انواع الگوهای کندلی


علت مفید بودن نمودارهای شمعی آن است که به جای نشان دادن نقاط بیشترین و کمترین قیمت، روی روند بازار و مومنتوم می توان تمرکز کرد.

چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)

نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.

نمودار شمعی یا candlestick چیست؟

نحوه‌ی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آن‌ها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشان‌دهنده‌ی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازار‌های جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، به‌عنوان قیمت پایانی در نظر می‌گیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمت‌های معامله‌شده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.

رنگ شمع‌ها نیز برای شناسایی شمع‌ها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمع‌ها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده می‌کنند؛ ولی ترکیب رنگ‌های متنوع‌تری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان می‌دهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده‌ است یا بیشتر. به‌عنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.

الگوهای شمع ژاپنی تصویری روان‌شناختی از ذهنیت معامله‌گران در آن زمان به ما ‌می‌دهد. این تصویر به‌وضوح نشان می‌دهد که عملکرد معامله‌گران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روان‌شناسی معامله‌گران است. یکی از ایده‌ها برای الگوهای شمعی این است که معامله‌گران در زمان‌های یکسان رفتار یکسانی از خود بروز می‌دهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمع‌ها نمایان می‌کند.

این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.

  1. اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
  2. اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
  3. بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
  4. خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.

الگوی بازگشتی چیست؟

الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی در انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.

انواع الگوی بازگشتی شمعی

در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.

الگوی چکش (hammer)

این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.

زمان خرید بر روی الگوی چکش

دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.

به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.

الگوی چکش وارونه (inverted hammer)

این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.

  • به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
  • اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
  • فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
  • رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
  • نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.

الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)

این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.

  • این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
  • دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.انواع الگوهای کندلی
  • رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
  • وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
  • این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.

الگوی شهاب سنگ (shooting star)

این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.

  • این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
  • دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
  • رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
  • نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.

چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.

الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)

همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای تشخیص این الگو است.

ویژگی های الگوی پوشای صعودی

  • بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
  • کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
  • نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.

الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)

الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.

چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش اول)

نمودارهای شمعی (کندل استیک) یکی از حالات متداول و بسیار پر کاربرد برای نمایش قیمت ها در بازارهای مالی است. رفتارها و اقدامات خریداران و فروشندگان و جریان عرضه و تقاضا موجب تغییرات قیمتی شده و حرکت قیمت، حالات و الگوهای مختلفی را در نمودارها ایجاد می کند. از سال ها قبل، بررسی این الگوهای ایجاد شده یکی از راه های مرسوم و پر کاربرد برای فهم بهتر و تحلیل وضعیت قیمت، تمایلات خریداران و فروشندگان و ارائه دورنمایی تقریبی از آینده بوده است. بنابراین نخستین گام در تحلیل تکنیکال شناخت این الگوها و استفاده از آنها برای انجام معاملات است.

نمودار شمعی یا candlestick چیست؟

نحوه‌ی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آن‌ها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشان‌دهنده‌ی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازار‌های جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، به‌عنوان قیمت پایانی در نظر می‌گیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمت‌های معامله‌شده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.

رنگ شمع‌ها نیز برای شناسایی شمع‌ها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمع‌ها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده می‌کنند؛ ولی ترکیب رنگ‌های متنوع‌تری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان می‌دهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده‌ است یا بیشتر. به‌عنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.

الگوهای شمع ژاپنی تصویری روان‌شناختی از ذهنیت معامله‌گران در آن زمان به ما ‌می‌دهد. این تصویر به‌وضوح نشان می‌دهد که عملکرد معامله‌گران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روان‌شناسی معامله‌گران است. یکی از ایده‌ها برای الگوهای شمعی این است که معامله‌گران در زمان‌های یکسان رفتار یکسانی از خود بروز می‌دهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمع‌ها نمایان می‌کند.

این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.

  1. اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
  2. اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
  3. بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
  4. خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.

الگوی بازگشتی چیست؟

الگوهای بازگشتی، در واقع الگوهای شمعی یا کندل هایی هستند که توانایی تغییر در وضعیت موج را دارند. یعنی زمانی که در سقف یا کف با این الگوها مواجه شدید ، احتمال تغییر روند وجود دارد. بدین ترتیب الگوهای بازگشتی یا از نوع صعودی هستند یعنی در انتهای یک روند نزولی اتفاق میوفتند و باعث تغییر روند به صعودی میشوند، یا الگوی بازگشتی نزولی هستند یعنی در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشوند و باعث تغییر روند به نزولی میشوند.

انواع الگوی بازگشتی شمعی

در ادامه مهم ترین الگوهای بازگشتی شمعی را تشریح میکنیم.

الگوی چکش (hammer)

این الگو که به عنوان الگوی بازگشتی صعودی شناخته میشود در انتهای روند نزولی مشاهده میشود و منجر به مثبت شدن روند بازار میشود. این الگو از یک دم بلند کشیده و بدنه ای کوچک و مربعی تشکیل شده است. اندازه شاخ در این الگو بسیار کوچک است یا اصلا شاخ ندارد و اندازه دم باید حداقل دو یا سه برابر اندازه بدنه باشد. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و کندل میتواند صعودی یا نزولی باشد، اما طبیعتا اگر بدنه کندل به رنگ سفید باشد، بر میزان قدرت و اعتبار صعودی الگو افزوده خواهد شد.

زمان خرید بر روی الگوی چکش

دقت شود که نباید به محض مشاهده الگوهای برگشتی اقدام به خرید یا فروش کنید بلکه باید منتظر بمانید الگوها به طور کامل تشکیل و تثبیت شوند. الگوی چکش نیز از این قاعده مستثنی نیست. ابتدا باید صبر کنید الگوی چکش تشکیل شود و بعد از بسته شدن آن در کندل بعدی که میبایست بالای سقف کندل چکش تشکیل شود دست به خرید میزنیم. حد ضرر در این الگو میتواند پایین تر از دم کندل باشد.

به طور مثال اگر هر کدام از کندل ها را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم، هنگامیکه در روز اول الگوی چکش را مشاهده کردیم و بازار بسته شد در روز معاملاتی بعدی که دومین کندل تشکیل میشود و در این موقعیت قیمت از سقف الگوی چکش بیشتر بود اقدام به خرید میکنیم.

الگوی چکش وارونه (inverted hammer)

این الگو نیز همانند الگوی قبل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و باعث صعودی شدن بازار میشود.

  • به جای دم بلند دارای شاخ بلند و کشیده است.
  • اندازه شاخ دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
  • فاقد دم است یا دم کوچک و قابل اغماض دارد.
  • رنگ بدنه میتواند سفید یا سیاه باشد اما صعودی بودن کندل در قدرت و اعتبار الگو تاثیر دارد.
  • نقطه خرید در سقف این کندل و حد ضرر در کف قیمتی آن است.

