پولدار شوید, مثل آب خوردن


SHENOTO+

پس انداز پول با ۴۴ روشی که برای روز مبادا باید بدانید

پس انداز پول

همه‌ی ما می‌دانیم که برای آینده‌ی آسوده به پس‌انداز نیاز داریم. بعضی از افراد پس‌انداز برای آینده را نوعی خساست درنظر می‌گیرند و با این پندار غلط، به‌دنبال سبک زند‌گی‌ای می‌روند که باعث شود در اواسط ماه از دیگران پول قرض کنند. اما پس‌انداز پول و به فکر آتیه بودن نه‌تنها عادت و اخلاق بدی نیست، بلکه رازورمز بسیاری از ثروتمندان هم هست. ما در این مقاله چند نکته به شما ارائه می‌کنیم که برای پس‌انداز هرچه بیشتر برای آینده‌ی خود و خانواده‌تان به شما انگیزه می‌دهند. پس با ما همراه باشید.

حتما بخوانید:

نکات عمومی

۱. یک حساب اضطراری باز کنید

به‌بیان دیگر، باید به اندازه‌ای در حساب پس‌انداز خود پول داشته باشید که اگر مجبور شدید بین سه تا شش ماه از جیب بخورید، هزینه‌هایتان را تأمین کند. خانواده‌های کم‌درآمدی که در حساب اضطراری خود حدود ۱۰ میلیون تومان پول دارند، نسبت به خانواده‌های مرفهی که کمتر از این مقدار پس‌انداز دارند یا اصلا پس‌انداز ندارند، در وضعیت مالی بهتری به‌سر می‌برند.

۲. بودجه‌بندی کنید

اگر به‌دنبال راه آسانی برای تعیین بودجه‌ی خانوار می‌گردید، بهتر است در اولین روز ماه رسید همه‌ی چیزهایی را که می‌خرید داشته باشید؛ از رسید رستوران، سوپرمارکت، درمانگاه گرفته تا قبض شارژ ساختمان که مدیر یا سرایدار آپارتمان به شما می‌دهد. در پایان ماه به‌روشنی خواهید دانست که در طی ماه چه مقدار خرج کرده‌اید.

۳. به‌جای کارت اعتباری، اسکناس استفاده کنید

وقتی کارت اعتباری همراه آدم باشد، ممکن است وسوسه شود و هرچه به چشمش می‌آید، بخرد. بهتر است مقدار معینی اسکناس داخل کیف پول بگذارید و برای خریدهای خود مرز تعیین کنید. با این روش، وقتی پول داخل کیف تمام شد، می‌دانید که دیگر راه برگشتی برایش نیست!

۴. برای آتیه‌ی خود پس‌انداز کنید

فرق است بین پس‌انداز و پس‌انداز برای آتیه. پس فقط کارتان این نباشد که کمتر خرج کنید و به خودتان گرسنگی بدهید، بلکه پول را در حساب پس‌انداز بگذارید تا هنگام بازنشستگی به کارتان بیاید.

۵. به صورت خودکار پس‌انداز کنید

پس‌اندازهای خودکار راحت‌ترین و مؤثرترین راه برای پس‌انداز هستند، چراکه پول را از جلوی چشم شما دور نگه می‌دارند. منظور از پس‌انداز خودکار این است که از کارفرمای خود درخواست کنید که از حقوق ماهیانه‌تان مقداری را کسر کند و آن را به حساب پس‌انداز یا بازنشستگی‌تان واریز کند. از مسئول منابع انسانی اداره‌ی خود بپرسید چطور می‌توان این کار را کرد یا می‌توانید از بانکی که در آن حساب دارید هم درخواست کنید از مقدار حقوق پرداختی‌تان کسر و به حساب پس‌اندازتان واریز کند. هرچه پول از جلوی چشمان‌تان دورتر باشد، کمتر خرجش خواهید کرد.

۶. برای پس‌انداز کوتاه‌مدت هدف‌گذاری کنید

هدف‌تان این باشد که هفته‌ای پنجاه‌هزار تومان کنار بگذارید. با پس‌انداز کوتاه‌مدت خیلی بهتر می‌توان به‌ موفقیت مالی دست یافت، تا اینکه عهد ببندید هر ساله مقدار مشخصی پس‌انداز کنید.

