی قیمتها در بازار سرمایه، ناشی از خصوصیات روانشناختی اغلب سرمایهگذاران است. او متوجه شد که نوسانات مربوط به ویژگیهای روانشناسی بخش عمده سرمایهگذاران، به همان شکل در بازار سرمایه و به صورت موج ظاهر میشود. نظریه امواج الیوت تا حدودی به نظریه داو شباهت دارد. در هر دو نظریه قیمت سهام به شکل موجی حرکت میکند. با این حال الیوت توانست ماهیت فراکتالی بازارها را نیز تشخیص دهد و جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. او توانست از این الگوهای تکراری به عنوان شاخصهای پیشبینیکننده بازار استفاده کند.
پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی
الیوت بر اساس ویژگیهای قابلاعتماد و اثبات شده الگوهای موجی، پیشبینیهای دقیقی را در بازار بورس انجام داده است. در نظریه امواج الیوت ، موج ایمپالسیو یا پیش رو که همسو با روند اصلی حرکت میکند، همیشه 5 موج را در الگوی خود نشان میدهد. از طرف دیگر، امواج اصلاحی برخلاف جهت روند اصلی بازار عمل میکنند. الیوت در دهه 1930 از این ساختار فراکتال بازارهای مالی پرده برداشت. چند دهه بعد از او، دانشمندان توانستند فراکتالها را تشخیص داده و آنها را به صورت ریاضی نشان دهند. منظور از فراکتال، ساختارهای ریاضی هستند که تا بینهایت و در مقیاسهای کوچک تکرار میشوند. ما میدانیم که در بازارهای مالی، هر چیزی که بالا رود، باید یک زمانی پایین بیاید. زیرا حرکت قیمت به بالا یا پایین، همیشه با یک حرکت متضاد دنبال میشود. حرکت قیمت به دو بخش روند و اصلاحات تقسیم میشود. روندها جهت اصلی قیمت را نشان میدهند، در حالی که اصلاحات برخلاف جهت روند حرکت میکنند.
تفسیر نظریه امواج الیوت
بر اساس نظریه امواج الیوت اگر قیمت روند صعودی داشته باشد، این حرکت به صورت سه گام اصلی انجام میشود. پله سوم مهمترین و بزرگترین پله است که بیشتر حجم معاملات در این بخش انجام میشود. بیشترین ظرفیت سودآوری نیز در این پله وجود دارد.
به بیان سادهتر، روند اصلی بازار از پنج موج اصلی تشکیل شده است. امواج 1، 3 و 5 همسو با روند اصلی بازار، و امواج 2 و 4 برخلاف آن میباشند. موج سوم مهمترین موج در نظریه امواج الیوت است. مهمترین دغدغه افرادی که از نظریه امواج الیوت برای تحلیل تکنیکال بازار سرمایه استفاده میکنند، تشخیص به موقع موج سوم است.
امواج ایمپالسیو
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، سه مورد از زیرموجها (1، 3 و 5) به سمت بالا و دو موج (2 و 4) به سمت پایین حرکت میکنند. به امواج 1 و 3 و 5 ایمپالسیو گفته میشود که در جهت روند بازار و یک درجه بزرگتر از آن حرکت میکنند. امواج 2 و 4 نیز موجهای اصلاحی هستند که درخلاف جهت روند بازار حرکت میکنند. با توجه به اینکه موج ایمپالسیو تمایل دارد درجهت روند اصلی حرکت کند، تفسیر آن سادهتر است. سه قانون برای تشکیل موج، در نظریه امواج الیوت وجود دارد که باید در نظر گرفته شود:
- موج 2 همیشه کمتر از 100% موج یک را محبوبیت تئوری موج الیوت برگشت میدهد.
- موج 4 همیشه کمتر از 100% موج 3 را اصلاح میکند.
- موج 3 همیشه از انتهای موج یک فراتر رفته و هیچ وقت به عنوان کوتاهترین موج دیده نمیشود.
اگر زیرموجهای ایمپالسیو، هر کدام 5 موج، و زیرموجهای اصلاحی هر کدام سه موج داشته باشند. موج بزرگ اصلی به شکل نمودار زیر به نظر میرسد. در این حالت، زیرموجهای ایمپالسیو هر کدام 5 موج دارند که درجهت روند بازار، یک درجه بزرگتر شدهاند. به این نوع الگو، ساختار 5-3-5-3-5 گفته میشود.
