چگونه ریسک سرمایهگذاریهای خود را مدیریت کنیم؟
دنیای اقتصاد : گروه بورس– : معمولا سرمایهگذاری با چشمپوشی از منافع کنونی به منظور دستیابی به رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. در واقع، مقوله سرمایهگذاری (investment) با گستره و تنوع وسیعی روبهرو است. سرمایهگذاری در گواهی سپرده، اوراق قرضه، سهام عادی، صندوق مشترک سرمایهگذاری و… میتواند نمونههایی از انواع سرمایهگذاری محسوب شود.
سرمایهگذاری، نیازمند مدیریت است زیرا دستیابی به ثروت سود ناشی از سرمایهگذاری از آنجا که با گذشت زمان ارتباط دارد، همواره با مقوله ای به نام مخاطره یا ریسک توام است.
از بین رشتههای سرمایهگذاری گوناگون، مدیریت ریسک در بازار سهام بسیار پیچیده است. زیرا برای تصمیمگیری در بازار سرمایه موارد متعددی نقش و تاثیر خواهند داشت؛ از جمله اینکه چه نوع سهمی در چه زمانی، به چه قیمتی و به چه مقداری از کل سبد باید خریده و فروخته شود تا ریسک به حداقل رسیده و انتظار سود به حداکثر برسد.
از این رو، برای کاهش ریسک در بازار سرمایه، انتخاب ترکیب بهینه یا به تعبیر دقیق تر یک پرتفولیو که شامل سهام متنوع است، صورت میگیرد. بدیهیاست درجه ریسکپذیری در سرمایهگذاران مختلف متفاوت بوده و سرمایهگذارانی که ریسک بالایی را میپذیرند، انتظار بازدهی بالایی را دارند و بالعکس سرمایهگذاران ریسک گریز با کاهش مخاطره ریسک کمتری را دریافت میکنند.
در گفتوگوی زیر که با محسن صادقی، از کارشناسان سازمان بورس اوراق بهادار صورت گرفته، جزئیات کامل از نحوه مدیریت ریسک در سرمایهگذاریهای بورسی تشریح شده است.
تعریف شما از ریسک چیست؟
ریسک عبارت از احتمال بروز نتایج متفاوت با پیشبینیها یا انتظارات است، به عبارتی ریسک به معنی انحراف «نتایج واقعی» از «نتایج مورد انتظار» است. بنابراین، در جایی که نتایج مورد انتظار یک پدیده به طور قطعی مشخص نباشد و همراه با احتمال باشد، با موقعیت ریسکی مواجه خواهیم بود. به عنوان مثال پیشبینی شخص این است که قیمت سهام X در روز آینده به 115 تومان برسد ولی اطمینان کامل ندارد و احتمال میدهد که دامنه انحراف آن 5 تومان باشد. بنابراین، این یک موقعیت ریسکی است، چون ممکن است فردا قیمت مورد انتظار (115 تومان) محقق نشود، بلکه قیمت بین 110 تومان و 120 تومان نوسان داشته باشد. بر این اساس، در موقعیتهای ریسکی چند نتیجه ممکن وجود دارد که احتمال رخداد هر کدام نیز مشخص است.
بازار سهام در افواه عامه به بازار پرریسک شهرت یافته است. علت این تصور عمومی چیست؟
معمولا بازار سهام نسبت به سایر بازارها ریسک بیشتری دارد و نوسانات آن نیز شدیدتر است. چون در این بازار قیمت سهام بر اساس جریانهای نقدی آتی پیشبینی میشود که مقدار و نیز زمانبندی آنها کاملا متغیر است و تعهدی برای پرداخت مبالغ مشخص، در زمانهای معین برای آنها وجود ندارد. این موضوع را با بازار اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت مقایسه نمایید که تعهد مشخصی برای پرداخت مبالغ مشخصی در زمانهای معینی وجود دارد و بنابراین، سرمایهگذار با دقت زیادی جریانهای نقدی آینده و زمانبندی آنها را پیشبینی میکند. پس به دلیل اینکه قیمتهای سهام مبتنی بر انتظارات آینده در مورد شرکتها است دارای ریسک زیادی است. از طرفی، افق سرمایهگذاری در سهام طولانی است و هرچه افق سرمایهگذاری طولانیتر باشد، ریسک رویدادهای غیر منتظره بیشتر است.
در اصول مالی گفته می شود رابطه ریسک و بازده با یکدیگر مستقیم است. مفهوم این عبارت در عمل چیست؟
یکی از اصول اساسی مالی، بده بستان یا توازن بین ریسک و بازده است. هرچه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، بازده مورد انتظار آن نیز بالاتر خواهد بود. به عبارت بهتر هر چه ریسک یک فرصت سرمایهگذاری بیشتر باشد، باید سود مورد انتظار بالاتری داشته باشد تا سرمایهگذار را ترغیب به سرمایهگذاری نماید. اگر چنین نباشد تقاضا برای آن فرصت سرمایهگذاری کاهش مییابد و بازار خود به خود قیمت آن را کاهش میدهد تا برای سرمایهگذاران جذاب گردد. بنابراین رابطه تعادلی بین ریسک و بازده در ارتباط ریسک و بازده چیست؟ بازار اجتنابناپذیر است و خود به خود شکل میگیرد.
در بازار سهام چه ریسکهایی بر سرمایهگذاری مترتب است؟
ریسک بر اساس رویکردهای مختلفی تقسیمبندی میشود. یکی از دستهبندیهای ریسک، بر اساس عامل ایجاد ریسک است که بعضی از موارد آنها عبارتند از:
• ریسک قدرت خرید (تورم): احتمال اینکه قدرت خرید ناشی از جریانهای نقدی کسب شده در آینده متفاوت از میزان پیش بینی شده باشد. به عبارتی در اثر تورم، قدرت خرید پول تغییر پیدا کند.
