جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
شناخت و استفاده از روندها (ترند) در تحلیل بازار
روندها (ترندها) ، سمت و سوی حرکت قیمت در گذشته را نشان می دهند. از آنجا که روند، قدرت و تمایل غالب تریدرها را در نوسانات قیمت نشان می دهد می توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود روند ادامه داشته باشد.
روندها مجموعه ای از موج های صعودی و نزولی می باشند. در اولین نگاه میتوان این نکته را متوجه شد که بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ای از شکسته شدن حمایت ها و مقاومت های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد.
تقسیم بندی روندها (ترندها) از لحاظ جهت حرکت
روندها دارای سه جهت کلی می باشند ۱: روند صعودی ۲:روند نزولی ۳:روند خنثی
۱: در روند صعودی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. در روند صعودی معقول ترین کار تعریف روند خنثی خریدن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند صعودی است.
۲: در روند نزولی قیمت ب یشتر از آنکه تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. در روند نزولی معقولترین کار فروختن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند نزولی است. (در بازارهای یک طرفه فروختن به معنی بی معامله ماندن و نظاره کردن می باشد)
۳: روند خنثی بیان کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان در زمانی خاص است. عموما آنچه در روند خنثی دیده می شود در بازه های زمانی کوتاه تر تلفیقی از روندهای صعودی و نزولی می باشد و در بازه های زمانی بلند مدت روند خنثی، خود جزئی از یک روند دیگر می باشد. در روند های خنثی یا معامله گر باید تا زمان چیرگی قدرت یکی از گروه خریداران یا فروشندگان نظاره گر باشد و یا از روند های کوچک صعودی و نزولی بازار منتفع شود.
تقسیم بندی روند ها (ترندها) به لحاظ زمانی
غیر از جهت قیمت، طول مدت روند نیز حائز اهمیت می باشد. تا به حال تعریف غالبی برای تقسیم تعریف روند خنثی بندی زمانی روندها، بین تریدرها وجود نداشته اما تقسیم بندی غالب به سه دسته اشاره دارد ۱: روند بلند مدت ۲: روند میان مدت ۳: روند کوتاه مدت
برای این تقسیم بندی روند بلند مدت را بیش از شش ماه یا یکسال در نظر می گیرند. روند میان مدت را بیش از یک ماه تا یکسال در نظر می گیرند و روند کوتاه مدت را روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند. گرچه روند های میان روز کوچک تر از روند های کوتاه مدتی است که تعریف کردیم اما اغلب معامله گران روند های میان روز را نیز جزء روند های کوتاه مدت طبقه بندی می کنند.
نکته دیگر در مورد روندها، حرکات موجی شکل آنها است. هر روند در بازه زمانی خاص خود تشکیل شده از چند روند کوچکتر و در بازه زمانی بزرگتر جزئی از موج روند بزرگتر می باشد. بنابراین وقتی صحبت از روند به میان می آید تعیین بازه زمانی روند نیز حائز اهمیت می باشد.
اصول کار با خط روند (ترند لاین) (Trend Line) نحوه رسم و درجه اهمیت
همانطور که در گذشته اشاره شد روند ها مجموعه ای از پیشی گرفتن موج های یک جهت قیمت بر جهت مقابل می باشد.
اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود.
تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.
برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.
برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.
کاربرد خط روند (ترند لاین)
با توجه به توضیحات بالا تکنیک استفاده از خط روند بدین صورت می باشد که بعد از ترسیم خط روند، در بازگشت قیمت، با برخورد قیمت به خط روند، انتظار بازگشت قیمت در جهت روند غالب را داریم و معامله ای در جهت روند باز می کنیم.
در شکل زیر روند صعودی دلار به فرانک را می بینیم. پس از هربار برخورد قیمت به خط روند (Trend line) قیمت شروع به بالا رفتن می کند. در بار سوم و چهارم برخورد قیمت به خط روند می توان در جهت صعودی معامله خرید باز کرد. می بینیم که هر بار معامله ما وارد سود شده است.
رسم کانال ها
معمولا روند ها تمایل دارند که در داخل کانال قیمتی خاص حرکت کنند بدین معنی که همانطور که شیب خط روند در صورت تغییر می تواند باعث تعویض نقش روند شود، خارج شدن بازار از کانال خود نیز می تواند باعث تغییرات در روند و شیب آن گردد. برای ترسیم خط کانال باید به موازات خط روند خطی از آخرین قیمت موجود در کانال رسم شود. برای خط روند حتما لازم بود دو نقطه را برای روند در نظر بگیریم اما در خط کانال نیازی به دو نقطه برخورد قیمت نمی باشد و تنها یک نقطه را با فرض استفاده موازی خط روند میتوان استفاده کرد. فراموش نشود خط کانال تابعی از خط روند می باشد و هیچ زمانی خط کانال قبل از خط روند ترسیم نمی شود.