الگوی مرد به دار آویخته (hanging man)

این الگو همانند الگوی چکش است با این تفاوت که یک الگوی برگشتی نزولی است یعنی در ادامه یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود. ویژگی های این الگو به شرح زیر است.

  • این الگو فقط در سقف به وجود می آید.
  • دارای دم بسیار بلند می باشد و اندازه آن عموما دو یا سه برابر اندازه بدنه کندل است.
  • رنگ بدنه این الگو مهم نیست.(در صورتی که رنگ بدنه سیاه باشد اعتبار الگو بیشتر می باشد)
  • وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی میتواند خاطر نشان کند که روند قبلی ممکن است به پایان برسد.
  • این الگو فاقد شاخ یا دارای شاخص بسیار کوچک و قابل اغماض است.

الگوی شهاب سنگ (shooting star)

این الگو نیز یک الگوی بازگشتی نزولی است که شکل آن عکس الگوی مرد به دار آویخته است و شباهت زیادی به الگوی چکش وارونه دارد با این تفاوت که در ادامه روند صعودی دیده میشود. بر خلاف مرد به دار آویخته دم این الگو حذف شده و به جای آن شاخ بلند و کشیده دارد. ویژگی های این الگو به شرح زیر میباشد.

  • این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
  • دارای شاخ بسیار بلند است که حداقل دو یا سه برابر بدنه کندل است. (هرچه شاخ بلند تر باشد قدرت الگو بیشتر است)
  • رنگ بدنه کندل مانند سه الگوی قبل اهمیتی ندارد اما اگر کندل نزولی باشد از قدرت بیشتری برخوردار است.
  • نقطه فروش پس از تشکیل کامل کندل شهاب سنگ و در کف قیمتی آن است.

چهار الگویی که در بالا گفته شد در شکل زیر به طور خلاصه مقایسه شده اند.

الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing)

همانطور که از اسم آن مشخص است، یکی از الگوهای برگشتی صعودی است و در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و منجر به صعودی شدن بازار میشود. این الگو از دو کندل تشکیل شده است که مجاور یکدیگر میباشند و اندازه کندل دوم بزگتر از کندل اول است به گونه ای که بدنه دومین کندل کل کندل اول را در بر بگیرد و این نکته شرط لازم برای تشخیص این الگو است.

ویژگی های الگوی پوشای صعودی

  • بدنه کندل دوم بزگتر از کندل اول باشد و کل بدنه کندل اول را در بر بگیرد. ( ترجیحا شاخ و دم را هم شامل شود)
  • کندل اول نزولی است و کندل دوم صعودی است.
  • نقطه خرید پس از تشکیل شدن سومین کندل است یعنی پس از آنکه این الگو به طورکامل تشکیل شد در نقطه ای بالاتر از سقف کندل دوم اقدام به خرید میشود.

الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)

الگویی بازگشتی نزولی است که مانند الگوی قبل از دو کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای روند صعودی مشاهده میشود.

راهنمای جامع الگوی کندل استیک انگلفینگ (پوشاننده) Engulfing

بر کسی پوشیده نیست که الگوهای کندل استیک بخشی ضروری از تحلیل پرایس اکشن هستند. بنابر اصول پایه تحلیل تکنیکال، این باور وجود دارد که اشکال گوناگون کندل استیک می‌توانند سیگنال‌هایی با درصد موفقیت بالا در نمودار قیمت به ما ارائه دهند. بنابراین، معامله‌گران فارکس باید ست‌آپ‌های گوناگون کندل استیک که معمولا در بازار رخ می‌دهند را کاملا بشناسند. در این مقاله درباره‌ یکی از این ساختارهای کندل استیک به طور جامع توضیح خواهیم داد. به این ساختار کندل استیک، الگوی کندل استیک انگلفینگ یا پوشاننده (Engulfing candlestick pattern) گفته می‌شود. در این مقاله عملکرد این کندل استیک را بررسی می‌کنیم و یک استراتژی برای ترکیب این الگو با دیگر شکل‌های تحلیل پرایس اکشن معرفی خواهیم کرد.

الگوی کندل استیک انگلفینگ چیست؟

الگوی کندل استیک پوشاننده، از دو کندل استیک تشکیل می‌شود. به همین دلیل در دسته الگوهای کندل استیک دوتایی قرار می‌گیرد. تشخیص شکل این کندل استیک بسیار آسان است و شامل یک کندل استیک است که توسط کندل استیک بعدی کاملا “پوشانده” می‌شود. برای به دست آوردن یک الگوی پوشاننده معتبر، اولین کندل استیک باید کاملا داخل بدنه کندل استیک بعدی قرار بگیرد. در زیر، تصویری از یک کندل استیک پوشاننده را می‌ببینید:

به این ترتیب الگوی پوشاننده در نمودار ظاهر می‌شود. توجه داشته باشید که کندل نزولی به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است پوشانده شده است. عکس این قضيه نیز صادق است. كندل اول می‌تواند صعودی و كندل پوشاننده می‌تواند نزولی باشد.

حرکت قیمت بعد از ست‌آپ کندل استیک پوشاننده

قطعا یکی از ویژگی الگوی کندل استیک انگلفینگ تغییر جهت قیمت است . اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی پوشاننده در مسیر صعودی ایجاد شود، این سیگنال را می‌دهد که احتمالا یک سقف جدید قیمت در حال ساخته شدن است.

برعکس این قضیه نیز امکان‌پذیر است. اگر قیمت در حال کاهش باشد و یک الگوی پوشاننده روی نمودار ظاهر شود، نشان‌دهنده‌ این است که قیمت احتمالا در حال تشکیل یک کف جدید است.

انواع الگوهای انگلفینگ در فارکس

همانطور که احتمالا‌ حدس زده‌اید، الگوی معاملاتی پوشاننده بسته به جهت روند، به دو نوع متفاوت تقسیم می‌شود. اولین مورد الگوی پوشاننده صعودی و دیگری الگوی پوشاننده نزولی است. در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم:

کندل استیک پوشاننده صعودی

الگوی پوشاننده صعودی را می‌توان در طول روندهای نزولی یافت. این الگو با یک کندل نزولی در نمودار شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی در نمودار که صعودی است پوشانده می‌شود. این الگو یک پتانسیل صعودی در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند روند نزولی فعلی را معکوس کند. در شکل زیر می‌توانید طرح الگوی کندل پوشاننده صعودی را ببینید:

توجه کنید که اولین کندل در این الگو، نزولی است و به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است دربر گرفته شده است. این عمل الگوی کندل پوشاننده صعودی را ایجاد می‌کند که بر معکوس شدن روند دلالت دارد. یک الگوی پوشاننده صعودی معتبر پس از مدتی کاهش قیمت، می‌تواند نشان‌دهنده آغاز یک حرکت صعودی باشد.

