تجزیه و تحلیل نمودار


گزارش اشکال ⚠

دانلود کتاب Graph Analysis and Visualization: Discovering Business Opportunity in Linked Data

عنوان فارسی: تجزیه و تحلیل نمودار و تجسم: کشف فرصت کسب و کار در داده پیوندی
ناشر: Wiley
سال: 2015
زبان: انگلیسی
تعداد صفحه (نسخه چاپی - نسخه الکترونیکی): 544
شابک: 9781118845844
نوع فایل: PDF دانلود نرم افزار مطالعه
حجم: 128.00 مگابایت

دانلود کتاب

افزودن خلاصه فارسی

خلاصه کتاب و اطلاعات بیشتر

Graph Analysis and Visualization brings graph theory out of the lab and into the real world. Using sophisticated methods and tools that span analysis functions, this guide shows you how to exploit graph and network analytic techniques to enable the discovery of new business insights and opportunities. Published in full color, the book describes the process of creating powerful visualizations using a rich and engaging set of examples from sports, finance, marketing, security, social media, and more. You will find practical guidance toward pattern identification and using various data sources, including Big Data, plus clear instruction on the use of software and programming. The companion website offers data sets, full code examples in Python, and links to all the tools covered in the book. Science has already reaped the benefit of network and graph theory, which has powered breakthroughs in physics, economics, genetics, and more. This book brings those proven techniques into the world of business, finance, strategy, and design, helping extract more information from data and better communicate the results to decision-makers.

گزارش اشکال ⚠

درباره نویسنده

ریچارد گری براتیگان (به انگلیسی: Richard Brautigan)‏ (زاده ۳۰ ژانویه ۱۹۳۵ - درگذشته ۲۵ اکتبر ۱۹۸۴) نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی.

کتاب های مرتبط

Graph Analysis and Visualization: Discovering Business Opportunity in . Richard Brath, David Jonker , 2015

Graph Analysis and Visualization: Discovering Business Opportunity in . Richard Brath, David Jonker , 2015

تجزیه و تحلیل فرایندها

تجزیه و تحلیل فرایندها

تجزیه و تحلیل فرایند شامل درک درستی از فرایندهای کسب‌ و کار که کارایی و اثربخشی فرآیندهای کسب‌وکار را شامل می­شود. در تجزیه و تحلیل فرآیندها این موارد بررسی می‌شود: فعالیت‌های مربوط به تحلیل فرآیندها، تکنیک‌های تجزیه و تحلیل به همراه نقش‌ها، محدوده، زمینه کسب‌وکار، قوانین و سنجه‌های عملکردی. در این مرحله تمرکز بر روی وضعیت فعلی فرآیندها به همراه نگاه به دست یافتن به بهبود در وضعیت آینده است. انواع مختلفی از نوع تجزیه و تحلیل، ابزارها و تکنیک‌های موجود در این منطقه دانش گنجانده تجزیه و تحلیل نمودار تجزیه و تحلیل نمودار شده است.

در مدیریت فرآیند کسب‌وکار پس از شناخت فرآیندها و ترسیم وضعیت موجود، وارد مرحله بهبود می‌شویم. اما سوالی که در این‌ مرحله مطرح می‌شود این است که کدام بخش از فرآیندها باید بهبود داده شوند؟ برای پاسخ به این سوال، مفهومی با عنوان تجزیه و تحلیل فرآیندها معرفی می‌شود. هدف از تجزیه و تحلیل فرآیندها شناسایی فعالیت‌هایی است که نیاز به بهبود دارند.

نقش‌های درگیر در تجزیه‌ و‌ تحلیل فرآیندها

در تجزیه و تحلیل فرآیندها سه نقش مختلف دخالت دارند. اولی تحلیل گر است. فردی که با زبان مدیریت فرآیند آشناست، درک صحیحی از فرآیند داشته و دارای تجربه در این زمینه است. اما برای انجام این کار، تنها تحلیلگر کافی نیست، بلکه متخصصان موضوع فرآیند هم باید در کار دخالت داده‌شوند.