• ریسک سیاسی: عبارتاست از احتمال وقوع رخدادهای سیاسی که میتواند بر بازده یا ریسک فرصتهای سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد و باعث نوسان قیمتهای سهام شود.
• ریسک نرخ سود: همواره این احتمال وجود دارد که در اثر تصمیمات بانک مرکزی و یا سایر عوامل، نرخ سود در اقتصاد تغییر کند و باعث تغییر قیمتها شود.
• ریسک نرخ ارز: احتمال نوسان نرخ ارز و تغییر ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها که میتواند میزان جریانهای نقدی واقعی را تغییر دهد.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک بر اساس اینکه خاص ارتباط ریسک و بازده چیست؟ ارتباط ریسک و بازده چیست؟ یک سهام باشد و یا بر روی عموم سهام تاثیرگذار باشد به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک طبقهبندی میشود. ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که بر روی تمام بازار (البته با مقادیر مختلف) تاثیرگذار است و به عبارتی تمام سهام به میزان متفاوتی تحت تاثیر آن هستند. این نوع ریسک در هر صورت وجود دارد و سرمایهگذار برای کسب بازده ناچار به تحمل آن هستند. ولی ریسک غیرسیستماتیک تنها بر یک سهام مشخص تاثیر دارد. این نوع ریسک را با تشکیل سبد متنوعی از سهام میتوان کاهش داد. چون با تشکیل یک سبد سهام، برآیند ریسکهای غیرسیستماتیک مربوط به سهام مختلف به صفر نزدیک میشود.
تشکیل سبد سرمایهگذاریها چگونه باعث کنترل ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام می شود؟
تشکیل سبد سرمایهگذاریها یکی از اصول مالی «متنوعسازی» است. بر اساس روابط ریاضی میتوان ثابت کرد که با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تکتک سهام خواهد شد. این موضوع به این صورت نیز قابل بررسی و توضیح است که اگر دو یا چند سهام در بازار وجود داشته باشند که رفتار قیمتی آنها 100 درصد مشابه همدیگر نباشد، با سرمایهگذاری در ترکیبی از آنها میتوانیم نوسانات مجموع سبد خود را کاهش دهیم؛ چون در شرایط مختلف بازار نوسانهای مختلف سهام موجود در سبد، میتوانند تا حدودی یکدیگر را خنثی نمایند و اثر یکدیگر را پوشش دهند.
آیا تشکیل هر نوع سبد باعث کاهش ریسک میشود؟
خیر. تنها در صورتی میتوان با تشکیل سبد ریسک را کاهش داد که نوسانات سهام انتخابی دقیقا مشابه یکدیگر نباشد و به عبارت آماری ضریب همبستگی آنها کمتر از عدد 1 باشد. چون زمانی که دو یا چند سهم به طور کاملا یکسان رفتار کنند، تفاوتی ندارد که کدام سهام را و با چه ترکیبی بخریم. در این شرایط نیازی به تشکیل پرتفولیو نیست و خرید یکی از سهام کافی است. هر چه ضریب همبستگی کمتر از یک باشد بیشتر به کاهش ریسک سبد کمک میکند. اگر ضریب همبستگی سهام منفی باشد، میتوان ریسک سبد سهام را به شدت کاهش داد چون در این حالت، زمانی که یکی از سهام روند منفی طی میکند سهام دیگری با سیر مثبت آن را جبران میکند و بنابراین روند کلی بازده سبد سهام هموارتر میشود.
توصیه شما به سرمایهگذاران بازار سهام برای مدیریت ریسک سرمایهگذاریهای خود چیست؟
1- در صورتی که اطلاعات سرمایهگذاری آنها محدود است، بهتر است به طور غیرمستقیم واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند و مستقیما درگیر فعالیت سرمایهگذاری نشوند.
2- تنها پس از بررسی کامل و کسب اطمینان کافی نسبت به دانش خود در مورد سهام، سرمایهگذاری کنند.
3- بلندمدت فکر کنند و با افق سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار نشوند.
4- هیجانات بازار سهام ممکن است سرمایهگذار را به سوی تصمیمات پر ریسک رهنمون سازد. بنابراین، باید از رفتارهای شتابزده و تصمیمات غیرآگاهانه اجتناب نمایند.
5- اگر قصد سرمایهگذاری بلندمدت ندارند، حدود قیمتی مشخصی را برای ورود و خروج از یک سهم داشته باشند. با این رویکرد، سرمایهگذار به محض رسیدن به قیمت مشخص شده از آن خارج میشود. این قاعده سرمایهگذاری باعث میشود که سرمایهگذار نه طمع بیش از حد داشته باشد و به طور افراطی بر تصمیمات غلط قبلی خود اصرار نماید.
6- همواره در یک سبد از سهامی که همبستگی بالایی با هم ندارند سرمایهگذاری کنند و تمام سرمایه خود را به خرید یک سهام اختصاص ندهند.
7- همواره ریسک قابل تحمل خود را در نظر داشته باشند و بر مبنای آن سرمایهگذاری کنند.
8- حداکثر زیان قابل تحمل برای سبد خود را از پیش تعیین کنند تا اجازه ندهند ارزش سبدشان به کمتر از مبلغ مشخص شده برسد و بهاین ترتیب برای شرایط بحرانی استراتژی خروج معینی داشته باشند.