کندل استیک پوشاننده نزولی

الگوی پوشاننده نزولی در مقایسه با پوشاننده صعودی عملکرد متفاوتی دارد. شکل‌گیری الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را می‌توان در طول روندهای صعودی پیدا کرد. این الگو با کندلی صعودی شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که نزولی است، پوشانده می‌شود. این الگو پتانسیل قوی برای تغییر روند قیمت در نمودار را ایجاد می‌کند. به این ترتیب، روند صعودی فعلی ممکن است به یک حرکت نزولی جدید در نمودار تبدیل شود. شکل الگوی پوشاننده نزولی در زیر آمده است:

این بار کندل اول، صعودی است و کندل پوشاننده، نزولی است. بدنه کندل دوم به طور کامل کندل اول را دربر گرفته است که شکل الگوی نزولی پوشاننده روی نمودار را تکمیل می‌کند. ست‌آپ کندل پوشاننده نزولی می‌تواند نشان دهنده شروع یک حرکت نزولی جدید در نمودار باشد.

تاییدیه برای الگوی انگلفینگ برای معامله

تاییدیه در الگوی پوشاننده، توسط کندل بعد از الگو گرفته می‌شود. برای تایید اعتبار این الگو، بدنه کندل بعدی باید بعد از کندل پوشاننده بسته شود.

یک الگوی پوشاننده معتبر صعودی با کندل سوم (صعودی) ادامه می‌یابد، که سقف کندل پوشاننده را به سمت بالا می‌شکند. یک الگوی نزولی معتبر پوشاننده با کندل سوم (نزولی) ادامه می‌یابد که کف کندل انگلفینگ را به سمت پایین می‌شکند. تایید الگوی انگلفینگ به این شکل در نمودار ظاهر می‌شود:

مشاهده می‌کنید کندلی که بعد از الگو آمده است، کندل تاییدکننده است. وقتی این کندل بعد از یک الگوی پوشاننده چنین حرکتی می‌کند، تایید کننده اعتبار آن است.

استراتژی معاملاتی بر اساس الگوی انگلفینگ

تا اینجا ساختار کندل استیک پوشاننده به طور کامل بررسی شد. اکنون یک استراتژی معاملاتی مربوط به این الگو آموزش داده می‌شود.

ورود به معامله با الگوی انگلفینگ

شما بعد از تاییدیه الگوی پوشاننده می‌توانید وارد معامله بشوید، یعنی بعد از بسته شدن سومین کندل، کندلی که بعد از کندل پوشاننده شکل می‌گیرد و قرار است کندل پوشاننده را در جهت حرکت مورد انتظار بشکند. هنگامی که کندل خارج از این سطح بسته می‌شود، تایید الگو دریافت می‌شود و می‌توان معامله مربوطه را باز کرد.

اگر سناریوی انگلفینگ نزولی باشد، شکست قیمت باید از سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده اتفاق بیافتد. به این ترتیب، باید برای معامله‌ی فروش آماده شد. اگر سناریوی انگلفینگ صعودی باشد، شکست قیمت باید از سطح بالایی بدنه کندل پوشاننده رخ دهد. این بدان معنی انواع الگوهای کندلی است که واکنش ما می‌تواند در راستای یک معامله صعودی باشد.

حد ضرر در الگوی انگلفینگ

همیشه باید کنترل‌شده، ریسک کنید. به این ترتیب، معاملات انگلفینگ شما باید همیشه با حد ضرر (Stop Loss) محافظت شوند. حد ضرر باعث تضمین حفظ سرمایه شما می‌شود و همیشه حداکثر میزانی را که می‌توانید در یک معامله از دست بدهید را می‌دانید. محاسبه ریسک و پاداش قبل از شروع هر معامله به شما در تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا معامله را انجام دهید یا خیر، کمک می‌کند.

بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر در یک معامله انگلفینگ خارج از حد الگوی پوشاننده است، به این معنی که اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده صعودی باشد، حد ضرر باید در زیر سایه کندل پوشاننده قرار گیرد. اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده نزولی باشد، حد ضرر باید بالای سایه کندل پوشاننده قرار بگیرد.

در بالا تصویری را مشاهده می‌کنید که نشان می‌دهد هنگام معامله با الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی در کجا باید حد ضرر خود را قرار دهید. اگر الگو نتواند در جهت مورد نظر حرکت کند و باعث فعال شدن حد ضرر شما شود، یعنی فرض شما در این معامله نادرست بوده است و حد ضرر جلوی وارد شدن ضرر بیشتر به سرمایه شما را گرفته است.

حد سود در الگوی پوشاننده

طبق قانون نانوشته الگوی انگلفینگ، معامله تا زمانی که قیمت به اندازه الگو حرکت نکرده است، باید باز نگه داشته شود. بدین معنی که حداقل حد سود شما از الگوی پوشاننده، باید با فاصله بین نوک بالای سایه کندل و نوک پایین سایه کندل پوشاننده برابر باشد. وقتی قیمت این فاصله را طی کرد، می‌توانید کل معامله یا بخشی از آن را ببندید. اگر تصمیم دارید که بخشی از معامله را باز نگه دارید، باید به دقت حرکت قیمت را برای پیدا کردن موقعیت خروج دنبال کنید که شامل شکست حمایت یا مقاومت و شکست خط روند یا کانال می‌شود. نمودار و الگوهای کندلی نیز در اینجا بسیار مهم هستند. اگر الگوی نموداری یا کندلی خاصی را مشاهده کردید که برخلاف معامله شماست، احتمالا بهتر است معامله خود را ببندید.

الگوی انگلفینگ و استراتژی پرایس اکشن

اکنون با شناخت از الگوی پوشاننده، استراتژی پرایس اکشنی که بر اساس این الگو رسم شده است در شکل زیر قابل مشاهده است:

این نمودار یک ساعته جفت ارز GBP/USD از ۱ تا ۵ ژانویه ۲۰۱۶ است. این تصویر یک الگوی پوشاننده نزولی و برخی قوانین برای معامله آن را نمایش می‌دهد.

نمودار با افزایش قیمت شروع می‌شود که با فلش سبز رنگ روی تصویر مشخص شده است. می‌بینید که قیمت فقط کندل‌های صعودی ایجاد می‌کند. ناگهان شاهد یک کندل نسبتاً بزرگ نزولی هستید که کندل قبلی را کاملاً پوشانده است و وجود الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را تایید می‌کند.

