سفته بازی چیست؟
سفتهبازی نوعی رفتار پر ریسک در بازار اقتصادی است
وارد شدن به تعاملات مالی پرریسک به منظور بهره بردن از نوسانات ارزش یک کالا یا خدمت، سفته بازی نامیده می شود. وجود سفته بازی در سهام سفته بازی در حد معقول، برای فعالیت هر بازار ضروری است.
سفته بازی چیست؟
سفته بازی( به فرانسوی:Spéculation) انجام معاملات اقتصادی ریسک دار، به منظور حصول سود از نوسانات کوتاه یا میان مدت، در ارزش بازاری کالای تجاری مانند روشی اقتصادی، به جای تلاش برای حصول سود از روش های اقتصادی اصولی(سود سرمایه، بهره یا سود سهام) است.
سفته بازی یکی از واژه هایی است که در ادبیات اقتصادی عامه مردم ما، بعنوان واژه ای با بار معنايي منفی رواج پیدا کرده است. سفته بازها در یک بازار مالی، به گروهی خاص با دارایی های خاص یا امتیازهای خاص محدود شوند، سفته بازی ممکن است به سلامت آن بازار خسارت جدّي وارد کند.
سفته بازی عمدتاً در سهم هایی اتفاق می افتد که از نظر بنیادی خوب هستند. در واقع سهم های گمنام مورد سفته بازی قرار نمی گیرند. سهم هایی که تحلیل بنیادی خوبی دارند و به هر دلیل مدت کوتاهی متروکه بوده اند، برای سفته بازان جذابیت دارند.
سفته بازی به وارد شدن به تعاملات مالی پرریسک گفته می شود
سفته بازی زمانی رخ می دهد که گروهی از افراد با سرمایه سفته بازی در سهام بالا وارد یک سهم میشوند و به علت نقدینگی بالایی که وارد سهم می کنند، سعی در افزایش قیمت آن دارند. در واقع این ورود نقدینگی بالا و افزایش تقاضا تنها به قصد افزایش قیمت صورت می گیرد که در اکثر اوقات منجر به ایجاد حباب در سهم می شود.
سفته بازی درواقع همان قمار کردن است که در بازارهای مالی به آن سفته بازی گفته می شود. در این باره افراد در سهام سرمایه گذاری می کنند تا از منافع کوتاه مدت و نوسانات روزمره قيمت بهره ببرند. به عنوان مثال سهمی را امروز ۴۲۳ تومان بخرند و فردا یا آخر هفته ۴۴۵ تومان بفروشند.
معمولاً سفته بازان سرمایه گذارانی ریسک پذیر و پیچیده هستند که در بازارهایی که در آن معامله می کنند، تخصص دارند. آن ها معمولاً سرمایه گذاری های اهرمی مثل قراردادهای آتی و اختیار معامله را انجام می دهند. از این جهت به این سرمایه گذاران، سفته باز گفته می شود که آن ها سعی می کنند تا تغییرات قيمت را در قسمت های بی ثبات تر بازار پیش بینی کنند و باور دارند یا فکر می کنند که سود بالایی سفته بازی در سهام بدست خواهند آورد، چه بسا درصورتی که شاخص های بازار، خلاف آنرا نشان دهد.
سفته بازی در بازار مسکن
در مثالی ديگر هنگامی که فردی که ملکی را سالها پیش خریده باشد و بعد از سالها که قيمت آن افزایش یافته است بخواهد آنرا بفروشد سرمایه گذار و کسی که در هنگامی که مالک ملک بخاطر کم بود نقدینگی ملکش را زیر قيمت می فروشد، ملک را خریداری کند و بعد از آن طی روزهای آينده آنرا با قیمت بسیار بالاتر بفروشد و سود قابل توجهی کند سفته باز گویند.
سفته بازی در بورس
سفته بازی در بازارهای سکه، طلا و ارز
سفته بازی معمولاً در سهام یا ارز دیجیتال (Digital currency) با بنیادی که مدتی بازار از توجه به آن ها غافل بوده است و بخاطر ویژگی مهم حجم مبنای پائین، به سهولت ارز یا سهام را اصطلاحاً باد کرده و شروع به نوسان گیری می نمایند. دلالان روزانه که در بزرگترین ارزهای جهان و بازارهای بورس سرمایه گذاری می کنند نیز سفته باز هستند.
