تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی
این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .
برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :
- روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
- روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش سود ناخالص و گردش مالی و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
- روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .
بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .
اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :
۱ . نسبتهای نقدینگی :
نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :
نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .
هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .
این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود
۲ . نسبتهای ساختار سرمایه
نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .
نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل سود شرکت است .
۳ . نسبتهای فعالیت :
این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .
نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .
نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا سود ناخالص و گردش مالی از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .
دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .
دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .
دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات
نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .
نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .
نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .
دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .
۴ . نسبتهای سودآوری :
بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .
نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .
نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش سود ناخالص و گردش مالی ویژه بدست می آید .
از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .
درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند
نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :
۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی
۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .
هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .
مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .
۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .
این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :
نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود
نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .
۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …
نسبت های نقدینگی
این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .
نسبت جاری
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .
اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .
در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در سود ناخالص و گردش مالی نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .
در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .
نسبت آنی
مشکل بزرگی که در نسبت جاری وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
- A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
- B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .
با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .
نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .
این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .
مدیریت موجودی چه تاثیری بر صورت های مالی دارد؟
موجودی یا استوک شامل کالاها و موادی است که یک کسب و کار با هدف فروش مجدد (یا تعمیر) نگاه می دارد. مدیریت موجودی علمی است که شکل و درصد کالاهای انبارشده را تعیین میکند. موجودی می تواند به شکل مواد خام، کالای در جریان ساخت یا محصولات ساخته شده و یا تکمیل شده باشد.
از آنجایی که موجودی یکی از مهم ترین بخش های هر کسب و کار است، مدیریت آن می توانند بر هر یک از صورت های مالی اثرگذار باشد. به عنوان مثال سطح موجودی پایین می تواند منجر به تاخیر در تحویل سفارشات گردد، در حالی که اضافه شدن موجودی انبار ممکن است بر جریان نقدینگی شما تاثیر منفی داشته باشد.
روش های متفاوت حسابداری موجودی ها
روش انتخابی شما برای ارزش گذاری موجودی به عنوان پاورقی موجودی در صورت های مالی شما می آید. بهترین روش های ارزش گذاری موجودی عبارتند از :
FIFO (اولین صادره از اولین وارده): روش فایفو یا همان اولین صادره از اولین وارده معمولا سود ناخالص بالاتر، درآمد مشمول مالیات بیشتر و بهای کالاهای فروخته شده (COGS) کمتری را ارائه می کند که ناشی از موجودی پایانی بالاتری است که در این روش محاسبه می شود.
LIFO (اولین صادره از آخرین وارده): در روش لایفو همه چیز بالاتر است به جز بهای کالای فروخته شده. بهای کالای فروخته شده یک هزینه است و در صورت درآمد از درآمد کم می شود. معادله مورد استفاده برای محاسبه بهای کالی فروخته شده به شرح زیر است:
بهای کالاهای فروخته شده = موجودی نهایی – سود ناخالص و گردش مالی خریدها یا کالاهای قابل استفاده + موجودی اولیه
کسب و کارهای کوچک عموما روش LIFO را ترجیح می دهند و دلیل این امر آن است که در طول دوره رشد این روش درآمد کمتری را ارائه می کند که به دنبال آن مالیات بر درآمد پایین تر خواهد شدو در نتیجه جریان نقدینگی شرکت افزایش می یابد.
موجودی عموما تحت عنوان دارایی جاری در صورتهای مالی ثبت می گردد. بنابراین نحوه ارزشگذاری موجودی جمع کل دارایی های جاری، توازن کل دارایی ها و خود موجودی فعلی را تعیین می کند. زمانی که شما فروش دارید بهای کالاهای فروخته شده در صورت مالی شما افزایش می یابد. نکته مهم دیگر این است که صورتهای مالی باید بدون خطا باشند و یک موجودی اشتباه می تواند منجر به بروز خطاهای متعدد در صورت های مالی شما شود. بهای کالاهای فروخته شده، درآمد خالص و سود ممکن است نادرست باشند.