با این حال، قبل از اینکه بتوان در این مورد موضع‌گیری کرد، باید کندل تأیید ظاهر شود. کندل بعدی در نمودار دوباره نزولی است و در زیر بدنه کندل پوشاننده بسته می‌شود. این تاییدیه لازم، برای انجام معامله بر اساس الگوی پوشاننده نزولی است. حد ضرر برای این معامله باید بالاتر از سایه بالایی کندل پوشاننده همانطور که در تصویر نشان داده شده است قرار بگیرد.

فلش‌های زرد روی نمودار اندازه الگو و نحوه اعمال آن را به عنوان حداقل هدف در نمودار نشان می‌دهند. این هدف با کندل بعدی که پس از تایید الگوی پوشاننده ظاهر می‌شود تکمیل می‌شود.

این معامله می‌تواند برای کسب سود بیشتر ادامه پیدا کند. می‌توان از قوانین پرایس اکشن برای رسیدن به سیگنال خروج نهایی در نمودار استفاده کرد. توجه داشته باشید که قیمت در جفت ارز GBP/USD دو کندل نزولی بزرگ دیگر را در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند سود حاصل از معامله را دو برابر کند. با این حال، کندل بعدی در نمودار یک کندل هامر (چکش) معکوس است که به آن پین‌بار (Pinbar) نیز گفته می‌شود. این کندل پتانسیل یک حرکت صعودی قوی را دارد، بنابراین زمانی که تایید الگوی هامر در نمودار ظاهر شد، معامله باید بسته شود.

همانطور که می‌بینید، کندل بعدی صعودی است و سطح بالایی الگوی هامر را می‌شکند و اعتبار الگوی هامر معکوس را تأیید می‌کند، که یک سیگنال خروجی برای معامله فروش ایجاد می‌کند. معامله انگلفینگ نزولی باید در پایان کندل صعودی که پس از هامر ظاهر می‌شود، بسته شود. که با فلش قرمز دوم روی نمودار نشان داده شده است. این مثال نشان می‌دهد که چگونه قوانین پرایس اکشن می‌تواند به یافتن مناسب‌ترین نقطه خروج در نمودار کمک کنند.

الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت

یکی دیگر از راه‌های موثر برای معامله بر اساس الگوی پوشاننده با پرایس اکشن، مشاهده الگو در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است.

اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده نزولی در اطراف آن منطقه ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت نزولی بسیار قوی در نمودار ایجاد می‌‌شود. همین امر در جهت مخالف نیز صدق می‌کند. اگر قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده صعودی روی نمودار ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت صعودی بسیار قوی ایجاد می‌شود.

این اتفاقات احتمال موفقیت در معامله‌گری را افزایش می‌دهند. بسیاری از اوقات، وقتی این تلاقی تکنیکال را مشاهده می‌کنید و در لحظه مناسب وارد معامله می‌شوید، در واقع در ابتدای ظهور یک تغییر روند وارد معامله شده‌اید. در شکل زیر عملکرد ترکیب الگوهای پوشاننده با سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است:

در تصویر بالا نمودار یک ساعته جفت ارز USD/CHF، از ۱۹ تا ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شده است. این تصویر یک معامله نزولی دیگر را نشان می‌دهد که پس از تعامل قیمت با یک سطح مقاومتی روانی (منظور عدد صحیح ۱.۰۰۰۰ است) رخ می‌دهد.

خط افقی سیاه روی تصویر مقاومت روانی بسیار قوی فرانک سوئیس در نرخ برابری ۱.۰۰۰۰ در مقابل دلار آمریکا است. پس از افزایش شدید قیمت، USD/CHF به این سطح مقاومت می‌رسد و دو بار دیگر آن را تست می‌کند. بار سوم که قیمت مقاومت را تست می‌کند، یک کندل نزولی نسبتا بزرگ ایجاد می‌کند که کندل صعودی قبلی را می‌‌بلعد و الگوی پوشاننده نزولی در نمودار ایجاد می‌کند.

تاییدیه الگوی پوشاننده نزولی، کندل بعدی است که نزولی است و سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده را می‌شکند. بسته شدن کندل تایید، سیگنال فروش را ارائه می‌دهد.

حد ضرر باید بالاتر از سایه بالایی کندل انگلفینگ قرار بگیرد. این سطح درست بالای ۱.۰۰۰۰ است.

پس از آن قیمت شروع به کاهش می‌کند. چند کندل بعد، قیمت به حداقل هدف الگو می‌رسد (فلش های زرد). می‌توان بخشی از معامله را در اینجا بست، و بخشی را با پیش‌بینی کاهش بیشتر قیمت باز نگه داشت.

توجه داشته باشید که در مسیر نزولی، جفت ارز USD/CHF با ساختن سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد، که اطمینان از روند نزولی را فراهم می‌کند. ناگهان، حرکت قیمت رنج (Sideways) می‌شود و به بالای محدوده‌ای که با خط افقی سیاه و نازک روی نمودار مشخص کرده‌ایم می‌رود. به محض اینکه قیمت این مقاومت را شکست و بدنه کندل بالای آن بسته شد، معامله باید بسته شود. همانطور که می‌بینید، یک سقف بالاتر در نمودار ایجاد می‌شود، که نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است پایان یافته باشد.

ترکیب سطوح حمایت و مقاومت با الگوی انگلفینگ یک روش معاملاتی عالی بر اساس پرایس اکشن است.

راهنمای جامع الگوی کندل استیک انگلفینگ (پوشاننده) Engulfing

بر کسی پوشیده نیست که الگوهای کندل استیک بخشی ضروری از تحلیل پرایس اکشن هستند. بنابر اصول پایه تحلیل تکنیکال، این باور وجود دارد که اشکال گوناگون کندل استیک می‌توانند سیگنال‌هایی با درصد موفقیت بالا در نمودار قیمت به ما ارائه دهند. بنابراین، معامله‌گران فارکس باید ست‌آپ‌های گوناگون کندل استیک که معمولا در بازار رخ می‌دهند را کاملا بشناسند. در این مقاله درباره‌ یکی از این ساختارهای کندل استیک به طور جامع توضیح خواهیم داد. به این ساختار کندل استیک، الگوی کندل استیک انگلفینگ یا پوشاننده (Engulfing candlestick pattern) گفته می‌شود. در این مقاله عملکرد این کندل استیک را بررسی می‌کنیم و یک استراتژی برای ترکیب این الگو با دیگر شکل‌های تحلیل پرایس اکشن معرفی خواهیم کرد.

