ارز همبسته ضعیف تر


اگر فرمول بالا را خلاصه کنیم به حالت زیر تبدیل می شود.

همبستگی جفت ارز ها در فارکس

همبستگی جفت ارزهای فارکس

همبستگی فارکس یا همبستگی جفت ارزها راهی برای تریدرها است تا تشخیص دهند که یک جفت ارز فارکس در ارتباط با جفت ارز دیگر چطور حرکت می‌کند. یک همبستگی مثبت یعنی دو جفت ارز در یک زمان بالا می‌روند یا در یک زمان پایین می‌آیند. همچنین اگر یک جفت ارز برعکس دیگری حرکت کند، یعنی یکی بالا برود و دیگری پایین بیاید، به عنوان یک همبستگی منفی شناخته می‌شود.

همبستگی جفت ارزها برای نظارت و درک نه تنها هنگام تحلیل قیمت، بلکه هنگام تجزیه و تحلیل هر کالا، سهام یا ابزار دیگری نیز مهم است. در این مقاله، نحوه تعیین همبستگی جفت ارزها در فارکس و تأثیر آن بر معاملات را بررسی خواهیم کرد.

جفت فارکس همبسته به چه معناست؟

در یک تعریف ساده جفت ارزها زمانی که وابسته به یکدیگر حرکت می‌کنند، همبستگی دارند. این می‌تواند زمانی اتفاق بیفتد که یکی از ارزهای هر جفت یکسان باشد یا اقتصادهای مشابهی داشته باشند.

مثلاً EUR/USD و GBP/USD هر دو شامل USD به عنوان یک عامل مشترک هستند. علاوه بر این منطقه اقتصادی یورو و بریتانیا، اقتصادهای نزدیک و مشابهی با هم دارند. این عوامل دلیل اصلی همبستگی جفت ارزها در فارکس است. به عبارتی اگر دلار در ارز مظنه یا نرخ معامله باشد، بیشتر جفت‌های ارز USD را خواهید دید که در یک جهت حرکت می‌کنند، یعنی AUD/USD و NZD/USD نیز یک جفت فارکس همبسته خواهند بود.

با تمام این‌ها خواهید دید که برخی از همبستگی جفت ارزهای فارکس رابطه ضعیف‌تر یا قوی‌تری خواهند داشت. دلیلش این است که همه این ارزها متأثر از اقتصادهای جداگانه هستند و به روش‌های متنوعی بر روی نرخ ارز اثر می‌کنند.

همبستگی جفت ارزها در فارکس

جفت ارزهای فارکس غیر همبسته به چه معناست؟

جفت ارزهای غیر همبسته مستقل از یکدیگر حرکت می‌کنند. این معمولاً زمانی اتفاق می‌افتد که ارزها در دو جفت جداگانه کاملاً متفاوت باشند یا از اقتصادهای مختلفی اثر گرفته باشند. مثلاً EUR/USD و GBP/NZD را در نظر بگیرید. همبستگی جفت ارز ندارند. زیرا هیچ ارز مشترکی بین آن‌ها وجود ندارد و 4 اقتصاد جداگانه (منطقه یورو، ایالات متحده، بریتانیا و نیوزلند) هستند. یعنی احتمالاً اگر یکی رشد کند هیچ ارتباطی به رشد دیگری ندارد.

همبستگی های ارزی معاملاتی

تریدرهای فارکس از همبستگی ارزی برای حفاظت از معاملات خود، افزایش ریسک یا ایجاد ارزش از طریق همبستگی های کالا استفاده می‌کنند. روش‌های مختلفی برای ترید با استفاده از همبستگی جفت ارز وجود دارد.

تریدرها از یک همبستگی ارزی برای افزایش بالقوه سود خود بهره می‌برند. از آن‌جایی که GBP/USD و EUR/USD دارای همبستگی جفت ارز مثبت هستند، تریدر ممکن است برای استفاده از این رابطه، ترید لانگ روی هر دو انجام دهد.

از طرفی تریدرها ممکن است ریسک‌گریزتر باشند و از همبستگی جفت ارزها برای کاهش ریسک استفاده کنند. فرض کنید به جای قرار دادن پوزیشن سایز بیشتر در EUR/USD، حدود 50 % از پوزیشن سایز را بر روی EUR/USD و 50% دیگر را بر روی GBP/USD تقسیم کند.

5 همبستگی جفت ارز بسیار مهم

AUD/ USD در مقابل NZD/USD = همبستگی 87%

EUR/USD در مقابل GBP/USD = همبستگی 89%

EUR/USD در مقابل USD/CHF = همبستگی -91%

GBP/USD در مقابل USD/CAD = همبستگی -88%

GBP/USD در مقابل USD/CHF = همبستگی -93%

همبستگی ارز: نکات معاملاتی

در نظر داشته باشید که تنوع معاملات دو بازار همبسته ممکن است نوسانات را کاهش دهد و مدیریت ریسک را بهتر کند. در اینجا چند نکته برای همبستگی جفت ارزها در معاملات فارکس وجود دارد:

– دقت کنید که همبستگی های خاصی که «عموماً» ثابت هستند ممکن است دوره‌های ضعف و بی‌ثباتی هم نشان دهند. این امر توجه به همبستگی های کوتاه مدت و بلندمدت را مهم می‌کند.

– جفت هایی مانند AUD/USD از نظر تاریخی با طلا همبستگی مثبت دارند. به این خاطر که استرالیا یک تولیدکننده عمده طلا است، قیمت دلار استرالیا / دلار آمریکا ممکن است بسته به ظرفیت استرالیا برای صادرات این فلز متفاوت باشد. بنابراین، هر تریدر همبستگی باید از عوامل اساسی موثر بر برنامه‌های تولید طلا و پترن‌های عرضه و تقاضا آگاه باشد.

همبستگی جفت ارزها در فارکس (Currency Correlation)

همبستگی جفت ارزها در بازار فارکس

قدرت ارز یک کشور یا منطقه، بستگی به شرایط اقتصادی مربوط به آن منطقه دارد. بنابراین، اقتصاد قوی، یک ارز را قدرتمند و اقتصاد ضعیف یک کشور، آن ارز را تضعیف می کند. در همین حال، اقتصاد کشورهای مختلف به یک دیگر متصل هستند و این موضوع، ارزهای مختلف را به نحوی به یکدیگر مرتبط می کند.

برای مثال در قاره اروپا، انگلیس و کشورهای اتحادیه اروپا به یکدیگر متکی هستند. زیرا آنها کالاها و خدمات مختلفی را با یکدیگر مبادله می کنند. بدین خاطر، ارزش پوند انگلیس تحت تاثیر هر گونه تغییر در اقتصاد سایر کشورهای اتحایه اروپا است. همین رابطه را می توان در اقتصادهای سرتاسر جهان مشاهده کرد و این همان چیزی است که همبستگی ارزهای مختلف در بازار فارکس را ایجاد می کند.

