حد ضرر در بورس چیست؟
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد حاضر در بورس انجام میدهند، این است که وقتی سهامی ریزش میکند یا قیمت آن کم میشود، سریعا اقدام به فروش آن میکنند. این مسئله باعث ایجاد آشوب در بازار میشود. برخی افراد دیگر نیز بدون داشتن هیچ استراتژی خاصی با دیدن ضرر آنقدر سهام خود را نگه میدارند که به میزان زیادی ضرر کنند. هر دوی این افراد با اشتباهات خود دچار ضرر میشوند. اما چه کسی میتواند در شرایط کاهش قیمت، مناسب عمل کند؟ بدون شک کسی که مفهوم حد ضرر در بورس را بداند.
حد ضرر یکی از کلیدیترین مفاهیمی است که پیش از ورود بورس باید به خوبی با آن آشنا شد. آشنایی با حد ضرر باعث میشود که بتوانید به خوبی از ضرر جلوگیری کنید. اگر نمیدانید حد ضرر یعنی چه، با ما همراه باشید چرا که در این مطلب قصد داریم جنبههای مختلف این مفهوم را مورد بررسی قرار بدهیم تا با مزایا و معایب آن آشنا شوید و شیوه استفاده از آن را یاد بگیرید.
حد ضرر در بورس چیست؟
منظور از حد ضرر این است که شما با دیدن کاهش قیمت به پایین یا زیر یک سطح از پیش تعیین شده، سهام خود را بفروشید. این سطح از پیش تعیین شده همان حد ضرر است. با این کار در موقعیتهای کوتاهمدت یا بلندمدت با کاهش قیمت بیشتر از سطح از پیش تعیین شده، ضرر متوقف میشود.
این سطح از پیش تعیین شده میتواند یک قیمت یا یک درصد باشد. اگر حد ضرر یک رقم قیمت است، قیمتی است که شما بخواهید پس از مشاهده آن ضرر را متوقف کنید. اگر حد ضرر یک درصد باشد، از طریق درصد قیمت خرید / فروش شما مشخص میشود.
اجازه بدهید یک مثال ساده برای این موضوع بزنیم. شما سهم Netflix را با قیمت 200 دلار خریداری کردهاید و میخواهید پس از دست دادن بیش از 10 درصد قیمت، از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. 10٪ از 200 دلار 20 دلار است. شما این مبلغ را از قیمت خرید خود را که 200 دلار است، از 180 دلار جدا کنید. این بدان معناست که شما از 180 دلار ضرر جلوگیری کردهاید.
انواع حد ضرر
1-حد ضرر براساس زمان
این حد ضرر همانطور که از نام آن پیدا است براساس یک دوره زمانی از پیش تعیین شده است. شما میتوانید پس از یک دوره زمانی تصمیم بگیرید که سهام خود را از بازار خارج کنید.
2-حد ضرر بر اساس نوسانات قیمت
نوع بعدی حد ضرر در بورس حد ضرر بر اساس نوسانات متوسط قیمت یک ارز (مثل ریال یا دلار) است. در صورت عدم توجه به نوسانات متوسط قیمت در یک دوره زمانی خاص، این نوع حد ضرر میتواند بسیار مفید باشد زیرا قیمت میتواند خیلی زود وارد حوزهای شود که به شما ضرر بزند.
بولینگر باند یک ابزار محبوب برای اندازه گیری نوسانات قیمت است. البته ابزارهای دیگری نیز برای این کار وجود دارد که میتوانید فرمول محاسبه حد ضرر را در آن ببینید یا آن را محاسبه کنید. حد ضرر در بورس بر اساس نوسانات قیمت را میتوانید از طریق نمودارها نیز بررسی کنید.
3-حد ضرر بر اساس سطح پشتیبانی و مقاومت
حد ضرر بر اساس سطح پشتیبانی و مقاومت زمانی است که حد تعیین شده، دقیقاً زیر سطح پشتیبانی یا بالاتر از سطح مقاومت قرار میگیرد. سطح پشتیبانی و مقاومت سطوح قیمت است که در آن قیمت بالا و پایین میشود، و این تعیین حد ضرر تصمیم بسیار مناسبی برای شما محسوب میشود. این روش میتواند یک روش مناسب برای تعیین حد ضرر در بازارهای بزرگ باشد.
4-حد ضرر بر اساس درصد حساب
این حد ضرر ابتداییترین نوع سفارشات حد ضرر در بورس است که بر اساس درصد از پیش تعیین شده میزان حساب شما انجام میشود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید که در هر تجارت 2٪ از حساب خود را به خطر بیاندازید، حد ضرر را طوری تعیین کنید که برابر با 2٪ کل ارزش حساب شما است.
با این حال، این نوع حد ضرر یک اقدام هوشمندانه نیست و بهتر است تا حد امکان از این روش استفاده نکنید. همیشه توقف خود را مطابق با شرایط فعلی بازار قرار دهید و سپس اندازه موقعیت را محاسبه کنید تا حداکثر 2٪ از حساب خود را در معرض خطر قرار دهید.