سفته بازی عمدتاً در سهم هایی اتفاق می افتد که از لحاظ بنیادی خوب هستند. در واقع سهم های گمنام مورد سفته بازی قرار نمی گیرند. سهم هایی که تحلیل بنیادی خوبی دارند و به هر علت مدت کوتاهی متروکه بوده اند، برای سفته بازان جذابیت دارند. سهم هایی که تحلیل بنیادی خوبی دارند و به هر دلیل مدت کوتاهی متروکه بوده اند، برای سفته بازان جذابیت دارند.
نکته دوم این است که سفته بازان بر سهم هایی کار می کنند که حجم مبنای کم داشته باشد و یا فرابورسی باشد تا زمانی که می خواهند سهم را چاق کنند، هزینه زيادي برای حجم مبنا ندهند و سهم راحت بالا برود.
در توضیح سفته بازی و راههای سفته بازی در سهم ابتدا باید مقدار سرمایه شرکت را هم مد نظر قرار داد. اما این موضوع را هم باید مد نظر داشت که عموما شرکتهای با سرمایه پائین پتانسل بالایی برای رشد قیمتی در آينده دارند ولی ميزان ریسک این شرکت ها نیز بالاست. در واقع باید بیان کرد که تغییرات سود در شرکتهای با سرمایه کم تر، بالاست و برای شرکتهای بزرگ تر هم این فرآیند برعکس است یعنی پتانسیل کم تر و از طرفی ریسک کمتر. حال در نظر بگیرید که هر سرمایه گذاری باید باتوجه به سطح ریسک پذیری خود این شرکت ها را انتخاب کند.
تفاوت سرمایه گذاری و سفته بازی
آشنایی با مفهوم سفته بازی و سرمایه گذاری
۱- در مقابل سفته بازها بيش ترین دغدغه سرمایه گذار امنیت سرمایه اصلی است.
۲- در سفته بازی، ریسک از دست دادن کل سرمایه، بیش از احتمال کسب سود بالا از آن فعالیت است. معمولاً سفته بازی را دربرابر سرمایه گذاری قرار می دهند.
۳- سرمایه گذار را کسی می دانند که محافظه کارانه تصمیم گرفته یا ریسک معقول انجام می دهد و سفته بازی را رفتار کسی می دانند که وارد ریسک های بزرگ قمارگونه می شود.
۴- سرمایه گذار طبق استانداردهای ارزشگذاری ، قيمت بازار را برای ارز و سهم تعیین می کند در حالیکه سفته باز طبق قيمت بازار استانداردهای ارزشگذاری ارز و سهم را تعیین می کند.
۵- گاهی وقت ها، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر میزان ریسکی که معاملات خود می پذیرند، مقایسه می کنند.
۶- گاهی اوقات، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر افق زمانی تصمیم گیری، با یکدیگر مقایسه می کنند.
۷- سرمایه گذار برای خودش سود سازی می کند در حالیکه سفته باز برای کار گزارش پول جمع می کند بخاطر همین در بورس سرمایه گذاران به پیرمرد و نوسان گیران به افراد شجاع و پرتحرک شبیه شده اند.
۸- در آخر، تفاوت اصلی سرمایه گذاری و سفته بازی در میزان ریسکی است که شما در معامله تقبل می کنید. معامله های پر ریسک که معمولاً برای دستیابی به سود کوتاه مدت هستند زیر چتر سفته بازی و معاملاتی که ریسک منطقی و متعادل دارند و بر اساس جمع آوری اطلاعات و تحلیل انجام میشوند ، زیر چتر سفته بازی در سهام سرمایه گذاری قرار می گیرند.
الاکلنگ ترس و طمع در بورس /سفته بازی از رونق افتاد
بورسبازانی که تا پیش از این به خصوص در نیمه نخست سال ۹۹ به طمع کسب سودهای بادآورده پا به عرصه بازار سهام میگذاشتند، این روزها به دلیل آنکه به سبب افت پیدرپی ارزش دارایی خود متحمل زیانهای سنگینی شدهاند، دیگر توان پذیرش ریسک بیشتر را ندارند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، بازار سهام این روزها به الاکلنگ ترس و طمع تبدیل شده است. بورسبازانی که تا پیش از این به خصوص در نیمه نخست سال ۹۹ به طمع کسب سودهای بادآورده پا به عرصه بازار سهام میگذاشتند، این روزها به دلیل آنکه به سبب افت پیدرپی ارزش دارایی خود متحمل زیانهای سنگینی شدهاند، دیگر توان پذیرش ریسک بیشتر را ندارند. اینطور که به نظر میآید بهرغم وجود برخی فرصتها، وجود ریسکهای متنوع مانع از آن میشود که فعالان بدون ترس و راحت به بازار سهام اعتماد کنند.