۷. هرچه زودتر برای بازنشستگی‌تان شروع به پس‌انداز کنید

ممکن است بیست‌و‌پنج‌ساله باشید و به این توصیه بخندید و بگویید چهل سال فرصت دارم. اما اشتباه نکنید! اتفاقا وقت پس‌انداز برای بازنشستگی از همین دوره‌ی جوانی است. مگر سود سرمایه‌گذاری و سپرده‌ را فراموش کرده‌اید؟ اگر از حالا شروع به پس‌انداز بکنید، با احتساب نرخ سود، در شصت سالگی اگر نگوییم ثروتمند شده‌اید، اما از رفاه برخوردار خواهید بود.

۸. بیمه‌ی عمر یا تأمین اجتماعی یادتان نرود

این نکته هم برای آتیه خوب است. اگر کارمند دولت نیستید و یا به صورت خوداشتغالی کار می‌کنید، می‌توانید با پرداخت حق‌بیمه آتیه‌ی خود و خانواده‌تان را تضمین کنید.

۹. از پول‌های بادآورده حداکثر استفاده را کنید

این پول‌ها ممکن است از راه ارث‌و‌میراث، یا برنده‌شدن در قرعه‌کشی به‌دست شما برسند. مقداری از آنها را به زخم زندگی خود و نیازمندان محروم بزنید و بقیه‌اش را پس‌انداز کنید.

۱۰. برنامه‌ی پس‌انداز تهیه کنید

افرادی که برنامه‌ی پس‌انداز دارند دو برابر بیشتر از افرادی که ندارند، با موفقیت پس‌انداز می‌کنند. از کارشناسان مالی در این زمینه کمک بگیرید.

۱۱. قلک فقط برای بچه‌ها نیست

قلک پس انداز - پس انداز پول

پول خردها را داخل قلکی بیندازید و ببینید طی یک سال چه مقدار خواهد شد. حتما تعجب خواهید کرد. آن را هم در حساب پس‌اندازتان واریز کنید.

۱۲. از قاعده‌ی ۲۴ ساعت استفاده کنید

این قاعده شما را ملزم می‌کند که از خرید کالاهای گران یا خرید از روی هواوهوس جلوگیری کنید. حداقل طی یک ۲۴ ساعت، به تمام چیزهای غیرضروری که خریده‌اید، فکر کنید. این قاعده هنگام خرید آنلاین بیشتر به کارتان می‌آید، چراکه می‌توانید اقلامی را که چشم‌تان گرفته‌، در سبد کالا قرار بدهید تا بعدا آن‌ها را بخرید.

۱۳. برابر با پاداشی که به خودتان می‌دهید پس‌انداز هم بکنید

هزینه‌ی خریدها را با مقدار پول پس‌انداز‌شده‌تان تطبیق دهید. برای نمونه اگر طی مسیری در یک روز گرم تابستانی، خودتان را به آب‌میوه‌ی خنک مهمان می‌کنید، همان اندازه‌ی پولی را که صرف خرید آن آب‌میوه کرده‌اید هم پس‌انداز کنید. آن‌وقت اگر نتوانستید این مقدار پول را پس‌انداز کنید، آن آب‌میوه را بر خودتان غدغن کنید.

۱۴. خریدها را بر اساس دستمزد ساعتی‌تان محاسبه کنید

فرض کنیم می‌خواهید یک شلوار صدهزار تومانی بخرید. دستمزدتان هم برای هر ساعت مثلا بیست‌هزار تومان است. آن‌وقت با خودتان محاسبه کنید که پول خرید این شلوار، مطابق با چند ساعت کاری‌تان است؟ آیا ارزشش را دارد؟

۱۵. عضویت خود را از ایمیل‌ها و پیام‌های تبلیغاتی مغازه‌ها و وب‌سایت‌ها لغو کنید

باید بدانید طبق قانون حق دارید این کار را بکنید. هر ایمیلی که برای‌تان ارسال می‌شود، باید لینک لغو عضویت هم داشته باشد.

۱۶. روی کارت اعتباری‌تان بنویسید «پس‌انداز یادت نرود»

با این روش قادر خواهید شد تا پس از انجام هر خرید غیرضروری با کارت اعتباری‌تان، عذاب وجدان بگیرید و کم‌کم به فکر پس‌انداز بیفتید.