الگوی کندل استیک انگلفینگ چیست؟

الگوی کندل استیک پوشاننده، از دو کندل استیک تشکیل می‌شود. به همین دلیل در دسته الگوهای کندل استیک دوتایی قرار می‌گیرد. تشخیص شکل این کندل استیک بسیار آسان است و شامل یک کندل استیک است که توسط کندل استیک بعدی کاملا “پوشانده” می‌شود. برای به دست آوردن یک الگوی پوشاننده معتبر، اولین کندل استیک باید کاملا داخل بدنه کندل استیک بعدی قرار بگیرد. در زیر، تصویری از یک کندل استیک پوشاننده را می‌ببینید:

به این ترتیب الگوی پوشاننده در نمودار ظاهر می‌شود. توجه داشته باشید که کندل نزولی به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است پوشانده شده است. عکس این قضيه نیز صادق است. كندل اول می‌تواند صعودی و كندل پوشاننده می‌تواند نزولی باشد.

حرکت قیمت بعد از ست‌آپ کندل استیک پوشاننده

قطعا یکی از ویژگی الگوی کندل استیک انگلفینگ تغییر جهت قیمت است . اگر قیمت در حال افزایش باشد و یک الگوی پوشاننده در مسیر صعودی ایجاد شود، این سیگنال را می‌دهد که احتمالا یک سقف جدید قیمت در حال ساخته شدن است.

برعکس این قضیه نیز امکان‌پذیر است. اگر قیمت در حال کاهش باشد و یک الگوی پوشاننده روی نمودار ظاهر شود، نشان‌دهنده‌ این است که قیمت احتمالا در حال تشکیل یک کف جدید است.

انواع الگوهای انگلفینگ در فارکس

همانطور که احتمالا‌ حدس زده‌اید، الگوی معاملاتی پوشاننده بسته به جهت روند، به دو نوع متفاوت تقسیم می‌شود. اولین مورد الگوی پوشاننده صعودی و دیگری الگوی پوشاننده نزولی است. در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم:

کندل استیک پوشاننده صعودی

الگوی پوشاننده صعودی را می‌توان در طول روندهای نزولی یافت. این الگو با یک کندل نزولی در نمودار شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی در نمودار که صعودی است پوشانده می‌شود. این الگو یک پتانسیل صعودی در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند روند نزولی فعلی را معکوس کند. در شکل زیر می‌توانید طرح الگوی کندل پوشاننده صعودی را ببینید:

توجه کنید که اولین کندل در این الگو، نزولی است و به طور انواع الگوهای کندلی کامل توسط بدنه کندل بعدی که صعودی است دربر گرفته شده است. این عمل الگوی کندل پوشاننده صعودی را ایجاد می‌کند که بر معکوس شدن روند دلالت دارد. یک الگوی پوشاننده صعودی معتبر پس از مدتی کاهش قیمت، می‌تواند نشان‌دهنده آغاز یک حرکت صعودی باشد.

کندل استیک پوشاننده نزولی

الگوی پوشاننده نزولی در مقایسه با پوشاننده صعودی عملکرد متفاوتی دارد. شکل‌گیری الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را می‌توان در طول روندهای صعودی پیدا کرد. این الگو با کندلی صعودی شروع می‌شود. سپس این کندل به طور کامل توسط بدنه کندل بعدی که نزولی است، پوشانده می‌شود. این الگو پتانسیل قوی برای تغییر روند قیمت در نمودار را ایجاد می‌کند. به این ترتیب، روند صعودی فعلی ممکن است به یک حرکت نزولی جدید در نمودار تبدیل شود. شکل الگوی پوشاننده نزولی در زیر آمده است:

این بار کندل اول، صعودی است و کندل پوشاننده، نزولی است. بدنه کندل دوم به طور کامل کندل اول را دربر گرفته است که شکل الگوی نزولی پوشاننده روی نمودار را تکمیل می‌کند. ست‌آپ کندل پوشاننده نزولی می‌تواند نشان دهنده شروع یک حرکت نزولی جدید در نمودار باشد.

تاییدیه برای الگوی انگلفینگ برای معامله

تاییدیه در الگوی پوشاننده، توسط کندل بعد از الگو گرفته می‌شود. برای تایید اعتبار این الگو، بدنه کندل بعدی باید بعد از کندل پوشاننده بسته شود.

یک الگوی پوشاننده معتبر صعودی با کندل سوم (صعودی) ادامه می‌یابد، که سقف کندل پوشاننده را به سمت بالا می‌شکند. یک الگوی نزولی معتبر پوشاننده با کندل سوم (نزولی) ادامه می‌یابد که کف کندل انگلفینگ را به سمت پایین می‌شکند. تایید الگوی انگلفینگ به این شکل در نمودار ظاهر می‌شود:

مشاهده می‌کنید کندلی که بعد از الگو آمده است، کندل تاییدکننده است. وقتی این کندل بعد از یک الگوی پوشاننده چنین حرکتی می‌کند، تایید کننده اعتبار آن است.

استراتژی معاملاتی بر اساس الگوی انگلفینگ

تا اینجا ساختار کندل استیک پوشاننده به طور کامل بررسی شد. اکنون یک استراتژی معاملاتی مربوط به این الگو آموزش داده می‌شود.

ورود به معامله با الگوی انگلفینگ

شما بعد از تاییدیه الگوی پوشاننده می‌توانید وارد معامله بشوید، یعنی بعد از بسته شدن سومین کندل، کندلی که بعد از کندل پوشاننده شکل می‌گیرد و قرار است کندل پوشاننده را در جهت حرکت مورد انتظار بشکند. هنگامی که کندل خارج از این سطح بسته می‌شود، تایید الگو دریافت می‌شود و می‌توان معامله مربوطه را باز کرد.

اگر سناریوی انگلفینگ نزولی باشد، شکست قیمت باید از سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده اتفاق بیافتد. به این ترتیب، باید برای معامله‌ی فروش آماده شد. اگر سناریوی انگلفینگ صعودی باشد، شکست قیمت باید از سطح بالایی بدنه کندل پوشاننده رخ دهد. این بدان معنی است که واکنش ما می‌تواند در راستای یک معامله صعودی باشد.

حد ضرر در الگوی انگلفینگ

همیشه باید کنترل‌شده، ریسک کنید. به این ترتیب، معاملات انگلفینگ شما باید همیشه با حد ضرر (Stop Loss) محافظت شوند. حد ضرر باعث تضمین حفظ سرمایه شما می‌شود و همیشه حداکثر میزانی را که می‌توانید در یک معامله از دست بدهید را می‌دانید. محاسبه ریسک و پاداش قبل از شروع هر معامله به شما در تصمیم‌گیری در مورد اینکه آیا معامله را انجام دهید یا خیر، کمک می‌کند.

بهترین مکان برای قرار دادن حد ضرر در یک معامله انگلفینگ خارج از حد الگوی پوشاننده است، به این معنی که اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده صعودی باشد، حد ضرر باید در زیر سایه کندل پوشاننده قرار گیرد. اگر ست‌آپ الگوی پوشاننده نزولی باشد، حد ضرر باید بالای سایه کندل پوشاننده قرار بگیرد.

