طمع به راحتی میتواند معاملات خوب را به معاملات بد و معاملات بد را به معاملات بدتر تبدیل کند. در این مقاله چند نکته برای کنترل طمع و جلوگیری از آسیبهای ناشی از آن در معاملات به شما ارائه کرده ایم.
روانشناسی بازار در ترید ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال دارای دامنه گسترده ای از هزاران رمز ارز مختلف است که هر یک با هدف خاصی و به منظور رفع مشکلات در دنیای واقعی ارائه شده اند. یکی از الزامات شرکت در بازار ارزهای دیجیتال و ترید کردن در آن شناخت مفاهیم پایه و اصطلاحات آن است و موفقیت در این بازار در گرو کسب دانش و استفاده از ابزارهای مناسب و همچنین داشتن علم روانشناسی بازار می باشد.
روانشناسی بازار و شناخت آن یکی از راه های سرمایه گذاری صحیح و کسب سود در دنیای ارزهای دیجیتال است. در این مطلب به روانشناسی بازار و راه های کسب مهارت در آن پرداخته شده است. با ما همراه باشید.
روانشناسی بازار چیست
امروزه افراد بسیاری در شاخه های مختلف ارز دیجیتال فعالیت دارند و بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار می دهند. تحلیل بازار دانشی است که در آن با استفاده از روش های مختلف ارزش و سودمندی یک ارز دیجیتال تحلیل می شود و قیمت آن در برابر ارزشش مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل ها انواع مختلفی دارند که اگر درست و با دانش کافی انجام شوند برای معامله گران سودآور خواهند بود. اما این سوال به وجود می آيد که یک تحلیلگر همیشه در بازار موفق خواهد بود؟ جواب این سوال منفی است. چرا که تحلیل ها تنها یکی از ابزارهای بررسی بازار هستند و بارها ثابت شده است که یک تحلیلگر لزوما همیشه یک معامله گر موفق نیست و پارامترهای دیگری را باید مورد بررسی قرار داد. یکی از این پارامترها روانشناسی بازار است که جایگاه مهمی در بین معامله گران ارز دیجیتال دارد. اما روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی بازار عبارت است از مجموعه اقداماتی که به معامله گران در کنترل احساسات و عواطف خود و بررسی رفتار دیگر تریدر ها در هنگام ترید کردن کمک میکند. این اقدامات شامل قوانین، تکنیک ها و سایر مولفه هایی است که یک معامله گر برای موفقیت در بازار به آن نیاز دارد.
مهارت در روانشناسی بازار شکست در بازار را کاهش و کسب درآمد و سود را افزایش می دهد و تریدرها را نسبت به وضعیت احساسات دیگر معامله گران آگاه می سازد.
هنگامی که احساسات بازار مثبت باشد قیمت ها روند صعودی دارند و خرید ارزها در بازار افزایش می یابد، از این بازار به عنوان بازار گاوی یاد می شود. اما زمانی که روند قیمت در بازار نزولی کنترل احساسات در ترید باشد و قیمت ها کاهش یابد گفته می شود بازار خرسی است. در ادامه به توضیح بیشتر این شاخص ها و ابزارها خواهیم پرداخت.
تسلط بر احساسات
اگر قصد دارید به طور حرفه ای در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت کنید باید در ابتدا یاد بگیرید که چگونه کنترل احساسات خود را در دست بگیرید. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به تنهایی نمی توانند سود شما را در بازار ارزهای دیجیتال تضمین کنند و در کنار این دو شما باید بتوانید احساسات مختلف خود و دیگران را در معاملات بشناسید و تصمیم درست را بگیرید.
یک تریدر حرفه ای باید بداند که چه زمانی به بازار وارد شود و زمان خروج از بازار چه موقع است. هودل کردن و هودلر بودن نیز از دیگر مهارت هایی است که یک تریدر باید با آن آشنا باشد.
مهم ترین نکته ای که درباره دنیای وسیع ارزهای دیجیتال باید بدانید این است که این بازار همانند سایر بازارهای مالی دیگر دچار نوسانات قیمت می شود و ممکن است قیمت ارز صعودی و یا نزولی باشد. این شما هستید که هنگام نوسانات تصمیم می گیرید خرید یا فروش داشته باشید و اگر دانش کافی در این زمینه را داشته باشید سرمایه گذاری پرسودی خواهید داشت. ترس، طمع و امید واهی سه دشمن اصلی برای موفقیت در بازار رمز ارزها هستند و شما باید بتوانید بر این احساسات غلبه کنید. در ادامه به معرفی برخی احساسات معامله گران در بازار ارزهای دیجیتال پرداخته شده است که با مطالعه آن ها می توانید به این نتیجه برسید که آیا شما هم این احساسات را دارید و میزان توانایی کنترل این احساسات را در شما چقدر است؟
بازار خرسی و گاوی
برای درک بهتر مفهوم بازار خرسی و گاوی بهتر است ابتدا با خرس ها و گاوها در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر آشنا شوید. خرس ها در بازار ارزهای دیجیتال به کسانی گفته می شود که همواره نگاهی بدبینانه و منفی به روند بازار دارند و هر لحظه در انتظار سقوط و کاهش قیمت ها هستند. در مقابل خرس ها گاو ها قرار دارند که در هر شرایطی دیدی مثبت و خوشبینانه دارند و معتقدند که بازار همواره رشد خواهد داشت و سایر عوامل را در نظر نمی گیرند.
بازار خرسی بازاری است که در آن خرس ها همیشه سعی دارند دارایی های خود را بفروشند و هر لحظه اضطراب از دست دادن ارزش دارایی خود را دارند. معامله گران این بازار همیشه در ترس و وحشت قرار دارند و در اکثر مواقع دارایی های خود را با ضرر از دست می دهند.
