حباب منفی در بازار سرمایه


www.picyab.com

حباب منفی بورس تهران

گروه بنگاه‌ها- مهتاب رحمتعلی: بورس تهران ریزش بالایی را در مدتی کوتاه تجربه کرده است. در شرایط کنونی دو اتفاق مهم در بازار در شرف وقوع است؛ نخست ریزش مداوم قیمت‌ها در این بازار که از طرفی به خروج سریع صاحبان سهم منجر می‌شود تا بلکه بتوانند از زیان بیشتر خود جلوگیری کنند. این در حالی است که در عرضه‌هایی که در بازار صورت می‌گیرد نیز خریداری وجود ندارد و این امر فشار مضاعفی را بر شاخص کل بازار به صورت مداوم وارد می‌سازد. چالش دوم آثار روانی ناشی از احتمال کاهش بیشتر قیمت است که باعث توقف عملیات خرید حتی در شرایط پایین‌تر از کف شده است.

حباب منفی بورس تهران

گروه بنگاه‌ها- مهتاب رحمتعلی: بورس تهران ریزش بالایی را در مدتی کوتاه تجربه کرده است. در شرایط کنونی دو اتفاق مهم در بازار در شرف وقوع است؛ نخست ریزش مداوم قیمت‌ها در این بازار که از طرفی به خروج سریع صاحبان سهم منجر می‌شود تا بلکه بتوانند از زیان بیشتر خود جلوگیری کنند. این در حالی است که در عرضه‌هایی که در بازار صورت می‌گیرد نیز خریداری وجود ندارد و این امر فشار مضاعفی را بر شاخص کل بازار به صورت مداوم وارد می‌سازد. چالش دوم آثار روانی ناشی از احتمال کاهش بیشتر قیمت است که باعث توقف عملیات خرید حتی در شرایط پایین‌تر از کف شده است. در این شرایط، شاهد ریزش مداوم بازار هستیم. بورس تهران در حال حاضر در مقایسه با اوج شاخص در نیمه دی‌ماه سال قبل بیش از ۲۱ درصد افت را تجربه کرده است.

بر این اساس سطوح معاملاتی سهام در بورس تهران به پایین‌ترین حجم خود در یک سال و نیم گذشته رسیده است. بازار سهام که این روزها همانند دیگر بازارها روند نزولی داشته، به دنبال تعیین تکلیف مذاکرات هسته‌ای و خوش‌بینی‌ها از افت بیشتر قیمت‌های سهام، بیش از گذشته با افت همراه شده است.

کارشناسان معتقدند که با توجه به شرایط اقتصادی کشور قیمت سهام به پایین‌ترین سطح خود رسیده است؛ قیمت‌هایی که گاهی به دلیل هیجان‌زدگی بازار رشدهای زیادی و مهم‌تر از آن صف‌های خرید زیادتر را تجربه کرده‌اند، اکنون که به قیمت‌های واقعی خود و حتی کمتر رسیده‌اند با اقبال مواجه نیستند. اکنون سوال این است که آیا اکنون بهترین زمان برای خرید سهم و سرمایه‌گذاری بلندمدت نیست و چرا حتی حقوقی‌ها هم وارد گود نمی‌شوند؟

به عقیده برخی فعالان بازار سهام نبود نقدینگی دلیل اصلی این امر است. با این پیش فرض و با توجه به رکود در سایر بازارها طرح این سوال موضوع مهمی است که نقدینگی در حال حاضر در کدام بازار پارک شده است؟‌

مهدی طحانی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری آوای آگاه نبود نقدینگی را از مهم‌ترین‌ دلایل رکود بازار و کم‌اقبالی سهام می‌داند.

وی اعتقاد دارد که سهامداران عمده هم نقش مناسبی را در این زمینه ایفا نکرده‌اند.

به گفته وی زمانی که قیمت‌ها صعودی بود سهامداران عمده مبنایی از ارزش شرکت خود نداشتند و اکنون نیز سهام خود را بازارگردانی نمی‌کنند.

وی با اشاره به اینکه قیمت سهام شرکت‌ها پایین‌تر از ارزش واقعی در حال معامله است، می‌گوید: سرمایه‌گذارانی که در دی‌ماه گذشته با ارزش جایگزینی سهام را مقایسه می‌کردند و دچار افراط بودند الان نیز دچار تفریط شده‌اند.

طحانی با انتقاد از برخوردهای دولت می‌گوید: در حالی که بهای تمام شده کالاهای اساسی، نرخ حامل‌های انرژی و حقوق و دستمزد افزایش پیدا کرده اما قیمت محصولات همچنان ثابت مانده و این روند مناسب بازار نیست.

مدیرعامل سرمایه‌گذاری آوای آگاه اتفاقات خاورمیانه را نیز در روند مسائل‌ داخلی مهم ارزیابی کرده و ادامه می‌دهد: هر روز در بخشی از منطقه بحران وجود دارد، به طوری که هنوز بحران اوکراین تمام نشده عراق دچار مشکل شده و اخبار آنها بر بازارها سایه انداخته است.

وی با تاکید بر لزوم نظارت ارکان بازار بر رفتار سهامداران اعتقاد دارد که متاسفانه در کشور ما اراده منسجم و قوی برای حمایت از بازار وجود ندارد.

به گفته وی، سهامداران عمده و حقوقی‌ها اکنون باید با اتکا به مسوولیتی که در قبال بازار برای عرضه سهام دارند سهام خود را جمع کنند.

طحانی با یادآوری جنگ سوریه در سال ۹۰ و ۹۱ و بحران ارزی ایران در همان دوره می‌گوید: در آن زمان نیز بازار به دنبال افزایش نرخ ارز رشد یکباره و پس از آن افت غیرمنتظره‌ای را تجربه کرد؛ رفتاری که اکنون نیز بازار به آن دچار شده است.

