میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک خطی وزنی
میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA) و خطی وزنی(LWMA)، از متدوالترین ابزارهای تحلیل سرمایهگذاران هستند. حتما عبارت میانگین متحرک یا Moving Average را در بازار بورس و ارزهای دیجیتال بهفراوانی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر مفهوم، کاربردها و سناریوهای مختلف ابزار میانگین متحرک (MA). در ادامه درباره مفهوم میانگین متحرک، روش محاسبه و فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده، تفاوت انوع میانگین متحرک و کاربردهای آنها صحبت خواهیم کرد.
میانگین متحرک چیست
میانگین متحرک در آمار، به میانگینی گفته میشود که از بخشی از دادهها (نه همهی دادهها) گرفته میشود.
در مباحث مالی، میانگین متحرک، شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و دلیل محاسبه آن برای یک سهم یا ارز دیجیتال، کمک به هموارسازی یا smoothing دادههای قیمت است. مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است. برای درک بهتر مفهوم هموارسازی، شکل زیر که نمودار یک میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (انواع میانگین متحرک در ادامه توضیح داده میشود) است را ببینید. با محاسبه MA، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت یا نویزهای قیمت در یک بازه زمانی مشخص تا حدی از بین خواهد رفت.
میانگین متحرک در بازار سرمایه
هرچند پیشبینی قطعی رفتار یک سهم در بازار ممکن نیست؛ اما استفاده از تحلیل تکنیکال میتواند کمی درک رفتار آن سهم را آسانتر کند. میانگین متحرک نیز به عنوان یکی از ابزارهای ساده در تحلیل تکنیکال به ما در رسیدن به این درک کمک میکند. این شاخص، دادههای یک نمودار را با محاسبه میانگینی که دائما بهروز میشود، هموار میسازد و پیشبینی رفتار دادهها را راحتتر میکند. این میانگین در بازه زمانی مشخصی محاسبه میشود، مثلا ۱۰ روز، ۲۰ دقیقه، ۳ هفته یا هر بازه زمانی که سرمایهگذار انتخاب کند. میانگینمتحرک صعودی، نشان میدهد که احتمالا رفتار یک سهم صعودی خواهد بود، و بالعکس.
کاربرد میانگین متحرک
رایجترین کاربرد میانگین متحرک، شناسایی جهت حرکت (خط روند) و پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار میانگین متحرک برخورد کند؛ سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید میشود. میانگین متحرک نهتنها به خودی خود مهم است؛ بلکه پایهای برای محاسبه سایر شاخصهای تکنیکال مثل میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence است.
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) برای دیدهبانی رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده میشود و بهطور کلی با تقسیم میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه محاسبه میشود (نگران نباشید، همه این مفاهیم در ادامه متن توضیح داده میشوند!). وقتی MACD مثبت است، میانگین کوتاهمدت بالاتر از میانگین بلندمدت قرار میگیرد.
میانگین متحرک در نمودار قیمت
از میانگین متحرک در نمودار قیمت برای بهدستآوردن جهت تغییرات قیمت استفاده میشود. اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت به طور کلی در حال افزایش است (یا اخیرا افزایش یافته است)، اگر به سمت پایین زاویه داشته باشد، قیمت بهطور کلی در حال کاهش یافتن است.
همانطور که در شکل زیر میبینید در ترند صعودی، میانگین متحرک مثل سطح حمایت عمل میکند و مانند یک کف (حمایت) نمیگذارد قیمت به زیر آن کشیده شود. بنابراین خط قیمت به سمت بالا میرود و از میانگین متحرک بالاتر قرار میگیرد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک مثل یک سقف (مقاومت) عمل میکند و نمیگذارد که قیمت به بالای آن برود.
اما همیشه رفتار قیمت در مقابل میانگین متحرک ثابت نیست. قیمت ممکن است به آرامی با میانگین متحرک برخورد کند یا جهت خود را بر مخالف آن تغییر دهد. بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، حرکت به سمت بالا است. اگر قیمت پایین میانگین متحرک باشد، روند نزولی است. اما این به این معنا نیست که همیشه قیمت اینگونه رفتار خواهد کرد!
اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
هر چقدر بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، تأخر بیشتری ایجاد خواهد کرد. در نتیجه یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، تاخر بسیار بیشتری از میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت چون اطلاعات ۲۰۰ روز اخیر را شامل میشود. اما بهطور کلی میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و ۵۰ روزه بهطور گستردهتری توسط سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشود و به عنوان سیگنال معاملاتی مهمتری تلقی میشود. اما توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، میانگین متحرک نسبت به قیمتها، حساسیت بیشتری خواهد داشت و بالعکس.
سرمایهگذاران بنا بر هدفی که از سرمایهگذاری دارند، بازههای زمانی متفاوتی را برای میانگین متحرک انتخاب میکنند. میانگین متحرک با بازه زمانی کوتاهتر اصولا برای معاملهگری کوتاهمدت مناسب است و بالعکس. اما در حقیقت، هیچ قاب زمانی صحیحی برای استفاده در تنظیمات میانگین متحرک وجود ندارد. بهترین راه برای پیدا کردن بازه زمانی مناسب برای شما این است که میانگین متحرک را با بازههای زمانی مختلف امتحان کنید تا آن بازهای که با استراتژی شما جور درمیآید پیدا کنید.
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
تقاطع مرگ و تقاطع طلایی
نکته دیگری که در مقایسه میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد؛ این است که اگر در بخشی از نمودار، نمودار میانگین متحرک کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کند، آن نقطه «تقاطع مرگ» یا dead/death cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای فروش است. و در مقابل اگر نمودار کوتاهمدت از پایین، نمودار بلندمدت را قطع کند، آن نقطه «تقاطع طلایی» یا golden cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای خرید است. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این تصویر خط آبی روشن، میانگین متحرک کوتاهمدت و خط آبی تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.