نکات مربوط به بانک، حساب‌های اعتباری و بدهی

۱۷. حتی‌الامکان کارت‌به‌کارت نکنید

عابربانک‌ها به خاطر واریز به کارت شخصی دیگر از کارت شما مقداری پول کم خواهند کرد. بهتر است از شماره‌ شبا استفاده کنید.

۱۸. کارت‌ اعتباری‌تان را منجمد کنید

لطفا نخندید! کارت‌اعتباری‌تان را داخل کیسه‌ی آب قرار دهید و در فریزر بگذارید. آن‌وقت وقتی برای خریدهای آن‌چنانی وسوسه شدید، مجبورید اول یخ کارت‌اعتباری را آب کنید. تا آن آب شود، فکرش از سرتان پریده است.

۱۹. از مشاوران مالی کمک بگیرید

مشاوره‌گرفتن فقط مشورت‌کردن با روان‌شناسان نیست. اگر خیال سرمایه‌گذاری دارید، حتما با مشاوران خبره مشورت کنید تا همان مقدار پول‌تان که با زحمت پس‌انداز کرده‌اید بر باد نرود.

نکات مربوط به تفریح و خانواده

تبادل البسه - پس انداز پول

۲۰. به‌جای خرید کتاب، از کتاب‌خانه استفاده کنید

قبول دارم خرید کتاب لذت دیگری دارد اما زمانه عوض شده است. صنعت نشر وارد فضای دیجیتال شده و بسیاری از کتاب‌ها نسخه‌ی دیجیتالی و اسکن‌شده دارند و امروزه، کتابخانه‌ها کتاب‌های الکترونیکی هم عرضه می‌کنند و نیازی نیست حتما به کتاب‌خانه بروید.

۲۱. وسط هفته سینما بروید

بلیت سینماها در وسط هفته ارزان‌تر است. با یک تماس تلفنی به سینما و یا تئاتر مورد نظرتان می‌توانید از تخفیف‌ها باخبر شوید.

۲۲. هدیه‌ها را محدود کنید

با اعضای خانواده‌ی خود در مورد حدومرز هدیه‌دادن به فامیل و دوستان صحبت کنید و مثلا به توافق برسید که در تعطیلات به هر نفر فقط یک هدیه داده شود. این‌گونه می‌توانید مخارج را کاهش دهید.

۲۳. هدیه‌ها را از قبل برنامه‌ریزی کنید

با این‌ کار خواهید توانست بهترین هدیه‌ها را که معمولا گران‌ترین هم نیستند، بخرید. همچنین، ممکن است این هدیه‌ها در حراج هم باشند.

۲۴. سیسمونی را خرج دانشگاه بچه کنید

درست مثل آن جوان بیست‌و‌پنج ساله که باید از همین الان به فکر بازنشستگی‌اش باشد، شما هم از هنگام خرید سیسمونی باید به فکر خرج‌ومخارج دانشگاه و تحصیلات فرزند دلبندتان باشید. از بزرگ‌ترها بخواهید به‌جای لباس و هدایای معمول سیسمونی، پول دانشگاه بچه را بدهند تا آن را پس‌انداز کنید.

۲۵. لباس‌های ارزان را به‌خاطر ارزانی نخرید

گاهی اوقات، باید پول را فدای کیفیت کرد نه برعکس. هنگام خرید لباس این موضوع واقعا صدق می‌کند. فکرش را بکنید در یک حراج، کاپشن ارزانی را خریده‌اید و فکر می‌کنید سود کرده‌اید. دی‌ماه که تمام شد، اواسط بهمن زیربغل پاره‌شده‌اش به شما لبخند می‌زند و از شما عاجزانه تقاضا دارد او را با کاپشن دیگری عوض کنید. چه حسی خواهید داشت؟ البته خرید لباس ارزان برای نوزادان و بچه‌های کوچک معقول‌تر است، زیرا زود قد می‌کشند و رشد می‌کنند. اما ما بزرگ‌ترها، ممکن است چند سال لباسی را بپوشیم. پس بهتر است لباس باکیفیت بخریم.