4 شیوه اثرگذاری مدیریت موجودی بر صورت های مالی
1. درآمد/ سود
اگر درمحاسبه موجودی هر گونه خطایی رخ دهد می تواند اثرات پیاپی بر بهای کالای فروخته شده، سود و درآمد داشته باشد. دلایل زیادی برای محاسبه نادرست موجودی وجود دارد. بعضی از این موارد عبارتند از شکستن در حین جا به جایی، اضافه نکردن کالاهای برگشتی به موجودی و یا کالاهای قدیمی که ممکن است با تخفیف فروش رسیده باشند. درتمامی این موارد شما نیاز دارید که متناسب با ارزش صحیح، موجودی خود را اصلاحنمایید. حتما متوجه شده اید که با استفاده از روش لایفو بهای کالای فروخته شدهافزایش یافته و بیشتر نمایانگر واقعیت اقتصادی موجود است. از این رو مقدار سودآوریصحیح تر است و شاخص بهتری برای پیش بینی است.
اصلاح موجودی یک کار سالیانه نیست. این مقدار باید دائما رصد شود تا تغییر عمده ای درارزش موجودی در طول زمان رخ ندهد. بدین منظور شرکت ها معمولا از یک حساب اندوختهموجودی (جایی که در آن موجودی کهنه سود ناخالص و گردش مالی یا غیرقابل استفاده به عنوان درصدی از ارزشموجودی ثبت می شوند) استفاده می کنند. حساب اندوخته موجودی یک حساب در ترازنامهاست و یک تعادل منفی دارد. اگر آن را در برابر حساب موجودی قرار دهید می توانیددید درستی از موجودی خود به دست آورید.
2. جریان نقدینگی
اگر یک کسب و کار از FIFO استفاده کند با افزایش قیمت ها موجودی ها سود ناخالص و گردش مالی نیز افزایش می یابند و بهای کالاهای فروخته شده نیز پایین می آید و درآمد خالص بیشتر خواهد شد. در نتیجه شرکت باید مالیات بیشتری پرداخت نماید. و در نهایت همه این موارد به جریان نقدینگی پایین تر می انجامد.
3. ترازنامه
تغییر در موجودی ها و ارقام نادرست برای موجودی ممکن است ترازنامه شما (یک صورت مالی که یک دید کلی از ارزش شرکت شما برمبنای دارایی ها و بدهی ها می دهد) را تحت تاثیر قرار دهند. موجودی اشتباه می تواند منجر به نادرستی ارزش گزارش شده دارایی ها وحقوق صاحبان سهام در ترازنامه شود. با این وجود بدهی ها را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
4. سرمایه در گردش
از آنجایی که سرمایه در گردش از طریق تفریق بدهی های جاری سود ناخالص و گردش مالی از دارایی های جاری تعریف میشود؛ زمانی که موجودی در صورت سود و زیان افزایش می یابد سرمایه در گردش نیزبیشتر می شود.
درنتیجه اطمینان یافتن از نمایش صحیح موجودی و مدیریت موجودی در صورت های مالی امری بسیار مهم است. فهم این موضوع باعث می شود که موجودی انبار شما بیش از اندازه بالا یا پایین نباشد و این امر به شما در پیش بینی های مالی بهتر کمک می کند.
آنالیز و تحلیل سود و زیان
اطلاعات دقیق و طبقهبندی شده در یک گزارش مالی سازمان بهگونهای که قابل استفاده برای تصمیمات مالی باشد صورت مالی نامیده میشود. صورت حساب سود و زیان یکی از انواع صورتهای مالی اساسی است که کاربرد بسیاری در این زمینه دارد. فعالیتهای عملیاتی و غیرعملیاتی هر یک درآمد، هزینه، سود و زیانی در انتهای هر دوره دارند که در صورت حساب سود و زیان آورده میشوند.