کاربرد کانال ها
در مورد خط کانال نیز به مانند خط روند در برخورد قیمت به خط کانال ترسیمی میتوان بازگشت قیمت به درون خط کانال را انتظار داشت. ریسک معاملات برخورد قیمت با خط کانال بسیار بیشتر از معاملات با خط روند می باشد. دلیل این موضوع نیز وارد شدن در این معاملات بر خلاف روند غالب بازار می باشد در حالی که معاملات بر اساس خط روند در جهت عمومی قیمت است. خط دیگری نیز بین دو خط ترند لاین و کانال میتوان وجود داشته باشد با نام خط میانه (Middle line) که از این خط نیز میتوان به مانند دو خط روند و کانال استفاده کرد. نکته دیگر در مورد استفاده از خطوط روند و کانال، تصحیح این خطوط در زمان هایی است که شیب آنها کم می شود و باید خطوط جدیدی ترسیم شود تا از زیان معاملات جلوگیری شود.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ روند – بخش چهارم
روند (Trend) مهمترین مفهومی است که در تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید. مفهوم روند که با خود واژه آن تفاوتی ندارد، در واقع برآیند ترس و طمع معاملهگران در بازار است. هنگامی که معاملهگران در بازار حریص میشوند، قیمتها روند صعودی به خود میگیرد و هنگامی که ترس بر بازار حاکم میشود، بازار نزولی میشود. برای آشنایی با مفهوم روند به نمودار زیر نگاه کنید:
مشاهده روند صعودی بیت کوین از سپتامبر ۲۰۱۵ تا مارس ۲۰۱۷ در این نمودار کار سختی نیست، اما گاهی اوقات تشخیص روند دشوار میشود:
نمودار قیمتی ریپل از می تا سپتامبر ۲۰۱۷
همانطور که مشاهده میکنید، نمودار فراز و نشیب زیادی دارد و تشخیص اینکه قیمت به چه سمتی حرکت میکند، کار سختی است.
انواع روند
تشخیص روندها معمولا به سادگی امکانپذیر نیست چرا که قیمتها بصورت خطوط مستقیم افزایش یا کاهش نمییابند؛ حرکت قیمت در یک روند به صورت موجی است و پس از هر فراز یک نشیب اتفاق میافتد. یک روند را زمانی صعودی میخوانیم که سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تشکیل دهد.
همچنین در حالتی روند را نزولی در نظر میگیریم که سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) به وجود آورد. خطوط سبز و قرمز در تصویر خطوط روند هستند که نقش حمایت و مقاومت را ایفا میکنند. خطوط روند تعیینکننده مسیر حرکت هستند و با کمک آنها میتوان از پایان روند و تغییر جهت آن باخبر شد. با خطوط حمایت و مقاومت در بخشهای بعدی بیشتر آشنا خواهید شد.
روندها از نظر حرکت قیمتی به سه دسته روندهای صعودی ، روندهای نزولی و روندهای خنثی (حرکتهای افقی) تقسیم میشوند. همانطور که گفته شد روند را زمانی صعودی میدانیم که شیب حرکت مثبت باشد. این جمله به صورت برعکس در مورد روند نزولی صادق است. روند خنثی در واقع حرکت قیمت در راستای افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت در طول زمان، حرکت جدی و قدرتمندی در جهت رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.همچنین در برخی تعاریف عدم وجود روند همان روند خنثی در نظر گرفته شده است.
روندها از نظر طول بازه زمانی قابل دستهبندی هستند. روندها از این نظر به دستههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روند بلندمدت در بازه زمانی چند ساله، روندهای میانمدت در بازه زمانی چند ماهه و روندهای کوتاهمدت در بازه زمانی کمتر (چند روز تا چند هفته) نمایش داده میشوند.
روندهای بلندمدت خود مجموعهای از روندهای میانمدت و روندهای میانمدت مجموعهای از روندهای کوتاهمدت هستند. این نمودار بخشی از روند بلندمدت بیت کوین از تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶ تا تاریخ ۱۵ ژولای ۲۰۱۷ را نشان میدهد که مجموعهای از روندهای کوتاهمدت و میانمدت است. توجه به این نکته الزامی است که برای تشخیص روندهای مختلف در نمودار، از تایمفریم مناسب باید استفاده کنیم.
برای تشخیص روندهای بلندمدت از تایمفریمهای روزانه و هفتگی، برای تشخیص روندهای میانمدت از نمودارهای روزانه یا ۱۲ ساعته و برای تشخیص روندهای کوتاهمدت از تایمفریمهای پایینتر میتوان استفاده کرد. برای نمونه تشخیص یک روند بلندمدت با تایمفریم یک ساعته در نمودار امکانپذیر نیست.