ضریب همبستگی چیست؟

ضریب همبستگی یا کورولیشن یک ابزار آماری است و فرمول ریاضی مخصوص به خود را دارد. این ضریب نشان می دهد که دو سری از اعداد با چه ارتباطی نسبت به یکدیگر تغییر کرده اند. برای مثال ممکن است یک تحلیلگر بخواهد رابطه بین میزان صادرات یک کشور و ارزش ارز آن کشور در برابر دلار را بسنجد. در این حالت، داده های هر دو متغییر در بازه های زمانی مساوی (مثلا فصلی یا سالیانه) با استفاده از فرمول ضریب همبستگی با یکدیگر مقایسه می شوند.ارز همبسته ضعیف تر

فرمول ضریب همبستگی به گونه ای طراحی شده است که نتیجه آن، عددی بین 1- و 1+ بدست می آید.

تفسیر ضریب همبستگی به شرح زیر است:

ضریب همبستگی مثبت (بین 0 تا 1+) به این معنی است که تغییرات هر دو متغییر در یک جهت می باشد. برای مثال اگر ارزش یک ارز در برابر دلار کاهش یابد میزان صادرات آن نیز کاهش خواهد یافت و بالعکس اگر ارزش آن افزایش یابد میزان صادرات نیز افزایش خواهد یافت. هر چه ضریب همبستگی به سمت 1+ حرکت کند همبستگی شدیدتر می شود بگونه ای که همبستگی مثبت یک به معنی همبستگی کامل است. یعنی 1% افزایش یا کاهش در یک متغیر دقیقا با 1% افزایش یا کاهش در متغییر دیگر همراه خواهد بود.

ضریب همبستگی منفی (بین 0 تا 1-) یعنی تغییرات یک متغییر در جهت خلاف تغییرات متغییر دیگر است. برای مثال ممکن است صادرات بیشتر یک کشور با کاهش ارزش پول آن کشور همراه باشد و بالعکس هر چه ارز یک کشور با ارزش تر شود میزان صادرات آن کمتر شود. هر چه ضریب همبستگی به سمت 1- حرکت می کند همبستگی معکوس، شدید تر می شود بگونه ای که همبستگی منفی یک به معنی همبستگی معکوس کامل است. برای مثال 10% افزایش در یک متغییر دقیقا برابر با 10% کاهش در متغییر دیگر است.

ضریب همبستگی صفر به این معنی است که بین دو متغییر هیچ گونه رابطه ای وجود ندارد و هر یک بصورت مستقل رفتار می کنند. برای مثال ممکن است افزایش و کاهش در ارزش پول یک کشور و میزان صادرات آن، هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند.

شما بعنوان یک تریدر فارکس نیازی به آگاهی از نحوه محاسبه ضریب همبستگی ندارید. با این وجود ممکن است کنجکاو شوید که این ضریب چگونه محاسبه می شود. فرمول ضریب همبستگی بصورت زیر است:

فرمول ضریب همبستگی پیرسون

اگر فرمول بالا را خلاصه کنیم به حالت زیر تبدیل می شود.

فرمول ضریب همبستگی

گاهی اوقات ضریب همبستگی را بصورت درصد بیان می کنند. جهت تبدیل ضریب همبستگی به درصد آن را در 100 ضرب می کنیم. برای مثال همبستگی 0.8 – برابر با 80% – خواهد بود.

همبستگی جفت ارزها در فارکس

همانگونه که می دانید ارزها بصورت جفتی بیان می شوند. هر جفت ارز با جفت ارز دیگر دارای همبستگی است. داده های مربوط به همبستگی ارزها معمولا در قالب یک جدول نمایش داده می شود که نقاط تقاطع در این جدول، همبستگی جفت ارزها را نشان می دهد. به تصویر زیر توجه کنید.

جدول همبستگی جفت ارزها

در تصویر بالا همبستگی بین جفت ارزهای مختلف بصورت درصد بیان شده است. این همبستگی می تواند بین منفی 100% و مثبت 100% نوسان کند.

در جدول بالا جفت ارزهای EUR/USD و USD/CAD دارای همبستگی منفی هستند در حالیکه USD/CHF و EUR/JPY دارای همبستگی مثبت هستند. بطور کلی شما به دنبال اعدادی در جدول خواهید بود که به مثبت یک یا منفی یک نزدیک هستند و همبستگی های نزدیک به صفر مانند جفت ارزهای AUD/USD و EUR/AUD جذابیتی برای شما ندارند.

جفت ارزهایی که دارای همبستگی مثبت هستند در یک جهت حرکت می کنند. برای مثال زمانیکه نرخ USD/CHF افزایش می یابد جفت ارز EUR/JPY تقریبا به اندازه 85.6% افزایش در جفت ارز USD/CHF، صعود می کند. از سوی دیگر زمانیکه نرخ USD/CAD افزایش می یابد جفت ارز EUR/USD به اندازه 74.4% کاهش می یابد.

هنگامیکه دریافتید کدام جفت ارزها دارای همبستگی مثبت یا منفی قوی با یکدیگر هستند می توانید بطور نسبی پیش بینی کنید که حرکت یکی نسبت به دیگری چگونه خواهد بود. بنابراین اگر در نمودارهای فارکس، جفت ارز EUR/USD در حال صعود باشد، احتمال اینکه USD/CAD نزولی شود بسیار است. چنین اطلاعاتی برای یک تریدر فارکس می تواند از چندین جهت اهمیت داشته باشد که در ادامه به آن می پردازیم.

چگونه از همبستگی جفت ارزها در معاملات فارکس استفاده کنیم؟

برخی از کاربردهای همبستگی ارزها به شرح زیر می باشند.

افزایش سودآوری

از آنجاییکه بروکر فارکس بیش از 100 جفت ارز را جهت معامله به شما ارائه می دهد بررسی همه آنها کار ساده ای نیست. اما با در دست داشتن جدول همبستگی جفت ارزها می توانید بدون بررسی تک تک نمودارها یک نمای کلی از حرکات بازار را بدست آورید. فرض کنید حرکت بعدی جفت ارز USD/CHF را پیش بینی کرده و یک موقعیت معاملاتی بر روی آن باز کرده اید. شما می توانید بلافاصله یک موقعیت معکوس بر روی جفت ارز EUR/USD ایجاد کنید. زیرا این جفت ارزها دارای همبستگی منفی قوی هستند و یک رابطه عکس با یکدیگر دارند. در واقع شما یک جفت ارز را بررسی می کنید و با اندکی زحمت بیشتر می توانید از 2 یا حتی 3 جفت ارز کسب سود کنید.

معاملات همزمان

در مقایسه با تحلیلگران بنیادی، تکنیکالیست ها قبل از ایجاد یک موقعیت معاملاتی بایستی هر نمودار را با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی با دقت بررسی کنند. اگر شما بخواهید هر نمودار را قبل از سفارش گذاری بررسی کنید تعداد معاملاتی که می توانید در هر روز انجام دهید محدود می شود. بنابراین بررسی همبستگی ارزها می تواند به شما کمک کند تا در صورت تمایل بتوانید موقعیت های معاملاتی بیشتری را در بازار ایجاد کنید.

