چگونه با معاملات زنده به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شویم؟
آموزش معامله گری زنده این روزها طرفداران زیادی پیداکرده است و شمار زیادی از فعالان بازار میخواهند با فراگرفتن آموزشهایی پیشرفته و اصولی مدیریت ریسک و سرمایه را بیاموزند تا بتوانند بهترین خروجی از اقدامات اقتصادی خودشان داشته باشند. اگر شما هم جز این دسته از افراد هستید و مشتاق دانستن اطلاعات بیشتری درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده هستید، حتماً تا پایان این مطلب با ما همراه باشید و خواندن هیچیک از قسمتهای این مطلب را از دست ندهید.
برای کسب اطلاعات بیشتر درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده باید دو سؤال مهم را پاسخ دهیم. نخست اینکه معامله گری چیست و دیگری اینکه چگونه میتوانیم با معاملات زنده به یک معامله گر حرفهای تبدیل شویم. پس با ما همراه باشید تا پاسخ این سؤال را برایتان تشریح کنیم.
معامله گری چیست؟
برای آنکه بدانیم معامله گری چیست ابتدا باید بدانیم که معامله گر کیست و برای دانستن پاسخ این سؤال هم باید به این چند مهم پاسخهای روشنی بدهیم که؛
- تحلیل گر کیست و تحلیل گری چیست؟
- سیستم معاملاتی چیست؟
- مدیریت ریسک و سرمایه چیست؟
- روانشناسی معامله گری چگونه است؟
فرق تحلیل گر و معامله گر چیست؟
برای آنکه درباره آموزش معامله گری زنده راه را هموار کنیم در قالب مثالی ساده، تفاوت یک تحلیل گر و یک معامله گر را ذکر میکنیم.
شخصی را تصور کنید که 50 معامله پشت سر هم با سود 100 درصدی انجام داده و در معامله 51 با ضرر 100 درصدی همراه بوده است. این فرد قطعاً تحلیل گری حرفهای و کمنظیر است چراکه از 51 معامله توانسته 50 مورد پیشبینی درست داشته باشد؛ اما همین فرد درعینحال یک معامله گر مبتدی است. چراکه اولاً فقط در یک معامله کاملاً ورشکسته شده و اینکه در معاملات خودش ریسک زیادی به سرمایه تحمیل داشته است.
حال که با یک مثال ساده تفاوت بزرگ بین معامله گر و تحلیل گر مشخص شد در تکمیل سؤال مهم «معامله گر کیست؟» باید این را بگوییم که معامله گر کسی است که افزون بر تحلیل گری فوقالعاده، در دو مورد زیر هم کاملاً تسلط دارد:
- مدیریت ریسک و سرمایه
- روانشناسی معامله گری کاملاً قوی
ویژگیهای مهم یک معامله گر
نکته مهم دیگری که در مورد آموزش معامله گری زنده باید ذکر شود مربوط میشود به ویژگیهای یک معامله گر.
یک معامله گر افزون برای اینکه باید در تحلیل گری توانایی بالایی داشته باشد، باید به لحاظ ویژگیها و خصلتهای شخصیتی هم فردی متعادل باشد. به این معنا که معامله گر حرفهای باید حد میانه بین ریسکپذیری و ریسک گریزی و حد وسط بین ترس و بیباکی را دارا باشد. ویژگیهای شخصیتی معامله گر حرفهای همچون انسانی کامل است که ترس و طمع و شجاعت و پذیرش را بهخوبی میشناسد و حدی متعادل میان آنها را اجرا میکند.
معامله گر حرفهای شدن از مسیری پله به پله و قدمبهقدم میگذرد و درنهایت به بالاترین مرحله از حرفهای شدن میرسد. نخستین گام قرار گرفتن روی پله تحلیل گری است.
اما تحلیل گری صرفاً به حضور در یک دوره خلاصه نمیشود، آموزش تحلیل گری تنها میتواند تحلیلی درست از روند بازار به شما بدهد اما اینکه در این بازار باید چگونه رفتار کرد و چه زمانی وارد شد و چه زمانی معامله کرد موضوع دیگری است و اینجاست که اهمیت آموزش معامله گری زنده مشخص میشود تا فرد بتواند سیستم معاملاتی درستی را تعریف کند و اینگونه فعالیت داشته باشد.
روش معاملاتی معامله گران حرفهای چگونه است؟
اینکه تعریف دقیق سیستم معاملاتی چیست موضوعی مفصل است که باید آن را در دورههای آموزش معامله گری زنده فرابگیرید اما ذکر یک نکته مهم درباره معامله گران حرفهای جهان لازم است. معامله گران حرفهای در تمام جهان با سیستمهای معاملاتی مختلف و متفاوتی کار میکنند؛ اما همه این افراد در یک نقطه مشترک هستند و آنهم این است که حرفهایها از سیستمهای پیچیده دوری میکنند و در مقابل سیستم شخصی خودشان را ایجاد کرده و مطابق با آن پیش میروند.
