راهحل: آنهایی که به دنبال یادگیری روشی برای پیشبینی دقیق هستند به دنبال یک افسانه میروند. پس اولین قدم در جهت حرفهای شدن در بورس و خرید و فروش سهام این است که دست از پیش بینی کردن برداشته و فقط به دنبال پیدا کردن فرصتهای خرید در بازار بورس باشید.
سه توهم در بورس تهران
طی فروردین و سه هفته ابتدایی اردیبهشت سال 1401 اگر به پیج اینستاگرام اتحادیه چاپخانه داران تهران نگاه کنید بجز دید و بازدید عید و ماجرای عجیب و طنز افرادی که بابت پرداخت حدود پنج میلیون و پانصد هزار تومان بعنوان پیشکسوت در یک برنامه بی نظم و پراشتباه -حتی پوسترمعرفی چهرها- معرفی شدند، کارکردی و برنامه ی کاربردی برای اعضا و چاپخانه داران پایتخت مشاهده نمی شود.
آژانس خبری چاپ و بسته بندی ایران، تکلیف برنامه عجیب و طنز پنج و پانصدی ها که برای همه عیان است و انتقادهای بسیار برای آژانس خبری چاپ و بسته بندی ایران ارسال شد که بماند، اما موضوع فعالیت کاربردی در اوج جنگ اقتصادی و بحران جهانی یک تشکل بنام اتحادیه چاپخانه داران سه توهم در بورس تهران تهران برای اعضا خود مطرح است.
فقط طی همین یکی دو هفته، رفتن خرید وفروش کاغذ به بورس کالا، افزایش قیمت انواع بستر های چاپ از فیلمهای پلیمری تا کاغذ مقوا، افزایش افسار گسیخته مواد و ملزومات مصرفی وارداتی، افزایش شدید نرخ مواد و ملزومات مصرفی تولید داخل و ده ها اتفاق و رویداد دیگر باعث شده که عرصه بر چاپخانه و چاپخانه داری تنگ و تنگ تر شود و در مقابل اتحادیه چاپخانه داران تهران طی این مدت به دید و بازدید عید و برپایی مراسمی عجیب و طنزآمیز – که نیاز به شفاف سازی مالی دارد- پرداخته است.
طبق شنیده ها فقط در فرودین امسال حدود دوازده واحد چاپی تصمیم به تعطیلی و پایان فعالیت کاری خود در این عرصه گرفته اند و از بیمه، مالیات، مالیات بر ارزش افزوده، تامین نقدینگی، بروزرسانی ماشین آلات، آموزش کارکنان، رکود کار، افزایش نرخ مواد ملزومات مصرفی بی قاعده وهزاران مشکل دیگر شاید خود را خلاص کردند که بدون شک با این روند و مشکلات پیش رو متاسفانه شمار آنها افزایش خواهد یافت.
عدم شناخت مسئول انتصابی اتحادیه چاپخانه داران از چاپ و چاپخانه داری از یک سو و شرایط دشوار اقتصادی کشور و جهان روزهای بسیار دشواری را برای اهالی صنعت چاپ بخصوص چاپخانه داران تصویر میکند.
روسیه طرح صلح ایتالیا را توهم خواند | آنها چیز زیادی متوجه نشدهاند
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه گفت که طرح صلح ایتالیا برای اوکراین یک طرح خیالی و یک توهم است.
به گزارش همشهری آنلاین و به نقل از خبرگزاری رویترز، هفته گذشته «لوئیجی دی مایو»، وزیر امور خارجه ایتالیا، خطوط کلی این طرح را ارائه کرد و گفت که در جریان بازدید از نیویورک با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل درباره آن بحث کرده است.
«دی مایو» جمعه گذشته در یک کنفرانس خبری در ایتالیا گفت که این طرح شامل گروههای بینالمللی مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا و سازمان امنیت و همکاری در اروپا میشود تا در ابتدا بهعنوان تسهیلکننده برای سازماندهی آتشبسهای محلی عمل کنند.
زاخارووا در نشست هفتگی امروز خود گفت: «شما نمیتوانید با یک دست به اوکراین اسلحه بدهید و با دست دیگر برنامههایی برای حل مسالمتآمیز اوضاع ارائه کنید.»