سبدگردانی چیست؟
مطابق بند ۱۷ ماده ۱ قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذر ۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی، سبدگردان عبارت است از: ﺷﺨﺺ ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻛﻪ در ﻗﺎﻟﺐ ﻗﺮاردادی ﻣﺸﺨﺺ و ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻛﺴﺐ اﻧﺘﻔﺎع، ﺑـﻪ ﺧﺮﻳﺪ و ﻓﺮوش اوراق ﺑﻬﺎدار ﺑﺮای ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬار ﻣﻲﭘﺮدازد. همچنین بر اساس بند ۳۳ ماده ۱ همین قانون، ﺳﺒﺪ ﻣﺠﻤﻮعه داراﻳﻲﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ از ﻣﺤﻞ وﺟﻮه ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﮔﺬاران ﺧﺮﻳﺪاری ﻣﻲ ﺷﻮد.
در بازار سرمایه، سبد به ترکیبی از اوراق بهادار مختلف گفته می شود که به جهت کاهش ریسک سرمایه گذاری تشکیل میگردد. دارایی های مختلف از لحاظ ریسک و بازده با یکدیگر متفاوت می باشند که با استفاده از ترکیب همین تفاوت ها در یک سبد میتوان به سطح مشخصی از بازدهی با ریسک کمتر دست یافت.
در واقع، سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد خبره در امر سرمایهگذاری بر اساس خصوصیات، سطح ریسکپذیری و مقدار سرمایه هر سرمایهگذار، سبدی مناسب او تشکیل داده و به صورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت میکند. همچنین، با توجه به تغییر عوامل اثرگذار بر محیط سرمایهگذاری، تصمیمات بهینه در جهت رسیدن به اهداف سبد و افزایش ارزش آن از طرف مدیر اتخاذ میشود. مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از توان حرفهای مدیران و کارشناسان و مشاورههای تخصصی در حوزه ی سرمایهگذاری است. این مساله باعث میگردد که تمام تصمیمات گرفته شده با دقت و بررسی لازم بر روی گزارشهای مالی و اخبار بازار سرمایه به انجام برسد و در واقع وجه تمایز استفاده از خدمات سبدگردانی نسبت به سرمایهگذاری انفرادی و یا از طریق سایر نهادهای بازار سرمایه در همین نکته نهفته است و آن استفاده از دانش، تخصص و تجربه ی مدیران و کارکنان حرفه ای سبدگردان است که آن را نسبت به سرمایه گذاری انفرادی در بازار سرمایه مفیدتر می نماید.
به موجب قرارداد منعقده بین شرکتهای سبدگردان و مشتریان، سبدگردان تعهد مینماید که با استفاده از متخصصین حوزههای مالی، سرمایهگذاری و با توجه ارتباط ریسک و بازده چیست؟ به سلایق هر یک از مشتریان، ترتیبی اتخاذ نماید تا وجوه موضوع قرارداد را در راستای کسب بازدهی با تقبل ریسکهای منطقی به امر سرمایهگذاری اختصاص دهد.
توصیه ما به شما این است که از سپردن سرمایه خودتان به اشخاص حقیقی و یا حقوقی که بدون دریافت مجوز از سازمان بورس اقدام به ارائه خدمات سبد گردانی می کنند خودداری کنید. برای مشاهده مشخصات و نشانی شرکت های سبدگردانی می توانید به پایگاه اینترنتی رسمی سازمان بورس و اوراق بهادار به نشانی www.seo.ir بخش نهادهای مالی تحت نظارت مراجعه کنید.
مزیت سبد اختصاصی نسبت به صندوق سرمایهگذاری مشترک
مزیت اصلی سبدگردان نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری این است که سبدگردان، با در نظر گرفتن میزان ریسکپذیری فرد به صورت اختصاصی برای او سبد تشکیل می دهد و به صورت مداوم به نظارت آن میپردازد. فرد سرمایه گذار مالک مستقیم داراییهای سبد خود هست و سبدگردان صرفا به وکالت از طرف سرمایه گذار اقدام به خرید و فروش اوراق بهادار می کند. بنابراین سرمایه گذار دقیقا می داند که در سبد خود، سهام کدام شرکت و از هر کدام به چه میزان وجود دارد. در حالیکه در صندوق های سرمایه گذاری مشترک این چنین نیست و با تجمیع سرمایه چند نفر سرمایه گذاری انجام می شود و سرمایهگذار بصورت غیر مستقیم مالک سهام و سایر اوراق بهادار خریداری شده توسط صندوق می شود.
فرآیند عقد قرارداد در شرکت سبدگردان زاگرس
بر اساس مقررات سبد گردان موظف است قبل از تشکیل سبد سرمایه گذاری برای فرد میزان ریسک پذیری فرد را ارزیابی کند و سبد سرمایه گذاری متناسب با میزان ریسک پذیری سرمایه گذار تشکیل بدهد. به عنوان مثال سبد گردان برای فردی که قدرت ریسک پذیری کمتری دارد عمدتا اوراق مشارکت و اوراق اجاره که بازدهی ثابتی دارد خریداری می کند و مبلغ کمتری از سرمایه فرد را به سهام که ریسک بیشتری دارد اختصاص می دهد. در حالی که بخش عمده ی سبد یک فرد ریسک پذیر از سهام تشکیل شده است .
سبد گردان موظف است برای ارائه ی خدمات قرارداد مشخصی منعقد کند، در این قرارداد مواردی همچون میزان تعهدات سبد ارتباط ریسک و بازده چیست؟ گردان در قبال سرمایه گذار، میزان کارمزدی که سرمایه گذار به ازای دریافت خدمات باید به سبدگردان پرداخت کند و همچنین نحوه ی گزارش دهی سبدگردان به سرمایه گذار مشخص می شود.
حداقل مبلغ سرمایه گذاری در سبدگردان زاگرس
شرکتهای سبدگردان برای مدیریت بهینه منابعی که جذب می نمایند باید حداقل سرمایه لازم برای سبدگردانی را مشخص کنند.