امواج اصلاحی
به طور کلی، موج اصلاحی همانطور که در نمودار بالا میبینید، به عنوان یک ساختار سه موجی به تصویر کشیده میشود. زیرموجهای ساختار سه موجی اصلاحی به صورت A، B و C نامگذاری میشود. این نامگذاری ممکن است تا حدودی گمراهکننده محبوبیت تئوری موج الیوت باشد، زیرا همه امواج اصلاحی دقیقاً از این ساختار سه موجی تبعیت نمیکنند. اگر به ساختار این موج نگاه کنید، متوجه میشوید که موج A و C هر دو یک درجه بالاتر از روند کلی بازار هستند (منظور از روند بازار در اینجا، روند بازار درجهت اصلاح قیمت است). به همین دلیل (درمورد این مثال کلی) آنها را به عنوان امواج ایمپالسیو در نظر میگیریم که هر کدام پنج موج دارند. موج B درخلاف جهت روند اصلاحی بزرگتر حرکت میکند، بنابراین به صورت سه موجی نشان داده میشود. این الگو به عنوان ساختار 5-3-5 نامگذاری میشود.
چرخه کامل نظریه امواج الیوت
ساختار کلی چرخه کامل نظریه امواج الیوت از ترکیب یک موج ایمپالسیو و یک موج اصلاحی تشکیل شده است. این الگو به عنوان یک ساختار هشت موجی نشان داده میشود. پنج موج درجهت روند اصلی بازار و به دنبال آن سه موج اصلاحی در جهت روند اصلاح بازار انجام میشود.
نمودار بالا توالی هشت موج را نشان میدهد. با دقت در این نمودار متوجه میشوید که حرکت قیمت از ابتدا تا انتها، بالاتر از قیمت آغاز شده به پایان میرسد (یعنی افزایش قیمت). بازارها به طور مداوم در حال نوسان هستند و طی روند تکامل خود، به صورت صعودی و نزولی حرکت میکنند. الیوت متوجه شد بازار بارها و بارها ساختار 5-3 را تکرار میکند. این پایه و اساس نظریه امواج الیوت او بود و ساختار چرخه کامل امواج الیوت را توضیح میدهد. پس از یکبار پایان چرخه، این روند دوباره شروع میشود. پیشبینی میشود پس از پایان امواج اصلاحی، بازار یکبار دیگر پنج موج ایمپالسیو را تکرار کند. البته این بدان معنا نیست که لزوماً پنج موج رو به بالا و سه موج رو به پایین باشند. در روند نزولی، الگو به سمت پایین حرکت کرده و اصلاح میشود. یعنی پنج موج نزولی و سه موج رو به بالا وجود خواهد داشت.
نمودار بالا این ساختار هشت موج را در یک بازار رو به کاهش نشان میدهد. همانطور که میبینید نقطه پایان آن پایینتر از جایی است که شروع شده است. اگر این الگو را در نمودار دیدید، بسته به روند کلی نمودار، ممکن است انتظار ایجاد پنج موج رو به پایین دیگر را داشته باشید. البته فراموش نکنید که این فقط یک موج ساده ایمپالسیو و اصلاحی است. همه بازارها پیشرفت کرده و اصلاح میشوند. نظریه امواج الیوت انواع خاصی از الگوها را معرفی میکنند که در بازار به طور مداوم تکرار میشوند. در شکل زیر چرخه کامل نظریه امواج الیوت نشان داده شده است. در نظریه امواج الیوت حرکت صعودی قیمت از نقطه A تا B در قالب 5 موج متوالی انجام میشود که موجهای 1 و 3و 5 همسو با روند هستند و موجهای 2 و 4 از نوع اصلاحی و برخلاف روند عمل میکنند. با رسیدن به نقطه B، نمودار وارد فاز نزولی و اصلاحی میشود. بخش اصلاحی نیز از 3 موج اصلاحی تشکیل شده است. این توالی یک چرخه کامل الیوت را نشان میدهد که بارها و بارها به دنبال هم تکرار میشوند.
روندهای نزولی نیز به همین صورت است. با این تفاوت که 5 موج اصلی به سمت کاهش قیمت میروند و سپس سه موج اصلاحی حالت صعودی پیدا میکنند.
طبیعت فراکتال
با توجه به نمونههای ذکر شده، میبینیم که امواج الیوت ساختار تو در تو و متداخلی دارند. به طوری که هریک از امواج به نوبه خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر امواج الیوت است. به عبارت دیگر هر چرخه خودش بخشی از یک چرخه بزرگتر است و چرخه بزرگتر نیز بخشی از یک چرخه بزرگتر از خود محبوبیت تئوری موج الیوت است و این روند تا بینهایت ادامه دارد. به این ساختار متداخل که هر موج در حکم ریز موجی از امواج بالاتر است، ساختار فراکتالی امواج الیوت میگویند.
کلام آخر
معاملهگرانی که از نظریه امواج الیوت در تحلیل تکنیکال خود استفاده میکنند معتقدند پیشبینی بازار به این سادگی نیز نیست. دانشمندان، بازار سرمایه را به یک درخت تشبیه کردهاند، اما مفهوم این تشبیه آن نیست که هر کسی بتواند به سادگی مسیر هر شاخه را پیشبینی کند. از نظر عملی، به کار گرفتن نظریه امواج الیوت نیز مانند سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیاز به آموزش و مهارت دارد. اگر تصمیم به آموزش امواج الیوت گرفتهاید، آکادمی دکتر ژند بسته آموزش امواج الیوت به زبان ساده را تهیه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است. در پکیج آموزش امواج الیوت به طور کامل با امواج الیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال آشنا خواهید شد. برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این بسته آموزشی اینجا کلیک کنید.