حرفهایهای معامله گری در طی زمان با انجام معاملات گوناگون سیستم خودشان را شناختهاند و البته آن را مورد آزمونوخطا قرار دادهاند و حالا باایمان کامل به آن پایبند هستند. این دسته از افراد تمرکز اصلی خودشان را روی مدیریت ریسک و سرمایه گذاشتهاند و با استفاده از یک روانشناسی معامله قوی به این سیستم معاملاتی شخصی وفادار و پایبند میمانند.
نتیجه مهم این بحث این است که اگر دوست دارید بعد از حرفهای شدن در تحلیل گری، معامله گری قوی هم باشید باید پس کسب آموزش معامله گری زنده، در سیستم معامله گری شخصی خودتان وزن بالایی برای مدیریت ریسک و سرمایه و البته روانشناسی معامله گری قائل باشید. البته کمتر کسی در سالهای ابتدایی فعالیت خودش در بازارهای مالی به این امور توجه میکند. همه فکر میکنند همهچیز به تقویت قدرت تحلیل گری بستگی دارد و اینگونه از مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی معامله گری غافل میشوند.
یک پیشنهاد شگفتانگیز برای آموزش معامله گری زنده
حال که نکات مهم و البته مقدماتی درباره معامله گری و تعریف آن ذکر شد و اطلاعات ابتدایی درزمینهٔ مدیریت ریسک و سرمایه ارائه شد شاید سؤال اصلی این باشد که چگونه میتوان در امر آموزش معامله گری زنده موفق شد.
در انتهای این مطلب پیشنهاد ما به شما مراجعه به مجموعه معتبر و باسابقه میداس سرمایه است که میتوانید با استفاده از امکانات بالای آن و تجربه و تخصص کارشناسان خبره آن در امر آموزش معامله گری به پیشرفتهای بالا رسیده و قدمبهقدم به سمت تبدیلشدن به یک معامله گر حرفهای قدم بردارید. میداس سرمایه در کنار تعریف آموزشها و دورهها متنوع، ویدیوهای کاربردی و البته کوتاهی هم برای شما آماده کرده که میتوانید با مراجعه به سایت این مجموعه آنها را مشاهده کنید و اطلاعات خودتان را از راه این ویدیوها افزایش دهید.
کارشناسان خبره میداس سرمایه آماده هستند تا پرسشهای مختلف شما درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده را پاسخ دهند. در کنار این پشتیبانی، بانک مقالات سایت میداس سرمایه هم میتواند منبعی غنی برای دریافت اطلاعات بیشتر برای شما باشد.
روانشناسی بازار چیست و کاربرد آن در معاملات چگونه است؟
مطالعه ی فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف، این فرآیندها در زمینه ی معاملات بازار باعث به وجود آمدن احساسات، انگیزه ها و گاهی طمع و یا امیدواری می شوند؛ به طور مثال: نگه داشتن یک سهم برای مدت زمان بسیار طولانی، در واقع نشان دهنده ی این است که فرد می خواهد از بروز زیان اجتناب کند.
در مورد معامله، می توان فردی را که مواجه با یک روند کاهشی که هنوز هم قیمت آن در حال پایین رفتن است را در نظر بگیریم؛ این فرد سهم خود را به خاطر تنفر از ضرر وزیان نگاه می دارد به این امید که این سهم به سمت بالا باز خواهد گشت زیان ضرر بیشتری متحمل می شود.
گاهی اوقات هم مفهوم اجتناب از زیان، باعث می شود که فرد همینکه می بیند مقدار کمی سود عایدش می شود، سهام خود را می فروشد؛ حتی گاهی اوقات افراد رفتارهای غیر منطقی دیگری را نیز از خود بروز می دهند؛ مثلاٌ موفقیتها را به مهارت خود و شکستها را به بدشانسی نسبت می دهند.
موارد ذکر شده تنها اندکی از موردهایی هستند که معامله گران به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای روانشناختی مناسب از خود نشان می دهند و به زیانهای بیشتری دامن می زنند.در حقیقت در بازار سرمایه گذاری و معاملات، کنترل احساسات و درک معنای واقعی و عمیق روانشناختی معاملات، تفاوت میان موفقیت و شکست خواهد بود.
روانشناسی بازار چیست و کاربرد آن در معاملات چگونه است؟
همان گونه که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود آوری باشند، به همان اندازه نیز می تواند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدتی کوتاه بشوند. به همین دلیل روانشناسی بازار بورس و سایر بازارهای مالی و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازارها به حساب می آید. این که شما بتوانید در کنار تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، تشخیص بدهید که چه زمانی مناسب ورود به بازار بورس یا سهم مورد نظرتان است؟ چه زمانی پول هوشمند به سمت سهم یا صنعتی خاص روانه میشود؟ تشخیص اینکه چه زمانی پولها در بازار های موازی مانند طلا، ارز یا مسکن خارج و به سمت بازار بورس هدایت میشوند؟ و امثال این موارد مربوط به روانشناسی بازار بورس خواهند شد.
پس مخاطب ما در این مقاله افرادی هستند که در بازار بورس به دنبال ساختن سود بیشتر و به دنبال پیش بینی های دقیق تر در بورس هستند و به طور کلان تری از تحلیل تکنیکال و بنیادی به بازار سرمایه توجه میکنند.