حداقل سرمایه لازم برای انعقاد قرارداد سبدگرانی در شرکت زاگرس مبلغ پنج میلیارد ریال می باشد.
سطوح ریسک پذیری
یکی از عواملی که در میزان بازدهی شما تاثیر دارد، سطح ریسک پذیری شما است:
اگر شما دارای سطح ریسک پذیری پایین هستید میزان بازدهی مورد انتظار شما اندکی بالاتر از سود بانکی خواهد بود و در این حالت سبدگران برای شما اوراق کم ریسک خریداری خواهد کرد.
و اگر دارای سطح ریسک پذیری متوسط هستید، میزان بازدهی مورد انتظار شما بالاتر از سطح ریسک پذیری پایین خواهد بود. در این نوع ریسک پذیری مقداری از سرمایه شما صرف خرید اوراق کم ریسک و مقداری هم صرف خرید اوراق پر ریسک خواهد شد.
و اما اگر دارای سطح ریسک پذیری بالا هستید بازدهی مورد انتظار شما بیشتر از سطوح ریسک پایین و متوسط است. در این حالت تمام سرمایه شما صرف خرید اوراق پر ریسک خواهد شد.
. توجه داشته باشید که بازدهی مورد انتظار همواره با ریسک رابطه مستقیمی دارد و با افزایش بازدهی مورد انتظار ریسک نیز افزایش پیدا خواهد کرد. شرکت سبدگردان زاگرس با استفاده از تیم تحلیل خود همواره در جهت مدیریت ریسک اقدام به متنوع سازی سبد سرمایه گذار متناسب با سطح ریسک وی خواهد کرد.
وارونگی منحنی بازده و ارتباط آن با رکود
در این مقاله از مجموعه G2O قصد داریم به طور کامل و با زبان ساده شما را با وارونگی منحنی بازده ارتباط ریسک و بازده چیست؟ و ارتباط آن با رکود اقتصادی آشنا کنیم .بنابراین پیشنهاد میکنیم این مقاله را حتما تا انتها مطالعه کنید .
منحنی بازده چیست؟
برای آگاهی از آخرین دوره های آکادمی g2o و ثبت نام، با شماره ۰۲۱۲۸۴۲۲۶۸۸ تماس بگیرید.
برای دریافت آموزشهای رایگان تیم g2o و همچنین دریافت مشاوره رایگان، شماره تماس خود را در فرم زیر وارد نمایید تا مشاوران ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل نمایند.
منحنی بازده خطی است که بازده (نرخ بهره) اوراق با کیفیت اعتباری یکسان اما سررسیدهای متفاوت را ترسیم می کند. منحنی بازدهی که بسیار مورد توجه قرار دارد مربوط به بدهی های خزانه داری ایالات متحده است.
وارونگی منحنی بازده چیست؟
وارونگی منحنی بازده افت غیرمعمول بازده بدهی بلندمدت را زیر بازده بدهی کوتاهمدت با همان کیفیت اعتباری توصیف میکند. وارونگی منحنی که گاهی به عنوان منحنی بازدهی منفی نامیده میشود، در گذشته ثابت کرده است که شاخص نسبتاً قابل اعتمادی برای تشخیص رکود است.
منحنی بازده به صورت گرافیکی بازده اوراق قرضه مشابه را در سررسیدهای مختلف نشان می دهد.همچنین به عنوان ساختار مدت نرخ بهره نیز شناخته می شود.به عنوان مثال، روزانه خزانه داری ایالات متحده، بازده اسناد خزانه و اوراق قرضه را منتشر می کند که می توانند به صورت منحنی نمودار شوند.
تحلیلگران اغلب سیگنالهای منحنی بازده را به یک اسپرد بین دو سررسید توصیف میکنند. این کار تفسیر منحنی بازدهی را که در آن وارونگی بین برخی سررسیدها وجود دارد، اما در برخی دیگر وجود ندارد، ساده می کند. نکته منفی این است که هیچ توافق کلی در مورد اینکه کدام اسپرد به عنوان قابل اعتمادترین شاخص رکود عمل می کند، وجود ندارد. معمولاً منحنی بازده به سمت بالا متمایل می شود که نشان دهنده این واقعیت است که دارندگان بدهی بلندمدت ریسک بیشتری را متحمل شده اند.
وارونگی منحنی بازده زمانی رخ می دهد که نرخهای بهره بلندمدت از نرخهای کوتاهمدت پایینتر میآیند، زیرا سرمایهگذاران انتظار دارند که نرخهای کوتاهمدت در آینده کاهش یابد، که معمولاً در نتیجه عملکرد اقتصادی ضعیف است.چنین وارونگی به عنوان یک شاخص نسبتاً قابل اعتماد رکود در دوران مدرن عمل کرده است.از آنجایی که وارونگی منحنی بازده نسبتاً نادر است، اما غالباً قبل از رکود بوده است، معمولاً مورد بررسی دقیق معامله گران در بازارهای مالی قرار می گیرد.
مطالعات آکادمیک در مورد رابطه بین وارونگی منحنی بازده و رکود به بررسی اختلاف بین بازده اوراق قرضه ۱۰ ساله خزانه داری ایالات متحده و اسناد سه ماهه خزانه داری می پردازد ، در حالی که فعالان بازار بیشتر بر روی بازدهی بین اوراق قرضه ۱۰ ساله و ۲ ساله تمرکز دارند.
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در ماهدمارس سال ۲۰۲۲ گفت که ترجیح میدهد ریسک رکود را با تفاوت بین نرخ اوراق سه ماهه فعلی خزانهداری و قیمتگذاری بازار اوراق مشتقه که همان نرخ را ۱۸ ماه بعد پیشبینی میکنند، ارزیابی کند.