۲۶. با فامیل و دوستان، اقلام مورد نیازتان را مبادله کنید

توصیه می‌کنیم دروهمسایه و دوستان را دور هم جمع کنید و از آن‌ها بخواهید هر چه لباس، کتاب، لوازم‌التحریر، اسباب‌بازی دست‌دوم دارند رو کنند. برای هر قلم جنس از آن‌ها یک بلیت دریافت کنید. هر بلیت به شما اجازه می‌دهد یک قلم جنس را با هم مبادله کنید. مثلا اگر شش کتاب بدهید، شش کتاب و اگر هفت‌دست لباس بدهید، هفت‌دست لباس خواهید گرفت.

۲۷. یک روز در هفته را «روز بدون خرج‌کردن» بنامید

هفته‌ای یک شب را بدون هیچ‌ خرجی تعیین کنید و فقط داخل منزل دور هم لذت ببرید. اگر عادت دارید هر روز بیرون غذا بخورید، این بار داخل منزل غذا تهیه کنید، فیلم ببینید و نهایتا در پارک پیاده‌روی کنید.

نکات مربوط به تغذیه

ناهار در سر کار - پس انداز پول

۲۸. ناهارتان را سر کار ببرید

حتما خیلی‌ها را دیده‌اید که ناهارشان را با خود به سر کار می‌برند؛ یا به این دلیل که دست‌پخت همسر یا مادرشان را با هیچ‌چیز عوض نمی‌کنند و یا می‌خواهند پول غذا را پس‌انداز کنند.مثلا اگر یک ظرف غذای بیرون ده هزار تومان برای‌تان تمام می‌شود و غذای داخل منزل پنج هزار تومان، حساب کنید با خوردن غذای خانگی در طی سال چه مقدار پس‌انداز خواهید کرد.

۲۹. هر ماه، مصرف غذای بیرون را کمتر و کمتر کنید

بی اینکه سبک زندگی خود را تغییر دهید، گام‌های هرچند کوچکی برای کاهش هزینه‌ی غذا در رستوران‌ها بردارید. فقط کافی است تعداد دفعاتی را که به رستوران می‌روید، در هر ماه کم کنید.

۳۰. برای اقلام مصرفی‌تان فهرست تهیه کنید

کسانی که مواد غذایی را طبق فهرست می‌خرند، نسبت به افرادی که بدون فهرست به مراکز خرید می‌روند، پول کمتری خرج می‌کنند. شما دوست دارید در کدام دسته باشید؟

۳۱. بر حسب قیمت واحد خرید کنید

بسیاری از مراکز خرید و سوپرمارکت‌ها اجناس خود را بر حسب کیلو می‌فروشند. هنگام خرید این اجناس به قیمت برچسب آنها توجه کنید.

۳۲. مواد اولیه‌ی غذا را دوبرابر کنید

دفعه‌ی بعدی که اعضای خانواده را به یک شام یا ناهار خوشمزه مهمان کردید، میزان مواد اولیه را دوبرابر کنید و مقدار غذای باقی‌مانده را فریز کنید و دفعه‌ی بعدی بخورید. در بازار کیسه‌های آلومینیومی ارزانی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها برای فریزکردن و گرم‌کردن مجدد غذاها استفاده کنید.

نکات مربوط به سلامت

۳۳. مرتب بازبینی‌های پزشکی انجام دهید

خیلی از افراد به این موضوع بی‌توجه هستند. یک عمر مصرف غذاهای ناسالم و دخانیات و سبک زندگی غلط، باعث شده آنها از آزمایش‌های پزشکی هراسان باشند که در نهایت یک روز از بیمارستان سر درخواهند آورد. واقعیت این است که اگر این افراد خود را به آزمایش‌های منظم متعهد کرده بودند، می‌توانستند از خیلی از بیماری‌ها و درنتیجه هزینه‌های سرسام‌آور بابت مداوای آنها رهایی یابند. در این میان، بازبینی سلامت دهان و دندان اهمیت ویژه‌ای دارد.

۳۴. قیمت داروهای تجویزشده را با هم مقایسه کنید

فقط به داروخانه‌ی سرکوچه‌تان بسنده نکنید چراکه ممکن است هر داروخانه داروهایش را به قیمت‌های مختلفی عرضه کند. سعی کنید از داروخانه‌های آنلاین، سوپرمارکت‌ها و سایر داروخانه‌ها هم قیمت بگیرید.