عوامل موثر برای سرمایه گذار در بازار سرمایه
۱-تسلط به تحلیل بنیادی
۲- تسلط به تحلیل تکنیکال
۳-شناخت رفتار معامله گران و روانشناسی بازار بورس
۴-تجربه فردی
۵- تاثیر خبرهای خوب و بد
۶- نداشتن عصب بی جا
۷- داشتن تفکر و دید مثبت
۸-نداشتن ترس از جا ماندن از سود
نقش نظم و انضباط در فرآیند معامله گری:
در این زمینه نباید فراموش کردکه فرد معامله گرباید در خود، نظم وانضباطی ایجاد نماید؛ که همانا داشتن اعتماد به نفس است؛ و به این منظور فرد معامله گر برای اینکه موفق باشد لازم است همیشه در حال آموختن و یادگیری باشدو مهارتهای تصمیم گیری را در خود پرورش دهد تا اینکه بعد از مدتی این ویژگیها برایش درونی شود و بتواند تصمیمات درست را از نادرست تشخیص دهد.
واقعیت این است که بسیاری از افراد تازه کار با کنترل نکردن احساسات خود بیشتر پول خود را در سال اول از دست می دهند و از بازار کناره می گیرند، در حالیکه اگر با آموزشهای صحیح و به جا کارشان را ادامه دهند برایشان موفقیت نزدیک خواهد بود.
معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگیهایی دارند؟
تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آنها برمی گردد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیریدکه بسیار به هم شبیه هستند (به فرض دوقلو هستند ) ولی میان آنها تفاوتهای شناختی وجود دارد و شیوه ی تفکر آنها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق تر عمل خواهد کرد.
۱-معامله گر خوب:
فردی است که به روشهای آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.
۲-معامله گر بد:
فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیاتش نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
نکته: توانایی روانشناختی، بدون تردید مهمترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.
توصیه های مهم وارن بافت برای سرمایه گذاران مبتدی و تازه کار:
حتماٌ تاکنون نام وارن بافت را شنیده اید؛ او هم اکنون سومین فرد ثروتمند جهان است؛ او می گوید من به عنوان سرمایه دار با افراد با تجربه ملاقات می کنم و در پایان ملاقات، من دارای تجربه می شوم و او دارای سرمایه (بنابراین می توان گفت تجربه در کار سرمایه گذاری یکی از مهم ترین عوامل پیشرفت در این کار است ) و هر جا صحبت از سرمایه و سرمایه گذاری می شود، نام او به عنوان بزرگترین سرمایه گذاران دنیا خودنمایی می کند.
حالا روانشناسی معامله گر ۸ توصیه کلیدی وارن بافت برای افرادی که تازه وارد کار سرمایه گذاری شده اند:
۱-در سرمایه گذاریها، زیاد از حد تنوع به خرج ندهید؛ برخلاف برخی از سرمایه گذاران، که تنوع را در سرمایه گذاری مفید می دانند؛ وارن بافت این کار را اشتباه می داند و به عقیده ی او تنوع بخشی در سرمایه گذاریها،کار اشتباهی است که بعضی از سرمایه گذاران مبتدی به آن دچار می شوند زیرا که به نظر اوسرمایه گذار نمی تواند به میزان لازم روی شرکت های مختلف تمرکز داشته باشد و همین مورد احتمال ضرر را بیشتر می کند.
۲-در مرحله ی اول، روی استعداد خودتان سرمایه گذاری کنید: در این مورد وارن بافت معتقد است که تا جایی که امکان دارد حوزه ی مهارت های خودتان را گسترش دهید و همواره بکوشید توانا ییهای خود را افزایش دهید.
۳-به تصمیمات سرمایه گذاری خود شک نکنید: در این زمینه وارن بافت اعتراف می کند که این کار بسیار سخت است؛ اما برای موفق شدن باید شخص بر خود مسلط بوده و بتواند حرفهای روانشناسی معامله گر دیگران را نادیده بگیرد و به تصمیم خود اعتماد کند، البته به شرط اینکه قبل از سرمایه گذاری اطلاعات کافی در مورد شرکت و تصمیماتش به دست آورد.
۴-هیچگاه در شرکتی که در میزان کارآیی آن شرکت اطلاعاتی ندارید سرمایه گذاری نکنید.
وارن بافت می گوید: اگر نتوانستید در عرض ۱۰ دقیقه بفهمید که شرکت چه می کند؛ هرگز در آن شرکت سرمایه گذاری نکنید و قبل از سرمایه گذاری و تصمیم نهایی، حتماٌبه میزان لازم تحقیق کنید.
۵-از صحت اخباری که دریافت می کنیداطمینان حاصل کنید: در ابتدا باید بدانیدکه تیترهای مجلات خبری، همیشه درست نیستند و شما باید بتوانیداخبار صحیح را از ناصحیح و کذب تشخیص دهید.
