ریسک نقدینگی چیست
نقش مدیریت ترازنامه - در این مقاله به بیان مفهوم ریسک نقدینگی پرداخته میشود و دلیل اهمیت ریسک نقدینگی، مدیریت آن و نقش مدیریت ترازنامه در مبانی مدیریت ریسک مورد بررسی قرار میگیرد.
ریسک نقدینگی - دوگونه نقدینگی وجود دارد: نقدینگی بازار (Market Liquidity)، شاید نقدشوندگی بازار مفهوم مورد نظر را بهتر برساند و نقدینگی تامین مالی (Funding liquidity).
نقدینگی چیست | به معنای حجم پول، مجموع پول و شبهپول است، نقدینگی در یک کشور به معنای مجموع اسکناسها و مسکوکات و سپردههای دیداری در یک کشور است.
هدف: نظام بانکداری اعم از بانکداری اسلامی و متعارف با ریسکهای متعددی روبهروست که یکی از مهمترین این ریسکها، ریسک نقدینگی است. ازطرفی مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی از بانکداری متعارف پیچیدهتر است؛ زیرا ابزارهای سنتی استفادهشده در مدیریت نقدینگی، بر بهره مبتنی است و استفاده از آنها در نظام بانکداری اسلامی جایز نیست؛ با این حال این نظریه (بهویژه بعد از بحران مالی سال 2008) مطرح شده است که بانکداری اسلامی در مدیریت ریسک نقدینگی از بانکداری متعارف توانمندتر است. روش:این پژوهش عوامل مؤثر بر ریسک نقدینگی و رابطۀ میان کیفیت دارایی و تأمین مالی در بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف را در دورۀ 2016-2011 با استفاده از روش دادههای تابلویی PCSE و FGLS برای 72 بانک اسلامی و 51 بانک متعارف بررسی کرده است. نتایج: نتایج بهدستآمده نشان میدهد در بانکداری اسلامی، رابطۀ بین تأمین مالی و اندازه بر ریسک نقدینگی مثبت و معنیدار و رابطۀ آن باکیفیت دارایی منفی است؛ اما در بانکداری متعارف، تأثیر ت.
تقابلی از جنس سنت و مدرنیته/ بدون ایجاد تحول دیجیتال نمی توان به افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور امیدوار بود - پایگاه خبری تحلیلی
مشاوره آنلاین - ریسک نقدینگی ناشی از ناتوانی یک بانک در پرداخت به موقع بدهی ها، ایفای تعهدات و یا عدم توانایی گسترش سبد داراییهای پربازده با هزینه ای متعارف می باشد. می توان گفت علت اصلی ریسک نقدینگی در بانک ها عدم تطبیق مقدار و سررسید بدهی ها و دارایی ها و در نتیجه بروز شکاف نقدینگی منفی می باشد.
پس از تهیه انباره ریسک که تصویر کلی از وضعیت ریسکهای بانک ارائه میدهد، حدود قابل قبول برای هر یک از ریسکها با توجه به حفظ کفایت سرمایه مطلوب، حفظ کفایت نقدینگی مطلوب، و سودآوری تعیین میشود که به عنوان اشتهای ریسک شناخته میشود.
مدیریت صحیح نقدینگی در قالب توانایی افزایش وجوه و انجام به موقع تعهدات، لازمه ادامه حیات بانکها است؛ مدیریت مناسب نقدینگی میتواند از احتمال وقوع مشکلات جدی بانک بکاهد. در واقع با توجه به اینکه کمبود نقدینگی در یک بانک میتواند پیامدهای گسترده سیستمی در برداشته باشد، اهمیت نقدینگی برای هر بانک ورای هر موضوع دیگری اهمیت مضاعفی دارد..بانکها برای افزایش سودآوری میبایست همواره نظارت دقیقی بر روی داراییها و بدهیهای خود داشته باشند تا بتوانند نقدینگی حاصل از عملیات بانکی را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.برآورد شکاف سررسیدی دارایی- بدهی در بازههای زمانی آتی یکی از اقدامات اساسی در راستای مدیریت بهینه نقدینگی ومشخص کردن توان بالقوه بانک در برابر هرگونه کسر یپیشرو است. در این مقاله محاسبه شکاف دارایی- بدهی بر اساس دو الگوی عصبی- فازی تطبیقی و مدل سازی الگوی حافظه بلندمدت (آرفیما) صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد هر چند دقت هر دو الگو در پیش بینی شکاف پویا بالا بوده است؛ ب.
معنی یا پیشنهاد شما - معنی ریسک نقدینگی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و . در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
علم سنجی و رتبه بندی مقاله - دانلود و دریافت مقاله بررسی تأثیر شکاف نقدینگی و وام های غیر عملیاتی (به عنوان دو عامل ریسک نقدینگی)بر سود آوری بانک
منظور از نقدشوندگی در بورس چیست؟
منظور از نقدشوندگی در بورس این است که یک سهام و یا دارایی را میتوان با چه سرعتی به فروش رساند. میتوان گفت هرچه معاملات مربوط به یک سهم بیشتر باشد و افراد بیشتر اقدام به خرید و فروش آن سهم کنند، نقدشوندگی آن سهم و یا دارایی بیشتر است. در یک تعریف کلی اگر بتوانیم با سرعت زیادی یک دارایی را به پول نقد تبدیل نماییم در این صورت گفته میشود که این دارایی قابلیت عرضه بالایی در بازار داشته و نقدشوندگی آن بیشتر است. در حقیقت اگر رتبه نقد شوندگی سهام یک شرکت بیشتر باشد، نشان میدهد که روزانه میزان خرید وفروش بیشتری از سهام آن انجام میشود و حجم معاملات مربوط به آن نیز بیشتر است.
داراییهای گوناگونی وجود دارد که قابلیت نقد شوندگی بالایی دارند. از جمله این داراییها میتوان به مواردی چون ارز، طلا، اوراق مشارکت و سهام شرکتهای بورسی اشاره کرد. البته برخی از افراد تصور میکنند که داراییهایی چون زمین، ملک و ماشین نیز قابلیت نقدشوندگی در بورس را دارند که باید متذکر شد اینچنین نیست و امکان دارد شما مجبور شوید داراییهای اینچنینی خود را با قیمت کمتر بفروشید و متضرر شوید.