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین سه توهم در بورس تهران نیز روز سهشنبه گفت که مسکو هنوز طرح صلح ایتالیا را ندیده، اما امیدوار است که آن را از طریق کانالهای دیپلماتیک دریافت کند.
زاخارووا همچنین افزود: «اگر آنها امیدوارند که فدراسیون روسیه از هر طرح غربی استفاده کند، پس چیز زیادی متوجه نشدهاند.»
توهم کنترل تورم با رونق تولید
به گزارش الفباخبر ،تصمیمات مدیریتی و کارشناسی هم از این آسیب مصون نیستند. بهطور مثال، گزارههایی در گزارشها و صحبتهای کارشناسی وجود دارد که همه بر آنها توافق دارند؛ ولی با تفکر بیشتر میتوان درک کرد که این گزارهها راهگشا نیستند. یکی از این گزارههای درست ولی غیرکاربردی رابطه تورم و تولید است. این گزاره بارها و بارها تکرار شده است که برای کنترل تورم باید تولید را تقویت کرد! البته این گزاره در نگاه اولیه منطقی و درست به نظر میرسد؛ ولی این گزاره برای اقتصاد ایران درست نیست و در بهترین بیان باید این گزاره را غیرکاربردی دانست.
بیشتر بخوانید:
ماهیت تورم در اقتصاد ایران
مهار اسب سرکش تورم با کنترل نقدینگی
دولت خواستار توقف اجرای این حکم تورم زا شد
عدم موفقیت در کنترل تورم بهرغم تاکید فراوان بر این گزاره یک شاهد قوی در اشتباه بودن این برداشت سیاستی است. شاید برای درک اشتباه بودن این برداشت بهتر باشد نگاهی به آمار اقتصادی در چهار دهه گذشته بیندازیم.
برای نشان دادن این موضوع میتوان از رابطه مقداری استفاده کرد. رابطه مقداری سابقه بسیار طولانی در مباحث اقتصادی بهویژه در موضوعات مربوط به رشد قیمتها (تورم) دارد. رابطه مقداری به این صورت است:
V سرعت گردش پول
این رابطه نشان میدهد برای انجام مبادلات در کل اقتصاد (سمت راست رابطه) به چه میزان پول (سمت چپ) نیاز است. سرعت گردش پول بعد از انقلاب بهطور متوسط حدود ۵ بوده است. به عبارت دیگر یک ریال هر سال ۵بار دست به دست میشود تا تولیدات نهایی در ایران توسط خریداران خریداری شود. در دورههای تورمی سرعت گردش پول به ۶/ ۸رسیده و در دورههایی تا ۸/ ۲پایین آمده است. نمودار زیر نشان میدهد رشد پول رابطه نزدیکی با رشد تولید اسمی (P Y) دارد.
رابطه مقداری یک پیشبینی دارد؛ اگر مقدار پول در اقتصاد زیاد شود، بخشی برای پوشش مبادلات جدید ناشی از افزایش تولید اختصاص میباید و مازاد آن باعث افزایش قیمت میشود. اگر رشد پول را نتوان کاهش داد، بالاخره قیمتها باید افزایش یابد.
در دوره بعد از انقلاب، رشد حجم پول بهطور متوسط 23درصد و رشد گردش پول بهطور متوسط یکدرصد بوده است؛ یعنی مجموعا رشدی 24درصدی. از طرف دیگر، رشد تولید واقعی بهطور متوسط 3درصد و رشد قیمتها (تورم) بهطور متوسط 21درصد بوده است؛ یعنی مجموعه رشد تولید اسمی همان 24درصد بوده است.
