«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
معرفی سه شاخص اصلی بورس آمریکا | نزدک، S&P 500 و داوجونز
در این مقاله به معرفی سه شاخص اصلی بورس آمریکا میپردازیم.
مجله افیکس کار: شاخص ها نقش مهمی در تحلیل کلی بازارهای سهام ایفا می کنند. شاخص ها و نوساناتشان اطلاعات زیادی در مورد اقتصاد، ریسک سرمایه گذاری، و روند های مختلف سرمایه گذاری دراختیار ما قرار میدهند. به طور کلی درک ظرافت های ساختار و ترکیب آنها برای تمام تصمیمات در زمینه سرمایه گذاری ضروری است.
در دنیای سرمایه گذاری همه نگاه ها به شاخص های بورس آمریکا است. چرا که بورس آمریکا را می توان مهم ترین مکان گردهمایی فعالان بازار سرمایه و سرمایه گذاران و کارآفرین ها دانست.
رسانه ها اغلب اکثر گزارش های خود را در ارتباط با سه شاخص اصلی ارائه می دهند . اخبار آنها بیشتر در مورد عوامل موثر و مخرب پیرامون این شاخص هاست. سرمایه گذاران از این شاخص ها به عنوان نماینده عملکرد سهام و نوعی راهنما استفاده می کنند.
شاخص سهام نزدک (NASDAQ) آمریکا چیست؟
نزدک (Nasdaq) دومین بازار بزرگ مبادله سهام و اوراق بهادار در دنیاست. بزرگترین بازار سهام دنیا هم بورس سهام نیویورک (NYSE) است. تمامی تراکنشهای خرید و فروش سهام در بازار نزدک به صورت الکترونیکی انجام میشود. لذا مکان فیزیکی برای این بازار وجود ندارد. در کل، بازار سهام نزدک بیشتر شرکتهای فناوری را شامل میشود.
شاخص نزدک شامل بیش از ۳۲۰۰ کمپانی دارای تکنولوژی در زمینه فعالیت ارتباطی، مخابراتی، حمل و نقل، خدمات مالی و… است. برخلاف بازار والاستریت و بورس نیویورک، بازار نزدک کاملا الکترونیکی است.
نزدک دومین بازار سهام بزرگ دنیا از لحاظ ارزش کل بازاری است و گاهی اوقات به این بازار، فرابورس یا OTC هم گفته میشود.
گاهی اوقات بورس سهام نزدک با شاخص سهام نزدک اشتباه گرفته میشوند.
شاخص سهام نزدک، یکی از سه شاخص اصلی بورس آمریکا مثل داو جونز و S&P 500 است. این شاخص روند کلی بورس سهام نزدک را نشان میدهد. بورس سهام نزدک بیش از ۳۱۰۰ شرکت را در بر میگیرد و در آمریکا بالاترین حجم معاملات روزانه را دارد.
شاخص سهام نزدک (NASDAQ Composite)
شاخص سهام نزدک شامل تمام شرکتهایی میشود که در بورس سهام نزدک لیست شدهاند. شاخص سهام نزدک به همراه شاخصهای داوجونز (Dow Jones) و S&P 500 سه شاخص مهم و بورسی آمریکا را تشکیل میدهند.
به دلیل اینکه اکثر شرکتهای حاضر در بورس سهام نزدک (Nasdaq) شامل شرکتهای فناوری میشوند، سرمایهگذاران از شاخص سهام نزدک (NASDAQ) به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد صنعت فناوری اطلاعات استفاده میکنند.
شاخص سهام نزدک ۱۰۰ (NASDAQ 100) هم شامل ۱۰۰ شرکت بزرگ غیر مالی در بورس سهام نزدک (Nasdaq) میشود و معمولاً بیش از ۹۰ درصد در نوسانات شاخص اصلی نزدک تأثیر دارند.
معامله و تحلیل شاخص سهام نزدک ۱۰۰ (NASDAQ 100) در متاتریدر
برای معامله یا تحلیل شاخص سهام نزدک ۱۰۰ در متاتریدر کافی است نماد USTECH را به پنجره مارکت واچ (Market Watch) اضافه کنید. برای این کار کافی است کلیدهای میانبر Ctrl+U را فشار دهید تا پنجره Symbols باز شود. سپس از گروه CFD نماد USTECH را دو بار کلیک کنید. سپس به مارکت واچ بروید (Ctrl+M) و با راست کلیک کردن روی نماد USTECH چارت یا نمودار قیمتی شاخص نزدک را باز کنید.
در متاتریدر شاخص سهام نزدک ۱۰۰ با نماد USTECH، شاخص سهام داوجونز با نماد US30 و شاخص سهام S&P 500 با نحوه عملکرد بازار CFD نماد US500 کد گذاری شده اند.
شاخص سهام S&P 500 آمریکا چیست؟
شاخص S&P 500 یکی از سه شاخص اصلی بورس آمریکاست که شامل سهام ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی میشود. این شاخص گزارشی از وضعیت ریسک و بازدهی شرکتهای بزرگ آمریکایی است. همچنین تصویر خوبی از عملکرد بازار سهام آمریکا به نمایش میگذارد. معمولاً سرمایهگذاران از این شاخص به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد کلی بازار سهام، جریانات ریسکی و آینده اقتصادی آمریکا استفاده میکنند.
شاخص S&P 500 توسط دو شرکت مالی Standard و Poor ایجاد شده است. اسن شاخص در ۴ مارس سال ۱۹۵۷ به طور رسمی معرفی شده است. در سال ۱۹۶۶ شرکت McGrawhill این شاخص را به دست گرفت. اما در حال حاضر این شاخص یکی از شاخصهای Dow Jones است.
شاخص S&P 500 چگونه کار میکند؟
شاخص S&P 500 ارزش کلی سهام شرکتهای حاضر در شاخص را دنبال میکند.
ارزش کلی شرکت یا مارکت کپ (Market Cap) ارزش تمامی سهمهای منتشر شده توسط شرکت در بازار است و از طریق ضرب قیمت سهام در تعداد کل سهام به دست میآید.
شرکتی که ارزش کل آن ۱۰۰ میلیارد دلار است، ۱۰ برابر بیشتر از شرکتی که ارزش کل بازاری آن ۱۰ میلیارد دلار است، در شاخص تأثیر داده میشود.
در ماه ژوئیه سال ۲۰۲۰ ارزش کل بازاری شاخص S&P 500 برابر ۲۷٫۰۵ تریلیون دلار بود.
