درک فرمول سرمایه گذاری


نرخ بازده سرمایه گذاری = هزینه های انجام شده / (هزینه های انجام شده – درآمد کسب شده) سود خالص

پایان‌نامه
بررسی تأثیر دانش مالی سرمایه گذاران بر تصمیم سرمایه گذاری

چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر دانش مالی سرمایه گذاران بر تصمیم سرمایه گذاری به انجام رسید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهشی تحلیلی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار تهران در صنعت دارویی تشکیل می دهند. حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 390 نفر تعیین گردید. ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه ای استاندارد بوده که به روش تصادفی غیراحتمالی در دسترس در بین افراد نمونه توزیع و جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده توسط آزمون تی تک نمونه‌ای و آزمون رگرسیون از طریق نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از فرضیه های پژوهش، حاکی از مورد تائید واقع شدن تاثیر ذهنیات فردی، اطلاعات حسابداری، اقتصادی و نیازهای مالی شخصی سرمایه‌گذار بر تصمیم سرمایه گذاری بود. همچنین در بررسی رابطه بین دانش مالی و عوامل موثر بر تصمیم به سرمایه‌گذاری نیز رابطه دانش مالی با عوامل مورد تائید قرار گرفت. در نهایت نیز رابطه بین دانش مالی و عوامل موثر بر تصمیم به سرمایه‌گذاری با توجه به زمینه اشتغال سرمایه گذار نیز مورد بررسی قرار گرفته و تائید گردید.

مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای

مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای

یکی از مهم ترین مسائلی که در امور مالی و مدیریت دارایی ها بایستی مورد بررسی قرار گیرد، میزان ریسک یا خطر پذیری سرمایه گذاری ها می باشد. در واقع هر سرمایه گذار یا معامله گر، با هر بار سرمایه گذاری روی سهام و یا اوراق بهادار، ملزم به پذیرش ریسک می گردد. در این گونه شرایط می توان از مدل CAPM استفاده نمود که به قیمت گذاری کمک شایانی می کند و باعث کنترل ریسک می شود. در ادامه این مطلب به مدل CAPM و چگونگی استفاده از آن پرداخته شده است.

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (Capital Asset Pricing Model)، که به آن CAPM گفته می شود، در سال 1952 توسط مارکویتز توسعه داده شد و سپس توسط ویلیام شارپ بهبود یافت. مدل CAPM رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را بررسی می کند که برای بررسی ریسک اوراق مالی به کار برده می شود.

بنا بر مدل CAPM، نرخ بازده مورد انتظار یک پرتفوی، از جمع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می گردد که بر این اساس، اگر بازده مورد انتظار به دست آمده با بازده مورد نیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته باشد و یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری صورت نمی گیرد.

مفهوم مدل CAPM:

این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:

  • عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر درک فرمول سرمایه گذاری اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
  • عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
  • عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد.

فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:

برای محاسبه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، فرمول زیر توسط دانشمندان ارائه شده است:

فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

که در آن:

Ra‌ بازده مورد انتظار سرمایه گذاری دارایی a

Rrf‌ نرخ بازدهی بدون ریسک

Ba ضریب بتا یا معیار ریسک سیستماتیک دارایی

Rm‌ بازده مورد انتظار بازار

هدف از ارائه این فرمول، قیمت گذاری دارایی ها بر اساس ریسک آنها می باشد.

موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.

مشکلات و نواقص مدل CAPM

مشکلات و نواقص مدل CAPM

مشکلات و نواقص مدل CAPM:

مانند تمام نظریه هایی که وجود دارد، این مدل اقتصادی نیز در طول گذر زمان بارها تحت آزمایش قرار گرفته است و دارای نواقصی می باشد که در طول زمان شناسایی شده اند. بر این اساس مشخص شد که با این روش، نتایج همیشه درست نمی باشند و در برخی مواقع امکان بروز خطا وجود دارد.

پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.

همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین درک فرمول سرمایه گذاری زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد.

دلیل استفاده از مدل CAPM:

حال این سوال پیش می آید که چرا با وجود این عیوب و نواقص، بایستی از این مدل استفاده نمود؟ در واقع می توان گفت که با گذر زمان و نمایان شدن کاستی های این مدل، CAPM هنوز هم به صورت گسترده دارای کاربرد های زیادی است و محبوبیت خاصی دارد. استفاده از این مدل بسیار آسان بوده و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق به سرمایه گذار می دهد.