شناخت و استفاده از روندها (ترند) در تحلیل بازار
روندها (ترندها) ، سمت و سوی حرکت قیمت در گذشته را نشان می دهند. از آنجا که روند، قدرت و تمایل غالب تریدرها را در نوسانات قیمت نشان می دهد می توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود روند ادامه داشته باشد.
روندها مجموعه ای از موج های صعودی و نزولی می باشند. در اولین نگاه میتوان این نکته را متوجه شد که بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ای از شکسته شدن حمایت ها و مقاومت های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد.
تقسیم بندی روندها (ترندها) از لحاظ جهت حرکت
روندها دارای سه جهت کلی می باشند ۱: روند صعودی ۲:روند نزولی ۳:روند خنثی
۱: در روند صعودی قیمت بیشتر از آنکه تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالا رفتن دارد. در روند صعودی معقول ترین کار خریدن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند صعودی است.
۲: در روند نزولی قیمت ب یشتر از آنکه تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. در روند نزولی معقولترین کار فروختن و باقی ماندن در بازار تا تشخیص انتهای روند نزولی است. (در بازارهای یک طرفه فروختن به معنی بی معامله ماندن و نظاره کردن می باشد)
۳: روند خنثی بیان کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان در زمانی خاص است. عموما آنچه در روند خنثی دیده می شود در بازه های زمانی کوتاه تر تلفیقی از روندهای صعودی و نزولی می باشد و در بازه های زمانی بلند مدت روند خنثی، خود جزئی از یک روند دیگر می باشد. در روند های خنثی یا معامله گر باید تا زمان چیرگی قدرت یکی از گروه خریداران یا فروشندگان نظاره گر باشد و یا از روند های کوچک صعودی و نزولی بازار منتفع شود.
تقسیم بندی روند ها (ترندها) به لحاظ زمانی
غیر از جهت قیمت، طول مدت روند نیز حائز اهمیت می باشد. تا به حال تعریف غالبی برای تقسیم بندی زمانی روندها، بین تریدرها وجود نداشته اما تقسیم بندی غالب به سه دسته اشاره دارد ۱: روند بلند مدت ۲: روند میان مدت ۳: روند کوتاه مدت
برای این تقسیم بندی روند بلند مدت را بیش از شش ماه یا یکسال در نظر می گیرند. روند میان مدت را بیش از یک ماه تا یکسال در نظر می گیرند و روند کوتاه مدت را روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه در نظر می گیرند. گرچه روند های میان روز کوچک تر از روند های کوتاه مدتی است که تعریف کردیم اما اغلب معامله گران روند های میان روز را نیز جزء روند های کوتاه مدت طبقه بندی می کنند.
نکته دیگر در مورد روندها، حرکات موجی شکل آنها است. هر روند در بازه زمانی خاص خود تشکیل شده از چند روند کوچکتر و در بازه زمانی بزرگتر جزئی از موج روند بزرگتر می باشد. بنابراین وقتی صحبت از روند به میان می آید تعیین بازه زمانی روند نیز حائز اهمیت می باشد.
اصول کار با خط روند (ترند لاین) (Trend Line) نحوه رسم و درجه اهمیت
همانطور که در گذشته اشاره شد روند ها مجموعه ای از پیشی گرفتن موج های یک جهت قیمت بر جهت مقابل می باشد.
اگر به شکل زیر دقت کنید می بینید که روند صعودی مجموعه ای از روندهای کوچکتر می باشد که مجموع و اندازه روندهای نزولی، کوچکتر از روندهای صعودی می باشد. از همین رو روند غالب صعودی است. به بیانی دیگر شاهد آن هستیم که در روند صعودی مقاومت های جدید بالاتر از مقاومت های قبل از خود هستند اما قیمت در خطوط حمایت به حمایت قبل از خود نمی رسد. عکس این حالت برای روند نزولی تعریف می شود.
تا زمانی که در یک روند صعودی قرار داریم دره های قیمت (حمایت ها) نباید به قیمت پایین تر از حمایت قبلی برسد و در روند نزولی قله های قیمت (مقاومت ها) نباید به قیمت بالاتر از مقاومت قبلی برسد. این نکته مهمترین اصل تشخیص و بکارگیری روند می باشد. در صورتی که قله ها یا دره ها به موج قبل خود برسند در اصل بیان کننده این هستند که یا شیب روند غالب کم شده یا آن روند پایان یافته و روند معکوس جدیدی در پیش داریم.
برای ترسیم یک روند صعودی حداقل دو دره قیمت (حمایت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند صعودی می ماند.
برای ترسیم یک روند نزولی حداقل دو قله قیمت (مقاومت) را به یکدیگر متصل می کنیم و تا زمانی که قیمت از امتداد این خط ترسیمی رد نشود روند نزولی می ماند.