بهطور کلی 4 صورت مالی ترازنامه، صورت حساب سود و زیان، صورت گردش وجوه نقد و صورت سود و زیان جامع از اهمیت بسزایی برخوردارند. اطلاع از شرایط شرکت و سازمان بدون داشتن گزارشات مربوط به این حسابها ممکن نخواهد بود. آنالیزهای مالی شرکت، دادههای عرضه شده وضعیت مالی، عملکرد مالی و میزان انعطافپذیری را به صورت خلاصه و طبقهبندی شده عرضه میکنند. گزارشات عرضه شده بر موفقیت و عملکرد آینده سازمان موثر است زیرا دادههایی بسیار مهم و پرکاربرد در تصمیمگیری و آینده سرمایهگذاران و شرکت را در خود جای داده است.
صورت سود و زیان به دلایل مختلفی تهیه میشود که مهمترین آن اطلاع از عملکرد سازمان یعنی ما بهالتفاوت درآمد و هزینه است.
مدیران و صاحبان سازمانها و کسبوکارها برای اخذ تصمیمات درست باید به صورتهای مالی بهویژه صورت سود و زیان دسترسی داشته باشند.
اهداف آنالیز و تحلیل سود و زیان
- رضایتمندی مشتری
- کمک به مدیران جهت تصمیم گیری بهتر
- استفاده مناسب از منابع
- برنامه ریزی و آنالیز سازمان
- بالا بردن قدرت رقابتی سازمان از طریق آنالیز بهای تمام شده
- بالا بردن هوشمندی سازمان با استفاده صحیح از اطلاعات به دست آمده از بهای تمام شده
- ایجاد یک بانک اطلاعاتی مناسب
بخشهای صورت حساب سود و زیان
صورت حساب سود و زیان سه بخش کلی دارد:
- ارائه میزان درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات
- ارائه انواع هزینههای صورتگرفته در کسبوکار
- تعیین تفاوت درآمدهای بدستآمده و هزینههای صورت گرفته
بیشتر بودن درآمد از هزینهها نشاندهنده سود و برعکس آن نشاندهنده زیان سازمان در یک دوره مالی است.
کاربرد صورت حساب
موارد زیر از کاربردهای بسیار مهم صورت حساب سود و زیان هستند که به ارزیابی عملکرد سازمان کمک میکنند:
- تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت
- تغییر در حاشیه سود ناخالص، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره
- افزایش یا کاهش در سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره
- مقایسه سودآوری واحد تجاری با دیگر سازمان های فعال در صنایع
نرم افزار آنالیز و تحلیل سود و زیان
با توجه به اهمیت این صورت مالی، باید بهدقت و جزئیات تهیه شوند. گزارش صورت سود و زیان باید در هر لحظه در اختیار مدیران باشد تا در صورت لزوم از آنها استفاده کنند. شرکتهای مختلف نرمافزاری، نرمافزارهای مختلفی برای تحلیل صورت سود و زیان عرضه میکنند که هر یک نواقصی داشته و نتوانستهاند تمامی نیازهای شرکتها را پوشش دهند.
نرم افزار صورت سود و زیان شرکت مهندسی نرم افزار ترازپویش، تمامی جوانب را با جزئیات پوشش میدهد. مدیران و تحلیلگران سازمانهای مختلف میتوانند با استفاده از این نرمافزار ضمن اخذ تصمیمات به بهترین شکل ممکن از منابع خود استفاده بهتری داشته باشند. برنامهریزی و آنالیز سازمان با قدرت بیشتر انجام میشود و بانک اطلاعاتی مناسبی در اختیار مدیران قرار میگیرد. در نهایت دستاورد سازمان رضایت مشتریان خواهد بود.
این نرمافزار که در تمامی سازمانها، کارخانجات، صنایع و شرکتها قابل استفاده است ابزاری قدرتمند در برنامهریزی سیاستهای تولیدی است. موارد زیر از ویژگیهای این نرمافزار هستند:
- امکان برنامهریزی و آنالیز سازمان
- امکان برنامهریزی بهترین حالت تولید براساس نقطه بیتفاوتی بهای تمامشده
- امکان بالا بردن قدرت رقابتی سازمان از طریق آنالیز بهای تمامشده
- امکان بالابردن هوشمندی سازمان با استفاده صحیح از اطلاعات به دستآمده از بهای تمامشده
- امکان آنالیز و تحلیل آمار فروش
- امکان آنالیز سوددهی محصولات شرکت
صورت سود و زیان از مهمترین صورتهای مالی یک سازمان است که نتیجه عملکرد یک موسسه در یک دوره مالی را نشان میدهد. نرمافزار تحلیل سود و زیان با ارائه بهترین و دقیقترین آنالیزها انتظارات سازمان درخصوص این گزارشات مالی را برآورده میکند.