نظریه موج الیوت در بازار سرمایه چیست؟
ویکی تماس _ موج الیوت به یک نظریه یا اصل اشاره دارد که سرمایه گذاران و معامله گران ممکن است در تحلیل تکنیکال اتخاذ کنند. این اصل مبتنی بر این ایده است که بازارهای مالی بدون توجه به بازه زمانی از الگوهای خاصی پیروی می کنند.
نظریه موج الیوت چیست؟
اساساً، نظریه موج الیوت (EWT) پیشنهاد میکند که حرکات بازار از یک توالی طبیعی چرخههای روانشناسی جمعیت پیروی کند وی در ادامه می گوید الگوها بر اساس احساسات فعلی بازار ایجاد می شوند که به طور متناوب بین نزولی و صعودی تغییر می کند.
اصل موج الیوت (EWT) در دهه 30 توسط رالف نلسون الیوت حسابدار و نویسنده آمریکایی ایجاد شد با این حال، این نظریه تنها در دهه 70 به لطف تلاش های رابرت آر. پرچتر و ای. جی. فراست محبوبیت پیدا کرد.
در ابتدا، موج الیوت (EWT) را اصل موج نامیدند که توصیفی از رفتار انسان است ایجاد الیوت بر اساس مطالعه گسترده او از داده های بازار و تمرکز بر بازارهای سهام بود تحقیقات سیستماتیک او شامل حداقل اطلاعات 75 سال بود.
موج الیوت (EWT) به عنوان یک ابزار تحلیل تکنیکال در حال حاضر در تلاش برای شناسایی چرخه ها و روندهای بازار استفاده می شود و می تواند در طیف وسیعی از بازارهای مالی اعمال شود با این حال، موج الیوت (EWT) یک شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست در عوض، الیوت نظریه ای است که ممکن است به پیش بینی رفتار بازار کمک کند همانطور که پرچتر در کتاب خود می گوید:
اصل موج در درجه اول یک ابزار پیش بینی نیست. شرح مفصلی از نحوه رفتار بازارها است
الگوی اصلی موج الیوت (EWT)
به طور معمول، الگوی اصلی موج الیوت (EWT) با یک الگوی هشت موجی قابل شناسایی است که شامل پنج موج حرکتی (که به نفع روند اصلی حرکت می کند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف حرکت می کنند) است.
بنابراین، یک چرخه کامل موج الیوت (EWT) در یک بازار صعودی به شکل زیر است:
الگوی اصلی موج الیوت
توجه داشته باشید که در مثال اول، ما پنج موج حرکتی داریم: سه موج در حرکت رو به بالا که با اعداد (1، 3، و 5) نشان داده شده اند به علاوه دو در حرکت رو به پایین که با حروف (A و C) مشخص شده اند به بیان ساده، هر حرکتی که مطابق با روند اصلی باشد، ممکن است یک موج حرکتی در نظر گرفته شود این بدان معنی است که 2، 4، و B سه موج اصلاحی هستند.
اما به گفته الیوت، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت هندسه فراکتال ایجاد می کنند. بنابراین، اگر به بازههای زمانی طولانیتر بزرگنمایی کنیم، حرکت از 1 تا 5 را میتوان یک موج حرکتی واحد (i) در نظر گرفت، در حالی که حرکت A-B-C ممکن است یک موج اصلاحی واحد (ii) را نشان دهد.
ماهیت موج الیوت هندسه فراکتال
همچنین، اگر روی تایم فریمهای پایینتر زوم کنیم، یک موج حرکتی (مانند 3) را میتوان به پنج موج کوچکتر تقسیم کرد، همانطور که در بخش بعدی نشان داده شده است.
در مقابل، یک چرخه موج الیوت در یک بازار نزولی به شکل زیر است:
چرخه موج الیوت در یک بازار نزولی
امواج محرک در نظریه موج الیوت (EWT)
همانطور که توسط پرچتر تعریف شده است، امواج حرکتی همیشه در همان جهت حرکت البته در ابعاد بزرگتر حرکت می کنند.
همانطور که قبلاً دیدیم، الیوت دو نوع توسعه موج را توصیف کرد: امواج حرکتی و اصلاحی مثال قبلی شامل پنج موج حرکتی و سه موج اصلاحی بود اما، اگر روی یک موج محرک بزرگنمایی کنیم، از یک ساختار پنج موجی کوچکتر تشکیل خواهد شد الیوت آن را الگوی پنج موجی نامید و سه قانون برای تشریح شکل گیری آن ایجاد کرد:
موج 2 نمی تواند بیش از 100٪ از حرکت موج 1 قبلی را بازیابی کند.
موج 4 نمی تواند بیش از 100٪ از حرکت موج 3 قبلی را بازیابی کند.