همانطور که در شکل میبینید، خطوط میانگین متحرک میتوانند زاویههای متفاوتی داشته باشند و یک خط آن صعودی و دیگری نزولی باشد.
فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده
میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average، مقدار میانگین مجموعهای از قیمتها در چند روز گذشته، مثلا ۱۵، ۳۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روز گذشته است. یک میانگین متحرک ساده (SMA) پنج روزه، قیمت پایانی ۵ روز گذشته را جمع کرده و آن را تقسیم بر عدد ۵ میکند؛ به صورت زیر:
SMA=(A1+A2+…+An)/n
A=میانگین دوره n
n= تعداد دورههای زمانی
میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average، میانگینی است که به دادههای اخیر، وزن بیشتری میدهد و نسبت به دادههای جدید، حساستر است. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید SMA را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید و سپس ضریب وزن EMA را بهدست آورید. این ضریب به صورت «فاکتور هموارسازی» بیان میشود و به این طریق محاسبه میشود: ۲ تقسیم بر (بازه زمانی مورد نظر +۱). مثلا برای میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب هموارسازی برابر است با:
سپس این مقدار ضریب هموارسازی را با مقدار EMA قبلی جمع میکنید تا EMA فعلی بهدست آید. بهاین صورت، EMA به دادههای اخیر، وزن بیشتری خواهد داد؛ در حالی که SMA وزن برابری برای همه مقادیر در نظر میگیرد.
EMAt=
EMAt= میانگین متحرک نمایی امروز
Vt= ارزش امروز
s= فاکتور هموارسازی
d=تعداد روزها
EMAy= میانگین متحرک نمایی دیروز
همانطور که در شکل زیر دیده میشود EMA نسبت به SMA واکنش بسیار سریعتری به تغییرات قیمتها دارد.
تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی (مقایسه EMA و SMA)
هیچ کدام از میانگینمتحرکها بهتر از دیگری نیست. ممکن است EMA برای یک سهم یا بازار مالی در یک بازه زمانی خاص بهتر عمل کند و در بازه زمانی دیگری SMA بهتر باشد. بدون توجه به نوع MA انتخاب بازه زمانی نیز نقش مهمی در دقت آن دارد. اما در عین حال، پاسخگویی سریعتر EMA به تغییرات قیمتها، دلیل اصلی ترجیح EMA نسبت به SMA توسط اکثر معاملهگران است.
میانگین متحرک خطی وزنی (The Linearly Weighted Moving Average)
به منظور رفع مشکل وزن یکسان روزها، برخی از تحلیل گران میانگین های متحرک وزنی خطی را مطرح کرده اند. در محاسبه این میانگین قیمت روز دهم (در روش استفاده از میانگین متحرک ۱۰ روزه) باید در عدد ۱۰ ضرب شود، نهمین روز در عدد ۹، هشمین روز در عدد ۸ و الی آخر. همان طور که می بینید در این روش بیشترین وزن و ارزش به قیمت آخرین روز اختصاص دارد. سپس حاصل به دست آمده باید تقسیم بر حاصل جمع ضرایب شود. (به عنوان مثال برای میانگین ۱۰ روزه، عدد ۵۵ که حاصل جمع ۴۵=۱۰+۹+۸+…+۲+۱ می باشد). با این وجود، میانگین وزنی خطی همچنان پاسخی برای این انتقاد که میانگین متحرک فقط دوره زمانی خاصی را در بر می گیرد در خود ندارد.
معایب شاخص میانگین متحرک
اولین مشکل میانگینمتحرکها این است که براساس دادههای قبلی محاسبه میشوند و اصولا هیچ چیزِ محاسبات در طبیعت، قابل پیشبینی نیست.
بزرگترین مشکل میانگین متحرک این است که اگر روند قیمتها متلاطم شود و بهسمت عقب یا جلو، نوسان کند؛ سیگنالهای بازگشت یا معامله بسیاری تولید خواهد شد. در این حالت بهتر است از شاخص دیگری برای تخمین خط روند استفاده شود. زمانی که MAها برای یک بازه زمانی در هم تنیده شوند نیز موقعیت مشابهی ایجاد میشود.
میانگین متحرکها در ترندهای قوی، بسیارخوب اما در شرایط پرتلاطم یا نوسانی بسیار ضعیف عمل میکنند. تنظیم قاب زمانی میتواند بهطور موقت این مشکل را حل کند، هرچند که گاهی اوقات این مشکلات مستقل از قاب زمانی رخ میدهند.
خوب است بدانید نقاط تقاطع MAها، استراتژی رایجی برای تخمین زمان مناسب برای ورود به و خروج از بازار هستند؛ همینطور میتوانند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را تا حدی مشخص کنند. اگرچه این موضوع، قابل پیشبینی بهنظر میرسد، MAها همیشه بر پایه دادههای قبلی هستند و قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص را نشان میدهند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین محدوده انتخابی قیمتها (معمولاً قیمتهای پایانی) را با تعداد دورههای آن محدوده محاسبه میکند.
نکات مهم
- میانگین متحرک ساده، میانگین یک محدوده انتخابی از قیمتها، معمولاً قیمتهای پایانی، را با تعداد دورههای آن محدوده محاسبه میکند.
- میانگین متحرک ساده یک شاخص تکنیکال است که میتواند به تشخیص ادامه روند قیمت دارایی یا تغییر روند صعودی یا نزولی آن کمک کند.
- میانگین متحرک ساده را می توان به یک میانگین متحرک نمایی (EMA) ارتقا داد که در پرایس اکشن اخیر کاربرد بیشتری دارد.