در نتیجه می توان گفت که سرمایه گذاران هنوز هم دارایی های سرمایه ای خود را با استفاده از مدل CAPM قیمت گذاری می کنند و از این طریق می توانند ارزیابی قابل قبولی از آینده سرمایه گذاری های خود درک فرمول سرمایه گذاری کسب نمایند.

نتیجه گیری:

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM، بر اساس فرضیه هایی در مورد رفتار سرمایه گذاران، میزان توزیع ریسک و اصول بازار بنا شده است که ممکن است تمام آنها با واقعیت امر تطابق نداشته باشند. اما با این وجود نیز می‌توان از آن به منظور درک رابطه بین ریسک و سود سرمایه گذاری استفاده نمود تا از این طریق بتوان تصویر روشن تری از آینده به دست آورد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بازار معاملات فارکس را به شما پیشنهاد می کنیم.

نسبت P/E چیست؟ + کاربرد نسبت P/E در بورس

نسبت P/E یکی از قدیمی‌ترین و پرکاربردترین ابزارهای ارزش‌گذاری سهام شرکت‌های بورسی است. این نسبت بیانگر “قیمت سهام” به “درآمد هر سهم (سود)” است. عموما تازه‌واردان بورسی با مفهوم ابتدایی و ساده P/E آشنا می‌شوند. چه بسا معامله‌گرانی با درنظر گرفتن مفهوم غلط P/E، اقدام به خرید و فروش سهام کنند و متضرر شوند. برای درک بهتر مفهوم P/E باید از سه دیدگاه مختلف آنرا بررسی کنیم: 1) نرخ بازگشت سرمایه، 2) انتظارات سهامداران از آینده شرکت، 3) سطح ریسک سهام شرکت. در این آموزش بورس به بررسی مفاهیم P/E، انواع آن، کاربرد و مقایسه آن با P/E گروه می‌پردازیم.

نسبت P/E چیست

نسبت P/E چیست؟

نسبت P/E مخفف عبارت انگلیسی Price/Earnings per share به معنی قیمت به سود است. Price به معنی قیمت هر برگه سهام شرکت و Earnings per share به معنی سود هر برگه سهام است. بنابراین نسبت P/E در بورس یعنی نسبت قیمت هر برگه سهام به سود نقدی هر برگه سهم. به بیان ساده نسبت قیمت به درآمد هر سهم را P/E گویند.

نسبت P/E در صفحه مربوط به هر نماد بورسی در سایت TSETMC بصورت خودکار محاسبه و نمایش داده می‌شود. البته به راحتی می‌توانید با تقسیم قیمت پایانی سهم بر EPS آن، نسبت P/E را محاسبه کنید. برای مثال اگر قیمت پایانی فملی (33,520) را بر EPS آن (1962) تقسیم کنید به همان عدد 27.21 می‌رسید.

نسبت p/e در سایت TSETMC

دقت بفرمایید Earnings per share یا همان سود هر برگه سهم به EPS معروف است. به شما توصیه می‌کنم مقاله آموزشی زیر را حتما مطالعه بفرمایید.

مفهوم و کاربرد نسبت P/E

می‌توان مفاهیم مختلفی را برای P/E درنظر گرفت. هر کدام از این تفاسیر بستگی به دیدگاه سرمایه‌گذاری و استراتژی معاملاتی شما می‌تواند کاربرد خاصی داشته باشد.

1. نرخ بازگشت سرمایه

با فرض عدم تغییر سود سالیانه، P/E = 10 یعنی بعد از 10 سال به اندازه اصل سرمایه خود سود خواهید کرد. بنابراین برای سپرده‌های بانکی با سود سالیانه 20% مقدار P/E برابر 5 است. در واقع بعد از 5 سال پول شما دو برابر می‌شود. بنابراین طبق این مفهوم “نسبت P/E کمتر، بهتر است!” اما این یک نتیجه‌گیری غلط است به دلایل زیر:

  • نحوه بازدهی شرکت‌های بورسی علاوه بر پرداخت سود نقدی، از طریق “افزایش قیمت سهام” نیز هست. بنابراین نمی‌توان از این پارامتر صرف‌نظر کرد.
  • فرض ثابت بودن سود شرکت‌ها در چندین سال متوالی تقریبا غیرممکن است.
  • نگاه این مفهوم به عملکرد شرکت در گذشته معطوف است و هیچ ارزیابی از آینده شرکت ندارد.