بازار گاوی دقیقا در مقابل بازار خرسی قرار دارد و در آن معامله گران همواره دیدی مثبت و در حال رشد به بازار دارند. اصطلاح بازار گاوی با الهام از شاخ های گاو نامگذاری شده است و به شاخ های رو به بالای گاو اشاره دارد که نماد افزایش صعودی نمودار قیمت در بازار است.
وقتی که در بازار قدرت خریداران بیشتر باشد روند بازار صعودی است و سرمایه زیادی وارد بازار شده است. در بازار گاوی معامله گران همواره انتظار دارند که با نوسانات قیمت ارزهای بیشتری خریداری کنند و طمع، خوشبینی و امید در این بازار بیش از هر حس دیگری به چشم می خورد.
Fomo یا ترس
Fear of missing out که به اختصار FOMO نامیده می شود به معنی ترس از دست دادن است. در بازار ارزهای دیجیتال این اصطلاح به ترس از دست دادن دارایی اطلاق می شود و زمانی ایجاد می شود که بازار در حال رشد یا سقوط است و سرمایه گذاران ترس از دست دادن سرمایه خود را دارند.
این احساس که همراه با اضطراب ظاهر می شود در تریدرهای غیر حرفه ای باعث از دست دادن سرمایه می شود و موجب می شود با اندکی کاهش قیمت معامله گر ترس از دست دادن مابقی را داشته باشد و در زیان آنها را بفروشد.
حرص و طمع
طمع و حرص در ارزهای دیجیتال را می توان تمایل شدید و غیر منطقی یک فرد برای به دست آوردن دارایی های دیجیتال دانست. این افراد بدون در نظر گرفتن قیمت و بدون هیچ تحلیل و قضاوتی به خرید رمز ارز می پردازند و وارد بازار معاملاتی پر ریسک می شوند.
افرادی که با طمع دست به خرید می زنند پوزیشن خاصی برای سرمایه گذاری خود در نظر ندارند و گمان می برند وقتی یک ارز در حال رشد است باید فورا آن را خریداری کنند و به سود برسند و همیشه می ترسند از خرید و سودهای کلان جا بمانند.
کلام پایانی
بازار ارزهای دیجیتال بازاری بزرگ و گسترده است که در آن در هر لحظه معاملات بسیاری انجام میگیرد و حجم عظیمی از ارزها منتقل می شوند. این بازار همواره دچار نوسانات صعود و نزول قیمت است و معامله گران برای موفقیت در این بازار باید مهارت همسویی با این جریانات را کسب کنند.
یکی از راه های کسب سود و حفظ سرمایه در بازار ارزهای دیجیتال شناخت احساسات بازار و معامله گران آن و کنترل بر احساسات و تصمیمات خود در بازار است. این اقدامات که روانشناسی بازار نامیده می شوند به معامله گران کمک میکنند تا در هر زمان تصمیمات درستی اخذ کنند و با استفاده از ابزارهای دیگر دارایی های خود را در این بازار توسعه دهند.
برنامه معاملاتی چیست و برنامه ترید خود را چگونه تنظیم کنیم ؟
بازارهای مالی شبیه میدان جنگ هستند؛ چرا که شما به عنوان یک تریدر باید در زمان بسیار اندکی برای سرمایه خود تصمیم بگیرید. در نتیجه، پیش از ورود به این عرصه بهتر است خود را برای هیجانات معاملهگری آماده کنید. تنظیم یک برنامه معاملاتی مکتوب و داشتن استراتژی مشخص، قدمی مهم در فعالیتهای مالی هر فرد به شمار میآید. در این مقاله سعی داریم با کمک مطلبی که در وبسایت آیجی منتشر شده است، شما را با برنامه معاملاتی و چگونگی نوشتن آن آشنا کنیم.
مهمترین مسئله این است که بیاموزید چگونه یک برنامهی معاملاتی موفق ایجاد کرده و به آن عمل کنید. با برنامهای هوشمندانه، راهنمایی برای این که در کدام بازار معامله کنید، چه زمان سود کسب کنید، چه زمانی زیان را کاهش دهید و این که سایر فرصتها کجا هستند، خواهید داشت.
برنامه معاملاتی چیست؟
یک برنامه معاملاتی، ابزاری جامع برای تصمیمگیری در زمینهی فعالیت معاملاتی شما است. نوشتن تصمیمات پیش و پس از معامله از اصول اولیه معامله یا همان ترید است. این برنامه به شما کمک میکند تا تصمیم بگیرید که چه چیزی را در چه زمانی و به چه مقداری معامله کنید. یک برنامه ترید، باید برنامهای منحصر به خودتان باشد. میتوانید از برنامهی فرد دیگری به عنوان یک طرح کلی استفاده کنید، اما به خاطر داشته باشید که نگرش شخص دیگر نسبت به ریسک و سرمایهی موجود، میتواند با دیدگاه شما بسیار متفاوت باشد.
برنامه معاملاتی شما میتواند هر چیزی را که به نظر شما مفید میآید، شامل شود؛ اما همیشه باید موارد زیر را پوشش دهد:
- انگیزهی شما از یک معامله
- تعهد زمانی (چقدر صبر خواهید کرد؟)
- اهداف معاملاتی شما
- نگرش شما نسبت به ریسک
- سرمایه موجود شما برای معامله
- قوانین شخصی برای مدیریت ریسک
- بازارهایی که میخواهید در آنها معاملات خود را انجام دهید
- راهبرد و استراتژی شما
- مراحل نگهداری سوابق معاملات
یک طرح معاملاتی با استراتژی معاملاتی متفاوت است. راهبرد یا استراتژی معاملاتی دقیقاً چگونگی ورود و خروج شما را به معاملات مشخص میکند. نمونهای از یک راهبرد معاملاتی ساده میتواند «خرید بیت کوین در ۵٬۰۰۰ دلار و فروش آن در قیمت ۶٬۰۰۰ دلار» باشد.