بازار سهام در روزهای گذشته به شکلی خنثی در نوسان بوده است. قیمتها به شکلی کجدار و مریز تغییر میکنند و نااطمینانی آنقدر در این بازار افزایش یافته که در همدستی ریسکهای گوناگون و متضاد سیاسی و اقتصادی نظیر تورم، قانونگذاری و قیمتگذاری دستوری تصمیمگیری را برای فعالان اقتصادی سخت میکند. بدونشک جای شکی نمانده که عدمحکمرانی درست اقتصادی در سالهای اخیر سببشده تا مردم از سرمایهگذاری بلندمدت رویگردان باشند اما جای شکی نیست در شرایط کنونی حتی سفتهبازی نیز از رونق افتاده است.
نمود این رویداد را میتوان در افت قابلتوجه ارزش معاملات نظاره کرد. روز گذشته همزمان با ثبت رشد اندک شاخصکل، ارزش معاملات بهرغم افزایش 77درصدی همچنان زیر 2هزار میلیارد تومان بود که بهعنوان زنگ خطری برای تداوم معاملات رخ میکند، از اینرو بهنظر میآید که در ماههای پیشرو احتمالا همچنان فضا برای سرمایهگذاری بلندمدت چندان جذاب نباشد.
بازتاب سبز رنگ ناکامی
بازار سهام نخستین روز از مردادماه را با صعود ناچیز شاخصها به پایان برد. در این روز نماگر اصلی بورس نزدیک به 1600 واحد افزایش یافت تا در نهایت رشد 11/ 0درصدی میانگین وزنی قیمتها شاخصکل را در محدوده یکمیلیون و 473هزار واحدی نگه دارد. در این روز آنچه که بیش از هر چیز توانست بر جهتگیری نماگر یادشده موثر باشد، افزایش نسبی قیمتها در نمادهایی همچون «پارسان»، «تاپیکو» و «شپدیس» سفته بازی در سهام بود که در نهایت به سبب افت قیمت در دونماد شاخصساز دیگر یعنی «ومعادن» و «کگل» محدود شد، با اینحال همانطور که اشاره شد برآیند این کشمکشها میان خریداران و فروشندگان به حدی نبود که جهتی مشخص به شاخصکل بدهد.
بررسی معاملات روز گذشته حکایت از آن دارد که در ابتدای معاملات این روز افزایش تقاضا توانسته شاخصکل را بهعنوان مهمترین دماسنج بازار سهام به سطوح بالاتری سوق دهد تا جایی که اندکی پس از شروع فعالیت روزانه بورس «تدپیکس» به میانه سطح یکمیلیون و 477هزار واحد انتقال یافت، با اینحال رشد یادشده که بهنظر میآید تحتتاثیر افزایش نسبی قیمتها در بازارهای جهانی طی روزهای آخر هفته قبل بهوقوع پیوسته بود، دیری نپایید و این نماگر کمکم به سطح یکمیلیون و 473هزار واحدی افت کرد. بررسی لیست بلندبالای نمادهای کامودیتیمحور بازار سهام نشان میدهد که بهرغم واکنش مثبت در ابتدای معاملات امروز عملکرد بازار سهام در نمادهای یادشده همچنان تحتتاثیر روند هفتههای اخیر کالاهای اساسی در بازارهای جهانی است. بسیاری از نمادهای فعال در صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی در روزهای اخیر افتی آهسته و پیوسته داشتند که افت یادشده در این روز مجددا ادامه پیدا کرد. اما بررسی نماگر هموزن نشان از آن دارد که در روز یادشده بیتحرکی قیمتها تنها محدود به نمادهای کوچک بازار نبوده است. در روزهای اخیر اگرچه در برخی از موارد همزمان با افت شاخصکل نمادهای کوچک منجر به رشد اندک شاخص هموزن میشدند، با این حال در روز شنبه به وضوح دیده شد که پس از افت شاخص به زیر یکمیلیون و 472هزار واحد در روز چهارشنبه بازار میل آن دارد تا به مانند بازارهای جهانی اندکی از مسیر نزولی خود دست بردارد و با رفتن به فاز اصلاح خفیف به تنفس قیمتها میدان بیشتری بدهد.