2. انتظارات سهامداران از آینده شرکت

این تفسیر بر اساس پیش‌بینی عملکرد شرکت و منعکس‌کننده انتظار بازار از آینده شرکت است. بدین‌صورت که سرمایه‌گذاران به ازای هر 1 ریال سود شرکت حاضر به پرداخت چند ریال برای خرید سهام آن شرکت هستند! برای مثال P/E = 20 یعنی معامله‌گران حاضر به پرداخت 20 ریال به ازای هر 1 ریال سود شرکت هستند. طبق این مفهوم “نسبت P/E بزرگتر بیانگر خوشبین بودن سهامداران به شرکت است!” در درک فرمول سرمایه گذاری واقع انتظار سرمایه‌گذاران از افزایش سوددهی شرکت در آینده، باعث افزایش قیمت سهام و بالطبع رشد P/E می‌شود. حال اگر این پیش‌بینی رشد سود محقق شود مقدار P/E تعدیل می‌شود.

بنابراین طبق این مفهوم P/E بزرگتر بیانگر باور به افزایش سوددهی شرکت در آینده است. همچنین مقدار P/E کوچکتر، بازتابی از بدبینی عمومی بازار به آینده شرکت است!

3. سطح ریسک سهام شرکت

مطابق مفهوم قبلی، انتظار بازار از سودآوری و آینده شرکت در P/E منعکس می‌شود. در واقع با توجه به خوش‌بینی بازار از رشد سوددهی شرکت، قیمت سهام به استقبال آن رفته و افزایش می‌یابد. این درک فرمول سرمایه گذاری افزایش قیمت منجر به افزایش مقدار P/E می‌شود. حال فرض کنید عملکرد شرکت برخلاف انتظار با کاهش سودآوری همراه باشد! بنابراین قیمت‌ها شروع به نزول می‌کند تا به ارزش ذاتی خود همگرا شود. بنابراین هر چه نسبت P/E بزرگتر باشد ریسک خرید سهام نیز بیشتر می‌شود.

مفهوم نسبت p/e در بورس چیست

P/E بالا بهتر است یا پایین؟

جواب قطعی برای این پرسش وجود ندارد. اما مدنظر داشته باشید که همیشه در ابتدای سیکل “خوش‌بینی بازار به سهام شرکت” اقدام به خرید کنید. در انتهای این سیکل نیز اقدام به فروش سهام کنید.

برای مثال شرکتی با P/E = 10 را درنظر بگیرید. با بررسی شرکت متوجه افزایش سودآوری شرکت در آینده شده و اقدام به خرید سهام می‌کنید. به مرور افراد بیشتری به آینده شرکت خوش‌بین شده و سهام آنرا می‌خرند. بنابراین اقبال عمومی بازار باعث افزایش قیمت سهام شرکت می‌شود. حال فرض کنید این افزایش قیمت باعث افزایش مقدار P/E به مقدار 30 شود! اینجا می‌تواند پایان سیکل خوش‌بینی بازار باشد! چرا که حتی اگر شرکت موفق به افزایش سوددهی شود برای ادامه‌دار بودن روند صعودی، معامله‌گران انتظار رشد بیشتر سود در آینده را دارند.

نسبت P/E گروه

مقایسه شرکت‌هایی با حوزه فعالیت غیرمشترک می‌تواند منجر به تحلیل‌های اشتباه شود. چرا که چشم‌انداز و نرخ رشد سودآوری شرکت‌ها در صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است. وقتی به صفحه نماد یک شرکت بورسی مراجعه می‌کنید علاوه بر P/E شرکت، نسبت P/E گروه را نیز مشاهده می‌کنید. عموما P/E شرکت در جهت P/E گروه حرکت می‌کند. در واقع با مقایسه این دو نسبت با یکدیگر می‌توان نتایج زیر را استنباط کرد:

  1. کمتر بودن نسبت P/E شرکت از P/E گروه می‌تواند بیانگر پتانسیل رشد قیمت باشد.
  2. بیشتر بودن P/E از نسبت P/E گروه می‌تواند سیگنالی از خوش‌بینی معامله‌گران باشد. در واقع آنها انتظار رشد سوددهی شرکت در آینده را دارند!

هر دو نتیجه یکسان است! بنابراین تحلیل ارزندگی سهام یک شرکت صرفا با مقایسه P/E آن با نسبت P/E گروه کار اشتباهی است. نه P/E بیشتر از P/E گروه نشان از حباب داشتن سهام است و نه P/E کمتر از P/E گروه بیانگر ارزنده بودن سهام.