در بالا تصویری را مشاهده می‌کنید که نشان می‌دهد هنگام معامله با الگوهای پوشاننده صعودی و نزولی در کجا باید حد ضرر خود را قرار دهید. اگر الگو نتواند در جهت مورد نظر حرکت کند و باعث فعال شدن حد ضرر شما شود، یعنی فرض شما در این معامله نادرست بوده است و حد ضرر جلوی وارد شدن ضرر بیشتر به سرمایه شما را گرفته است.

حد سود در الگوی پوشاننده

طبق قانون نانوشته الگوی انگلفینگ، معامله تا زمانی که قیمت به اندازه الگو حرکت نکرده است، باید باز نگه داشته شود. بدین معنی که حداقل حد سود شما از الگوی پوشاننده، باید با فاصله بین نوک بالای سایه کندل و نوک پایین سایه کندل پوشاننده برابر باشد. وقتی قیمت این فاصله را طی انواع الگوهای کندلی کرد، می‌توانید کل معامله یا بخشی از آن را ببندید. اگر تصمیم دارید که بخشی از معامله را باز نگه دارید، باید به دقت حرکت قیمت را برای پیدا کردن موقعیت خروج دنبال کنید که شامل شکست حمایت یا مقاومت و شکست خط روند یا کانال می‌شود. نمودار و الگوهای کندلی نیز در اینجا بسیار مهم هستند. اگر الگوی نموداری یا کندلی خاصی را مشاهده کردید که برخلاف معامله شماست، احتمالا بهتر است معامله خود را ببندید.

الگوی انگلفینگ و استراتژی پرایس اکشن

اکنون با شناخت از الگوی پوشاننده، استراتژی پرایس اکشنی که بر اساس این الگو رسم شده است در شکل زیر قابل مشاهده است:

این نمودار یک ساعته جفت ارز GBP/USD از ۱ تا ۵ ژانویه ۲۰۱۶ است. این تصویر یک الگوی پوشاننده نزولی و برخی قوانین برای معامله آن را نمایش می‌دهد.

نمودار با افزایش قیمت شروع می‌شود که با فلش سبز رنگ روی تصویر مشخص شده است. می‌بینید که قیمت فقط کندل‌های صعودی ایجاد می‌کند. ناگهان شاهد یک کندل نسبتاً بزرگ نزولی هستید که کندل قبلی را کاملاً پوشانده است و وجود الگوی پوشاننده نزولی در نمودار را تایید می‌کند.

با این حال، قبل از اینکه بتوان در این مورد موضع‌گیری کرد، باید کندل تأیید ظاهر شود. کندل بعدی در نمودار دوباره نزولی است و در زیر بدنه کندل پوشاننده بسته می‌شود. این تاییدیه لازم، برای انجام معامله بر اساس الگوی پوشاننده نزولی است. حد ضرر برای این معامله باید بالاتر از سایه بالایی کندل پوشاننده همانطور که در تصویر نشان داده شده است قرار بگیرد.

فلش‌های زرد روی نمودار اندازه الگو و نحوه اعمال آن را به عنوان حداقل هدف در نمودار نشان می‌دهند. این هدف با کندل بعدی که پس از تایید الگوی پوشاننده ظاهر می‌شود تکمیل می‌شود.

این معامله می‌تواند برای کسب سود بیشتر ادامه پیدا کند. می‌توان از قوانین پرایس اکشن برای رسیدن به سیگنال خروج نهایی در نمودار استفاده کرد. توجه داشته باشید که قیمت در جفت ارز GBP/USD دو کندل نزولی بزرگ دیگر را در نمودار ایجاد می‌کند و می‌تواند سود حاصل از معامله را دو برابر کند. با این حال، کندل بعدی در نمودار یک کندل هامر (چکش) معکوس است که به آن پین‌بار (Pinbar) نیز گفته می‌شود. این کندل پتانسیل یک حرکت صعودی قوی را دارد، بنابراین زمانی که تایید الگوی هامر در نمودار ظاهر شد، معامله باید بسته شود.

همانطور که می‌بینید، کندل بعدی صعودی است و سطح بالایی الگوی هامر را می‌شکند و اعتبار الگوی هامر معکوس را تأیید می‌کند، که یک سیگنال خروجی برای معامله فروش ایجاد می‌کند. معامله انگلفینگ نزولی باید در پایان کندل صعودی که پس از هامر ظاهر می‌شود، بسته شود. که با فلش قرمز دوم روی نمودار نشان داده شده است. این مثال نشان می‌دهد که چگونه قوانین پرایس اکشن می‌تواند به یافتن مناسب‌ترین نقطه خروج در نمودار کمک کنند.

الگوهای پوشاننده در حمایت و مقاومت

یکی دیگر از راه‌های موثر برای معامله بر اساس الگوی پوشاننده با پرایس اکشن، مشاهده الگو در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت است.

اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده نزولی در اطراف آن منطقه ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت انواع الگوهای کندلی نزولی بسیار قوی در نمودار ایجاد می‌‌شود. همین امر در جهت مخالف نیز صدق می‌کند. اگر قیمت به یک سطح حمایتی نزدیک شود و در همان زمان یک الگوی پوشاننده صعودی روی نمودار ظاهر شود، پتانسیل یک حرکت صعودی بسیار قوی ایجاد می‌شود.

این اتفاقات احتمال موفقیت در معامله‌گری را افزایش می‌دهند. بسیاری از اوقات، وقتی این تلاقی تکنیکال را مشاهده می‌کنید و در لحظه مناسب وارد معامله می‌شوید، در واقع در ابتدای ظهور یک تغییر روند وارد معامله شده‌اید. در شکل زیر عملکرد ترکیب الگوهای پوشاننده با سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است:

در تصویر بالا نمودار یک ساعته جفت ارز USD/CHF، از ۱۹ تا ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ نمایش داده شده است. این تصویر یک معامله نزولی دیگر را نشان می‌دهد که پس از تعامل قیمت با یک سطح مقاومتی روانی (منظور عدد صحیح ۱.۰۰۰۰ است) رخ می‌دهد.

خط افقی سیاه روی تصویر مقاومت روانی بسیار قوی فرانک سوئیس در نرخ برابری ۱.۰۰۰۰ در مقابل دلار آمریکا است. پس از افزایش شدید قیمت، USD/CHF به این سطح مقاومت می‌رسد و دو بار دیگر آن را تست می‌کند. بار سوم که قیمت مقاومت را تست می‌کند، یک کندل نزولی نسبتا بزرگ ایجاد می‌کند که کندل صعودی قبلی را می‌‌بلعد و الگوی پوشاننده نزولی در نمودار ایجاد می‌کند.