کسانی که سیاست کنترل تورم از مسیر تولید را تبلیغ میکنند، یا نظریات اقتصادی را نمیدانند یا با سختیهای ایجاد یک واحد درصد رشد بیشتر آشنا نیستند، چه برسد که بخواهند با توجه به متوسط متغیرهای ذکرشده در بلندمدت رشد اقتصادی 20درصدی را برای سالهای پی در پی برنامهریزی کنند تا تورم در حدود 5درصد بماند. دقیقا به همین دلیل است که در کتابهای اقتصادی، همواره بر کاهش رشد پول بهعنوان سیاست اصولی و عملی برای مهار تورم تاکید میشود. دهههاست اقتصاددانان روی عوامل موثر بر رشد اقتصادی مطالعه میکنند و اگر این مطالعات یک دستاورد داشته باشد، این است که افزایش پایدار رشد اقتصادی کاری دشوار است. رشد اقتصادی در بخش واقعی اقتصاد اتفاق میافتد. برای ایجاد رشد اقتصادی باید انباشت سرمایه از طریق افزایش سرمایهگذاری بیشتر شود، نیروی کار و کیفیت نیروی کار افزایش یابد و بهرهوری در کل اقتصاد ارتقا یابد. برای سه توهم در بورس تهران ایجاد رشد اقتصادی بالاتر باید هر یک از این بخشها عملکرد بهتری داشته باشند. بهطور مثال برای افزایش سرمایهگذاری باید پسانداز داخلی را تشویق کرد یا از پساندازهای بینالمللی استفاده کرد، از این رو باید کارآیی نظام مالی را ارتقا داد تا خانوارها را به پسانداز بیشتر تشویق کند و پساندازها را به مولدترین سرمایهگذاریها تخصیص دهند. این در حالی است که در سالهای گذشته همواره تاکید بر کاهش دستوری نرخ سود در اقتصاد بوده است. چطور میتوان خانوارها را به پسانداز بیشتر تشویق کرد؛ درحالیکه به واسطه پایین نگه داشتن نرخ سود در شبکه بانکی آنها از دستاورد واقعی اقتصاد محروم میشوند؟
پایین بودن نرخ سود در شرایط تورمی باعث شده است تا خانوارها پسانداز خود را کاهش دهند و مقدار محدود پساندازهای خود را بهصورت زمین، طلا یا ارز که داراییهای غیرمولد هستند، نگهداری کنند. در دهههای قبل عدم تمایل بخش خصوصی با سرمایهگذاری دولت یا سرمایهگذاری خارجی جبران میشد.
اما در دهه اخیر بهدلیل کاهش درآمدهای نفتی دولت، سرمایهگذاری دولت بهویژه سرمایهگذاری در زیرساختها کاهش یافته و روابط بینالمللی امکان سرمایهگذاری خارجی را از بین برده است.
سالهاست ساختارهای بازار کار اصلاح نشده است و نرخ بالای بیکاری بهویژه در میان جوانان و مشارکت پایین جمعیت فعال بهویژه مشارکت پایین زنان ناکارآییهای بازار کار را نشان میدهد که برنامه منسجمی برای ارتقای بازار کار ایجاد نشده است. بهرهوری نیز به واسطه شرایط کسبوکار نامساعد چشمانداز روشنی ندارد. بخشنامههای متعدد فضای کسبوکار را نااطمینان کرده است و بخشهای مختلف اقتصاد با انحصارهای قانونی روبهرو هستند. نتیجه انحصار هم مشخص است. انحصارگر کمتر تولید میکند تا به قیمت بالاتر بفروشد. هیچ انحصارگری بیشتر تولید نمیکند یعنی علاقهای به رشد ندارد؛ سه توهم در بورس تهران چون رشد باعث کاهش قیمت کالا و از بین رفتن سود انحصارگر میشود. همه اینها دشواری ایجاد رشد اقتصادی را در ایران نشان میدهد که در دهه اخیر رشد اقتصادی را در مسیر نزولی قرار داده است.
سیاست مبارزه با تورم از طریق ایجاد رونق تولید وقتی بیاثرتر میشود که اغلب اقدامات اجرایی این سیاست (کاهش نرخ سود در اقتصاد و اعطای اعتبارات از منابع بانک مرکزی) از طریق افزایش حجم پول در اقتصاد است. تاکید بر پایین نگه داشتن نرخ سود، اقتصاد ایران را در مقابل شوکهای متنوع بیرونی آسیبپذیر ساخته است.