نکات مربوط به خانه

۳۵. قیمت بیمه‌های خانه را مقایسه کنید

قبل از تجدید سالیانه‌ی بیمه‌ی خانه، نرخ سایر شرکت‌های بیمه را هم بررسی کنید.

۳۶. مصرف انرژی داخل منزل را کاهش دهید

به‌جای لامپ‌های رشته‌ای از لامپ‌های کم‌مصرف استفاده کنید. از سرایدار یا مدیر ساختمان خود بپرسید، راه‌های کاهش مصرف انرژی ساختمان چیست. او حتما راه‌هایی را به شما خواهد گفت که سالانه صدها هزار تومان به سودتان تمام خواهد شد.

۳۷. دیوارهای خانه را درزگیری کنید

هر شکاف و سوراخی را که ممکن است در دیوار و سقف خانه باشند، مسدود کنید. با این‌کار در زمستان از اتلاف هوای گرم و در تابستان از اتلاف هوای سرد جلوگیری می‌کنید و ده‌ها و شاید صدها هزار تومان در مصرف انرژی صرفه‌جویی خواهید کرد.

۳۸. پرده‌های اتاق‌ها را تیره کنید

استفاده از پرده‌های تیره در تابستان، مانع تابش آفتاب گرم می‌شود و هوای داخل خنک‌تر خواهد ماند.

۳۹. مصرف آب را کمتر کنید

از سردوش و شیرهای آبی استفاده کنید که مصرف آب و هزینه‌هایش را کم می‌کنند.

۴۰. مصرف پودر لباس ‌شویی را نصف کنید

شوینده‌هایی که این‌روزها فروخته می‌شوند، خیلی غلیظ و قوی هستند. از قرص‌ها و شوینده‌های رقیق‌تر و ارزان‌تر استفاده کنید. گاهی اوقات می‌توانید با یک قاشق غذاخوری پودر لباس‌شویی تمام لباس‌هایتان را تمیز کنید. در بسیاری از موارد، مصرف کمتر پودر و قرص لباس‌شویی باعث می‌شود لباس‌ها بهتر تمیز شوند چراکه کف اضافی در لباس‌ها باقی نمی‌ماند.

۴۱. درجه‌ی آبگرمکن را کم کنید

با هر درجه کاهش می‌توانید ۵ درصد در هزینه‌های گرمایش آب صرفه‌جوبی کنید.

نکات مربوط به حمل‌ونقل

شهردار نیویورک در مترو

۴۲. به‌جای ماشین شخصی از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده کنید

همه می‌دانیم ماشین خرج دارد: بنزین، بیمه، تعمیرات و استهلاک. به‌علاوه باعث آلودگی هوا هم می‌شود. چه بهتر که هم محیط‌زیست را آلوده نکنیم و هم در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنیم. مترو، تاکسی و اتوبوس جایگزین‌های بهتری هستند.

۴۳. ماشین خود را منظم معاینه کنید

درست مثل بدن انسان که در بالا ذکر پولدار شوید, مثل آب خوردن شد، ماشین هم به بازبینی و کنترل مرتب نیاز دارد. با بررسی تایرها، موتور و کلاچ و سایر قطعات، می‌توانید در هزینه‌ی تعمیرات ماشین صرفه‌جویی کنید.

۴۴. انواع وب‌سایت‌های فروش بلیت را بررسی کنید

می‌خواهید سفر بروید؟ و دوست دارید بلیت هواپیما یا قطار را از اینترنت بخرید؟ توصیه می‌کنیم به یک وب‌سایت بسنده نکنید و در بین وب‌سایت‌های مختلف قیمت بلیت‌ها را با هم مقایسه کنید تا هرچه بیشتر تخفیف بگیرید.

شما چه راهکار‌هایی برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها و پس‌انداز دارید؟ آن‌ها را با ما درمیان بگذارید.

دوره "رفع کم حرفی و خجالت" - Shyness 00 این آلبوم بهادار می‌باشد

در این دوره خواهیم آموخت: - چگونه کم حرفی خودمان را رفع کنیم؟ - چگونه در هر جمعی خوب صحبت کنیم؟ - چگونه نفس کم نیاوریم؟ - چگونه ذهنمان را برای صحبت کردن تقویت کنیم؟ - چگونه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم؟ - چگونه خجالتی بودنمان را رفع کنیم؟ - چگونه از درونگرایی به برونگرایی میل کنیم؟ - و ده‌ها مورد دیگر مدرس: امیر مصطفی

Shenoto plus

SHENOTO+

فصل دوم موسیقی آرامش دهنده بی کلام | موسیقی هایی از جنس آرامش - موسیقی کلاسیک برای مطالعه 2 ساعت با قطعات کلاسیک و دلنشین

رشد تو

Shenoto plus

SHENOTO+

پرورش عزت نفس در کودکان - مواجهه با خطاهای کودک

محمد وفایی

Shenoto plus

SHENOTO+

دوره دوم حلقه متن خوانی کتاب «تمهیدات» عین القضات همدانی - دوره دوم تمهیدات - جلسه 4

کانون اندیشه جوان

Shenoto plus

SHENOTO+

حلقه مطالعاتی اخلاق ناصری - حلقه مطالعاتی اخلاق ناصری جلسه 5

کانون اندیشه جوان

Shenoto plus

SHENOTO+

راهکارهای عملی تقویت اعتماد به نفس - بخش دوازدهم

شنوتو

Shenoto plus

SHENOTO+

حلقه مطالعاتی اخلاق ناصری - حلقه مطالعاتی اخلاق ناصری جلسه 4

کانون اندیشه جوان

Shenoto plus

SHENOTO+

بازی های من و شانس عزیزم - بخش دوم

شنوتو

Shenoto plus

SHENOTO+

اگر بودی می گفتی - املت

شنوتو

Shenoto plus

SHENOTO+

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

دنیای میلیاردرها دنیای خاصی است. هر کار عجیب و غریبی که فکرش را بکنید از این آدم‌ها سر می‌زند. روزی نیست که یکی از میلیاردرهای سراسر دنیا سرخط خبرها را به خودش اختصاص نداده باشد. اما می‌دانید بخش جالب این قضیه کجاست؟ آن دسته از میلیاردرهایی که در کشورهای در حال توسعه ظهور می‌کنند، خیلی مشهورتر از همتایان اروپایی خودشان هستند.

از ناپدیدشدن جک ما، کارآفرین بزرگ چینی و بنیان‌گذار علی‌بابا بگیرید تا شاهزاده سعودی و مرسدس بنز روکش طلایش که یک چیتا پشت فرمان آن نشسته بود؛ همیشه داستان‌های عجیبی درباره زندگی این میلیاردرها وجود دارد؛ افرادی که پولشان حتی از همه پول‌هایی که من و شما در طول زندگی‌مان از نزدیک دیده‌ایم هم بیشتر پولدار شوید, مثل آب خوردن پولدار شوید, مثل آب خوردن است.

با این حال، داستان هیچ‌یک از این افراد به‌اندازه داستان زندگی ایکی باتیستا (Eike Batista)، سرمایه‌دار بزرگ برزیلی که فقط در عرض شش ماه حدود ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را از دست داد، جالب و تأثیرگذار نیست. مردی که ۳۴ میلیارد دلار از ثروتش در کمتر از یک سال و نیم بر باد رفت.

او که روزی با رؤسای جمهور و وزیران هم‌پیاله بود، حالا در زندان در کنار تبهکاران خطرناک زندگی می‌کند. در این مطلب داستان زندگی ایکی باتیستا، بزرگترین کارآفرین و میلیاردر برزیلی را می‌خوانید.

گریزی به سال‌های طلایی زندگی ایکی باتیستا

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

در سال ۱۹۸۱، ایکیِ ۲۵ ساله یک وام ۵۰۰ هزار دلاری گرفت و شرکت اوترام اورم (Autram Aurem) را در زمینه تجارت طلا راه‌اندازی کرد. شایعاتی وجود دارد که او از موقعیت پدرش که وزیر معادن و انرژی در دولت وقت برزیل بود استفاده کرده است. به دو سال نکشید که شرکت ایکی ۶ میلیون دلار سود کسب کرد.

توسعه سریع کسب‌وکار او در منطقه آمازون توجه و علاقه سایر کشورها را به خود جلب کرد. در سال ۱۹۸۳، ایکی با شرکت کانادایی تی‌وی‌اکس گلد (TVX gold) شراکت کرد و دو سال بعد مدیرعامل همین سازمان شد که حالا دیگر در بورس سهام کانادا فهرست شده بود.