تاییدیه الگوی پوشاننده نزولی، کندل بعدی است که نزولی است و سطح پایینی بدنه کندل پوشاننده را می‌شکند. بسته شدن کندل تایید، سیگنال فروش را ارائه می‌دهد.

حد ضرر باید بالاتر از سایه بالایی کندل انگلفینگ قرار بگیرد. این سطح درست بالای ۱.۰۰۰۰ است.

پس انواع الگوهای کندلی از آن قیمت شروع به کاهش می‌کند. چند کندل بعد، قیمت به حداقل هدف الگو می‌رسد (فلش های زرد). می‌توان بخشی از معامله را در اینجا بست، و بخشی را با پیش‌بینی کاهش بیشتر قیمت باز نگه داشت.

توجه داشته باشید که در مسیر نزولی، جفت ارز USD/CHF با ساختن سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر به مسیر خود ادامه می‌دهد، که اطمینان از روند نزولی را فراهم می‌کند. ناگهان، حرکت قیمت رنج (Sideways) می‌شود و به بالای محدوده‌ای که با خط افقی سیاه و نازک روی نمودار مشخص کرده‌ایم می‌رود. به محض اینکه قیمت این مقاومت را شکست و بدنه کندل بالای آن بسته شد، معامله باید بسته شود. همانطور که می‌بینید، یک سقف بالاتر در نمودار ایجاد می‌شود، که نشان می‌دهد که روند نزولی ممکن است پایان یافته باشد.

ترکیب سطوح حمایت و مقاومت با الگوی انگلفینگ یک روش معاملاتی عالی بر اساس پرایس اکشن است.

نمودار شمعی یا کندل استیک

candle

در گذشته های دور ژاپنی‌ها برای معاملات برنج خود و برای آنکه بتوانند تحلیلی درست و دقیق از داد و انواع الگوهای کندلی ستد خود داشته باشند، نسخه‌ای از نمودار را به نام «برنجی» ابداع کردندکه بعدها وارد دنیا رمز ارزها و بازار های معاملاتی شد. تیم توکن باز در مقالات قبلی به توضیح مباحث جفت ارز، ترید ارز دیجیتال و تحلیل ها پرداخته است و قصد دارد در این مقاله به بررسی این نمودار بپردازد.

مفاهیم کلی :

نمودار شمعی(candlestick chart) چیست؟

نمودار شمعی یا کندل استیک، به نموداری گفته می شود که شکل و شمایل آن مانند شمع است. تریدرها از این نمودار برای درک رفتار price action بهره جویی می کنند.
در این نمودار هر شمع نشان دهنده باز شدن قیمت، بسته شدن، نقطه های پستی و بلندی قیمت در دوره ای معین به شخص تریدر خواهد بود.
رفتار قیمت یا پرایس اکشن به تریدرها در تمامی بازار ها کمک خواهد کرد که بتوانند، به فهم بهتر روند ها و چرخش های نمودار ها دست پیدا کنند.
به طور مثال: در ترید های بازار فارکس گاهاً دسته ای از شمع ها ممکن است تداعی کننده ی الگوی بخصوصی باشند. الگویی که بیانگر چرخش یا تغییر روند قیمت باشد.

البته باید بدانیم که گاهاً امکان دارد، شمع ها به صورت تکی و تنهایی الگوهایی را به وجود آورند که بتوان از آن ها برای دست یابی به نقاط ورود در معامله ها و تریدها (خرید و فروش یک دارایی یا جفت ارز در بازار فارکس) بهره جویی کرد.
باید بدانیم هر دوره ای که یک کندل استیک نشان می دهد، بسته به بازه ی زمانی (time frame) تایم فریم دارد. این بازه ها دارای تایم فریم های متفاوتی اعم از: دقیقه ای، ساعتی، 4ساعتی، روزانه، هفتگی و غیره هستند.

نمودار شمعی

نمودار شمعی یا کندل استیک

تفسیر شمع‌ ها در نمودار شمعی

باید بدانیم یک نمودار شمعی معمولی، از سه نقطه ی مشخص (باز شدن، بستن، و فتیله) تشکیل شده که در کنار یکدیگر، یک شمع را به وجود می آورد. در ابتدا توجه ما، به نقاط «باز» و «بسته» شدن است. این نقاط، نشانگر این هستند که نمودار شمعی ما، در معاملات با چه قیمتی باز شده و با چه قیمتی بسته شده است. در ذیل به تفسیر هر یک از قیمت ها پرداخته و آنها را شرح می دهیم.

open price

برای شروع و ترسیم یک شمع نیازمند باز شدن قیمت یا پرایس آن هستیم. باید بدانیم اگر پرایس یا قیمت میل به بالا رفتن کند، شمع یا کندل به رنگ سبز یا آبی نشان داده خواهد شد. (البته این امر به طور پیش فرض است و تم نمودار ها قابلیت تغییر دارند.) اما اگر قیمت میل به نزول و افت کند، رنگ کندل ها به رنگ قرمز نشان داده خواهد شد.

high price

اگر در کندل ها به نوک های فتیله ها دقت کرده باشین، نوک بالایی نشانگر، بالاترین قیمت در طول دوره و بازه ی زمانی کندل است. حال اگر شمع فتیله ی بالا را دارا نباشد، دلیل آن است که در در طول دوره ی مد نظر، قیمت باز شدن یا بسته شدن معاملات، برابر با high price بوده است.

low price

اگر به نوک فتیله ی پایینی کندل دقت کنید، پایین ترین قیمت در بازه زمانی کندل را می توانید رویت کنید که به آن قیمت پست می گویند. اما اگر همچین فتیله ای رویت نشود low price همان قیمت بسته شدن خواهد بود.

close price

قیمت بسته شدن یک کندل آخرین طول دوره و یا بازه زمانی مشخص شده ی کندل است. اگر close price پایین تر از قیمت باز شدن کندل باشد، کندل به رنگ قرمز در خواهد آمد و در عکس این موضوع هم، اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن باشد، در این صورت کندل به رنگ سبز یا آبی در خواهد آمد.

Wick

از دیگر اجزای مهم هر کندل، فتیله می باشد. که البته به آن shadow یا سایه هم گفته می شود. این بخش از این نظر دارای اهمیت است که نشانگر بالاترین یا پایین ترین سطح قیمت در طول دوره و بازه زمانی چه بوده است. تشخیص فتیله یا سایه ها بسیار آسان است و آنها را می توان با خط های نازک بالا یا پایین کندل شناخت و تشخیص داد.

علت مفید بودن نمودارهای شمعی آن است که به جای نشان دادن نقاط بیشترین و کمترین قیمت، روی روند بازار و مومنتوم می توان تمرکز کرد.

range

باید بدانیم که به اختلاف مابین بالاترین و پایین ترین قیمتی که کندل از خود به نمایش می گذارد، بازه گفته می شود.