چرا به یک برنامه معاملاتی نیاز دارید؟
به عنوان یک معاملهگر به یک برنامه معاملاتی احتیاج دارید چون به شما کمک کند تا تصمیمهایی منطقی در ترید بگیرید و عوامل معاملهی ایدهآل خود را تعریف کنید. باید تصمیمات را از ذهنِ درگیر خارج کرد و به روی کاغذ یا صفحه نمایش آورد. تا زمانی که برنامه معاملاتی نداشته باشید، تصمیمگیریهای شما هر لحظه میتواند همگام با احساسات شما تغییر کند. یک برنامه معاملاتی خوب، شما را از تصمیمگیری احساسی در لحظات حساس منع میکند. مزایای برنامه معاملاتی عبارتاند از:
- ترید آسانتر: تمام برنامهریزیها، از پیش انجام شدهاند و شما میتوانید طبق عوامل از پیش تعیینشده خود، ترید کنید.
- اهداف واقعگرایانهتر: شما پیشتر از حد سود و ضرر خود آگاه هستید. این بدان معنا است که میتوانید احساسات را از فرایند تصمیمگیری معاملاتی خود جدا کنید.
- معاملات منظمتر: با پایبندی منظم به برنامه خود، میتوانید متوجه شوید که چرا برخی معاملات کارساز هستند و برخی دیگر نه.
- فضای بیشتر برای بهبود عملکرد: تعریف روشی برای بایگانی تاریخچه معاملات، امکان درس گرفتن از اشتباهات گذشته و بهبود عقایدتان را فراهم میکند.
چگونه یک برنامه معاملاتی تنظیم کنیم
هفت گام آسان برای ایجاد یک برنامه معاملاتی وجود دارد. در ادامه با این هفت گام آشنا خواهید شد.
۱- انگیزه خود را مشخص کنید
شناخت انگیزه خود از انجام معامله و زمانی که مایل هستید به آن اختصاص دهید، قدم مهمی در ایجاد برنامه معاملاتی شما است. از خود بپرسید چرا میخواهید ترید کنید و چیزهایی را که میخواهید از این راه به دست آورید، یادداشت کنید.
۲- مقدار زمانی را که میتوانید به معامله اختصاص دهید تعیین کنید
به این که چقدر زمان میتوانید به فعالیتهای معاملاتی خود اختصاص دهید، فکر کنید. آیا میتوانید وقتی در محل کار هستید معامله کنید؟ یا باید معاملات خود را صبح زود یا نیمهشب مدیریت کنید؟
اگر میخواهید در طول روز معاملات زیادی انجام دهید، به زمان بیشتری نیاز دارید. اگر به دنبال داراییهایی هستید که در مدتزمان مشخص رشد خواهند کرد و برای مدیریت ریسک خود از حد سود، حد ضرر و هشدارها استفاده میکنید، احتمالاً به ساعات زیادی نیاز نخواهید داشت.
صرف وقت کافی جهت آمادهسازی برای معاملات نیز مهم است. فعالیتهایی از قبیل آموزش، تمرین راهبرد موردنظر و تحلیل بازار، بخشی از این آمادهسازیها است.
۳- اهداف خود را تعیین کنید
هر هدف معاملاتی نباید تنها یک عبارت ساده باشد. یک هدف معاملاتی هوشمند باید مشخص، قابل اندازهگیری، در دسترس، مرتبط و با محدودیت زمانی باشد. برای نمونه، «میخواهم ارزش کل سبد داراییهای خود را در ۱۲ ماه آینده، ۱۵ درصد افزایش دهم.» این هدف، هوشمند است. زیرا ارقام مشخص هستند، میتوانید میزان موفقیت خود را اندازهگیری کنید، قابل دسترسی است، مرتبط با ترید بوده و چارچوب زمانی دارد.
همچنین باید مشخص کنید که چه نوع تریدری هستید. سبک معاملهی هر شخص، باید بر اساس شخصیت او، نگرش فرد نسبت به ریسک و زمانی که مایل است به معامله اختصاص دهد، باشد. چهار سبک معاملاتی اصلی وجود دارد:
- معاملهگری با استراتژی (Position trading): حفظ موقعیت معاملاتی برای هفتهها، ماهها یا حتی سالها با این انتظار که در طولانیمدت، سودآور خواهند بود.
- معاملهگری با استراتژی نوسانگیری (Swing trading): حفظ موقعیت معامله برای چندین روز یا هفته برای کسب سود از حرکات میانمدتی بازار.
- معاملهگری با استراتژی روزانه (Day trading): معامله در یک روز باز و بسته میشود. موقعیت هیچ معاملهای در طول شب باز نمیماند و این امر مانع از ریسک شبانه میشود.
- معاملهگری با استراتژی تیغزنی (Scalping):معاملات متعددی که در طول روز برای چند ثانیه یا چند دقیقه باز هستند تا سودهای کوچکی ایجاد شده و در مجموع به سود بزرگی بدل شوند. در این روش، معاملهگر از تکتک نوسانات استفاده کرده و اصطلاحا بازار را «تیغزنی» میکند.
۴- یک نسبت سود به ریسک (risk-reward) انتخاب کنید
پیش از این که شروع به انجام معامله کنید، مشخص کنید که برای معاملات خود به صورت تکی و در مجموع، آمادهی پذیرش چه سطح از ریسک هستید. تعیین محدودهی ریسک، مقولهای پراهمیت است. قیمتها در بازار به طور مداوم در نوسان هستند و حتی امنترین ابزارهای مالی نیز با درجهای از ریسک همراه خواهند بود. برخی از معاملهگران تازهکار ترجیح میدهند برای آشنایی با فضا، با ریسک کمتری مواجه شوند. در حالی که برخی دیگر به امید کسب سود بیشتر، به دنبال ریسک بیشتر هستند. این امر، کاملاً بستگی به دیدگاه شما دارد.