در واقع نقد شوندگی افراد را آگاه میکند که چه سهمی بخرند که بتوانند بدون نگرانی آن را در آینده بفروشند. از میان داراییها میتوان گفت پول نقد بیشترین مقدار و داراییهایی مثل خوردرو، خانه، فرش و … کمترین میزان نقدشوندگی را دارند. جالب است بدانید هیچ گونه فرمولی برای نقدشوندگی وجود ندارد. نقد شوندگی در محاسبات و علوم بسیاری کاربرد دارد از بورس گرفته تا مدیریت و حسابداری. در این مقاله قصد داریم شما را با مفهوم نقدشوندگی در بورس و مزایای آن آشنا سازیم. پس اگر به این موضوع و همچنین آموزش بورس از صفرعلاقهمند هستید در ادامه با ما همراه باشید.
منظور از نقدشوندگی در بورس چیست؟
منظور از Liquidity یا نقد شوندگی در بورس این است که یک دارایی در چه زمانی و با چه سرعتی به پول نقد تبدیل میگردد. در واقع هرچه نقدینگی بیشتر باشد زمان کمتری لازم است تا یک سهم را به پول نقد تبدیل نمود و این کار به سادگی انجام میگیرد. هنگامی که شخصی میخواهد سهمی بخرد ابتدا لازم است به نقدشوندگی آن دقت کند تا در آینده به مشکلی در فروش آن دارایی برخورد نکند. اگر میخواهید دارایی را انتخاب کنید که نقد شوندگی بهتری داشته باشد و با آنها قصد معامله دارید، داراییهایی نظیر اوراق مشارکت، طلا و ارز و همچنین سهام بورس اشاره نمود.
محاسبه نقد شوندگی سهام
بعد از پاسخ به سوال نقد شوندگی سهام چیست شاید برای شما سوال پیش آید که چگونه میتوان نقدشوندگی در بورس را محاسبه کرد که باید گفت برای چنین کاری فرمول مخصوصی وجود دارد. البته این ریسک نقدشوندگی نکته را نیز باید در نظر بگیرید که عوامل گوناگونی بر محاسبات تاثیر میگذارند که میتوان به ارزش روز، دفعات معامله، تعداد خریدار و … اشاره کرد. برای محاسبه نقد شوندگی سهام شما باید حجم پول و شبه پول را با یکدیگر جمع کنید. توجه داشته باشید که حجم پول نیز از جمع اسکناس و مسکوکات در دست مردم با ریسک نقدشوندگی سپردههای دیداری به دست میآید.
نقدشوندگی املاک و اوراق بهادار
پیش از این نیز اشاره کردیم که نقدشوندگی ملک و زمین نسبت به پول کمتر است و هنگامی که بازار دچار رکود میشود فروش مسکن و زمین به سختی ممکن است اگرچه قیمت افزایش یابد. همچنین هنگام خرید سهام بورس اوراق بهادار نیز باید توجه کنیم از نوع نقد شونده آن خریداری کنیم، زیرا افراد بسیار زیادی در این زمینه فعالیت میکنند و باید اطلاعات کافی داشته باشیم که بهترین نوع بورس از نظر نقدینگی را خریداری کنیم. با در نظر گرفتن ارزش معاملات یک سهم در کوتاه مدت و یا بلندمدت میتوانید به میزان نقد شوندگی آن سهم پی ببرید.
مزایای نقدشوندگی در بورس چیست؟
نقدشوندگی میتواند به شما کمک کند که بدون این که در سهم خود ضرر کنید سهم خود را با کسب سود و یا قبل از این که سهم شما افت کند بتوانید سهم خود را بفروشید. همچنین مطالعه سابقه سهمی که قصد خرید آن را دارید از نظر نقدشوندگی به شما کمک میکند بتوانید با درایت و روشن بینی بیشتری سهام خود را ریسک نقدشوندگی خریداری کنید. در کل با مطالعه نقدینگی میتوانید به این مساله پی ببرید که فروش سهم میتواند به چه مدت زمانی انجام شود. گاهی ممکن است بنا بر شرایط شما در موقعیتی قرار بگیرید که به پول احتیاج پیدا کنید در این صورت چنانچه سهم شما نقد شوندگی خوبی داشته باشد می توانید سریع آن را فروخته و از طریق آن نیاز خود را برطرف کنید. این در حالی است که یک خانه یا ماشین را نمیتوان با چنین سرعتی به فروش رساند.
تشخیص میزان نقد شوندگی سهام
آیا میدانید با داشتن چه اطلاعاتی می توان دریافت که چه سهمی چه میزان نقدشوندگی دارد؟ برای این کار لازم است یک سری اطلاعات در مورد سهام خود داشته باشید تا بتوانید میزان نقدشوندگی آن را دریابید.
- سهامی که به طور میانگین ارزش معاملاتی بالای صد میلیارد دارد نقدشوندگی آن بالا است.
- سهامی که ارزش معاملاتی ان بین چهل تا صد میلیارد است نقدینگی متوسطی دارد.
- همچنین میتوان گفت سهامی که ارزش معاملاتی آن پایینتر از چهل میلیارد است نقدشوندگی پایینی دارد.
بنابراین یکی از معیارهای مهم برای دریافت نقدینگی یک سهم میزان ارزش معاملاتی آن است. پس تعیین نقدشوندگی یک سهام خیلی هم سخت نیست و باید سهامی که میزان نقدشوندگی آنها بالاتر است را در اولویت قرار دهیم.
ریسک نقد شوندگی چیست؟
Liquidity Risk یا ریسک نقد شوندگی در حقیقت به ریسکی گفته میشود که در زمان پایین آمدن تمایل افراد به خرید و فروش سهام یا پایین آمدن سطح معاملات به وجود میآید. به زبان سادهتر میتوان گفت صاحبسهم یا اوراق بهادار گاهی اوقات توانایی فروش سریع دارایی خود را برای جبران ضرر و زیان ندارد که در چنین شرایطی میتوان گفت ریسک نقدشوندگی وجود دارد. این موضوع بیشتر زمانی اتفاق میافتد که بین قیمت پیشنهادی برای خریدوفروش سهام شکاف بزرگی ایجاد شود. البته گاهی اوقات نوسان شدید قیمت، بهویژه زمانی که قیمت با کاهش مواجه میشود، ریسک نقدشوندگی در بورس را افزایش میدهد.