۶-شما با خرید سهام یک شرکت، صاحب بخشی از آن می شوید؛ بنابراین باید برای موفق شدن، تمام شرایط و جوانب شرکت را مطالعه و زیر نظر بگیرید.
۷-شکست را تجربه ای ارزشمند تلقی کنید: او معتقد است که خودش نیز اشتباهات و شکست های زیادی را تجربه کرده است و درسهای زیادی از آنها آموخته است، و همچنین می گوید: برای پیشرفت، به جای عقب نشینی بهتر است تجربه ی حاصل از آن را پشتوانه ی مسیر قرار داده و رو به جلو حرکت کنید.
وارن بافت توصیه می کند: تجربیاتتان را یادداشت کنید، تا در آینده نخواهید دوباره آنها را تجربه کنید.
۸-در سرمایه گذاری صبور باشید: از دیدگاه وارن بافت، اگر شما سهامی را کمتر از ارزش واقعیش خریده اید؛ به سود خواهید رسید و اگر در شرکتی که در حال رشد است سرمایه گذاری کرده اید، باید بیشتر صبور بوده و مطمئن باشید که با کمی صبر، سود بالایی برداشت خواهید کرد.
او معتقد است که سهام را باید چند ده سال نگه داشت و اگر کسانی هستند که در زمان کوتاه، سهامشان را معامله می کنند،مجبورند در نهایت، بیشتر سود خود را بابت کارمزد و مالیلت بپردازند.
سخن پایانی و نتیجه:
مشاهدات نشان داده که استفاده از تجارب افراد موفق در سرمایه گذاری می تواند بسیار مفید بوده و کمک بزرگی برای پیشرفت در کسب و کار باشد؛ و به همین علت است که همواره توصیه های وارن بافت مورد توجه فعالان اقتصادی قرار گرفته و می گیرد؛ توصیه هایی که کمک می کند از بروز برخی شکستها جلوگیری کنیم.
معرفی و دانلود کتاب معاملهگر با انضباط
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب معاملهگر با انضباط و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب معاملهگر با انضباط
مارک داگلاس در کتاب معاملهگر با انضباط، تجربیات خود در زمینۀ معاملهگری، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس را برای تازه واردان عرصۀ بورس و بازار تجارت با زبانی ساده بازگو میکند.
شما در کتاب معاملهگر باانضباط (The Disciplined Trader) میآموزید که چطور اعتماد به نفس خودتان را در عرصه تجارت بالا ببرید، نظم و دقتتان را افزایش دهید و از محیطهای خارجی و داخلی ذهنتان نیز استفاده کنید. مارک داگلاس (Mark Douglas) مسائلی که از ذهن نشأت میگیرند را از عوامل اصلی جهت رقابت در بازار میداند.
تنوع در مبادلات، به روزرسانی قراردادها، اطلاعرسانی دقیق و سریع، خدمات مشاورهای پیشرفتهتر، گوناگونی کتابها و نشریات مربوطه و پیشرفت روزبهروز نظامها در زمینۀ تحلیل فنی و نظارتِ تخصصی به کمک نرمافزارهای کامپیوتری، از عناصر حائز اهمیت در کمک به رشد و تعالی معاملات هستند، که همۀ اینها راه شناخت بازارها و دنبال کردن آنها را تسهیل میبخشند.
در هر معامله، به ازای هر یک دلار که یک معاملهگر بهعنوان سود در نظر میگیرد، شخصی دیگر باید ضرر کند. به بیان دیگر، سودی که آن دستۀ کوچک دائماً از بازار بهدست میآوردند، از جیب صدها معاملهگر دیگری میآید که با از خودگذشتگی، پلهای میشوند برای بالارفتنِ گروه دیگر و به آن گروه در موفقیتهای روزانهشان یاری میرسانند!
نظم داشتن، تسلط بر خود و مهار عواطف، از عوامل اصلی موفقیت هستند. با این حال این ویژگیها ذاتی نیستند و باید آنها را با آموختن تمرینهای ذهنی مشخص کسب کنید. یاد گرفتن این تمرینهای ذهنی اغلب به شکل آزمون و خطا صورت میگیرد که ممکن است بسیار پرهزینه و پر از درد و رنجهای روانی باشد. مهمترین مشکل شیوۀ آزمون و خطا در بازار این است که اکثر مردم، پیش از به پایان رساندن پروسۀ یادگیری، همۀ سرمایۀ خود را به باد میدهند. معاملهگرانی هم که پول کافی جهت ادامۀ مسیر و معاملاتشان را دارند، هیچگاه از اثرات طولانیمدت و مخرب روانی این مرحله نجات نمییابند. بنابراین اگر میخواهید معاملهگری کاربلد محسوب شوید، باید بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت کنید!
داگلاس هدف خود از نوشتن کتاب معاملهگر باانضباط را اینگونه بیان میکند:
«این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتیترین نیازهای فردی است که میخواهد به شغل معاملهگری در بازار حال و بازار سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح راجع به اینکه چگونه با یک روش منظم و اصولی و قدمبهقدم، مهارتهای ذهنی لازم برای موفقیت در معاملهگری و کسب ثروت را فرابگیرید. روشی که کلید آن فراگیریِ رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی فکری نوین است.»