دلیل این رویداد هرچه که باشد نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که چنین عملکرد ضعیفی در بورس آنهم در شرایطی که افق روشنی پیشروی بازار سهام نیست ناشی از این واقعیت است که سرمایهگذاران چه حقوقی باشند و چه نهادی دیگر به مانند گذشته بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری تلقی نمیکنند. شاید بتوان مهمترین نکته این روز بازار سهام را افزایش 77درصدی ارزش معاملات خرد نسبت به روز قبل دانست. در این روز ارزش این سنجه معاملات به 1728میلیارد تومان رسید که در مقایسه با 975میلیارد تومان روزهای قبل تغییری محسوس را نشان میدهد. نکته دیگر اینکه همزمان با افزایش ارزش معاملات خرد، خالص تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی نیز نسبت بهروز قبل از آن افزایش نیافت و خروج خالص تنها 40میلیاردتومان از این بازار توانست به نوعی از افزایش آرامش در بازار حکایت کند، با اینحال حتی با درنظرگرفتن چنین اعداد و ارقامی نمیتوان انتظار داشت که بازار این روزها از سوی فعالان خرد و کلان با دیدی مثبت نگریسته شود، در واقع همانطور که پیشتر گفته شد روند حرکتی شاخصها به سمت صعود طی روزهای اخیر آنقدر به سمت فضایی خنثی گرایش دارد که به زحمت میتوان تغییرات آن را مثبت ارزیابی کرد. جهت حرکت قیمتها در روزهای گذشته حاکی از این واقعیت است که اگر در روزهای پیشرو شاهد افزایش معنادار تقاضا نباشیم احتمالا باید خود را برای ریزش بیشتر شاخصکل آماده کنیم. البته این به آن معنا نیست که بازار در تمامی نمادها رو بهسوی افول خواهد گذاشت، با اینحال میتوان انتظار داشت که در صورت افت مجدد قیمتهای جهانی فضای نااطمینانی در بازار داخلی بر عوامل مثبت چربش داشته باشد و بیاعتمادی ایجاد شده در سالهای اخیر مجددا به رخنمایی درمیان مردم ادامه دهد.
در کشاکش بحرانها
بورس تهران سالهای پر فراز و نشیبی را پشتسر گذاشته است. این بازار از ابتدای شکلگیری و پس از رویداد انقلاب اسلامی که منجر به تعطیلی موقت آن شد تا امروز که به یک بازار چند دهمیلیون نفری تبدیل شده، همواره در بزنگاههای مختلف دستخوش تغییر و تحولات گوناگونی بوده که میتوان تمامی آنها را از حیث آثار نهادی و قیمتی در این بازار مورد بررسی قرار داد، بنابراین اگر بخواهیم از این زاویه به این بازار نگاه کنیم میتوان اینطور نتیجه گرفت که بورس تهران تفاوت چندانی با بازارهای مالی دیگر جهان ندارد.
در یک نگاه سادهانگارانه بازار سهام ایران از آنجایی که به مانند هر بازار مالی دیگری در اقصینقاط جهان از اخبار و رویدادهای متنوع و مختلفی اثر میپذیرد یک بازار معمولی است که میتوان آن را به مانند هر بازار دیگری نگریست. در این نگاه سطحی که البته غلط هم نیست، این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و به مانند تمامی نهادهای بشری که در دهههای گذشته رو به پیشرفت و اصلاح گذاشتهاند، مسیر مشابه را پیموده است.
با این حال در یک نگاه دقیقتر میتوان فهمید که تمامی تحولات کلانی که بر این بازار اثر میگذارند، شباهت چندانی با آنچه که در اقصینقاط جهان روی میدهد، ندارند. امروزه نهفقط بازارهای مالی کشور بلکه تمامی بازارهای دارایی در بستری فعالیت میکنند که رویدادهای پیرامون آنها تشابه چندانی به سایر کشورهای جهان ندارد. اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که هر بازاری تنها بخشی از تصویر کلان اقتصاد و پازل بههمپیوسته متغیرهای آن است، باید با این مساله نیز کنار بیاییم که ریسکها و فرصتهای موجود در بازار سهام کشور ما به کلی با آنچه که در بسیاری از کشورهای جهان روی میدهد، تفاوت دارد. اقتصاد ایران در شرایطی گذران عمر میکند که تقریبا در طول ۱۱سالگذشته خالص سرمایهگذاری در آن صفر بوده است. ایران تورمی بالا را نسبت به متوسط جهانی شاهد بوده و تمامی مبادی رسمی آن برای دسترسی به بانکداری جهانی مشمول تحریم بوده است. همین امر سببشده تا رویکردها نسبت به فعالیت اقتصادی در این کشور بسیار محتاطانه و از اینرو کوتاهمدت باشد. بهعبارت سادهتر در جامعه ایران نه فقط طبقه ثروتمند مرفه بلکه حتی کمدرآمدترین مردم نیز که سرمایههای خردی در اختیار دارند سعی میکنند تا دارایی خود را در بخشهایی بهکار ببرند که ریسک گیرافتادن پول یا بهعبارت دیگر کاهش نقدشوندگی در آن حداقلی باشد. دقیقا به همین دلیل است که بازار طلا و سکه بهعلاوه ارز یکی از محبوبترین بازارها در طول دهههای اخیر در بطن اقتصاد ایران بوده است. به بیان سادهتر اگر بخواهیم بگوییم تمامی ضعفی که در مهار تورم و مهمتر از آن حکمرانی اقتصادی نشان داده شده، سببشده تا رفتار مردم در مواجهه با فرصتهای سرمایهگذاری به تدریج تغییر کند.