ضمانت نقد شوندگی چیست؟
ضمانت نقد شوندگی یک ویژگی و امتیاز به شمار میآید و میتواند خیال فردی که تصمیم دارد دارایی خود را به وجه نقد تبدیل سازد، راحت کند. در حقیقت ضمانت نقد شوندگی نوعی توافق است که بر اساس آن طرف مسئول پرداخت وجه، اطمینان ایجاد میکند که پرداخت وجه حتی در صورت ابطال، انجام میشود و برای طرف دیگر در زمینه تامین وجه نقد مشکلی به وجود نخواهد آمد.
سخن پایانی
نقد شوندگی یک از مسائل بسیار مهمی است که باید در هنگام خرید سهام به آن توجه کنیم. امکان دارد که شما در شرایطی قرار بگیرید که نیاز ضروری به پول نقد داشته باشید در این صورت لازم است تا دارایی خود را بفروشید. پس لازم است این کار را به راحت ترین شکل ممکن و در زمان کم انجام دهید. در این مقاله تلاش کردیم به شما مفهوم نقد شوندگی را آموزش دهیم و راههای تشخیص میزان نقد شوندگی سهام بورسی را برای شما توضیح دهیم. در کل میتوان نتیجه گرفت که نقدشوندگی یکی از مباحث مهم در بورس است که باید قبل از خرید سهام در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید و در هنگام خرید به آن توجه نمایید.
ریسک نقدشوندگی/ نگاهی متفاوت به مدیریت ریسک بانکی
در پی بحران مالی جهانی بانکها تغییرات بزرگی در راهبردهای مدیریت ریسک بانکی ایجاد کردهاند. با سختگیرانهتر شدن مقررات نقش ریسک نقدشوندگی(liquidity risk) خود را پررنگتر از هر زمانی بهعنوان مؤلفه اصلی ارزیابی ریسک نشان میدهد. از شرکت خدمات مالی مدیریت ثروت مریل لینچ (Merrill Lynch) گرفته تا بانک سرمایهگذاری برادران لیمن (Lehman Brothers)، بررسی موشکافانه مدیریت ریسک بانکی مؤسسات مالی ورشکسته نشان میدهد که فروپاشیشان امری اجتنابناپذیر بود.
بررسی متخصصین نشان داد که در اکثر موارد سازمان ورشکست شده، نقدینگی کافی برای پوشش هزینههای خود را در اختیار نداشت.
قبل از بحران مالی سال ۲۰۱۸، نبود مقررات مدیریت ریسک نقدشوندگی به فرهنگ ریسکپذیری در والاستریت (Wall Street) دامن زد. در سالهای پس از آن ریسک نقدشوندگی موضوع قوانین سختگیرانه و نظارت موشکافانه بوده است.
بحران بانکی باعث مبدل شدن ریسک نقدشوندگی از یک مؤلفه بیاهمیت به یکی از حوزههای سنگین قانونگذاری در دنیای مالی گردید. دلیل این تغییر ناگهانی این بود که بحران سال ۲۰۱۸ نشان داد که در ریشه تمام ریسکهای بازار مالی مسئله کمبود نقدینگی قرار دارد. برای مثال عدم توانایی مشتری جهت پرداخت بهره وام، موجب بروز یک ریسک نقدشوندگی میشود.
مشابه همین امر، زمانی که در یک سازمان تقلب و کلاهبرداری رخ میدهد، نقدینگی تحت تأثیر قرار میگیرد. حتی تغییر وضعیت بازارها و وقوع نوسان هم بر نقدینگی سازمان اثرگذار است. بدین طریق تمامی ریسکهای مالی ارتباط نزدیکی با ریسک نقدشوندگی دارند.
با توجه به نحوه اثرگذاری ریسک نقدشوندگی بر دیگر انواع ریسک میتوان گفت ریسک نقدشوندگی یک ریسک مرتبه دوم (second order risk) است. هر سازمانی برای مدیریت چنین ریسکی نیاز دارد آن را بهاندازه کافی رگوله کرده و نظم بخشد و ریسک اصلی را کنترل نماید. بنابراین اگر سازمانی به دنبال کنترل ریسک اعتباری (credit risk) است، در واقع ریسک نقدشوندگی را هم کنترل میکند.
سرعت عدم نقدینگی (illiquidity)
ریسک نقدشوندگی سریعتر از هر ریسک دیگری بر سازمانها اثر میگذارد و سرعت وقوع عدم نقدینگی بهاندازه تأثیر فلجکننده آن سهمگین است. بسیاری از سازمانها قادر نیستند خود را با سرعت خیرهکننده از دست رفتن نقدینگی وفق دهند که سرانجام آن شکست خواهد بود.
به ندرت دیده شده که تغییر حالت یک سازمان از نقدینگی به عدم نقدینگی بیشتر از ۹۰ روز طول بکشد. در سال ۲۰۰۷ این مسئله برای بانک ریسک نقدشوندگی نورثرن راک (Northern Rock) رخ داد و در عرض سه ماه از الگوی موفقیت و خلاقیت مالی به نمونه مطلق شکست در صنعت مالی بریتانیا مبدل گشت؛ بهگونهای که در تاریخچه ۱۵۰ سال گذشته بانکداری بریتانیا سابقه نداشت.
با توجه به سرعت اعجابآور تأثیر ریسک نقدشوندگی بر سازمانها، این گفته که «الگوهای نقدینگی باید در بلندمدت ساخته شوند» مضحک مینماید. اگر بنا بر مدیریت مؤثر نقدینگی است، لازم است سازمانها به فکر کوتاهمدت باشند.