درک میانگین متحرک ساده
میانگین متحرک ساده، یک میانگین متحرک حسابی است که با جمع قیمتهای اخیر و سپس تقسیم آن بر تعداد دورههای زمانی در میانگین ، محاسبه میشود. به عنوان مثال، می توان قیمت پایانی یک اوراق بهادار را برای چند دوره زمانی جمع کرد و سپس آن را بر همان تعداد دوره تقسیم کرد. میانگینهای کوتاهمدت به سرعت به تغییرات قیمت اوراق بهادار مهم واکنش نشان میدهند، در حالی که میانگینهای بلندمدت کندتر واکنش نشان میدهند. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد، از جمله میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی (WMA).
فرمول میانگین متحرک ساده:
به عنوان مثال، با این روش میانگین متحرک ساده یک اوراق بهادار را با قیمت های پایانی در یک دوره 15 روزه محاسبه می کنید.
هفته اول(5روز): 20،22،24،25،23
هفته دوم (5روز): 27،29،26،28،26
هفته سوم (5روز): 28،30،27،29،28
میانگین متحرک 10 روزه بهعنوان اولین نقطه داده، میانگین قیمتهای پایانی را برای 10 روز اول محاسبه میکند. نقطه داده بعدی قیمت را در روز 11 جمع می کند و سپس میانگین را می گیرد و به همین ترتیب ادامه می دهد. به همین ترتیب، میانگین متحرک 50 روزه می تواند داده های کافی برای میانگین 50 روز متوالی داده را جمع آوری کند.
میانگین متحرک ساده قابل تنظیم است، زیرا می توان آن را برای تعداد دوره های زمانی مختلف محاسبه کرد. این کار با جمع قیمت پایانی اوراق بهادار برای چند دوره زمانی و سپس تقسیم آن بر تعداد دورههای زمانی انجام میشود که میانگین قیمت اوراق بهادار را در طول دوره زمانی نشان میدهد.
یک میانگین متحرک ساده نوسانات را هموار می کند و مشاهده روند قیمت اوراق بهادار را آسان تر می کند. اگر میانگین متحرک ساده به سمت بالا باشد، به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال افزایش است. اگر به سمت پایین باشد، به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال کاهش است. هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، میانگین متحرک ساده هموارتر می شود. میانگین متحرک در بازه های زمانی کوتاه خیلی معتبر نیستند ولی اطلاعات بروز تری را نشان می دهند.
ملاحظات خاص
اهمیت تحلیل
میانگین متحرک، ابزار تحلیلی مهمی است که برای شناسایی روندهای فعلی قیمت و پتانسیل تغییر در یک روند ثابت استفاده می شود. ساده ترین استفاده از میانگین متحرک ساده در تحلیل تکنیکال، برای شناسایی سریع تغییر روند صعودی یا نزولی اوراق بهادار است. یکی دیگر از کاربردهای تحلیلی رایج، مقایسه یک جفت میانگین متحرک ساده با هم در بازه های زمانی متفاوت است. اگر میانگین متحرک ساده کوتاه مدت، بالاتر از میانگین بلندمدت باشد، احتمالا روند صعودی باشد. از سوی دیگر، اگر میانگین بلندمدت، بالاتر از میانگین کوتاه مدت باشد، ممکن است روند نزولی باشد.
الگوهای معاملاتی محبوب
دو الگوی معاملاتی محبوب که از میانگین متحرک ساده استفاده می کنند عبارتند از: تقاطع مرگ (death cross) و تقاطع طلایی (golden cross). تقاطع مرگ، زمانی اتفاق می افتد که میانگین متحرک ساده 50 روزه از میانگین متحرک ساده 200 روزه عبور کند. این الگو سیگنال نزولی در نظر گرفته می شود که نشان دهنده زیان های بیشتر است. تقاطع طلایی، زمانی اتفاق میافتد که یک میانگین متحرک ساده کوتاهمدت از میانگین متحرک ساده بلندمدت عبور کند. با افزایش حجم معاملات، این الگو می تواند نشان دهنده سودهای بیشتر باشد.
مقایسه میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی
تفاوت عمده بین میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده، دقتی است که هر کدام نسبت به تغییرات دادههای مورد استفاده در محاسبه، نشان میدهند. به طور دقیقتر، میانگین متحرک نمایی ارزش بیشتری به قیمتهای اخیر میدهد، در حالی که میانگین متحرک ساده ارزش برابری را به همه مقادیر اختصاص میدهد.
این دو میانگین مشابه هستند زیرا به یک روش تفسیر می شوند و هر دو معمولاً توسط معامله گران تکنیکال، برای هموار کردن نوسانات قیمت، استفاده می شوند. میانگین متحرک نمایی، نسبت به دادههای قدیمیتر ارزش بیشتری به دادههای اخیر اختصاص می دهد.بنابراین در مقایسه با میانگین متحرک ساده به آخرین تغییرات قیمت واکنش بیشتری نشان میدهند.در نتیجه نتایج میانگین متحرک نمایی سریع تر آماده می شود و این موضوع توضیح میدهد که چرا بسیاری از معاملهگران، میانگین متحرک نمایی را ترجیح می دهند.
محدودیت ها
مشخص نیست که آیا باید بر آخرین روزهای دوره زمانی تاکید بیشتری شود، یا بر روی داده های قدیمی تر. بسیاری از معامله گران بر این باورند که داده های جدید روند فعلی اوراق بهادار را بهتر منعکس می کند. معاملهگران دیگر احساس میکنند که امتیاز دادن به تاریخهای خاص نسبت به سایر تاریخ ها، بر روند بازار تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین، میانگین متحرک ساده ممکن است به شدت به دادههای منسوخ شده تکیه کند، زیرا تأثیر روز دهم یا دویستمین روز را به اندازه روز اول یا دوم بررسی میکند.