نمود ناکارآمدی در بازار سهام
اما فارغ از تمامی سخنانی که در مورد کلیت رفتار مردم در مواجهه با شرایط اقتصادی کنونی گفته شد، میتوان به وضوح دید که نااطمینانیها در بازار سهام بازتابی بسیار مخربتر داشته است. بورس تهران این روزها در شرایطی با آثار افت قابلتوجه قیمتها در میانه سال99 دست به گریبان است که مطالعه عوامل شکلدهنده به وضعیت بورس در آن سال نشان میدهد، فعالان بازار علاقه بسیاری به حفظ ارزش دارایی خود داشتهاند.
دلیل این علاقه وافر را میتوان در داغشدن پول جستوجو کرد که در سالهای قبل از خود را در قالب رشد قابلتوجه قیمت دلار نمایان کرد، در واقع افزایش قابلتوجه نقدینگی در سطح جامعه سببشده بود تا افزایش ضعف دولت وقت در کنترل قیمت ارز به عطش مردم برای تبدیل ریال خود به هر آنچه که توان قیمتگذاری دلاری دارد یا خود را با تورم انطباق میدهد، بیفزاید. همین امر سبب شد تا بازار پر ریسک سهام که در آن زمان برای بسیاری از نمادها سودای رسیدن قیمتها به ارزش جایگزینی را داشت نیز رونق بگیرد. در آن زمان رشد قیمت ارز، در کنار صعود بهای کامودیتی در بازار جهانی به یاری تورم آمد و وقایعی را رقم زد که همچنان بسیاری از مردم با آنها دست به گریبان هستند.
اما نکته مهم این است که دلیل وقوع چنین اموری صرفا این بود که فضای کلان اقتصاد کشور بهنحوی هدایت نشده بود که بتواند با این تندباد تورمی مقابله کند. حالا نیز در اوج رکود معاملاتی بورس و رویگردانی مردم عادی از بازار سهام شاهد تداوم چنین وضعیتی هستیم. بازار سهام در شرایطی یک سالو نیم گذشته را به انتظار برجام نشست که هیچ افق روشنی برای برونرفت از کمای معاملاتی کنونی مشاهده نمیشود.
ارزش معاملات به شکلی پایدار به زیر 2هزار میلیاردتومان رسیده است و اقتصاد ایران نیز اگرچه میتواند بهطور بالقوه مجددا با فشار تورم رونقی پوشالی را در بازارهای دارایی به نمایش بگذارد، با اینحال قادر به تحمل این واقعیت نیست که اولا مردم دیگر قدرت خرید سالهای قبل را ندارند که پول سفته بازی در سهام اضافی خود را به بورس بیاورند و ثانیا حتی اگر پای چنین پولی درمیان بود میتوانستند، آن را در شرایطی که رشد قیمتها به شکلی سریع اتفاق میافتد، بار دیگر برای بختآزمایی تورمی به سمت بازار سهام بیایند. تمامی اینها در حالی رخ داده که بحق میتوان گفت قیمت در بسیاری از نمادها آنقدر پایین است که اگر صرفا به تحلیلهای بنیادی اکتفا کنیم و بار سنگین عدماطمینان را در نظر نگیریم، سرمایهگذاری نکردن در این بازار به فرصت سوزی میماند.