بهصورت تاریخی ریسک نقدشوندگی به دیده ریسک انطباق (compliance risk) نگریسته شده و تا حدی ماهیتی نسبی و شخصی (subjective) داشته است. داراییهای با درجه بالای نقدینگی مطلوب بودهاند؛ اما چیزی که از همه مهمتر است آن است که از دیدگاه بازار بیشتر نقد بودن به چه معنی است.
بهطور مثال داراییهای ملی (sovereign holdings) از دید رگولاتوری داراییهای نقد و نقدینگی به شمار میرود؛ اما در عمل بدهی دولت یونان نقدتر از دیگر داراییهای پر ریسک نیست. این مهم در بحران اقتصادی ایسلند و یونان به عینه مشاهده شد، ولی نه فعالان و نه رگولاتوری درس لازم را از این وقایع نگرفتهاند.
اهمیت جریان نقدی (cash flow)
برای مدیریت موفق ریسک نقدشوندگی، اهمیت دارد که درکی کافی از جریان نقدی داشته باشیم.
جریانهای نقدی در معرض تمام ریسکهای اصلی مالی است که یک شرکت انجام داده است.
برای مثال اگر یک شرکت آمریکایی اوراق قرضه بانک توسعه کره (Korea Development Bank) را قبول کند، با این کار یک مجموعه ریسک را هم به جان میخرد. علاوه بر ریسک معمول طرف قرارداد (counterparty risk) و ریسک ملی (sovereign risk)، درصورتیکه اوراق به واحد پول یوآن کره باشند، سازمان آمریکایی در معرض ریسک مبادلات ارز خارجی (foreign exchange risk) هم قرار میگیرد.
محتمل است شاهد ریسکهایی چون ریسک بهره (interest rate risk) و ریسک حقوق صاحبان سهام (equity risk) در کره هم باشیم. در مورد اخیر میتوان متصور شد که بازارهای کره تأثیر منفی بر اوراق قرضه بانک توسعه کره بگذارند. شرکت آمریکایی باید ریسک انتقال (transfer risk) را هم در نظر داشته باشد؛ به این صورت که طرف قرارداد از رمیتنس (remittances) مربوط به مبادلات ارز خارجی مستثنا باشد. در آخر به تعدادی ریسک عملیاتی (operational risks) هم میتوان اشاره کرد که بر ارزش و سود شرکت آمریکایی تأثیرگذار خواهند بود. با نوسان بازارها و تغییر اعتبار (creditworthiness) بانک توسعه کره، جریانهای نقدی هم متأثر از دیدگاه بازار نسبت به بانک دستخوش تغییر خواهند شد.
هرکدام از این سناریوها تأثیری قابلتوجه بر جریان نقدی مورد انتظار خواهند نهاد. همراه با ریسکهای ذکرشده، جریان نقدی از عوامل ماکرو (macro factor) و عوامل بازار (market factor) هم تأثیر میپذیرد. اگر یک موسسه مالی قادر باشد خود را با این تغییرات وفق دهد، به آنها جریان نقدی تجدیدنظر شده اختصاص خواهد داد؛ اما اگر این تغییرات از حد توان موسسه خارج باشد، محتملاً از پرداختها سر بازخواهد زد.
همبستگی انواع ریسک
همانگونه که اشاره شد، ریسکهای مالی ارتباط بههمپیوستهای با یکدیگر دارند. برای ریسک نقدشوندگی درک بهتر این ارتباط لازم است یک مثال دیگر بزنیم.
فرض کنیم یکی از کارمندان شرکت معظم آیبیام (IBM) در ایالاتمتحده یک وام ۳۰ ساله مسکن به ارزش ۸۰۰٬۰۰۰ دلار با نرخ بهره ۴٫۵% در واشنگتن دیسی دریافت نموده است. هرسال این کارمند بخشی از وام را بهاضافه بهره آن به بانک خواهد پرداخت. اگر نرخ بهره بهاندازه ۵۰ نقطه پایه (basis points)، معادل نیم درصد، افزایش یابد، پرداختهای بهره سالانه ۳۰٬۰۰۰ دلار افزایش خواهند یافت.
بااینوجود حقوق و دستمزد این کارمند آیبیام افزایش نرخ بهره را پوشش نداده و باعث افزایش نمایه مخارج او خواهد شد.
جریان نقدی مورد انتظار در برابر افزایش نرخ بهره
درنتیجه این موضوع اعتبار این مشتری تحت تأثیر قرار خواهد گرفت؛ چراکه وی مجبور است این ۳۰٬۰۰۰ دلار را از منابع دیگر تأمین کند یا پرداخت را بهموقع انجام ندهد.
این مثال نمایانگر این مهم است که چگونه تمام ریسکها بههمپیوسته بوده و همبستگی دارند. با در نظر داشتن این مسئله یک مدیر ریسک زبردست رویکردی کلنگر نسبت به مدیریت جریان نقدی و نقدینگی دارد. با مدیریت مؤثرتر ریسکهای اصلی مدیران ریسک میتوانند ریسک نقدشوندگی را کنترل نمایند. درواقع تلاش برای درک مجزای ریسک نقدشوندگی محکومبه شکست است و باید تلاش گردد همبستگی بین انواع ریسکهای مالی فهم گردد.
رویکرد تحلیلی
رویکرد کاماکورآ (Kamakura) نسبت به مدیریت ریسک، یک رویکرد عمیق تحلیلی است. برای درک بهتر ریسک در تمامی اشکال آن یکروند تصادفی (stochastic) اجرا میشود که بر اساس آن سناریوهای متعددی به تحلیلگران مجرب عرضه میشود. این سناریوها شامل تغییرات وضعیت بازار، عوامل ماکرو و اعتبار طرف قرارداد میشود.
پس از اجرای این روند تصادفی و تحلیل سناریوهای گوناگون، میتوان بهطور مؤثری تغییرات جریانهای نقدی مشتریان را بر اساس عوامل ریسک ارزیابی نمود. بدین طریق میتوان ضریب مشخصی از ریسک نقدشوندگی را در نظر گرفت. این رویکرد منحصربهفرد بینشی ارزشمند نسبت به سناریوهای متفاوتی که میتوانند بر جریانهای نقدی نقدشوندگی در اختیار سازمانها قرار میدهد.