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.
کاربرد خط روند (ترند لاین)
با توجه به توضیحات بالا تکنیک استفاده از خط روند بدین صورت می باشد که بعد از ترسیم خط روند، در بازگشت قیمت، با برخورد قیمت به خط روند، انتظار بازگشت قیمت در جهت روند غالب را داریم و معامله ای در جهت روند باز می کنیم.
در شکل زیر روند صعودی دلار به فرانک را می بینیم. پس از هربار برخورد قیمت به خط روند (Trend line) قیمت شروع به بالا رفتن می کند. در بار سوم و چهارم برخورد قیمت به خط روند می توان در جهت صعودی معامله خرید باز کرد. می بینیم که هر بار معامله ما وارد سود شده است.
رسم کانال ها
معمولا روند ها تمایل دارند که در داخل کانال قیمتی خاص حرکت کنند بدین معنی که همانطور که شیب خط روند در صورت تغییر می تواند باعث تعویض نقش روند شود، خارج شدن بازار از کانال خود نیز می تواند باعث تغییرات در روند و شیب آن گردد. برای ترسیم خط کانال باید به موازات خط روند خطی از آخرین قیمت موجود در کانال رسم شود. برای خط روند حتما لازم بود دو نقطه را برای روند در نظر بگیریم اما در خط کانال نیازی به دو نقطه برخورد قیمت نمی باشد و تنها یک نقطه را با فرض استفاده موازی خط روند میتوان استفاده کرد. فراموش نشود خط کانال تابعی از خط روند می باشد و هیچ زمانی خط کانال قبل از خط روند ترسیم نمی شود.
کاربرد کانال ها
در مورد خط کانال نیز به مانند خط روند در برخورد قیمت به خط کانال ترسیمی میتوان بازگشت قیمت به درون خط کانال را انتظار داشت. ریسک معاملات برخورد قیمت با خط کانال بسیار بیشتر از معاملات با خط روند می باشد. دلیل این موضوع نیز وارد شدن در این معاملات بر خلاف روند غالب بازار می باشد در حالی که معاملات بر اساس خط روند در جهت عمومی قیمت است. خط دیگری نیز بین دو خط ترند لاین و کانال میتوان وجود داشته باشد با نام خط میانه (Middle line) که از این خط نیز میتوان به مانند دو خط روند و کانال استفاده کرد. نکته دیگر در مورد استفاده از خطوط روند و کانال، تصحیح این خطوط در زمان هایی است که شیب آنها کم می شود و باید خطوط جدیدی ترسیم شود تا از زیان معاملات جلوگیری شود.
استراتژی Trend Trading چیست و چطور باعث موفقیت در ترید میشود؟
معاملهگری در بازار ارزهای دیجیتال از راه خرید و فروش بیت کوین و اتریوم و سایر آلتکوینها، یکی از راههای کسب درآمد از بازار رمز ارزهاست. تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، ابزارهایی برای ارزیابی دقیقتر قیمتها در بازار هستند. در این مقاله قصد داریم درباره یکی از مشهورترین استراتژیهای ترید به نام Trend Trading صحبت کنیم. این روش در بازارهای بورس و فارکس مورد استفاده قرار گرفته و بازدهی مناسبی برای معاملهگران داشته است. اکنون میخواهیم چگونگی استفاده از این روش را در بازار ارزهای دیجیتال شرح دهیم.
روند در بازارهای مالی و Trend Trading
پیش از آن که بخواهیم به معرفی روش Trend Trading بپردازیم، ابتدا لازم است به معرفی روند بپردازیم. روند در بازارهای مالی چه معنایی دارد؟
تمامی بازارهای مالی مثل بازار سهام، جفت ارزها، کالاها و بازار رمز ارزها همواره دارای روند هستند؛ در واقع قیمتها همواره در یک روند قرار دارند. روند در بازارها به سه دسته کلی تقسیم میشود: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی.
روند صعودی زمانی در بازار حاکم است که قیمت یک دارایی افزایش یابد. بازار افزایشی یا بازار گاوی اسامی دیگری است که برای این نوع بازارها استفاده میشود. در چنین بازاری فشار خرید بالاست و تقاضا بر عرضه غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست خریداران افتاده است.
روند نزولی دقیقا برعکس روند صعودی است و این روند زمانی در بازار وجود دارد که در آن، قیمت دارایی کاهش یابد. بازار ریزشی و بازار خرسی اسامی دیگری هستند که برای این نوع روند استفاده میشود. در چنین مواقعی فشار فروش در بازار بالاست و عرضه بر تقاضا غالب شده است. در چنین مواقعی اصطلاحا گفته میشود که کنترل بازار به دست فروشندگان افتاده است.