در میان امواج 1، 3 و 5، موج 3 نمی تواند کوتاه ترین باشد و اغلب طولانی ترین است. همچنین، موج 3 همیشه از انتهای موج 1 عبور می کند.
امواج محرک در نظریه موج الیوت
امواج اصلاحی در نظریه موج الیوت (EWT)
برخلاف امواج حرکتی، امواج اصلاحی معمولاً از یک ساختار سه موجی ساخته می شوند. آنها اغلب توسط یک موج اصلاحی کوچکتر که بین دو موج حرکتی کوچکتر رخ می دهد تشکیل می شوند. این سه موج اغلب A، B و C نامیده می شوند.
در مقایسه با امواج حرکتی، امواج اصلاحی کوچکتر هستند زیرا برخلاف روند بزرگتر حرکت می کنند. در برخی موارد، چنین مبارزه ضد روندی همچنین میتواند تشخیص امواج اصلاحی را بسیار سختتر کند، زیرا طول و پیچیدگی آنها بهطور قابلتوجهی متفاوت است.
به گفته پرچتر، مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشت این است که آنها هرگز از پنج موج ساخته نمی شوند.
امواج اصلاحی در نظریه موج الیوت
آیا نظریه موج الیوت (EWT) درست کار می کند؟
بحث در مورد کارایی امواج الیوت وجود دارد. برخی می گویند که میزان موفقیت اصل موج الیوت به شدت به توانایی معامله گران برای تقسیم دقیق حرکات بازار به روندها و اصلاحات بستگی دارد.
در عمل، امواج ممکن است به چندین روش کشیده شوند، بدون اینکه الزاما قوانین الیوت را زیر پا بگذارند. این بدان معنی است که ترسیم امواج به درستی کار ساده ای نیست. نه تنها به این دلیل که نیاز به تمرین دارد، بلکه به دلیل سطح بالا ذهن درگیر می شود.
بر این اساس، منتقدان استدلال میکنند که نظریه موج الیوت به دلیل ماهیت بسیار ذهنی آن یک نظریه مشروع نیست و بر مجموعهای از قوانین کاملاً تعریفشده متکی است. با این حال، هزاران سرمایه گذار و معامله گر موفق وجود دارند که موفق شده اند اصول الیوت را به شیوه ای سودآور به کار گیرند.
جالب اینجاست که تعداد فزاینده ای از معامله گران وجود دارد که تئوری موج الیوت را با شاخص های فنی ترکیب می کنند تا میزان موفقیت خود را افزایش دهند و خطرات را کاهش دهند. اندیکاتورهای بازنگری فیبوناچی(Fibonacci Retracement) و پسوند فیبوناچی (Fibonacci Extension) شاید محبوب ترین نمونه این گفته باشند.
نتیجه گیری
به گفته پرچتر، الیوت هرگز واقعاً در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به ارائه ساختار موجی 5-3 دارند حدس و گمان نمی زد. در عوض، او به سادگی داده های بازار را تجزیه و تحلیل می کرد و به این نتیجه رسید اصل الیوت صرفاً نتیجه چرخه های بازار اجتناب ناپذیر است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت ایجاد شده است.
همانطور که گفته شد، موج الیوت یک شاخص TA نیست، بلکه یک نظریه است. به این ترتیب، هیچ راه درستی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ذهنی است. پیشبینی دقیق حرکات بازار با EWT نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معاملهگران باید بفهمند که چگونه تعداد موجها را ترسیم کنند. این بدان معنی است که استفاده از آن می تواند خطرناک باشد به خصوص برای مبتدیان.
امواج الیوت در ارز دیجیتال
موج الیوت به نظریه (یا اصل) اشاره می کند که سرمایه گذاران و معامله گران ممکن است در تجزیه و تحلیل فنی اتخاذ کنند . این اصل بر این ایده استوار است که بازارهای مالی تمایل دارند از الگوهای خاصی بدون در نظر گرفتن بازه زمانی پیروی کنند.
اساساً ، نظریه موج الیوت (EWT) نشان می دهد که حرکات بازار دنباله ای طبیعی از چرخه روانشناسی جمعیت را دنبال می کند. الگوها بر اساس احساسات فعلی بازار ایجاد می شوند که بین نزولی و صعودی متناوب هستند .
اصل موج الیوت در دهه 30 توسط رالف نلسون الیوت – حسابدار و نویسنده آمریکایی ایجاد شد. با این حال ، این نظریه فقط در دهه 70 ، به لطف تلاش های Robert R. Prechter و AJ Frost محبوبیت خود را افزایش داد.
در ابتدا ، EWT اصل موج نامیده شد که توصیفی از رفتار انسان است. ایجاد الیوت بر اساس مطالعه گسترده او در مورد داده های بازار و با تمرکز بر بازارهای سهام بود. تحقیقات سیستماتیک وی حداقل 75 سال اطلاعات را شامل می شد.