این روش نسبت به ارزیابیهای استاندارد مدیریت ریسک ساختاریافتهتر (structured) است؛ چراکه الگوهای رفتار مشتریان را هم در نظر میگیرد. از این رفتارها میتوان به تأثیر پیشپرداختها و برداشتهای زودتر از موعد بر جریان نقدی اشاره کرد.
این رویکرد اشتهای ریسک و تحمل ریسک سازمان را هم نیز در نظر گرفته و ریسک نقدشوندگی را بهعنوان یک ریسک مرتبه دوم مدلسازی مینماید. سپس بهصورت صحیح ریسکهای کلیدی مربوط به هر دسته از داراییها را شناسایی میکند. بدین ترتیب میتوان نقدینگی را از طریق مدیریت دقیق دیگر ریسکهای مرتبط مدیریت کرده و برای شناسایی صحیح ارتباط بین گونههای مختلف ریسک تلاش نمود. این راهبرد ریشه در یک رویکرد موردقبول از جنبه ارزش در معرض ریسک (value at risk) دارد که جایگزین خوبی برای تحلیل استاندارد فاصله (gap analysis) (جهت فهم جریانهای نقدی) محسوب میشود. این رویکرد به دنبال یکپارچه شدن با فنون ارزش در معرض ریسک است که اکنون در سازمانهای بسیاری اعمال میگردد.
رویکردهای گوناگون فهم ریسک نقدشوندگی همیشه متفاوت بوده و نسبت به یکدیگر مزایا و معایبی دارند. مدیریت ریسک برای حصول به بهترین نتیجه باید ضمن برقراری مؤلفههای صحیح تصمیمگیری و تعیین محدودیتهای نقاط مدلسازی، تلاش کند به بهترین تخمین نقدینگی دست یابد.
مبرهن است که تلاش برای مدلسازی نقدینگی و تخمین ریسک نقدشوندگی بهصورت مجزا، به علت ارتباط تنگاتنگ آن با بسیاری از گونههای ریسک محکومبه شکست است. مدیران ریسک برای فهم ریسک نقدشوندگی باید به دنبال تحلیل ریسکهای اصلی پیشران و مرتبط باشند که بر نقدینگی اثر میگذارند.
تأثیر عدم نقدشوندگی سهام بر نزدیکبینی مدیریتی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عدم نقدشوندگی سهام بر نزدیکبینی مدیریتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا تعداد 124 شرکت با روش نمونهگیری حذفی برای دورة زمانی 1385-1393 مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازهگیری عدم نقدشوندگی سهام از معیار آمیهود (2002) و جهت اندازهگیری نزدیکبینی مدیریتی از شاخصهای انحراف از فعالیتهای عملیاتی واقعی و مدیریت سود واقعی استفاده شده است. از رویکرد دادههای ترکیبی برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که عدم نقدشوندگی سهام بر انحراف از فعالیتهای عملیاتی واقعی تأثیر مثبت و معنیداری دارد. بدین معنی که با افزایش ریسک نقدشوندگی احتمال انحراف از فعالیتهای عملیاتی واقعی افزایش مییابد. همچنین در پژوهش حاضر مطابق با تحقیقات گانی (2010) و رویچودری (2006) از رویکرد سال- شرکتهای مظنون به مدیریت سود برای شناسایی شرکتهایی که انحراف از فعالیتهای واقعی آنها با هدف مدیریت واقعی سود بوده است، استفاده گردید و نتایج نشان داد شرکتهای با عدم نقدشوندگی بالا مدیریت واقعی سود فزاینده را در سال جاری تجربه میکنند.
کلیدواژهها
- عدم نقدشوندگی سهام
- نزدیکبینی مدیریتی
- فعالیتهای عملیاتی واقعی
- مدیریت واقعی سود
عنوان مقاله [English]
The Impact of Stock Illiquidity on Managerial Short-Termism
نویسندگان [English]
- Rasoul Baradaran Hassan Zadeh 1
- Vahid Taghizadeh Khanghah 2
This study examines the impact of stock illiquidity on managerial short-termism at listed companies in Tehran Stock Exchange. In this regard, 124 companies were evaluated for the period 2005-2013. We used Amihud (2002) criterion to measure illiquidity shares, and to measure the managerial myopia, abnormal real operations and real earnings management were used. The approach combines data used to test the hypotheses. The results of the testing indicated that the illiquidity has a significant and positive impact on abnormal real operations. This means that with an increase in liquidity risk, abnormal real operations are more likely to increase. The results showed a significant difference between the discretionary accruals and real earnings management in the impact on the illiquidity. This study follows the Gunny (2010), and Roychowdhury (2006) ریسک نقدشوندگی suspect firmm - years approach to address firms’ use of deviation from real operating for real earnings management purposes. The results showed that companies with high illiquidity experience real earnings management in the current year.
افزایش ریسک نقدشوندگی سنگ بنای بورس قرمز
روز گذشته همانطور که انتظار میرفت شاخص کل بهمدار صعودی بازگشت و با ثبت رشد ۶۴/ ۱درصدی توانست مجددا ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحد را از آن خود کند.
بریز و بپاش عشق جدید سحر قریشی برای او | تولد لاکچری عشق جدید سحر قریشی در برج های دبی
با توجه به رشد شاخص بورس در روز چهارشنبه آیا این نماگر قادر به ماندگاری در ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحدی هست یا خیر؟ این طور که به نظر میرسد در کنار تمامی عوامل اثرگذار نظیر ثبات نسبی قیمت ارز و اصلاح قیمتها در چند روز اخیر، آنچه میتواند در برقراری آرامش در بازار سهام موثر باشد، اتخاذ تصمیمات کارشناسی و جهتگیریها و سخنان سنجیده سیاستگذاران است.