به کجا خواهیم رفت؟
درحالیکه این روزها همه انتظار دارند تا بازار هرچند اندک بتواند مجددا پا به مسیر صعود بگذارد، با این حال تمامی عوامل گفته شده همچنان سایه سنگین خود را بر سر بازار سهام حفظ کردهاند، از همینرو اگرچه بورسیها بنا بر تحلیلهای انجامشده از درآمد آتی شرکتها فضا را برای سرمایهگذاری مناسب میبینند، اما نمیتوان منکر این شد که در فضای پر ابهام سیاستگذاری کلان بهخصوص معلقماندن مسائلی که بهطور مستقیم با مقوله ریسکهای سیستماتیک همانند تحریمها و قانونگذاری سر و کار دارند، گذر از شرایط کنونی نیازمند توجه ویژه به شرایط روانی حاکم بر بازار است.
اگر قرار باشد که فعالان بازار سهام با خیال راحت سرمایه خود را به سمت این بازار گسیل کنند، ابتدا باید محیطی امن از لحاظ تصمیمات اقتصادی و سیاسی برای آنها فراهم شود. البته این مساله تنها مختص فعالان بورسی نیست و کلیه فعالان اقتصادی را شامل میشود، اما باید به این نکته دقت کرد که اثرپذیری بالای قیمتها از شرایط فعلی میتواند حساسیتها در این بخش اقتصاد را افزایش دهد.
از اینرو بهنظر میرسد که شاید محتاط بودن در وضعیت کنونی چندان بد هم نباشد، چراکه سودنکردن در هر بازاری بهتر از زیان کردن در آن است. ممکن است افرادی که در حالحاضر در بازار سهامداری میکنند در ماههای آتی به لطف تورم و یا دلایلی که به تورم میافزاید، سود خوبی در این بازار کسب کنند، اما باید به این نکته توجه داشت که مجموعه مهمی از عوامل نظیر توافق برجام یا افت شدید قیمتهای جهانی ناشی از نرخ بهره یا رکود نیز هستند که ممکن است فضایی معکوس را در بازار سهام رقم بزنند، از اینرو شاید بتوان گفت افرادی که زیان نکردن را بهجای سود کردن مدنظر قرار دادهاند با توجه به سابقه بد بورس در ماههای سفته بازی در سهام اخیر بتوانند مزد ترس خود را بگیرند و از احتیاطکردن بیش از ریسککردن مطلوبیت کسب کنند. البته در شرایط کنونی که تورم انتظاری در داخل کشور در سطح بالایی قرار دارد، نمیتوان تمامی نمادها را به یک شکل قضاوت کرد و باید توجه داشت که بسیاری از نمادهای ریالی برخلاف دلاریها میتوانند شانس صعود را در ماههای پیشرو داشته باشند، از اینرو اگرچه شاید در بلندمدت و میانمدت نتوان به شکل کلی بورس را برای سرمایهگذاری بلندمدت مکانی مناسب دانست اما شاید در آینده نزدیک شاهد افزایش نوسانگیری در برخی از نمادها باشیم.سفته بازی در سهام
سفته بازی و رفتار غلط سهامداران حقوقی
در هفته گذشته شاهد ادامه جریان خروج پول حقیقی از صندوقهای درآمد ثابت و ورود این پول به بازار بودیم.
به گزارش صدای بورس، میانگین معاملات خرد در هفته اول دی ماه به حدود ۱۵ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان رسید اما شاهد کاهش این عدد نسبت به هفتههای قبل بودیم ، شاخص هم در روزهای گذشته روند کاهشی داشت که در روزهای آخر هفته کمی تثبیت شد و روند هیجانی آن تا حدودی کاهش یافت.البته رسیدن شاخص و قیمت در گروههای خودرویی، پالایشگاهی و بانکی به سطح حمایتی خود هم به این موضوع کمک کرد.
عرضههای شاید هماهنگ شده از طرف حقوقیها در بعضی از نمادها در روزهای گذشته باعث ریزش شاخص و به وجود آمدن صفهای فروش در سهمهای بزرگ شده بود. همین موضوع باعث شد که سهامدارانی که تازه احساس کرده بودند اصلاح قیمتها به پایان رسیده و دوباره با امید جبران زیان ماههای گذشته با ترس وارد بازار شده بودند تغییر جهت داده و به دنبال خرید سهام شرکتهای کوچک و پروژه محور و نوسانی بروند که شاهد پررنگ شدن داستان سفته بازی در سهام بعضی از شرکتها باشیم. شاید این موضوع نتیجه مستقیم رفتارهای غلط سهامداران حقوقی در سهامهای بزرگ باشد و باوجود اینکه همیشه اعلام شده که سهامداران در معاملات با دید بلند مدت و توجه به جریان سودآوری آتی شرکت و دلایل بنیادی خرید کنند مدل عرضههای آبشاری در سهامهای بزرگ باعث شد که تمامی این معیارها برای انتخاب سهام از تحلیل به سمت حرکت گروهی و هیجانی سوق پیدا کند. اگر میخواهیم جلوی تکرار دوباره مشکلات قبلی گرفته بشود باید بازارگردانها و سهامداران حقوقی بزرگ از همین حالا به فکر حمایت از سهام های خود باشند ودر این برگشت روندی که در روزهای آخر هفته شاهد بودیم سهامهای بزرگ هم که در قیمتهای مناسبی قرار دارند وارد کانال صعودی بشوند ، قبل از اینکه بازار باز هم وارد مداری شود که تقاضا از عرضه پیشی بگیرد و شاهد صفهای خیلی سنگین خرید در سهامها باشیم.