ارتباط ریسک و بازده چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری، تعادلی بین ریسک و بازده
سرمایهگذاری، مانند هر بخش دیگری از زندگی مجموعهای از تصمیمات است. اما شاید ریسک تصمیمات سرمایهگذاری از سایر تصمیمات زندگی ملموستر باشد. در سرمایهگذاری همواره سرمایهگذار در حال داد و ستد، انتخاب و تصمیمگیری میان دو رکن اصلی سرمایهگذاری است؛ ریسک و بازده. این دو مورد رابطهی مستقیم و معناداری با هم دارند یعنی با بالا رفتن یکی از آنها دیگری هم بالا میرود. پس برای به دست آوردن نرخ سود و بازده بالا، باید ریسکهای بالا و احتمال ضرر را نیز متحمل شد و همچنین برای سرمایهگذاری امن با ریسک کم، باید نرخ سود و بازده بالا را فراموش کرد و به نرخهای کم سود راضی بود.
برای انجام یک سرمایهگذاری موفق لازم است با توجه به میزان شناخت از خود و اهدافتان، میزان ریسکپذیری، زمانی که به سرمایهگذاری و تحلیل آن اختصاص میدهید، سطح دانش مالی و غیره، اقدام به سرمایهگذاری کرده و تعادلی حساب شده بین ریسک و بازده ایجاد کنید تا نه از هزینه فرصت ضربه بخورید و نه از ریسک بالا. در این مطلب بررسی میکنیم که تشکیل پرتفوی چطور میتواند به حفظ تعادل میان ریسک و بازده برای سرمایهگذاری سودآور کمک کند.
نظریهی ریسک بازده چیست؟
پیشتر در نوشتار انواع ریسک سرمایهگذاری، توضیح مختصری در خصوص ریسک داده شد، اما برای جا افتادن بهتر این موضوع، با یک مثال آن را بررسی میکنیم. فرض کنید دو سهام الف و ب در بازار وجود دارد و انتظار میرود هر دو 10 درصد سود در بازهای مشخص بدهند. اما سهام الف به طور کلی نوسانات بیشتر و قیمت ناپایدارتری دارد، این ناپایداری قیمت به معنای ریسک بالاتر است. به همین دلیل همهی سرمایهگذاران ترجیح میدهند سهام ب را بخرند. سهام الف اگر بخواهد سرمایهگذاران را جذب کند تا سهامش را بخرند باید بازدهی بالاتری از ب ارائه دهد. به همین دلیل باید همواره ریسک بالاتر با سود بالاتر همراه باشد وگرنه گزینههای با ریسک بالا و سود پایین به طور خودکار از بازار حذف خواهد شد.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای مدیریت ریسک، باید ابتدا با انواع آن آشنا شوید. به طور کلی دو نوع اصلی ریسک در بازار وجود دارد. ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. آشنایی با این دو نوع اصلی از ریسک برای مدیریت آن بسیار با اهمیت است.
ریسک سیستماتیک: ریسکی که ناظر بر کل بازار است و تنها به یک سهم، بخش یا صنعت به خصوص محدود نباشد، ریسک سیستماتیک نامیده میشود. این ریسک معمولاً ریشه در فاکتورهای اقتصاد کلان دارد. پیشبینی این ریسک کار سادهای نیست و در بسیاری موارد غیرقابل پیشبینی است. همچنین این ریسک تا حدی اجتناب ناپذیر بوده و فقط میتوان با برخی راهکارها اثر آن را کاهش داد.
ریسک غیرسیستماتیک: ریسکی که مربوط به صنعت یا سهمی خاص است. این ریسک تنها بر قیمت سهام یک شرکت یا سهمهای مربوط به صنعتی خاص تاثیر میگذارد. ریسک غیرسیستماتیک تحت تاثیر تغییرات در یک شرکت یا صنعت است و به خوبی قابل پیشبینی و کنترل است.
تشکیل پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری برای جلوگیری از ریسک غیرسیستماتیک
تشکیل یک ارتباط ریسک و بازده چیست؟ پرتفوی متنوع یا سبد سرمایهگذاری بهینه، راهکاری بسیار ساده و مناسب برای جلوگیری از ریسک غیرسیستماتیک است. سرمایهگذار در یک پرتفوی متنوع، سرمایهی خود را میان سهمهای متنوع و مختلف تقسیم کرده و از تمرکز سرمایه در یک سهم یا صنعت خاص، پرهیز میکند. این مورد راه حلی بسیار مناسب و ساده برای حذف و یا کاهش ریسک غیرسیستماتیک است. در پرتفویهایی که تنوع مناسبی دارند، میتوان از ریسک غیرسیستماتیک صرف نظر کرد و تمام توجه را به مدیریت و محاسبه ریسک سیستماتیک اختصاص داد.
ریسک، مفهومی بسیار مهم و حیاتی در سرمایهگذاری است که مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. با تنوع و تشکیل سبد سرمایهگذاری یا پرتفوی مناسب، به راحتی میتوان برخی ریسکهای بازار را حذف و از سرمایهگذاری با ریسک کمتر لذت برد. رعایت تعادل ریسک و بازده در سبد سرمایهگذاری بسیار مهم بوده و با این روشها میتوان سرمایه گذاری مطمئنتری را تجربه کرد. افرادی که اطلاعات یا زمان لازم جهت تجزیه و تحلیل و ارزیابی ریسک و بازده و همچنین تشکیل سبدهای سرمایه گذاری متنوع و حرفهای را ندارند، همچنان میتوانند از از طریق ابزارهای نوین مدیریت دارایی و روشهای غیر مستقیم سرمایهگذاری از سرمایهگذاری با سود مناسب و ریسک کنترل شده بهره ببرند.
با صندوقهای سرمایهگذاری لوتوس بیشتر آشنا شوید.