پوشش ریسک

ما می دانیم که با دقیق ترین تحلیل ها نیز گاهی اوقات اشتباه می کنیم و معاملات با زیان پایان می یابند. فرض کنید بر روی جفت ارز GBP/USD یک موقعیت خرید باز کرده اید و پس از گذشت چند دقیقه فکر می کنید که شاید اشتباه کرده باشید. در این حالت، شما می توانید یک موقعیت خرید بر روی جفت ارز دیگر با همبستگی منفی ایجاد کنید تا زیان معامله اول در معامله دوم جبران شود. جفت ارز USD/JPY دارای همبستگی منفی قوی با GBP/USD می باشد و ایجاد یک موقعیت خرید می تواند بخشی از زیان را پوشش دهد.

تایید شکست ها

اگر شما از استراتژی نقاط پیوت جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنید، همبستگی ارزها می توانند در تایید پیش بینی های شما کمک کنند. فرض کنید که EUR/USD در محدوده یک مقاومت قرار دارد. اما شما نمی دانید که قیمت می خواهد این سطح را بشکند و یا از نقطه پیوت باز گردد. در این حالت، بررسی جفت ارزهای دیگر با همبستگی قوی می تواند به شما کمک کند. بدین ترتیب ارز همبسته ضعیف تر می توانید هم همبستگی های مثبت و هم همبستگی های منفی را بررسی کنید.

جدول همبستگی جفت ارزها در بازار فارکس

جفت ارز EUR/USD همبستگی مثبت با جفت ارزهای GBP/USD و AUD/USD دارد. بنابراین می توانید بررسی کنید که آیا این جفت ارزها نیز در سطوح مقاومت قرار دارند. همچنین USD/CHF و USD/JPY دارای همبستگی منفی با EUR/USD هستند. بنابراین می توانید نمودار آنها را مشاهده کنید تا دریابید آیا آنها در سطوح حمایتی قرار دارند یا خیر. اگر موارد بالا همگی با هم مطابقت داشتند بنابراین می توانید پیش بینی کنید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بدین ترتیب، همبستگی جفت ارزها می توانند در تایید یا عدم تایید تحلیل شما کمک کنند.

همبستگی ارزها و کامودیتی ها

ارزها با کامودیتی ها نیز دارای همبستگی هستند . در ادامه به برخی از این رابطه ها می پردازیم.

دلار کانادا (CAD) و نفت خام دارای همبستگی مثبت هستند. زیرا کانادا یک تولید کننده و صادر کننده عمده نفت است.

همچنین دلار استرالیا (AUD) و طلا دارای همبستگی مثبت هستند. زیرا استرالیا یک تولید کننده و صادر کننده قابل توجه طلا می باشد. طلا و ین ژاپن در شرایط ناپایدار اقتصادی به عنوان محل های امن برای سرمایه گذاری هستند. ین و طلا نیز دارای همبستگی مثبت با یکدیگر هستند.

همبستگی مثبت بین دلار استرالیا و اونس جهانی طلا

در همین حال، طلا و دلار آمریکا دارای همبستگی منفی هستند. زمانیکه دلار آمریکا بر اثر تورم، ارزش خود را از دست می دهد سرمایه گذاران جهت حفظ ارزش سرمایه خود به دنبال یک محل دیگر مانند طلا می گردند.

همبستگی منفی بین دلار آمریکا و اونس جهانی طلا

مواردی که بایستی درباره همبستگی ارزها به خاطر داشته باشید

قبل از اینکه همبستگی جفت ارزها را در استراتژی های معاملاتی خود بکار بگیرید بهتر است برخی موارد را در نظر داشته باشید.

تغییر در همبستگی ارزها

جدول همبستگی ارزها تنها یک راهنما جهت یافتن همبستگی های قوی مثبت و منفی بین ارزها می باشد. اما این ارتباط می تواند در طول زمان تغییر کند. اگر به تصاویر زیر توجه کنید مشاهده می کنید که با تغییر تایم فریم، ضریب همبستگی جفت ارزها نیز تغییر می کنند. این چیزی است که شما بایستی همیشه هنگام بکارگیری همبستگی ارزها در استراتژی خود به آن توجه کنید.

جدول همبستگی ارزها در تایم فریم 5 دقیقه ای

جدول بالا همبستگی ارزها را در تایم فریم 5 دقیقه ای نشان می دهد. در این تایم فریم، جفت ارزهای USD/JPY و USD/HKD دارای همبستگی معکوس قوی هستند و در جهت خلاف یکدیگر حر کت می کنند.

جدول همبستگی ارزها در تایم فریم روزانه

جدول بالا همبستگی ارزها را در تایم فریم روزانه نشان می دهد. در این جدول مشاهده می کنیم که جفت ارزها غیر از دقایقی که در طول روز رفتار متضاد داشته اند دارای همبستگی مثبت هستند. بنابراین در این شرایط اگر شما در طول روز از ضریب همبستگی جفت ارزها در تایم فریم 5 دقیقه ای استفاده می کردید احتمالا همه موقعیت های معاملاتی برخلاف شما حرکت می کردند.

همچنین این مسئله مهمی است که شما از بروزترین جدول همبستگی ارزها استفاده کنید تا بر اساس داده های قدیمی و منسوخ تصمیم گیری نکنید. جهت مشاهده همبستگی جفت ارزها می توانید از این صفحه استفاده کنید.

همچنین می توانید اندیکاتور همبستگی جفت ارزها را از این پیچ دانلود کرده و به متاتریدر 4 اضافه کنید. پس از دانلود اندیکاتور، مراحل نصب آن را مطابق مقاله “ نحوه اضافه کردن اندیکاتور دلخواه در متاتریدر ” دنبال کنید.

علاوه بر اینکه همبستگی ارزها در تایم فریم های مختلف، متفاوت هستند ضریب های همبستگی در طول زمان نیز ثابت نیستند و ممکن است تغییر کنند. برای مثال، ضریب همبستگی دو جفت ارز در تایم فریم روزانه در این هفته با هفته دیگر می تواند متفاوت باشد. این ضریب می تواند به دلایل بسیاری مانند تغییر در سیاست های اقتصادی کشورها تغییر کند. برای مثال، افزایش نرخ بهره در آمریکا می تواند مسیر حرکتی دلار آمریکا را نسبت به دیگر ارزها تغییر دهد. یکی از فاکتورهای مهم دیگر، تغییرات در فضای سیاسی است که بر روی نرخ جفت ارزها اثر می گذارد و معادلات را تغییر می دهد.