همچنین با توجه به روند ورود نقدینگی، عرضهها نیز باید به صورت متعادل و منطقی انجام بشود تا تعادل بین عرضه و تقاضا به وجود آید. عرضه شرکتهای جدید هم میتو اند یک راه برای این موضوع باشد، اما باید توجه کرد که در مرحله اول شرکتهایی عرضه شوند که باعث خروج زیاد نقدینگی از بازار نشوند. همینطور باید شاهد تغییرات قوانین به صورت غیر کارشناسی و اظهارنظرهایی که باعث به وجود آمدن هیجان چه مثبت و چه منفی در بازار می شود نباشیم تا دوباره اطمینان از دست رفته سرمایهگذاران جدید به بازار جلب شود.
مهرداد خدابخشی، مدیر عامل کارگزاری حافظ
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس شماره ۳۸۲
سهم سفتهبازی در اقتصاد ایران چقدر است؟
یک کارشناس اقتصادی معتقد است: سفتهبازی اصلا اتفاق بدی نیست و لازمه اقتصاد است و شفافیت میآورد، اما باید پلتفرمهایی وجود داشته باشد که مردم آنجا سود کنند.
سیامک قاسمی در کافهخبر خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش که سهم سفتهبازی را در اقتصاد ایران چقدر است؟ اظهار داشت: میشود یکسری شاخصها پیدا کرد. برای مثال، نسبت ورودی سرمایه به بعضی از بازارها را به نسبت GDP مقایسه کنید. در بازارهای بینالمللی هم این سهم وجود دارد، زیرا ورودی ارز در بازارهای مختلف شفاف است.
وی افزود: شما در خیلی از بازارها مثل بازار ارز و طلا واقعا نمیدانید چقدر سرمایه در حوزه سفتهبازی وجود دارد یا چقدر ارز در گاوصندوقهای مردم وجود دارد. هیچکس هنوز این موضوع را در اقتصاد ایران نمیداند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: چندی پیش محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانههاست، اما با این حال هیچکس این عدد را نمیداند.
قاسمی متذکر شد: مساله اینجاست که سفتهبازی اصلا اتفاق بدی نیست و لازمه اقتصاد است و شفافیت میآورد، اما باید پلتفرمهایی وجود داشته باشد که مردم آنجا سود کنند.
وی عنوان کرد: در حال حاضر تنها پلتفرم رسمی دولتی و حکومتی در اقتصاد ایران برای سفتهبازی، بازار بورس است. ما بازار دیگری نداریم. سفتهبازی در بازار مسکن وجود دارد، اما بهطور طبیعی توسط دولت عرضه نمیشود. بازار ارز که اصلا قاچاق محسوب میشود و بازار طلا نیز داستان خود را دارد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: بازار بورس محل خوبی برای سفتهبازی است. اما نکته اینجاست که اگر یک کارهایی در بازار بورس صورت نگیرد و فقط در بازار ثانویه گسترش پیدا کند، اگر شاخص ۲۰ برابر هم شود، یک شغل در شرکتها ایجاد نمیشود و فقط متورم میشود.
سفتهبازی یا سرمایهگذاری/ سفتهباز کیست؟
سفته بازی را کسب سود از طریق تلاش برای پیشبینی نوسان قیمت میگویند و تاکید میشود که سفته بازی در حد معقول، برای فعالیت هر بازار ضروری است. اما شکل افراطی آن میتواند به مکانیزمهای بازار آسیب بزند.
به گزارش ایبِنا، سفته بازی اصطلاح رایجی در بازارهای مالی و سرمایهگذاری است و غالباً از آن، به عنوان عملی فرصتطلبانه و منفی یاد میشود. سفتهبازها افرادی هستند که به مطالعه و بررسی دقیق نوسانات قیمت کالا و خدمات پرداخته و برای دستیابی به سودهای بالا، اقدام به معاملات پُر ریسک میکنند.