روش اضافه کردن شرکتها به شاخص سهام S&P 500
یک کمیته وظیفه انتخاب شرکتها برای اضافه کردن به شاخص سهام S&P 500 را بر عهده دارد. این کمیته بر اساس نقد شوندگی، اندازه و صنعت شرکتها تصمیم میگیرد که شرکت در شاخص سهام S&P 500 لیست شود یا خیر؟
همچنین این کمیته هر سه ماه یک بار (مارس، ژوئن، سپتامبر و دسامبر) شاخص را تعدیل میکند. برای اینکه شرکتی در این شاخص قرار گیرد، باید حتماً در داخل آمریکا باشد و ارزش بازاری آن هم حداقل ۸٫۲ میلیارد دلار باشد.
همچنین باید حداقل ۵۰ درصد سهام شرکت عرضه عمومی شده باشد. همچنین قیمت سهام شرکت نباید کمتر از یک دلار باشد و همچنین حداقل ۵۰ درصد داراییهای ثابت و درآمدهای شرکت در داخل آمریکا باشد. همچنین تنها شرکتی میتواند در این شاخص لیست شود که حداقل در چهار فصل گذشته رشد درآمدی مثبتی داشته باشد.
مقایسه شاخص سهام S&P 500 با سایر شاخصهای سهام
شاخص سهام S&P 500 در مقایسه با شاخص سهام داوجونز (Dow Jones) شامل شرکتهای بزرگ و بیشتری است. شاخص داوجونز سهام ۳۰ شرکت بزرگ و پیشرو صنایع را در بر میگیرد. شاخص سهام S&P 500 در مقایسه با شاخص سهام نزدک (NASDAQ) تعداد کمتری از شرکتهای فناوری را در بر میگیرد. به طور مثال در ماه آوریل سال ۲۰۲۰، ۵۷ درصد شاخص سهام نزدک آمریکا شامل شرکتهای فناوری میشد، در حالی که شاخص S&P 500 تنها ۲۳ درصد سهام از شرکتهای فناوری داشت.
با وجود تفاوتهایی که در شاخصهای سهام آمریکا دیده میشود، معمولاً این سه شاخص همسو با یکدیگر حرکت میکنند. اگر تنها به یکی از این سه شاخص تمرکز کنید، باز هم میتوانید تصویری از عملکرد کلی بازار سهام آمریکا به دست آورید.
معامله و تحلیل شاخص S&P 500 در متاتریدر
هر چند که امکان سرمایهگذاری مستقیم در شاخص S&P 500 وجود ندارد، اما میتوان از قراردادهای CFD برای معامله این شاخص استفاده کنیم.
در نرمافزار متاتریدر قرارداد CFD شاخص S&P 500 با نماد US 500 نمایش داده میشود.
برای اضافه کردن این نماد به مارکت واچ تنها کافی است در نرمافزار متاتریدر کلیدهای Ctrl + U را فشار دهید تا پنجره Symbols باز شود.
در گروه CFD Analysis میتوانید نماد US500 را برای تحلیل به مارکت واچ (Ctrl + M) اضافه کنید و یا از گروه CFD Trading نماد را به مارکت واچ اضافه و آن را معامله کنید.
چگونه با معامله شاخص S&P 500 سود کنیم؟
معمولاً سرمایهگذاران و معامله گران بازار فارکس و سهام از شاخص S&P 500 به عنوان یک اندیکاتور یا شاخص پیشرو برای ارزیابی آینده اقتصاد آمریکا استفاده میکنند.
وقتیکه اقتصاد آمریکا عملکرد خوبی دارد و سرمایهگذاران از روند رشد اقتصادی آمریکا مطمئن هستند، معمولاً سهام میخرند. به همین دلیل رشد سهام میتواند نشانهای از بهبود روند اقتصادی آمریکا باشد.
شاخص S&P 500 میتواند شاخصی برای جریانات ریسکی بازارهای مالی هم باشد.
معمولاً سقوط شاخص S&P 500 به معنی جریانات ریسک گریزی است. یعنی سرمایهگذاران نگران آینده اقتصادی هستند و به همین دلیل از سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی مثل سهام خودداری میکنند و بهجای آن، داراییهای امن و حافظ ارزش خریداری میکنند.
در مقابل وقتی شاخص S&P 500 رشد میکند، به این معنی است که سرمایهگذاران به آینده اقتصادی آمریکا خوشبین هستند و جریانات ریسکپذیری به راه افتاده است. یعنی سرمایهگذاران با فروش داراییهای امن به دنبال خرید داراییهای ریسکی مثل سهام هستند.
شاخص داوجونز آمریکا (Dow Jones industrial Average) چیست؟
شاخص داوجونز (Dow Jones) یکی از مشهورترین شاخصهای سهام جهانی و سه شاخص اصلی بورس آمریکا است. با این حال بسیاری از فعالین بازارهای مالی شناخت درستی از این شاخص سهامی ندارند و حتی نمیدانند که این شاخص تنها شامل ۳۰ شرکت میشود.
معمولاً فعالین بازار فارکس که خیلی خود را درگیر بازارهای سهام نمیکنند، آشنایی کمتری با شاخصهای سهام جهانی مهم دارند.
نوسانات بازارهای سهام میتواند بر بازار ارز تأثیر جدی بگذارد. به طور مثال وقتی جریانات ریسک گریزی شدیدی در بازارهای سهام روی میدهد (یعنی شاخصهای سهام سقوط میکنند)، تقاضا برای برخی ارزهای رایج دنیا مثل دلار آمریکا افزایش و برای برخی دیگر کاهش خواهد یافت.
به همین دلیل اگر تازهکار هستید و با شاخصهای سهام جهانی آشنا نیستید، توصیه میشود که حتماً روند نوسانات شاخصهای سهام جهانی خصوصا سه شاخص اصلی بورس آمریکا را دنبال کنید.
شاخص سهام داوجونز آمریکا شامل ۳۰ شرکت بزرگ این کشور می شود. شاخص داوجونز می تواند تصویر نسبتا خوبی از عملکرد اقتصاد آمریکا را به نمایش بگذارد. نوسانات شاخص سهام داوجونز می تواند نشانگر روند جریانات ریسکی هم باشد.
تاریخچه شاخص داوجونز
شاخص متوسط داوجونز یا Dow Jones Industrial Average در تاریخ ۲۶ مه سال ۱۸۹۶ معرفی شد.