امکان دارد که نسبت به موارد کسب سود، دفعات بیشتری متحمل ضرر شوید؛ اما همچنان در سود باشید. همهی اینها به نسبت ریسک به سود بستگی دارد. برخی از تریدرها ترجیح میدهند از نسبت سود به زیان یک بر سه (۱:۳) استفاده کنند. بدان معنا که سود احتمالی حاصل از سرمایهگذاری، حداقل دو برابر زیان بالقوه باشد. برای تعیین نسبت ریسک به سود، مقدار سرمایهای را که در ریسک قرار میدهید، با پتانسیل سود مقایسه کنید. برای مثال، اگر ۱۰۰ دلارتان را در معاملهای ریسک کردهاید و سود بالقوه ۴۰۰ دلار باشد، نسبت سود به زیان یک بر چهار (۱:۴) خواهد بود.
به یاد داشته باشید که ریسک خود را میتوانید با حد ضررها کنترل کنید.
۵- سرمایهای را که به معامله اختصاص میدهید، مشخص کنید
بررسی کنید که چقدر پول میتوانید به معاملات خود اختصاص دهید. هیچگاه نباید بیش از مبلغی را که میتوانید از دست دهید، ریسک کنید. ترید با ریسک زیادی همراه است و احتمال دارد شما تمام سرمایهی معاملاتی خود یا حتی بیشتر از آن را (اگر معاملهگر حرفهای باشید) از دست بدهید.
محاسبات را پیش از آغاز معاملات خود انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که از عهده زیان احتمالی در ترید برخواهید آمد. اگر در حال حاضر، سرمایهی کافی برای شروع ندارید معاملات را در نسخه دمو (تستی) حساب خود تمرین کنید.
۶- دانش خود از بازار را ارزیابی کنید
جزئیات برنامه معاملاتی شما، توسط بازاری که برای انجام معاملات خود در نظر دارید تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلیل آن هم این است که برای نمونه، برنامه معاملاتی در بازار فارکس با برنامه معاملاتی بازار سهام و یا بازار ارزهای دیجیتال متفاوت است.
ابتدا تخصص خود را در زمینهی طبقهی دارایی و بازار ارزیابی کنید و تا حدی که میتوانید دربارهی چیزی که میخواهید معامله کنید، اطلاعات کسب کنید. سپس زمان بسته یا باز شدن بازار، نوسانات بازار و میزان سودی را که در هر حرکت قیمت به دست خواهید آورد یا زیانی را که متحمل خواهید شد، زیر نظر داشته باشید. اگر این عوامل برایتان رضایتبخش نباشد، بهتر است بازار دیگری برای انجام معاملات خود انتخاب کنید.
۷- ثبت منظم معاملات خود را آغاز کنید
پشتوانه یک برنامه معاملاتیِ کارا، یک دفتر ثبت تاریخچه معاملات است. از دفتر ثبت معاملات برای مستند کردن تریدهای خود استفاده کنید؛ چراکه با این روش میتوانید متوجه شوید که چه چیزی درست عمل میکند و چه چیزی نه.
علاوه بر جزئیات فنی مانند نقاط ورود و خروج، باید اساس تصمیمات معاملاتی و احساساتتان را نیز ثبت کنید. اگر از برنامهی خود منحرف شدید، دلیل و نتیجهی آن را یادداشت کنید. هر چه جزئیات بیشتری در دفتر ثبت معاملات خود به کار بگیرید، بهتر است.
نمونهای از یک برنامه معاملاتی
شما میتوانید با استفاده از پرسش و پاسخهای زیر، به ایجاد برنامه معاملاتی خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که برنامه معاملاتی، یک نقشه راه شخصی است. شما باید هنگام تنظیم آن، شرایطی را که منحصر به خودتان است، در نظر بگیرید.
انگیزه من از انجام معامله چیست؟
برای مثال، من میخواهم خود را به چالش بکشم و تا جایی که میتوانم درباره بازارهای مالی اطلاعات کسب کنم تا بتوانم آینده بهتری برای خود ایجاد کنم.
تعهد زمانی من چقدر است؟
زمانی کافی را برای نظارت بر معاملات خود در نظر بگیرید و در عین حال مشخص کنید که چه زمانی از روز برای شما مناسبتر خواهد بود. برخی از تریدرها ترجیح میدهند که تمام روز را به معاملات خود اختصاص دهند. درحالیکه برخی دیگر زمان مشخصی از روز (صبح، در طول روز یا عصر) را برای معاملات خود کنار میگذارند. همواره توصیه میشود که ریسک خود را با حد ضررها مدیریت کنید، مخصوصا در شرایطی که در زمان باز بودن معامله بر آن نظارت نمیکنید (آفلاین هستید).
اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت من چیست؟
برای مثال، «من میخواهم در نهایت ارزش سبد داراییهای خود را در طول دوازده ماه، ۱۵ درصد افزایش بدهم». برای دستیابی به این هدف، من تصمیم میگیرم که در طول ماه، سه بار یا بیشتر از فرصتها استفاده کنم؛ اما تنها تا زمانی که مطابق با راهبرد من باشند. علاوه بر این، من میخواهم در این مسیر ثابتقدم باشم. اگر از هدف ۱۵ درصدی خود پیشی گرفتم، ریسک خود را هر کنترل احساسات در ترید سه ماه افزایش دهم و با مطالعهی اخبار مالی حداقل برای دوساعت در هفته، به یادگیری ادامه دهم.
نسبت سود به زیان من چیست؟
برای محاسبهی نسبت سود به زیان موردنظرتان، مقدار پولی را که میخواهید طی هر معامله در ریسک قرار دهید، با سود بالقوه مقایسه کنید. اگر حداکثر زیان بالقوهی شما ۲۰۰ دلار باشد و حداکثر سود بالقوه ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش یک به سه (۱:۳) خواهد بود.