حتی بعد از فراگیری تمام مهارتهایی که در این کتاب معرفی شدند، احتمالاً زمانی به این سطح از آگاهی میرسید و متوجه خواهید شد که معاملات شما در حقیقت مکانیزمی برای نشان دادن این است که «تا چه حد خودتان را دوست دارید».
به بیان دیگر، بعد از اینکه یاد گرفتید به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین شکل ممکن در راستای حفظ منافع خود گام بردارید، تنها چیزی که باز هم مانع شما در این مسیر باقی خواهد ماند «میزان اعتمادبهنفس شما است»، یعنی ارزشی که برای خود قائل هستید.
به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست میآورید، مستقیماً با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص میکند که چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنیتان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتمادبهنفس و دوستداشتن میشود را بشناسید و انرژی آن را تغییر دهید.
آیا برایتان سؤال پیش آمده که بالاترین سطح ممکن کجاست؟
مارک داگلاس در پاسخ به این سوال بیان میکند: با شوق به فراگیری آنچه لازم میدانید، باید به خود بیاموزید که «تمرکز» کنید، کاری که نیاز است را انجام دهید و همین اشتیاق انطباق شما بهطور طبیعی و خودکار با آن سطح از اعتمادبهنفس را معین خواهد کرد و باعث ارتقاء روزافزون شما خواهد شد.
با مارک داگلاس بیشتر آشنا شویم:
مارک داگلاس مدرس، نویسنده، سخنران و بنیانگذار عرصۀ روانشناسی تجارت، یک افسر بازنشستۀ ارشد USN به شمار میرود. او پس از اتمام شغلش در نیروی دریایی، در جایگاه یک مشکلیاب، به حوزۀ کامپیوتر وارد شد و 19 دفترچۀ راهنما برای کاربران نگاشت و ساعات بسیاری را به آنان آموزش داد.
او فعالیت در بورس را از سال 1978 درست زمانی که در یک دفتر بیمه کارمند بود، شروع کرد. مارک توانست در مدتی کوتاه به یک معاملهگر حرفهای تبدیل شود. داگلاس همراه با همسرش نورا، پیش از بازنشستگی و رفتن به گاردنرویل، نوادا و سرگرم شدن به نویسندگی، به مدت 9 سال شرکت Orange Blossom RV Resort را در فلوریدا مدیریت میکردند.
خواندن کتاب معاملهگر باانضباط به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
این کتاب برای شما که با امید داشتن درآمد بهتر و بیشتر وارد بازار بورس شدهاید و یا قصد ورود به آن را دارید، نوشته شده است.
در بخشی از کتاب معاملهگر باانضباط میخوانیم:
درستترین راه برای به نمایش گذاشتن بیمرز بودن بازار، مقایسهی آن با شرطبندی است. در شرطبندی، شما تصمیم میگیرید که چه مقدار پول را در بازی قرار دهید، پس بهطور دقیق نیز میدانید که چهمقدار را میتوانید ببرید یا ببازید و حتی امکان محاسبهی احتمال برد و باخت با روشهای ریاضی و با دقت نیز ممکن است. اما در بازار شرایط کمی فرق دارد، نمیدانید که در معامله، قیمتها از نقطهی شروع به چه سمتی میروند.
بر همین اساس اصلاً سود یا ضرر شما در یک معامله مشخص نیست. از نظر روانشناسی این خاصیت به شما اجازه میدهد که خود را قانع کنید که سرانجام در یک معامله، تمام رویاهایتان به حقیقت میپیوندند. در صورتی که بین خریدار و فروشنده تناسبی باشد که باعث تغییر قیمت در راستای موقعیت شما شود، این موضوع خیلی هم دور از ذهن نیست. اما اگر تنها تمرکز شما بر تحقق بخشیدن به این رویا باشد، شما طوری عمل میکنید که تنها اطلاعات مورد تأییدتان از بازار را جمع میکنید و امکان دارد در طول این مدت اطلاعاتی را که کامل هستند و قصدشان این است که به شما بفهمانند کار درست خارج شدن از موقعیتیست که دارید، رد میکنید.
اگر در یک معاملهی پرضرر هستید، قیمت قادر است دائماً از نقطهای که ورود شما را به این معامله نشان میدهد دورتر و دورتر شود و واضح است که ضررتان در هر لحظه بیشتر میشود. در این میان، بهجای پذیرفتن اینکه بازار از حرکت خود نمیایستد، به امید برگشتن آن در انتظار مینشینید.
این امید تا آن جا ادامه پیدا میکند که میزان ضررتان از آستانهی تحملتان عبور میکند. در اینجا معامله را ترک میکنید و هرگز نمیتوانید باور کنید که اجازه دادهاید ضرر این معامله برای شما تا این میزان زیاد شود.