همه تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید

نهایتا بایستی این موضوع را در نظر داشته باشیم که همه چیز در بازار فارکس ممکن است طبق برنامه پیش نرود و جدول همبستگی جفت ارزها ما را گمراه کند. بنابراین نبایستی صرفا به این دلیل که جفت ارزها دارای همبستگی خاصی هستند موقعیت های معاملاتی زیادی ایجاد کنیم. اگر صرفا بر این اساس معامله کنید در مواردی که پیش بینی شما اشتباه باشد ممکن است همه معاملات شما با زیان بسته شوند و قسمت عمده ای از سرمایه خود را از دست بدهید. پیشنهاد بورس تایم این است که نهایتا 3 معامله همزمان بر اساس همبستگی ارزها ایجاد کنید و با تعیین حجم مناسب معامله در بازار فارکس ، ریسک معاملات خود را مدیریت کنید.

ایده های معاملاتی فارکس: همبستگی جفت های ارزی

آشنایی با همبستگی جفت های ارزی یکی از مهمترین راه های موفقیت در بازار فارکس است.

برخی از جفت های ارزی به شدت بهم وابسته هستند.

همبستگی، شدت و جهت ارتباط خطی بین جفت های ارزی را نشان می دهد.

وقتی یک جفت ارزی حرکت صعودی دارد، جفت همبسته مثبت آن هم حرکت صعودی خواهد داشت.

وقتی یک جفت ارزی حرکت نزولی دارد، جفت همبسته منفی آن هم حرکت نزولی خواهد داشت.

این نکته را هم بدانید که همبستگی ارزی در دوره های بلندمدت و کوتاه مدت تغییر می کند

پس قبل از استفاده از این تکنیک، مطمئن شوید جفت های همبسته هماهنگ شده اند.

هماهنگ سازی به این معناست که جفت های ارزی به صورت مثبت یا منفی یکدیگر را دنبال کنند.

برای آشنایی با همبستگی جفت های ارزی جدول زیر را با دقت بررسی کنید:

این جدول همبستگی ارزی برای اوسط سال ۲۰۰۷ و میزان همبستگی در مقیاس های زمانی مختلف را نشان می دهد.

هرچه اعداد به ۱ و ۱- نزدیک تر باشند، همبستگی جفت های ارزی بیشتر است.

۱+ نشان دهنده همبستگی مثبت و ۱- نشان دهنده همبستگی منفی است.

برای مثال، در آن سال جفت های ارزی GBP/USD و EUR/USD ضریب همبستگی ۷۷+ داشته اند.

بنابراین از هر ۱۰۰ سیگنال سیستم روی جفت EUR/USD، ۷۷ تا برای جفت GBP/USD هم اعمال می شوند.

این نکته را فراموش نکنید که این ارقام در بازه های زمانی چند دقیقه ای تا چند ماهه و تحت تاثیر فاکتورهای متعدد

– از جمله رویدادهای اقتصادی، وضعیت سیاسی و تغییر در منابع – تغییر می کنند.

بنابراین با دقت در هر دو جفت ارزی، از وجود همبستگی اطمینان پیدا کنید.

همبستگی ارزی چه کاربردی برای تریدهای فارکس دارد؟

گاهی اوقات یک سیستم می تواند سیگنال یک معامله برای هر دو جفت ارزی EUR/USD و USD/CHF را ایجاد کند

(سیگنال لانگ برای یورو و سیگنال شورت برای فرانک سوئیس چون همبستگی این دو جفت منفی است).

به چارت های زیر دقت کنید:

اگر روی هر دو جفت ارزی سیگنال دریافت کردید، انتخاب یکی از دو سیگنال خیلی سخت می شود

(منطقی نیست رویهر دو سیگنال معامله کنید چون به احتمال زیاد هر دو معامله خروجی یکسان خواهد داشت).

در چنین شرایطی می توان با استفاده از جفت EUR/CHF مشخص کرد کدام جفت نسبت به دیگری قوی تر یا ضعیف تر است.

بنابراین با دقت در چارت تقاطعی، مشخص می کنیم ارزها نسبت به یکدیگر در کدام جهت حرکت می کنند

و روی ارزی معامله می کنیم که قوی تر به نظر می رسد.

اگر جفت ارزی USD/CHF قوی تر باشد، روی فرانک و اگر جفت ارزی EUR/USD قوی تر باشد، روی یورو معامله می کنیم.

هنگام استفاده از این ایده معاملاتی باید همبستگی منفی را هم در نظر داشته بگیریم

چون اگر بین جفت ها همبستگی منفی قوی وجود داشته باشد، پوزیشن ها یکدیگر را کنسل می کنند.

اغلب از این تکنیک برای ساخت حاشیه امن برای سرمایه گذاران روی ارزهای پرنوسان استفاده می شود.

برای عضویت در کانال ما آیدی ما را در تلگرام جستجو کنید : @ex4forex

همبستگی بین جفت ارزها در فارکس | بررسی کامل

قبل از اینکه وارد جزئیات همبستگی بین جفت ارزها شویم، باید بگوییم که دلار آمریکا و طلا رابطه خیلی خوبی با هم ندارند. معمولاً، وقتی ارزش دلار افزایش می‌یابد، طلا کاهش می‌یابد و برعکس.

همبستگی ین جفت ارزها چیست؟

منطق قدیمی این است که در زمان ناآرامی اقتصادی، سرمایه گذاران تمایل به فروش دلار آمریکا و خرید طلا دارند.

98 1

بر خلاف دارایی‌های دیگر، طلا ارزش ذاتی خود را حفظ می‌کند. امروزه، رابطه معکوس بین دلار آمریکا و طلا هنوز هم باقی مانده است. این یک نمونه از همبستگی بین جفت ارزها است که به دلیل جذابیت پناهگاه امن طلا، هر زمان که مشکل اقتصادی در آمریکا یا سراسر جهان وجود دارد، سرمایه گذاران اغلب به سراغ طلا می‌روند.

برعکس این هم اتفاق می افتد زمانی که نشانه‌هایی از رشد وجود سرمایه گذاران به سراغ دلار می‌روند. نگاهی به این نمودار عالی بیندازید:

همبستگی بین جفت ارزها

در حال حاضر، استرالیا سومین تولید کننده طلا در جهان است و هر سال حدود ۵ میلیارد دلار طلا تولید می‌کند؟ از لحاظ تاریخی، AUD/ USD همبستگی عظیم ۸۰٪ را با قیمت طلا دارد!

98 3

فرانک سوئیس نیز دارای ارتباط قوی با طلاست. وقتی قیمت طلا کاهش می‌یابد USD/CHF معمولاً صعود می‌کند. در مقابل، وقتی قیمت طلا بالا می‌رود این جفت ارز کاهش می‌یابد. بر خلاف دلار استرالیا، دلیل اینکه فرانک سوئیس به همراه طلا حرکت می‌کند این است که بیش از ۲۵٪ از پول سوئیس توسط ذخایر طلا پشتیبانی می‌شود.

ارتباط بین طلا و ارزهای اصلی تنها یکی از موضوعات بسیاری است که بررسی خواهیم کرد.

در خصوص طلای سیاه بیشتر بدانید

99 1

هم بستگی بین جفت ارزها برای نفت هم به همین شکل عمل می‌کند. همانطور که می دانید، به نفت خام اغلب «طلای سیاه» می گویند. نفت ماده مخدری است که در رگ‌های اقتصاد جهانی جریان دارد زیرا منبع اصلی انرژی است.