اشتراک با دوستان
برای انجام یک سرمایهگذاری موفق لازم است با توجه به میزان شناخت از خود و اهدافتان، میزان ریسکپذیری، زمانی که به سرمایهگذاری و تحلیل آن اختصاص میدهید، سطح دانش مالی و غیره، اقدام به سرمایهگذاری کرده و تعادلی حساب شده بین ریسک و بازده ایجاد کنید تا نه از هزینه فرصت ضربه بخورید و نه از ریسک بالا. در این مطلب بررسی میکنیم که تشکیل پرتفوی چطور میتواند به حفظ تعادل میان ریسک و بازده برای سرمایهگذاری سودآور کمک کند.
نظریهی ریسک بازده چیست؟
پیشتر در نوشتار انواع ریسک سرمایهگذاری، توضیح مختصری در خصوص ریسک داده شد، اما برای جا افتادن بهتر این موضوع، با یک مثال آن را بررسی میکنیم. فرض کنید دو سهام الف و ب در بازار وجود دارد و انتظار میرود هر دو 10 درصد سود در بازهای مشخص بدهند. اما سهام الف به طور کلی نوسانات بیشتر و قیمت ناپایدارتری دارد، این ناپایداری قیمت به معنای ریسک بالاتر است. به همین دلیل همهی سرمایهگذاران ترجیح میدهند سهام ب را بخرند. سهام الف اگر بخواهد سرمایهگذاران را جذب کند تا سهامش را بخرند باید بازدهی بالاتری از ب ارائه دهد. به همین دلیل باید همواره ریسک بالاتر با سود بالاتر همراه باشد وگرنه گزینههای با ریسک بالا و سود پایین به طور خودکار از بازار حذف خواهد شد.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای مدیریت ریسک، باید ابتدا با انواع آن آشنا شوید. به طور کلی دو نوع اصلی ریسک در بازار وجود دارد. ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. آشنایی با این دو نوع اصلی از ریسک برای مدیریت آن بسیار با اهمیت است.
ریسک سیستماتیک: ریسکی که ناظر بر کل بازار است و تنها به یک سهم، بخش یا صنعت به خصوص محدود نباشد، ریسک سیستماتیک نامیده میشود. این ریسک معمولاً ریشه در فاکتورهای اقتصاد کلان دارد. پیشبینی این ریسک کار سادهای نیست و در بسیاری موارد غیرقابل پیشبینی است. همچنین این ریسک تا حدی اجتناب ناپذیر بوده و فقط میتوان با برخی راهکارها اثر آن را کاهش داد.
ریسک غیرسیستماتیک: ریسکی که مربوط به صنعت یا سهمی خاص است. این ریسک تنها بر قیمت سهام یک شرکت یا سهمهای مربوط به صنعتی خاص تاثیر میگذارد. ریسک غیرسیستماتیک تحت تاثیر تغییرات در یک شرکت یا صنعت است و به خوبی قابل پیشبینی و کنترل است.
تشکیل پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری برای جلوگیری از ریسک غیرسیستماتیک
تشکیل یک پرتفوی متنوع یا سبد سرمایهگذاری بهینه، راهکاری بسیار ساده و مناسب برای جلوگیری از ریسک غیرسیستماتیک است. سرمایهگذار در یک پرتفوی متنوع، سرمایهی خود را میان سهمهای متنوع و مختلف تقسیم کرده و از تمرکز سرمایه در یک سهم یا صنعت خاص، پرهیز میکند. این مورد راه حلی بسیار مناسب و ساده برای حذف و یا کاهش ریسک غیرسیستماتیک است. در پرتفویهایی که تنوع مناسبی دارند، میتوان از ریسک غیرسیستماتیک صرف نظر کرد و تمام توجه را به مدیریت و محاسبه ریسک سیستماتیک اختصاص داد.
ریسک، مفهومی بسیار مهم و حیاتی در سرمایهگذاری است که مدیریت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. با تنوع و تشکیل سبد سرمایهگذاری یا پرتفوی مناسب، به راحتی میتوان برخی ریسکهای بازار را حذف و از سرمایهگذاری با ریسک کمتر لذت برد. رعایت تعادل ریسک و بازده در سبد سرمایهگذاری بسیار مهم بوده و با این روشها میتوان سرمایه گذاری مطمئنتری را تجربه کرد. افرادی که اطلاعات یا زمان لازم جهت تجزیه و تحلیل و ارزیابی ریسک و بازده و همچنین تشکیل سبدهای سرمایه گذاری متنوع و حرفهای را ندارند، همچنان میتوانند از از طریق ابزارهای نوین مدیریت دارایی و روشهای غیر مستقیم سرمایهگذاری از سرمایهگذاری با سود مناسب و ریسک کنترل شده بهره ببرند.
چه تفاوتهایی میان سرمایه ارتباط ریسک و بازده چیست؟ گذاری پر ریسک و کم ریسک وجود دارد؟
ریسک در تمام جنبههای زندگی انسان وجود دارد و عموما محاسبه آن، به دلیل تاثیر گرفتن از عوامل مختلف، کار آسانی نیست. برای سرمایهگذاران در بازار رمز ارزها شناخت ریسک و محاسبه آن مهارت بسیار مهمی است. در این مقاله درباره Risk و تفاوت میان سرمایه گذاری کم ریسک و سرمایهگذاری پر ریسک صحبت خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک چیست؟
قبل از پرداختن به تفاوتهای سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک ، باید ابتدا با مفهوم Risk آشنا شویم. در نگاهی کلی، ریسک به معنی احتمال از دست دادن سرمایه است. تا اینجا هیچ بحثی در میان نیست؛ تقریبا ارتباط ریسک و بازده چیست؟ همه ما میپذیریم که احتمال از دست دادن سرمایه وجود دارد. بحث اصلی بر سر نحوه اندازهگیری و میزان آن است.