به عبارت دیگر، سفته بازی یعنی انجام معاملهای مالی که در آن ریسک بالایی برای از دست دادن بخش یا تمام مبلغ سرمایهگذاری شده اولیه وجود دارد و در مقابل، انتظار میرود که سود قابلتوجهی به دست آورده شود. در سفته بازی، ریسک ضرر و زیان، بیشتر از احتمال دستیابی به سودی بالاست و به همین دلیل به آن سفته بازی و معامله پُرریسک گفته میشود. هرچند گاهی تشخیص سفته بازی از سرمایهگذاری مشکل میشود، اما تمایز این دو مفهوم به عوامل مختلفی مانند ماهیت دارایی، طول دوره نگهداریِ مورد انتظار و میزان اهرم افزایش سرمایه بستگی دارد.
سفتهبازان، نقدینگی بازار را فراهم میکنند و طیف وسیعی از تقاضاهای باز را پاسخ میدهند، همچنین به تولیدکنندگان در پوشش ریسک کمک میکنند. فروش استقراضی توسط سفتهبازان به جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی کمک میکند. صندوق سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای پوشش ریسک نیز گاهی در سفته بازی شرکت میکنند. به هر حال در مجموع می توان گفت: سفته بازی یک معامله مالی با ریسک بالا و در عینحال بازده بسیار بالا است. اگر سود قابلتوجهی در پیش نباشد، انگیزهای برای شروع سفته بازی وجود ندارد.
گاهی اوقات، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر افق زمانی تصمیم گیری، با یکدیگر مقایسه میکنند. از این دیدگاه، کسی که مثلاً خانهای را خریده و آن را خالی و بدون استفاده نگه داشته و سال ها بعد فروخته است، به سرمایه گذار و کسی را که خانه ای را به خاطر قیمت مناسب و ارزان آن (مثلاً به دلیل نیاز مالک خانه به نقدینگی) خریداری میکند و طی روزها یا ماههای آتی آن را به فرد دیگری میفروشند، سفته باز گفته میشود.
از سوی دیگر، سرمایه گذار و سفته باز را از نظر میزان ریسکی که معاملات خود میپذیرند، مقایسه میکنند. سرمایه گذار را کسی میدانند که محافظه کارانه تصمیم گرفته یا ریسک معقول انجام میدهد و سفته بازی را رفتار کسی میدانند که وارد ریسکهای بزرگ قمارگونه میشود. در این تعریف، فردی که در حوزه بازرگانی فعالیت میکند، اگر با هدف کاهش ریسک معاملات خود، پس از اعلام قیمت به مشتری، ارز سفته بازی در سهام مورد نیاز معامله خود را تامین کند، تصمیم او از جنس سرمایه گذاری محسوب میشود. بازرگان، با این کار، اطمینان حاصل میکند که به دلیل تغییر ناگهانی ارزش پول، دچار زیان نخواهد شد. البته طبیعی است که بر خلاف برخی از همکاران خود، با نوسان قیمت ارز، سود مضاعف هم کسب نخواهد کرد.
اما کسی که بر اساس شنیدههای خود، بر این باور است که احتمال دارد ارزش ریال مثلاً در هفتهای آینده ۲۰ درصد کاهش پیدا کند و سرمایهی قابل توجهی را به امید کسب سود به دلار یا یورو تبدیل میکند، سفته باز در نظر گرفته میشود.
برخی منابع رسمی، سفته بازی را کسب سود از طریق تلاش برای پیش بینی نوسان قیمت تعریف میکنند و تاکید میکنند که وجود سفته بازی در حد معقول، برای فعالیت هر بازار ضروری است. اما شکل افراطی آن میتواند به مکانیزم های بازار آسیب بزند. از سوی دیگر برخی به این باور رسیده اند که بازارها، درست مانند یک اکوسیستم هستند و هر یک از این نقشها، در صورتی که به شکل متعادل و منطقی آن ایفا شوند، میتوانند ضامن سلامت و بقاء بازار باشند.
اما خوب است به خاطر داشته باشیم که شکل متعادل سفته بازی به تعدیل عرضه و تقاضا و تامین نقدینگی کمک کرده و شکل نامطلوب آن، به ایجاد نارضایتی در معامله کنندگان و سرمایه گذاران و همینطور ایجاد حباب در قیمتها و نوسانات شدید قیمتها (Market Volatility) منجر میشود.
دیدگاه شما