ایکی فقط ۲۹ سال داشت و با این حال، از همین حالا صحنه‌ای را برای خود ساخته بود که در آن توانایی‌های مافوق تصورش در تحت‌تأثیر قراردادن سرمایه‌گذاران را به رخ می‌کشید. ایکی دلش می‌خواست سلطان بلامنازع این صحنه باشد.

به همین دلیل، با اینکه در دهه سوم زندگی‌اش مدیرعامل شرکت به آن مهمی شده بود، باز هم راضی نبود. دوست داشت توجهات بیشتری را به خودش جلب کند و مانند یک ستاره بدرخشد. بنابراین با یک مدل بسیار مشهور به‌نام لوما دی اولیویرا (Luma de Oliveira) ازدواج کرد.

فرزند اولشان پسر بود که او را ثور نامید و چون به نام‌های خدایان اسکاندیناوی علاقه زیادی داشت، نام کوچک‌ترین فرزندش را هم بالدر گذاشت. ایکی یک حرفه ورزشی را هم انتخاب کرد و قهرمان جهان در رشته قایقرانی با قایق‌های سریع‌السیر شد.

ظاهراً ایکی به خاک دست می‌زد طلا می‌شد! اتفاقاً به همین دلیل بعدها پلیس نام یکی از عملیات تحقیقاتی را که درباره فعالیت‌های تجاری او آغاز کرده بود میداس تاچ نامید. درست مانند شاه میداس، هر مسیری که ایکی می‌پیمود به موفقیت ختم می‌شد.

توضیح مترجم:
شاه میداس یکی از پادشاهان یونانی است که بنا بر افسانه‌های اساطیری، از یکی از خدایان یونان باستان درخواست می‌کند به او قدرتی ببخشد که به هر چه دست می‌زند به طلا تبدیل شود. آرزوی او را برآورده می‌کنند، اما میداس سخت پشیمان می‌شود. چون او حتی به غذا و نوشیدنی هم دست می‌زد طلا می‌شدند و از آن بدتر، یک روز دخترش را که به‌شدت دوستش داشت در آغوش کشید و او هم به مجسمه‌ای از طلا تبدیل شد! اینجا بود که میداس فهمید چه آرزوی اشتباهی کرده است.

گروپو اکس

در سال ۱۹۹۸، ایکی اولین شرکت از مجموعه شرکت‌هایی را که بعدها شرکت خوشه‌ای او را تشکیل دادند راه‌اندازی کرد. این شرکت ای‌ام‌اکس (AMX) نام داشت و یک شرکت تصفیه فاضلاب بود.

در همان سال نام ایکی در شبکه سراسریِ تلویزیون برزیل ظاهر شد. اما این به‌خاطر فعالیت‌های تجاری‌اش یا هر چیز دیگری نبود، بلکه به این خاطر بود که همسر مشهورش، لوما، در جریان یک رژه در یک کارناوال در حالی که یک لباس گربه‌ای پوشیده بود، یک نوار به دور گردنش بسته بود که اسم ایکی روی آن به چشم می‌خورد!

بگذریم. شرکت‌های بعدی که ایکی تأسیس کرد، شامل ام‌پی‌اکس (MPX) در بخش انرژی گرمایی (۲۰۰۱)، ام‌ام‌اکس (MMX) در بخش معدن و استخراج (۲۰۰۵)، اُجی‌اکس (OGX) در بخش نفت و گاز (۲۰۰۷)، ال‌ال‌اکس (LLX) در بخش لجستیک (۲۰۰۷)، آرای‌اکس (REX) در بخش املاک و مستغلات (۲۰۰۸)، اُاس‌اکس (OSX) در بخش تجهیزات دریایی و کشتی‌سازی (۲۰۰۹) و اس‌آی‌اکس (SIX) در بخش فناوری (۲۰۱۱) بودند.