توصیه میشود که در هر ترید، تنها روی بخش کوچکی از کل سرمایه خود ریسک کنید. به طور کلی، مقداری کمتر از دو درصد از کل سرمایه در یک ترید معقول است و بیش از ۵ درصد نیز ریسک بالایی به شمار میآید.
چه مقدار سرمایه برای معامله کنار خواهم گذاشت؟
برای مثال برای در ماه اول، ۱,۰۰۰ دلار در ماه را به معاملات خود اختصاص میدهم. این مقدار برای هر کس بسته به میزان سرمایه فرد متفاوت است. در اوایل سرمایهگذاری، بهتر است مبلغ کمتری وارد معاملات خود کنید و با گذشت زمان و افزایش سرمایه، میتوانید این رقم را بالاتر ببرید.
در کدام بازارها معامله خواهم کرد؟
برای نمونه، من میخواهم در بازارهای فارکس و کالاهای سخت فعالیت کنم، زیرا این بازارها را بیش از همه میشناسم. [کالاهای سخت به کالاهای استخراجی مانند طلا، نقره، نفت و… گفته میشود.] یا اگر اطلاعاتم در حوزه تکنولوژی و فناوریهای نو زیاد باشد، میتوانم در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنم.
چگونه معاملات و عملکرد خود را بررسی کنم؟
برای مثال، من ثبت معاملات خود را آغاز میکنم. با هر معامله، نکات را یادداشت میکنم و صبح هر روز آنها را مرور کرده و عملکرد ماه را جمعبندی میکنم. من شکستها و موفقیتها، دلیل تصمیمات خاص و احساسی را که هر روز نسبت به معامله دارم ثبت میکنم و هر سه ماه یک بار از یادداشتهایم برای تجدیدنظر در استراتژی خود استفاده میکنم.
جمعبندی
از مهمترین عوامل موردنیاز برای یک ترید موفق، داشتن برنامه معاملاتی مناسب است. برنامه کنترل احساسات در ترید معاملاتی ابزاری جامع و هوشمند است که تریدر را برای انجام یک معامله سودده راهنمایی میکند.
در این برنامه باید عوامل مختلفی در نظر گرفته شود. انگیزه معاملهگر از ورود به یک معامله، مقدار زمان موردنیاز برای اختصاص به معامله، هدف تریدر از معامله، نسبت سود به ریسک، سرمایهی موردنیاز برای معامله، دانش و مهارت تریدر در بازار و نهایتا ثبت اطلاعات هر معامله از مهمترین عواملی است یک برنامه معاملاتی خوب باید آنها را دربرگیرد.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار کنترل احساسات در ترید از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
در ذهن یک تریدر حرفهای چه میگذرد؟
بازار ارز دیجیتال یکی از مطرح ترین و پر سود ترین بازارهای مالی حال حاضر جهان است. موفقیت در این بازار یا دیگر بازارهای مالی نیازمند داشتن ذهن حرفهای می باشد. در این مطلب قصد داریم مهمترین فاکتورهای ذهن تریدر حرفهای را با هم بررسی کنیم.
ذهن یک تریدر حرفهای
معامله گری در بازار ارز دیجیتال سود زیادی دارد و علاوه بر سود مالی، جذابیت های زیادی هم دارد. اما لذت بردن از جذابیت ها و کسب سود در بازار ارز دیجیتال به این آسانی ها نیست. فعالیت در چنین بازار های مالی همیشه با ریسک های زیادی همراه است. اساس کار تریدر حرفهای در بازار ارز دیجیتال تحلیل و پیش بینی اتفاقات و تاثیر آنها بر روند بازار است و موفقیت یا شکست در این بازار ها با همین پیش بینی ها رقم میخورد.
هیچ تصمیمی در این بازار صددرصد درست یا حتی صددرصد غلط نیست. حتی بهترین معامله گران در چنین بازارهایی پیش بینی هایی می کنند که حداکثر ۸۰ درصد آنها به وقوع می پیوندد. یعنی ۲۰ درصد خطا دارند. برای معامله گران تازه کار و جوان این درصد کمتر هم می شود پس نباید در ابتدای کار معاملهگری انتظار این را داشته باشد که در حد افرادی مثل نیک پاتل موفق شوید.
معاملهگر هر چه دانش خودش را در بازار ارز دیجیتال بالاتر ببرد و تجربه بیشتری از بازار کسب کند تصمیمات بهتری خواهد گرفت اما مهمترین عامل در موفقیت یک معامله گر داشتن ذهن پیروز است. داشتن ذهن موفقیت خواه بیشتر از آنکه در هنگام پیروزی به کمک شما بیاید، در لحظه تلخ شکست شما را یاری میرساند. اگر شما در لحظات تلخ شکست بتوانید تجربه گرانبها کسب کنید قطعاً در آینده بازار یکی از افراد حرفهای و موفق خواهید بود. آشنایی با نکاتی که معامله گران حرفهای در روانشناسی بازار روی آنها تاکید دارند می تواند به شما در داشتن یک ذهن موفق و پیروز کمک کند. این نکات را با هم بررسی میکنیم تا از یک تریدر آماتور تبدیل به یک تریدر حرفهای شویم.