به طور مشابه، میانگین متحرک ساده کاملاً بر داده های تاریخی متکی است. بسیاری از مردم (از جمله اقتصاددانان) معتقدند که بازارها کارآمد هستند، یعنی قیمتهای فعلی بازار منعکس کننده همه اطلاعات موجود است. اگر بازارها واقعا کارآمد هستند، استفاده از داده های تاریخی نباید چیزی در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها به ما بگوید.
میانگین متحرک ساده چگونه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود؟
معاملهگران از میانگینهای متحرک ساده (SMA) برای ترسیم مسیر بلندمدت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده میکنند، در حالی که اختلال تغییرات روزانه قیمت را نادیده میگیرند. این موضوع به معامله گران اجازه می دهد تا روندهای میان مدت و بلند مدت را در یک افق زمانی بزرگتر مقایسه کنند. به عنوان مثال، اگر میانگین متحرک ساده 200 روزه یک اوراق بهادار کمتر از میانگین متحرک ساده 50 روزه آن باشد، این معمولا به عنوان الگوی تقاطع مرگ نزولی و سیگنال کاهش بیشتر تفسیر می شود. الگوی مخالف، تقاطع طلایی، نشان دهنده پتانسیل رشد تفاوت بین EMAو SMA بازار است.
نحوه محاسبه
برای محاسبه میانگین متحرک ساده، جمع قیمت های یک دوره زمانی بر جمع دوره های کل تقسیم می شود. به عنوان مثال، سهام تسلا را در نظر بگیرید که در یک دوره پنج روزه با قیمت 10، 11، 12، 11، 14 دلار بسته شده است. میانگین متحرک ساده سهام تسلا برابر با 10 دلار + 11 دلار + 12 دلار + 11 دلار + 14 دلار تقسیم بر 5، برابر با 11.6 دلار است.
تفاوت بین میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی چیست؟
در حالی که یک میانگین متحرک ساده ارزش برابری به هر یک از مقادیر در یک دوره زمانی می دهد، یک میانگین متحرک نمایی ارزش بیشتری را بر قیمت های اخیر اعمال می کند. میانگین متحرک نمایی معمولاً به عنوان یک شاخص سریعتر از روند قیمت در نظر گرفته می شود، و به همین دلیل، بسیاری از معامله گران استفاده از آن را به میانگین متحرک ساده ترجیح می دهند. میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت متداول، شامل میانگین های 12 روزه و 26 روزه است. میانگین متحرک نمایی 50 روزه و 200 روزه برای نشان دادن روندهای بلند مدت استفاده می شود.
پنج استراتژی معاملات کریپتو | انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
مجله افیکس کار: در این پست قصد داریم شما را با انوع اندیکاتور های میانگین متحرک و چگونگی کاربرد آن ها در استراتژی های معاملات کریپتو و پنج استراتژی معاملات کریپتو آشنا کنیم.
میانگین های متحرک سادهSMA ، نمایی EMA و وزنی WMA
گفته می شود زمانیکه بازار در حال حرکت به سمت بالاست، رشد ادامه پیدا می کند. همچنین، زمانیکه بازار در حال سقوط است، حرکت نزولی ادامه می یابد. اصطلاحی که برای این رفتار بازار استفاده می شود، مومنتوم است. استراتژی های مومنتوم در بازار سنتی بسیار محبوب هستند.
به نقل از سایت گود کریپتو، میانگین های متحرک برای تریدرهای مختلف، انواع متفاوتی دارند و در هر تایم فریمی کار می کنند. برخی از اندیکاتورها نیز هستند که پایه آنها مبتنی بر میانگین های متحرک است. مانند اوسیلاتور مکدی MACD و اندیکاتور بولینگر باندز.
شاخص میانگین متحرک، مهم ترین و پر کاربرد ترین اندیکاتور برای معاملات است. در این مقاله به بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک مانند، میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟
اندیکاتور تفاوت بین EMAو SMA های میانگین متحرک، نوسانات قیمت را خیلی ساده نمایش می دهند و به شما کمک می کنند تا بتوانید جهت حرکت بازار را تشخیص دهید. بعلاوه، این اندیکاتورها با حذف اطلاعات اضافی، تصویر واضح تری از آنچه در حال وقوع است، ارائه می دهند.
با وجود اینکه ممکن است اندیکاتورهای میانگین متحرک برای ایجاد یک دید کلی از بازار مفید باشند، باید بدانید که عملکرد آینده بازار را پیش بینی نمی کنند. در عوض، بیشتر یک روند ثابت رو تأیید می کنند.
وقتی از تایم فریم ها صحبت می کنیم، تایم فریم روزانه یا هفتگی را یک بازه زمانی بزرگ و 5 دقیقه یا 15 دقیقه را بازه زمانی کوچک در نظر می گیریم.
انواع اندیکاتور های میانگین متحرک
راه های زیادی برای تعامل با بازار وجود دارد. سرمایه گذاری بلند مدت، معاملات واسطه ای، یا معاملات کوتاه مدت “سویینگ” از انواع راه های رایج هستند. به دلیل ماهیت روند کند و آهسته میانگین متحرک ساده، تحلیل گران انواع سریع تر آن را بوجود آوردند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده یا همان SMA بر اساس قیمت پایانی یک دوره محاسبه می شود. منظور از یک دوره همان کندل است. به عنوان مثال، قیمت پایانی سه کندل جمع و تقسیم بر 3 می شود.