از دید روانی، بهوجود آوردن سودهای زیاد، حس قدرت، خوشحالی بیش از اندازه و هر احساس دیگری که از این سودهای وسوسهانگیز دارید، خطرآفریناند. احتمال بهدست آوردن آنها زیاد است اما جامهی عمل به آنها پوشاندن کمی جای بحث دارد.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
بخش اول: مقدمه
فصل اول: دلیل نوشتن این کتاب
فصل دوم: چراییهای نیاز به یک الگوی جدید
بخش دوم: روانشناسی بازار
مقدمه
فصل سوم: پیوسته حق با بازار است
فصل چهارم: سود و ضرر مرزی ندارد
فصل پنجم: قیمتها دائماً تغییر میکنند
فصل ششم: برای بازار ساختاری وجود ندارد
فصل هفتم: دلایل در بازار بیربط هستند
فصل هشتم: سه گام تا تبدیلشدن به معاملهگر برتر
بخش سوم: ایجاد چارچوبی برای شناخت بهتر خود
فصل نهم: بینش دربارهی حقیقتِ محیطِ ذهنی
فصل دهم: مدیریت اطلاعات محیط توسط استنباط، یادآوریها و برداشتها
فصل یازدهم: الزام یادگیری روشهای مطابقت
فصل روانشناسی معامله گر دوازدهم: نحوهی رسیدن به هدف
فصل سیزدهم: کنترل انرژی ذهن
فصل چهاردهم; روشهایی برای اجرای تغییر
بخش چهارم: چگونه به یک معاملهگر برتر تبدیل شویم
فصل پانزدهم: روانشناسی تغییر قیمتها
فصل شانزدهم: گامی در مسیر پیروزی
فصل هفدهم: کلام آخر
تفاوت در روانشناسی معاملاتی معامله گر خوب و معامله گر بد
اینکه یک فرد چگونه فکر میکند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی او و نتایج آن بازی میکند. بر این اساس، میتوان دو دسته از معاملهگران را از یکدیگر جدا کرد:
معاملهگر «خوب» کسی است که به شیوههای آزموده شده و از پیش استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد.
معاملهگر «بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله میپردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست میانجامد. فان تارپ اجزای تشکیل دهنده معاملهگری را به سه حوزه سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه (پول) و روانشناسی معاملهگری تقسیمبندی میکند که نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو عامل دیگر بیشتر نشان داده شده است. توانایی روانشناختی بی تردید مهمترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید آن را پرورش دهید. روانشناسی یعنی مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر میگیرند. نمونههای مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل میکند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر میبندد میشود.
از قول روانشناس و متخصص برجسته معاملات دکتر فان تارپ، چنین نوشته شده است:
بگذارید این قسمت را با یک داستان آغاز کنم؛ تصور کنید که دو برادر دوقلو داریم که هر دو معاملهگر هستند و از هر جنبه شباهتهای بسیاری با یکدیگر دارند. هر دوی آنها سیستم معاملاتی، قوانین ورود و خروج و همچنین شیوه مدیریت سرمایه (پول) یکسانی را به کار میبرند. هر دوی آنها با میزان یکسانی از سرمایه کار خود را آغاز میکنند، با یک کارگزار کار میکنند و سیگنالهای خرید یکسانی را از منابع مختلف دریافت میکنند.
پس از دو ماه معامله، حتما انتظار دارید که این دو برادر دوقلو به سود یکسانی دست یابند. با این حال، متوجه میشوید که یکی از این دو برادر به 30 درصد سود و دیگری به تنها 10 درصد سود دست یافته است. پس چه عاملی است که یکی از این دو معاملهگر را موفق و فعالیت دیگری را نه چندان موفق کرده است؟
پاسخ این سوال وجود تفاوت در «روانشناسی معاملاتی» این دو فرد است. هر اندازه هم که این دو فرد به یکدیگر شبیه باشند، نباید از یاد برد که نهایتا این ها دارای شناختهای متفاوتی هستند و بنابراین به شیوههای متفاوتی فکر میکنند . یکی از این دو فرد ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد و سودهای به دست آمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند، این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه سود بیشتری ببرد.
اینکه یک فرد چگونه فکر میکند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی روانشناسی معامله گر او و نتایج آن بازی میکند. بر این اساس، میتوان دو دسته از معاملهگران را از یکدیگر جدا کرد:
- معاملهگر «خوب» کسی است که به شیوههای آزموده شده و از پیش استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد.
- معاملهگر «بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله میپردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست میانجامد.
فان تارپ نقش و اهمیت روانشناسی معاملات را به صورت یک نمودار دایره ای شکل به تصویر میکشد. وی اجزای تشکیل دهنده معاملهگری را به سه حوزه گوناگون سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه (پول) و روانشناسی معاملهگری تقسیمبندی میکند.
در این نمودار، نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو عامل دیگر بیشتر نشان داده شده است. توانایی روانشناختی بی تردید مهمترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید آن را پرورش دهید.
چرخه احساسات معامله گران (دکتر فان تارپ) همراه با نوسانات سینوسی قیمت بازار
در تصویر زیر ترجمه فارسی روانشناسی معامله گر نمودار بالا را مشاهده میکنید:
چرخه احساسات معامله گران (دکتر فان تارپ) همراه با نوسانات سینوسی قیمت بازار
روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزهها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر میگیرند. نمونههای مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل میکند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر میبندد میشود.