در سال ۱۸۸۵ اشخاصی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چالز برگستریسر میانگین صنعتی بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا را محاسبه کردند. این سه نفر به منظور دستیابی به ابزاری برای سنجش عملکرد واقعی بازار این شاخص را در یک ژورنال تخصصی به نام وال استریت منتشر کردند که با اقبال عمومی زیادی مواجه شد. آنها مخفف اسمهای خود را روی این شاخص نهادند و اختصارا نام شاخص داو جونز را DJIA گذاشتند.
در ابتدا این شاخص فقط از ۱۲ شرکت صنعتی تشکیل شده بود؛ اما به مرور زمان و با بزرگتر شدن بازار، تمرکز شاخص تغییر پیدا کرد تا سایر صنایع نوظهور را به اقتصاد صنعتی آمریکا وارد کند.
تغییرات شاخص داوجونز در طول زمان
در سال ۱۹۱۶، شاخص متوسط صنعتی داوجونز شامل ۲۰ شرکت میشد. تا سال ۱۹۲۸ این عدد به ۳۰ رسید. تا به امروز هم تعداد شرکتهای حاضر در شاخص سهام داوجونز ۳۰ عدد باقی مانده است.
معمولاً یک کمیته از نمایندگان شاخصهای S&P داوجونز و تحلیلگران Wall Street Journal شرکتها را برای اضافه کردن به شاخص سهام داوجونز انتخاب میکنند. این یعنی هیچ قانون خاصی برای انتخاب سهام وجود ندارد و تنها سهام شرکتهایی که سهم قابلتوجهی در اقتصاد آمریکا دارند انتخاب میشوند.
شاخص داوجونز چگونه بدست میآید؟
برای محاسبه شاخص داوجونز آمریکا، قیمت سهام ۳۰ شرکت حاضر در این شاخص با هم جمع میشوند و سپس بر فاکتور داو تقسیم میشوند. فاکتور داو عددی است که به طور پیوسته تغییر میکند.
امروزه شرکتهای سهامی تنها در یک کشور فعالیت نمیکنند و اکثر شرکتهای بزرگ چند ملیتی هستند و در چندین کشور خارجی هم فعالیت میکنند. در اوایل ۱۹۰۰، شاخص داوجونز شامل شرکتهای بزرگ آمریکایی میشد که نشانگر کل اقتصاد آمریکا بودند. اما امروزه شرکتهای بزرگ در سرتاسر دنیا فعالیت دارند. به همین دلیل بسیاری از فعالین بازار معتقدند که شاخص سهام داوجونز دیگر نشانگر عملکرد اقتصاد آمریکا نیست.
شاخص داوجونز در چارت متاتریدر (MT4)
شما میتوانید خیلی ساده در نرمافزار متاتریدر شاخصهای سهام مهم دنیا را بررسی کنید. تنها کافی است پنجره Market Watch را باز کنید و سپس نماد شاخص داوجونز را به پنجره اضافه کنید.
برای این کار ابتدا در نوار اصلی نرمافزار به منوی View مراجعه کنید و روی Market Watch کلیک کنید و یا خیلی ساده دکمههای Ctrl + M را فشار دهید تا پنجره مارکت واچ باز شود. بعد از باز شدن پنجره Market Watch در فضای خالی این پنجره راست کلیک کنید و گزینه Symbols را انتخاب کنید. با این کار پنجره نمادهای موجود باز خواهد شد.
در پنجره Symbols تمام نمادهای موجود نمایش داده میشوند. گروه CFD را انتخاب کنید. گروه CFD Analysis نشانگر نمادهایی است که تنها برای تحلیل میتوانید استفاده کنید. اما CFD Trading شامل نمادهایی است که میتوان برای معامله هم استفاده کرد. نماد شاخص داوجونز در متاتریدر US 30 است.
شاخص داوجونز در چارت سایت تریدینگ ویو
سایت تریدینگ ویو، نمودار کاملی از شاخص داو جونز را در اختیار شما قرار میدهد که ابزارهای تحلیلی را نیز در اختیار دارید. برای دیدن نمودار کامل شاخص داوجونز میتوانید از آدرس خود سایت Tradingview استفاده کنید.
بهترین بروکر برای فارکس | ۱۰ ویژگی مهم برای انتخاب بروکر فارکس
برای کسانی که قصد ورود به بازار فارکس دارند انتخاب بهترین بروکر فارکس شاید کار آسانی نباشد. در این مقاله ۱۰ نکته مهم برای انتخاب بهترین بروکر فارکس برای شما آماده کردهایم و در مقالات قبلی که درباره تفاوت صرافی و بروکر و همچنین رگولاتوری در فارکس در سایت پارسی فارکس انتشار دادهایم؛ در ادامه به برخی از آنها شامل اسپرد، هزینهها و کمیسیون و همچنین سیستم معاملاتی میباشد میپردازیم.
اسپرد؛ هزینهها و شرایط معامله
اسپرد تفاوت بین بهترین قیمت ارائه شده بین فروشنده و خریدار است که به عنوان کمیسیون توسط بروکر دریافت می شود.
بروکر حسابهای معاملاتی متفاوتی ارائه میکند که هر کدام از آنها ویژگیهای خود نحوه عملکرد بازار CFD را دارد که در زمان افتتاح حساب میتوانید آن را دیگر حسابهای موجود مقایسه کنید.
اما نکتهای که برای ما مهم است داشتن حسابهای فیکس و شناور است. اسپرد ثابت تحت تأثیر نرخ ارز یا نسبت عرضه و تقاضا تغییر نمیکند که در فارکس، این نوع اسپرد بسیار نادر است. اسپرد شناور مقداری متغیر است که بسته به فاکتورهای متغیر بازار، در محدوده مشخصی تغییر میکند.
در جدول زیر مقایسه اسپرد در بروکرهای مختلف را در جفت ارز EUR/USD مشاهده نحوه عملکرد بازار CFD میکنید.
نام بروکرها | بروکر آمارکتس | بروکر فیبوگروپ | بروکر روبوفارکس | بروکر لایت فارکس |
---|---|---|---|---|
کمترین اسپرد | ۱.۴ | ۰.۷ | ۱.۴ | ۲.۰ |
بیشترین اسپرد | ۸.۲ | ۱۲.۱ | ۱۰.۰ | ۱۲.۰ |
میانگین اسپرد | ۱.۴۵ | ۰.۹۴ | ۱.۶۲ | ۲.۱۵ |
نوع واسطهها و مدلهای کسبوکار
به صورت کلی دو نوع کارگزار عمده در فارکس وجود دارد.
- بروکر یا کارگزار با میز معاملات (Dealing Desk)
- Market Maker
- بروکر یا کارگزار بدون میز معاملات (No Dealing Desk)
- ECN یا شبکه ارتباط الکترونیکی
- STP یا کارگزاران مستقیم از طریق پردازش
- DMA یا دسترسی مستقیم به بازار
کارگزاران با میز معاملاتی DD
کارگزاران Dealing Desk که مارکت میکر نیز نامیده میشوند، نوعی کارگزار هستند که با تعیین قیمت پیشنهادی و درخواستی و منتظر ماندن برای معاملهگری که با راهاندازی آنها سفارش دهد، طرف مقابل معاملات مشتری خود را انجام میدهند. اساساً کارگزاران فارکس میز معامله با خرید با قیمتهای پایینتر و فروش با قیمتهای بالاتر و با بهرهگیری از اسپرد بین قیمت پیشنهادی و درخواستی سود میبرند.
در اغلب موارد، کارگزاران میز معامله، سفارش شما را در داخل، در استخر نقدینگی خود نگه می دارند و آن را در بازار واقعی فارکس اجرا نمی کنند. این به این معنی است که اجرای میز معاملات بیشتر بر اساس اعتمادی است که شما به کارگزار بازارساز خود دارید. معمولاً کارگزاران میز معامله به شما این امکان را می دهند که از ارائه دهندگان نقدینگی استفاده کنید و اسپردهای متغیر داشته باشید، مانند کارگزاران فارکس NDD.
کارگزاران بدون میز معاملات NDD
همانطور که نحوه عملکرد بازار CFD از نام آن مشخص است، کارگزاران No Dealing Desk (NDD) سفارشات مشتریان خود را از طریق Dealing Desk ارسال نمی کنند. در عوض، کارگزاران فارکس NDD سفارشات خرید و فروش را مستقیماً به بازار فارکس ارسال می کنند (از طریق ارائه دهندگان نقدینگی، بانک ها، سایر کارگزاران و غیره).
به کارگزاران No Dealing Desk به عنوان پل ساز فکر کنید. آنها دو معامله مخالف را که توسط دو شرکت کننده در بازار قرار داده شده اند مطابقت می دهند و پلی برای پیوستن به آنها ایجاد می کنند.
قیمتهایی که در پلتفرم معاملات فارکس خود مشاهده میکنید، نقل قولهای مستقیم از بانکهای جهانی هستند، به این معنی که با یک کارگزار NDD، قیمتی که هنگام کلیک کردن دارید، قیمت نهایی موقعیت شما است.
سرعت و اسلیپیج
از آنجایی که بازار فارکس نوسان دارد انتخاب یک بروکر مناسب با اجرای سریع دستورات و حداقل اسلیپیج برای موفقیت در استراتژی و معاملات بسیار مهم است.
سفارش بازار، سفارش خرید یا فروش به قیمت فعلی است و اساساً سادهترین سفارش برای اجرای فوری بازار است. برای مثال، فرض کنید قیمت پیشنهادی برای جفت ارز EUR/USD در حال حاضر ۱.۱۹۲۰ و قیمت درخواستی ۱.۱۹۲۲ است. اگر میخواهید یورو/دلار آمریکا را به قیمت بازار بخرید، در سطح قیمت ۱.۱۹۲۲ به شما فروخته میشود.
از نظر فنی تعریف اسلیپیج به این صورت است که در پلتفرم معاملاتی خود، روی خرید کلیک میکنید و پلتفرم معاملاتی شما بلافاصله دستور خرید را با همان قیمت دقیق اجرا میکند. توجه به این نکته ضروری است که بسته به شرایط بازار فارکس، ممکن است بین قیمت انتخابی شما و قیمت نهایی که در پلتفرم معاملاتی شما اجرا میشود تفاوت وجود داشته باشد.
رگوله های ثبت شده برای بروکر
مقررات مالی بین حوزههای مختلف متفاوت است. معاملهگران باید قبل از سرمایهگذاری در بروکرهای مختلف از پیش درباره آن بروکر تحقیق کنند زیرا قرار است که سرمایه خود را در آن ذخیره کنند. از طرف دیگر نهادهای نظارتگر بر این بروکرها باید مطمئن شوند که در این رویه سرمایهگذاران دچار کلاهبرداری نشوند.
کارگزاران در اتحادیه اروپا و بریتانیا با برخی از سختگیرانهترین مقررات روبرو هستند، به طوری که کارگزاران تحت نظارت FCA و ESMA ملزم به اعمال سقفهای اهرمی و حاشیههای بسته شده و در عین حال محافظت از تراز منفی برای معاملهگران هستند.
اکثر مقامات مالی رده بالای مانند ASIC (استرالیا)، CySEC (قبرس)، FCA (بریتانیا)، ESMA (اروپا) و MAS (سنگاپور) از کارگزاران میخواهند که وجوه مشتری را جدا کنند تا اطمینان حاصل شود که وجوه معاملهگران به عنوان سرمایه عملیاتی استفاده نمیشود.
نهادهای نظارتی عمده در سراسر جهان عبارتند از:
- اداره رفتار مالی، بریتانیا (FCA)
- سازمان بورس و اوراق بهادار اروپا (ESMA)
- کمیسیون اوراق بهادار و سرمایهگذاری استرالیا (ASIC)
- سازمان بازارهای مالی، نیوزلند (FMA)
- مرجع پولی سنگاپور (MAS)
- انجمن ملی آتی (NFA) و کمیسیون معاملات آتی کالا، ایالات متحده (CFTC)
- کمیسیون بورس اوراق بهادار قبرس (CySEC)
- سازمان نظارت بر بازار مالی سوئیس (FINMA)
- اداره رفتار بخش مالی، آفریقای جنوبی (FSCA)
- اداره خدمات مالی دبی (DFSA)
- سازمان نظارت بر مالی فدرال، آلمان (BaFin)
پشتیبانی بروکر
از آنجایی که ما در ایران زندگی میکنیم و این مقاله برای فارسی زبانان نوشته شده است، دسترسی فیزیکی به هیچکدام از بروکرهایی که در پارسی فارکس معرفی کردهایم نداریم، پشتیبانی از راه دور از مهمترین ویژگیهای انتخاب یک بروکر است.
وارد سایت بروکر موردنظر شوید و ابتدا با بررسی سایت ببینید که آیا سایت برای فارسی زبانان ترجمه شده است؟ پس از آن باید راههای ارتباطی بین خود و بروکر را شناسایی کنید. پشتیبانی یک بروکر باید ویژگیهای زیر را داشته باشد.
پشتیبانی از طریق تماس تلفنی: این بهترین راه برای ارتباط با بروکر است. مخصوصا اگر بروکر به زبان فارسی صحبت کند که به راحتی مشکلات خود را با آنها در میان بگذارید.
پشتیبانی از طریق واتساپ یا تلگرام: داشتن این پیغام رسانها این دسترسی را به ما میدهد که در هر ساعت از شبانه روز پیغام خود را از این طریق ارسال کنیم.
پشتیبانی از طریق چت آنلاین: بعضی از مشتریان مایل هب صحبت کردن از طریق تماس تلفنی یا واتساپ نیستند. خوبی چت آنلاین این است که در همان لحظه شخصی آماده پاسخگویی به شما میباشد. برای تست حتما قبل از ثبت نام از طریق چت آنلاین با پشتیبان بروکر صبحت کنید.
پشتیبانی از طریق ارسال ایمیل: این روش ممکن است زمانبر باشد اما همه بروکرها روزانه ایمیل را بررسی میکنند و پس از دیدن ایمیل شما، پاسخ مناسب را برایتان ارسال میکنند.
پشتیبانی ۲۴/۵ در هفته: بازار فارکس ۵ روز در هفته به صورت ۲۴ ساعته باز است. مطمئن شوید که در هر لحظه از شبانه روز در صورت پشتیبانی، بروکر به شما پاسخ میدهد.
پلتفرمهای معاملاتی
پلتفرمهای معاملاتی دسترسی به بازار و ابزارهای معاملاتی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف سرمایهگذاری شما را فراهم میکند. با بررسی سایت بروکر و شناسایی ابزارهای معاملاتی اطمینان حاصل کنید که علاوه بر نرمافزارهای معاملاتی مثل متاتریدر نسخه ۴ یا ۵، cTrader و پلتفرمهای دیگری مثل وب و اپلیکیشن موبایل در دسترس باشد.
این ویژگیها به شما کمک میکند که در هر شرایطی بتوانید به معاملات خود دسترسی داشته باشید. به عنوان مثال متاتریدر ۵ امکاناتی بیشتری نسبت به نسخه قبلی خود یعنی متاتریدر ۴ دارد. داشتن اپلیکیشن موبایل دسترسی همیشگی در هر لحظه و هر شرایطی را به شما میدهد.
همچنین داشتن سیستم کپی تریدینگ به سرمایهگذاران تازه وارد کمک میکند که بدون داشتن تجربه در بازار فارکس، از تجربیات تریدرهای حرفهای کمک میگیرند و معاملات خودشان را به آنها میسپارند. برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله کپی تریدینگ چیست را مطالعه کنید.
لوریج و مارجین
هنگام معامله در فارکس، برای باز کردن یک موقعیت جدید، فقط باید مقدار کمی از سرمایه را که به عنوان مارجین نیز شناخته میشود، کنار بگذارید. این نوع معاملات به عنوان معاملات مارجین شناخته میشود و یکی از دلایل اصلی این است که بسیاری از معاملهگران به طور خاص به معاملات بازار فارکس کشیده میشوند.
به عبارت ساده، بخشی از سرمایه شماست که بروکر برای اطمینان از اینکه میتوانید ضرر احتمالی معامله را پوشش دهید، کنار میگذارد. برای مثال، اگر میخواهید ۲۰۰۰ دلار USD/JPY بخرید، نیازی به سرمایهگذاری کامل ندارید. در عوض، شما فقط باید بخشی از مارجین مورد نیاز کارگزار فارکس خود را (بسته به کارگزار و اهرم فارکس خود) واریز کنید.
تعریف بسیار ساده از اهرم، داشتن توانایی کنترل مقدار زیادی پول با استفاده از هیچ نحوه عملکرد بازار CFD یا بسیار کم از پول خود و قرض گرفتن بقیه است. در بازارهای ارز خارجی و به طور کلی در بازارهای مالی، معاملات اهرمی به عنوان عمل استفاده از پول قرض گرفته شده از یک کارگزار فارکس برای افزایش پتانسیل درآمد تعریف میشود.
به بیان سادهتر، معاملات اهرمی، که به عنوان معاملات مارجین نیز شناخته میشود، اساساً پول قرضی است که توسط یک کارگزار فارکس برای شرکت در معاملات بالقوه سود بالا در بازار فارکس بدون نیاز به سرمایهگذاری بخش عظیمی از سرمایه خود ارائه میشود. ۵۰۰۰۰ دلار برای سرمایه گذاری ۵۰۰۰۰ دلار. این اهرم ۱:۱ یا بدون اهرم نامیده میشود.
خوشبختانه، اکنون سال ۲۰۲۲ است و زمانی که شما در حال معامله در فارکس هستید، اهرم ۱:۱ ندارید، شما از ۱:۳ تا نسبت اهرم فارکس ۱:۵۰۰ اهرم دارید.
حساب دمو برای تمرینات
هر چقدر هم که خوب باشد اگر بتوانیم در عرض یک هفته همه چیزهایی را که در مورد معاملات فارکس بدانید به شما آموزش دهیم، از نظر انسانی امکان پذیر نیست. اگر در مطالعه بازار فارکس و پیشبینی حرکات قیمت جفت ارزهای FX استعداد ذاتی نداشته باشید، اگر تصمیم به معامله فارکس در یک محیط معاملاتی واقعی بگیرید، به احتمال زیاد به سرعت پول خود را از دست خواهید داد.
حساب دمو فارکس به سادگی نوعی حساب تجاری است که توسط بسیاری از کارگزاران فارکس به مشتریان بالقوه و معاملهگران موجود ارائه میشود. این معاملهگران با استفاده از حسابهای نمایشی فارکس، از پول مجازی و محیطی بدون ریسک برای آشنایی با پلتفرم معاملات و بازار فارکس و آزمایش استراتژیهای معاملاتی مختلف استفاده میکنند. این تفاوت اصلی بین حساب معاملاتی زنده و حساب آزمایشی است. یک حساب آزمایشی به سادگی به شما کمک میکند تا نحوه عملکرد بازار فارکس را درک کنید و به شما امکان میدهد تجارت فارکس خود را با پول مجازی و بدون ریسک کردن پول خود بدون ریسک شروع کنید.