برای مثال: اگر یک SMA 3 یا سه دوره ای را در نظر بگیریم، سه کندل با قیمت پایانی، 50،45 و 60 دلار داریم. که SMA آن برابر می شود با جمع این قیمت ها تقسیم بر سه. یعنی مقدار SMA3 ما 51.66 می شود.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده در هر بازه زمانی به عنوان یک شاخص بلندمدت، در قوی ترین حالت خود به شمار می آید.
میانگین متحرک ساده 20 دوره ای BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک وزنی (WMA)
شاخص میانگین متحرک وزنی یا WMA به دوره آخر وزن بیشتری می دهد. همین امر موجب می شود این اندیکاتور از خط EMA کمی سریعتر باشد. تنها از EMA و نه از SMA. اولین دوره در محاسبات کمترین وزن را دارد، دوره میانی وزن متوسط و در آخر، آخرین دوره وزنی دو برابر نقاط میانی پیدا می کند. دوره نزدیک تر وزن بیشتری در محاسبات دارد.
برای همان مثال قبلی اگر بخواهیم WMA3 را محاسبه کنیم، به این شکل می شود:
یک در 60 دلار + دو در 45 دلار + 3 در 50 دلار = 300 دلار. این رقم تقسیم بر اعداد اضافه می شود که حاصلشان 6 بود. 300 تقسیم بر 6 می شود 50 که برابر است با WMA3 ما.
این عدد یک MA با حرکت سریع تر به ما می دهد که نسبت به SMA سنتی، آخرین قیمت را با سرعت بیشتری منعکس می کند.
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک وزنی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت، از SMA قوی تر است. همچنین، نتیجه پویا تری دارد و برای معاملات میان مدت یا کوتاه مدت بهتر عمل می کند.
میانگین متحرک وزنی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
میانگین متحرک نمایی (EMA)
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یا همان EMA بطور نمایی وزن بیشتری به دوره های اخیر می دهد. این امر باعث می شود اندیکاتور بسیار سریعتر حرکت کند. بنابراین آن را برای معاملات کوتاه مدت مناسب تر می نماید. EMA با استفاده از ضریب محاسبه می شود. این ضریب اندیکاتور را هموارتر می کند و وزن بیشتری بر آخرین دوره ها اعمال می نماید.
محاسبه ضریب هموارسازی برای این میانگین متحرک به این صورت است: [2 ÷ (تعداد دورهها + 1)].
برای میانگین متحرک 3 روزه، ضریب 0.5 = [2/(3+1)] خواهد بود.
سپس، می توانیم EMA را به این صورت محاسبه کنیم: قیمت بسته شدن x 0.5 + EMA (روز قبل) x (1 – 0.5).
به عنوان مثال: EMA1 = 60(1) = 60
EMA2 = 0.5 * 45 + (1 – 0.5) * 60 = 52.5
EMA3 = 0.5 * 50 + (1 – 0.5) * 52.5 = 51.25
در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک نمایی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت قوی عمل می کند. این میانگین متحرک، نتیجه پویاتری می دهد که برای معاملات کوتاه مدت و معاملات نوسانی بهترین کارایی را دارد. می توانید از EMA در هر بازه زمانی استفاده کنید. اما در تایم فریم های بالاتر (+4 ساعت) قوی تر خواهد بود. داده های بیشتر، که به معنای زمان بیشتر است، سیگنال های قابل اعتمادتری ارائه می دهد.
میانگین متحرک نمایی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته
بررسی اجمالی
همانطور که متوجه شدید، با استفاده از داده های یکسان، نتایج متفاوت و در عین حال، تقریباً مشابهی بدست آوردیم.
در هر سه مثال، سه دوره زمانی که بررسی کردیم به ترتیب 50، 45 و 60 دلار قیمت داشتند و نتیجه این شد:
انواع میانگین متحرک در نمودار قیمت BTC/USD
در نمودار بالا، اندیکاتور SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر است. WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA در بین این دو قرار دارد.
بهترین شرایط معاملاتی با بروکر ایمارکتس به زبان فارسی و با امکانات واریز و برداشت ریالی
هم اکنون با افتتاح حساب در ایمارکتس AMarkets بیش از 11 ارزدیجیتال را با اسپرد شروع از 11 پیپ ، معامله کنید.
مقایسه اندیکاتور های میانگین متحرک
- SMA در مقابل EMA: میانگین متحرک WMA در مقابل SMA عکس العمل سریع تری نسبت به حرکت قیمت نشان می دهد. SMA کمی کندتر است.
- WMA در مقابل EMA: اندیکاتور WMA از SMA سریعتر اما از EMA کندتر است. زیرا به آخرین دوره ها بصورت تصاعدی وزن می دهد. به عبارتی دیگر، به آخرین دوره ها و کندل ها اهمیت بیشتری می دهد. این بدان معناست که قیمت های اخیر مهم تر خواهند بود. به همین دلیل است که سریعتر حرکت می کند.
میانگین متحرک سریعتر مانند WMA و EMA برای معاملات کوتاه مدت مقید هستند. برای معاملات بلند مدت بهتر است که از SMA استفاده شود.
در نگاه اول، تفاوت بین SMA، WMA و EMA خیلی قابل توجه نیست. اما سیگنال های متفاوتی را در نمودار نشان می دهد. اکنون که انواع مختلف میانگین متحرک را توضیح دادهایم، نمودارها را بررسی می کنیم.
مقایسه اندیکاتورهای میانگین متحرک
SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال میتوانید ببینید که SMA صافتر و کندتر ، WMA سریعتر و به قیمت نزدیکتر است، و EMA در بین هر دو قرار دارد.