به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ، EWT در حال حاضر در تلاش برای شناسایی چرخه ها و روندهای بازار استفاده می شود و می تواند در طیف وسیعی از بازارهای مالی اعمال شود. با این حال ، موج الیوت یک شاخص یا تکنیکال معاملاتی نیست. در عوض ، این یک نظریه است که ممکن است به پیش بینی رفتار بازار کمک کند. همانطور که پرشتر در کتاب خود می گوید:
امواج محبوبیت تئوری موج الیوت الیوت در ارز دیجیتال
اصل موج در درجه اول یک ابزار پیش بینی نیست. این شرح مفصلی از رفتار بازارها است.
الگوی اصلی موج الیوت
به طور معمول ، الگوی اصلی موج الیوت با یک الگوی هشت موجی قابل شناسایی است که شامل پنج موج محرک (که به نفع روند اصلی حرکت می کند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف حرکت می کنند) است.
بنابراین ، یک چرخه کامل موج الیوت در بازار صعودی به این شکل خواهد بود:
توجه داشته باشید که در مثال اول ، پنج موج متحرک داریم : سه در حرکت رو به بالا (1 ، 3 و 5) ، به علاوه دو در حرکت رو به پایین (A و C). به بیان ساده ، هر حرکتی که مطابق با روند اصلی باشد ، ممکن است یک موج محرک تلقی شود. این بدان معناست که 2 ، 4 و B سه موج اصلاحی هستند.
اما به گفته الیوت ، بازارهای مالی الگوهایی با ماهیت فراکتال ایجاد می کنند . بنابراین ، اگر بر روی بازه های زمانی بزرگتر زوم کنیم ، حرکت 1 تا 5 را نیز می توان یک موج محرک (i) در نظر گرفت ، در حالی که حرکت ABC ممکن است نشان دهنده یک موج اصلاحی واحد (ii) باشد.
همچنین ، اگر بر روی بازه های زمانی کوچکتر زوم کنیم ، یک موج متحرک (مانند 3) را می توان بیشتر به پنج موج کوچکتر تقسیم کرد ، همانطور که در بخش بعدی نشان داده شده است.
در مقابل ، چرخه موج الیوت در بازار نزولی به این شکل خواهد بود:
امواج الیوت در ارز دیجیتال
موج های انگیزشی
همانطور که توسط Prechter تعریف شده است ، موج های متحرک همیشه در همان جهت روند بزرگتر حرکت می کنند.
همانطور که دیدیم ، الیوت دو نوع توسعه موج را توصیف کرد: موج انگیزه و موج اصلاحی . مثال قبلی شامل پنج انگیزه و سه موج اصلاحی بود. اما اگر روی یک موج متحرک بزرگنمایی کنیم ، از یک ساختار پنج موج کوچکتر تشکیل شده است. الیوت آن را الگوی پنج موج نامید و سه قانون برای توصیف شکل گیری آن ایجاد کرد:
+ موج 2 نمی تواند بیش از 100٪ حرکت موج 1 قبلی را پس بگیرد.
+ موج 4 نمی تواند بیش از 100 درصد حرکت موج 3 قبلی را پس بگیرد.
+ در میان امواج 1 ، 3 و 5 ، موج 3 نمی تواند کوتاهترین باشد و اغلب طولانی ترین است. همچنین موج 3 همیشه از انتهای موج 1 عبور می کند.
امواج الیوت در ارز دیجیتال
امواج اصلاحی
برخلاف موج های محرک ، موج های اصلاحی معمولاً از یک ساختار سه موج ساخته می شوند. آنها اغلب توسط یک موج اصلاحی کوچکتر که بین دو موج انگیزه کوچکتر اتفاق می افتد شکل می گیرند. این سه موج اغلب A ، B و C نامگذاری می شوند.
در مقایسه با موج های محرک ، موج های اصلاحی کوچکتر هستند زیرا بر خلاف روند بزرگتر حرکت می کنند. در برخی موارد ، چنین مبارزه ضد روند می تواند موج های اصلاحی را بسیار دشوارتر تشخیص دهد ، زیرا طول و پیچیدگی آنها می تواند بسیار متفاوت باشد.
به گفته پرچتر ، مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی در نظر داشته باشید این است که آنها هرگز از پنج موج ساخته نمی شوند.
آیا موج الیوت کار می کند؟
در مورد کارآیی امواج الیوت بحث در جریان است. برخی می گویند میزان موفقیت اصل موج الیوت بستگی زیادی به توانایی معامله گران در تقسیم دقیق حرکات بازار به روندها و اصلاحات دارد.
در محبوبیت تئوری موج الیوت عمل ، امواج ممکن است به روش های مختلف کشیده شوند ، بدون اینکه الزاماً قوانین الیوت را زیر پا بگذارند. این بدان معنی است که رسم درست امواج از یک کار ساده دور است. نه تنها به این دلیل که به تمرین نیاز دارد ، بلکه به دلیل سطح بالایی از ذهنیت درگیر نیز وجود دارد.