روش‌های تجزیه و تحلیل فرآیند

با توجه به این‌که تحلیل فرآیندهای کسب و کار هم علم و هم هنر است، روش‌های انجام این‌کار به دو دسته تقسیم می‌شوند. روش‌های کیفی، برای پوشش بخش هنر و روش‌های کمی برای پوشش بخش علمی. در مطلب، به طور گذرا درمورد این روش‌ها توضیح داده‌ می‌شود. در مطالب بعد، این روش‌ها به طور مفصل و جداگانه توضیح داده‌خواهند شد.

روش‌های کیفی

همانطور که ذکر شد، تحلیل کیفی، بخش هنری مدیریت فرآیند کسب و کار را پوشش میدهد. لذا نمیتوان برای انجام این تحلیل، روش های منحصر به فرد ارائه کرد. اما می توان سه رویکرد غالب در این تجزیه و تحلیل را معرفی کرد. این سه رویکرد عبارت اند از: «تحلیل ارزش افزوده» ، «تحلیل دلایل ریشه‌ای» و «مستندسازی مشکلات و ارزیابی آثار».

  • تحلیل ارزش افزوده: در این تحلیل این موضوع بررسی می‌شود که آیا فعالیت‌های فرآیند دارای ارزش افزوده برای مشتری است یا نه؟ در مرحله اول فعالیت‌ها به سه دسته با ارزش برای مشتری، با ارزش برای کسب و کار و بدون ارزش تقسیم می‌شوند. در مرحله دوم به بحث و بررسی درمورد حذف فعالیت‌های زائد (فعالیت‌های بی‌ارزش) پرداخته شده وروش‌هایی برای حذف آن‌ها پیشنهاد می‌شود.
  • تحلیل دلایل ریشه‌ای: در این تحلیل، تحلیل‌گر با کمک خبرگان برای هرکدام از مشکلات موجود در کسب و کار که باعث افزایش هزینه، زمان انجام کار، وجود خطا در انجام کار و عدم انعطاف می‌شود، دلایلی پیدا کرده و ریشه این دلایل را بررسی می‌کنند. در این روش تلاش می‌شود پس از شناسایی دلایل ریشه‌ای مشکلات، به حل آن پرداخته شود. دو ابزار مهم برای این نوع تحلیل نمودار درختی (یا نمودار Why-Why) و نمودار استخوان ماهی است.
  • مستندسازی مشکلات و ارزیابی آثار: این تحلیل معمولا پس از دو تحلیل فوق انجام می‌شوند. پس از شناسایی دلایل مشکلات و ارزش افزوده، تمام نتایج به دست آمده در قالب نمودار پارتو، یا نمودار PICK دسته‌بندی شده و بر اساس آن درمورد حل مشکلات تصمیم‌گیری می‌شود.

باید توجه داشت که تحلیل‌ها را باید با همکاری ذی‌نفعان و خبرگان آن صنعت انجام داد. انجام تحلیل با همکاری آنان علاوه بر کاهش خطاهای ادراکی از وضعیت کسب و کار، باعث افزایش انگیزه این افراد برای حل مشکلات می‌شود.

روش‌های کمی

در روش‌های کمی، هدف این است که با تغییر فرآیندها به طور واضح به بهبود عملکرد فرآیندها در چهار زمینه هزینه، زمان، کیفیت و انعطاف‌پذیری برسیم. یعنی پس از انجام تحلیل‌های کمی به طور واضح می‌توانیم بگوییم که با حذف یا تغییر یک بخش از فرآیند، چه مقدار از هزینه‌های شرکت کاهش می‌یابد. برای روش های کمی می توان سه روش غالب تحلیل جریان، تحلیل صف و شبیه سازی را معرفی کرد. که به طور اجمالی به توضیح هر کدام پرداخته خواهد شد.

آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال

در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه تجزیه و تحلیل نمودار در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.

خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال

از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.

بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای “اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که “نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده “عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.

۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.

۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در تجزیه و تحلیل نمودار حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.

۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.

الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)

الگوی قیمتی که نشانگر وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.

اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:

الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است

الگوی پرچم (Flag) ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است

الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است

الگوی پرچم سه گوش (Pennant)

الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.

نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.

الگوی پرچم (Flag)

الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.

الگوی کنج (Wedge)

الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد.

الگوی مثلث (Triangle)

الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها تجزیه و تحلیل نمودار به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.

الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق تجزیه و تحلیل نمودار می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.

A broken symmetrical triangle pattern on the chart of FXY.