کانادا، یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت در جهان، حدود ۲ میلیون بشکه نفت در روز به آمریکا صادر می‌کند، یعنی بزرگ‌ترین تأمین کننده نفت آمریکا است این بدان معنی است که کانادا فروشنده اصلی طلای سیاه به آمریکا است!

به دلیل حجم بالا، تقاضا زیادی برای دلار کانادا ایجاد می‌کند.

99 2

USD / CAD می‌تواند نحوه واکنش مصرف کنندگان آمریکا به تغییر قیمت نفت را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار دهد. اگر تقاضای آمریکا افزایش یابد، تولید کنندگان نیاز به سفارش نفت بیشتری دارند تا به تقاضا پاسخ دهند. این می‌تواند منجر به افزایش قیمت نفت شود که ممکن است به کاهش USD/ CAD منجر شود.

اگر تقاضای آمریکا کاهش یابد، تولید کنندگان ممکن است تصمیم به کاهش واردات بگیرند زیرا نیاز به تولید کالای بیشتر ندارند. تقاضای نفت ممکن است کاهش یابد که می‌تواند تقاضا برای CAD را کاهش دهد. بعضی از کارگزاران فارکس به شما اجازه می‌دهند تا طلا، نفت و دیگر کالاها را معامله کنید.

آنجا به آسانی می‌توانید نمودارهایشان را با استفاده از نرم افزارشان ببینید. همچنین می‌توانید در http://www.timingcharts.com و http://www.kitco.com قیمت طلا را رصد کنید.

همبستگی بین جفت ارزها

وقتی به طور همزمان چند جفت ارز را در حساب خود معامله می‌کنید، همیشه مطمئن شوید که از میزان ریسک خود را تحت کنترل دارید.

ممکن است فکر کنید که با معامله در جفتهای مختلف، ریسک خود را پخش می‌کنید اما بسیاری از جفت ارزها تمایل به حرکت در یک جهت دارند.

اجازه دهید مثالی شامل دو جفت بسیار همبسته در دوره یک هفته‌ای را بررسی کنیم. GBP / USD و EUR / USD:

02 4

بر اساس جدول و با ضریب همبستگی ۰. ۹۴، بدیهی است که همبستگی بالایی در این جفت ارز خاص وجود دارد. EUR/USD تمایل شدیدی دارد که در کنار GBP / USD باشد و همپای او حرکت کند!

تصویر کلی را دیدید. نکته این است که این دو جفت دست در دست هم آواز می‌خوانند و با هم جست و خیز می‌کنند. برای اثبات اینکه اعداد دروغ نمی‌گویند، نمودار ۴ ساعته شان را در زیر می‌بینید. دقت کنید که هر دوی آنها در یک جهت (پایین) حرکت می‌کنند.

03 3

با بازگشت به موضوع ریسک، می‌توانیم ببینیم که باز کردن موقعیت در هر دو جفت ارز EUR/ USD و GBP /USD مثل دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، خرید 1 لات EUR / USD و ۱ لات GBP / USD در واقع معادل خرید ۲ لات EUR/USD است، چون هر دو در یک جهت حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر، دارید ریسک خود را افزایش می‌دهید. اگر EUR/ USD و GBP / USD را خرید کنید، دو بار شانس اشتباه کردن ندارید! فقط یک شانس دارید چرا که اگر EUR / USD سقوط کند و شما استاپ بخورید، GBP/USD هم به احتمال زیاد سقوط خواهد کرد و استاپ شما را هم خواهد زد (یا برعکس)!

EUR/ USD و GBP / USD دارای مقادیر حرکتی مختلفند و همبستگی بالای آنها بدین معنا نیست که همیشه در یک محدوده دقیق حرکت می‌کنند. نوسانات در جفت ارزها بی ثبات است. EUR / USD می‌تواند ۲۰۰ پیپ افزایش یابد، در حالی که GBP/USD فقط ۱۹۰ پیپ بالا می‌رود. اگر این اتفاق بیفتد، زیان از معامله GBP / USD (چون فروخته‌اید)، تقریباً تمام سود از معامله EUR/USD را می‌بلعد.

حالا تصور کنید که EUR / USD جفت ارزی بود که ۱۹۰ پیپ حرکت کرد و GBP/USD حرکت بزرگتر ۲۰۰ پیپ را داشت. قطعاً ضرر می‌کردید؟ فروختن یک جفت ارز و خریدن جفت ارز دیگری که همبستگی بالا دارند بسیار خطرناک است.

غیر از اینکه کارمزد را دو بار پرداخت می‌کنید، سود خود را به حداقل می‌رسانید زیرا یک جفت ارز سود جفت ارز دیگر را می‌بلعد. و حتی بدتر از آن، در پایان می‌توانید با توجه به ارزش پیپ‌ها و نوسانات ارزها، ضرر کنید. بیایید نگاهی به مثال دیگری بیندازیم. این بار با EUR/ USD و USD/ CHF. در حالی که شاهد همبستگی مثبت قوی با GBP/ USD بودیم، EUR / USD دارای همبستگی بسیار منفی با USD/CHF است. اگر به همبستگی یک هفته‌ای آنها نگاه کنید، دارای ضریب همبستگی کامل -1 است. منفی‌تر از این نمی‌شود! آن‌ها چشم دیدن یکدیگر را ندارند!

EUR / USD و USD / CHF مثل کارد و پنیرند، این دو جفت کاملاً در جهت مخالف حرکت می‌کنند. نمودارها را بررسی کنید:

04 2

05 1

موقعیت‌های مخالف، در دو جفت همبسته منفی، می‌تواند شبیه به گرفتن یک موقعیت در دو جفت همبسته بسیار مثبت باشد. خرید EUR / USD و فروش USD / CHF عین دو برابر کردن یک موقعیت است. برای مثال، اگر به خرید آلات EUR/USD و فروش ۱ لات USD / CHF بپردازید، در واقع دارید ۲ لات EUR/ USD می‌خرید، چرا که اگر EUR/USD بالا رود، آنگاه USD / CHF پایین می‌رود، و از هر دو جفت سود کسب می‌کنید.

دانستن اینکه با این کار، ریسک خود را در حساب معاملاتی‌تان افزایش داده‌اید، مهم است. با بازگشت به مثال فروختن EUR / USD و خریدن USD/ CHF، اگر EUR / USD مثل سنگ سقوط کند، به احتمال زیاد هر دو معامله شما متوقف می‌شود و در نتیجه در هر دو ضرر می‌کنید. با تصمیم برای خرید EUR/ USD یا فروش USD /CHF، به جای انجام دادن هر دو می‌توانید زیان خود را به حداقل برسانید.

از سوی دیگر، خرید یا فروش) هر دوی EUR/ USD و USD /CHF به طور همزمان معمولاً ناکارا خواهد بود زیرا در واقع دارید هر معامله را لغو می‌کنید. از آنجا که دو جفت در جهت مخالف حرکت می‌کنند، یک طرف سود می‌کند، اما طرف دیگر ضرر می‌کند. بنابراین در نهایت کمی سود می‌کنید زیرا یک جفت ارز سود جفت دیگر را می‌بلعد.