تجزیه و تحلیل صورت های مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی : صورت های مالی به عنوان ثمره فعالیت های واحد حسابداری در هر واحد حسابداری مطرح است و هنگامی می تواند به بهترین شکل مورد استفاده مدیران واقع شود که به درستی تجزیه و تحلیل گردد.
صورت های مالی :
تراز نامه ، صورت حساب سود و زیان ، صورت حساب سرمایه ، صورت گردش وجوه نقد.
تجزیه و تحلیل صورت های مالی :
1-نسبت های تراز نامه ای ؛
2-نسبت های سود و زیانی ؛
نسبت های سود آوری (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
دارایی های جاری :
دارایی های که در سال جاری به پول نقد تبدیل می شوند و نیز تبدیل آنها به پول نقد سریع و آسان می باشد.
بدهی های جاری :
بدهی هایی هستند که در سال جاری باید پرداخت شوند.
دارایی سود ناخالص و گردش مالی های سریع:
عبارت از دارایی هایی است که تاجر به وسیله آن بتواند کلیه بدهی ها ی جاری خود را پرداخت نماید.
دارایی های سریع شامل (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
صندوق ، بانک ، تنخواه گردان ، اسناد دریافتنی ، بدهکاران.
بدهی جاری – دارایی جاری = سرمایه در گردش
دارایی های جاری شامل :
صندوق ، بانک ، تنخواه گردان ، اسناد دریافتنی ، بدهکاران ، پیش پرداخت ها و موجودی کالا است.
بدهی های جاری شامل :
بستانکاران ، اسناد پرداختنی ، حقوق پرداختنی ، وام های کوتاه مدت.
نسبت های فعالیت ( کار آیی ) (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
نسبت جاری :
این نسبت نشان می دهد که دارایی های جاری تا چه اندازه بدهی های جاری را می پوشاند.
نسبت مذکور را مقیاس نقدینگی در کوتاه مدت می دانند. روند این نسبت باید مورد توجه قرار گیرد.
نسبت آنی ( سریع ) :
در این نسبت جانب احتیاط در تامین مطالبات طلبکاران رعایت شده است.
زیرا که چون موجودی کالا و پیش پرداخت ها ، همیشه قابل تبدیل به نقد نیستند آنها را کنار می گذاریم و دارایی جاری را منهای این دو قلم دارایی آنی می نامیم.
(در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی)
نسبت گردش دارایی :
کل دارایی ها / فروش خالص = نسبت گردش دارایی
این نسبت میزان و اثر گردش دارایی را در تحصیل درآمد نشان می دهد و در مقایسه با گذشته حکایت از آن می کند که آیا افزایش دارایی ها با افزایش فروش ارتباط داشته است یا خیر.
این نسبت در شرکت های تولیدی باید کوچک تر از 4/1 باشد و در شرکت های بازرگانی بزرگ تر 4/3 باشد.
نسبت دارایی جاری :
کل دارایی ها / دارایی جاری = نسبت دارایی جاری
این نسبت نشان می دهد که دارایی جاری چه درصدی از کل دارایی ها را تشکیل می دهد.
دوره گردش کالا :
2 / ( بدهکاران اول دوره / بدهکاران پایان دوره ) = متوسط مطالبات
فروش خالص / ( متوسط مطالبات * 365 ) = دوره وصول مطالبات
2 / (موجودی کالای پایان دوره + موجودی کالای اول دوره ) = متوسط موجودی کالا
بهای تمام شده کالای فروش رفته / (365 * متوسط موجودی کالا ) = دوره گردش کالا
این نسبت مدت زمانی را نشان می دهد که طول می کشد تا کالا فروخته شود.