بر این اساس ، منتقدان استدلال می کنند که نظریه موج الیوت به دلیل ماهیت بسیار ذهنی خود یک نظریه مشروع نیست و بر مجموعه ای از قوانین تعریف شده تکیه دارد. با این وجود ، هزاران سرمایه گذار و معامله گر موفق هستند که اصول الیوت را به شیوه ای سودآور به کار گرفته اند.
جالب است که تعداد فزاینده ای از معامله گران که نظریه موج الیوت را با شاخص های فنی ترکیب می کنند ، درصد موفقیت خود را افزایش داده و خطرات را کاهش می دهند. شاخص های بازگرداندن فیبوناچی و شاخص های پسوند فیبوناچی شاید محبوب ترین نمونه ها باشند.
کلام پایانی
به گفته پرچتر ، الیوت هرگز در مورد اینکه چرا بازارها ساختار موجی 5-3 ارائه می دهند ، واقعاً گمانه زنی نکرده است. در عوض ، او به سادگی داده های بازار را تجزیه و تحلیل کرد و به این نتیجه رسید. اصل الیوت به سادگی نتیجه چرخه های بازار اجتناب ناپذیر است که توسط طبیعت انسان و روانشناسی جمعیت ایجاد شده است.
همانطور که گفته شد ، موج الیوت یک شاخص تکنیکال نیست ، بلکه یک نظریه است. به این ترتیب ، روش صحیحی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ذهنی است. پیش بینی دقیق حرکت بازار با EWT نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معامله گران باید نحوه ترسیم شمارش موج را بیابند. این بدان معناست که استفاده از آن می تواند خطرناک باشد ، به ویژه برای مبتدیان.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ امواج الیوت و سطوح فیبوناچی – بخش نهم
یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال به امواج الیوت مربوط میشود که رالف نلسون الیوت در قرن بیستم آن را معرفی کرد. او مشاهدات و مطالعات خود را در قالب نظریهای ارائه داد که تغییرات قیمتی را با امواج تکرار شوندهای توصیف میکرد. نظریه امواج الیوت بر روی مسائل روانشناسی معاملهگران در بازارهای مالی بنا شده و رفتار آنها را در قالب الگوهای تکرار شوندهای نشان میدهد.
امواج الیوت بحث بسیار مفصل و پیچیدهای است که تنها در شرح و توضیح آن میتوان کتاب هم نوشت. با این حال در ادامه به اصول اولیه و ابتدایی امواج الیوت نگاهی خواهیم انداخت و شما را با مفاهیم اصلی امواج الیوت آشنا خواهیم کرد.
مقدمهای بر امواج الیوت
امواج الیوت بر پایه این منطق استوار است که تفکر جمعی توده مردم در ابعاد گسترده، از الگوهای تکرار شوندهای پیروی میکند. بازارهای مالی هم از جمله نقاطی است که شاهد تجمع افکار مختلف افراد است و به همین خاطر الگوهای تکرار شونده که به نظر الیوت در قالب امواج خود را نشان میدهند، در این بازارها پیدا میشوند. در حالت کلی و از نظر الیوت امواج به دو دسته انگیزشی (Impulsive) و اصلاحی (Corrective) تقسیم میشوند. الگوی پایهای امواج از ۵ موج انگیزشی و ۳ موج اصلاحی تشکیل شده است.
امواج الیوت صعودی – خطوط توپر امواج انگیزشی و خطوط نقطهچین امواج اصلاحی هستند امواج الیوت نزولی – خطوط توپر امواج انگیزشی و خطوط نقطهچین امواج اصلاحی هستند
امواج انگیزشی که با رنگ آبی در شکل نشان داده شدهاند، خود از ۳ موج انگیزشی و ۲ موج اصلاحی تشکیل شده است. امواج اصلاحی نیز که با رنگ نارنجی نشان داده شده، از ۲ موج انگیزشی و یک موج اصلاحی تشکیل شدهاند.
این الگوی پایه برای هر دو روند صعودی و نزولی در شکل بالا آمده است. قابل توجه است که هر یک از مجموعه امواج انگیزشی یا اصلاحی (امواج آبی و نارنجی) خود بخشی از یک موج بزرگتر را تشکیل میدهند.
این دید کلی در نظریه امواج الیوت وجود دارد و باید این نکته را به یاد داشته باشید که هر موج انگیزشی از ۵ ریز موج و هر موج اصلاحی از ۳ ریز موج تشکیل شده است.
معمولاً برای نمایش امواج انگیزشی از اعداد ۱ تا ۵ و امواج اصلاحی از حروف انگلیسی B ، A و C استفاده میشود.از امواج الیوت برای ۳ هدف استفاده میشود: پیشگویی مسیر بازار ، تعیین نقاط بازگشت و تعیین استراتژی برای ورود و خروج از معاملات.