یکی از این آسیبها گسترش شرکتهایی است که تنها به مدد نرخ سود پایین فعالیت مقرون به صرفه دارند و با حذف این رانت متحمل زیان میشوند؛ در ادبیات اقتصادی که بعد از بحران بدهی2008 و متعاقب آن کاهش نرخهای سود پایین برای دورهای طولانی بهوجود آمد به این شرکتها، بنگاههای زامبی گفته میشود. بنگاههایی که با نرخ بهره پایین زنده هستند و بهرهور نبودن آنها با افزایش نرخهای بهره مشخص میشود.
صنعت خودرو نمادی از این بنگاهها است. حتی اگر بتوان با کاهش نرخ سود رونق اقتصادی محدود و زودگذر ایجاد کرد، این سیاست از طریق تشویق رشد پول و ایجاد تورم، مسلما به هدف خود که کاهش تورم است کمکی نمیکند. از این تجربیات باید سه توهم در بورس تهران نتیجه گرفت که راهکار مهار تورم در بلندمدت کاهش رشد عرضه پول و اجرای سیاست پولی مستقل است.
برخیسعی میکنند با تاکید بر رشد اقتصاد، کنترل تورم را به حاشیه برانند. در مقابل این عده باید یادآوری کرد که پول ملی نماد داخلی و خارجی اقتدار ملی است. سیاستهایی که با ایجاد تورم پایدار به تورم دامن میزند و اقتدار ملی را به چالش میکشد، نمیتواند به شکوفایی اقتصاد ملی کمک کند. از طرف دیگر، ایجاد تورم، نقض حقوق مالکیت افرادی است که دارایی خود را بهصورت پول ملی دارایی یا سپرده نگهداری میکنند.
کسانی که با سادهسازی، کنترل تورم را به بهبود رشد و افزایش رشد را به کاهش نرخ سود در اقتصاد گره میزنند، یا اقتصاد نمیدانند یا برای حفظ خود این گزارهها را تکرار میکنند.
شاخص بورس 3 هزار واحد رشد کرد- اخبار بازار سهام | بورس – | “”
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در جریان دادوستدهای امروز بازار سرمایه بیش از 5میلیارد و 758میلیون سهم و حقتقدم بهارزشی بالغ بر 4هزار و 959میلیارد تومان در بیش از 304هزار نوبت مورد دادوستد قرار گرفت و شاخص بورس با رشد 3هزار و 19واحدی در ارتفاع یکمیلیون و 541هزار و 942واحد قرار گرفت.
بیشترین اثر مثبت بر دماسنج بازار سهام در روز جاری به نام نمادهای معاملاتی سه توهم در بورس تهران فولاد مبارکه اصفهان، سایپا و بانک ملت شد و در مقابل شرکتهای سرمایهگذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین، پالایش نفت بندر عباس و معدنی و صنعتی گل گهر با افت خود مانع افزایش بیشتر نماگر بازار سهام شدند.
بر اساس این گزارش، در بازارهای فرابورس ایران هم با معامله 2میلیارد و 425میلیون ورقه بهارزش 10هزار و 820میلیارد تومان در سه توهم در بورس تهران 144هزار نوبت، شاخص فرابورس (آیفکس) 100واحد رشد کرد و در ارتفاع 19هزار و 150واحد قرار گرفت.
در این بازار هم امروز بیشترین اثر مثبت بر شاخص فرابورس به نام نمادهای معاملاتی بیمه پاسارگاد، بانکی دی و سرمایهگذاری صبا تامین شد و در مقابل شرکتهای پتروشیمی زاگرس، پالایش نفت لاوان و بهمن دیزل بیشترین اثر منفی را بر این شاخص به نام خود ثبت کردند.
پیش بینی در بازار بورس چه تله ای میتواند برای شما پهن کند؟
توهم یا افسانه پیش بینی بازار بورس
طبق یک بررسی جامع که چند سال پیش سه توهم در بورس تهران توسط تت لاک در مورد پیشبینیها صورت گرفت، ۲۸۳۶۱ پیشبینی از ۲۸۴ متخصص در یک دوره ۱۰ ساله ارزیابی شد. نتایج بهدستآمده بسیار جالب و تکاندهنده بود. نتیجه آن بود که متخصصان و کارشناسان، به لحاظ دقت، تنها اندکی بهتر از کسانی بودند که بهصورت تصادفی پیش بینی کرده بودند.
مشکل اینجاست که کارشناسان بازار بورس از آزادی عملی که عواقب کمی برایشان به همراه دارد، لذت میبرند. اگر شانس بیاورند و پیش بینیشان در مورد یک سهم اتفاق بیفتد، از هیاهوی تبلیغاتی آن برای پر کردن کانال تلگرامی، پیج اینستاگرامی و کلاسهای آموزشی خودشان، استفاده و لذت میبرند.
اما در صورتی هم که پیش بینیشان در مورد آن سهم اشتباه از آب درآید، هیچ جریمهای نمیشوند. به همین دلیل است که هرچه بیشتر پیش بینی کنند احتمال دارد تعداد بیشتری از پیش بینیهایشان در مورد بورس و سهام درست از آب درآید.
بنابراین وقتی با یک پیش بینی در مورد بازار بورس و سهام مواجه میشوید، نگاهتان انتقادی و شکاک باشد. سپس از خودتان چند سؤال بپرسید:
این کارشناس بورس چه انگیزهای داشته؟
نرخ موفقیت پیش بینی هایش در بورس چه میزان بوده است؟
در طول پنج سال قبل چند بار در مورد بازار بورس و سهام پیش بینی کرده؟
از بین آنهمه پیش بینی، چند تا درست بودهاند و چند تا غلط؟
بعد مدتی که در بازار بورس به خرید و فروش سهام میپردازید و یا در مورد بزرگان بازار بورس دنیا همچون وارن بافت، ویلیام اونیل، نیکلاس دارواس و … آشنا میشوید، متوجه خواهید شد که پیش بینی کردن در بازارهای مالی یک توهم است، چون برخلاف عقیده عده زیادی در بورس ایران، تاریخ در بورس به هیچ عنوان تکرار نمیشود.
راهحل: آنهایی که به دنبال یادگیری روشی برای پیشبینی دقیق هستند به دنبال یک افسانه میروند. پس اولین قدم در جهت حرفهای شدن در بورس و خرید و فروش سهام این است که دست از پیش بینی کردن برداشته و فقط به دنبال پیدا کردن فرصتهای خرید در بازار بورس باشید.
سانسور مدرن در دنیای امروز بورس
من به این جمله از یووال نوح هراری علاقهی بسیار زیادی دارم، هراری اعتقاد دارد که “در زمانهای دور، قدرت داشتن به معنی دسترسی به اطلاعات بود. اکنون قدرت یعنی آگاهی بر اینکه از چه اطلاعاتی باید چشم پوشید” در قرن بیست و یکم، سانسور از طریق غوطهور کردن انسانها در سیلاب اطلاعات بیاهمیت و نامربوط عملی میشود.
در بازار بورس امروزی و با سیلاب اطلاعاتی که هرروز و هرماه بر سر فعالان بازار میریزد مهمتر از آنکه بدانیم کدام اطلاعات به ما در پیدا کردن فرصت کمک میکند، این است که کدام اطلاعات را اصلاً جمعآوری نکنیم. چون بررسی تمامی اطلاعات کاری عملاً نشدنی است.
مورد بعدی که به شما در حرفهای شدن در بازار بورس کمک خواهد کرد این است که بدانید کدام اطلاعات را باید جمعآوری و از کدام اطلاعات چشمپوشی کنید.
یکی از اطلاعاتی که خود من از آن بهصورت کامل چشمپوشی میکنم اطلاعات موجود در اخبار است. چون ما توانایی تشخیص اخبار ساختگی و اخبار سالم را نداریم. پس به هر خبری عکسالعمل نشان میدهیم. به قول رولف دوبلی اگر اخبار باعث پولدار شدن افراد میشد، باید خبرنگارها پولدارترین قشر هر جامعهای میبودند. که در واقعیت اینطور نیست. پیشنهاد میکنم حتما ویدیو “اخبار تمرکز شما را در بورس از بین میبرد” را ببینید.
راهحل: بهجای پیگیری اخبار تمرکز کامل من روی اطلاعات موجود در صورت های مالی شرکت های شفاف است. پس باید بتوانیم شرکتهای شفاف در بازار را بشناسیم. و فقط بر روی گزارشها آن شرکت که در سایت کدال قرار میگیرد، تمرکز کنیم.
هزاران روش تحلیل گری چرا به وجود آمدهاند؟
اگر فقط یک روش برای تحلیل وجود داشت چه میشد؟ و در حال حاضر چرا در بورس هزاران روش تحلیل گری وجود دارد؟ بگذارید با یک داستان پیش برویم.
فرض کنید فقط یک روش وجود داشت، ۱۰۰۰ نفر با آن روش تحلیل گری وارد بورس میشدند، ۱۰۰ نفر از آنها با این روش به موفقیت میرسیدند و ۹۰۰ نفر به موفقیت نمیرسیدند. چه میشد؟ فقط آن ۱۰۰ نفر در بازار میماندند و آن ۹۰۰ نفر با افسردگی بازار را ترک میکردند.
به همین دلیل باید روش دومی به وجود میآمد تا امید به ۹۰۰ نفر باقیمانده داده شود تا در بازار بمانند و برای بروکرها و کارگزارها همچنان کارمزد بسازند. و بعد روش سوم، روش چهارم و… . این داستان آنقدر ادامه پیدا میکند تا هیچکس بعد از تحمل زیاد ضرر هم نتواند از بازار خارج شود. چون هنوز روش جدید وجود دارد که شاید آن بتواند ما را سودآور کند.
من اسم این امید داشتن در به دست آوردن روشی بیعیب و نقص را تله تحلیل گری گذاشتهام.
سؤال اینجاست. چرا اگر یک روش از دید شما اشتباه و ناکارآمد است عدهای با آن روش در حال سود گرفتن از بازار هستند؟ مشکل کجاست؟ مشکل شما هستید یا روشتان؟
مشکل آن است که ما هنوز در آن روش حرفهای نشدهایم. بهترین جمله برای توضیح این موقعیت جمله معروف بروسلی است. او میگوید: “من از کسی نمیترسم که ۱۰۰۰ فن بلد است، از کسی میترسم که یک فن را ۱۰۰۰ بار تمرین کرده باشد”.
راهحل: یک روش تحلیل گری مناسب را پیدا کنید. (روشی که یک سه توهم در بورس تهران معامله گر حرفه ای در دنیا انجام داده و یا اگر در ایران میخواهید روش را از کسی بیاموزید، آن شخص باید کسی باشد که تمامی معاملات خودش با همین روش بوده و حاضر باشد برآیند معاملات خود را از طریق صفحه کارگزاری به شما نشان دهد). آن روش را کامل و کاربردی یاد بگیرید. ۱۰۰۰ بار انجامش دهید تا به تمام نقاط قوت و ضعف آن پی برده و در آن روش یک حرفهای شوید.
نتیجهگیری
زمانی که در بازار بورس فعالیت میکنید و مشغول تحلیل گری و معامله کردن هستید باید این نکته بسیار مهم را بدانید. که اگر از تجربیات افسانههای بورس دنیا همچون وارن بافت، نیکلاس دارواس، مارک داگلاس، ویلیام اونیل و … استفاده نکنید مجبور میشوید تمامی اشتباهات رایج در دنیای معامله گری را خودتان مجدد تجربه کنید.
به قول رولف دوبلی شما کافی است کارهای اشتباه در هر حوزهای که وارد آن میشوید را بدانید. و آن اشتباهات را انجام ندهید. آنوقت کارهای درست خودبهخود اتفاق میافتند و نتایج کار شما مثبت خواهد شد.
پس بنابراین بهترین روش برای سرعت گرفتن شما برای حرفهای شدن در بازارهای مالی، جمعآوری اشتباهات رایج آن بازار و انجام ندادن آن اشتباهات است. برای بهبود مهارت معامله گری، پیشنهاد میشود دوره سبک زندگی معامله گر را در سایت معاملهگر ببینید.
دیدگاه شما