نسبت کالا به سرمایه در گردش :
سرمایه در گردش / موجودی کالا = نسبت کالا به سرمایه در گردش
این نسبت نشان می دهد که چند درصد سرمایه در گردش به صورت موجودی کالا درآمده است.
بالا بودن نسبت نشانه ای بر وجود مشکل در گردش عملیات جاری تلقی می شود و پایین بودن این نسبت هشداری برای موسسات تولیدی در رابطه با توقف ناگهانی تولید به دلیل خرابی دستگاه ها و یا عدم دور نگری توسط مدیران است.
نسبت گردش سرمایه جاری :
سرمایه در گردش / فروش خالص = نسبت گردش سرمایه جاری
این نسبت حاکی است که سرمایه در گردش تا چه اندازه ای در فروش موثر بوده است.
افزایش نسبت ، دلیل کمبود سرمایه در گردش تلقی می شود. مگر دلایل دیگری مانند افزایش فروش ، آن را نفی کند.
دوره واریز بستانکاران :
2 / ( بستانکاران آخر دوره + بستانکاران اول دوره ) = متوسط حساب بستانکاران
= دفعات واریز بستانکاران
متوسط حساب بستانکاران / ( موجودی کالای آخر دوره +(موجودی کالای اول دوره – بهای تمام شده کالای فروش رفته )
دفعات واریز بستانکاران / 365 = دوره واریز بستانکاران
این نسبت تعداد دفعات واریز حساب بستانکاران را طی مدت مثلاً یک سال نشان می دهد.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه :
ارزش ویژه / دارای ثابت = نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
ارزش ویژه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
ارزش ویژه از کسر کل دارایی ها را از کل بدهی ها به دست می آید.
این نسبت نشان می دهد که چه مقدار از ارزش ویژه ( ارزش واقعی کل دارایی ها ) به مصرف دارایی ثابت رسیده به بیان دیگر چه مقدار از سرمایه گذاری صاحبان سهام از گردش عملیات جاری واحد تجاری خارج شده است.
پایین بودن این نسبت بدین معناست که نقدینگی غیر مولد بالا می باشد و پایین بودن بیش از حد این نسبت در صورتی که بدهی جاری مبلغ بالایی باشد موقعیت موسسه ممکن است به خطر افتد.
نسبت کل بدهی :
ارزش ویژه / کل بدهی = نسبت کل بدهی
این نسبت وضع طلبکاران را در مقابل صاحبان سهام نشان می دهد.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه :
ارزش ویژه / بدهی جاری = نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
این نسبت حاکی از رابطه بدهی جاری با ارزش ویژه است. وقتی نسبت بالا باشد نامطلوب تشخیص داده می شود و افزایش مداوم آن ایجاب می کند که در نحوه ترکیب سرمایه گذاری تجدید نظر گردد.
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
ارزش ویژه / بدهی بلند مدت = نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه
این نسبت رابطه بدهی بلند مدت را با ارزش ویژه نشان می دهد. بالا بودن این نسبت در صورتی که نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه نیز بالا باشد و از نظر موقعیت بازار رکود اقتصادی هم وجود نداشته باشد ، ایرادی ندارد ، چون بازپرداخت این گونه بدهی ها در دراز مدت است.
نسبت مالکانه (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
این نسبت نشان می دهد که به طور کلی چه مقدار از دارایی ها به صاحبان سهام تعلق دارد و در تفصیر با نسبت کل بدهی ارتباط نزدیک دارد.
عده ای این نسبت را مکمل نسبت های نقدینگی می دانند و این را نشان می دهد که محل تامین نقدینگی استقراض بوده است یا خیر.
کل دارایی / ارزش ویژه = نسبت مالکانه
نسبت های سود آوری (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
فروش خالص / سود ناخالص = نسبت سود ناخالص
فروش خالص / سود عملیات = نسبت سود عملیات
فروش خالص / سود خالص = نسبت بازده فروش
ارزش ویژه / سود خالص = بازده ارزش ویژه
جمع دارایی ها / سود خالص = نسبت بازده دارایی
سرمایه در گردش / سود خالص = بازده سرمایه در گردش
روش نسبت یابی دوپان :
( فروش / سودخالص ) * ( جمع دارایی / فروش ) = روش نسبت یابی دوپان
این روش فایده دارایی ها را از لحاظ فروش و سود آوری را که به دست آمده ، نشان می دهد.