نحوه تعیین حد ضرر
حال که دیدیم حد ضرر یا استاپ لاس چیست، خواهیم دید که چگونه حدد ضرر را تعیین کنیم. تصور کنید که سهم اپل را با قیمت 140 دلار خریداری کردهاید و میخواهید 10٪ را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. 10٪ در اینجا بدان معنی است که شما نمیخواهید بیش از 10٪ از دارایی سرمایه گذاری شده خود را از دست بدهید (140 دلار). 10٪ از 140 دلار 14 دلار است ، بنابراین شما نمیخواهید بیش از 14 دلار از دست بدهید. به عبارت دیگر اگر قیمت سهم شما کاهش پیدا کرد، باید سهام اپل خود را با قیمت 126 دلار ( 140-14) بفروشید. درصد حد ضرر را باید چگونه تعیین کنید؟ این بستگی به تنظیمات و استراتژی شما دارد. با این حال باید سعی کنید این عدد بسیار کوچک یا بسیار بزرگ نباشد.
مزایا و معایب تعیین حد ضرر
استفاده از حد ضرر در فارکس یا بورس ایران میتواند خطرناک نیز باشد. دلایل آن نیز هم فلسفی و هم عملی است. تصور کنید که یک سهام خصوصی در یک پمپ بنزین محلی خریداری کردهاید و کمی بعد آن را میفروشید زیرا کسی وارد بازار شده است که 10 درصد کمتر از آنچه دیروز برای آن پرداخت کردهاید به شما پیشنهاد میدهد. شما پیشنهادی مانند این را در زندگی واقعی نمیپذیرید اما در بازار سهام این اتفاق به طور مرتب رخ میدهد.
سیاست تعیین حد ضرر و پایبندی به آن نشان میدهد که سرمایه گذار خوشحال است که متقاعد شده است که او اشتباه کرده است و بازار درست گفته است. بعضی اوقات ممکن است این اتفاق بیفتد اما تجربه نشان میدهد بسیاری از سهام برای سالها میتوانند بی ارزش بمانند. اتفاقاتی که در جریان بحران dot.com یک نمونه بارز از این بود که حد ضرر واقعا به بسیاری از افراد سود رساند و بسیاری دیگر را دچار ضرر کرد.
اشتباه در معاملات امری طبیعی است و بسیاری از افراد در معاملات اشتباه میکنند. بدون شک تعیین حد ضرر باعث خواهد شد که شما استراتژی مشخصی را داشته باشید و بزرگترین مزیت آن این است که از ضرر بیشتر جلوگیری میشود. حالا بیایید وضعیتی را تصور کنید که یک نفر بر از بازیگران بازار که سهام بسیار زیادی دارد، قسمتی از سهام خود را میفروشد.
شما با دیدن این استراتژی تصور میکنید که سهام در حال سقوط است و سهام خود را میفروشید. سپس بالافاصله پس از این اقدام شما سهام دوباره رشد میکند چرا که کاهش قیمت کوتاه مدت و ساختگی بوده است. تنها رسیدن میزان کاهش قیمت به حد ضرر در بورس باعث شده که شما اشتباه کنید. در این حالت حد ضرر نامناسب تعیین شده شما باعث ضرر کلی خواهد شد.
چقدر به حد ضرر پایبند باشیم
موارد بسیاری وجود دارد که میتوانید حد ضرر تعیین شده را نادیده بگیرید. اما چگونه و از کجا باید بدانید چه وقت باید از آن استفاده کنید و کی آن را نادیده بگیرید؟ هدف اصلی حد ضرر را به یاد بیاورید تا همیشه بدانید که کِی وقت اجرای آن است: هدف اصلی حد ضرر در بورس این است که شما را از ضررهای بزرگ نجات دهد. اگر شما قرار است با یک ضرر موقت سود بزرگی به دست آورید باید حد ضرر را نادیده بگیرید.
به عنوان یک قاعده کلی، اگر در حال معامله هستید و اگر یک سرمایه گذار بلند مدت نیستید، از این حد استفاده کنید. این کاری است که بسیاری از سرمایه گذاران انجام میدهند. سرمایه گذاران بلند مدت از حد ضرر استفاده نمیکنند زیرا در طولانی مدت نوسانات کوتاه مدت آنها را آزار نمیدهد و فقط تصمیمات خرید و فروش را کندتر میکنند. همچنین استفاده از حد ضرر به نوع بورسی که در آن هستید نیز بستگی دارد. تعیین حد ضرر در بازار سهام دشوارتر از بازار اوراق بهادار است زیرا بازار سهام بیثبات است.
در تعیین حد ضرر به چه نکاتی توجه کنیم
1-استفاده از حد ضرر در بورس دارای نکاتی است که در زیر به آن اشاره خواهیم کرد.