نکته: این نسبت برای بورس و فرابورس بصورت جداگانه محاسبه می‌شود. برای دو شرکت با یک گروه مشترک که یکی در بورس و دیگری در فرابورس پذیرش شده است نسبت P/E گروه متفاوت است. برای مثال “شپنا” و “شاوان” هر دو جز گروه فرآورده‌های نفتی هستند اما P/E گروه متفاوتی دارند.

p/e گروه

نکات مهم پیرامون نسبت P/E

  • نسبت P/E منفی مفهومی خاصی ندارد! و صرفا بیانگر ضررده بودن شرکت است.
  • هرگز صرفا با تکیه بر پایین یا بالا بودن P/E یک شرکت اقدام به خرید یا فروش سهام آن نکنید! در واقع نسبتP/Eصرفا یکی از روش‌های ارزش‌گذاری درک فرمول سرمایه گذاری شرکت‌ها است.
  • بعد از افزایش سرمایه تغییری چندانی درP/Eرخ نمی‌دهد چرا که سود نقدی و قیمت سهام کاهش می یابد. اما افزایش سرمایه از محل آورده نقدی عموما با خوش‌بینی نسبت به آینده شرکت همراه است. بنابراین می‌تواند باعث رشد قیمت و بالطبع افزایش P/E شود.
  • هنگام محاسبه نسبت P/E می‌توان از EPS سال مالی گذشته یا پیش‌بینی EPS سال مالی آینده استفاده کرد.
  • برای محاسبهP/E موجود در سایت TSETMC از EPSبر مبنای سود و زیان 12 ماهه اخیر استفاده شده است.
  • همیشه قیمت سهام طبق انتظار بازار حرکت نمی‌کند! چه بسا ممکن است یک شرکت با توجه به ارزنده بودن P/E پایینی داشته باشد و بالعکس!

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی

مدیریت سرمایه

جهت یک سرمایه‌گذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معامله‌گری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزش‌های تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر می‌گردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.

قطعاً معامله‌گری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسک‌های موجود اقدام به سرمایه‌گذاری درک فرمول سرمایه گذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.

مدیریت سرمایه چیست؟

اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه می‌نامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر می‌کنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفه‌ای معامله‌گری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونه‌ای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.

اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیش‌گیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایه‌گذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایه‌گذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آن‌ها را در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر تقسیم می‌کنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.

در نتیجه معامله‌گران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایه‌گذاری آن‌ها متناسب باشد. در این گونه موارد نمی‌توان برای هر معامله گر نسخه‌ای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معامله‌گران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.

رویای یک شبه ثروت مند شدن

بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایه‌گذارانی را حتی نمی‌توان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آن‌ها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال می‌کشاند. به جد می‌توان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معامله‌گران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.

امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روش‌ها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیت‌های معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوب‌های مشخص برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران را تعیین می‌نماید.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟

هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی درک فرمول سرمایه گذاری دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های معین و مرسومی موجود است که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر هستند:

  • ریسک
  • بازده
  • نسبت بازده به ریسک
  • حجم معاملات
  • نسبت افت سرمایه

به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین می‌گردد. آشکارا مشاهده می‌کنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی می‌کند.

چگونه می‌توان ریسک را کنترل نمود؟

برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه می‌کنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.

من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.

نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند

برخی از قواعد مرسوم بازار

  • محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات می‌باشد.
  • طبق اصول سرمایه‌گذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
  • حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمی‌گردد.
  • در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
  • زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار می‌اندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آن‌ها را نیز مد نظر قرار دهید.
  • آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند درک فرمول سرمایه گذاری معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.

بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه می‌اندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪؜ قیمتش کاهش پیدا کند.

جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.

شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل می‌کنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.

اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد

شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه می‌کنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار می‌پذیرد.

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

یکی از علاقه مندی های سرمایه گذاران این است که در کاری سرمایه گذاری کنند که کمترین مقدار هزینه و بیشترین مقدار سودآوری را داشته باشد. دانشمندان علم اقتصاد برای فهم این مسئله فرمولی را پیشنهاد کرده اند به نام «نرخ بازده سرمایه گذاری». نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) معیاری است که برای درک سودآوری یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. ROI میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده‌اید مقایسه می‌کند. بیایید نگاهی به نحوه استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران فردی و کسب و کارها بیندازیم.