نتیجه نهایی کاربرد روش دوپان به عنوان بازده دارایی در کالا آمده است ولی فایده عمده این روش را در مطالعه اجزای تشکیل دهنده دارایی و سود و رابطه آنها می دانند.
نسبت سود ناخالص (در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
این نسبت حاکی از اثر کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته و روش قیمت گذاری کالا برای فروش است. نسبت مزبور را با گذشته خود موسسه و یا صنایع مشابه مقایسه می نمایند.
نسبت سود عملیات :
این نسبت نشانه توانایی موسسه در کنترل هزینه عملیات محسوب می شود. آن را در رابطه با افزایش فروش و تغییرات سود ناخالص تفصیر می کنند. سود عملیات ، سودی است که هزینه ها از آن کسر شده ولی درآمد متفرقه و هزینه متفرقه روی آن اثری نگذاشته است و اگر اثر بگذارد سود خالص و سود قابل تقسیم به دست می آید.
نسبت بازده فروش(در توضیح تجزیه و تحلیل صورت های مالی) :
این نسبت نشان می دهد که از هر یک ریال فروش چه میزان سود خالص به دست آمده است.
بازده ارزش ویژه :
این نسبت حاکی از میزان سود آوری واحد تجاری است و بازده متعلق به صاحبان سهام را نشان می دهد.
وقتی این نسبت را با بازده دارایی مقایسه کنیم ، ارزش استقراض و اهرمی عمل کردن وام در تحصیل سود مشخص می شود.
نسبت بازده دارایی :
این نسبت حاکی از توانایی واحد تجاری در کاربرد تمامی منابعی است که در اختیار آن قرار دارد.
مدیریت موجودی چه تاثیری بر صورت های مالی دارد؟
موجودی یا استوک شامل کالاها و موادی است که یک کسب و کار با هدف فروش مجدد (یا تعمیر) نگاه می دارد. مدیریت موجودی علمی است که شکل و درصد کالاهای انبارشده را تعیین میکند. موجودی می تواند به شکل مواد خام، کالای در جریان ساخت یا محصولات ساخته شده و یا تکمیل شده باشد.
از آنجایی که موجودی یکی از مهم ترین بخش های هر کسب و کار است، مدیریت آن می توانند بر هر یک از صورت های مالی اثرگذار باشد. به عنوان مثال سطح موجودی پایین می تواند منجر به تاخیر در تحویل سفارشات گردد، در حالی که اضافه شدن موجودی انبار ممکن است بر جریان نقدینگی شما تاثیر منفی داشته باشد.
روش های متفاوت حسابداری موجودی ها
روش انتخابی شما برای ارزش گذاری موجودی به عنوان پاورقی موجودی در صورت های مالی شما می آید. بهترین روش های ارزش گذاری موجودی عبارتند از :
FIFO (اولین صادره از اولین وارده): روش فایفو یا همان اولین صادره از اولین وارده معمولا سود ناخالص بالاتر، درآمد مشمول مالیات بیشتر و بهای کالاهای فروخته شده (COGS) کمتری را ارائه می کند که ناشی از موجودی پایانی بالاتری است که در این روش محاسبه می شود.
LIFO (اولین صادره از آخرین وارده): در روش لایفو همه چیز بالاتر است به جز بهای کالای فروخته شده. بهای کالای فروخته شده یک هزینه است و در صورت درآمد از درآمد کم می شود. معادله مورد استفاده برای محاسبه بهای کالی فروخته شده به شرح زیر است:
بهای کالاهای فروخته شده = موجودی نهایی – خریدها یا کالاهای قابل استفاده + موجودی اولیه
کسب و کارهای کوچک عموما روش LIFO را ترجیح می دهند و دلیل این امر آن است که در طول دوره رشد این روش درآمد کمتری را ارائه می کند که به دنبال آن مالیات بر درآمد پایین تر خواهد شدو در نتیجه جریان نقدینگی شرکت افزایش می یابد.