طحانی در ادامه با انتقاد از سیاست‌های انقباضی نامتوازن دولت می‌افزاید: اکنون در حالی که تنها بانک‌ها جذابیت برای حباب منفی در بازار سرمایه سرمایه‌گذاران دارند و نرخ تورم به سمت ۱۵ درصد میل کرده، سود بانکی ۲۰ درصد یعنی ۵ درصد قدرت خرید بیشتر شده که به نظر خطرناک است و احتمال دارد دولت را به سوی کاهش نرخ سود بانکی نیز متمایل کند.

وی تصریح می‌کند: چنین وضعی برای سرمایه‌گذارانی که سهام خود را فروخته و سرمایه را به بانک‌ها می‌برند مقرون به صرفه نیست، زیرا بازار فعلی بازار صبر و انتظارات بوده و انتظار می‌رود از این شرایط رکودی خارج شود.

دکتر علی رحمانی، مدیرعامل شرکت نیکی گستر نیز در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» بزرگ‌ترین مشکل بازار را کاهش نقدشوندگی دانسته و می‌گوید: خریدهای کوچکی که در بازار انجام می‌شود در قیمت‌های منفی

(پایین‌تر از ارزش ذاتی سهم) صورت می‌گیرد که این خود انعکاسی از کل وضع اقتصادی کشور است.

وی معتقد است: بازار سرمایه بدون توجه به باقی بخش‌های اقتصادی نمی‌تواند پیش برود.

به گفته مدیر عامل سابق شرکت بورس افزایش نرخ خوراک، افزایش مالیات بر ارزش افزوده، وضعیت عوارض و . باعث شده چشم‌انداز روشنی از سود حباب منفی در بازار سرمایه شرکت‌ها به‌طور شفاف برای سرمایه‌گذاران وجود نداشته باشد.

رحمانی با اشاره به بالا بودن ریسک در این وضعیت معتقد است دولت باید اقدامات اساسی در این زمینه انجام دهد.

به اعتقاد وی، دولت لازم نیست از بازار سرمایه حمایت کند؛ تنها کافی است مشکل شرکت‌ها از جمله وضعیت تسهیلات، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و. را مرتفع سازد تا به افزایش سودآوری شرکت‌ها بینجامد.

مدیرعامل سابق شرکت بورس، قرمز شدن هر روزه تابلوی بورس را خطری جدی می‌داند که دولت باید به آن توجه خاصی داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه در گذشته نیز چنین شرایطی وجود داشته می‌گوید: مشکل الان این است که اولویت و فوریتی وجود ندارد.

رحمانی در ادامه با اشاره به نقش مهم مجلس در این زمینه ادامه می‌‌دهد: باید گروهی ویژه در مجلس اثر قوانین و مقرراتی که وضع می‌شود را مطالعه کنند، زیرا بررسی پس از اجرای قانون در همه دنیا موضوع مهمی است که متاسفانه در ایران نادیده گرفته می‌شود.

وی با یادآوری طرح تثبیت قیمت‌ها که در گذشته یکی از رؤسای مجلس انجام داده بود می‌گوید: در بلندمدت معلوم شد که این طرح چه مشکلاتی ایجاد کرده و طرح مناسبی نبود.

به گفته وی، اکنون نیز برخی معتقدند بین نقدینگی و تورم رابطه‌ای وجود ندارد، اما باید جلوی چنین اشتباهاتی گرفته شود و نباید طوری رفتار کرد که سرمایه‌گذار

رحمانی با اشاره به اینکه افق بلندمدتی پیش روی سرمایه‌گذاران نیست، می‌گوید: وقتی بازار سود نداشته باشد نقدینگی از آن خارج می‌شود.

به گفته وی، اکنون بخش زیادی از نقدینگی به عنوان مطالبات معوق مانده، بخشی در بانک‌ها و بخشی متمرکز در دارایی‌هایی است که در حال حاضر نقد نمی‌شوند؛ مانند ملک.