سه قانون کلی برای الگوی پایه امواج الیوت وجود دارد که شامل قوانین زیر است:
- موج شماره ۲ نمیتواند تا نقطهای که موج شماره ۱ آغاز شده اصلاح شود. منظور از اصلاح قیمت، بازگشت قیمت در خلاف جهت روند شکل گرفته است.
- موج شماره ۳ نباید کوتاهترین موج انگیزشی باشد.
- موج شماره ۴ با موج شماره ۱ نباید همپوشانی داشته باشد.
طبق قانون دوم در واقع پس از اینکه موج شماره ۱ و ۲ شکل گرفت، برای شناسایی موج ۳ نباید به دنبال موجی باشید که از این دو موج کوتاهتر است. گاهی اوقات موج ۳ در نقاط برابر و با فاصله یکسان بسته میشود اما هیچگاه کوتاهتر از امواج دیگر نیست. طبق قانون سوم نیز موج شماره ۴ نمیتواند وارد محدوده قیمتی موج شماره ۱ شود.
موج شماری در جفت ارز بیت کوین/اتریوم
معمولا یکی از امواج انگیزشی که میتواند موج شماره ۱، ۳ یا ۵ باشد، بصورت گسترش یافته است و از امواج دیگر بزرگتر است. این قاعده در بازار سهام و فارکس بیشتر درباره موج شماره ۳ صدق میکند.
امواج گسترش یافته
در برخی حالات خاص و در بازار صعودی با گسترش موج ۳، موج ۵ نمیتواند قله بالاتری را رقم بزند و این موج اصطلاحاً به صورت کوتاه شده (Truncation) درمیآید. این حالت در بازار نزولی با عدم موفقیت موج ۵ در ثبت کف جدید اتفاق میافتد.
قوانین اصلی و نکات پایهای لازم درباره نظریه امواج الیوت بدین شرح بود و با استفاده از آنها میتوان امواج الیوت را در نمودارهای قیمتی شناسایی کرد ولی با این وجود بازهم شناسایی دقیق این امواج کار بسیار سختی است که تنها با تمرین میتوان در آن به مهارت رسید. اصطلاحی در این باره وجود دارد که اگر ۱۲ الیوتیشن (اصطلاحا کسانی که با استفاده از این نظریه معامله میکنند) را در یک اتاق بگذارید، هیچ کدام از آنها با شمارش یکسان امواج خارج نخواهند شد!
قواعد امواج اصلاحی
دو راهنمای کاربردی محبوبیت تئوری موج الیوت در امواج اصلاحی وجود دارد که دانستن آنها به شما در معاملات کمک خواهد کرد.
قاعده دگرگونی (Alteration)
طبق این قاعده در صورتی که موج اصلاحی در موج دوم بصورت عمودی و سریع اتفاق بیفتد، موج اصلاحی ۴ بصورت ممتد و کشیده خواهد بود. در صورتی هم که موج ۲ به صورت ادامهدار و کشیده اصلاح شود (که معمولا این اتفاق کمتر رخ میدهد)، موج ۴ به صورت سریع اصلاح خواهد شد.
قاعده برابری (Equality)
طبق این قاعده موج اصلاحی A و B، معمولاً تمایل دارند که کم و بیش طول مشابهی داشته باشند.
انواع امواج اصلاحی
امواج اصلاحی به ۴ دسته زیگزاگ، تخت، مثلثی و اصلاح ترکیبی تقسیم میشوند.
اصلاح زیگزاگی (Zigzag)
این نوع از اصلاح شامل امواج B ، A و C میشود که هر کدام به ترتیب دارای ۵ ، ۳ و ۵ زیر موج هستند. البته ۲ یا ۳ زیگزاگ هم میتوانند بصورت متوالی پشت هم قرار گیرند.
زیگزاگ دوگانه
اصلاح تخت (Flat)
این امواج اصلاحی نیز از ۳ موج B ، A و C تشکیل شدهاند که هر کدام به ترتیب ۳ ، ۳ و ۵ زیر موج دارند. یکی از خصوصیاتی که این امواج اصلاحی دارند این است که موج C طول کمتری از موج A خواهد داشت و به این خاطر این امواج اصلاحی ضعیف تلقی میشوند. پس از این امواج اصلاحی معمولاً موج انگیزشی قدرتمندی شکل میگیرد.
اصلاح تخت
اصلاح مثلثی (Triangle)
اصلاح مثلثی شامل امواج D ، C ، B ، A و E است که هر کدام از آنها از ۳ زیر موج تشکیل شدهاند. این مثلث از اتصال نقاط انتهایی A ، C و همچنین B ، D به یکدیگر تشکیل شده است. این نوع اصلاح همیشه در موج ۴ اتفاق میافتد و موج ۵ انگیزشی که پس از شکستن مثلث ایجاد میشود، معمولاً به اندازه بزرگترین موج ایجاد شده درون مثلث است.