2-حد ضرر شما باید بخشی از برنامه معاملاتی شما باشد و آن را در تمامی استراتژیها در نظر بگیرید
3-بهترین زمان برای تعیین حد ضرر در بورس قبل از این است که در معاملات ضرر کرده باشید
4-بهتر است که برای سرمایه گذاری کوتاه مدت از آن استفاده کنید
5-حد ضرر خود را در سطحی تنظیم کنید که احتمال ضرر کم باشد و در عین حال میزان شانس سود برای شما نیز زیاد باشد
سخن پایانی
ما در این مطلب دیدیم که عملکرد حد ضرر چیست و نحوه تعیین حد ضرر در بورس را همراه با یکدیگر بررسی کردیم. تعیین حد ضرر در معاملات بورس بدون شک یکی از مهمترین استراتژیهایی است که شما میتوانید در پیش بگیرید تا از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. حد ضرر فقط مربوط به بازار بورس نیست. حد ضرر در بازارهای مالی نیز کاربرد دارد. حتی این مفهوم را میتوانید در انواع بورسها و فرابورسهای داخلی و خارجی به کار ببرید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به سود مورد نظر را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در فرمول توقف ضرر؟ فرمول توقف ضرر؟ این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
حد ضرر چیست؟ چگونه حد ضرر تعیین کنیم؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: «جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است». از آنجا که هدف همه مردم از انجام سرمایهگذاری کسب سود و منفعت است و عمومآً بازار بورس را یکی از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری و رسیدن به این هدف میشناسیم، برای حفظ اصل سرمایه و همچنین کسب سود مورد نظرمان باید علاوه بر انتخاب سهم خوب و سودده با مبحث حد ضرر در بورس هم آشنا شویم.
نوسانات قیمتی در بازار احتیاج به تصمیمگیری صحیح و بهموقع برای خروج یا ادامه مسیر سرمایهگذاری دارد و گاهی اوقات تعلل، ممکن است به اصل سرمایهمان خلل وارد کند. هنگامی که قیمت برخلاف توقع ما در حال حرکت است خارج شدن بهموقع از بازار باید در اولویت کار قرار گیرد تا بتوانیم از گسترش زیان خود کم کنیم و در نهایت زیانهای بالاتری را تجربه نکنیم.
حد ضرر چیست؟
بهتر است بدانیم در بورس هیچ سهامداری ضرر نمیکند مگر اینکه خودش بخواهد! در حقیقت زمانی ضرر میکنیم که سهم خودمان را با قیمت پایینتر از قیمت خرید بفروشیم و چون ماهیت بازار بورس در میانمدت و بلندمدت سودآور است. اگر زمان ورود و خروج خود از سهمی را درست تشخیص دهیم این بازار برایمان سودآور است.
در واقع فروش به موقع سهام توسط سهامدار میزان سود و ضرر را مشخص میکند. حال این سؤال پیش میآید که زمان مناسب برای فروش چه موقع است؟ با شناسایی حد ضرر برای خود و اینکه مشخص کنیم یک سهم را تا چه زمان نگهداری کنیم به جواب این سؤال خواهیم رسید.
حد ضرر یا استاپلاس در تعریف ساده به معنی توقف زیان است. برای سهم زمان فروشی را بر اساس درصد زیانی که متحمل شدهایم مشخص میکنیم و منتظر میمانیم تا در زمان مشخص شده آن را بفروشیم.
زمانی که قیمت سهم به حد ضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید سریع فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود. به تعبیر دیگر حد ضرر احتمالی، ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود دلخواه را کسب نکردند، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.
در حقیقت کم شدن سود هم نوعی ضرر است. به گمان اینکه در روزهای منفی بازار، از میزان سود خود در ضرر هستیم نباید سهلانگاری کنیم.
اگر بخواهیم بدون هیچ برنامهای در بورس بمانیم باید ریسک بالایی را بپذیریم، سرمایهگذار حرفهای آن است که با بررسی کامل سهم را میخرد و با تعیین حد ضرر، مشخص میکند زمانی که سهام به سود رسید و یا از محدوده مقاومت خود عبور کرد، آن سهم را نگهداری کند یا بفروشد و زمانی هم که سهام بجای رشد، افت قیمت پیدا کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله از آن سهم خارج شود. بهنوعی میتوان گفت حد ضرر در بورس مانند ابزاری عمل میکند که چنانچه انتظار سرمایهگذار محقق نشد میتواند به کمک آن جلوی از بین رفتن اصل سرمایه خود را بگیرد.
مزیت تعیین حد ضرر
افراد حرفهای و آشنا به بازار مطمئناً برای خود، اهداف قیمتی تعیین میکنند. اهدافی مانند: قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان احتمالی. ممکن است قیمت سهم شما بعد از مدتی ضرر به قیمت بالای حد ضرر برگردد اما خواب سرمایه شما را از بین میبرد.
زمانی که سرمایه از خواب برخوردار شود از سودهای دیگر بازار عقب میماند، به شما توصیه میکنیم حتماً حد ضرر سهامی که خریداری کردهاید را یادداشت کنید و خود را ملزم به اجرای آن کنید و به خواب سرمایه خود و میزان سود و زیانی که بر اثر گذشت زمان ممکن است بر رشد یا افت سرمایهتان تاثیر گذارد دقت داشته باشید.
چند نکته کلیدی در تعیین حد ضرر
- باید توجه داشت هنگامیکه قیمت سهام بالا میرود حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید را برای حد ضرر قرار ندهید این بدان معنی است که شما لازم نیست بیشتر از 10 درصد ضرر کنید. در واقع؛ حد ضرر نباید فاصله زیاد یا کمی با قیمت خرید داشته باشد.
- دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار در تعیین حد ضرر بسیار مهم است. تعیین حد ضرر در بورس با دیدگاه میانمدت با دیدگاه بلندمدت تفاوت دارد. به تعبیر دیگر ضرر در بورس از نظر ماهیتی به ضرر مالی و ضرر زمانی طبقهبندی میشود پس باید به این نکته دقت کافی داشت.
- در معاملات کوتاهمدت حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبل قرار دهید.
- در خرید سهام با دیدگاه زمانی میانمدت و بلندمدت، محدوده حمایتی معتبر را شناسایی کنید و در آن محدوده حد ضرر را قرار دهید. (بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید)
- درصورتیکه مقاومت یک سهم شکسته شود و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی ثابت شود، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده قرار دهید.
- بدون دلیل فنی و منطقی حد ضرر خود را تغییر ندهید، ممکن است این کار در بعضی مواقع جلوی زیان شما را بگیرد ولی در بلندمدت نتیجه خوبی نخواهد داشت.
- به حد ضرر خود پایبند باشید تا اسیر باتلاق ضرر و زیان نشوید. گاهی سهامدار از صبر برای رشد یک سهم خسته میشود و سهم را با ضرر میفروشد تا سهم دیگری که به نظر مناسب است خریداری کند اما باز در تله ضرر گرفتار میشود. در حالیکه با پایبندی به حد ضرر و سود دچار این گردابها نخواهد شد.
حد ضرر را چگونه تعیین کنیم؟
در واقع هیچ فرمول و قاعده و قانون مشخصی فرمول توقف ضرر؟ برای تعیین حد ضرر نداریم و این به سبک سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. زیرا همانطور که گفته شد تعیین حد ضرر یک نوسانگیر با معاملهگری که دید سرمایهگذاری بلندمدت دارد کاملاً متفاوت است ولی بهصورت کلی چند روش متداول در بررسی حد ضرر وجود دارد که در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روشها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین میشود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه حد ضرر میپردازیم.
- تعیین حد ضرر به روش ثابت: در این روش معاملهگر مقدار مشخص و ثابتی بهعنوان حد ضرر برای خودش در نظر میگیرد و به آن پایبند است. بهطوریکه هر زمان قیمت به آن نقطه رسید، سهم را میفروشد. در این روش باید به عواملی چون؛ وضعیت کلی بازار بورس، خصوصیات فردی و روحی سرمایهگذار سهام، مقدار ریسک، میزان سرمایه، قصد از سرمایهگذاری، انتظارات از سهم، تاریخچه نوسانات آن سهم توجه داشت.
- تعیین حد ضرر به روش مکانیکال: در این روش برای تعیین حد ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود. اندیکاتورها از طریق محاسبات ریاضی که بر روی یک سهم انجام میشود و بهوسیله نرم افزارهای تحلیل تکنیکال محاسبه و رسم میشوند.
- تعیین حد ضرر به روش تکنیکال و رسم نمودار: داشتن علم و دانش کافی از تحلیل تکنیکال برای دستیابی به نقطه توقف یا حد ضرر از نکات کلیدی به شمار میرود در این روش معاملهگر از ابزارهای ترسیم نمودار تکنیکال استفاده میکند و با رسم نمودار و تحلیلی که از فرمول توقف ضرر؟ سهم مدنظر دارد حد ضرر را مشخص میکند. در این روش باید به عواملی چون؛ خط روند حمایت، امواج الیوت، الگوهای نموداری، کف دوقلو، الگوی سرو شانه، فیبوناچی و… توجه داشت.
اندیکاتور حد ضرر
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که با محاسبات ریاضی و آماری میتوانند اطلاعات تحلیلی خوبی را در اختیار ما قرار دهند و ما را از روند سهمهای مختلف مطلع کنند. تعیین حد ضرر در معاملات بورس به کمک برخی از اندیکاتورها قابل اجرا است.
یکی از مهمترین اندیکاتورها در این زمینه، اندیکاتور Parabolic SAR است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای پیرو قرار میگیرد و میتواند در روندهای صعودی حد ضرر تریلینگ را برای سهمهای مختلف مشخص کند. ATR نیز اندیکاتور دیگری است که میتوان در تعیین حد ضرر از آن استفاده کرد. به این صورت که اگر عدد نشان داده شده در این اندیکاتور را در دو یا سه ضرب کنیم و از قیمت ورود کم کنیم، حد ضررمان مشخص میشود.