اما زمانهایی در بازار وجود دارد که قیمت تغییرات زیادی نداشته و در یک بازه قیمتی مشخص، نوسان میکند؛ به چنین روندی در بازار، روند خنثی گفته میشود؛ روند ساید یا روند افقی نیز دیگر اسامی هستند که برای چنین بازارهایی مورد استفاده قرار میگیرند.
پس از این مقدمه به سراغ معرفی این روش خرید و فروش رفته و درباره استراتژی Trend Trading صحبت خواهیم کرد.
استراتژی ترید در جهت روند یا Trend Trading چیست؟
جمله مشهوری در تحلیل تکنیکال وجود دارد: روند دوست شماست؛ همواره در جهت روند معامله کنید.
این جمله اشاره به این موضوع دارد که هیچگاه نباید با روند حاکم بر بازار جنگید و در خلاف جهت آن معامله کرد. روش Trend Trading همین ایده را پیادهسازی میکند.
در این روش از ابزارهای مختلف تحلیلی به جهت شناسایی روند حاکم بر بازار استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی محدود به تایم فریم خاصی نمیشود؛ از این روش میتوان در معاملات کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت استفاده کرد. همچنین در نمودارهای ساعتی نیز این استراتژی قابل استفاده است؛ از این جهت هیچ محدودیت زمانی برای این روش وجود ندارد.
نکته دیگری که در این استراتژی وجود دارد این است که نیازی نیست هر ساعت و هر روز قیمت را چک کنید؛ ایده اصلی این روش، خرید در محدوده حمایت و فروش در محدوده مقاومت است؛ این که قیمت چگونه این مسیر را طی خواهد کرد، اهمیتی ندارد.
ایده کلی این روش این است که روند حاکم بر بازار را شناسایی کن و در همان جهت معاملات خود را انجام بده. اگر روند صعودی بود، خرید و در صورتی که روند نزولی است اقدام به فروش دارایی کن. اما چطور باید روند حاکم بر بازار را شناسایی کرد؟
شناسایی روند بازار در Trend Trading
استراتژی Trend Trading به هدف ورود به بازار در ابتدای یک روند و خروج از آن در انتهای همان روند طراحی شده است. برای شناسایی روند بازار در تحلیل تکنیکال ابزارهای زیادی وجود دارد؛ اندیکاتورها و اسیلاتورها و همچنین استفاده از تکنیکهای پرایس اکشن در این روش معاملاتی استفاده میشود.
تمام کاری که باید در این روش انجام داد، شناسایی روند بازار و معامله در همان جهت است. این معامله تا زمانی که نشانههای بازگشت در روند ظاهر نشود، ادامه خواهد داشت. یکی از المانهای این روش معاملاتی تنظیم حد ضرر برای تمامی معاملات است؛ اگر در یک روند صعودی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله، ایجاد یک کف جدید در قیمتی پایینتر از کف قبلی است. برعکس زمانی که در یک روند نزولی وارد بازار شدهاید، حد ضرر معامله ایجاد یک سقف جدید در قیمتی بالاتر از سقف قبلی است.
پرایس اکشن و استراتژی Trend Trading
در صورتی که از روش پرایس اکشن یا رفتار قیمت استفاده میکنید، زمانی که خط روند یا کانال نزولی تعریف روند خنثی شکسته شود، روند صعودی آغاز شده و باید در این محدوده وارد بازار شد؛ تا زمانی که قیمت در یک روند صعودی باقی بماند، نباید پوزیشن معاملاتی بسته شود و به محض مشاهده نشانههای نزولی شدن بازار، باید از بازار خارج شد.
این نشانه میتواند شکست خط روند صعودی یا ظهور یک الگوی معکوس باشد. استفاده از الگوهای نموداری کلاسیک مانند الگوهای دو قله و دو دره، الگوی سرو شانه، الگوی مثلث، پرچم و غیره نیز میتواند در استراتژی معاملاتی Trend trading مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور و اسیلاتورها در روش Trend Trading
اندیکاتورها و اسلاتورها نیز میتوانند در این روش مورد استفاده قرار گیرند. اندیکاتور میانگین متحرک – Moving Average – یکی از این اندیکاتورهاست.
بدین منظور باید از دو اندیکاتور میانگین متحرک با دو دوره زمانی متفاوت استفاده کرد؛ مثلا میانگین متحرک ۵۰ روزه و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه. تقاطع این دو میانگین متحرک نقطه ورود و خروج تریدر خواهد بود. برای مثال، زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف بالا قطع کند (تقاطع طلایی) نشاندهنده آغاز روند صعودی است و میتواند در این قیمت وارد بازار شد.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به سمت پایین قطع کند (تقاطع مرگ) نشان دهنده آغاز روند نزولی است و باید در این قیمت از بازار خارج شد. خرید و فروش به این روش و با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روشهای خرید و فروش بر اساس استراتژی Trend Trading است.