بازه را می توان با کم کردن قیمتی که نوک فتیله بالا نمایش می دهد، از قیمتی که نوک فتیله پایین نشان می دهد به دست آورد.

پایینترین نقطه – بالاترین نقطه = بازه زمانی

Direction

جهت قیمت را در هر کندل می توان بر حسب رنگ آن متوجه شد. اگر قیمت بالاتر انواع الگوهای کندلی از زمان باز شدن باشد، پس قیمت افزایش پیدا کرده و کندل سبز خواهد بود عکس این موضوع نیز برقرار است.

اگر قیمت، پایین تر از زمان باز شدن باشد یعنی قیمت دچار افت و نزول شده و کندل به رنگ قرمز ترسیم می شود.( تم رنگ کندل ها قابل تغییر است و این رنگ ها به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است.)

کندل استیک

نمودار شمعی یا کندل استیک

مقایسه نمودار ستونی با شمعی

باید دانست که نمودار کندل استیک یا شمعی، یک امتیاز خاص نسبت به نمودار ستونی دارد. نمودارهای ستونی، اطلاعات بصری و دیداری کمتری نسبت نمودار شمعی ارائه می کنند و عاری از الگوهای شمعی یا قیمتی می باشند. ضمن آن که تشخیص جهت قیمت توسط نمودارهای ستونی بسیار مشکل و دشوار است.

روش نمودار کندل استیک

برای تجزیه و تحلیل نمودارهاٌ، باید بدانیم روش های گوناگونی وجود دارد که در این بخش به طور مختصر به آن ها اشاره می کند.


روش میله ای :

این روش، متشکل از چهار قسمت بالاترین قیمت (high price)، قیمت باز شدن (open price) ،پایین ترین قیمت (Low price) و قیمت بسته شدن یا (close price) است. در این روش، نوع نمایش اطلاعات معاملات اعم از روزانه، هفتگی، ساعتی و … به صورت میله ای نمایش داده می شود.
هر میله، نمایانگر دانسته های خرید و فروش بازه زمانی معاملات است. این گونه که خط سمت‌ راست میله، بیانگر قیمت باز شدن (open price) و خط سمت چپ نشانگر (close price) است. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین قیمت آن در پایین میله قرار خواهد گرفت.

روش نمایش خطی:

این روش تنها به قیمت های بسته شدن یا پایانی در هر بازه ی زمانی معاملاتی کار دارد. بگونه ای که دیگر اطلاعات بازده های معاملاتی در این سیستم کاربردی نخواهد داشت. باید اذعان داشت که کاربرد مهم این سیستم مشخص کردن شکست سطح های مقاومتی و حمایتی است.

روش نمایش کندل استیک:

این روش اولین بار توسط کشاورزان ژاپنی ابداع و مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل اینکه مانند شمع بود، candle نام گرفت.
این روش به طور دقیق از همان دانسته های روش میله ای بهره جویی می کند البته با یک تفاوت. در سیستم شمعی برعکس سیستم میله ای ویژگی دیگری افزوده شده که به آن body گفته می شود. بادی (body) به حد فاصل میان قیمت شروع و پایان گفته می شود که به صورت یک مستطیل در طول دوره قابل مشاهده است.

انواع کندل استیک یا نمودار شمعی

باید بدانیم کندل های بسیار زیادی وجود دارند که در 3 دسته ی مختلف صعودی، نزولی، خنثی قرار می گیرند. در ذیل هر کدام را شرح و کندل های این زیر مجموعه ها را نام می بریم.

1- الگوهای کندل صعودی

کندل های صعودی به صورت انفرادی بر روی نمودار نشانگر فشار خرید محسوب می شوند که قیمت‌ها را افزایش می دهند. یک کندل صعودی نشانگر آن است که خریداران قادرند قیمت‌ ها را تا زمان بسته شدن کندل بالا نگه دارند. تمایز این کندل های صعودی در price action است که مابین باز و بسته شدن کندل رخ می دهد.

کندل های صعودی

نمودار شمعی یا کندل استیک

کندل های صعودی عبارتند از:

  • خطوط تفکیک شده (Separating Lines)
  • شکاف تاسوکی (Upside Tasuki Gap)
  • سه گانه (Rising Three Method)
  • 3 گانه داخلی (Three Inside Up)
  • سه گانه خارجی (Three Outside Up)
  • صعودی (Hikkake)
  • 3خط حمله (Bullish Three-line Strike)
  • الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
  • بچه رها شده (Bullish Abandoned Baby)
  • ستاره صبحگاهی (Morning Star)
  • قیچی پایینی (Tweezer bottom)
  • نفوذگر خطی (Piercing Line)
  • هارامی (Bullish Harami)
  • پوشاننده (Bullish Engulfing)
  • کیکر (Bullish Kicker)
  • اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
  • دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
  • چکش معکوس(Role Reverse hammer)
  • هامر یا چکش (Hammer)

2- الگوهای کندل نزولی

الگوهای کندل نزولی نشانگر فشار فروش تلقی می شوند. این الگوها ممکن است بازگشت قیمت طی روند افزایش (صعودی) یا ادامه یک روند کاهش (نزولی) را نمایش می دهد. الگوهای کندل نزولی تشکیل شده از چند کندل هستند.

کندل های نزولی

نمودار شمعی یا کندل استیک

کندل های نزولی عبارتند از:

  • مرد به دار آویخته (Hanging Man)
  • ستاره دنباله‌دار (Shooting Star)
  • دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
  • اسپینینگ تاپ نزولی (Bearish Spinning Top)
  • کیکر نزولی (Bearish Kiker)
  • پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
  • هارامی نزولی (Bearish Harami)
  • ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
  • قیچی بالایی (Tweezer Top)
  • بچه رها شده نزولی (Bearish Abandoned Baby)
  • سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
  • ستاره شب دوجی (Evening Doji Star)
  • 3خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
  • سه خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
  • الگوی سه گانه نزولی (Falling three methods)
  • دو شکاف سیاه (Two Black Gapping)
  • خطوط تفکیک شده نزولی (Bearish Separating Lines)
  • الگوی On Neck Line
  • الگوی خط گردن In Neck Line

3- الگوهای کندل خنثی

کندل های دوجی یک سیگنال خنثی محسوب می شوند و زمانی به وجود می آید که قیمت باز و بسته شدن یک کندل نزدیک و هم سطح با یکدیگر بوده و یک بدنه کوچک داشته باشد. در زبان ژاپنی، دوجی به معنای اشتباه می باشد، بدین معنی که خریدارها و فروشنده ها در ارتباط با قیمت اشتباه کرده‌اند.

کندل های خنثی

نمودار شمعی یا کندل استیک



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.