چگونه از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده کنیم؟
کدام اندیکاتور میانگین متحرک برای معامله کریپتو شما مناسب است؟
پیش از اینکه معامله خود را با استفاده از شاخص میانگین متحرک آغاز کنید، لازم است بدانید که هر چه داده های بیشتری داشته باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت. این بدان معناست که یک نمودار روزانه نسبت به نمودار 15 دقیقه ای، سیگنال های بهتری ارائه می دهد. همچنین، MA که زمان بیشتری را در نظر بگیرد، می تواند سیگنال های قوی تری داشته باشد. از این رو، هرچه بازه زمانی در یک MA کمتر باشد، روند کوتاه تری را نمایش می دهد و بالعکس.
کدام میانگین متحرک برای من مناسب است؟
اندیکاتورهای میانگین متحرک سریع مانند EMA و WMA اغلب برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند. به عنوان مثال، در معاملاتی که کمتر از یک روز یا حتی فقط چند ساعت طول می کشد از آنها استفاده میشود.
با این وجود، تشخیص اینکه کدام یک بهتر است، دشوار می شود. زیرا برای تحلیل تکنیکال هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. ابزارهای زیادی برای پیش بینی معاملات وجود دارد. تنها راه برای اینکه بدانید کدام یک برای شما بهترین است، این است در یک پلتفرم دمو، معامله بدون پول انجام دهید. اگر این کار نتایج خوبی دهد، ابزار شما معتبر است. یک نفر SMA را بهترین میانگین متحرک برای ارزهای دیجیتال میبیند، اما شخص دیگری ممکن است EMA را بهتر بداند.
به خاطر داشته باشید که مدیریت ریسک از حیاتی ترین شروط یک معامله است.
مطمئن شوید که چیزی را که مایل به از دست دادن نیستید سرمایه گذاری نمی کنید و همیشه از دستور توقف ضرر stop loss استفاده کنید.
در صورتیکه تحلیل تکنیکال شما نامعتبر باشد، دستور توقف ضرر، نقطه خروج امن شما خواهد بود (با کمترین ضرر). مطمئن باشید، هنگامیکه یک تفاوت بین EMAو SMA سفارش به نقطه Stop Loss شما برخورد می کند، بیش از 1 تا 2 درصد از کل دارایی تان را ضرر نخواهید کرد.
استراتژی های معاملاتی با اندیکاتورهای میانگین متحرک
استراتژی معاملات کریپتو شماره 1: ترند
میانگین متحرک MA یک دید کلی از ترند قیمت را فراهم می کند. با آنالیز جهت اندیکاتور میانگین متحرک می توانیم به راحتی سقف های جدیدی که قیمت ممکن است تشکیل دهد را ببینیم. انتهای اندیکاتور می تواند جهت روند را مشخص کند. معمولاً تریدرهایی که بر اساس روند معامله می کنند، زمانیکه قیمت با اندیکاتورهای میانگین متحرک مهم برخورد می کند، وارد معامله می شوند. در اینجا، اندیکاتورهای مهم یعنی MA100، یا MA200 که به ندرت مورد برخورد قرار می گیرند.
استراتژی معاملات کریپتو شماره 2: ترکیب اندیکاتورهای میانگین متحرک
اغلب تریدرها از اینکه چندین اندیکاتور MA را در یک نمودار در کنار هم ببینند، لذت می برند. این به تریدر امکان تفاوت بین EMAو SMA دیدن روند کوتاه مدت و طولانی مدت را با هم می دهد. هر چیزی ممکن است. می توانید چند دوره از یک اندیکاتور یا هر سه مدل اندیکاتور را با هم داشته باشید. با خواندن اطلاعات و قرار دادن آن ها در کنار هم می توانید سیگنال را دریافت و برای معامله تصمیم بگیرید.
نمودار قیمت بیت کوین در بازه یک ساعته _ اندیکاتورهای 10 MA 20,MA 50 ,MA 100 ,MA 200, MA
یکی از با معناترین سیگنالها، کراس اوور بین سه اندیکاتور MA است.
استراتژی شماره 3: کراس اوور ها
کراس اوور زمانی اتفاق می افتد که یک MA از MA دیگر عبور کند. عبور یک میانگین متحرک با بازه کوچک تر از یک MA با بازه بزرگتر، مثبت در نظر گرفته می شود. عکس این قضیه نیز صادق است. عبور یک میانگین متحرک با بازه بزرگتر از یک MA بازه کوچکتر، منفی در نظر گرفته می شود.
مهمترین تلاقی که تریدرها به آن توجه می کنند، تلاقی 50 MA، 100 MA، و 200 MA است. معمولا، معامله گران بر اساس ترکیب این MA ها استراتژی خود را می سازند.
کراس اوور مثبت از MA هایی که ذکر شد، صلیب طلایی و کراس اوور منفی از این MA ها صلیب مرگ نامیده می شود.
معمولاً کراس یا تلاقی زمانیکه فروش یا خرید تمام می شود و بازار می چرخد، اتفاق می افتد. این یک نشانه عالی برای مشاهده یک معکوس بالقوه در روند است.
کراس اوور ها زمانی مهم می شوند که بازار یک روند قوی داشته باشد. برای مثال، بازار برای هفته ها یا ماه ها در یک روند صعودی بوده و سپس ناگهان یک صلیب مرگ ظاهر می شود. این می تواند به معنای پایان روند صعودی باشد و بازار به جهت مخالف معکوس شود.
صلیب طلایی _ نمودار قیمت بیت تفاوت بین EMAو SMA کوین _ MA50 , MA100
یک صلیب طلایی یا یک صلیب مرگ می تواند EMA 50 باشد که از EMA 100 یا EMA 200 عبور می کند. هرچه گذر از دوره EMA بیشتر باشد، سیگنال قوی تر است. در این مثال، 100 EMA را می بینیم که از 200 EMA عبور می کند، که یکی از قوی ترین سیگنال های تلاقی است که می توانید پیدا کنید.
صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200
استراتژی شماره 4: مقاومت و حمایت
یک اندیکاتور میانگین متحرک می تواند مقاومت و حمایت رادر بازار به شما نشان دهد.
سطح حمایت، مکانیست که خریداران مایل به خرید یا خرید بیشتر هستند.
سطح مقاومت، قیمتی است که در آن فروش زیادی اتفاق می افتد.
استفاده از اندیکاتورهای میانگین متحرک به عنوان شاخصی برای قرار دادن توقف ضرر یا stop loss نسبتاً آسان است. همچنین، می توانید برای قرار دادن سفارش خرید نیز از آن ها استفاده کنید.
سطوح حمایت
استراتژی شماره 5: اَره دو سر یا Whipsaw
داده بیشتر، سیگنال قوی تر
همانطور که در بالا هم به آن اشاره کردیم، هرچه بازه زمانی بیشتر و بزرگتری را در نظر بگیریم، سیگنال ایجاد شده مهم تر خواهد بود. زمانیکه تایم فریم کوچک انتخاب می کنید، مراقب آشفتگی و ایجاد سیگنال های زیاد باشید.
استفاده از MA نیاز به تمرین تفاوت بین EMAو SMA و مشاهده دارد. هر کراس اووری نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد. یا نمی توان هر برخورد قیمت با MA را برای تصمیم گیری مناسب دانست.
الگوی Whipsaw زمانی ایجاد می شود که قیمت در محدوده ای قرار دارد که هیچ روند قابل توجه بلند مدت صعودی یا نزولی درست نمی کند. تنها یک تلاقی ممتد و نامطمئن از MA ها در دوره کوتاه تر ایجاد می کند. این امر منجر به ایجاد نشان های کاذب از حمایت و مقاومت یا کراس اورهای نادرست می شود.
باز هم باید تکرار کنیم که نمودار با تایم فریم های کوچک تر و MA با دوره های کوتاه تر، سیگنال های بیشتری ایجاد می کنند که ممکن است اهمیت کمتری داشته باشند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین محدوده انتخابی قیمتها (معمولاً قیمتهای پایانی) را با تعداد دورههای آن محدوده محاسبه میکند.
نکات مهم
- میانگین متحرک ساده، میانگین یک محدوده انتخابی از قیمتها، معمولاً قیمتهای پایانی، را با تعداد دورههای آن محدوده محاسبه میکند.
- میانگین متحرک ساده یک شاخص تکنیکال است که میتواند به تشخیص ادامه روند قیمت دارایی یا تغییر روند صعودی یا نزولی آن کمک کند.
- میانگین متحرک ساده را می توان به یک میانگین متحرک نمایی (EMA) ارتقا داد که در پرایس اکشن اخیر کاربرد بیشتری دارد.
درک میانگین متحرک ساده
میانگین متحرک ساده، یک میانگین متحرک حسابی است که با جمع قیمتهای اخیر و سپس تقسیم آن بر تعداد دورههای زمانی در میانگین ، محاسبه میشود. به عنوان مثال، می توان قیمت پایانی یک اوراق بهادار را برای چند دوره زمانی جمع کرد و سپس آن را بر همان تعداد دوره تقسیم کرد. میانگینهای کوتاهمدت به سرعت به تغییرات قیمت اوراق بهادار مهم واکنش نشان میدهند، در حالی که میانگینهای بلندمدت کندتر واکنش نشان میدهند. انواع دیگری از میانگین متحرک وجود دارد، از جمله میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی (WMA).
فرمول میانگین متحرک ساده:
به عنوان مثال، با این روش میانگین متحرک ساده یک اوراق بهادار را با قیمت های پایانی در یک دوره 15 روزه محاسبه می کنید.
هفته اول(5روز): 20،22،24،25،23
هفته دوم (5روز): 27،29،26،28،26
هفته سوم (5روز): 28،30،27،29،28
میانگین متحرک 10 روزه بهعنوان اولین نقطه داده، میانگین قیمتهای پایانی را برای 10 روز اول محاسبه میکند. نقطه داده بعدی قیمت را در روز 11 جمع می کند و سپس میانگین را می گیرد و به همین ترتیب ادامه می دهد. به همین ترتیب، میانگین متحرک 50 روزه می تواند داده های کافی برای میانگین 50 روز متوالی داده را جمع آوری کند.
میانگین متحرک ساده قابل تنظیم است، زیرا می توان آن را برای تعداد دوره های زمانی مختلف محاسبه کرد. این کار با جمع قیمت پایانی اوراق بهادار برای چند دوره زمانی و سپس تقسیم آن بر تعداد دورههای زمانی انجام میشود که میانگین قیمت اوراق بهادار را در طول دوره زمانی نشان میدهد.
یک میانگین متحرک ساده نوسانات را هموار می کند و مشاهده روند قیمت اوراق بهادار را آسان تر می کند. اگر میانگین متحرک ساده به سمت بالا باشد، به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال افزایش است. اگر به سمت پایین باشد، به این معنی است که قیمت اوراق بهادار در حال کاهش است. هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، میانگین متحرک ساده هموارتر می شود. میانگین متحرک در بازه های زمانی کوتاه خیلی معتبر نیستند ولی اطلاعات بروز تری را نشان می دهند.