مفهوم ریوارد یا بازده (وجه مثبت آن) نیز همواره در کنار ریسک به کار میرود. Reward به معنی احتمال کسب سود است. بازده و خطر یا ریسک همواره در کنار هم بوده و تقریبا نمیتوان شرایطی را در نظر گرفت که احتمال یکی از این دو صفر باشد. درصد احتمال وقوع هر یک از این دو متفاوت است و تمام کاری که ما انجام میدهیم، محاسبه و مقایسه این دو است.
سرمایه گذاری پر ریسک به سرمایه گذاری گفته میشود که نسبت ریسک به ریوارد آن “بالا” است و در مقابل، سرمایه ارتباط ریسک و بازده چیست؟ گذاری کم ریسک یا کم خطر، به حالتی گفته میشود که میزان ریسک و بازده آن “پایین” است. کلمه “بالا” و “پایین”، مفاهیم نسبی بوده و تعریف ثابتی برای آن وجود ندارد.
اکنون که نسبت به دو کلمه ریسک و ریوارد شناخت پیدا کردیم، میتوانیم کمی دقیقتر در مورد آنها و کاربردشان در سرمایه گذاری صحبت کنیم. اما همین ابتدا یک برداشت غلط از سرمایهگذاری را مطرح میکنیم: بسیاری از سرمایهگذاران مبتدی تصور میکنند که به صورت کمی و عددی میتوانند میزان ریسک سرمایهگذاری خود را محاسبه کنند؛ اما در واقعیت اینطور نیست. محاسبه دقیق Risk امکانپذیر نیست. حتی روش یکسانی که مورد قبول همه باشد نیز برای محاسبه آن وجود ندارد.
در جوامع آکادمیک، بسیاری از صاحبنظران نوسانات بازار را ابزاری برای محاسبه خطر معرفی میکنند. با این تعریف، کمی از سردرگمی بیرون میآییم. مقدار نوسانات بازار برای همه ما قابل فهم است و به راحتی میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم. برای مثال، نوسان بیت کوین به این معناست که قیمت آن در یک روز چقدر تغییر میکند.
سرمایهگذاری پر خطر یا High-Risk به آن دسته از سرمایه گذاریهایی گفته میشود که درصد از دست دادن سرمایه در آن بالاست. مطابق تعریفی که در بالا اشاره شد، نوسان قیمت بیت کوین در یک روز بسیار بالاتر از نوسان قیمت طلا است؛ پس سرمایهگذاری در بیت کوین پر ریسک، و سرمایه گذاری در طلا، یک سرمایهگذاری کم خطر است.
حال بیایید بیت کوین را با دوج کوین مقایسه کنیم. نوسانات قیمت Dogecoin در یک روز، بسیار بالاتر از نوسانات روزانه بیتکوین است. پس BTC در مقایسه با DOGE یک سرمایهگذاری کم ریسک به حساب میآید. پس محاسبه سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک کاملا نسبی است. میزان سود و زیان در این نوع سرمایه گذاریها بالاست؛ سرمایهگذاری کم خطر، دقیقا مفهومی مخالف آنچه در بالا گفتیم دارد. در این حالت، احتمال از دست دادن سرمایه کم است. به همین میزان، پتانسیل سود نیز پایین است. مثال میزنیم:
قیمت هر اونس طلای جهانی در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی معادل ۱۵۰۰ دلار و قیمت آن در انتهای سال ۲۰۲۰، معادل ۱۹۰۰ دلار بوده است؛ پس بازده آن در یک سال ۲۶ درصد بوده است. اکنون قیمت Bitcoin در همین سال را محاسبه میکنیم؛ قیمت بیت کوین در ابتدای سال ۲۰۲۰ معادل ۷۲۰۰ دلار و در انتهای سال معادل ۲۹۰۰۰ دلار بوده، که بازدهی آن در این سال ۳۰۰ درصد بوده است. این مثال نشان میدهد که با سرمایه گذاری در بازار طلا یک سرمایه گذاری کم ریسک در مقایسه با بازار بیتکوین بوده است. اما برای نمایش تفاوت میان سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک تعاریف دیگری وجود دارد که در ادامه از نگاهی دیگر آن را بررسی خواهیم کرد.
پرتفولیو یا سبد سرمایه گذاری
فارغ از بحث تغییرات قیمتی یک دارایی در بازه زمانی معین، داشتن یا نداشتن سبد سرمایهگذاری نیز میزان ریسک یک سرمایهگذار را تعیین میکند. حتما مثال سنتی که تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید را شنیدهاید؛ این مثال نماینده یک ایده و تفکر سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
کلید واژه این ایده، ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است. یکی از بهترین راهها برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، حضور در بازارها و خرید داراییهای متنوع است؛ بازار سهام، بازار طلا، بازار اوراق قرضه، بازار ملک، بازار رمز ارزها، بازار فارکس از جمله بازارهای شناخته شده برای سرمایهگذاری هستند. در این ایده، شما باید تمام دارایی خود را میان این بازارها توزیع کرده و در همه یا بخشی از آنها سرمایهگذاری کنید.
همانطور که در مثال بالا، تفاوت میان بازار طلا و بیت کوین را نشان دادیم، اگر شما در هر دوی این بازارها فعالیت داشته باشید، در سبد سرمایه گذاری شما هم دارایی پر ریسک حضور دارد (بیتکوین) و هم طلا به عنوان سرمایه گذاری کم ریسک. در این صورت، شما به صورت کلی ریسک سرمایهگذاریهای خود را با ایجاد این سبد، تعدیل خواهید کرد.