تبعات رعایت نکردن حد ضرر سهام
علاوه بر ضرر مالی، رعایت نکردن حد ضرر یا استاپلاس منجر به صدمات و لطمات روحی و ناامیدی و سلب اطمینان سهامدار از بازار خواهد شد. به همین دلیل شاید بهتر است سهامدار پس از اینکه سهمش را در موقعیت ضرر دید با رعایت حد ضرر آن را بفروشد و مدتی وارد بازار نشود.
این کار زمانی کارآمد است که سهامدار نسبت به آینده سهم خود مطمئن نیست در غیر این صورت لزومی ندارد هر بار سهمی در آستانه نزولی شدن قرار گرفت سهامدار سهم خود را بفروشد. سهامداری یک سهم خوب و مطمئن در میانمدت و بلندمدت باعث میشود نه تنها از زیان خارج شوید بلکه سودهای خوبی به دست بیاورید.
سخن آخر
در این مقاله در پایان لازم است به این نکته اشاره شود که برای موفقیت در بورس لازم است استراتژی معاملاتی داشت تا با کنترل هیجانات، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داد. مسلماً استراتژیهای هر معاملهگر به میزان ریسکپذیری او وابسته است اما با رعایت چند نکته به ظاهر کوچک ولی بسیار مهم مانند؛ تعیین حد ضرر و یا متنوع کردن سبد سهام و تشکیل پورتفوی و… میتوان جلوی رفتارهای هیجانی را گرفت و تحت تأثیر گفته دیگران یا هیجانات خود عمل نکرد.
اندیکاتور RSI چیست و چه کاربردی در بازار فارکس دارد؟
اندیکاتور RSI که به آن شاخص قدرت نسبی هم گفته میشود، توسط جی.ولز وایلدر توسعه داده شده است. این اندیکاتور، یک نوسانگر مومنتوم به حساب میآید که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. ما در این مطلب به بررسی این اندیکاتور و ارتباطش با بازار فارکس میپردازیم.
تعریف اندیکاتور Relative Strength Index
از آنجا که اندیکاتور آر اس آی یک شاخص حرکتی است، در تحلیل تکنیکال به وفور استفاده میشود و میزان تغییرات اخیر قیمت داراییها را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش میسنجد. RSI به عنوان یک نوسانگر (گراف خطی که بین دو حد حرکت میکند) نمایش داده میشود و میتواند بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان کند.
تفسیر سنتی و استفاده از RSI اینگونه است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر آن، نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده شود. قرائت RSI به مقدار ۳۰ یا پایینتر از آن، نشاندهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزشگذاری کمتر است.
فرمول RSI
RSI با یک محاسبه دو قسمتی که در زیر آمده است، محاسبه میشود:
میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده میکند. دورههای با زیان قیمت در محاسبات میانگین سود به عنوان ۰ محاسبه میشود. همچنین دورههایی با افزایش قیمتها برای محاسبه میانگین زیان هم با عدد صفر محاسبه میشود.
استاندارد این است که از ۱۴ دوره برای محاسبه مقدار اولیه RSI استفاده کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار در هفت روز از ۱۴ روز گذشته با افزایش میانگین ۱ درصد بسته شده است. هفت روز باقیمانده نیز همه با کاهش متوسط ۰.۸- درصد پایینتر بسته شدهاند. محاسبات بخش اول RSI شبیه محاسبه گسترده زیر است:
هنگامی که ۱۴ دوره از دادهها در دسترس است، بخش دوم فرمول RSI را میتوان به راحتی محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه، نتایج را برای ما هموار میکند.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
با استفاده از فرمولهای ارائه شده، میتوان مقدار RSI را تعیین کرد. شاخص قدرت نسبی مطابق با افزایش تعداد و اندازه فرمول توقف ضرر؟ بسته شدنهای مثبت بیشتر میشود و با افزایش تعداد و اندازه ضرر و زیانها کاهش پیدا میکند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار میکند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک میشود.
همانطور که در نمودار بالا میبینید، اندیکاتور RSI میتواند در حین اینکه دارایی در روند صعودی قرار دارد، برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید باقی بماند. ممکن است هنگامی که دارایی در روند نزولی باشد، این اندیکاتور یک مدت طولانی را در قلمرو اشباع فروش بگذارند. این میتواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن میکند.
اندیکاتور RSI به شما چه میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص به کار گرفته میشود. برای نمونه کنستانس براون، CMT، این ایده را مطرح کرده که اشباع فروش در RSI در طول یک روند صعودی بسیار بیشتر از سطح۳۰٪ است و همچنین اشباع خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ است.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، در فرمول توقف ضرر؟ طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح ۵۰% به جای ۷۰% به اوج خود میرسد و میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی قطعیتر استفاده شود.
بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند تا افراطها را بهتر شناسایی کنند. هنگامی که دارایی در یک کانال افقی بلند مدتی قرار میگیرد، نیازی به اصلاح سطوح اشباع خرید و اشباع فروش نیست.
شما میتوانید برای اطمینان بیشتر، با تمرکز بر سیگنالهای روند و مطابقت آنها با سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده کنید. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک میکند.
تفسیر اندیکاتور RSI و دامنه نوسانات آن
به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی به صورت افقی از سطح ۳۰ فراتر میرود، یک سیگنال صعودی ایجاد میکند و زمانی که به صورت افقی به زیر سطح ۷۰ میلغزد، یک سیگنال نزولی ارائه میدهد. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر RSI=۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت RSI =۳۰ یا پایینتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزش گذاری کمتر است.
در طول روندها، قرائتهای RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که RSI از ۷۰ فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا مقداری کمتر از آن میرسد.
این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوسهای بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی مقدار ۷۰ را طی کند و سپس به زیر ۳۰ برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این حالت برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به مقدار ۳۰ یا کمتر از آن برسد و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس پیش رود. خطوط روند و میانگینهای متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از اندیکاتور RSI در این راه باید لحاظ شوند.
نمونهای از واگراییهای RSI
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع فروش را ایجاد میکند و به دنبال آن یک فرود قیمت بالاتر که مطابق با فرود قیمتهای پایینتر است، ایجاد میکند. این نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. همچنین یک شکست در بالای قلمرو اشباع فروش، میتواند برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده شود. یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت بیش از حد خرید و به دنبال آن یک اوج پایینتر ایجاد میکند که منطبق بر اوجهای بالاتر در قیمت است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، زمانی که RSI پایینترین سطح را تشکیل میدهد و قیمت پایینترین حد را تشکیل میدهد، یک واگرایی صعودی شناسایی میشود. این یک سیگنال معتبر است؛ اما زمانی که یک سهم در یک روند بلندمدت ثبات دارد، این نوع واگراییها نادر هستند. استفاده از قرائتهای قابل انعطاف اشباع فروش یا اشباع خرید، این پتانسیل را دارند که سیگنالهای بالقوه بیشتری را شناسایی کنند.
مثالی از رد نوسان اندیکاتور RSI
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی که رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمان خروج از منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش بررسی میکند، سیگنال «رد نوسان» است. در زیر با ۴ بخش از رد نوسان صعودی آشنا میشوید:
- RSI در منطقه اشباع فروش قرار میگیرد.
- RSI دوباره از ۳۰ درصد عبور میکند.
- RSI بدون بازگشت به قلمرو اشباع فروش، افت دیگری را شکل میدهد.
- سپس RSI بالاترین سطح اخیر خود را میشکند.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، اندیکاتور RSI بیش از حد فروخته شد، تا ۳۰ درصد شکست خورد و پایینترین سطح رد نوسان را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به سطح بالاتر، تحریک کرد. کاربرد شاخص قدرت نسبی در این روش، مشابه ترسیم خطوط روند روی یک نمودار قیمت است.
مانند واگراییها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که به تصویر بازتابی نسخه صعودی شباهت دارد. رد نوسان نزولی از چهار قسمت زیر تشکیل شده است:
- RSI به منطقهای که اشباع خرید است افزایش مییابد.
- RSI دوباره به زیر ۷۰% میرسد.
- RSI بدون بازگشت به قلمروی اشباع خرید، بالاترین قیمت دیگری را تشکیل میدهد.
- سپس RSI پایینترین سطح اخیر خود را میشکند.
نمودار زیر یک سیگنال از رد نوسان نزولی را ارائه میدهد. مانند بسیاری از تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی قابل اعتمادتر خواهد بود که با روند بلندمدت غالب مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنالهای نزولی در طول روندهای نزولی، هشدارهای کاذب ایجاد کنند.
محدودیتهای اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه میکند و نتایج را در یک نوسانگر نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای فنی، سیگنالهای آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای معکوس واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای کاذب، ممکن است دشوار باشد. برای مثال، یک هشدار مثبت کاذب، دارای یک تقاطع صعودی است و به دنبال آن کاهش ناگهانی دارایی رخ میدهد. یک هشدار منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود دارد، اما ناگهان دارایی به سمت بالا شتاب میگیرد.
از آنجایی که این شاخص، نیروی حرکت آنی را نشان میدهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، میتواند برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی متناوبا دارای حرکات صعودی و نزولی است، بیشترین کاربرد را دارد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازهگیری میکند؟
معاملهگران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار از اندیکاتور rsi استفاده میکنند. ایده اصلی پشت RSI این است که با اندازهگیری آن، مشخص شود معاملهگران با چه سرعتی قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین میکنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میکند. معاملهگران اغلب این نمودار را به گونهای تنظیم میکنند که در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار میگیرد و به آنها کمک میکند تا حرکت اخیر قیمتها را مطابق با شرایط بازار، بررسی کنند.
منظور از سیگنال خرید اندیکاتور RSI چیست؟
اگر RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معاملهگران آن را به عنوان یک «سیگنال خرید» در نظر میگیرند؛ بر اساس این ایده که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده و بنابراین برای بازگشت آماده است. با این حال، قابل اعتماد بودن این سیگنال تا حدی به زمینه کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح فروش بیش از حد به معامله ادامه دهد. امکان دارد معاملهگرانی که در چنین شرایطی هستند، تا وقتی که سیگنال معتبر دیگری را نبینند، خرید دارایی مورد نظرشان را به تعویق بیندازند.
پارامترهای شاخص قدرت نسبی
دوره پیشفرض بازگشت به عقب برای RSI به تعداد ۱۴ دوره است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش داد یا برای کاهش حساسیت آن را افزایش داد. آراسآی ۱۰ روزه نسبت به RSI بیست روزه احتمال بیشتری دارد که به سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش برسد. سایر پارامترهای بازگشتی نیز به نوسانات یک اوراق بهادار بستگی دارند.
همانطور که گفتیم اندیکاتور RSI در زمانی که بالای ۷۰ باشد اشباع خرید و زمانی که زیر ۳۰ باشد به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود. این سطوح سنتی را نیز میتوان برای تناسب بهتر با الزامات امنیتی یا تحلیلی تنظیم کرد. معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات از RSI دو دورهای استفاده میکنند تا به دنبال قرائتهای اشباع خرید در بالای ۸۰ و اشباع فروش در زیر ۲۰ باشند.
مقادیر RSI نرمال و RSI به عنوان یک شاخص واگرایی
بازارهای صعودی و نزولی نقش مهمی در نحوه رفتار آر اس آی دارند. در طی یک بازار صعودی، مقادیر RSI معمولا در محدوده ۴۰ تا ۹۰ قرار میگیرند و محدوده ۴۰-۵۰ به عنوان سطح حمایت در نظر گرفته میشود. در یک بازار نزولی، قرائت معمولا در محدوده ۱۰ تا ۶۰ باقی میماند، با مقاومت سیگنال دهی منطقه ۵۰-۶۰. این محدودهها معمولی هستند، اما ممکن است بر اساس تنظیمات شاخص و همچنین قدرت روند بازار پایه برای هر نوع اوراق بهاداری متفاوت باشند.
علاوه بر قرائتهای پایه ۸۰/۷۰ یا ۲۰/۳۰، معاملهگران همچنین به دنبال واگرایی بین حرکت قیمت و ارزش RSI هستند. هنگامی که قیمت به سطح پایینتر یا بالاتری میرسد که توسط فرود یا اوج مربوطه در RSI پشتیبانی نمیشود، این میتواند نشاندهنده یک بازگشت قیمت قریبالوقوع در بازار باشد.
استفاده از اندیکاتور RSI در معاملات فارکس
شاخص قدرت نسبی (RSI) معمولا برای نشان دادن شرایط موقتی اشباع خرید یا اشباع فروش در یک بازار استفاده میشود. یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز میتواند برای استفاده از نشانههای RSI مبنی بر اینکه بازار بیش از حد گسترش یافته است و در نتیجه احتمال عقبنشینی آن وجود دارد، ابداع شود.
RSI یک نشانگر فنی پرکاربرد است. نقطه ضعف RSI این است که حرکات ناگهانی و شدید قیمت میتواند باعث افزایش مکرر آن به سمت بالا یا پایین شود.و بنابراین، مستعد ارسال سیگنالهای نادرست است. با این حال، اگر این جهشها یا سقوطها در مقایسه با سیگنالهای دیگر، تأیید معاملات را نشان دهند، میتواند نشانهای از یک نقطه ورود یا خروج موثر باشد.
غیرمعمول نیست که قیمت به فراتر از نقطهای که RSI برای اولین بار در اشباع فروش یا اشباع خرید نشان میدهد، گسترش یابد. به همین دلیل، یک استراتژی معاملاتی با استفاده از RSI زمانی که با سایر اندیکاتورهای فنی تکمیل شود تا از ورود زودهنگام به معامله جلوگیری کند، بهترین کارکرد را خواهد داشت.
شناسایی تنظیمات معاملاتی با استفاده از شاخص قدرت نسبی
در اینجا چند مرحله برای اجرای یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز وجود دارد که از اندیکاتور RSI و حداقل یک نشانگر تأییدکننده اضافی، استفاده میکند:
- RSI را برای قرائتهایی که نشان میدهد بازار در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش است، بررسی کنید.
- برای تأیید نشانههای بازگشت قریبالوقوع، از دیگر شاخصهای حرکت یا روند استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر RSI قرائتهای اشباع فروش را نشان دهد، یک اصلاح به سمت بالا پیشبینی میشود؛ هرچند لزوما تایید نمیشود.