اصلاح مثلثی
اصلاح ترکیبی
این اصلاح که شکلی تقریباً افقی دارد، از ترکیب سه نوع اصلاح قبلی به وجود میآید. این اصلاح در موج ۴ دیده میشود و با زیرموجهای X ، W و Y نمایش داده میشود. تصویر زیر مثالی از یک اصلاح ترکیبی است.
اصلاح ترکیبی
کانالها
گاهی اوقات امواج الیوت درون کانال حرکت میکنند. این کانالها از انتهای امواج ۱ و ۳ و یا ابتدای امواج ۲ و ۴ به وجود میآیند. نکتهای که در این حالت وجود دارد این است که شکست کانال باید زیرنظر گرفته شود. حالتهای مختلفی که میتوان برای امواج الیوت متصور شد، در تصویر زیر آمده است.
سطوح فیبوناچی
اعداد فیبوناچی در بسیاری از پدیدههای طبیعی از جمله نسبت اندازههایی که در بدن موجودات زنده وجود دارد، مشاهده شدهاند. سری اعداد فیبوناچی با اعداد صفر و یک شروع و عدد بعدی از مجموع دو عدد قبلی به وجود میآید. سری فیبوناچی از اعداد … ،۵۵ ، ۳۴، ۲۱، ۱۳، ۸، ۵، ۳، ۲، ۱، ۱ تشکیل شده و طبق این سری «سطوح فیبوناچی» (Fibonacci Levels) به وجود آمدهاند. سطوح فیبوناچی شامل اعداد ۰.۲۳۶ ، ۰.۳۸۲ ، ۰.۵ ، ۰.۶۱۸ (نسبت طلایی)، ۰.۷۸۶ ، ۱.۲۷۲ و ۱.۶۱۸ هستند.
کاربرد این سطوح در امواج الیوت تعیین نقاط بازگشت و سطوح حمایت و مقاومتی است که میتواند در تشخیص نقاط ورود به معامله کمک زیادی کند. در ادامه استفاده از سطوح فیبوناچی را در امواج الیوت شرح خواهیم داد.
نقاط بازگشت
سطوح بازگشت این امکان را به تریدرها میدهد که خود را برای مناطق بازگشت روند، سطوح حمایتی و مقاومتی آماده کنند. این سطوح با توجه به حرکت قیمتی قبلی به وجود میآیند. در این سطوح احتمال بازگشت بخشی از موج نزولی قبلی و یا توقف موج صعودی آغاز شده وجود دارد. برای مثال در نمودار یک روزه بیت کوین که در شکل زیر نشان داده شده است، در صورتی که نقطه صحیح ورود به معامله را درست تشخیص داده باشیم، با کنترل سطوح مختلف نقطه خروج را میتوان تعیین کرد. در این نمودار نقش مقاومتی در سطح ۰.۲۳۶ و تمرکز بازه قیمتی در سطح ۰.۳۸۲ و مقاومت اصلی در سطح ۰.۶۱۸ قابل مشاهده است.
کاربرد سطوح فیبوناچی در تشخیص نقاط مقاومت
نحوه استفاده از ابزار فیبوناچی در روند نزولی و روند صعودی با هم تفاوت دارد. برای مثال در روند نزولی که در تصویر قبل مشاهده کردید نقطه شروع، بالاترین سقف رقم زده و نقطه پایان پایینترین کف در این روند است. بنابراین تشخیص صحیح روند فعلی و روند پیشرو اهمیت خود را در این بخش نشان میدهد. کاربرد ابزار فیبوناچی در روندهای صعودی برعکس است. یعنی نقطه ابتدایی، پایینترین نقطه (کف موج) و نقطه انتهایی بالاترین نقطه (سقف موج) خواهد بود.
بازگشت از سطح ۰.۶۱۸ فیبوناچی
نکته مهم دیگر، محبوبیت استفاده از سطوح فیبوناچی در تعیین نقاط ورود در اصلاحات انجام گرفته در امواج الیوت ۲ و ۴ است. تریدرهایی که از فرصت ورود به روند جدید در نقاط ابتدایی جا میمانند، معمولاً با تشخیص نقاط انتهایی امواج و ترسیم سطوح فیبوناچی، برای بازگشت و اصلاحی که در امواج اصلاحی رخ میدهد محدودهای مشخص میکنند تا نقاط جدیدی برای ورود به معامله بیابند.
همچنین پس از پایان یافتن ۵ موج انگیزشی که در پی آن امواج اصلاحی آغاز میشوند، جهت تعیین نقطه بازگشت امواج اصلاحی، باید نقاط ابتدایی و انتهایی سطوح فیبوناچی را از روی ۵ موج ابتدایی انگیزشی تعیین کنیم. همچنین به یاد داشته باشید که از نظر بسیاری از تریدرها در بازار ارزهای دیجیتال، سطح ۰.۶۱۸ یک حمایت یا مقاومت اساسی محسوب میشود و نقش آن را در اصلاحهای قیمتی به عنوان یک حمایت نباید دستکم گرفت.
دیدگاه شما