ملاحظات خاص
اهمیت تحلیل
میانگین متحرک، ابزار تحلیلی مهمی است که برای شناسایی روندهای فعلی قیمت و پتانسیل تغییر در یک روند ثابت استفاده می شود. ساده ترین استفاده از میانگین متحرک ساده در تحلیل تکنیکال، برای شناسایی سریع تغییر روند صعودی یا نزولی اوراق بهادار است. یکی دیگر از کاربردهای تحلیلی رایج، مقایسه یک جفت میانگین متحرک ساده با هم در بازه های زمانی متفاوت است. اگر میانگین متحرک ساده کوتاه مدت، بالاتر از میانگین بلندمدت باشد، احتمالا روند صعودی باشد. از سوی دیگر، اگر میانگین بلندمدت، بالاتر از میانگین کوتاه مدت باشد، ممکن است روند نزولی باشد.
الگوهای معاملاتی محبوب
دو الگوی معاملاتی محبوب که از میانگین متحرک ساده استفاده می کنند عبارتند از: تقاطع مرگ (death cross) و تقاطع طلایی (golden cross). تقاطع تفاوت بین EMAو SMA مرگ، زمانی اتفاق می افتد که میانگین متحرک ساده 50 روزه از میانگین متحرک ساده 200 روزه عبور کند. این الگو سیگنال نزولی در نظر گرفته می شود که نشان دهنده زیان های بیشتر است. تقاطع طلایی، زمانی اتفاق میافتد که یک میانگین متحرک ساده کوتاهمدت از میانگین متحرک ساده بلندمدت عبور کند. با افزایش حجم معاملات، این الگو می تواند نشان دهنده سودهای بیشتر باشد.
مقایسه میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی
تفاوت عمده بین میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده، دقتی است که هر کدام نسبت به تغییرات دادههای مورد استفاده در محاسبه، نشان میدهند. به طور دقیقتر، میانگین متحرک نمایی ارزش بیشتری به قیمتهای اخیر میدهد، در حالی که میانگین متحرک ساده ارزش برابری را به همه مقادیر اختصاص میدهد.
این دو میانگین مشابه هستند زیرا به یک روش تفسیر می شوند و هر دو معمولاً توسط معامله گران تکنیکال، برای هموار کردن نوسانات قیمت، استفاده می شوند. میانگین متحرک نمایی، نسبت به دادههای قدیمیتر ارزش بیشتری به دادههای اخیر اختصاص می دهد.بنابراین در مقایسه با میانگین متحرک ساده به آخرین تغییرات قیمت واکنش بیشتری نشان میدهند.در نتیجه نتایج میانگین متحرک نمایی سریع تر آماده می شود و این موضوع توضیح میدهد که چرا بسیاری از معاملهگران، میانگین متحرک نمایی را ترجیح می دهند.
محدودیت ها
مشخص نیست که آیا باید بر آخرین روزهای دوره زمانی تاکید بیشتری شود، یا بر روی داده های قدیمی تر. بسیاری از معامله گران بر این باورند که داده های جدید روند فعلی اوراق بهادار را بهتر منعکس می کند. معاملهگران دیگر احساس میکنند که امتیاز دادن به تاریخهای خاص نسبت به سایر تاریخ ها، بر روند بازار تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین، میانگین متحرک ساده ممکن است به شدت به دادههای منسوخ شده تکیه کند، زیرا تأثیر روز دهم یا دویستمین روز را به اندازه روز اول یا دوم بررسی میکند.
به طور مشابه، میانگین متحرک ساده کاملاً بر داده های تاریخی متکی است. بسیاری از مردم (از جمله اقتصاددانان) معتقدند که بازارها کارآمد هستند، یعنی قیمتهای فعلی بازار منعکس کننده همه اطلاعات موجود است. اگر بازارها واقعا کارآمد هستند، استفاده از داده های تاریخی نباید چیزی در مورد جهت آینده قیمت دارایی ها به ما بگوید.
میانگین متحرک ساده چگونه در تحلیل تکنیکال استفاده می شود؟
معاملهگران از میانگینهای متحرک ساده (SMA) برای ترسیم مسیر بلندمدت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده میکنند، در حالی که اختلال تغییرات روزانه قیمت را نادیده میگیرند. این موضوع به معامله گران اجازه می دهد تا روندهای میان مدت و بلند مدت را در یک افق زمانی بزرگتر مقایسه کنند. به عنوان مثال، اگر میانگین متحرک ساده 200 روزه یک اوراق بهادار کمتر از میانگین متحرک ساده 50 روزه آن باشد، این معمولا به عنوان الگوی تقاطع مرگ نزولی و سیگنال کاهش بیشتر تفسیر می شود. الگوی مخالف، تقاطع طلایی، نشان دهنده پتانسیل رشد بازار است.
نحوه محاسبه
برای محاسبه میانگین متحرک ساده، جمع قیمت های یک دوره زمانی بر جمع دوره های کل تقسیم می شود. به عنوان مثال، سهام تسلا را در نظر بگیرید که در یک دوره پنج روزه با قیمت 10، 11، 12، 11، 14 دلار بسته شده است. میانگین متحرک ساده سهام تسلا برابر با 10 دلار + 11 دلار + 12 دلار + 11 دلار + 14 دلار تقسیم بر 5، برابر با 11.6 دلار است.
تفاوت بین میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی چیست؟
در حالی که یک میانگین متحرک ساده ارزش برابری به هر یک از مقادیر در یک دوره زمانی می دهد، یک میانگین متحرک نمایی ارزش بیشتری را بر قیمت های اخیر اعمال می کند. میانگین متحرک نمایی معمولاً به عنوان یک شاخص سریعتر از روند قیمت در نظر گرفته می شود، و به همین دلیل، بسیاری از معامله گران استفاده از آن را به میانگین متحرک ساده ترجیح می دهند. میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت متداول، شامل میانگین های 12 روزه و 26 روزه است. میانگین متحرک نمایی 50 روزه و 200 روزه برای نشان دادن روندهای بلند مدت استفاده می شود.
آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال تفاوت بین EMAو SMA پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
دیدگاه شما