ناکامی شاخص ساز ها در رشد شاخص/ حباب آب شده منفی شد

ناکامی شاخص ساز ها در رشد شاخص/ حباب آب شده منفی شد

در هفته گذشته خبر مذاکرات وین جهت انتظارات در بازارها را تغییر داد. بازار سرمایه قبل از همه بازارها به افزایش خوش بینی ها واکنش نشان داد و سهام ریالی نوسان مثبت رو به بالا را تجربه کرد، در ادامه با غلبه فضای مثبت بازار ارز و طلا نیز در واکنش به شرایط جدید منفی شدند و حباب طلای آب شده هم وارد محدوده منفی شد. شاخص کل بعد ازنزدیکی به محدوده یک میلیون و ۴۲۰ هزار واحدی با افزایش تقاضا همراه شد آنطور که نمودار نشان می دهد علت افزایش تقاضا در بازار سرمایه و حرکت رو به بالای شاخص کل، ورود اندیکاتور آر اس آی به محدوده اشباع فروش در بازه زمانی روزانه است که از نظر تکنیکالی به نوسان مثبت رو به بالای بازار سرمایه کمک کرده است ولی بازار سرمایه در اولین برخورد با حمایت روانی یک میلیون و ۴۵۰ هزار واحدی موفق عمل نکرد و به عقب بازگشت. در جو‌ منفی معاملاتی روز قبل حتی سبزپوشی فارس و فولاد نیز نتوانست شاخص کل را وارد محدوده مثبت قیمتی کند و علیرغم تلاش شاخص سازها، شاخص کل منفی آخرین روز معاملاتی را به پایان رساند. از نکات مثبت بازار روز قبل بهبود وضعیت معاملاتی گروه خودرو در پایان بازار بود که در دقایق پایانی بازار از شدت منفی این گروه کاسته شد آخرین قیمت ها بالاتر از قیمت پایانی بسته شد. با توجه به تزریق اخبار مثبت از سوی سیاست گذار اقتصادی به نظر می رسد بازارساز به دنبال کف سازی در بازار سرمایه و جلوگیری از ریزش بازار است که در این هفته گروه خودرو لیدری بازار را به عهده گرفت. بازار ارز آماده احیای برجام می شود بازار ارز در معاملات روز چهارشنبه توافق را جدی تر گرفت و حمایت نیمه کانال ۳۱ هزار تومانی را از دست داد نرخ دلاری درهم تنها نرخی بود که بالای نیمه کانال ۳۱ هزار تومان باقی ماند. هر چند نرخ دلار کاهشی شده است ولی مقایسه نرخ دلار در بازه کنونی با مذاکرات جدی قبل نشان می دهد که هیجانات کاهشی در بازار ارز کمتر شده است و بازار پیش از خبر قطعی تمایل زیادی برای کاهشی شدن ندارد، هنوز پاسخ ایران درباره بسته پیشنهادی اروپا مشخص نشده است ولی معامله گران بازار فعلا نسبت به پاسخ احتمالی ایران خوش بین هستند و روند بازارها نشان دهنده جو مثبت حاکم بر انتظارات است. از نظر تکنیکالی حباب منفی در بازار سرمایه دلار گرفتار کنج قیمتی است که در صورت شکست آن میتواند تا کانال ۲۹ هزار تومانی کاهش پیدا کند. حباب آب شده منفی شد در بازار طلا امروز شرایط کمی متفاوت شد، حباب طلای آب شده بعد از مدت ها منفی شد، معمولاً حباب طلای آب شده منفی است ولی در چند ماه قبل غلبه انتظارات افزایشی باعث شد تا حباب طلای آب شده مثبت شود و حتی به بالای هشتاد میلیون تومان در هر کیلوگرم رسید، ولی تقویت ارزش اونس و تعدیل انتظارات افزایشی، باعث شد حباب طلای آب شده وارد روند نزولی شود. پس از توقف مذاکرات در فروردین ماه، بدبینی نسبت به نتیجه مذاکرات افزایش یافت و همین مسئله تقاضا برای طلا و سکه را افزایش داد و حباب طلای آب شده رشد کرد. در هفته گذشته ورق انتظارات در بازار ارز و طلا برگشت و آخرین دور مذاکرات احیای برجام جهت انتظارات را تغییر داد. بازار سرمایه قبل از همه بازارها به این اتفاق واکنش نشان داد و سهام ریالی نوسان مثبت رو به بالا را تجربه کرد در ادامه با غلبه فضای مثبت بازار ارز و طلا نیز در واکنش به شرایط جدید منفی شدند و حباب طلای آب شده هم منفی شد‌.

حباب مثبت؛ حباب منفی

تشخیص علت پدیده‏ای که پس از ترکیدن هم این‌چنین دشوار باشد، مسلماً قبل از ترکیدن کاری بسیار دشوارتر خواهد بود. به همین علت است که معمولاً حباب‌ها در بازارهای مالی تا زمان ترکیدن تشخیص داده نمی‏شوند و حتی پس از ترکیدن نیز بر سر علل آن اختلاف‌نظر وجود دارد

سعید‭ ‬خوش‌بین، تحلیلگر مالی: در فیلم فروش استقراضی بزرگ (The Big Short) دیالوگ جالبی وجود دارد. آنجا که یکی از سرمایه‏گذاران صندوقی که دکتر مایکل بِری مدیریت آن را به عهده دارد، به اسم لورِنس همراه با دوستی به سراغ وی می‏رود و از اینکه مایکل بِری اقدام به فروش استقراضی (Short Selling) اوراق رهنی مسکن زده است اظهار نگرانی شدید می‏کند. او به مایکل بری می‏گوید: «ما هیچ اعتقادی به توانایی‏های تو در تشخیص روندهای اقتصاد کلان نداریم» مایکل بِری در حباب منفی در بازار سرمایه پاسخ می‏گوید «هرکسی می‏تواند ببینید که یک حباب در بخش مسکن داریم» لورنس پاسخ می‏دهد «در واقع هیچ‌کس نمی‏تواند یک حباب را ببینید. این همان چیزی است که یک حباب را به وجود می‏آورد!» در جواب مایکل پاسخ می‏دهد که «این بی‏معنی است و همیشه نشانه‏هایی وجود دارند» و نشانه‏ها را بیان می‏کند. دوست لورنس به حباب منفی در بازار سرمایه طعنه به مایکل می‏گوید که «آیا تو از آلِن گرینسپن (رییس وقت فدرال رزرو) و هانک پالسون (مدیرعامل وقت گلدمن ساکس) بیشتر می‏فهمی؟» و مایکل می‏گوید: «بله من بیشتر می‌فهمم!»

البته که حق با دکتر مایکل بِری بود و در نهایت سودی ۴۸۹ درصدی نصیب صندوق شد. بماند که حتی بعد از ترکیدن حباب مسکن آمریکا جنگ لفظی‏ بین مایکل بِری و گرینسپن شکل گرفت. بِری مقاله‏ای در نیویورک‌تایمز (با عنوان من آمدن بحران را دیدم، چرا فدرال رزرو ندید؟) نوشت و از دیده نشدن حباب توسط فدرال رزرو انتقاد کرد و صحبت‌های گرینسپن مبنی بر اینکه «هیچ‌کس حباب مسکن را پیش‏بینی نمی‏کرد» را زیر سؤال برد. گرینسپن در جواب موفقیت میلیارد دلاری بِری را نتیجه یک توهم آماری و از روی بخت و اقبال دانست.

موضوع حباب دقیقاً به همین اندازه پیچیده است. تشخیص علت پدیده‏ای که پس از ترکیدن هم این‌چنین دشوار باشد، مسلماً قبل از ترکیدن کاری بسیار دشوارتر خواهد بود. به همین علت است که معمولاً حباب‌ها در بازارهای مالی تا زمان ترکیدن تشخیص داده نمی‏شوند و حتی پس از ترکیدن نیز بر سر علل آن اختلاف‌نظر وجود دارد.

حباب چیست و چگونه می‏توان به وجود آن پی برد؟

حباب در بازارهای مالی اصطلاحی است به معنی فاصله گرفتن بیش‌ازحد قیمت از ارزش ذاتی. قیمت چیزی ملموس و مشخص است. اما ارزش چطور؟

ارزش (Value) برخلاف قیمت (Price) چندان شفاف نیست، نیاز به محاسبه دارد و آن هم بر پایه مفروضاتی است که گاهی با تغییری جزئی در آنها تغییرات بسیار زیادی در ارزش ایجاد می‏شود. در تئوری آشوب (Chaos Theory) اثر پروانه‏ای (Butterfly Effect) به ما نشان می‏دهد که چگونه تغییری کوچک در یک متغیر ورودی می‏تواند تغییری بزرگ در خروجی ایجاد کند. یکی از مثال‏های‏ این مورد را می‏توان در محاسبه ارزش ذاتی (Intrinsic Value) مشاهده کرد. مثلاً اگر بخواهیم ارزش سهمی را با مدل تنزیل سودهای تقسیمی (DDM) محاسبه کنیم، گاهی با هر تغییر یک‌درصدی در متغیری مثل بازده مورد انتظار می‏توانیم شاهد تغییر فاحشی در ارزش نهایی (Terminal Value) و به تبع آن در ارزش ذاتی سهم باشیم. این تنها یک نمونه است که به عنوان مثال آورده شده تا نشان‏دهنده علل اختلاف بین ارزش یک سهم از دید افراد مختلف باشد.

فیلیپ فیشر از بزرگان دنیای بورس می‏گوید: «بازار سهام پر از افرادی است که قیمت همه‏چیز را می‏دانند ولی ارزش هیچ‏چیز را نمی‏دانند.» در صحت این جمله حکیمانه شکی نیست، معنای دیگر این جمله این است که همواره قیمت سهام بالاتر یا پایین‏تر از ارزش ذاتی آن بوده و همواره حباب‏هایی چه مثبت و چه منفی حول سهام شرکت‏ها وجود دارد.

رشد عجیب بورس تهران طی چند ماه اخیر همه را شگفت‌زده کرده است. در چند ماه گذشته مقدار زیادی پول وارد بورس شده است. هیچ‏کس انتظار چنین رشدی را در زمان فعلی و با این شدت نداشته و تقریبا همه تحلیلگران غافلگیر شده‏اند. حتی برخی از آنان از رشد اخیر جا مانده‏اند. علت‌های مختلفی برای رشد اخیر و سرازیر شدن نقدینگی به این بازار مطرح می‏شود. از راکد بودن بازارهای موازی گرفته تا حمایت دولت و تورم انتظاری. در این میان برخی از زمانی که شاخص در کانال دویست هزار بود اعتقاد به حبابی بودن بازار سهام داشتند و برخی هم به تازگی صحبت از آن می‏کنند.

این روزها در خصوص ایجاد حباب در بازارهای مالی صحبت‏ها زیاد است. مخالفان و موافقان دلایل خاص خود را می‏آورند و ارزش دلاری بازار را در سال‏های مختلف مبنا قرار داده یا جهش بدون پشتوانه قیمت‏ها را در چند هفته قبلی به چالش می‏کشند یا حتی به شباهت بازار سهام ایران با بازار سهام چین در سال ۲۰۱۵ می‏پردازند. آیا بورس تهران حباب دارد؟

به لحاظ تئوریک همان‏گونه که به نقل از فیلیپ فیشر اشاره شد، بازار سهام تقریباً همواره حباب دارد؛ یا حباب مثبت یا حباب منفی. از دید سرمایه‏گذاران که بنگریم اوضاع پیچیده‏تر نیز می‏شود، و هم‌زمان هم حباب مثبت و هم حباب منفی وجود دارد، خریداران چشم به حباب منفی داشته و فروشندگان، نگران ترکیدن حباب مثبت هستند. البته طبیعی است که اگر شاخص به رشد خود ادامه دهد بر تعداد افرادی که بازار را حبابی می‏دانند هم اضافه شود. اکنون وقت طرح این پرسش است که آیا حبابی بودن یا نبودن بورس مسئله است؟

اگر فرضاً شما در زمانی که شاخص در کانال ۲۰۰ هزار واحد بوده است به مشاوری مراجعه کرده باشید و او به شما گفته باشد که بازار حبابی است، آیا این عدم سرمایه‏گذاری یک استراتژی خوب بوده است؟ حتی با فرض درست حباب منفی در بازار سرمایه بودن صحبت مشاور درباره وجود حباب، شما یک فرصت چند صد درصدی را تا الآن از دست داده‏اید. بنابراین به نظر نمی‏رسد که این استراتژی درست باشد، اگرچه اینکه فرضیه حباب درست است یا نه، مسئله دیگری است.

صحبت از حباب بورس در حالی می‏شود که نسبت p/e آن اخیراً حدود ۲۰ واحد شده است و این در حالی است که p/r بازار مسکن مدت‌هاست از مرز ۳۰ نیز گذشته است و اکثر مردم جامعه توانایی خرید خانه را (به عنوان یک کالای مصرفی) با قیمت‌های فعلی ندارند.

از طرفی استدلال‏هایی همچون اینکه «چون تمام بورس‌های دنیا افت داشته‏اند یا اینکه چون رشد اقتصادی منفی است، پس بورس تهران هم باید افت کند» الزاماً درست نیست. این گزاره در صورتی می‏تواند صحیح باشد که بورس همیشه و هر ساله واکنش متناسبی از نظر زمانی داشته باشد، در حالی که در بسیاری مواقع این‏گونه نیست. به عنوان مثال پس از رشد سه برابری دلار در سال ۹۷ و صعود بازارهای موازی نیز بورس واکنش متناسبی نشان نداد و با تأخیر زیادی نسبت به دیگر بازارها حرکت صعودی خود را آغاز کرد.

فعلاً ایام به کام بازار سرمایه است و احتمالاً تا زمانی که نقدینگی جدید سرازیر می‏شود، این روند نیز کم‌وبیش ادامه‏دار خواهد بود. مسئله این نیست که آیا بورس دارای حباب است یا نه، بلکه موضوع مهم‏تر این است که چطور می‏توان از این فرصت برد برد استفاده کرد، فرصتی که هم برای سهامدار و هم برای کشور مفید باشد. اگرچه تشویق سهامداران جدید به ورود مستقیم هم چندان معقول نیست و بهتر است که آنها از روش‏های سرمایه‏گذاری غیرمستقیم استفاده کنند. سهامداران قدیمی هم نباید دچار این خطای ذهنی و سوگیری شوند که بازدهی خوب پرتفوی آنها طی این مدت به خاطر عملکرد و توانایی‏های منحصربه‌فرد آنان بوده است (Self-Serving Bias)، چراکه در اغلب مواقع این‌گونه نیست. یا اینکه نسبت به توانایی‏های خود بیش‌ازحد مطمئن (Overconfidence Bias) باشند.

همچنین در سال ۹۸ این امکان وجود داشت که بهره‏برداری بهتری از این استقبال و سرازیر شدن نقدینگی صورت پذیرد اما چه به لحاظ حجم عرضه اولیه‏ها و چه به لحاظ استقبال ناشران از افزایش سرمایه از محل آورده نقدی، این اتفاق آن‌طور که باید صورت نگرفت. انتظار می‏رود که این روند در سال جدید بهتر باشد تا بتوان از این حجم نقدینگی برای عمق بخشیدن هرچه بیشتر به بازار سرمایه استفاده کرد. یکی دیگر از اقدامات مناسبی که بالاخره پس از سال‌ها انجام گرفت طراحی ابزار «فروش تعهدی» به عنوان جایگزینی برای فروش استقراضی بود که برای تعدادی نماد راه‏اندازی شد. قطعاً اگر با بازاری خرسی‏ مواجه بودیم راه‏اندازی این ابزار انتقادات زیادی می‌توانست در پی داشته باشد، اما حالا که بازار این‌چنین مثبت است (که احتمالاً هیچ‌کس در شرایط فعلی جرئت لمس دکمه فروش تعهدی را نداشته باشد!) بهترین زمان گسترش این ابزار در همه نمادها و برای همه فعالین بازار خواهد بود تا یک گام دیگر به بازار دوطرفه نزدیک شویم.

معروف است که در بازارهای مالی معمولاً آن نمی‏شود که همه می‏پندارند. همان‏طور که هیچ‌کس پیش‏بینی چنین رشدی را نمی‏کرد، پیش‏بینی زمان پایان آن نیز دشوار خواهد بود. پس بهتر است به‌جای توجه بیش‌ازحد به مسئله‏ای همچون حبابی بودن یا نبودن به این موضوع بیندیشیم که چطور می‌توانیم از این فرصت و اقبال تاریخی به بازار سرمایه، به نحو احسن استفاده کنیم.

حباب منفی در بازار سرمایه







بورس در محاصره حباب منفی
نویسنده: mohtasham تاریخ ارسال : سه شنبه، حباب منفی در بازار سرمایه 31 شهريور ماه، 1394 تعداد بازدید: 699

روز گذشته شاخص کل بورس تهران 225 واحد (معادل 37/ 0 درصد) کاهش یافت تا با ثبت رقم 61 هزار و 328 واحدی به کمترین مقدار خود در دو سال اخیر برسد. به باور بسیاری از کارشناسان، افت پرشتاب و شدید این روزهای بورس با شرایط بنیادی همخوانی ندارد. بیش‌واکنشی به سیگنال‌های منفی و بی‌اعتنایی

پرتال جامع اتاق اصناف مشهد مقدس

به اخبار مثبت این تصور را تقویت می‌کند که بورس تهران بیشتر تحت‌تاثیر عوامل روانی است؛ در نتیجه، هراس سهامداران موجب شده است آنها حتی در قیمت‌هایی پایین‌تر از ارزش ذاتی اقدام به فروش سهام کنند.

روز گذشته شاخص کل بورس تهران 225 واحد کاهش یافت تا با افت 37/ 0درصدی به کمترین مقدار خود از تاریخ 27 شهریور سال 1392 برسد. شدت‌گرفتن ریزش شاخص در روزهای گذشته در شرایطی است که به نظر می‌رسد روند کم‌نوسان و فرسایشی ماه‌های گذشته بازار و همچنین بی‌واکنشی آن نسبت به خبرهای مثبت سیاسی و اقتصادی، در کنار جذابیت برخی بدیل‌های سرمایه‌گذاری باعث تشدید خروج سهامداران در روزهای اخیر شده است. خروجی که خود متعاقبا باعث افزایش هراس، ایجاد جو روانی منفی و شدت گرفتن فشار فروش شده است. کارشناسان معتقدند روند فعلی بازار بیش از آنکه تحت‌تاثیر فاکتورهای واقعی بنیادین موثر بر بازار سهام باشد،‌ تحت‌تاثیر فضای منفی روانی قرار دارد؛ فضایی که نشان‌دهنده ایجاد یک حباب منفی در بورس تهران است.

ریزش‌های ممتد و سنگین روزهای گذشته بورس در شرایطی رخ می‌دهد که بررسی کارنامه عملکرد ماه‌های گذشته بازار نشان می‌دهد حتی در شرایط رکودی که همراه با کاهش قیمت‌های جهانی نیز بوده است، شاهد چنین ریزش‌هایی نبوده‌ایم. در ماه‌های گذشته عموما حرکت شاخص همراه با نوسانات محدود و تدریجی بوده است به شکلی که شاخص کل سقوط تدریجی و شکستن سه کانال را ظرف 32 روز تجربه کرد. شاخص 13 روز در کانال 64 هزار واحدی، 9 روز در کانال 65 هزار واحدی و 10 روز در کانال 66 هزار واحدی حضور داشت. این در حالی است که سقوط اخیر شاخص و شکستن سه کانال، ظرف کمتر از 10 روز رخ داده است تا شاخص کل از کانال 64 هزار واحدی به کانال 61 هزار واحدی سقوط کند. به این ترتیب شاهد تغییر روند حرکتی شاخص از نزولی پلکانی به افتی شدید و پرشتاب هستیم. افتی که زیان 9/ 1 درصدی بازار سهام را از ابتدای سال جاری رقم زده است.

به نظر می‌رسد مسیر کاهشی با شتاب بسیار بالای فعلی چندان تحت‌تاثیر عوامل واقعی اقتصاد نباشد. این کاهش‌ها در شرایطی رخ می‌دهند که قیمت نفت در چند ماه اخیر در رقم‌های فعلی‌اش قرار داشته و تغییر قیمت محسوسی نیز در قیمت کالاهای جهانی اثرگذار بر بورس کشور رخ نداده است. از طرفی در ماه‌های گذشته در عرصه سیاسی نیز شاهد خبرهای مثبت بسیاری بوده‌ایم. رفت و آمدهای هیات‌های سیاسی، خبرهایی حاکی از تنظیم قرار‌دادهای جدید تجاری در ماه‌های آینده و خبر تایید برجام توسط کنگره آمریکا نمونه‌هایی از این سیگنال‌های مثبت بوده‌اند. شاید تنها سیگنال منفی در این برهه زمانی، مساله نرخ خوراک پتروشیمی‌ها بود که این عامل نیز واجد چنین اثر جمعی شدیدی بر کل بازار نیست.

به این ترتیب به نظر می‌رسد در روزهای اخیر شاهد ایجاد یک حباب منفی در بازار سهام کشورمان هستیم. در اصطلاح، تغییرات اندک مثبت در عوامل بنیادین بازار که باعث رشد قیمت هیجانی و شدید می‌شوند را حباب مثبت می‌نامند. چنین اتفاقی در جهت عکس به معنای ایجاد حباب منفی است. شرایطی که در آن تغییرات اندک منفی در عوامل بنیادین بازار عامل کاهش‌های شدید قیمت‌ها می‌شوند، کاهش‌هایی که با شرایط واقعی بازار همخوان نیستند.

شهریار هاشمی در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» کاهش‌های شدید روزهای اخیر را چنین تبیین کرد: یکی از فاکتورهای موثر بر تشدید ریزش‌ها را باید در تجربه قبلی معامله‌گران پس از انتشار خبرهای مثبت مذاکرات هسته‌ای جست‌وجو کرد. در ماه‌های گذشته در بسیاری از موارد سهامداران انتظار بهبود بلند‌مدت فضای بازار بر اثر انتشار این اخبار را داشتند،‌ انتظاری که محقق نشد و همین عدم تحقق باعث شد برخی از سهامداران خنثای بازار که پیش از این قصد فروش سهم‌های خود را نداشتند، به این نتیجه برسند آینده بازار چندان امیدوارکننده نیست و تحت‌تاثیر این فضای روانی ایجاد شده از بازار خارج شوند.

وی افزود: از طرفی فرسوده شدن سهامداران در شرایطی که بازارهای رقیب سودهای تضمینی حدود 25 درصدی پرداخت می‌کنند نیز در ایجاد شرایط فعلی تاثیرگذار بوده است. در حالی که معامله‌گران به آینده سودآوری بورس تهران اطمینانی ندارند و بازار از ابتدای سال زیان‌ده بوده است، بازارهای رقیب در حال پرداخت سودهایی هستند که آنها را بسیار جذاب‌تر از بورس می‌کند و یکی از عوامل مهم خروج سرمایه‌گذاران از بازار بوده است.

این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: به شکل کلی در افت‌های اخیر بازار شاهد یک موج روانی قوی هستیم. به نظر می‌رسد عواملی که در ماه‌های گذشته نیز وجود داشته‌اند، ناگهان به شکلی اغراق‌آمیز مهم تلقی شده و به فضای منفی دامن می‌زنند. به‌عنوان نمونه در ماه‌های گذشته نیز پیش‌بینی می‌شد گزارش‌های 6 ماهه چندان خوش‌بینانه نباشند اما وضعیت این گزارش‌ها به ناگاه باعث ایجاد یک فضای منفی همه‌گیر و تشدید ریزش‌ها شده است. در شرایط فعلی شاهد کمبودنقدینگی و انگیزه خرید در بازار هستیم. در این وضعیت وقتی فروش‌ها شدید نیستند بازار نوسانات محدود را تجربه می‌کند اما با تشدید فروش‌ها در حالی که انگیزه خرید وجود ندارد، بورس دچار چنین ریزش‌های قابل‌توجهی می‌شود. ریزش‌هایی که نوعی بیش واکنشی در آن مشهود است و به نظر می‌رسد بیش از تطابق با شرایط واقعی اقتصادی تحت‌تاثیر جو روانی ایجاد شده قرار دارند.

سعید اسلامی‌بیدگلی، کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز در این‌خصوص به «دنیای‌اقتصاد» گفت: حباب منفی یا قرار داشتن زیر ارزش ذاتی (under valuation) این روزها در نماگر بورس تهران به خوبی دیده می‌شود. در بازار ایران رفتارهای جمعی و به اصطلاح مسری وجود دارند که می‌تواند روند بازار را دستخوش تغییرات بسیاری کند. بنابراین این نحو رفتار باعث می‌شود تا با کوچک‌ترین خبر منفی بازار واکنش نشان داده، با رشد یا زیان‌هایی سنگین مواجه شود. وی در ادامه بیان کرد: با وجود اینکه در حال حاضر خبرهای مثبت از خبرهای منفی در حوزه‌های مختلف سیاسی و اقتصادی در بازار پیشی گرفته‌اند، اما کماکان قدرت خبرهای مثبت برای رشد بورس کافی نیست و اقتصاد کشور نیاز به محرکی قوی تر برای ایجاد رونق دارد.

این کارشناس بازار سرمایه درخصوص ارزش سهم‌ها در بورس تهران گفت: بسیاری از سهم‌ها در حالت کنونی به ارزش ذاتی یا کمتر از آن رسیده‌اند، اما هراس از سرمایه‌گذاری و کمبود نقدینگی در میان سرمایه گذاران مانع از فروش این سهم‌ها در بازار می‌شود. همچنین بسیاری از سرمایه گذاران این روزها در انتظار حمایت‌های دولت از بورس تهران هستند و به همین دلیل از حضور پر رنگ در معامله‌ها خودداری می‌کنند.

بهنام بهزاد فر کارشناس دیگر بازار سرمایه در این خصوص گفت: شرایط بازار نسبت به دو سال اخیر تغییرات بسیار زیادی داشته که عمده این تغییرات نیز مثبت بوده‌اند. اما در این بین دو اتفاق بسیار مهم رخ داده که به نظر می‌رسد این دو مورد محتمل‌ترین دلایل افت شاخص بورس در این مدت باشند. یکی از این اتفاقات افت قیمت‌های جهانی در بسیاری از کالاهای اساسی و دیگری رکود عمیقی است که دراقتصاد کشور رخنه کرده است.

وی در ادامه بیان کرد: چشم انداز رفع تحریم‌ها برای بازار سرمایه بسیار مثبت بوده و حتی بر‌خلاف نظرات عمده کارشناس‌ها تاثیر مثبت خود را بر بازار سرمایه گذاشته است. چرا که P/ E یا نسبت قیمت به درآمد بازار نسبت به خرداد افزایش یافته است. اما به دلیل اینکه سود شرکت‌های بورسی کاهش یافته، قیمت شرکت‌ها و در نتیجه شاخص نیز کاهشی بوده است. به هر حال بازار سرمایه وابسته به یک عامل نبوده که با رفع همان عامل مشکلات آن حل شده و از خود رشد نشان دهد. به این ترتیب پیش‌بینی می‌شود که بازار برای رشد به محرک‌های نیرومندتری نیاز داشته باشد.

روح‌الله حسینی‌مقدم، مدیر نظارت بر شرکت‌های بورس نیز به «دنیای اقتصاد » گفت: کاهش‌های بیش از اندازه و ریزش‌های شدید بورس هیچ دلیلی به غیر از رفتارهای هیجانی ندارند. بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد و کلان بازار این روزها کماکان از خبرهای ماه‌های قبل تاثیر‌پذیری دارند و براساس آن رفتار می‌کنند.

وی همچنین درخصوص عقبگرد شاخص بیان کرد: به نظر می‌رسد بسیاری از سهم‌ها در ارزشی کمتر از ارزش ذاتی خود قرار گرفته‌اند. آنچه در مجموع حباب منفی قابل توجهی را به‌وجود آورده است. مازیار فتحی، کارشناس بازار نیز در همین رابطه به «دنیای اقتصاد» چنین گفت: روند ریزش بورس تهران که 21 ماه است به طول انجامیده غیر از نوسانات مقطعی در برخی از بازه‌های زمانی که دلیل آن هم امید به مذاکرات هسته‌ای در نشست‌های مختلف بوده دیگر بسیار طولانی شده و تمام فعالان بازار سرمایه را خسته و ناامید کرده است.

وی در ادامه بیان کرد: بخشی از این ریزش طولانی مدت دلایل منطقی بنیادی در اقتصاد کشور داشته که از آن جمله می‌توان به ریزش قیمت نفت به میزان 60 درصد وخوشبینی بیش از حد به تغییر وضعیت اقتصاد کشور با تغییر دولت که در سال 92 فواره بورس را به بالا کشانده بود، اشاره کرد. حال با گذشت زمان و اثبات حقایق اقتصاد کلان؛ درک عمق رکودی که به دلیل تورم سر سام‌آور سال‌های گذشته و تحریم به وجود آمده، جای خود را به بی اعتمادی و بدبینی سپرده و ریزش قیمت کالاها در صنایع مختلف را در پی داشته است.

در بازار چه گذشت؟

روز دوشنبه شاخص کل بورس تهران 225 واحد(معادل 37/ 0 درصد) کاهش یافت تا افت شاخص برای پنجمین روز متوالی ادامه یابد. افت روز گذشته شاخص در ساعات ابتدایی معاملات شدیدتر بود به شکلی که در دو ساعت ابتدایی معاملات شاخص تا رقم 61110 واحدی نیز سقوط کرد. این افت اما در ادامه روند معاملات با جابه‌جایی سهام میان چند بازیگر حقوقی در برخی نمادهای تاثیرگذار بر رشد شاخص کل تعدیل شد تا نهایتا شاخص رقم 61 هزار و 328 واحد را در کارنامه خود به ثبت رساند. به این ترتیب شاخص در پنج روز کاری گذشته 1665 واحد(6/ 2 درصد) کاهش یافته است. بررسی نمادهای تاثیرگذار بر شاخص کل نشان می‌دهد نمادهای «رمپنا»، «فارس»، «مبین» و «وصندوق» به ترتیب بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص کل داشتند؛ در حالی که «شپنا»، «شبندر» و «اخابر» بیش از سایر نمادها موجب افت شاخص شدند.

روز دوشنبه حجم معاملات بورس با 16 درصد افزایش به 477 میلیون سهم و ارزش معاملات نیز با 43 درصد افزایش به 1030 میلیارد ریال رسید.

حباب طلا و سکه

حباب قیمتی طلا و سکه

www.picyab.com

حباب قیمت‌ها یعنی چه؟

شاید تا قبل از آمدن موج شرایط نابسمان اقتصادی در کشور، روحمان هم از وجود حباب و به‌خصوص حباب طلا و سکه در بازار اقتصاد خبر نداشت! اما هم اکنون تعریف « حباب » دشوار نیست چرا که مردم در این شرایط اقتصادی با تمام وجود آن را حس کرده‌اند. حباب قیمت برای هر کالایی تعریف می‌شود. حباب کالا، مفهومی است که به اختلاف غیر منطقی قیمت‌ واقعی یک کالا با قیمتی که آن کالا در بازار عرضه می‌شود، می‌گویند.

اگر بخواهیم به زبان عامیانه‌تری مفهوم حباب را باز کنیم بهتر است بگوییم: حباب قیمت یک کالا یعنی تفاوت قیمت ذاتی آن کالا با قیمتی که آن کالا در بازار عرضه می‌شود. مثلاً چند وقت پیش قیمت یک کیلو پیاز در مغازه‌داران سطح شهر به ۱۵۰۰۰ تومان هم رسید اما همه‌ی ما می‌دانیم که ارزش و قیمت واقعی یک کیلو پیاز بیش از ۵۰۰۰ هزار تومان نیست! (دولت برای تنظیم بازار در میادین شهرداری، پیاز را با قیمت ۵۰۰۰ تومان عرضه کرد.) درنتیجه می‌گویند قیمت یک کیلو پیاز در بازار به اندازه ۱۰۰۰۰ تومان با حباب همراه است. با این مثال می‌توانیم به خوبی مفهوم ابتدایی حباب را درک کنیم. اما سوالی که برایمان پیش می‌آید این است که چرا اسم این اختلاف قیمت را حباب گذاشته‌اند؟ خب؛ کاملاً واضح است چون این اختلاف قیمت همیشگی نیست و دوره‌ایست و به عواملی مانند سیاست دولت‌ها و عرضه و تقاضای یک کالا در بازار و… بستگی دارد و حباب بهترین اسمی است که می‌توان روی آن گذاشت چرا که دیری نمی‌پاید و حباب قیمت می‌ترکد و آن کالا به قیمت واقعی خود می‌رسد. از طرفی تعیین قیمت واقعی یک کالا، بسیار پیچیده و دردسرساز است. بنابراین به سختی متوجه می‌شویم که قیمت آن کالا حباب داشته است و نباید بر روی آن کالا سرمایه‌گذاری می‌کردیم.

تنها کالایی که ارزش آن تا حدودی معلوم هست و برای تعیین حباب آن، فرمول‌های ساده و قابل فهمی وجود دارد، طلا و سکه می‌باشد. بهتر است قبل از اینکه قصد خرید طلا داشته باشیم، حباب آن را حساب کنیم و یا آن را در سایت‌‌های قیمت گذاری طلا و سکه مشاهده کنیم. بدین ترتیب از خرید خودمان نهایت لذت را می‌بریم. هرچه حباب طلا و سکه کم و یا منفی باشد، خرید آن توصیه می‌شود. نگران نباشید مفاهیم حباب مثبت، حباب منفی و عوامل تاثیرگذار بر آن را در ادامه بیان می کنیم. با ما همراه باشید.

حباب قیمتی یعنی چه

منظور از حباب مثبت و حباب منفی چیست؟

دوباره یادآور می‌شویم که حباب قیمتی برای هرکالا و هر بازاری به وجود می‌آید و فقط مختص کالاهای لوکس، طلا و جواهرات، سکه و ماشین نیست! برای آن‌که دو مفهوم حباب مثبت و منفی را بهتر متوجه شوید، به معنای چند اصطلاح پرکاربرد در بازار نیاز داریم:

  • قیمت عرضه: قیمت عرضه قیمتی است که هر فروشنده‌ای مایل است تا کالایی که دارد را به آن قیمت بفروشد.
  • قیمت تقاضا: قیمت تقاضا قیمتی است که هر خریداری مایل است تا کالای مورد نیاز خود را به قیمت واقعی آن کالا بدون سود اضافی، بخرد.
  • نقطه‌ی تعادل: وقتی در بازار، قیمت عرضه و قیمت تقاضای یک کالا یکسان باشد، اصطلاحاً می‌گویند آن کالا در نقطه‌ی تعادل خود است.

حال که با این اصطلاحات آشنا شدید می‌توان مفهوم حباب مثبت و حباب منفی قیمت یک کالا را به سادگی بیان کرد. اگر در بازار قیمت عرضه یک کالا از قیمت تقاضا بیشتر باشد می‌گویند قیمت آن کالا حباب مثبت دارد و بالعکس اگر در بازار قیمت عرضه از قیمت تقاضا کمتر باشد می‌گویند قیمت آن کالا حباب منفی دارد. حباب منفی خیلی به ندرت اتفاق می‌افتد. در مثال پیاز، به نظر شما ۱۰ هزار تومان حباب مثبت هست یا منفی؟ درسته، حباب مثبت هست. در واقع ما انتظار پیاز ۵ هزار تومانی را داریم نه پیاز ۱۵ هزار تومانی. از این رو ۱۰ هزارتومان بیشتر از حد تصور ما قیمت دارد و این یعنی حباب مثبت که هر لحظه ممکن هست تخلیه شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.