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

فهرست مطالب

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست؟

نرخ بازده سرمایه گذاری یا همان RIO یعنی نسبت سود خالصی که سرمایه گذار از رهگذر پشتیبانی یک کسب و کار با هزینه ای که برای راه اندازی آن کسب و کار پرداخت می‌کند به دست می‌آورد. زمانی که برای یک سرمایه گذاری یا یک عمل تجاری پول می‌گذارید، ROI به شما کمک می‌کند تا متوجه شوید که سرمایه گذاری شما چقدر سود یا زیان داشته است.

بازده سرمایه گذاری نسبت ساده‌ای است که سود (یا زیان) خالص سرمایه گذاری را بر هزینه آن تقسیم می‌کند. از آنجایی که به صورت درصد بیان می‌شود، می‌توانید اثربخشی یا سودآوری گزینه‌های مختلف سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید. ROI ارتباط نزدیکی با معیارهایی مانند بازده دارایی ها (ROA) و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) دارد.

فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری

اگر بخواهیم تعریف بالا درک فرمول سرمایه گذاری را در قالب معادله ی ریاضی بیان کنیم، خواهیم گفت:

نرخ بازده سرمایه گذاری = هزینه های انجام شده / (هزینه های انجام شده – درآمد کسب شده) سود خالص

مثلاً اگر یک سرمایه گذار برای راه اندازی یک کارگاه کوچک کفّاشی 50 میلیون تومان هزینه کند و در پایان سال چیزی حدود 200 میلیون تومان کسب درآمد کند، نرخ بازده ی سرمایه گذاری او با فرمول بالا محاسبه می شود:

3 = 50000000 / (50000000 – 200000000)

خیلی از مؤسّسات یا کارگاه ها معمولاً نرخ بازده سرمایه گذاری را به صورت درصدی اعلام می کنند. یعنی در فرض بالا سرمایه گذار از تلاشش چیزی حدود 300 درصد سود کرده است.

کاربردهای نرخ بازده سرمایه

کاربردهای نرخ بازده سرمایه

برای ROI می توان کاربردهای متعدّدی را ذکر کرد، از جمله:

1. ROI فرصت بسیار خوبی برای مقایسه ی کلان سود فراهم می آورد و کارآفرینان می توانند با مراجعه به این عدد و مقایسه ی نموداری آن در طول سال ها یا ماه ها، پیشرفت یا پسرفت تلاش اقتصادی خودشان را رصد نموده و با ارائه ی تحلیل های متناسب با اقدامات انجام شده، آینده ی بهتری برای خودشان رقم بزنند.

2. ROI این امکان را به کارآفرین می درک فرمول سرمایه گذاری دهد که کسب و کار خود را با رقبای هم حرفه اش مقایسه کند و به تحلیل اختلاف عدد ها پرداخته و با فهم نقاط مثبت رقیب و یا نقاط ضعف خود، به توانمندسازی خود و مجموعه اش کمک کند.

3. ROI بستری برای پیش بینی های مرتبط با توسعه ی کسب و کار است. مثلاً اگر سرمایه گذار تصمیم بگیرد برای سال آینده ابزارآلات کارگاه کفّاشی خودش را ارتقاء دهد، در ازای دو برابر شدن سرعت کارگران و علی القاعده دو برابر شدن درآمد کسب شده، چیزی در حدود 200 میلیون تومان باید هزینه کند که این قاعده به او کمک می کند تا شتاب سود آوری خودش را کنترل کرده تا دچار ناهمگونی در نقدینگی نشود.

1 = 200000000 / (200000000 – 400000000)

در فرض مطرح شده با وجودی که درآمد فرد دوبرابر شده است، امّا نرخ بازده سرمایه گذاری اش دو واحد یا 200 درصد کاهش یافته و این مسئله مدیریت جدّی سرمایه گذار را می طلبد و او باید تلاش کند تا با مدیریت درست و تخصیص منابع به گونه ای عمل کند که از رقبایش عقب نیفتد.