اوراق قرضه

ورق قرضه «سند» صادر شده توسط یک نهاد در زمانی است که نیاز به قرض گرفتن پول دارد. این نهادها، مانند دولتها، شهرداری‌ها یا شرکت‌های چند ملیتی، نیاز به منابع مالی زیاد برای کار دارند بنابراین اغلب نیاز به قرض گرفتن از بانکها یا اشخاصی مثل شما دارند. هنگامی که مالک اوراق قرضه دولتی هستید، در واقع، دولت پول از شما قرض گرفته است.

شاید فکر می‌کنید که «این عین داشتن سهام است؟» یک تفاوت عمده این است که اوراق قرضه معمولاً مدت زمان تعریف شده تا سررسید دارد که مالک پولی را که قرض داده، موسوم به اصل پول، را در تاریخ از پیش تعیین شده باز پس می‌گیرد.

همچنین، هنگامی که سرمایه گذار اوراق قرضه را از شرکتی خریداری می‌کند، با نرخ بازده مشخصی، موسوم به بازده اوراق قرضه، در فواصل زمانی خاص پول می‌گیرد. به این پرداخت‌های بهره دورهای معمولاً اقساط سود گفته می‌شود.

بازده اوراق قرضه اشاره به نرخ بازده یا بهره پرداخت شده به دارنده اوراق قرضه دارد در حالی که قیمت اوراق قرضه مقدار پولی است که دارندگان اوراق قرضه برای آن پرداخت می‌کنند. در حال حاضر، قیمت اوراق قرضه و بازده اوراق قرضه دارای رابطه معکوس هستند.

هنگامی که قیمت اوراق قرضه زیاد می‌شود، بازده اوراق قرضه سقوط می‌کند و برعکس. تصویر ساده زیر به شما کمک می‌کند این را به یاد داشته باشید:

100 1

اما این چه ربطی به بازار ارز دارد؟!

همیشه به یاد داشته باشید که روابط درون بازار، حاکم بر حرکت قیمت ارز است. در این مورد، بازده اوراق قرضه در واقع شاخص بسیار خوبی از قدرت بازار سهام است. به طور خاص، بازدهی اوراق قرضه آمریکا ارزیابی عملکرد از بازار سهام آمریکا است، در نتیجه بازتاب تقاضا برای دلار آمریکا است.

بیایید نگاهی به یک سناریو بیندازیم: تقاضا برای اوراق قرضه معمولاً زمانی افزایش می‌یابد که سرمایه گذاران نگران امنیت سرمایه گذاری سهام خود هستند. این نگرانی ایمنی موجب افزایش قیمت اوراق قرضه می‌شود و، به موجب رابطه معکوسشان، بازده اوراق قرضه پایین می‌آید.

هر چه سرمایه گذاران بیشتری از سهام و دیگر سرمایه گذاری‌های پر ریسک دوری کنند، افزایش تقاضا برای ابزار کم ریسک تر مانند اوراق قرضه آمریکا و دلار امن آمریکا، قیمت‌های خود را بالاتر می‌برند.

یکی دیگر از دلایل برای آگاهی از بازده اوراق قرضه دولتی این است که به عنوان شاخصی از جهت کلی نرخهای بهره و انتظارات در کشور عمل می‌کنند. برای مثال، در آمریکا روی یادداشت ۱۰ ساله خزانه داری تمرکز کنید. بازده صعودی همانا افزایش دلار است. بازده نزولی همانا سقوط دلار است.

مهم است که قوانین اساسی در مورد دلیل افزایش یا کاهش اوراق قرضه را بدانید. پس از درک اینکه چگونه افزایش بازدهی اوراق قرضه معمولاً موجب افزایش ارزش پول یک کشور می‌شود، احتمالاً می‌خواهید کاربرد آن را در بازار فارکس بدانید.

به یاد بیاورید که یکی از اهداف ما در معاملات ارز جفت کردن ارز قوی با ارز ضعیف است. برای این کار ابتدا نیاز به مقایسه اقتصادهای آنها است. چگونه می‌توانیم از بازدهی اوراق قرضه آنها برای انجام این کار استفاده می‌کنیم؟

کارمزد اوراق قرضه

100 2

کارمزد نشان دهنده تفاوت بین بازده اوراق قرضه دو کشور است. این تفاوتها منجر به معامله انتقالی می‌شود که در درس قبلی بحث شد. با رصد کارمزد اوراق قرضه و انتظارات برای تغییرات نرخ بهره، می‌فهمید جفت ارزها به کدام سو می‌روند. به مثال زیر توجه کنید:

100 3

وقتی فاصله کارمزد اوراق قرضه بین دو کشور افزایش می‌یابد، ارز کشور با بازده اوراق قرضه بالاتر در مقابل ارز کشور با بازده اوراق قرضه پایین‌تر افزایش می‌یابد. می‌توانید این پدیده را با نگاه کردن به نمودار اقدام قیمت AUD/ USD و کارمزد اوراق قرضه بین اوراق قرضه دولتی ۱۰ ساله آمریکا و استرالیا از ژانویه ۲۰۰۰ تا ژانویه ۲۰۱۲ ببینید.

توجه داشته باشید که وقتی کارمزد اوراق قرضه از 0.50٪ به 1.00٪ از ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ افزایش یافت، AUD/USD حدود ۵۰٪ افزایش یافت از 0.5000 تا 0.7000.

همین امر در سال ۲۰۰۷ اتفاق افتاد، وقتی اختلاف اوراق قرضه از ۱۰۰۰ به 2.50٪ افزایش یافت، AUD / USD از 0.7000 به بالای 0.9000 افزایش یافت. این یعنی ۲۰۰۰ پیپ! با رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ که تمامی بانکهای مرکزی بزرگ جهان کاهش نرخ بهره خود را آغاز کردند، AUD/USD از 0.9000 به 0.7000 سقوط کرد.

پس چه اتفاقی در اینجا افتاده است؟

یکی از عواملی که احتمالاً در اینجا مؤثر است این است که معامله گران از معاملات انتقالی استفاده می‌کنند. هنگامی که کارمزدهای اوراق قرضه‌ها بین اوراق قرضه استرالیا و خزانه آمریکا در حال افزایش بود، معامله گران موقعیتهای AUD / USD بلند خود را جمع آوری کردند.

این کار برای استفاده از معامله انتقالی صورت گرفت! با این حال، وقتی بانک مرکزی استرالیا شروع به کاهش نرخ‌های بهره کرد و کارمزدهای اوراق قرضه شروع به تنگ شدن کردند، معامله گران با آزاد کردن موقعیت‌های بلند AUD / USD خود واکنش نشان دادند زیرا دیگر سودآور نبودند.