آیا تریدر حرفهای به اطلاعات خاص و سری دسترسی دارد؟
متاسفانه بسیاری از تریدر های تازه کار بر اثر حرف دیگران این تصور را دارند که تریدر حرفهای بازار ارز دیجیتال که در این بازار به موفقیت رسیده است، به اطلاعات فوق سری یا خاص دسترسی داشته است. به شما حق می دهیم که در مورد این موضوع همیشه تردید داشته باشید. و فکر کنید اطلاعاتی که در اختیار شما قرار دارد، اطلاعات معمولی است و امکان تحلیل صحیح از روی آنها وجود ندارد. اما اگر گذشته بسیاری کنترل احساسات در ترید از تریدرهای حرفهای بازار ارز دیجیتال چه در داخل و چه در خارج از کشور را بررسی کنید، متوجه می شوید آنها انسان های معمولی بودهاند. و دسترسی به اطلاعات خاص نداشتهاند. به نظر می رسد اساس تردید و سوالی که در ذهن معاملهگران تازه کار ایجاد میشود ایراد دارد.
در روانشناسی بازار، به جای اینکه به دنبال رسیدن به پاسخ این سوال باشید که اطلاعات معاملهگران حرفهای چه طبقه بندی دارد، جواب این پرسش را جستجو کنید که تریدر حرفهای چگونه فکر میکند و چگونه ذهن او زمینه ساز موفقیت او می شود. تنها چیزی که نه تنها معاملهگران حرفهای بازار ارز دیجیتال بلکه انسان های موفق را در جهان به کامیابی می رساند، ذهن آنها و نحوه تفکرشان است.
اگر شما یک ذهن کنجکاو و با درک عمیق از شرایط داشته باشید این اطمینان را به شما می دهیم که در نهایت نه تنها در دنیای کریپتوکارنسی بلکه در زندگی خودتان انسانی موفق خواهید شد. اولین کنترل احساسات در ترید گام رسیدن به یک ذهن حرفهای و موفق در بازار، گذر از قضاوت و حرف دیگران و تمرکز بر روی یادگیری و درک عمیق اطلاعات است. معاملهگران حرفهای بازار ارز دیجیتال در روزهای ابتدایی پیدایش این ارزها برای سرمایهگذاری بر روی این پول های الکترونیکی و جدید شماتت های زیادی را تحمل کردهاند اما کسی که پیروز شده است آنها هستند نه شماتت کنندگان.
تریدر حرفهای خود را کنترل میکند نه بازار را
یکی از بزرگترین و مهمترین نکاتی که تریدر حرفهای در بازار کریپتوکارنسی آن را رعایت میکند، کنترل ذهن خودش است. تریدر موفق تلاش نمی کند بازار را آنگونه که علاقه دارد تحلیل کند. او بازار را آنگونه که هست تحلیل می کند. شاید این جمله در ابتدا ساده به نظر برسد اما متاسفانه رعایت نکردن همین اصل سبب ناکامی بسیاری از معاملهگران تازه کار در دنیای کریپتوکارنسی شده است.
برخی از معاملهگران متاسفانه برخلاف روند حقیقی بازار، تحلیل را به گونه ای انجام دهند که آنها را به اهداف اقتصادی مدنظرشان میرساند. اما معاملهگر حرفهای بازار را به دقت بررسی می کند و در صورتی که متوجه شود ارز دیجیتال خاصی روند مثبت و سودساز در پی گرفته است روی آن سرمایهگذاری میکند. تریدر حرفهای با استراتژی در بازار فعالیت می کند و دقیقاً می داند که به دنبال چه چیزی است. او در بازار کنشگرانه عمل نمی کند بلکه به انتظار مینشیند تا فرصت های معاملاتی برای او ایجاد شود سپس از این فرصتها به خوبی استفاده میکند.
فرق تریدر حرفه ای با آماتور
یکی از نکات کلیدی دیگری که در این مورد تریدرهای حرفهای برخلاف معامله گران آماتور به آن توجه دارند این است که معمولاً بازار در طول یک ماه یا حتی یک سال فرصت های محدود سودآوری با درصد موفقیت بالا در اختیار آنها قرار میدهد. به همین علت این گونه معامله گران هر روز نمودارها را مورد بررسی قرار می دهند تا با مشاهده اولین فرصت اقدامات لازم را انجام دهند. معاملهگر حرفهای خسته نمی شود و هر روز روند ها را بررسی میکند تا از فرصت هایی که ایجاد میشود استفاده کند اما در صورتیکه در بررسی های او فرصتی هم دیده نشود به هیچ وجه در این در بازار ورود نمیکند. رعایت همین نکته کوچک برخی افراد را به ثروت انبوه رسانده و سرمایه برخی افراد را هم نابود کرده است پس حتماً به آن دقت کنید.
در ذهن تریدر حرفهای؛ احساسات دشمن موفقیت
تریدر حرفهای به خوبی می داند که احساساتی شدن در معاملات ارز دیجیتال برای او می تواند یک فاجعه را رقم بزند. البته این چیز عجیبی نیست که انسان برای سرمایه گذاری و معامله گری خودش درگیر احساسات شود اما معاملهگری موفق است که بتواند تاثیرات احساسات را مهار کرده و بر اساس عقل و منطق معامله کند. اگر در تریدینگ درگیر احساسات شوید باید منتظر ضررهای سنگین و جبران ناپذیر در بازار کریپتوکارنسی باشید.
یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با احساسات و کنترل آنها در نظر گرفتن حد ریسک است. در حقیقت شما به جای اینکه پیش بینی کنید چقدر احتمال دارد در بازار سودآوری داشته باشید، ابتدا باید حد ضرر احتمالی خودتان را در نظر بگیرید. البته شما برای سود خودتان هم باید حد ریسک مشخص کنید اما مشخص کردن حد ضرر به این دلیل که در هنگام بحرانی شدن بازار سریعتر می توانید اقدام کنید ضروری به نظر می رسد.