در پایان معاملاتاین هفته، بازار سهام بالاخره بهروند صعودی بازگشت و توانست بخشی از عقبگرد رخ داده طی روزهای گذشته را هم بر روی شاخص بورس و هم نسبت خالص خرید حقیقی بهدامان بازار سرمایه بازگرداند. در حالیکه طی سه روز منتهی بهسهشنبه، ۳هزار و ۲۸۸ میلیارد تومان پول سرمایهگذاران خرد از چرخه معاملات بورس خارج شده، در روز گذشته ۵۰۲ میلیارد تومان ازاین سرمایه خروجی بهبازار بازگشت و همزمان بهشکل قابلتوجهی از فشار فروش کاسته و بهمتقاضیان خرید سهام افزوده شد. همین امر حکایت از آن دارد که دستیابی بهآرامش در بازار سهام چه روند صعودی باشد و چه نزولی، نیازمند دقتنظر در اظهارنظرها و قانونگذاری سنجیده در بازار سرمایه است. در صورتیکهاین مهم محقق شود، میتوان انتظار داشت که هم روند کوتاهمدت بورس با آرامش پیگرفته شود و هم با کاهش تنشها و التهابات بیهوده در ریسک نقدشوندگی چهار سال پیشروی دولت جدید شاهد هموار شدن مسیر برای توسعه پایدار و معقول تمامی بخشهای بازار سرمایه باشیم.
در مسیر صعود
بازار سهام روز گذشته بالاخره بهمدار صعود بازگشت و در حالیکه با پایین رفتن از سطح روانی یکمیلیون و ۵۰۰ هزار واحد در روز سهشنبه بسیاری را برای افت بیشتر آماده کرده بود، مجددا به ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحدی بازگشت. دراین روز رشد ۶۴/ ۱درصدی شاخصبورس سبب شد تا قرارگرفتناین نماگر در محدوده یکمیلیون و ۵۲۰ هزار واحد سرمایهگذاران خرد را بهتداوم روند صعودی هفتههای قبل امیدوار کند. براین اساس معاملات روز گذشته در حالی خاتمه یافت که حقیقیهای بازار بیشتر از حقوقیها سهام خریدند و همین امر سبب شد تا میزان خالص خرید حقیقی دراین روز به۵۰۲ میلیارد تومان برسد که بیشترین رقم ورود سرمایه حقیقی در حدود یکماه گذشته بود. بهموجباین میزان از تقاضا طی روز یادشده ارزش معاملات خرد به۷ هزار و ۱۶میلیارد تومان رسید کهاین میزان کمترین مقدار از ۳۱ مردادماه در سالجاری است.اینطور که بهنظر میرسد کمبودن ارزش معاملات خرد دراین روز تا حدی ناشی از عدماطمینان بازار نسبت بهتغییرات احتمالی در روزهای تعطیل آخرهفته بود که البته رفتار سنتی بورسبازان در پایان هفته تقریبا همیشه همینگونه بوده است. گفتنی است دراین روز از مجموع از ۳۴۰ نماد معامله شده، ۴۰ درصد از کل نمادها معادل ۱۳۵نماد صف خریدی بهارزش ۹۴۸ میلیارد تومان داشتند و در مقابل صف فروشی با ارزش ۳میلیارد تومانی در ۳نماد بورسی مشاهده شد. بهنظر میرسد که یکی از بهترین راهها برای حمایت از بازار در روزهای آتی دوری از اعمال تغییرات بهدور از انتظار و در عین حال جهتگیریهای سنجیده و غیرتنشزا است.
در کشاکش اخبار
معروف است که بازارها اثرپذیری بسیاری از شایعات و اخبار دارند و فارغ ازاینکه در داخلایران بهفعالیت خود ادامه بدهند یا خارج از آن، هر سخن مهم و شایعهای را در قیمتهای خود لحاظ میکنند. دلیلاین امر نیز تاثیر بالای احتمالات در جهتگیری قیمتها است که لاجرم پرداختن بههر مساله و سخنی را حائزاهمیت میکند. البته در چنین شرایطی آنچه که اهمیت اخبار را زیاد میکند نه فقط تکرار مطرحشدن آن بلکه زبان شخصی است که خبر از آن بیرون میآید.
برای مثال فرض کنید که بازار با کمبود دارو مواجه شده و سخنگوی سازمان غذا و دارو در مورد چرایی یا نحوه برونرفت ازاین وضعیت چیزی بگوید. طبیعتا سخنان او نسبت بهفردی بیاطلاع یا عامی دراین زمینه اثرات بیشتری خواهد داشت. چنین مسالهای در سایر بخشهای زندگی روزمره ما و طبیعتا مسائل اقتصادی و سیاسی نیز وجود دارد.
دراین میان در حالیکه مردم سعی میکنند همه روزه خود را با مخاطرات و ناملایمات تعاملات اقتصادی و سایر جنبههای زندگی وفق دهند، یکی از مهمترین چیزهایی که در بطن تلاش بیوقفه آنها اهمیت پیدا میکند، نوع سیاستهای اعمالشده در تمامی جنبههای زندگی و حتی نحوه اعلام آن است. دقیقا بر اساس همان قاعدهای که مطرح شد، یعنی مربوط بودن منبع خبر بهاهمیت آن، عموم مردم نیز سعی میکنند تا انتظارات خود را با شرایط تطبیق دهند. آنها انتظاراتی دارند و هرچه که این انتظارات بهشکل معقولتری مدیریت شود، هم مردم و هم سیاستگذار خواهند توانست بهشکلی بهتر از پس موانع و مشکلات برآیند.
بااین حال مشکل از جایی شروع میشود که بهاعتماد عمومی خدشه وارد شود یا نحوه جهتگیریها و اظهارنظرهای مسوولان بهشکلی باشد که بهجای جهتدهی مناسب بهانتظارات و تخفیف انتظارات نامطلوب در جهت عکس عمل شود. در چنین شرایطی مجبور خواهند بود تا بهجز سیاستگذاری و انجام مسوولیتهای معمول خود بهنحوی عمل کنند تا تاثیر انتظارات تشدید شده در جامعه نیز خنثی شود.
طبیعتا این نوع وضعیتها نیز در کشور ما وجود دارند و همانطور که در سالهای گذشته شاهد بودهایم میتوانند سیاستگذاران را بیشتر از حالت عادی بهبیراهه ببرند. در طول سالهای گذشته اقتصاد ایران اثبات کرده که بهگواه آمار یکی از پرتورمترین کشورهای جهان است و مسائل مشرف بر اقتصاد و سیاست و اثر سنگین ذینفعان بر اقتصاد مانع از آن خواهد شد تا کلاف سردرگم ناترازی هزینههای دولت با درآمدهای آن بهآسانی از روزگار ایرانیان رخت بربندد.