موجودی عموما تحت عنوان دارایی جاری در صورتهای مالی ثبت می گردد. بنابراین نحوه ارزشگذاری موجودی جمع کل دارایی های جاری، توازن کل دارایی ها و خود موجودی فعلی را تعیین می کند. زمانی که شما فروش دارید بهای کالاهای فروخته شده در صورت مالی شما افزایش می یابد. نکته مهم دیگر این است که صورتهای مالی باید بدون خطا باشند و یک موجودی اشتباه می تواند منجر به بروز خطاهای متعدد در صورت های مالی شما شود. بهای کالاهای فروخته شده، درآمد خالص و سود ممکن است نادرست باشند.
4 شیوه اثرگذاری مدیریت موجودی بر صورت های مالی
1. درآمد/ سود
اگر درمحاسبه موجودی هر گونه خطایی رخ دهد می تواند اثرات پیاپی بر بهای کالای فروخته شده، سود و درآمد داشته باشد. دلایل زیادی برای محاسبه نادرست موجودی وجود دارد. بعضی از این موارد عبارتند از شکستن در حین جا به جایی، اضافه نکردن کالاهای برگشتی به موجودی و یا کالاهای قدیمی که ممکن است با تخفیف فروش رسیده باشند. درتمامی این موارد شما نیاز دارید که متناسب با ارزش صحیح، موجودی خود را اصلاحنمایید. حتما متوجه شده اید که با استفاده از روش لایفو بهای کالای فروخته شدهافزایش یافته و بیشتر نمایانگر واقعیت اقتصادی موجود است. از این رو مقدار سودآوریصحیح تر است و شاخص بهتری برای پیش بینی است.
اصلاح موجودی یک کار سالیانه نیست. این مقدار باید دائما رصد شود تا تغییر عمده ای درارزش موجودی در طول زمان رخ ندهد. بدین منظور شرکت ها معمولا از یک حساب اندوختهموجودی (جایی که در آن موجودی کهنه یا غیرقابل استفاده به عنوان درصدی از ارزشموجودی ثبت می شوند) استفاده می کنند. حساب اندوخته موجودی یک حساب در ترازنامهاست و یک تعادل منفی دارد. اگر آن را در برابر حساب موجودی قرار دهید می توانیددید درستی از موجودی خود به دست آورید.
2. جریان نقدینگی
اگر یک کسب و کار از FIFO استفاده کند با افزایش قیمت ها موجودی ها نیز افزایش می یابند و بهای کالاهای فروخته شده نیز پایین می آید و درآمد خالص بیشتر خواهد شد. در نتیجه شرکت باید مالیات بیشتری پرداخت نماید. و در نهایت همه این موارد به جریان نقدینگی پایین تر می انجامد.
3. ترازنامه
تغییر در موجودی ها و ارقام نادرست برای موجودی ممکن است ترازنامه شما (یک صورت مالی که یک دید کلی از ارزش شرکت شما برمبنای دارایی ها و بدهی ها می دهد) را تحت تاثیر قرار دهند. موجودی اشتباه می تواند منجر به نادرستی ارزش گزارش شده دارایی ها وحقوق صاحبان سهام در ترازنامه شود. با این وجود بدهی ها را تحت تاثیر قرار نمیدهند.
4. سرمایه در گردش
از آنجایی که سرمایه در گردش از طریق تفریق بدهی های جاری از دارایی های جاری تعریف میشود؛ زمانی که موجودی در صورت سود و زیان افزایش می یابد سرمایه در گردش نیزبیشتر می شود.
درنتیجه اطمینان یافتن از نمایش صحیح موجودی و مدیریت موجودی در صورت های مالی امری بسیار مهم است. فهم این موضوع باعث می شود که موجودی انبار شما بیش از اندازه بالا یا پایین نباشد و این امر به شما در پیش بینی های مالی بهتر کمک می کند.
دیدگاه شما