سیاستهای مالی؛ نحوه واریز و برداشت
هر بروکری را که انتخاب میکنید قطعا شرایط مختلفی برای افتتاح حساب و نحوه واریز و برداشت را دارد. به عنوان مثال در بعضی از بروکرها حداقل میزان واریز برای افتتاح حساب ۱۰ دلار و بعضی دیگر ۱۰۰ الی ۵۰۰ دلار میباشد. قطعا با ۱۰ دلار فردی وارد بازار فارکس نمیشود و این حداقل موجود برای شروع است.
نحوه واریز در بروکرها از طرق مختلف انجام میشود. اگر در خارج از کشور زندگی میکنید کار سختی پیش روی شما نیست و با کارت بانکی همان کشور میتوانید اقدام به واریز کنید. اما برای ایرانیان شرایط فرق میکند. بعضی از بروکرها امکان واریز ريالی را برای شما فراهم کردهاند که قبل از آن باید با پشتیبان بروکر در ارتباط باشید و پس از تایید شرایط اقدام به واریز کنید. (بروکر آمارکتس امکان واریز ريالی را فراهم کرده است).
همچنین از راههای زیر میتوانید واریز حساب را انجام دهید:
- پرفکت مانی
- وب مانی
- ارز دیجیتال (مثل تتر، بیت کوین و اتریوم)
جوایز و افتخارات
یکی دیگر از معیارهای انتخاب بروکر خوب بررسی جوایز و افتخارات آن است. وارد سایت بروکر شوید و افتخارات و جوایز آنها را بررسی کنید. دیدن آنها باعث میشود که بدانیم هر ساله در جهت پیشبرد اهداف بروکر و معاملهگران چه فعالیتهایی داشتهاند. هر ساله بروکرهای مختلفی از سازمانها و جشنوارهها، جوایزی کسب میکنند و نمونههایی از دستاوردهای خود را در وب سایت رسمی خود درج میکنند.
امیدوارم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. سوالات خود را در پایین همین صفحه برای پارسی فارکس ارسال کنید. تجربیات خود یا بد خود را درباره هر بروکر به ما بگویید تا دیگر کاربران نیز آن را مشاهده کنند تا بتوانند تصمیمات راحتتری برای انتخاب بروکر یا مقایسه بروکرها داشته باشند. موفق باشید.
نحوه عملکرد بازار CFD
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻬﺎﻡ CFD ( ﺳﯽ ﺍﻑ ﺩﯼ ) ﭼﯿﺴﺖ؟
ﯾﻚ CFD ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﯾﻚ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺩﺭ ﺧﺼﻮﺹ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺎﺯ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﻬﺎمهاﯼ
ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺿﺮﺏ ﻣﯽﺷﻮﺩ . CFD ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻬﺎﻡﻫﺎﯼ نحوه عملکرد بازار CFD ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻌﺎﻣﻠه ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ . ﻗﯿﻤﺘﻬﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﻋﺮﺿﻪ
ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺘﻌﺪﺩ CFD ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﯾﺮ ﺳﻬﺎﻣﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺵ CFD ﺧﻮﺩ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﻛﻨﯿﺪ . ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺗﺮﺍﻛﻨﺸﻬﺎﯼ
CFD ﻣﺸﻤﻮﻝ ﻛﺎﺭﻣﺰﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺣﺎﺻﻞ ﺿﺮﺏ ﺗﻌﺪﺍﺩ CFD ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺩﺭ ﻗﯿﻤﺖ ﭘﺎﯾﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ CFD ﻫﺎ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻭ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﭘﺮﻃﺮﻓﺪﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ خرید و فروش گران ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻭ ﭘﯿﺸﯽ ﮔﺮﻓﺘﻦ
ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺷﺎﺧﺼﻬﺎ ﻭ ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻣﺰﺍﯾﺎﯼ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﯾﺎ CFD
این گونه قراردادﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺪﺍﻛﺜﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﺪ .
ﺗﻤﺒﺮ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺑﺮﺍﯼ CFD ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ۰ . ۵ % ﺻﺮﻓﻪﺟﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﺱ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺳﻬﺎﻡ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺻﻌﻮﺩ ﯾﺎ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺎ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮﯼ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﯾﺪ .
ﺑﺎ ﯾﻚ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﯽ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﯼ ﻣﺎﻟﯽ ﻓﻌﺎﯾﻠﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ .
ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﻭ ﯾﺎ ﻣﺤﺪﻭﺩﺳﺎﺯﯼ ﺿﺮﺭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺭﯾﺴﻚ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻛﻨﯿﺪ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﻫﯿﺪ .
ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﯾﺎ CFD
ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻣﺎﺭﺟﯿﻨﯽ
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﻞ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﺮﺍﻛﻨﺶ , ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﯾﻚ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﺻﺪﯼ ﺍﺯ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﯽ
ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﺪ . ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻟﻮﺭﯾﺞ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﭘﻮﻟﯽ ﻛﻪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﺎ ﻓﺮﻭﺵ ﺳﻬﺎﻡ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻛﻨﯿﺪ .
ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺳﻄﺤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺁﻥ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﺍﮔﺮ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﯽ
ﺧﻼﻑ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮﯼ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﺍﺯﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻥ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﯾﺎ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺩﺭ
ﺣﺴﺎﺏ ﻭ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﯿﺎﺯ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﻪ ﻣﯽﺩﺍﺭﯾﺪ .
ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺩﺭ ﻓﺮﺍﺯ ﻭ ﻧﺸﯿﺐﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ
ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ CFD ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻻﻧﮓ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﻭ ﺷﻮﺭﺕ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺷﯿﺪ . ﻻﻧﮓ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﻋﯿﻨﺎً ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻬﺎﻡ , ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺮﯾﺪ
ﯾﻚ ﻛﺎﻻ ﺑﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﻪ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻭ ﺷﻮﺭﺕ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺮﻭﺵ ﻛﺎﻻﯾﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﯿﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ
ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﻛﻤﺘﺮﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺨﺮﯾﺪ .
ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﻮﺭﺕ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﯼ ﻋﺎﺩﯼ ﺳﻬﺎﻡ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ CFD ﺷﻮﺭﺕ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﻻﻧﮓ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ
ﺑﺎﺯﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﯿﺪ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻧﺰﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻛﺮﺩ .
عدم وجود ﺗﻤﺒﺮ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ
ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﺎ CFD ﻫﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎً ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻛﻨﯿﺪ پس ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ نیز ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﻤﯽﻛﻨﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۰ . ۵ %
ﺩﺭ ﻗﯿﺎﺱ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺳﻨﺘﯽ ﺳﻬﺎﻡ ﺻﺮﻓﻪﺟﻮﯾﯽ ﻣﯽﻛﻨﯿﺪ .
ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻬﺎﻡ CFD ( ﺳﯽ ﺍﻑ ﺩﯼ ) ﭼﯿﺴﺖ؟
ﻛﺎﺭﻣﺰﺩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺳﻬﺎﻡ , ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ CFD ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ ﻛﻞ ﺣﺠﻢ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﻣﺎﺭﺟﯿﻦ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺷﺪﻩ .
ﭼﻮﻥ CFD ﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺎﺭﺟﯿﻨﯽ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻚ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺷﻤﺎ ﯾﻚ ﺷﺐ ﺑﮕﺬﺭﺩ , ﻣﺸﻤﻮﻝ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺑﺮﺍﯼ ﻻﻧﮓ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎﯼ CFD ﻛﻪ ﺷﺒﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﺳﻮﺩ ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻮﺭﺕ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﯾﺪ .
ﻧﺮﺥ ﺳﻮﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﯽ ﯾﺎ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﯽ ﺭﺍ ﻛﺎﺭﮔﺰﺍﺭ ﺗﻌﯿﻦ ﻣﯽﻛﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻧﺮﺥ ﺛﺎﺑﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺩﺭﺻﺪﯼ ﺍﺯ LIBOR London
Inter Bank Offered Rate ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﻫﺰﯾﻨﻪ ﭘﻮﺯﯾﺸﻨﻬﺎ ﺭﻭﺯﺷﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﺎ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺿﺮﺏ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺳﻬﺎﻡ ﺩﺭ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﺴﺘﻪ
ﺷﺪﻥ ﭘﻮﺯﯾﺸﻦ ﺍﺳﺖ . ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﻬﺎﻡ ﻛﻼً ﻫﺰﯾﻨﻪﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎ
سی اف دی ﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻫﻢﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺳﻬﺎﻡ ﻭ ﺷﺎﺧﺺ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﺪ . ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ CFD ﺑﺮﺍﯼ
ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺭﯾﺴﻚ ﻭ ﺑﺤﺮﺍﻥ
ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﻜﻪ ﺭﯾﺴﻚ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻣﺎﺭﺟﯿﻨﯽ ﺑﺎﻻﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﺮﯾﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ , ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ CFD
ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﺗﻮﻗﻒ ﺿﺮﺭ ﻭ ﻣﺤﺪﻭﺩﺳﺎﺯﯼ ﺿﺮﺭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ
ﻛﻤﻚ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬﺍﺭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎﺕ ﺳﺮﯾﻊ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﯾﺴﻚ ﻣﻌﺎﻣﻼﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻛﻨﺪ .
بازار کریپتو چیست؟ چه تفاوتی با بورس دارد؟
زمان مطالعه: 5 دقیقه در قرن بیست و یکم، ارز دیجیتال و بازار سهام به عنوان بهترین گزینه برای سرمایه گذاری ظاهر شده اند.
لینک کوتاه صفحه
در قرن بیست و یکم، ارز دیجیتال و بازار سهام به عنوان بهترین گزینه برای سرمایه گذاری ظاهر شده اند. این موضوع بحث بزرگی را در مورد بازار کریپتو در مقابل بازار سهام ایجاد کرده است. بسته به میزان سرمایهگذاری، میتوان در هر یک از این دو یا حتی هر دو سرمایهگذاری کرد.
به نظر می رسد که بازار کریپتو در سناریوی فعلی در مد است. با بازده بالایی که ارائه می دهد، بسیاری از افراد علاقه شدیدی به ارزهای دیجیتال نشان داده اند. معاملات ارزهای دیجیتال، حرکات قیمت کریپتو را از طریق یک حساب CFD یا خرید و فروش ارز دیجیتال از طریق صرافیهای کریپتو حدس میزنند. صنعت کریپتوکارنسی یک بازار بسیار پر نوسان است. به دلیل این نوسان است که اغلب با بازارهای سهام مقایسه می شود. مردم معمولاً بین این دو گیج می شوند.
بازار کریپتو چیست؟
بیایید شما را با اصول اولیه شروع کنیم. بازار مکانی است که در آن کالاها مبادله، خرید و فروش می شوند. بنابراین عقل سلیم این است که بازار کریپتو، بازاری است که در آن ارزهای دیجیتال معامله میشوند. با این حال، خریدن وجود دارد. حضور فیزیکی ندارند. آنها فقط بر روی صفحه نمایش شما وجود دارند و روی بلاک چین کار می کنند.
شبکههای رمزنگاری غیرمتمرکز هستند، به این معنی که توسط هیچ مقام مرکزی مانند دولت اداره یا پشتیبانی نمیشوند. در عوض، آنها در سراسر شبکه ای از رایانه ها اجرا می شوند. با این حال، ارزهای دیجیتال را می توان از طریق صرافی های ارز دیجیتال خرید و فروش کرد. آنها همچنین می توانند در “کیف پول” ذخیره شوند.
برخلاف ارزهای معمولی، ارزهای رمزپایه تنها به عنوان یک رکورد دیجیتالی مشترک از مالکیت ذخیره شده در یک بلاک چین غالب هستند. زمانی که کاربری می خواهد سکه های ارز دیجیتال را برای کاربر دیگری ارسال کند، آن را به کیف پول دیجیتال خود ارسال می کند. تراکنش قطعی تلقی نمی شود تا زمانی که از طریق فرآیند ماینینگ مشخص و به بلاک چین اضافه شود. این فرآیند همچنین برای ایجاد توکن های جدید ارزهای دیجیتال استفاده می شود.
یک سوال رایج که می توانید داشته باشید این است که این بلاک چین دقیقا چیست؟ خوب، بلوک های لگو را که در دوران کودکی با آنها بازی می کردید، به خاطر دارید؟ چگونه برج ها را با اتصال آنها ساختید؟
بلاک چین نیز تقریباً همین کار را انجام می دهد. فقط در این سناریو، بلوک های لگو با بلوک های داده جایگزین می شوند. بلاک چین با مستندسازی تراکنش ها در «بلاک ها»، افزودن بلوک های جدید در جلوی زنجیره، عمل می کند.