استفاده از استراتژی Trend Trading در خرید و فروش بیت کوین
همانطور که در بالا اشاره شد، برای استفاده از این روش میتوانیم از ابزارهای متفاوتی استفاده کنیم. نقطه مشترک تمامی این ابزارها، شناسایی روند فعلی بازار و همراه شدن با آن است.
تفاوتی ندارد از چه ابزاری استفاده میشود، تنها نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تا زمانی که نشانههای تغییر روند فعلی ظاهر نشده است، از ترید خارج نشوید تا از تمامی پتانسیل یک روند استفاده کنید. در اینجا برای نمایش این روش معاملاتی، مثالی از این استراتژی در نمودار بیت کوین را نشان خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این مثال از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده شده و هدف آموزش این ابزارها نیست.
در تصویر بالا نمودار قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه انتخاب شده است. در این نمودار، شاهد شکلگیری یک خط روند نزولی هستیم. تا زمانی که قیمت در زیر این خط روند قرار دارد، روند نزولی است.
مطابق استراتژی Trend Trading نباید فعلا در چنین شرایطی اقدام به خرید کرد؛ بلکه باید منتظر ماند تا قیمت بتواند خط روند نزولی خود را شکسته و در بالای این خط روند بسته شود. زمانی که این اتفاق افتاد، وارد بازار شده و خرید بیت کوین را انجام میدهیم.
حد ضرر این خرید را زیر خط روند نزولی قرار میدهیم. به عبارتی اگر قیمت مجددا به زیر خط روند بازگردد، شکست خط روند نامعتبر بوده و روند نزولی همچنان ادامه خواهد داشت. تا اینجا قیمت خرید و حد ضرر مشخص است. برای انتخاب نقطه خروج به تصویر زیر توجه کنید.
همانطور که در تصویر بالا مشخص است، تا زمانی که قیمت در بالای خط روند صعودی قرار دارد، میتواند در معامله باقی ماند و اصلاحات قیمت نباید باعث خروج از بازار شود. قیمت همچنان در یک روند صعودی قرار دارد، لذا با روند باقی مانده و تا زمانی که روند صعودی به پایان نرسیده است، معامله خود را باز نگهداری میکنیم.
در نهایت با شکست خط روند صعودی، روند مطلوب ما به پایان رسیده و باید از بازار خارج شد. این نقطه، نقطه خروج معامله است.
همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، خرید و فروش با استفاده از این استراتژی معاملاتی سود ۲۵ درصدی را به ارمغان آورده است.
سخن پایانی
بر اساس شخصیت هر فرد، روشهای معاملاتی گوناگونی معرفی شده است.
روش Trend Trading یکی از بهترین روشها برای افرادی است که صبر زیادی در بازار دارند؛ همچنین برای افرادی که زمان کافی برای حضور همیشگی در بازار را ندارند و یا نخواهند مدام قیمتها را چک کنند، این روش پیشنهاد مناسبی است. مخصوصا در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دلیل تمام وقت بودن آن و همچنین نوسانات شدیدی که در آن امری عادی است، استفاده از این روش آرامش خاطر بیشتری را برای تریدر فراهم میکند.
خط روند چیست؟ | آموزش کامل انواع خطوط روند
خط روند یک الگوی نموداری است که شامل مجموعهای از سقفها و کفها میشود و امکان بررسی روانشناسی بازار و تشخیص جهت حرکت قیمت را فراهم میکند. خطوط روند در همهی بازارها و تایم فریمها کاربرد دارند و ابزاری قدرتمند برای ورود و خروج از معاملات هستند. یکی از قابلیتهای اصلی این خطوط امکان ترکیب آنها با سایر استراتژیهای معاملاتی است که میتواند ستاپهایی با احتمال موفقیت بالا را بوجود بیاورد.
خط روند چیست؟
خط روند، خطی است که دو یا چند سقف (High) یا کف (Low) را به هم متصل میکند و نقشهی راه حرکت قیمت را نشان میدهد. خطوط روند را میتوان حمایت و مقاومت موربی در نظر گرفت که در اثر عرضه و تقاضای بازار ایجاد میشوند. این خطوط یکی از اساسیترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار میروند.
خط روند در چه مواردی کاربرد دارد؟
- برای تشخیص و تایید روندها
- برای پیشبینی کردن سطوح حمایت و مقاومت
به احتمال زیاد عبارت ” روند دوست شماست “ یا ” در جهت روند معامله کنید “ را شنیدهاید. این جملات نشاندهندهی اهمیت شناسایی روند هستند، چراکه بازارها تمایل دارند روند فعلی خود را ادامه دهند. خطوط روند امکان شناسایی روند بازار را فراهم میکنند و از این جهت یادگیری نحوه استفاده از این خطوط احتمال موفقیت معاملات را تا حد زیادی بالا میبرد.