بررسی بازارهای اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت در فارکس

تاکنون متوجه شدیم که چگونه تفاوت در نرخ بازده می‌تواند شاخصی برای حرکت قیمت ارز باشد. با افزایش اختلاف کارمزد اوراق قرضه و نرخ بهره بین دو کشور، ارز با بازده اوراق قرضه یا نرخ بهره بالاتر معمولاً در برابر دیگری افزایش می‌یابد.

بسیار شبیه به اوراق قرضه، اوراق بهادار با درآمد ثابت همانا سرمایه گذاری‌هایی‌اند که پرداخت ثابت در فواصل زمانی منظم ارائه می‌کنند. اقتصادهایی که بازده بالاتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت خود ارائه می‌کنند باید سرمایه گذاری بیشتری را جذب کنند.

این امر ارز محلی‌شان را جذاب‌تر از ارزهای اقتصادهای دیگری می‌کند که بازده پایین‌تر در بازار درآمد ثابت خود ارائه می‌کنند. برای مثال، اجازه دهید gilts و Euribors را در نظر بگیریم (داریم در مورد اوراق قرضه انگلستان و اوراق بهادار اروپا صحبت می‌کنیم!).

اگر Euribors نرخ بازده پایین‌تر در مقایسه با gilts ارائه کنند، سرمایه گذاران از قرار دادن پول خود در بازار درآمد ثابت منطقه یورو دلسرد می‌شوند و ترجیح می‌دهند پول خود را در دارایی‌های با بازده بالاتر قرار دهند.

به همین دلیل، EUR می‌تواند در مقابل ارزهای دیگر، به ویژه GBP تضعیف شود. در اینجا باز هم می‌توانید همبستگی بین جفت ارزها را مشاهده کنید. این پدیده تقریباً با هر بازار درآمد ثابت و با هر ارزی اعمال می‌شود.

می‌توانید بازده در اوراق بهادار با درآمد ثابت برزیل را با بازار درآمد ثابت روسیه مقایسه کنید و از تفاوت‌ها، برای پیش بینی رفتار واقعی روبل استفاده کنید. یا می‌توانید بازده در آمد ارز همبسته ضعیف تر ثابت اوراق بهادار ایرلند را با کره مقایسه کنید.

اگر می‌خواهید از همبستگی بین جفت ارزها بیشتر بدانید و درباره اوراق قرضه دولتی و شرکتی اطلاعات کسب کنید می‌توان در این سایت آنها را مشاهده کنید:

همچنین می‌توانید از وب سایت دولتی یک کشور خاص برای پیدا کردن بازده اوراق قرضه فعلی استفاده کنید. آن‌ها بسیار دقیق هستند. بخاطر دولتی بودن اطلاعات می‌توانید به آنها اعتماد کنید.

در واقع، بسیاری از کشورها اوراق قرضه را ارائه می‌دهند اما بهتر است به کشورهای دارای ارزهای اصلی را انتخاب کنید.

برخی از اوراق قرضه محبوب از سراسر جهان و اسم مستعارشان چنین است:

101 1

برخی کشورها نیز اوراق قرضه با شرایط سررسید مختلف ارائه می‌کنند بنابراین مطمئن شوید که اوراق قرضه با مدت سررسید مشابه را مقایسه می‌کنید (مانند gilts ۵ ساله با Euribors ۵ ساله)، در غیر این صورت تحلیل شما نادرست خواهد بود.

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چیست؟

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چیست؟

وقتی صحبت از پول می‌شود، همیشه احتمال ضرر وجود دارد، در سرمایه‌گذاری ممکن است منجر به از دست رفتن دارایی شود و در موقعیت‌های فقط نقدی (cash-only) به مرور زمان به دلیل تورم ارزش خود را از دست می‌دهد. در حالی که نمی‌توان از بروز خطرات این چنینی جلوگیری کرد، اما می‌توان پول را با استفاده از استراژی‌های مختلف کنترل کرد.

دو مورد از این استراتژی‌های مهم، تخصیص و تنوع‌سازی دارایی است. حتی اگر سرمایه‌گذار تازه وارد هستید، قطعاً اصول اولیه این استراتژی را می‌دانید. در ر این مقاله، یک توضیح کلی در مورد موضوع تخصیص و نحوه کار آن‌ها خواهیم داد.

تخصیص دارایی و تنوع سرمایه گذاری چیست؟

تخصیص دارایی و تنوع دو عبارتی هستند که گاهی اوقات به جای هم استفاده می‌شوند. با این حال، آن‌ها ممکن است به حوزه‌های مختلفی از مدیریت ریسک مربوط باشند. تخصیص دارایی، یک استراتژی مدیریت سرمایه است که چگونه سرمایه باید در بین طبقات دارایی در یک سبد سرمایه‌گذاری تقسیم شود. از سوی دیگر، تنوع به نحوه توزیع سرمایه در میان گروه‌های دارایی خاص اشاره دارد.

هدف اصلی این استراتژی‌ها به حداکثر رساندن سود پیش‌بینی شده در عین حال کاهش ریسک احتمالی است. این معمولاً مستلزم شناسایی افق زمانی سرمایه‌گذاری، تحمل ریسک و در شرایط خاص در نظر گرفتن موقعیت اقتصادی گسترده‌تر است.

به بیان ساده‌تر، استراتژی تخصیص و تنوع دارایی بر این اصل استوار است که همه تخم‌مرغ‌های شما نباید در یک سبد قرار داده شوند. مؤثرترین استراتژی برای ایجاد یک سبد متوازن، ترکیب طبقات دارایی و دارایی‌هایی است که به هم متصل نیستند.

همه تخم مرغ ها را در یک سبد نچینید.

این واقعیت که ریسک نه تنها در سراسر، بلکه در بین طبقات دارایی تقسیم می‌شود، همان چیزی است که این دو روش را هنگام استفاده با هم بسیار مؤثر می‌کند. برخی از کارشناسان مالی معتقد هستند که تصمیم‌گیری در مورد استراتژی تخصیص دارایی حتی مهم‌تر از انتخاب محصولات خاص است.

نظریه پورتفولیو مدرن (MPT)

نظریه پورتفولیو مدرن (MPT) چارچوبی است که از یک مدل ریاضی برای کدگذاری این‌ایده‌ها استفاده می‌کند. این نظریه اولین بار در مقاله‌ای در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکوویتز پیشنهاد شد و به خاطر آن جایزه نوبل اقتصاد به او اعطا شد.

کلاس‌های دارایی اصلی به روش‌های متفاوتی حرکت می‌کنند. به این صورت که شرایط بازار ممکن است برای یک طبقه دارایی خوب و برای طبقه دارایی دیگر ضعیف‌تر عمل کند. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی ضعیف عمل کند، زیان با سود در کلاس دیگر جبران می‌شود.