نکته: نگه داشتن یک سهم برای مدت خیلی طولانی در واقع مفهومی است که در روانشناسی به آن «اجتناب از زیان» میگویند. به این معنا که معاملهگر بیشتر تمایل دارد زیان نکند، تا روانشناسی معامله گر اینکه بخواهد کسب سود نماید. این واکنش احساسی در ذات انسانها نهاده شده است.در مورد معامله، این پدیده به این معناست که هنگام مواجهه با یک روند کاهشی که هنوز هم قیمت در حال پایین رفتن است، معاملهگر سهم خود را به خاطر تنفر از زیانوضرر نگاه میدارد به این امید که قیمت به سمت بالا باز خواهد گشت و به این شیوه زیان بیشتری را متحمل میشود؛ البته در بسیاری موارد قیمت هرگز به سطوح اولیه باز نمی گردد.
گاهی هم مفهوم اجتناب از زیان، باعث میشود معاملهگر موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود ببندد. در واقع او با دیدن مقدار کمی سود میترسد که سود اندک به دست آمده را از دست بدهد و سهام خود را میفروشد. گاهی نیز معاملهگران رفتارهای غیر منطقی دیگری از خود نشان میدهند. مثلا، موفقیتها را به مهارت خود و شکستها را به بدشانسی نسبت میدهند. اینها تنها نمونههای کمی از رفتارهای نادرستی است که معاملهگران به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای روانشناختی مناسب از خود بروز میدهند و به زیانهای بیشتر دامن میزنند.
واقعیت این است که بسیاری از معاملهگران تازه کار با کنترل نکردن احساسات، بیشتر پول خود را در سال اول از دست میدهند و از صحنه بازار کنار رانده میشوند. کنترل احساسات و درک معنای واقعی و عمیق روانشناسی معاملات تفاوت میان موفقیت و شکست خواهد بود.
نظم و انضباط و پایبندی به آن :
آیا میتوان نظمی را برای پیروی از سیستم معاملاتی خود به وجود آورد که معمولا به طور ذاتی از آن برخوردار نیستیم؟ بله، انجام این کار ممکن است. البته نباید فراموش کرد که چنین نظم و پایبندی باید خود ساخته و خود خواسته باشد و بتوان آن را شخصا در محیط منزل به اجرا در آورد و اما چگونه میتوان چنین نظمی را در خود به وجود آورد؟ پاسخ این سوال، «داشتن اعتماد به نفس» است. به این منظور برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید همیشه در حال یادگیری بود و مهارتهای تصمیمگیری خود را پرورش داد تا جایی که این ویژگی درونی شود؛ تنها آن زمان است که میتوانید با اعتماد به نفس راسخ در بازار به پیش روید.
مدیریت سرمایه و روانشناسی معامله گری در بازار سرمایه
اگرچه در دورهها و جلسات مختلف سير یادگیری اصول و شیوههای تحلیل و معاملهگری در بازار سرمایه را متذكر شدهام امّا براي يادآوري اشاره میکنم كه پس از يادگيري كليه مباحث تحلیل تکنیکال؛ که الفبای بازار سرمایه را تشکیل میدهد، بايستي با روانشناسی معامله گر روانشناسی معامله گر الگوهاي هارمونيك و هارمونيك تريدينگ (كامل و پيشرفته)، تحليل امواج اليوت و ديگر ابزارهاي تكميلي همچون چنگال آندروز آشنا شويد. اگر اين سير را با موفقيت طي كرده و در آن تجربه كافي كسب نماييد با هر شيوه معاملاتي میتوانید معامله كنيد امّا تمام استراتژیهای معاملاتي بايستي با نگاهي به ابزارهاي گفتهشده بكار گرفته شود.
پس از روانشناسی معامله گر طی این مراحل مهمترین مسئله، بهکارگیری آموختهها در بازارهای واقعی میباشد که در این میان همانگونه که در کتاب راهنمای تصویری معامله با امواج الیوت اشاره شد، مباحث روانشناسی شخصی ( فقدان روش، نداشتن نظم و انضباط، انتظارات غیرواقعی، صبور نبودن و بهطورکلی عدم کنترل شخصی) و بحث مدیریت سر مایه نقش بسزایی در عملیاتی نمودن آن ایفاء میکند.