دقیقا بههمین ریسک نقدشوندگی دلیل بوده که از سالهای قبل روند تورم در ایران صعودی شده و تلاش برای مواجهه با تورم خود را در قامت ناکامی بیشتر و طبیعتا کاهش اعتمادعمومی نشان داده است. این بیاعتمادی تا جایی افزایش پیدا کرده که در طول سالهای مابین ۹۶ تا ۹۹ دولتمردان تقریبا هرچه که گفتهاند از ارزانشدن دلار گرفته تا ارزاق عمومی از سوی مردم بهشکلی معکوس تفسیر شده و آنها را بر آن داشته تا خود را برای گرانی بیشتر آماده کنند.
آنچه که نباید کرد
اما واقعا چه چیزی باعث میشود تا مردم اینگونه بهصحبتها و اخبار واکنش نشان دهند؟ چه اتفاقی روی میدهد که نه فقط بازار ارزاق و کالاهای مصرفی، بلکه حتی بازارهای مالی بهویژه سهام نیز قبل از هر چیز در جهت عکس سخنان ایراد شده گام برمیدارند.
طبیعتا این تجربه بهترین توضیح برای نحوه جهتگیری معکوس بازارها برای مقابله با وضعیت موجود است. وقتی مردمی در طول دههها در مواجهه با وعده و وعیدهای گوناگون نتیجه منفی را بهنظاره نشسته باشند، طبیعتا راهی نخواهند داشت تا در مواجهه با وعدههای بعدی با اطمینان بیشتری خود را برای نتایج معکوس آماده کنند. این مساله تبیین میکند که چرا مردم بعضا در مواجهه با سخنان سیاستگذاران معکوس عمل میکنند و برای مثال وقتی حرف از ارزانشدن دلار میشود در بازار مربوطه اگر افزایش تقاضا را شاهد نباشیم شاهد ارزانشدن قیمت هم نیستیم.
دقیقا بههمین دلیل بود که در روزهای اخیر قول ارزان شدن همه کالاها بهسرعت از سوی معاوناول رئیسجمهور تکذیب شد. شاید بتوان همین تکذیب که بهچشم بسیاری از مردم نیامده را بهعنوان مهمترین و عملگرایانهترین تغییر روزهای اخیر در لایه مدیریت کلان کشور دانست.
در حالی که مسوولان بهویژه شخصیتهای اقتصادی کشور در سالهای اخیر صرفا با یک سخنرانی تاثیر منفی بسیاری بر بازارها گذاشتند، بهنظر میرسد که دولتمردان ابراهیم رئیسی در نظر ندارند تا راه رفته را مجددا در پیش بگیرند و بر طبل توخالی حرفدرمانی بکوبند. شاید بتوان چنین احتمالی را دمدستترین و سهلالوصولترین راهکار پیشروی مسوولان برای ملتهبنشدن بازارها دانست.
البته این مساله نیز برکسی پوشیده نیست که درد تورم، درمان بلندمدتتر و ریشهای خود را دارد و کاهش هزینههای دولت و همچنین اعمال سیاستهای سنجیده در نرخ بهره را میطلبد. با این حال برای اثر بخش بودن همین راهکارها نیز نیازمند همراهی افکار عمومی و کاهش واهمه آنها نسبت بهآینده است.
بازار سهام قربانی وعدهها
با توجه بهآنچه که تاکنون گفته شد میتوان گفت که بازار سهام در طول سالهای اخیر یکی از مهمترین بخشهای آسیبدیده از سخنپراکنی بیهوده و تصمیمات عجولانه بوده است. تنور این بازار که از اواخر سال ۹۸ و با دعوت اعضای دولت وقت بهاین بازار داغ شد، در نهایت پس از آنکه قیمتها در مدتی کوتاه رشدی بیش از ۵ برابری را در بسیاری از نمادها شاهد بودند، با دعوای وزرای اقتصاد و نفت بر سر عرضه یک صندوق بهسراشیبی سقوط افتاد و پس از آنهم با ادعای باطل مدیریت قیمتها و کنترل روند نزولی زیانی جدی بهاعتماد عمومی زد. در اثنای همین حرفدرمانیها بود که دامنه نوسان نامتقارن راه را برای بهبود اوضاع بازار بست و با افزایش ریسک نقدشوندگی ضربهای کاری را بهاعتماد عمومی و روند نزولی بازار سهام وارد آورد. از اینرو بیراه نخواهد بود اگر بگوییم که در شرایط کنونی شاید بهترین رویکرد در مقابل بازار سهام این باشد که مدیریت اقتصادی کشور بهویژه در حوزه بازار سرمایه، با حساسیتی بالا صحت و تاثیر گفتهها و تصمیمات خود را در نظر بگیرد و نوعی از ثبات رویه را در تصمیمات خود لحاظ کند.
با این حال اینطور که بهنظر میرسد در روزهای گذشته این ثباترویه و داشتن نگاهی عمیقتر بهنقش اخبار و جهتگیریها در بازار سرمایه آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
فروش سهام عدالت چرا و چگونه؟
در آخرین روز از هفته قبل خبر تایید نشده فروش مجدد سهام عدالت در شبکههای اجتماعی و اهالی بازار سرمایه مثل بمب ترکید و بسیاری را بهدلیل نامناسببودن زمان این عرضهها شوکه کرد. دلیل این شوک این بود که عرضه آبشاری سهام عدالت در روزهای نخست آغاز روند نزولی در بورس، راه را برای تسریع و تقویت این روند نوپا هموار کرده بود.
بههمین جهت فروش سهام عدالت یکی از بدترین عواملی بود که توانست موجب افزایش واهمه در میان سرمایهگذاران خرد شود. بنابراین بدیهی است که چنین تصمیمی اثر مهمی بر انتظارات فعالان بازار سهام داشته باشد و هر خبری نسبت بهوضعیت عرضه و فروش سهام عدالت آنها را نسبت بهروند صعودی فعلی در بازار سهام بدبین کند.