نظریه پورتفولیو مدرن معتقد است که با ادغام دارایی‌ها از طبقات مختلف دارایی، نوسانات سبد سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد. این باید عملکرد تعدیل شده بر اساس ریسک را بهبود بخشد، به این معنی که یک پورتفولیوی با همان سطح ریسک بازده بالاتری را ارائه می‌دهد. طبق این نظریه، اگر دو پرتفوی بازدهی یکسانی داشته باشند، هر سرمایه‌گذار منطقی پرتفوی کم‌ریسک را انتخاب می‌کند. به بیان ساده‌تر. MPT گفته شده است ترکیب دارایی‌های غیر همبسته در یک سبد کارآمدتر است.

انواع طبقات دارایی و استراتژی‌های تخصیص

طبقات دارایی را می‌توان به روش‌های زیر در چارچوب تخصیص دارایی متعارف طبقه‌بندی کرد:

  • دارایی‌های سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد
  • دارایی جایگزین: املاک، کالا‌ها، مشتقات، محصولات بیمه، سهام خصوصی و البته ارز‌های دیجیتال

به طور کلی، تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص تاکتیکی دارایی دو نوع اصلی از استراتژی‌های تخصیص دارایی وجود هستند که هر دو از مفروضات ذکر شده در MPT استفاده می‌کنند.

تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک رویکرد سنتی در نظر گرفته می‌شود که بیشتر برای سبک سرمایه‌گذاری غیرفعال (passive) مناسب است. سبد‌های سرمایه‌گذاری که از این استراتژی استفاده می‌کنند، تنها در صورتی متعادل هستند که تخصیص‌های مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایه‌گذار یا مشخصات ریسک تغییر کند.

انواع طبقات دارایی و استراتژی‌های تخصیص

برای استراتژی‌های سرمایه‌گذاری تهاجمی‌تر، تخصیص دارایی تاکتیکی مناسب است. این روش سرمایه‌گذاران را قادر می‌سازد تا پرتفوی خود را بر دارایی‌هایی متمرکز کنند که بازار را شکست می‌دهند. فرض بر این است که اگر بخشی از بازار عملکرد بهتری داشته باشد، برای مدت طولانی این کار را انجام خواهد داد. این اجازه می‌دهد تا برای برخی از تغییرات به دلیل آن است که به همان اندازه بر مفاهیم ذکر شده در MPT است.

شایان ذکر است که دارایی‌ها برای تأثیرگذاری متنوع لازم نیست بدون همبستگی یا همبستگی معکوس باشند. تنها چیزی که لازم است این است که باهم همبستگی نداشته باشند.

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چگونه انجام می‌شود؟

طبق یک استراتژی تخصیص دارایی، پرتفوی باید دارای نسبت‌های زیر در بین طبقات دارایی باشد:

  • ۴۰٪ سرمایه گذاشته شده در بورس
  • ۳۰٪ اوراق قرضه
  • ۲۰٪ در رمز ارز‌ها
  • ۱۰٪ به صورت نقدی
  • یک استراتژی متنوع‌سازی ممکن است حاکی از این باشد که از بین ۲۰٪ سرمایه‌گذاری شده در دارایی‌های رمزنگاری شده:
  • ۷۰٪ باید به بیت‌کوین اختصاص یابد
  • ۱۵٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار زیاد (large-caps)
  • ۱۰٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار متوسط (mid-caps)
  • ۵٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار کم (small-caps)

بهترین کار است این است که بعد از تخصیص‌بندی، عملکرد آن‌ها به طور منظم بررسی و کنترل شود. اگر تخصیص‌ها تغییر کند، ممکن است زمان متعادل کردن مجدد پرتفوی که شامل خرید و فروش دارایی‌ها برای بازگرداندن نسبت‌های مناسب است، فرا رسیده باشد. به طور معمول، این مستلزم فروش افراد با عملکرد بالا و خرید افراد با عملکرد ضعیف است. البته، انتخاب دارایی تا حد زیادی به استراتژی و اهداف سرمایه‌گذاری فردی بستگی دارد.

ارز‌های دیجیتال یکی از خطرناک‌ترین انواع دارایی‌ها هستند. از آنجایی که سبد سرمایه‌گذاری مقدار قابل توجهی از ارز‌های دیجیتال دارد، ریسک بالایی خواهد داشت. یک سرمایه‌گذار ریسک گریز ممکن است بیشتر از پرتفوی خود را به اوراق قرضه تخصیص دهد که از نوع دارایی به میزان قابل توجهی کم خطر هستند.

تنوع در یک سبد ارز‌های دیجیتال

در حالی که اصول اساسی این استراتژی‌ها می‌توانند از نظر تئوری در یک سبد ارز‌های دیجیتال اعمال شوند، اما باید آنها را با احتیاط استفاده کرد. قیمت بیت کوین ارتباط قوی با بازار ارز‌های دیجیتال دارد. از آنجایی که ساخت سبدی از دارایی‌های غیر مرتبط با سبدی از دارایی‌های بسیار مرتبط دشوار است، تنوع‌سازی به یک کار غیر منطقی تبدیل می‌شود.

اما در برخی مواقع، آلتکوین‌ها ارتباط کمتری با بیت کوین نشان می‌دهند که ممکن است توسط تریدر‌ها باهوش مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، معمولاً این استراتژی‌ها مثل استراتژی‌های مشابه در بازار‌های سنتی بطور مداوم قابل اجرا نمی‌باشند و با توسعه بازار، می‌توان‌امیدوار بود که یک رویکرد سیستماتیک‌تر برای تنوع در یک سبد ارز‌های دیجیتال ممکن است. تا آن زمان، مطمئناً بازار راه درازی در پیش خواهد داشت.

مشکلات تخصیص دارایی

در حالی که استراتژی تخصیص دارایی یکی از روش‌های عالی در سرمایه‌گذاری است، اما ممکن است برای همه سرمایه‌گذاران و پرتفوی‌ها مناسب نباشد. طراحی یک بازی ساده است، ارز همبسته ضعیف تر چیزی که اهمیت دارد نحوه پیاده‌سازی استراتژی‌های مختلف است. اگر سرمایه‌گذار تمایلی به کنار گذاشتن تعصبات خود نداشته باشد، کارایی پرتفوی ممکن است به خطر بیفتد.

یکی دیگر از مشکلات احتمالی سختی پیش‌بینی میزان تحمل ریسک سرمایه‌گذار است. پس از گذشت مدت زمان معینی، سرمایه‌گذار ممکن است متوجه شود که ریسک کمتر (یا شاید بیشتر) را ترجیح می‌دهد.

کلام آخر

تخصیص و تنوع دارایی استراتژی‌های مدیریت ریسک هستند. آن‌ها همچنین در قلب بسیاری از راه حل‌های فعلی مدیریت پورتفولیو قرار دارند. هدف از ایجاد یک استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده پیش‌بینی شده و در عین حال کاهش ریسک است. کارایی پرتفوی ممکن است با توزیع ریسک بین انواع دارایی‌ها بهبود یابد. از آنجایی که بیت کوین ارتباط تنگاتنگی با بازار‌ها دارد، روش‌های تخصیص دارایی باید با احتیاط در پرتفوی دارایی‌های رمزنگاری شده استفاده شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.