4. ROI تحلیل قابل توجّهی از بورس را در اختیار ما قرار می دهد. فرض کنید فردی سهمی را به قیمت 5000 تومان تهیّه می کند و بعد از یکسال آن را به قیمت 13000تومان به فروش می رساند. در صورتی که مجمع عمومی برگزار گردد و برای هر سهم مذکور چیزی حدود 2000 تومان سود نقدی (در طول یک سال) تعلّق بگیرد، نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه خواهد شد:

نرخ بازده سرمایه گذاری بورس = هزینه ی خرید در ابتدای سال / (سود نقدی + (هزینه ی خرید در ابتدای سال – هزینه ی فروش در انتهای سال))

2 = 5000 / (2000 + (5000 – 13000)

5. ROI به سادگی قابلیّت تفسیر شدن دارد و حتّی یک دانش آموز ابتدایی به راحتی می تواند آن را بخواند و بفهمد و این به تنهایی می تواند یک عامل مهم و مفید محسوب شود.

مزایای ROI

مزایای ROI

  • به طور کلی محاسبه ROI آسان است. ارقام کمی برای تکمیل محاسبه مورد نیاز است که همه آن‌ها باید در صورتهای مالی یا ترازنامه موجود باشند.
  • قابلیت تحلیل مقایسه‌ای به دلیل استفاده گسترده و سهولت محاسبه آن. می‌توان مقایسه‌های بیشتری را برای بازده سرمایه گذاری بین سازمان‌ها انجام داد.
  • اندازه گیری سودآوری. ROI به درآمد خالص برای سرمایه گذاری های انجام شده در یک واحد تجاری خاص مربوط می‌شود و معیار بهتری از سودآوری شرکت یا تیم ارائه می‌دهد.

معایب ROI

البتّه برای نرخ بازده سرمایه گذاری اشکالاتی هم بیان شده است که تقریباً برای همه ی آن ها می توان پاسخ قانع کننده ای ارائه نمود:

1. ROI پارامتری برای در نظر گرفتن زمان ندارد و در نتیجه اعداد محاسبه شده غیر واقعی هستند. برای حل مشکل مزبور کافی است حسابدار شرکت زمان را برای هر کدام از محاسباتش به یک اندازه در نظر بگیرد و این فرمول را برای بازه های زمانی ماهانه، سالانه و 5 ساله در نظر بگیرد.

2. ROI توانایی محاسبه ی نتایج کیفی را ندارد. در مثال بالا فرضاً شاید ابزار کار کارگران کفش فروشی تقویت شود؛ امّا آیا روحیه ی کارگران هم به همان اندازه عالی می شود یا خیر؟ این مسئله هم با محاسباتی قابل حل است. مثلاً کارگران به میزانی که از مزایا و تسهیلات کاری بیشتری برخوردار شوند؛ به همان میزان از روحیه ی بیشتری برخوردار خواهند شد.

حتّی می توان به صورت روزانه یا هفتگی یا در سایر بازه های زمانی نسبت به حال خوش کارگران تست روانشانسی گرفت و داده های حاصل از تست روانشانسی را که می توانند از سنخ کمّیّت ها باشند، مورد مطالعه و تدقیق قرار داد.

3. ROI کلّی گویی است و نمی تواند اطّلاعات دقیق و جزئی به ما بدهد. این سخن هم انتظاری بی جا از نرخ بازده سرمایه گذاری است. چون این نرخ ماهیتش کلی است و قرار است جهت گیری کلّی کسب و کار را به ما نشان بدهد؛ نه این که بیان جزئیّات را عهده دار شود و نباید چنین انتظاری را از نرخ بازده سرمایه گذاری داشت.

سخن آخر

البتّه در انتها بیان این نکته مهم به نظر می رسد که مثبت بودن ROI قبل از آن که در محیط خارج رخ دهد، ابتدا در وجود شخص سرمایه گذار و کارآفرین رخ می دهد و زمانی حقیقت کار با کیفیّت و بازده ارائه خواهد شد که کارآفرین و کارگرانش بتوانند به زیبایی خود را ارتقاء داده و از رهگذر ارتقاء خود به کارشان ارتقاء بخشند. برای ارتقاء خود نیز مهارت آموزی تنها بخشی از ماجرا است.

آن چه که به اندازه ی مهارت آموزی و بلکه در مواقعی بیشتر از آن اهمّیّت دارد، باور ها و احساسات عالی است که یک کارآفرین نسبت به خود، حرفه و کارآفرینانش دارد. روحیه و باوری که با توکّل بر خدا روز به روز بارور تر شده و حقیقت ROI را محقق خواهد ساخت و دنیای کسب و کار و تجارت را شیرین خواهد نمود. به امید ساخت فردایی بهتر برای ایران اسلامی مان.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.