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)

فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت “فنجان” الگو باید به شکل “U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل “V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. “دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) كوتاه كه شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.

cup and handle with stop loss and entry point

الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com

الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)

الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.

هنگامی که قیمت پس از وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:

الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است

الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند

الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.

الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)

الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های معکوس) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.

الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.

الگوی سقف دوقلو (Double Tops)

الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی تجزیه و تحلیل نمودار برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.

الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.

الگوی کف سر و شانه ها در تجزیه و تحلیل نمودار نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.

شکاف ها (Gaps)

شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.

نتیجه گیری

الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت “دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها تجزیه و تحلیل نمودار نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.

الگوهای نمودار Schmatterns

در حال حاضر شما یک انبار سلاح دارید که می توانید زمانی که شما در حال مبارزه در بازار هستید، از آن ها استفاده کنید. در این درس شما ابزار دیگری به گنجینه تان خواهید افزود و آن الگو های نمودار است. الگوهای نمودار می توان به عنوان یک ردیاب معدن به حساب بیایند.

زیرا هنگامی که این درس را به اتمام می رسانید، حتی قبل از اینکه آن ها اتفاق بیافتند، “انفجارها” را در نمودار می توانید مشخص کنید. که به طور بالقوه باعث می شود که شما در این فرآیند پول زیادی بسازید. آیا نمی خواهید نقشه ای برای تشخیص این انفجار داشته باشید؟

الگوهای نمودار Schmatterns الگوی پیش بینی بازار فارکس تحلیل تکنیکال و بنیادی

در این درس، ما الگوهای اولیه نمودارها و سختارهایشان را به شما آموزش خواهیم داد. هنگامی که به درستی شناسایی می شود، معمولا منجر به بروز یک انفجار می شود، بنابراین مراقب باشید! به یاد داشته باشید، هدف ما این است که حرکات بزرگی را پیش از آنکه اتفاق بیافتد، ببینیم تا ما بتوانیم آنها را کنترل کنیم و پول نقد بسازیم.

پس از همه، چه کسی نمی خواهد استخری از پول نقد داشته باشد و در ان مثل Richie Rich شنا کند؟ نمودار به شدت به ما کمک خواهد کرد تا شرایطی را که بازار آماده برای شکستن است را تعیین کنیم.

آنها همچنین می توانند نشان دهند که آیا قیمت در مسیر فعلی یا معکوس خود ادامه خواهد یافت. بنابراین تجزیه و تحلیل نمودار ما همچنین می توانیم برخی از استراتژی های تجاری را برای این الگوها طراحی کنیم. نگران نباشید! ما به شما یک ورق تقلب کوچک ارائه می دهیم تا به شما در یادآوری تمام این الگوهای و استراتژی های باحال بپردازیم!

نمودار استخوان ماهی؛ چطور علت و معلول هر مسئله را شناسایی کنیم؟

چرا چنین شد؟ چطور می‌توانیم چنین کاری کنیم؟ این پرسش‌ها، که هر دو هم در کسب و کار اهمیت بسیاری دارند، اساسا یکسان هستند.

چگونه دو پرسش تا این حد متفاوت، می‌توانند یکسان باشند؟ هر چه نباشد، یکی تجزیه و تحلیل رویدادی در گذشته و دیگری شامل برنامه ریزی برای آینده است. پاسخ ساده است: در هر دو مورد، پرسش اولیه‌ی یکسانی را مطرح می‌کنند، یعنی «چه زنجیره‌ای از رویدادها مسبب پیامد مشخصی می‌شوند؟» چه مشغول برنامه ریزی برای آینده باشید و چه برای درک بهتر موضوع، به گذشته بنگرید، در هر حال می‌توانید از ابزار یکسانی استفاده کنید، یعنی تجزیه و تحلیل علت و معلول.

علت و معلول: نگاهی به گذشته

تجزیه و تحلیل علت و معلول معمولا برای درک این مسئله استفاده می‌شود که چرا چیزی درست پیش نرفته است. محصول‌تان با شکست مواجه شده است، مشتریان‌تان دل‌زده شده‌اند، پول و منابع مالی شما در حال هدر رفتن است. اما چرا؟ همه چیز تا سه ماه پیش خوب کار می‌کرد. با تجزیه و تحلیل فرآیند تولید، شاید بتوانید دلایل بروز مشکل را مشخص کنید. به محض اینکه فهمیدید موضوعات کجا نهفته شده‌اند، می‌توانید با آنها روبرو شوید و سیاست‌هایی را در پیش بگیرید که مانع تکرار مجدد چنین موضوعاتی می‌شوند.