به جرات می توان گفت که ارز دیجیتال از وضعیت سابق خود که برای مجرمان و پولشویان بود فاصله زیادی گرفته است. امروزه گمانه زنی می شود که ارز دیجیتال ممکن است صنعت بازی، رسانه و حتی مراقبت های بهداشتی را متحول کند.
با این حال، بازار کریپتو با بازار سهام بسیار متفاوت است. بزرگترین تفاوت بین سهام و کریپتو در نحوه ارزش گذاری هر کدام است. سهام توسط شرکت های قانونی حمایت می شود که انتظار می رود سود کنند. آنها دارایی های فیزیکی را به عنوان بخشی از ارزش گذاری خود در بر می گیرند. در واقع، اگر در کار با اعداد خوب هستید، می توانید با استفاده از ریاضیات به طور منطقی پیش بینی کنید که آیا سهام به درستی قیمت گذاری شده است یا خیر.
از سوی دیگر، ارزهای دیجیتال در بیشتر موارد توسط دارایی ها پشتیبانی نمی شوند. آنها عمدتاً بر اساس تبلیغات آنها تخمین زده می شوند، اگرچه برخی نیز بر اساس عملکرد آنها افزایش ارزش پیدا می کنند. در نتیجه، این یک ارزیابی ذهنی تر است. از این رو، همیشه نمی توان پیش بینی کرد که آیا یک ارز خاص ارزش آن را دارد یا خیر.
تفاوت بین بازار بورس و بازار ارز دیجیتال.
به غیر از تفاوت ارزش گذاری که در بالا ذکر شد، چندین تفاوت اساسی دیگر نیز بین این دو بازار وجود دارد. بیایید در مورد آنها بحث کنیم.
1- صرافی غیرمتمرکز در مقابل صرافی متمرکز
همانطور که قبلا ذکر شد، ارزهای دیجیتال غیرمتمرکز هستند، در حالی که سهام تحت یک ساختار متمرکز هستند. در نتیجه، این بدان معناست که عملیات و تراکنشهای ارز دیجیتال توسط هیچ بانک مرکزی یا هیچ مرجع مرکزی دیگری کنترل نمیشود. این غیرمتمرکز شفافیت و کنترل بسیار خوبی را برای کاربران رمزارز فراهم می کند. با این حال، سود حاصل از سهام و رمزارز مشمول مالیات است.
یکی از اشکالات این ماهیت غیرقابل تنظیم این است که بازار کریپتو می تواند بیشتر مستعد تقلب باشد. بازار بورس تحت مقررات متمرکز کار می کند. این توسط بانک مرکزی و هیئت بورس و اوراق بهادار برای جلوگیری از سوء مدیریت و جلوگیری از تقلب تنظیم می شود.
2- نوسانات
سهام و ارزهای رمزنگاری شده گاهی اوقات هم تراز در نظر گرفته می شوند زیرا هر دو در معرض تغییرات بازار هستند. با این حال، نوسانات آنها بسیار متفاوت است. صرافی کریپتو یک گزینه معاملاتی بسیار پرسود است زیرا به دلیل بازار نوپا با ریسک هایی پوشیده شده است.
این باعث می شود بازار کریپتو به شدت نوسان داشته باشد و در نتیجه منبعی برای بازدهی سریع و بالا باشد. در مقایسه با این، بازار سهام بسیار با ثبات است، حتی به نوعی متعارف، و گزینه های معاملاتی متنوعی را ارائه می دهد. پیش بینی بازده سرمایه گذاری در بازار سهام نسبتا ساده تر است.
3- عوامل کنترل سود
بازار ck و بازار کریپتو توسط تقاضا و عرضه تنظیم می شوند. با این حال، عوامل کلیدی که بر این تقاضا و عرضه تأثیر میگذارند، متفاوت هستند. برای بازارهای سهام، این موضوع با بحث های سیاسی، اخبار مربوط به شرکتی که سهام متعلق به آن است، بلایای طبیعی و غیره تنظیم می شود.
از سوی دیگر، قیمتهای کریپتو بهطورکلی با سروصدایی که ایجاد میکند تنظیم میشود. و اجازه دهید یک هشدار منصفانه به شما بدهیم، این می تواند چیزی به اندازه توییت ایلان ماسک بی اهمیت باشد. گاهی اوقات نوسانات ارزش کریپتوکارنسی به عملکرد آن نیز بستگی دارد.
نتیجه
به طور طبیعی، مردم می خواهند پول خود را در یک منبع خوب برای ایجاد ثروت سرمایه گذاری کنند. همه انواع گزینه های سرمایه گذاری با درجه خاصی از ریسک همراه هستند. با این حال، هر سرمایه گذاری از نظر نوسان متفاوت است، و برخی به راحتی می توانند خود را در برابر ضربات عظیم اقتصادی محافظت کنند.
به همین دلیل، در قرن بیست و یکم، ارز دیجیتال و بازار سهام به عنوان بهترین گزینه برای سرمایه گذاری ظاهر شده اند. این موضوع بحث بزرگی را در مورد بازار کریپتو در مقابل بازار سهام ایجاد کرده است. بسته به پتانسیل ریسک، فرد می تواند در هر یک از این دو یا حتی هر دو سرمایه گذاری کند.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایهگذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایهگذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایهگذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایهگذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی نحوه عملکرد بازار CFD نحوه عملکرد بازار CFD پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی، دو شیوه کلی برای انجام سرمایهگذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
۱. سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایهگذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.
۲. سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایهگذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایهگذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
۱. اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
۲. معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
۳. معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
۳. معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی نحوه عملکرد بازار CFD یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند؛ در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشود، چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایهگذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر نحوه عملکرد بازار CFD تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب نحوه عملکرد بازار CFD اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:
- اهداف مالی شما
- ریسکپذیری شما
- دانش نحوه عملکرد بازار CFD شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
- میزان تلاشی که میخواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایهگذاریهای خود صرف کنید.
- مقدار پولی که برای شروع دارید.
سوالات متداول
سرمایهگذار کیست؟
سرمایهگذار شخصی است که بر اساس تحلیلهای بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری میکند.
تریدینگ یا معاملهگری چیست؟
یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها داراییها را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند.
کسب سود از طریق سرمایهگذاری بهتر است یا تریدینگ؟
هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمیتوان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسکپذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
دیدگاه شما