هرروز ما كارهای بسيار زیادی در جهت تغيير محيط انجام میدهیم. بذر گندم را در زمینهای کشاورزی میکاریم تا گندمهای زیادی را درو کنیم، با ورود داروهای طبیعی و شیمیایی به داخل بدن به بهبود اعضاء معیوب کمک مینماییم، سنگهای معدنی را با ابزارهای مکانیکی از زیر زمین خارج کرده و با اعمال تغییرات فیزیکی و شیمیایی، فلزات گرانبهای آن را استخراج مینماییم تا در صنایع مختلف بکار گیریم و …، اینها ازجمله تغييراتي است كه ما هوشمندانه آنها را ايجاد میکنیم، امّا وضعیت در بازارهای سرمایه اینگونه نیست. شما در معاملهگری هرگز نمیتوانید كنترلي بر بازار داشته باشيد و در آن تغییری ایجاد نمایید. درخواست شما براي حركت قيمت در جهت مورد دلخواهتان اهميتي ندارد و هرگز نمیتوانید بازار را در جهتي خاص به حركت درآوريد و قصد شما هم هیچ تأثیری نخواهد داشت. ما هيچ ابزار و امكاني براي تأثیرگذاری بر بازار در اختيار نداريم. به نظر شما چه باید کرد؟ شاید بهترین پاسخ این باشد که اگر نمیتوانیم هیچ كنترلي بر بازار داشته باشيم؛ بر خودمان که میتوانیم. تنها چيزي كه میتواند ما را در این امر موفق كند اين است كه بتوانيم بر خودمان كنترل داشته باشيم. این یکی از مهمترین رازهای موفقیت در بازار محسوب میشود که بسیاری از معاملهگران از آن غفلت میکنند.
اگر قادر نباشید که بر احساسات درونی خود کنترل داشته باشید هرگز نمیتوانید آموختهها و تجربیات خود در بازار را بکار برید. تاکنون با افراد زیادی مواجه شدهام که علیرغم کسب دانایی کافی و مناسب معاملهگری در بازار سرمایه نمیتوانند آموختههای خود را در بازار واقعی بکار گیرند. مشکل این دسته از افراد عدم کنترل درونی میباشد درحالیکه این مهم سهم بسزایی در بهبود کارآیی معاملاتی افراد ایفاء میکند. شاید این جمله لاری لوین در کتاب رازهای معاملهگری غیراحساسی تائیدی بر این مهم باشد که:
فردي با ديسيپلين شخصي خوب ولي متد كاري ضعيف، كارايي بهتري خواهد داشت از كسي كه ديسيپلين كاري ضعيفي دارد ولي از بهترين متد كاري موجود استفاده میکند .
مشکل بعدی بسیاری از معاملهگران عدم توجه به قوانین مدیریت سرمایه میباشد. به گفته وین گورمن ( Wayne Gorman ) و جفری کندی ( Jeffrey Kennedy ) در کتاب راهنمای تصویری معامله با امواج الیوت، مدیریت ریسک برای موفقیت و طول عمر یک معاملهگر بسیار حائز اهمیت میباشد. در مدیریت سرمایه علاوه بر میزان مناسب حجم معاملات و بهکارگیری حد زیان توجه به این سه نکته اساسی ضروری است: کاهش ریسک؛ از بین بردن ریسک؛ حفظ سود کسبشده. برای مثال، در این رابطه مدام با افرادي مواجه میشوم كه در يك معامله خاص وارد سود بسيار بالايي شدهاند امّا درنهایت علیرغم قرار داشتن در یک سود عظيم؛ معامله خود را با تحمل زیان بستهاند. وقتي علت را از آنها جویا میشویم، متوجه میشویم که به دلیل عدم رعایت یکی از مؤلفههای مدیریت سرمایه یعنی حفظ سود کسبشده با چنین فاجعهای مواجه شدهاند. اینکه واژه فاجعه را بکار بردم، عمد داشتم چراکه عدم توانایی معاملهگر در حفظ سود یک معامله موفق، واقعاً فاجعه است.
مدیریت سرمایه و روانشناسی معامله گری
نتیجتاً اینکه مجدداً تأکید میشود كه اگر شما نمیتوانید بر عملكرد بازار هيچ كنترلي داشته باشيد پس بايد بر عملكرد خود كنترل داشته باشيد ضمن اینکه بحث مدیریت سرمایه نیز نقش بسزایی در کارآمد کردن معاملات شما ایفاء میکند. كتاب حاضر که ترجمهی کتاب Super Trader اثر ارزشمند ون تارپ است، به آموزش عملی تحقق این دو مهم در معاملهگری میپردازد. شاید این کتاب یکی از بهترین منابع در این زمینه باشد که با رویکردی عملی به آموزش روانشناسی معاملهگری و مدیریت سرمایه و بهکارگیری آنها در بازار سرمایه میپردازد.
بهمنظور بالا بردن میزان یادگیری به خوانندگان محترم توصیه میشود هر قسمت را به دقت مطالعه کنید، زیر قسمتهای مهم خط بکشید و مفاهیم آموختهشده را پس از تمرین در معاملات خود بکار بندید. بهاینترتیب به مفاهیم آموختهشده تسلط مییابید. امیدوارم این کتاب بتواند تا اندازهای نیاز مشتاقان بازارهاي سرمايه را تأمین نماید. در پايان از کلیه دوستانی که با صبر و حوصله کل متن را بازخوانی کردند کمال تشکر و امتنان را دارم، ضمن اینکه از همه صاحبنظران و استادان محترم استدعا دارم كه بر مؤلف منّت گذاشته و كاستيهای اين كتاب را به پست الکترونیکی حقیر ارسال كنند تا در چاپهاي بعدي از آنها استفاده شود.
دیدگاه شما