همچنین این نوع از تجزیه و تحلیل می‌تواند کمک‌تان کند که نتیجه‌ی مثبت را تکرار کنید. برای مثال در ماه جاری، برای نخستین بار، گروه‌تان از اهداف از پیش تعیین‌شده‌ی فروش (هدف گذاری فروش) فراتر رفته است. چه چیزی مسبب این قضیه شده است؟ گفتن اینکه «شانس آوردیم» راحت است، ولی ما اغلب اوقات شانس‌مان را خودمان می‌سازیم یا حداقل آن را تقویت می‌کنیم. پس عناصری که باعث مؤثرتر بودن فروش این ماه نسبت به گذشته شده‌اند، چه بوده‌اند؟

علت و معلول: برنامه‌ریزی برای آینده

اگر چه تجزیه و تحلیل علت و معلول معمولا برای فهم آنچه که قبلا اتفاق افتاده است، استفاده می‌شود (به منظور اجتناب از اتفاق دوباره‌ی آن)، اما می‌تواند برای کمک به برنامه‌ریزیِ آینده هم مورد استفاده قرار گیرد. چگونه؟ به جای تلاش برای توضیح پیامد فعلی، می‌توانیم نتیجه‌ی مطلوبی را تعیین کنیم و تجزیه و تحلیل نمودار بعد عناصری را که برای رسیدن به آن نتیجه لازم هستند، تجزیه و تحلیل کنیم. به محض آنکه تصویر روشنی از ملزومات به دست آوردید، ایجاد یک برنامه عملیاتی که احتمال موفقیت بالایی داشته باشد، آسان می‌شود.

از آنجا که فرآیند تجزیه و تحلیل شامل تقسیم کردن کل به مجموعه‌ای از اجزای کوچکتر است، می‌توانید تجزیه و تحلیل نمودار در طی فرآیند تجزیه و تحلیلِ علت و معلول، برای تعیین اینکه چه کسانی باید مسئولیت کدام بخش‌هایی از این پروژه را بر عهده بگیرند، از چارت استفاده کنید. اگر زمان کافی و مناسبی را روی این فرآیند صرف کنید، حتی فرصت این را خواهید داشت که لیستی از کارهای مورد نیاز را برای اعضای مختلف گروه پروژه تهیه کنید.

نحوه‌ی اجرای تجزیه و تحلیل علت و معلول

تجزیه و تحلیل علت و معلول، آن‌طور که امروزه در کسب‌وکار به کار گرفته می‌شود، یکی از چندین طرح ابتکاری ژاپنی‌ها به قصد بهبود کیفیت و کنترل کیفیت است. این فرآیند با استفاده از نمودار ایشیکاوا یا نمودار استخوان ماهی انجام می‌شود. به این دلیل این نمودار را استخوان ماهی نامیده‌اند که شبیه اسکلت ماهی است. نمودارهای ایشیکاوا طی دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی توسط کائورو ایشیکاوا (Kaoru Ishikawa) که مسئول کنترل کیفیت فرآیندها در شرکت کشتی‌سازی کاوازاکی (Kawasaki Shipyard) بود، طراحی شدند.

رویکرد نمودار استخوان ماهی برای تجزیه و تحلیل علت و معلول، از نمودار استانداردی برای تقویت طوفان فکری و ارائه‌ی بصری یافته‌ها استفاده می‌کند. وقتی نمودار کامل می‌شود، می‌توان یافته‌ها را با هم تجزیه و تحلیل کرد و مهم‌ترین عواملی را که در حل مسئله یا رسیدن به موفقیت دخیل هستند، تعیین کرد. شناسایی مسئله یا هدف، طوفان فکری، تجزیه و تحلیل و در نهایت توسعه‌ی برنامه‌ی عملیاتی، چهار گامِ تجزیه و تحلیل علت و معلول هستند.