اگر یکی از این شرایط اضافی برآورده شود، شروع معاملهای که به دنبال سود از اصلاح است، عمل خوبی در نظر گرفته میشود:
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) واگرایی از قیمت را نشان میدهد (مثلا اگر قیمت به یک فرود جدید رسیده باشد، اما MACD نداشته باشد و از شیب پایین به شیب تبدیل شده باشد).
- میانگین شاخص جهتدار (ADX) در جهت یک اصلاح احتمالی تغییر کرده است.
اگر شرایط بالا برآورده شد، بسته به اینکه معامله به ترتیب معامله خرید یا فروش باشد، معامله را با یک دستور توقف ضرر درست فراتر از قیمت پایین یا بالای اخیر شروع کنید. هدف اولیه سود میتواند نزدیکترین سطح حمایت/مقاومت شناسایی شده باشد.
در این مطلب به بررسی اندیکاتور RSI پرداختیم و گفتیم که این اندیکاتور چگونه میتواند شرایط اشباع فروش و اشباع خرید را در یک بازار نشان دهد. همچنین توضیح دادیم که چگونه میتوان با جستجوی واگراییها، نوسانات و تقاطعها را تولید کرد. همچنین درباره شناسایی روند کلی با این شاخص صحبت کردیم. امیدواریم مطالعه این مطلب برای شما مفید و موثر باشد.
لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال
لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوینها و ارزهای دیجیتال همیشه مستعد نوسانهای شدید قیمتی هستند. آشنایی با روشهای جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را میدهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.
منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟
لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معاملهگران، سرمایهگذاری در بازار رمز ارزها به سرمایهگذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس
نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای فرمول توقف ضرر؟ سرمایهگذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش داراییهای سنتی مانند سهام و کامودیتیها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما میتوانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل میتوانید داراییهای خود را به همین سادگی از دست بدهید.
ناپایداری قیمتها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارزهای دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام میشود. این قراردادها به افراد اجازه میدهند تا امروز ارزهای دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفادهها از مشتقات مالی ارزهای دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز میگردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معاملهگران با قرض گرفتن پول از صرافیهای ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونهای از صرافیهای متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معاملهگران فراهم کردهاند.
معاملات مارجین ارز دیجیتال
معامله مارجین (Margin Trading) ارزهای دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارزها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافیهای ارز دیجیتال این پول را به شما قرض میدهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته میشود، به معاملهگران اجازه میدهد تا بتوانند با پوزیشنهای بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبهای به شما را رایگان پول قرض نمیدهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما میخواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.
این وثیقه که برای باز کردن یک فرمول توقف ضرر؟ پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته میشود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقهایی برای بازپرداخت وام استفاده میکند. مقدار سرمایهای که میتوانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیهای که پرداخت میکنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه میشود. فرض کنید که میخواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشنهای معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.
محاسبه سود و زیان (PnL)
سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده میکنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت فرمول توقف ضرر؟ ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیهای که به عنوان وثیقه پرداخت کردهایم، ۵۰ درصد سود به دست آوردهایم. حالا شما میتوانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.
در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کردهاید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیهای که پرداخت کردید، چقدر میتواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضررهای احتمالی شما قابل کنترل هستند.
سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج
لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده
لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ میدهد که معاملهگر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق میافتد.
استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژیهای معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافیهای ارز دیجیتال در برخی کشورها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معاملهگران تازه کار منع شدهاند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایهگذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایهشان، انجام میشود. با استفاده از این فرمول میتوانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:
درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)
مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)
جلوگیری از لیکویید شدن
در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینههای انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شدهترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته میشود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایهگذار به صرافی دستور میدهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:
قیمت توقف (Stop Price) | قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا میشود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد |
قیمت فروش (Sell Price) | قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید |
مقدار (Size) | مقدار دارایی که میخواهید در نقطه حد ضرر بفروشید |
اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا میشود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معاملهگر احساس کند که بازار به فرمول توقف ضرر؟ سرعت در خلاف جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایینتر تعیین کند. این کار باعث میشود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معاملهگر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.
مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال
برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی میکنیم:
سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم میگیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین میکند. در این شرایط، ضرر احتمالی معاملهگر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.
حالا فرض کنید که معاملهگر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.
سناریو دو: یک معاملهگر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معاملهگر تصمیم میگیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.
به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص میشود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل داراییتان در نظر بگیرید.
تعیین حد ضرر
مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمیرود با از مکانیسمهایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.
با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معاملهگران نیز ترجیح میدهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.
نتیجه گیری
شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسکهای مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافیها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه میدهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث میشود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایهای که به عنوان وثیقه قرار دادهاید کاهش یاید و در نتیجه سریعتر لیکویید شوید.
سوالات متداول
لیکوئید شدن چیست؟
به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن میگویند.
مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه میشود چیست؟
در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهمترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.
دیدگاه شما