با تعیین حد ضرر شما میتوانید مشخص کنید که در یک معامله حداکثر چه مقدار پول از دست خواهید داد و در هنگام بحران هم راهکاری برای خروج از آن خواهید داشت. معاملات در بازارهای مالی ارز دیجیتال توزیع تصادفی برنده ها و بازنده هاست. همه چیز در دنیای احتمالات و ریسک خطر و پیروزی رقم می خورد و اگر شما به عنوان معامله گر توان تحمل لحظات سخت شکست را نداشته باشید و در آن لحظات احساساتی شوید، باید منتظر روزهای سخت تر باشید. در کنترل احساسات در ترید لحظات سخت، گرفتن تصمیمات منطقی و عاقلانه هم قطعاً سخت خواهد بود اما نتیجه آنها شیرین و جذاب رقم خواهد خورد.
تریدر حرفهای بازار را درک میکند!!
بزرگترین تفاوت که بین تریدر حرفهای و معاملهگر آماتور وجود دارد، شاید نحوه برخورد آنها با تغییرات بازار ارز دیجیتال باشد. معاملهگر حرفهای به پیش بینی های خودش اعتماد دارد و می داند که بازار در آینده قرار است چه کاری انجام دهد. این نکته بسیار مهم است و نباید ساده از آن گذشت. متاسفانه بسیاری از معاملهگران آماتور بعد از تصمیم گیری و ورود به معامله بر اساس اتفاقات و هیجانات روزانه ممکن است تصمیمات خطرناکی در بازار بگیرند و این تصمیمات منجر به ناکامی آنها در بهرهوری کافی از بازار شود. بازارهای مالی همیشه سود های بزرگ را در بازههای بلندمدت توزیع میکنند و به همین دلیل است که تریدر حرفهای با صبوری بازار را دنبال میکند اما تریدر آماتور با کوچکترین اتفاق منفی درگیر هیجان شده و تصمیمات غیر منطقی میگیرد.
تریدر حرفه ای به خوبی می داند که در بازار ارز دیجیتال تمام اتفاقات مطابق پیش بینی او رقم نمیخورد اما اجازه می دهد معاملات او بدون هیچ دخالتی مسیر خود را طی کنند. البته گاهی اوقات هم تریدرهای حرفه ای به دلیل اینکه شرایط را بحرانی در نظر میگیرند ممکن است زودتر از زمان پیش بینی شده از معامله خارج شوند. اما در اکثر مواقع یعنی بیش از ۷۰ درصد مواقع معامله گر حرفه ای، معاملات خودش را تنظیم کرده و تا زمانی که به سود نهایی برسد آن معامله را فراموش میکند و تغییری در آن ایجاد نمی کند. اگر بخواهیم تمام نکاتی که در این بخش گفتیم را در یک جمله جمع کنیم باید بگوییم که معامله گر حرفهای به بازار اجازه انجام کار میدهد و در روند طبیعی بازار دخالت نمی کند.
طرز فکر معاملاتی شما، عادات معاملاتی شما را مشخص میکند
نحوه تفکر شما در مورد معاملات بازار ارز دیجیتال نهایتاً تبدیل به عادتهای تجاری شما خواهند شد. اگر شما در بازار عادت به جلوگیری از ضرر داشته باشید احتمالاً در طول معاملات خودتان سعی می کنید با توقف ضرر معامله نکنید. اگر شما در ذهن خودتان بازار را مثل یک دستگاه خودپرداز فرض کنید که قرار است تمام آرزوها و خواسته های زندگی شما را برآورده کند.
مجبور میشوید بیش از حد منطقی معامله کنید و در معاملات پر ریسک شرکت کنید که در نهایت معاملات به این شکل یک انفجار بزرگ برای شما به همراه خواهد داشت. و نه تنها شما را به آرزوهای زندگیتان نمی رساند بلکه سرمایه فعلی زندگی شما را نابود خواهد ساخت. تفاوت بزرگ معامله گر یا همان تریدر حرفهای با دیگر معاملهگران در همین است. معاملهگر حرفهای متناسب با شرایط بازار معامله می کند و انتظار اتفاق خارق العاده ندارد.
البته معمولاً معاملهگران حرفه ای در دراز مدت از طریق بازار راحت تر می توانند به خواسته های خودشان برسند اما عجله نمی کنند. اینگونه معاملهگران به بازار احترام می گذارند و می دانند که در بازار دانش آنها همه چیز را پوشش نمی دهد. آنها بیشتر از اینکه دنبال پیش بینی پاداش باشند به ریسک معاملات خودشان فکر می کنند. تریدر حرفهای این تصور را دارد که تجارت در بازار ارز دیجیتال مانند کاری است که برنامه ریزی آن را قبلا انجام داده است و اکنون باید بنشیند تا برنامه ریزی او به نتیجه برسد.
صبر در بازار ارز دیجیتال کمک میکند تا عادات معاملاتی صحیح در ذهن معامله گر ایجاد شود. معاملهگران حرفه ای کار خودشان را با صبر ، اعتماد و اطمینان به بازار انجام میدهند و در هنگام ثبت معاملات خونسردی کامل دارند. تریدر حرفهای به خوبی میداند که باید پول را خودش مدیریت کند و به تجارت دیگران وابسته نباشد. موفقیت در بازار ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی غیر ممکن نیست اما نیازمند طرز فکر حرفهای و موفق است.
جمعبندی
ذهنیت انسان ها به کارهای آنها جهت می دهد و سبب ایجاد انسان های موفق و حرفهای یا ناموفق و آماتور میشود. تریدر حرفه ای ارز دیجیتال انسان خاصی نیست بلکه از ذهن هوشمند و منطقی برای رسیدن به خواستههای خودش کمک می گیرد. این در حالی است که تریدر آماتور و ناآگاه سعی می کند با احساسات و هیجانات در بازار معامله کند و معمولاً معاملات اینگونه تریدرها نتیجه خوبی در بر نخواهند داشت.