عموما سرمایهگذاران حرفهای و موفق، ترجیح میدهند به جای آن که تمام سرمایه خود را در یک بازار درگیر کنند، با سرمایهگذاری در چند بازار، تنوع ایجاد کرده تا از مزایا و پتانسیلهای تمام بازارها استفاده کنند. در بخش بعدی، نگاهی دیگر به ریسک سرمایهگذاری را معرفی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها
به بازار ارزهای دیجیتال باز میگردیم. میخواهیم بدانیم در این بازار تفاوت میان سرمایهگذاری پر ریسک و کم ریسک چیست؟ در این بازار ارزهای دیجیتال بسیاری حضور دارند که هر یک به دنبال پیادهسازی ایدههای خود هستند و طرفداران و جامعه توسعهدهندگان خود را دارند. در راس این بازار رمز ارز Bitcoin را داریم که تقریبا تمام دنیا از طریق این ارز رمزنگاری شده با این بازار آشنا شدهاند.
این بازار را از جنبههای مختلف میتوان دستهبندی کرد؛ رمز ارزهایی که شبکه بلاکچین خاص خود را دارند، کریپتوهایی که بر روی یک شبکه بلاک چین راهاندازی شدهاند، رمز ارزهایی که در حوزه بازی و گیمینگ فعالیت دارند، ارزهای دیجیتالی که در حوزه امور مالی جای گرفتهاند، ارزهای دیجیتالی که بستری برای پرداخت مالی الکترونیک هستند و غیره. فردی که قصد سرمایه گذاری در این بازار را دارد، حوزههای مختلفی را در پیش روی خود میبیند. به طور حتم ریسک سرمایهگذاری روی BTC با سرمایه گذاری روی یک پروژه جدید دیفای یکسان نیست؛ هر چند هر دوی آنها در بازار ارزهای دیجیتال حضور دارند. با ذکر این مثال قصد داریم تا نگاهی دیگر به سرمایهگذاری پر ریسک و کم ریسک را معرفی کنیم.
سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها به دلیل ماهیت آن، یک سرمایهگذاری پر ریسک به حساب میآید. اما درون این بازار پر خطر، سرمایه گذاری بر روی بیت کوین در مقایسه با سرمایهگذاری روی یک توکن دیفای، ریسکهای متفاوتی دارند؛ بین این دو، بیت کوین یک سرمایهگذاری کم خطر و توکن Defi یک سرمایه گذاری پر خطر به حساب میآید.
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم، ریسک در سرمایه گذاری یک مفهوم نسبی است و برای تعیین آن باید بدانیم که چه داراییهایی را با هم مقایسه میکنیم و ارتباط ریسک و بازده چیست؟ از تفاوت میان آن دو اطلاع داشته باشیم. پس اگر قصد سرمایهگذاری در بازار کریپتوکارنسیها را دارید، تفاوت میان داراییهای پر ریسک و کم ریسک را بدانید. منطقی نیست که تمام دارایی خود را بر روی داراییهای پر خطر سرمایهگذاری کنید.
در این مثال قصد داریم تا تغییرات قیمت BTC ،BNB و ETH را از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی تا به امروز محاسبه کنیم.
در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی، قیمت بیتکوین ۷۲۰۰ دلار، قیمت اتر ۱۳۰ دلار و قیمت بایننس کوین معادل ۱۴ دلار بوده و اکنون قیمت آنها به ترتیب، ۵۶۰۰۰، ۲۲۰۰ دلار و ۵۳۰ دلار است (در زمان نگارش مقاله). بازدهی آنها به ترتیب ۶۸۰ درصد، ۱۵۰۰ درصد و ۳۵۰۰ درصد بوده است.
همانطور که ملاحظه میکنید، قیمت Bitcoin تقریبا ۷ برابر، اتریوم ۱۵ برابر و بایننس کوین ۳۵ برابر شده است. فارغ از مقدار بازدهی، بیتکوین یک ارز شناخته شدهتر بوده و ریسک سرمایهگذاری در آن (در مقایسه با سایر رمز ارزها) کمتر است، اتریوم پروژهای به مراتب بزرگتر و قویتر از بایننس بوده و ریسک آن کمی بیشتر از BTC و کمتر از BNB است و در انتها، بایننس کوین هر چند به صرافی بزرگ Binance وابسته است، اما به هر حال یک پروژه متمرکز در بازار غیرمتمرکزهاست و طبیعتا پر ریسکتر است؛ اما همانطور که میبینید، بازدهی این سه کوین با یکدیگر بسیار متفاوت است. هر چه سرمایهگذاری پر ریسک تر باشد، پتانسیل سود و ضرر آن بالاتر خواهد بود و هر چه سرمایهگذاری کم خطرتر باشد، میزان سود و زیان کاهش خواهد یافت.
این تصمیم شماست که با توجه با خلق و خو و میزان پذیرش ریسک خود، کدام دارایی را برای سرمایه گذاری انتخاب میکنید.
جمع بندی
در این مقاله سعی کردیم تا در مورد تفاوت سرمایه گذاری پر ریسک و کم ریسک مثالهایی را ارائه دهیم. به طور کلی ایجاد سبد سرمایهگذاری متشکل از داراییهای مختلف در بازارهای مختلف، ایده بهتری برای یک سرمایهگذاری بلندمدت است و این کار همواره در بلندمدت سوددهی خوبی داشته است. بازار رمز ارزها به دلیل ماهیت آن، جزو بازارهای پر ریسک دسته بندی میشود؛ اما در همین بازار نیز میتوان داراییها را بر اساس میزان ریسک به دسته پر خطر و کم خطر تقسیم کرد. همچنین میزان ریسک نیز کاملا نسبی است و به طور دقیق نمیتوان آن را محاسبه کرد. تجربیات خود را در رابطه با متنوع سازی سبد و میزان سود و زیانی که در بازار کریپتو داشتهاید، با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما