مشاهده بیشتر: دوره فارکس ، جامع ترین آموزش فارکس و بورس جهانی
شاخص ترس و طمع (Fear and Greed Index) بازار ارزهای دیجیتال
هنگام تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش و یا ورود و خارج از بازار رمزنگاری ، یک معامله گر یا سرمایه گذار خوب همیشه به دنبال داده های بازار است. نمودارهای قیمتی، اصول اساسی و تحلیل احساسات بازار از جمله مهمترین مواردی چرخه احساسات یک معامله گر است که باید در نظر گرفته شود. با این حال، مطالعه همه معیارها و شاخص های موجود کارآمدترین راه برای استفاده از زمان نیست. شاخص ترس و طمع ، ترکیبی از احساسات بازار و معیارهای فاندامنتال ، و نمایی از ترس و طمع بازار را ارائه می دهد. اگرچه تریدرها و سرمایه گذاران نباید تنها به این شاخص تکیه کنند، اما بدون شک شاخص ترس و طمع می تواند به چرخه احساسات یک معامله گر درک احساس کلی بازارهای ارزهای رمزنگاری شده کمک شایانی کند.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال شاخصی برای نشان دادن احساسات کلی بازار است که با مقادیر بین 0 تا 100 سنجیده می شود.
این شاخص بر اساس شاخص ترس و طمع CNNMoney برای تجزیه و تحلیل بازار سهام ایجاد شده است و کاربرد خود را در بازار ارزهای دیجیتال برای درک یک دیدگاه کلی از وضعیت بازار و سرمایه گذاران به اثبات رسانده است.
ترس (مقادیر بین 0 تا 49) نشان دهنده کم ارزش بودن و عرضه مازاد یک دارایی در بازار است. حرص (مقادیر 50 تا 100) نشان می دهد که ارزش یک دارایی در یک حباب احتمالی وجود دارد که در اثر تقاضای زیاد در بازار تشکیل شده است.
توجه به تغییرات در سطح ترس و طمع در بازار می تواند بخشی از استراتژی معاملاتی سرمایه گذار یا ترید در هنگام انتخاب نقاط ورود یا خروج از بازار ارزهای رمزپایه باشد.
شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال، سبدی از گرایش ها و شاخص های مختلف بازار را تجزیه و تحلیل می کند تا مشخص شود که شرکت کنندگان در بازار احساس حرص و آز می کنند یا می ترسند.
نمره 0 نشان دهنده ترس شدید است ، در حالی که 100 نشان دهنده حرص شدید است. نمره 50 نشان می دهد که بازار تا حدودی خنثی است.
در بازاری که در آن ترس بر سرمایه گذاران غلبه کرده است قیمت دارایی ها معمولا کمتر از ارزش واقعی آنها است. ترس زیاد در بازار می تواند منجر به فروش و وحشت بیش از حد شود. البته ترس لزوما به این معنا نیست که بازار وارد یک روند نزولی بلند مدت شده است و ممکن است احساسات در یک بازه زمانی کوتاه مدت نزولی شده باشد.
حرص و طمع در بازار وضعیت برعکس است. اگر سرمایه گذاران و معامله گران حریص باشند ، امکان افزایش قیمت بی رویه دارایی ها و ایجاد حباب قیمتی وجود دارد. وضعیتی را تصور کنید که FOMO (ترس از دست دادن فرصت ها) باعث می شود سرمایه گذاران فشار خرید را افزایش دهند و قیمت ها بی رویه بالا برود. به عبارت دیگر ، افزایش حرص و طمع ممکن است منجر به تقاضای بیش از حد شود و به طور مصنوعی قیمت یک کوین یا توکن را افزایش دهد.
شاخص ترس و طمع بیت کوین چگونه کار می کند؟
هر روز توسط سایت alternative.me یک مقدار جدید از 0 تا 100 برای این شاخص محاسبه می شود.
شاخص ترس و طمع معمولا فقط از اطلاعات مربوط به بیت کوین استفاده می کند. دلیل این امر ارتباط و همبستگی قابل توجه بیت کوین با کل بازار رمزنگاری به طور کلی در مورد قیمت و احساسات است. به همین دلیل بسیاری به آن شاخص ترس و طمع بیت کوین میگویند.
می توانید مقیاس شاخص را به دسته های زیر تقسیم کنید:
0-24 | ترس شدید | نارنجی |
25-49 | ترس | زرد |
50-74 | طمع | سبز روشن |
75-100 | طمع شدید | سبز |
این شاخص با ترکیب پنج عامل مختلف وزن دار بازار، عدد نهایی را محاسبه می کند. این عوامل عبارتند از:
نوسان (25 درصد شاخص). نوسانات ارزش فعلی بیت کوین را با میانگین های 30 و 90 روز گذشته اندازه گیری می کند. در واقع این شاخص از نوسانات به عنوان پایه ای برای عدم قطعیت در بازار استفاده می کند.
روند /حجم بازار (25 درصد شاخص). حجم معاملات فعلی بیت کوین و روند بازار با مقادیر متوسط 30 و 90 روزه قبلی مقایسه شده و سپس ترکیب می شوند. خرید مداوم با حجم بالا نشان دهنده احساس مثبت یا حریصانه بازار در شاخص ترس و طمع بیت کوین است.
رسانه های اجتماعی (15 درصد شاخص). این عامل تعداد هشتگ های توییتر مربوط به بیت کوین و به طور خاص ، میزان تعامل آن را بررسی می کند. به طور معمول ، میزان مداوم و غیرمعمول زیاد تعاملات بیشتر به طمع بازار مربوط می شود تا ترس.
سلطه بیت کوین بر بازار (10 درصد شاخص). این ورودی میزان تسلط BTC بر بازار را اندازه گیری می کند. افزایش تسلط بر بازار نشان می دهد که سرمایه گذاری جدیدی روی کوین و برگشت سرمایه گذاران از آلت کوین ها به بیت کوین صورت گرفته است.
ترند های گوگل (10 درصد شاخص). با مشاهده داده های Google Trends برای جستجوهای مربوط به بیت کوین ، این شاخص می تواند بینش هایی را در مورد احساسات بازار ارائه دهد. به عنوان مثال ، افزایش جستجوهای “کلاهبرداری بیت کوین” نشان دهنده ترس بیشتر در بازار است.
نتایج نظرسنجی ها (15 درصد شاخص). این ورودی در حال حاضر مدتی است که متوقف شده است و تاثیری بر شاخص ترس و طمع بیت کوین ندارد.
کاربرد شاخص ترس و طمع چیست؟
رفتار بازار رمزنگاری تا حد بسیار زیادی وابسته به فاکتور های احساسی است. وقتی بازار در یک روند صعودی قرار دارد، مردم حریص می شوند و تحت تاثیر FOMO (ترس از دست دادن فرصت ها) قرار میگیرند. از طرف دیگر، مردم اغلب دارایی های خود را در واکنش غیرمنطقی با دیدن اعداد قرمز و نمودار های نزولی می فروشند.
شاخص ترس و طمع تلاش می کند که سرمایه گذاران را از واکنش های بیش از حد احساسی خود نجات دهد.
کاربرد این شاخص در دو فرض ساده شکل میگیرد:
- ترس شدید می تواند نشانه نگرانی بیش از حد سرمایه گذاران باشد. این می تواند یک فرصت خرید باشد.
- وقتی سرمایه گذاران بیش از حد حریص هستند، بازار باید اصلاح شود.
آیا می تواند از شاخص حرص و طمع برای سرمایه گذاری طولانی مدت استفاده کرد؟
این شاخص در تجزیه و تحلیل طولانی مدت چرخه های بازار رمزنگاری به خوبی عمل نمی کند. در رالی های گاوی یا خرسی بازار ، چرخه های متعددی از ترس و حرص وجود دارد.
این شاخص بیشتر برای معامله گران نوسان گیری مفید است.برای سرمایه گذارانی که مایل به نگهداری هستند ، پیش بینی تغییر از بازار صعودی به بازار خرسی فقط از چرخه احساسات یک معامله گر طریق این شاخص دشوار خواهد بود. برای به دست آوردن چشم انداز بلند مدت از قیمت یک دارایی و تغییرات آن ، باید جنبه های دیگر بازار را تحلیل کنید.
جمع بندی
شاخص ترس و طمع بیت کوین و ارزهای رمزنگاری راهی ساده برای جمع آوری و جمع بندی طیف وسیعی از معیارهای بنیادی و تکنیکال بازار است. به جای این که خودتان با بررسی رسانه های اجتماعی ، ترندهای جستجوی گوگل و سایر آمارها احساسات در بازار را بسنجید می توانید از این شاخص استفاده کنید. توصیه می شود که شاخص ترس و طمع را با معیارها و شاخص های دیگر ترکیب کنید تا دیدگاه کامل تر و معتبر تری از بازار به دست آورید.
پاسخ به سوالات متداول
این شاخص ابزاری برای تحلیل احساسات بازار است که به داده های مختلف استناد میکند.
یکی از برترین منابع برای پیگیری وضعیت شاخص ترس و طمع بیت کوین و ارزهای دیجیتال سایت alternative.me است.
چرخه بازار به چه معناست؟
مفهوم بازار و آنچه در آن میگذرد، همچون فرآیند زندگیست. همانطور که زندگی ما و طبیعت، فصول مختلف و چرخههای پی در پی را تشکیل میدهد، این اتفاق در مورد بازارهای مالی نیز به وقوع میپیوندد. چرخه بازار، اصطلاحی گسترده است که به روندها یا الگوهایی اشاره دارد که در طی بازارهای مختلف یا محیط های تجاری ظاهر می شوند. در طول یک چرخه بازار، برخی از اوراق بهادار یا کلاس های دارایی از سایر محصولات بهتر عمل می کنند زیرا مدل های تجاری آنها با شرایط رشد مطابقت دارد. چرخه های بازار دوره ای بین دو بالاترین یا پایین ترین سطح یک معیار مشترک مانند S&P 500 است که عملکرد صندوق را از طریق بازار صعودی و نزولی برجسته می کند.
چرخه بازار چگونه کار میکند؟
چرخه های نیومارکت زمانی شکل می گیرند که روندهای یک بخش یا صنعت خاص در پاسخ به نوآوری معنادار ، محصولات جدید یا محیط نظارتی توسعه یابد. این چرخه ها یا روندها غالباً سکولار خوانده می شوند. در این دوره ها ، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکت های صنعت معینی نشان دهد که ماهیتی چرخه ای دارد.
چرخه های بازار اغلب تا قبل از واقعیت دشوار است و بندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص مشخص و مشخص هستند که اغلب منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاست ها و استراتژی ها می شود. با این حال ، بیشتر پیشکسوتان بازار معتقدند که آنها وجود دارند و بسیاری از سرمایه گذاران استراتژی های سرمایه گذاری را دنبال می کنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت اوراق بهادار قبل از تغییرات جهت دار چرخه است.
یک چرخه بازار بسته به بازار مورد نظر می تواند از چند دقیقه تا سالها متغیر باشد ، زیرا بازارهای زیادی برای مشاهده وجود دارد و افق زمانی که در حال تجزیه و تحلیل است. مشاغل مختلف جنبه های مختلف دامنه را بررسی خواهند کرد. یک معامله گر روزانه ممکن است به میله های ۵ دقیقه ای نگاه کند در حالی که یک سرمایه گذار در املاک و مستغلات چرخه ای تا ۲۰ سال را بررسی می کند.
انواع چرخههای بازار
انواع چرخه بازار معمولاً چهار مرحله مشخص را نشان می دهند. در مراحل مختلف یک چرخه کامل بازار ، اوراق بهادار مختلف پاسخ متفاوتی به نیروهای بازار می دهند. به عنوان مثال ، در زمان اوج گرفتن بازار ، کالاهای لوکس عملکرد بهتری دارند ، زیرا چرخه احساسات یک معامله گر مردم در خرید موتور قایق و موتورسیکلت هارلی دیویدسون راحت هستند. در مقابل ، در طی روند نزولی بازار ، صنعت ماندگار کننده های مصرف کننده عملکرد بهتری دارند ، زیرا مردم معمولاً در خلال بازگشت بازار خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمی دهند.
چهار مرحله از یک چرخه بازار شامل مراحل تجمع ، روند صعودی یا نشانه گذاری ، توزیع و روند نزولی یا مارکینگ است.
- مرحله انباشت: انباشت پس از پایین آمدن بازار و شروع نوآوران و پذیرندگان اولیه به خرید اتفاق می افتد ، بدین ترتیب که بدترین وضعیت به پایان رسیده است.
- مرحله علامت گذاری (Markup Phase): این حالت زمانی اتفاق می افتد که بازار برای مدتی ثبات داشته باشد و از نظر قیمت بالاتر حرکت کند.
- مرحله توزیع: با اوج گرفتن سهام ، فروشندگان سلطه خود را آغاز می کنند.
- روند نزولی: روند نزولی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام در حال سقوط است.
چرخه های بازار با استفاده از قیمت اوراق بهادار و سایر معیارها به عنوان سنجش رفتار چرخه ، شاخص های اساسی و فنی (نمودار) را در نظر می گیرند.
چه چیزی باعث ایجاد چرخه در بازار میشود؟
چرخه ها در تمام جنبه های زندگی ما وجود دارد. آنها به اشکال مختلف وجود دارند و از کوتاه مدت مانند چرخه حیات یک حشره گرفته تا چرخه تکامل که میلیونها سال طول می کشد تا حتی کوچکترین تغییرات را نیز به خود اختصاص دهد. مهم نیست که به کدام بازار مراجعه می کنید ، همه آنها مراحل ادواری یکسانی را پشت سر می گذارند ، چرا؟ زیرا همه آنها یک چیز مشترک دارند – درگیری انسان.
اقتصاددان آموس توورسکی و روانشناس و برنده چرخه احساسات یک معامله گر جایزه نوبل دانیل کانمن اولین کسانی بودند که نظریه پذیرفته شده مبنی بر اینکه انسانها بالاتر از همه تصمیم گیرنده منطقی هستند را به چالش می کشند و به همین ترتیب بازارهای مالی بازتاب دقیق کلیه اطلاعات موجود در حال حاضر هستند. آنها با این کار در زمینه اقتصاد رفتاری پیشگام شدند و به انتشار نظریه ها و مطالعات خود درباره اشتباهات سیستماتیک در تصمیم گیری های انسانی پرداختند. ریشه این اشتباهات در قضاوت از سوگیری های شناختی ، از جمله بیزاری از دست دادن ، تعصب اخیر ، لنگر انداختن و همچنین کشش های عاطفی ترس و حرص ناشی می شود.
در نتیجه این سوگیری های عاطفی ، بیشتر سرمایه گذاران و معامله گران نمی توانند ادوار بازارها را تشخیص دهند یا در صورت نیاز به سادگی نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند.
چالش ذاتی دیگر نیاز خودخواهانه معامله گران به “انتخاب” بالا و پایین است که انجام آن به طور مداوم تقریباً غیرممکن است. بنابراین ، درک ساده از وجود چرخه ها “فرآیندی جادویی” نیست. همچنین اگر می خواهید بازده سرمایه گذاری یا معاملات خود را به حداکثر برسانید ، باید بتوانید در جایی که در چرخه فعلی قرار داریم ارزیابی کرده و تصمیمات حساب شده ای بگیرید و احساسات خود را کنترل کنید.
چگونه از چرخه بازار به نفع خود استفاده کنیم؟
درک چرخه های بازار تنها نیمی از آنچه برای تجارت موفق رمزنگاری نیاز دارید است . برای یادگیری سرمایه گذاری رمزنگاری به موارد بیشتری نیاز دارید. اولین مانع کنترل عاطفی است. شما انسان هستید و تحت فشار قرار گرفتن بخشی از شماست. شما همیشه تمایل به حرکت با توده ها را خواهید داشت.
معامله گران نهنگ هنر استفاده از احساسات تسلط دارند. آنها می توانند افت بازار را ایجاد کنند که سایر معامله گران از آن پیروی می کنند. آنها در پایان دارایی ها را با قیمت پایین تر برای جمع آوری خریداری می کنند. چرخه بازار به شما کمک می کند تا به داده ها و نه احساسات اعتماد کنید. احساسات پایدار همچنین به حفظ آرامش حتی در زمان باخت کمک می کنند.
پس از تسلط بر احساسات ، مرحله دوم یادگیری بیشتر است. در مورد سایر معامله گران موفق بیاموزید – در مورد تحرکات بازار از سایر تحقیقات و مطالعات بیشتر تحقیق کنید. تشخیص چنین زمان های طولانی و کند بسیار دشوار است. برای نگهداری دارایی ها وقتی که هر سیگنال نشان دهنده یک لول است ، کمی احتیاط لازم است. هنوز هم ، در مورد بیت کوین ، به نظر می رسد افراد دیوانه بیش از هر گروه دیگری سود کسب کرده اند.
روانشناسی بازارهای مالی|آموزش روانشناسی معاملات و بررسی رفتار سرمایه گذاران
یک تیم معامله گری علاوه بر استفاده از تحلیل تکنیکال و استراتژی های مختلف نیازمند یک ذهن بسیار آرام میباشد تا در مواقع ضروری بتواند بهترین تصمیم را برای کار خود در نظر بگیرید . برای یاد گیری بازار های مالی نیازمند مفاهیم مهمی از جمله تحلیل تکنیکال – تحلیل فاندامنتال و. هستید تا درک نسبی از این بازارها بدست بیاورید. یکی از مهم ترین این مفاهیم نوع تفکر و نگرش بین معاملگران مبتدی و حرفه ای میباشد که در حوزه ( روانشناسی بازار های مالی ) قرار گرفته.
روانشناسی بازار های مالی به احساسات معاملگران حین معامله اشاره دارد. احساساتی نظیر : طمع – ترس – خودشیفتگی، مواردی هستند که رفتار بازارهای مالی را تشکیل میدهند.
پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست
روانشناسی بازارهای مالی، رفتار کلی بازار رو براساس احساسات و شناختی خود مورد برسی قرار میدهد. دنیای معاملگری محیطی است که اساساً متفاوت با تمام موقعیت های اجتماعی است که در آن بزرگ میشویم. به همین جهت است که مهارت ها و تربیت مبتنی بر زندگی اجتماعی نه تنها در بازار کارایی ندارند و خود به عنوان موانع بزرگ در برابر موفقیت محسوب میشوند.
اهمیت روانشناسی بازارهای مالی
در بازارهای مالی، کنترل احساسات و رعایت اصول روانشناسی بازار از یکسو و کم ارزش و نادیده گرفتن این موارد در سوی دیگر، مرز میان موفقیت و شکست شمارو تعیین میکند.
۸۰ درصد موفقیت در معامله گری به موضوعات روانشناختی و ۲۰ درصد به روش تحلیل فرد باز می گردد. بر این اساس ممکن است فردی با داشتن اطلاعاتی متوسط از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی ولی با تسلط بر موضوعات روانشناختی بتواند درآمد کسب کند و بر عکس شخص دیگری با در اختیار داشتن یک استراتژی بسیار کارآمد که بارها آزموده شده و در دراز مدت و عملکرد مثبت آن مورد تایید قرار گرفته و به دلیل نداشتن کنترل روانی لازم در نهایت بازنده باشد.
از لحاظ روانی ساختن سودهای کلان، خوشحالی مفرط، حس قدرتمندی و احساس دیگری که از تصور این سودهای رویایی به شما دست می دهد، بسیار خطرناک اند هر چند احتمال کسب این سودها وجود دارد، اما اینکه احتمال رخداد آنها در عمل واقعا چقدر است موضوع دیگری است.
فاکتورهای روانشناختی متعددی هستند که در میزان صحت ارزیابی شما از پتانسیل حرکت بازار در یک جهت خاص تاثیر دارد یکی از آنها این است که خود را از این توهم که یک یا چند معامله می تواند تمام آرزوهای مالی شما را برآورده کنند رها کنید. حداقل زیانی که این توهم می تواند داشته باشد آن است که مانع از این شود که یاد بگیرید چگونه دیدگاه بیطرفانه ای از بازار داشته باشید.
البته اگر قصد آن را دارید که خود را به این توهم ها بسپارید و در نتیجه اطلاعات بازار را طوری فیلتر کنید که همواره با توهم های شما سازگار باشد ممکن است دیگر فراگیری مهارت بیطرفی برای شناسایی حرکات بازار ضروری نباشد چون به احتمال زیاد به زودی دیگر پولی برای معامله نخواهید داشت!!
از منظر روانشناختی، محیط بازار فاقد نقطه شروع و پایان است و لذا فاقد ساختار زمانی مشخص است. منظور از این حرف این است که برای هر معامله گر بازی فقط زمانی آغاز می شود که وارد معامله شود و تنها زمانی به پایان می رسد که از معامله خارج شود و مسلما این زمانها ربطی به زمان های باز یا بسته بودن بازار ندارد.
شما این آزادی را دارید که ساختار زمانی بازی را هر طور که مایل هستید در ذهن خود تعریف کنید. یعنی می توانید هر وقت خواستید وارد معامله شوید و هر وقت به این نتیجه رسیدید که کافی است، اقدام مناسب برای اتمام بازی را انجام دهید و از معامله خارج شوید.
تصمیم گیری در این فضا، از نقطه نظر روانشناختی کار آسانی نیست.
در حین ورود به معامله، تمام باورهای ذهنی شما در مورد مسائلی چون فرصت در برابر تهدید، احساس جامانده از بقیه، نیاز به یک چیز مطمئن، اشتباه نکردن و از همه مهمتر، امکان بردن سودهای کلان، دست به کار میشوند. در حین خروج نیز تعاریف ذهنی شما از طمع، زیان، شکست و غیره نقشآفرین هستند و ذهن شما را درگیر این مسائل است. با توجه به این موارد و همچنین در نظر گرفتن پتانسیل سودهای کلان، به راحتی میتوان درک کرد که چرا برای اغلب معامله گران، ورود به معامله خیلی آسان تر از خروج از معامله است.
این موضوعات روانی منحصر به فرد به بازار ربطی ندارند، چون بازار همیشه بی طرف است. مهمتر از آن اینکه باورهایتان در مورد ضرر، اشتباه کردن، شکست و کنترل پذیری معمولاً مستقل از اراده آگاهانه شما عمل میکنند. برای درک این موضوع کافی است آخرین باری را به یاد بیاورید که یک موقعیت مناسب برای کسب سود را پیدا کردید ولی ترس از اشتباه کردن، شکست خوردن یا غیره آنچنان بر شما چیره شد که دست به معامله نزدید.
به هر اندازه که این موضوعات بخشی از ساختار ذهنی شما شده باشند، به همان اندازه درک شما از تحرکات بازار، تصمیماتی که میگیرید و توانایی شما در اجرای آن تصمیمات را تحت تاثیر خود خواهند داشت.
ماهیت محیط معاملگری از چرخه احساسات یک معامله گر نظر روانشناختی
برخلاف ساختار فعالیت های اجتماعی به یک شروع، پایان و قواعد مشخص و محکمی دارند که رفتار شما را هدایت میکنند، محیط بازار بیشتر شبیه به یک رودخانه بسیار طولانی است که همیشه در جریان است و ابتدا، انتها و ساختار مشخصی ندارد. هرچه شما به داخل آب پرید و کمی آن طرفتر تغییر جهت بدهد. یعنی ممکن است جایی که شما به آب می زنید مسیر رودخانه رو به شمال باشد ولی کمی دورتر بدون اینکه متوجه شوید مسیر حرکت رودخانه رو به جنوب برود.
بازار فاقد ساختار است و برای بازی قانون پیش پای شما نمی گذارد و باید تمام قواعد بازی را خودتان تهیه کنید و در این کار آزادی عمل بسیار زیادی هم دارید.
اما مشکل روانشناختی بزرگی که مانع این کار میشود این است که اگر برای خود قواعد و مقررات وضع کنید و بهر طبق آنها بازی کنید مجبور میشوید مسئولیت بی قید و شرط فعالیتهای خود و نتایج آنها را بپذیرید. از این رو دیگر نمیتوانید مسئولیت را به گردن بازار بیندازید و خود را به قربانی دسیسههای بازار محسوب می کنید.
منضبط شدن و ایجاد ساختار برای معاملات یکی از راهحلهای روشنی است که میتواند بسیاری از مشکلات روانشناختی را که معامله گر روی سر خود را وارد می کند، برطرف کند. اما این کار مستلزم عبور از خط قرمزهای روانشناختی و پاگذاشتن به قهرمان مسئولیتپذیری و جوابگویی به خود است.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس ، جامع ترین آموزش فارکس و بورس جهانی
عوامل متعددی وجود دارند که بر کنترل احساسات یا مسائل روانشناختی بازارهای مالی نقش دارند.
در متن پایین قصد داریم به عواملی که بر کنترل احساست نقش دارند بپردازیم
عوامل موثر بر کنترل احساسات
موامل موثر بر احساست حین معامله تاثیر بسزایی در عملکرد و نتیجه معامله معاملگران دارد
خودشناسی ، صبر ، ریسک پذیری ، مسئولیت پذیری ، مهمترین عنوان هایی میباشد که میتواند باعث شود مدیریت احساسات خوبی هنگام معامله کردن داشته باشید.
رعایت عوامل نام برده شده حین معامله میتواند نتیجه مثبتی در دراز مدت به همراه داشته باشد .
در متن پایین قصد داریم به هریک از این عوامل نام برده شده بپردازیم.
خودشناسی
شناخت خود دقیقا همان شناخت بازار میتواند باشد.
تصمیمات اکثرمعاملگران منجر به حرکت قیمت ها میشوند. اگر نیرویهای موثر بر رفتار خود را نشناسید چطور میتوانید رفتار جمعی معاملگران دیگر که باعث ایجاد روندها میشود رو درک کنید؟
هنگامی که بتوانید رفتار های خود را بشناسید و مسئولیت کامل کارهایی را که آگاهانه و ناآگاهانه صورت گرفته را بپذیرید و چارچوب منظمی از قوانین برای کارهایی که میتوانید انجام دهید داشتید، به این نقطه میرسید که میتوانید رفتار های اکثریت معاملگران را درک کنید.
پیشنهاد مطالعه: آموزش کار با متاتریدر
نحوه معاملات و رفتار افراد معیاری بر شناخت شخصیتی آنها میتواند باشد.با برسی دقیق به رفتار معاملگران حین معامله میتوان به شناخت شخصیتی هر فرد پی برد . برسی این رفتار ها در مسیر خودشناسی قرار دارد و معاملگران بازار میتواند در این مسیر با برسی دقیق شخیصت مخصوص به خود معامله های خود را در مسیر بهتر هدایت کنند.
یکی از مهمترین مفاهیمی که باید عمیقا به آن توجه کنیم مفهوم صبر است. در بازارهای مالی به جرأت می توانیم بگوییم صبر عامل انتقال ثروت است.
وارن بافت، ثروتمندترین سرمایه گذار بورس نیویورک، جمله معروفی در خصوص با مقوله صبر در بازارهای مالی دارد با مضمون، بورس محل انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور است !
اگر تحلیل درستی بر روی سهمی دارید ، صبر میتواند باعث شود در بهترین نقطه خریدار و یا فروشنده باشید فقط باید صبر کنید تا زمان مناسب فرا برسد.
پیشنهاد مطالعه: اندیکاتورها و اسیلاتورها
ریسک پذیری
خیلی از معاملهگران فکر میکنند همین که آنها وارد فعالیت ریسک پذیر معاملهگری شدند، به این معنی است که ریسک را نیز پذیرفته اند . این فرضیه به هیچ وجه درست نیست.
ریسک پذیری به این معناست که بدون هیچ درد و رنجی مسئولیت تمام نتایج حاصل از یک معامله را بپذیریم. یعنی اینکه بیاموزیم نسبت به از دست دادن موقعیت ، پول و اشتباه کردن به هیچ وجه باعث نشود که دچار این شود از جریان بازار دور شویم.
نباید بدون درنظر گرفتن ریسک معامله ای که انجام میدهیم وارد معامله ای شویم زیرا ترس از نتایج حاصله میتواند روی عملکرد ما تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.
پیشنهاد مطالعه: اسپرد (SPREAD) در فارکس
اگر شما ریسک را مانند یک حرفه ای پذیرفته باشید دیگر بازار برای شما تهدید آمیز نخواهد بود. اگر چیزی تهدید آمیز نباشد پس از ترسی هم در مورد آن وجود ندارد. اگر با مکانیزم مناسب به تحلیل می پردازید دیگر از بی فکر عمل کردن خود نمی ترسید در نتیجه احتیاج به کنترل شخصی ندارید.
تنها کسانی این چرخه را می شکنند و در نهایت از پس کار برمی آیند که با آغوش باز به استقبال ریسک و مسئولیت می روند.
فقط معاملگران برتر هستند که قبل از ورود به معامله ریسک خود را محاسبه میکنند و با کمال میل هرچه نتیجه شد آن را می پذیرند.
دربازرهای مالی ضرر کردن جزو جدانشدنی از این بازارمیباشد اما با این تفاوت که میتوانید آن را مدیریت کنید تا درمجموع برنده باشید.
با رعایت درست مدریت سرمایه ( Money Management ) میتوانید تا حد زیادی استرس از دست دادن سرمایه خود را کنترل کنید.
مسئولیت پذیری
مسئولیت پذیری تابع و محصول خویشتن پذیری است در درجه خویشتن پذیری خود را میتوانید به این صورت اندازه بگیرید که ببینید پس از انجام کاری که بعداً متوجه اشتباه بودن آن می شوید چه احساسی نسبت به خودتان دارید. هر چقدر منفی تر در مورد خودتان فکر کنید، تمایل شما برای فرار از مسئولیت و فرار از سرزنش های سخت گیرانه خودتان بیشتر میشود و ترس بیشتری از تکرار اشتباهات خود پیدا می کنید. برعکس هر چقدر بیشتر خویشتن پذیری بالاتری نسبت به خود داشته باشید، بیشتر به افکار مثبت راجب خودتان رو می آورید و بجای ایجاد ترس در درون خود، سعی کنید با دیدگاهی مثبت، راجع به خودتان رو می آورید به جای ایجاد ترس در درون خود سعی می کنید با دیدگاه مثبت تجارب و درسهایی مفیدی از تجربه شکست به دست آورید. هر چقدر بیشتر خویشتن پذیر باشید، یادگیری برای شما راحت تر است، چون دیگر لازم نیست از برخی اطلاعات فرار کنید.
فرق بین معملگران موفق و ناموفق در نوع تفکر و نگرش آنها میباشد.
در واقع معاملگران موفق به ساختار ذهنی دست پیدا کردند که بتوانند بدون ترس ازدست دادن پول و خودشیفتگی پس از موفقیت هایی که کسب کرده اند معامله کنند.
هنگامی که بتوانید مسئولیت نتیاج حاصل از معاملات خود را بپذیرید میتوانید عملکرد مناسبی نسبت به موقعیتی که دارید داشته باشید.
نتیجه
تمامی نکاتی که پیش تر برای شما گفته شد ، زمانی کاربرد دارند دارند که شما مباحث تحلیلی در بازار مالی را فرا گرفته باشید و با ترکیب نکات بیان شده بتوانید در این بازار همواره سود ده باشید.
کتاب معامله گر برتر: در بازارهای خوب و بد سود همیشگی داشته باشید
ناشر: کتاب مهربان نشر، باوین کتاب
تاریخ نشر: 1401
تعداد صفحه: 255
شابک: 978-600-7317-51-8
قطع کتاب: وزیری
نوع جلد: شومیز
وزن: 370 گرم
رتبه فروش: #960 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی: فقط یک جلد در انبار موجود است.
اگر قادر نباشید که بر احساسات درونی خود کنترل داشته باشید هرگز نمی توانید آموخته ها و تجربیات خود در بازار را بکار برید. تاکنون با افراد زیادی مواجه شده ام که علیرغم کسب دانایی کافی و مناسب معامله گری در بازار سرمایه نمی توانند آموخته های خود را در بازار واقعی بکار گیرند. مشکل این دسته از افراد عدم کنترل درونی می باشد درحالی که این مهم سهم بسزایی در بهبود کارآیی معاملاتی افراد ایفاء می کند. شاید این جمله لاری لوین در کتاب رازهای معامله گری غیراحساسی تائیدی بر این مهم باشد که: فردی با دیسیپلین شخصی خوب ولی متد کاری ضعیف، کارایی بهتری خواهد داشت از کسی که دیسیپلین کاری ضعیفی دارد ولی از بهترین متد کاری موجود استفاده می کند. مشکل بعدی بسیاری از معامله گران عدم توجه به قوانین مدیریت سرمایه می باشد. به گفته وین گورمن (Wayne Gorman) و جفری کندی (Jeffrey Kennedy) در کتاب راهنمای تصویری معامله با امواج الیوت، مدیریت ریسک برای موفقیت و طول عمر یک معامله گر بسیار حائز اهمیت می باشد. در مدیریت سرمایه علاوه بر میزان مناسب حجم معاملات و به کارگیری حد زیان توجه به این سه نکته اساسی ضروری است: کاهش ریسک؛ از بین بردن ریسک؛ حفظ سود کسب شده. برای مثال، در این رابطه مدام با افرادی مواجه می شوم که در یک معامله خاص وارد سود بسیار بالایی شده اند امّا درنهایت علیرغم قرار داشتن در یک سود عظیم؛ معامله خود را با تحمل زیان بسته اند. وقتی علت را از آن ها جویا می شویم، متوجه می شویم که به دلیل عدم رعایت یکی از مؤلفه های مدیریت سرمایه یعنی حفظ سود کسب شده با چنین فاجعه ای مواجه شده اند. اینکه واژه فاجعه را بکار بردم، عمد داشتم چرا که عدم توانایی معامله گر در حفظ سود یک معامله موفق، واقعاً فاجعه است. نتیجتاً اینکه مجدداً تأکید می شود که اگر شما نمی توانید بر عملکرد بازار هیچ کنترلی داشته باشید پس باید بر عملکرد خود کنترل داشته باشید ضمن اینکه بحث مدیریت سرمایه نیز نقش بسزایی در کارآمد کردن معاملات شما ایفاء می کند. کتاب حاضر که ترجمه ی کتاب Super Trader اثر ارزشمند ون تارپ است، به آموزش عملی تحقق این دو مهم در معامله گری می پردازد. شاید این کتاب یکی از بهترین منابع در این زمینه باشد که با رویکردی عملی به آموزش روان شناسی معامله گری و مدیریت سرمایه و به کارگیری آن ها در بازار سرمایه می پردازد.
دکتر وَن تارپ، مشاور و مربی بین المللی شناخته شده به معامله گران و سرمایه گذاران، و همچنین مؤسس و رئیس مؤسسه وَن تارپ است. او نویسنده کتاب های متعدد پر فروش در زمینه تجارت و سرمایه گذاری است، برای آزادی مالی با شیوه ی خود تجارت کن، استراتژی های امن برای آزادی مالی، آزادی مالی از طریق تجارت روز الکترونیک، راهنمای تعریف برای اندازه گیری موقعیت، و دوره ی عملکرد برتر برای معامله گران و سرمایه گذاران. تارپ سخنران محبوبی است که کارگاه های آموزشی برای شرکت های تجاری و افراد در سراسر جهان را توسعه داد و ارائه کرد. او مقالات متعددی منتشر کرده و در نشریاتی مانند بازاریابی هفتگی، بارونز، کسب و کار سرمایه گذار قرار گرفته است.
آشنایی با چرخه بازار (Market Cycle)
ماهیت بازارها چرخهای است. چرخهها میتوانند باعث شوند بعضی کلاسهای دارایی نسبت به بقیه بهتر عمل کنند. در بعضی دیگر از چرخهها ممکن است به دلیل تغییر در شرایط بازار، همین داراییها نسبت به بقیه بدتر عمل کنند. در ادامه مطلب بیشتر چرخه احساسات یک معامله گر در این باره بحث خواهیم کرد.
براساس ایده روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle)، تحرکات یک بازار بیانگر (یا تحت تاثیر) وضعیت اساسی شرکت کنندگان و حاضرین در آن بازار است. روانشناسی چرخه بازار یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است؛ موضوعی بِینارشته ای که به بررسی عوامل گوناگون تاثیرگذار بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. بسیاری بر این باورند که احساسات، محرک اصلیِ پشت پرده تغییرات بازارهای مالی هستند؛ یعنی احساساتِ سرمایه گذار باعث ایجاد چرخه های روانشناختی بازار می شود.
احساسات سرمایه گذاران و معامله گران درباره تحرکات قیمتِ یک دارایی در این زمینه اهمیت دارد. وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (bear market) است. این احساسات ترکیبی از دیدگاه ها و حالت های فردی همگان است و دیدگاه هیچ فرد یا گروه خاصی غالب نیست؛ پس قیمت دارایی ها در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر می کند که امر پویایی است.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟
در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:
- چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره می کند که در محیط های مختلف تجاری ظاهر می شوند.
- چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایش ها و اهدافی که به دنبال شان است، متفاوت خواهد بود.
- یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
- تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
- در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.
نحوه کارکرد چرخه بازار
زمانی چرخه های بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود می آیند که روندهایی در پاسخ به نوآوری های معنی دار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخه ها یا روندها اغلب سکولار نامیده می شوند. در طول این دوره ها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکت های ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخه ای دارند نشان دهد.
عمدتاً تعیین چرخه بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاست گذاری ها و راهبردها می شود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این رو، بسیاری از سرمایه گذاران راهبردهای سرمایه گذاری را دنبال می کنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاری هایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمی توان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ می دهند.
چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- می تواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افق های زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفه های مختلف جنبه های گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقه ای نگاه کند، در حالی که یک سرمایه گذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.
نحوه کارکرد چرخه بازار
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی چرخه بازار استفاده می کنند؟
اگر نظریه روانشناسی بازار را درست و معتبر بدانیم، پس شناخت آن برای ورود و خروج از موقعیت های سرمایه گذاری در زمان مطلوب، به معامله گر کمک می کند. رویکرد کلی بازار برعکس است: بهترین فرصت های سرمایه گذاری (برای خریدار) در زمان هایی به وجود می آیند که اکثر مردم ناامید ند و بازار راکد است. درمقابل، بیشترین ریسک های مالی هم وقتی ایجاد می شود که اکثریت شرکت کنندگان در بازار بیش ازحد خوش بین و سرمست هستند.پس برخی معامله گران و سرمایه گذاران احساسات بازار را برای شناسایی مراحل چرخه روانشناسی مطالعه می کنند. اگر ایده ال عمل کنند، می توانند از این اطلاعات برای خرید در زمان غلبه ی ترس بر بازار (کاهش قیمت ها) و فروش در زمان بالارفتن قیمت استفاده کنند. شناسایی این نقاط چندان کار سختی نیست.
سوگیری های شناختی و تاثیر آن ها بر چرخه بازار
سوگیری های شناختی الگوهای رایج فکری هستند که باعث می شوند انسان تصمیم های غیرمنطقی بگیرد. این الگوها بر معامله گران و همچنین بازار تاثیر می گذارند. چند نمونه از آن ها را در زیر می بینید:
سوگیری تاییدی
در این حالت فرد تمایل دارد اطلاعاتی که باورهای خود او را تایید می کنند موردتوجه قرار دهد. مثلاً سرمایه گذار در یک بازار گاوی تنها به اخبار مثبت توجه می کند و اخبار و نشانه های منفی را نادیده می گیرد.
زیان گریزی
تمایل انسان به ترس از زیان به جای لذت بردن از سود، حتی اگر سود از زیان بیشتر باشد. به عبارت دیگر، رنج زیان دیدن از لذت کسب سود بیشتر است. همین باعث ازدست رفتن فرصت ها در دوره تسلیم بازار می شود.
سوگیری برخورداری
تمایل افراد به ارزش گذاری بیش از حد آنچه که دارند، تنها چون مال آن هاست. مثلاً فردی که رمزارزهای زیادی دارد، نسبت به فردی که هیچ رمزارزی ندارد، ارزش آن مقدار را بسیار فراتر از ارزش واقعی شان درنظر بگیرد.
انواع چرخه بازار
چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان می دهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایق های تفریحی و موتورسیکلت های هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری می کنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمی دهند!
چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:
1. فاز انباشتگی
انباشت پس از به کف رسیدن قیمت ها در بازار اتفاق می افتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید می کنند.
2. فاز صعودی
این فاز زمانی اتفاق می افتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت می کند.
3. فاز توزیع
فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار می کنند.
4. فاز نزولی
روند نزولی زمانی رخ می دهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.چرخه های بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخه ای، شاخص های بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر می گیرند. برخی از این نمونه ها شامل چرخه تجاری، چرخه های نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهام های حساس مالی با نرخ بهره هستند.
بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته می شود؟
به طور کلی، زمانی می توان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص می شوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار گاوی معمولاً نشان دهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایه گذاران است. وقتی سرمایه گذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش می یابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش می گیرند.
بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته می شود؟
بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانی ای اطلاق می شود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی می توان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از بازار صعودی (گاوی) رخ می دهد.در طول بازار خرسی، سرمایه گذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایه گذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایه گذاران می تواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.
هنگامی که قیمت های بازار به طور فزآینده ای بی ثبات می شود (همان طور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بی ثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.
اصلاح بازار
در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ می دهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمت های سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش می یابند. به یاد بیاورید، ما زمانی می گوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمت ها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماه های پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.
اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایه گذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانی ترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از این رو سرمایه گذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.
نوسانات بازار
یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به آن برمی خوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را می سنجد. به عبارت ساده تر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.در مورد سرمایه گذاری هایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار می گیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته می شود.
عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریت شده (طرح های سرمایه گذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر می شود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت می توانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.نوسانات بازار لزوماً نگران کننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) که می توانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که می توانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.
سخن پایانی
وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (Bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.همه بازارها وارد چرخه های انبساط و انقباض می شوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) می شود، جوّی از خوش بینی، باور و طمع به وجود می آید. این ها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده می شوند.
گاهی احساس طمع و باور بیش ازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی می شود. در این حالت سرمایه گذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آن ها را خریداری می کنند. در این شرایط قیمت به شدت رو به بالا می رود چرخه احساسات یک معامله گر و به نقطه ی حداکثر ریسک مالی می رسد.لازم به ذکر است که هیچ وقت نمی توان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخه های بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانب دارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.
دیدگاه شما