گام ۱: مسئله یا هدف را شناسایی کنید

اگر قرار است این فرآیند با موفقیت به پایان برسد، کل گروه باید سر آن به توافق رسیده باشند. هدف یا مسئله‌ی موردنظر را روی سرِ ماهی بنویسید. هدف گروه باید اطمینان از تکمیل گزارشات فروش در بازه‌ی زمانی مشخصی در پایان هر ماه باشد. همین که کل گروه با این مورد موافقت کرد، تسهیل‌کننده یا مدیر جلسه، خطی می‌کشد و مستطیل یا «سر ماهی» را هم در امتداد آن قرار می‌دهد. هدف نهایی در این مستطیل نوشته می‌شود.

گام ۲: طوفان فکری انجام دهید

برای اینکه گروه فروش، مدیران و تهیه‌کنندگان گزارش با هم کار کنند و گزارش‌های موردنیاز را در بازه‌های زمانی مشخصی ایجاد کنند، چه باید کرد؟ اغلب اوقات آغاز کار با شش حوزه‌ی عمومی که احتمال تأثیرگذاری بیشتری روی اکثر پروژه‌‌های کسب‌وکاری دارند، مفید است؛ اینها استخوان‌های اصلیِ ماهی را تشکیل می‌دهند.

اما لازم نیست حتما از همین شش حوزه استفاده کنید، گزینه‌های دیگری هم وجود دارند:

  • ۴M: روش‌ها (Methods)، دستگاه‌ها (Machines)، مواد (Materials)، نیروی انسانی (Manpower)
  • ۴P: مکان (Place)، رویه (Procedure)، افراد (People)، سیاست‌ها (Policies)
  • ۴S: محیط (Surroundings)، تأمین‌کنندگان (Suppliers)، سیستم‌ها (Systems)، مهارت‌ها (Skills)

اما حتی اینها هم فقط چند پیشنهاد هستند. بسیاری از سازمان‌ها دسته‌بندی‌های مخصوص به خود را طراحی می‌کنند تا بازتاب‌دهنده‌ی موقعیت‌شان در دنیای واقعی باشند.

مرحله‌ی دو با طوفان فکری‌ که شامل جزئیات بیشتر و بر اساس دسته‌بندی‌های عمومی است؛ ادامه پیدا می‌کند. چه کسانی برای رسیدن به هدف مورد نیاز هستند؟ هر کدام از جزئیات جدید، با خطی عمود بر استخوان قبلی مشخص می‌شود. همین‌طور که در طول طوفان فکری، جزئیات بیشتری اضافه می‌شوند، استخوان‌های بیشتری هم به این نمودار اضافه خواهد شد. در برخی موارد ممکن است که این نمودار بسیار پیچیده به نظر برسد، چون جزئیات فراوانی وجود دارند که باید مورد توجه قرار بگیرند.

گام ۳. نمودار را تجزیه و تحلیل کنید

نمودار را بررسی کنید. آیا نیازها یا نگرانی‌های یکسانی وجود دارند که در جاهای مختلفِ نمودار تکرار شده باشند؟ مهم‌ترین مواردی که بدون آنها مطمئنا شکست خواهید خورد، کدام‌ها هستند؟

همین‌طور که همراه گروه‌تان به نمودار نگاه می‌کنید، احتمال زیادی وجود دارد که قالب‌های اصلی، شروع به ظاهر شدن کنند. آن قالب‌ها را روی استخوان ماهی مشخص کنید و بعد هم روی برگه‌ی جداگانه‌ای سامان‌دهی نمایید. می‌توانید این قالب‌های عمده را به ترتیب اهمیت یا ترتیب وقوع‌شان مرتب کنید.

گام ۴. برنامه‌ای عملیاتی را ایجاد کنید و توسعه دهید

بر اساس نمودار استخوان ماهی و تجزیه و تحلیل‌تان، باید مجموعه‌ی واضحی از اولویت‌ها ظاهر شوند. این اولویت‌ها به شما کمک می‌کنند تا برنامه‌ای را ترتیب دهید که به سرعت اجرایی شود.