البته خبر فروش سهام عدالت بعدتر توسط مسوولان ذیربط اصلاح شد و متولیان بازار سرمایه گفتند که این فروش قرار است بهصورت بلوکی و صرفا بر روی سهامی انجام پذیرد که در سال گذشته سفارش فروش آنها دریافت شده بود اما بهدلیل تشدید روند نزولی بازار سهام فروشندگان آنها موفق به نقدکردن دارایی خود در این بازار نشدند.
با توجه به اینکه تخمین زده میشود ارزش سهام عدالت فروختهنشده در سال گذشته چیزی نزدیک به ۳۰ هزار میلیارد تومان باشد، طبیعی است که انتشار چنین خبری هرچند تاییدنشده، میتواند فضای فکری حاکم بر بازار سرمایه را ملتهب و آنها را به اتخاذ احتیاط بیشتر در شرایط کنونی وا دارد. هنوز مشخص نشده که انتشار چنین خبری آنهم در چنین شرایطی بهشکل یک شایعه برای افکارسنجی بازار سهام بوده، یا صرفا مبتنی بر شنیده یک فرد یا رسانه، با این حال آنچه که مشخص است اینکه از لابهلای حرفهای مسوولان و بازار سرمایه میتوان دریافت فروش بلوکی این میزان سهام در دستور کار بوده و متولیان بازار در نظر دارند تا هرچه زودتر متقاضیان فروش آن را بهخواسته خود برسانند.
نکتهای که در اینجا مطرحنشده این است که فروش سهام عدالت بهصورت بلوکی با اینکه تاثیر مستقیمی بر روی تابلوی معاملات نقد ندارد، با این حال دیر یا زود خریداران خود را بر آن خواهد داشت تا بهعرضه و تقاضای سهام تحتاختیار خود در بازار بپردازند. بنابراین اگرچه تاثیر این فروشها بر روی تابلو نقدی زودهنگام نیست با اینحال همانطور که در سال گذشته مشاهده شد در نهایت اثر خود را خواهد گذاشت.
حال باید صبر کرد و دید که دارندگان سهام عدالت در نهایت چگونه میتوانند بهسرمنزل مقصود برسند.
بورس چهارشنبه از دریچه آمار
روز گذشته همانطور که انتظار میرفت شاخص کل بهمدار صعودی بازگشت و با ثبت رشد ۶۴/ ۱درصدی توانست مجددا ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحد را از آن خود کند. در این روز علاوه بر رشد میانگین وزنی قیمتها، شاخصکل هموزن که نشانی از اثرپذاری یکسان نمادها دارد نیز صعود کرد و رشد ۹/ ۱ درصدی را بهنمایش گذاشت. آنگونه که مشخص است از واهمه بورسبازان کاسته شده و امید بهتداوم صعود قیمتها آنچنان پررنگ است که افت روز گذشته دلار در بازار آزاد نیز نتوانست مانع از بازگشت قیمت سهام بهمدار صعود شود.
در این روز شاهد بازگشت سرمایههای حقیقی بهگردونه معاملات سهام بودیم. بهاین ترتیب دیروز سهامی بهارزش ۵۰۲میلیارد تومان از پرتفوی حقوقیها بهسبد سهام معاملهگران خرد بورس تهران منتقل شد تا پس از خروج این دسته از معاملهگران در سه روز اخیر، بخشی از این پول بهبازار سهام بازگردد. در این روز بیشترین ورود سرمایههای خرد از آن زیرمجموعههای گروه محصولات شیمیایی شد. بهاین ترتیب پتروشیمیها با خالص خرید ۱۵۰ میلیارد و ۹۴۵ میلیون تومانی حقیقیها همراه شدند. پس از آن نوبت بهسیمانیها رسید تا شاهد ورود ۶۸ میلیارد تومانی سرمایههای حقیقی باشند. در آنسوی بازار اما پالایشیها با بیشترین خروج حقیقیها بهمیزان ۳۱ میلیارد و ۹۵۸ میلیون تومان مواجه بودند. داروییها نیز وضعیت مشابهی را تجربه کردند و شاهد جابهجایی سهامی بهارزش ۲۳ میلیارد و ۴۶۶ میلیون تومان در مسیر حقیقی بهحقوقی بودند.
اما از نکات جالبتوجه معاملات دیروز فروکش کردن تب فروش میان سهامداران بود. همانطور که پیشتر اشاره شد در در روزی که شاخصکل بورس تهران رشد ۶۴/ ۱درصدی همراه شد، از ۳۴۰نماد معاملهشده، قیمت پایانی ۲۸۳ سهم (۸۳درصد) مثبت بود و در مقابل ۵۲ سهم (۱۵درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۱۳۵نماد (۴۰درصد) صفخریدی بهارزش ۹۴۸ میلیارد تومان تشکیل دادند اما در مقابل شاهد شکلگیری صففروش در ۳ نماد بورسی (کمتر از یکدرصد) بهارزش فقط ۳میلیارد تومان بودیم.
در فرابورس ایران اما در روزی که آیفکس رشد ۰۴/ ۲درصدی را ثبت کرد، ۱۳۷ نماد معامله شدند که در این میان قیمت ۱۱۶ سهم (۸۵درصد) مثبت و ۲۰سهم (۱۵درصد) منفی بود. در این بازار ۴۲ نماد (۱۵درصد) صفخریدی بهارزش ۲۹۷میلیارد تومان تشکیل دادند اما ۲ نماد (۵/ ۱درصد) نیز با صففروشی بهارزش ۴۰ میلیارد تومان مواجه شدند. بازار پایه نیز دیروز میزبان دادوستد ۱۴۰ نماد بود. در این میان ۵۹ سهم (۴۲ درصد) مثبت ماندند و در مقابل شاهد ۷۸ سهم (۵۶ درصد) در محدوده منفی بودیم. در این بازار نیز ۴۳ نماد (۳۱ درصد) صفخریدی بهارزش ۱۰۲میلیارد تومان شکل دادند و صف فروش در این بازار به۲۹ نماد (۲۱درصد) با ارزشی بالغ بر ۳۷۷ میلیارد تومان اختصاص پیدا کرد.
دیدگاه شما