در این مطلب هم خدمت شما عرض کردیم که موفقیت و حرفهای شدن در بازار ارز دیجیتال نیازمند داشتن مولفههای یک ذهن حرفهای است. اگر میخواهید در بازار ارز دیجیتال موفق باشید، تنها به صحبت افراد موفق و دانا در این بازار باید توجه کنید و هیچ ارزشی برای شایعات و حرفهای بیاساس قائل نشوید. در بازار ارز دیجیتال هیچ اطلاعات خاص و سری وجود ندارد و معامله گران موفق با استفاده از اطلاعات معمولی، تریدر حرفهای شدهاند. شما باید ذهن خودتان را کنترل کنید و به هیچ وجه بازار را خارج از طبیعت و روند معمولی آن تحلیل نکنید. بازار را بر اساس آن چیزی که هست، تحلیل کنید نه آن چیزی که خودتان دوست دارید اتفاق بیفتد.
در بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال به هیچ وجه احساسات را سرلوحه کار خودتان قرار ندهید. احساسات در این بازارها مانع بزرگ موفقیت شما خواهند بود. به بازار احترام بگذارید و اجازه دهید کار خودش را انجام دهد و با کوچکترین تغییری در روند معاملات خودتان اختلال ایجاد نکنید. همیشه سعی کنید عادات معاملاتی صحیح داشته باشید و تمام آرزوها و خواسته های خودتان را از بازار ارز دیجیتالی و دیگر بازارهای مالی در کوتاه مدت مطالبه نکنید.
چگونه طمع خود را در معاملات کنترل کنیم؟
طمع یک حس طبیعی در انسان است که افراد را با درجات مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. متاسفانه اثبات شده است که طمع در معاملهگری بیشتر از آنکه به معاملهگران کمک کند، مانعی بر سر راه آنها ایجاد میکند.
طمع به راحتی میتواند معاملات خوب را به معاملات بد و معاملات بد را به معاملات بدتر تبدیل کند. در این مقاله چند نکته برای کنترل طمع و جلوگیری از آسیبهای ناشی از آن در معاملات به شما ارائه کرده ایم.
طمع در معامله گری چیست و چگونه موفقیت در معاملات را تحت تاثیر قرار میدهد؟
- میتوان طمع را به عنوان تمایل شدید به چیزی توصیف کرد که در اغلب موارد، آن چیز ثروت است. در معاملهگری طمع زمانی ظاهر میشود که حرکت قیمت بر خلاف انتظار معاملهگر حرکت میکند، اما به همان اندازه میتواند در زمانی که حرکت قیمت در جهت انتظار معاملهگر است نیز اثرات خود را نشان دهد.
نمونههایی از طمع در معامله گری: - دوبرابر کردن معامله هنگامی که معامله در ضرر است
- افزودن سرمایه به معاملات برنده
- استفاده از اهرم بیش از حد
طمع میتواند وضعیت روانی شما را تغییر دهد و تمرکز شما را به سمت حداکثر کردن سود/خوشبختی/ثروت منحرف کند. تمایل به حداکثر رساندن این موارد است که اغلب باعث میشود معاملهگران وارد معامله شوند.
علاوهبراین، طمع، حساب معاملهگری شما را نیز تهدید میکند. دو برابر کردن معاملهی زیانده، اضافه کردن سرمایه در معاملات سودده و استفاده از اهرم بیش از حد میتواند به سرعت حساب معاملاتی شما را خالی کرده و موجب کال مارجین شدن شما شود.
مثالی برجسته در مورد تاثیر طمع بر معاملات
نمودار زیر مثالی از تاثیر منفی طمع در معاملات را ارائه میدهد. این چارت نشان میدهد که معاملهگر پس از دیدن یک کندل سبز بزرگ وارد معامله خرید EUR/USD میشود (بدون حد ضرر) به این امید که بازار بالاتر برود. برخلاف انتظار معاملهگر بازار به سمت پایین حرکت میکند و معامله وارد زیان میشود. طمع باعث میشود که معاملهگر نه تنها معامله را ببندد بلکه هنگامی که دوباره نشانههای چرخش بازار دیده شد، یک معامله خرید دیگر را نیز باز کند.
این ایده که معاملهگر میتواند با باز کردن یک معامله خرید دیگر، معامله زیانده را به معامله سودده تبدیل کند از لحاظ روانی معاملهگر را تحت فشار قرار میدهد. همچنین طمع میتواند معاملهگران را به حدی کور کند که تشخیص ندهند در حال معامله بر خلاف روند بازار هستند.
طمع غالبا با احساسات دیگری مانند ترس همراه است. ترس بارها خود را به صورتهای مختلف در جریان معاملات نشان میدهد به همین دلیل یادگیری نحوه کنترل ترس نیز ضروری است.
چگونه میتوان طمع را در حین معاملهگری کنترل کرد؟
خوشبختانه طمع مانند تمام احساسات دیگر قابل کنترل است. با گذشت زمان و داشتن نظم و انضباط لازم، میتوان معاملاتی عاری از طمع انجام داد.
طمع را میتوان نقطه مقابل انضباط دانست. افرادی که منظم هستند به ندرت در دام طمع میافتند چراکه نوعی برنامهریزی دارند و به آن پایبند هستند. برنامههای معاملهگری و ژورنال معاملاتی یک روش عالی برای حفظ مسیر صحیح معاملهگری و عدم وسوسه برای معامله خارج از برنامه است.
همچنین معاملهگران پیش از ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود خود را مشخص کنند. این کار میتواند نسبت ریسک به ریوارد معاملهگران را مشخص کند چیزی که در بلند مدت میتواند تاثیر مهمی بر موفقیت معاملهگران بگذارد.
لازم به یادآوری است که مدیریت طمع چیزی نیست که در کوتاه مدت حل شود. با این حال، معاملهگرانی که بدانند چگونه طمع بر معاملات تاثیر منفی میگذارد و به دنبال پیشگیری از این تاثیرات باشند، قطعا گام مهمی در جهت دستیابی به «معامله بدون طمع» برداشتهاند.
دیدگاه شما