آیا تجزیه و تحلیل علت و معلول به کار می‌آید؟

تجزیه و تحلیل علت و معلول هم مانند هر ابزار دیگری در کسب‌وکار، به اندازه‌ی افراد دخیل در آن فرآیند مؤثر است.انجام ضعیف مرحله‌ی شناسایی مسئله و علت‌ها، کار راحتی است، اما اگر اولین بخش از این فرآیند به درستی انجام نشود، نتایج آن فایده‌ی کمتری خواهند داشت. به همین دلیل، داشتن رهبری که با این فرآیند آشنا باشد بسیار اهمیت دارد و بسیار مهم است که افراد دخیل در این تجزیه و تحلیل کاملا مسئله را درک کنند و بتوانند درباره‌ی راه حل‌ها، واقع‌گرایانه فکر کنند.

مقاله‌ای در وب‌سایت «Nursing Times» استفاده از نمودار استخوان ماهی را در تجزیه و تحلیل علت و معلول برای تعیین علت‌های ایجاد صف‌های طولانی در درمانگاه شرح می‌دهد. این فرآیند برای گروه بسیار مؤثر بود و منجر به ایده‌های نوآورانه‌ای همچون «هدف گذاری مورد نیاز برای سیستم پیگیریِ معاینات بیمار» و همین‌طور «انتقال درمانگاه سرپایی به جایی با فضای بیشتر» شد. آنها به محض اینکه به این ایده‌های کلی رسیدند، برنامه‌ی عملیاتی مخصوصی را با وظایف و ضرب‌الاجل‌های مشخصی طراحی کردند. نسخه‌ای ساده‌ شده‌ی نمودارِ آنها را می‌توانید ببینید:

چرا این فرآیند این‌قدر خوب کار کرد؟ نویسنده می‌گوید: «داشتن تسهیل‌کننده یا مدیر جلسه، کلید اصلیِ پیشرفت مباحث بود و به گروه اجازه می‌داد که روی مسئله‌ی اصلی تمرکز کنند، در حالی که شخص دیگری جلسه را اداره می‌کرد.» او برخی از ابزارهایی را نیز که طی فرآیند طوفان فکری در گروه استفاده می‌شد، معرفی کرد، از جمله ابزار شش سیگما یا « فرایند پنج چرا» که شامل حرکت از علت‌های ظاهری به سوی مسائلی با ریشه‌ی عمیق‌تر می‌شود.

آیا تجزیه و تحلیل علت و معلول برای گروه ما مناسب است؟

تجزیه و تحلیل علت و معلول می‌تواند ابزار خوبی برای سازمان‌تان باشد یا شاید هم بیش از اینکه مسئله‌ای را حل کند، مشکلات بیشتری ایجاد کند. خلاصه اینکه اگر گروه‌تان فرصت، اختیار، بینش یا رهبریت کافی را برای انجام اثربخش تجزیه و تحلیل علت و معلول نداشته باشد، با این کار فقط وقت خود را تلف خواهید کرد و ممکن است در میان اعضای گروه‌تان تعاملات منفی یا سرخوردگی نیز ایجاد کنید.

برای تعیین اینکه آیا این ابزار برای‌تان مفید است یا خیر، از چک‌لیست زیر استفاده کنید. اگر به بیشتر پرسش‌ها، پاسخ مثبت دادید، احتمالا تجزیه و تحلیل علت و معلول انتخاب خوبی برای شماست.

  1. آیا مسئله یا هدفی واقعی دارید که همه‌ی گروه روی آن به توافق برسند؟
  2. آیا می‌توانید گروهی را دور هم جمع کنید که درک و اختیار کافی را برای اقدام در جهت حل مسئله یا هدفی مدنظرتان، داشته باشند؟
  3. آیا گروه‌تان فرصتی کافی (حداقل چند ساعت) برای شرکت در تجزیه و تحلیل علت و معلول دارد؟
  4. آیا تسهیل‌کننده‌ای دارید؟ یا می‌توانید به چنین فردی دسترسی داشته باشید که در برگزاری این نوع از فرآیندهای طوفان فکری‌ تجربه داشته باشد و در عین حال نیازها و پارامترهای خاص سازمان شما را نیز درک کند؟
  5. آیا محلی مختص تجزیه و تحلیل علت و معلول دارید؟

اگر فکر می‌کنید آماده‌ی برگزاری تجزیه و تحلیل علت و معلول هستید، تبریک می‌گوییم! شما در مسیری به سوی فرآیندی بهتر‌ برای دست‌یابی به اهداف‌تان قرار دارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.