انواع خط روند
بر اساس تعریف روند، خطوط روند به سه دسته کلی تقسیم میشوند:
تصویر زیر نمونهای از این خطوط را نشان میدهد:
خط روند صعودی
زمانی که قیمت کف و سقف بالاتری نسبت به کف و سقف قبلی خود میسازد میتوان از خط روند صعودی استفاده کرد. در این حالت قیمت به سمت بالا حرکت میکند و تمایل به افزایش دارد. خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکنند و قیمت در نزدیکی آنها با تقاضای زیادی روبهرو میشود. هر کاهش قیمت و برخورد آن با روند نزولی فرصتی برای خرید است. تا زمانی که قیمت بالای این خط حرکت میکند روند صعودی میباشد. برخی از معاملهگران از میانگین متحرک برای تشخیص روند بهره میبرند و زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد روند را صعودی در نظر میگیرند.
تصویر زیر مثالی از خط روند صعودی را نشان میدهد:
خط تعریف روند خنثی روند نزولی
زمانی که قیمت کف و سقف پایینتری نسبت به کف و سقف قبلی خود میسازد میتوان از خط روند نزولی استفاده کرد. در این حالت قیمت به سمت پایین حرکت میکند و تمایل به کاهش دارد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل میکنند و قیمت در نزدیکی آنها با عرضهی زیادی روبهرو میشود. هر افزایش قیمت و برخورد آن با خط روند نزولی فرصتی برای فروش است. تا زمانی که قیمت زیر این خط حرکت میکند روند نزولی میباشد. برخی از معاملهگران از میانگین متحرک برای تشخیص روند بهره میبرند و زمانی که قیمت پایینتر از میانگین متحرک باشد روند را نزولی در نظر میگیرند.
تصویر زیر مثالی از خط روند نزولی را نشان میدهد:
خط روند خنثی
زمانی که قیمت قیمت کف و سقف بالاتر یا پایینتری نسبت به کف و سقف قبلی خود نمیسازد از خط روند خنثی استفاده میشود. در این حالت قدرت عرضه با تقاضا برابر است و قیمت به سمت بالا یا پایین حرکت نمیکند. در این حالت دو خط روند در بالا و پایین محدودهی حرکتی قیمت میتوان کشید که مانند حمایت و مقاومت عمل میکنند. زمانی که قیمت در این حالت است میانگین متحرک نمیتواند جهت روند را مشخص کند.
نحوه رسم خط روند
برای ترسیم خط روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم خط روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به هم متصل کنید. البته باید نکات زیر را در نظر بگیرید:
1.برای ترسیم خط روند باید حتما سه کف یا سقف قیمتی داشته باشید (بسیاری از معاملهگران دو کف یا سقف را در نظر میگیرند که کاملا اشتباه است).
2.برای رسم خطوط روند هم از بدنهی کندل و هم از سایه آن میتوان استفاده کرد. خط روندی را رسم کنید که بیشترین برخورد را با بدنه و سایهی کندلها داشته باشد.
3.در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قبل از خود باشد. لزومی ندارد که هر سقف جدید از سقف قبل از خود بالاتر باشد ولی در صورت برقرار بودن این شرایط ادامه روند احتمال بالایی دارد.
4.در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قبل از خود باشد. لزومی ندارد که هر کف جدید از کف قبل از خود پایینتر باشد ولی در صورتی که این شرایط وجود داشت احتمال ادامهی روند بیشتر میشود.
5.خطوط روند به هیچ وجه نباید بدنهی کندل را قطع کنند.
اعتبار خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت قدرت خطوط روند نیز باهم متفاوت هستند. برای سنجش قدرت خطوط میتوان از موارد زیر استفاده کرد:
زاویه خط روند
هرچه زاویهی این خطوط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار آنها نیز بیشتر خواهد شد. خطوط روندی که دارای شیب بالایی هستند در بیشتر مواقع شکسته میشوند تا قیمت خود را به خطوط روند قویتر برساند. افزایش بیش از حد شیب خطوط میتواند نشانهی اتمام روند فعلی باشد.
تعداد دفعات برخورد کندلهای قیمت با خطوط روند
هرچه تعداد برخورد قیمت به این خطوط بیشتر باشد اعتبار آنها بیشتر میشود، زیرا احتمال اینکه قیمت در آینده به این خطوط واکنش بدهد بیشتر است.
تایمفریم خطوط روند
خطوط روند را میتوان در تمام فریمهای معاملاتی ترسیم کرد اما هرچه این خطوط در تایم فریم بالاتری رسم شوند اعتبار بالاتری دارند چراکه توانستهاند مدت زمان بیشتری پایدار بمانند.
خوانش ساختار بازار و روند
در تصویر زیر یک روند نزولی قابل مشاهده هست. در طول روند نزولی محدودههایی که قیمت در حالت خنثی بوده است را با خطوط روند آبی رنگ مشخص کردهایم. شیب کم این خطوط نشاندهندهی این است که حالت خنثی توانایی ایجاد یک حرکت ریورسال صعودی را ندارد. فروشندگان همچنان قیمت را در پایین نگه داشته اند، کفهای بالاتر توسط حرکت کوتاه و ضعیفی ایجاد شدهاند و خریداران نمیتوانند کنترل قیمت را به دست بگیرند. در این حالت بازار پس از شکست خط رسم شده روند نزولی خود را ادامه میدهد.
الگوهای ایجاد شده با خطوط روند: کنج یا گُوِه
الگوهای پرایس اکشن کمی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که طبق اصول خطوط روند قابل استفاده هستند. یکی از این الگوها کنج یا گُوِه است. در سناریوی زیر خط روند پایین نشان میدهد که قیمت به آرامی در کاهش است زیرا شیب آن بسیار کم میباشد. این حالت نشاندهندهی این است که فروشندگان قدرت خود را از دست دادهاند. در این حالت قبل از اینکه بازار حرکت ریورسال صعودی خود را آغاز کند حرکت سریعی را به سمت پایین انجام میدهد که به یک شکست جعلی ختم میشود و فروشندگان را به دام میاندازد. از این الگو تحت عنوان “Bull / Bear Trap” نیز یاد میشود.
در مثال زیر دو خط روند در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند که نشاندهندهی بازار خنثی یا “Consolidation” است. همچنین نوسانات روند کوچک و کوچکتر شده و سرعت حرکت بازار کاهش پیدا کرده است. زمانی که یک الگوی کنج در حال تشکیل میباشد بهترین کار این است که وارد معاملهی جدیدی نشوید. تریگر ورود به معامله و حرکت صعودی زمانی است که خط روند به سمت بالا شکسته شود.
شکست خط روند
در بازارهای مالی روندها همواره در حال تغییر هستند. توصیه میشود در جهت روند معامله کنید اما این نکته را در نظر بگیرید که جهت بازار هر لحظه ممکن است تغییر کند و روند صعودی فعلی به روند نزولی یا برعکس تبدیل شود. خطوط روند به ما این امکان را میدهند که از تغییرات احتمالی روند باخبر شویم و از ضررهای احتمالی جلوگیری کنیم.
هنگامی که بدنهی یک کندل خط روندی را بشکند (بخش زیادی تعریف روند خنثی از بدنهی کندل از آن خط عبور کند)، سپس قیمت پولبک خود را به آن تکمیل کند و به حرکت خود در جهت جدید بازار ادامه دهد میتوان اینگونه برداشت کرد که روند قبلی پایان یافته و بازار روند جدیدی را آغاز کرده است. البته برای تایید تغییر روند میتوان از الگوهای کندل استیک، اندیکاتورها و سایر ابزار های تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
مواردی که برای تایید شکست خطوط روند میتوانیم در نظر بگیریم:
محدودیتهای خطوط روند
خطوط روند نیز مانند بقیهی ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال دارای محدودیتهایی هستند. یکی از این محدودیتها، نیازمندی تنظیم دوباره این خطوط پس از اضافه شدن اطلاعات قیمتی جدید در نمودار است. خطوط روند میتوانند مدت زمان زیادی معتبر باشند اما این احتمال وجود دارد که قیمت حرکت ناگهانی انجام دهد و از مسیر خود منحرف شود. در این حالت ما باید خط روند قبلی را آپدیت کنیم. از سوی دیگر در کشیدن خطوط روند سلیقهی معاملهگر دخیل است و احتمال خطا افزایش مییابد. همچنین خطوط روندی که در تایم فریمهای پایینتر رسم میشوند به حجم معاملاتی حساس هستند. خطوط روندی که در هنگام کاهش حجم معاملاتی تشکیل شدهاند، میتوانند به راحتی با افزایش حجم معاملاتی شکسته شوند.
سخن پایانی
در این مقاله سعی کردیم که خط روند را تعریف کنیم و انواع آن را به شما آموزش دهیم. همچنین نحوه رسم صحیح خطوط روند را به طور کامل توضیح دادیم. همانطور که بیان شد یادگیری نحوه معامله با خطوط روند ضروری است و تحلیل بازار و شناسایی ستاپهای معاملاتی بوسیلهی این خطوط امکان پذیر است. ستاپهای خود را با این خطوط ترکیب کنید و احتمال موفقیت معاملات خود را افزایش دهید. در صورتی که به اطلاعات بیشتری درمورد خطوط روند و چگونگی معامله با آنها نیاز دارید میتوانید در دوره های آموزشی پیشرفته آکادمی پروتریدرز شرکت کنید.
دیدگاه شما