تمام این شرکت‌ها را هلدینگ ای‌بی‌اکس (EBX) اداره و کنترل می‌کرد. تقریباً همه شرکت‌هایی که ایجاد کرده بود عرضه اولیه عمومی (IPO) داشتند و هر عرضه اولیه ثروتش را چندبرابر می‌کرد. ایکی به‌جای اینکه مانند همه شرکت‌های بزرگ دیگر مدیرانی برای ارتباط با سرمایه‌گذاران داشته باشد، روشِ رودشو (road-show) را که یکی از ابزارهای بازاریابی محبوب است انتخاب کرد و به همین دلیل بیشتر با عموم مردم در ارتباط بود.

توانایی‌های ایکی در فروش و تجارت در همین چند سال به دست نیامده بود. او از مدت‌ها قبل روی توسعه این توانایی‌ها کار کرده بود. وقتی دانشجو بود با فروش قراردادهای بیمه از خانه‌ای به خانه دیگر، توانست بودجه تحصیلش در اروپا را تأمین کند. از همان روزهای آغازین می‌دانست که مهارت‌هایی جادویی در فروش دارد.

جنون عرضه اولیه عمومی

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

ایکی با صدایی که شباهت زیادی به صدای متیو مکانهی (هنرپیشه معروف هالیوود و ستاره فیلم اینتر استلار) داشت، با ظاهر جذابش که شبیه سلبریتی‌های هالیوود بود، با برنامه‌های فوق‌العاده‌ای که در کسب‌وکار داشت و مهارت پول‌سازی بی‌نظیرش، خیلی راحت سرمایه‌گذاران را شیفته خودش می‌کرد. او قادر بود حتی افرادی را که هرگز در بازار سهام سرمایه‌گذاری نکرده بودند، قانع کند تا فقط برای خریدن سهام او حساب باز کنند.

آنهایی که سرمایه کافی برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های او را نداشتند، حداقل کاری که می‌کردند این بود که کتابش با عنوان «خط مشیِ بزرگ‌ترین کارآفرین برزیل» را بخرند.

شرکت کارگزاری مشهور برزیلی با عنوان XP Investimentos، در این دوره شاهد هجوم باورنکردنی مشتریان جدید بود؛ افرادی که از یک محیط سرمایه‌گذاری منطقه‌ای کوچک، به یکی از بزرگترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری در جهان روی آورده بودند.

من (نویسنده مقاله) از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ یکی از کارگزاران XP بودم. تعداد افرادی که برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های ایکی باتیستا حساب باز می‌کردند، چنان زیاد بود که دفتر ما روزهای پیاپی برای بررسی فرم‌ها کار می‌کرد. سراسر برزیل همین وضعیت را داشتند.

پس از هر عرضه اولیه عمومی، ثروت ایکی باتیستا افزایش می‌یافت. او هرگز متوقف نمی‌شد. ایکی در استفاده از آگهی‌های مطبوعاتی برای اطلاع‌رسانی به مردم درباره شرکت‌های حفاری‌اش و به‌روزرسانی اخبار مربوط به آن شرکت‌ها درباره اینکه میدان‌های نفتی جدید پیدا کرده‌اند یا قراردادهای جدیدی که شرکت‌های لجستیکش امضا می‌کردند استاد بود. مدام حرف از موفقیت و سود بود و به‌ندرت حرفی از ریسک‌های مربوط به کسب‌وکار به میان می‌آمد.

یادم می‌آید که مدیر تیم ما در کارگزاری می‌گفت:

این OGX واقعاً خارق‌العاده‌اس! هر وقت حفاری را شروع می‌کنن، بالاخره یه چیزی پیدا می‌کنن. طولی نمی‌کشه که به یه غول جهانی تبدیل می‌شه!

اما این‌طور نبود! قطعاً این‌طور نبود.

عملیات لاوا جاتو و افول دوران طلایی

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

اولین پیش‌درآمد سقوط ایکی باتیستا در مارس ۲۰۱۲ رخ داد؛ درست زمانی که پسرش ثور در حالی که با ماشین مک لارن SLR اش رانندگی می‌کرد، با یک دوچرخه‌سوار تصادف کرد.

در همان سال، کاسه صبر سرمایه‌گذاران نسبت به عملکرد شرکت‌های او لبریز شد. ام‌پی‌اکس فقط در حال انباشت بدهی بود و ضرر می‌داد. اعدادی که OGX از استخراج نفت نشان می‌داد همچنان ناچیز بود، همان شرکتی که گل سرسبد شرکت خوشه‌ای او بود و سال‌ها در مطبوعات، اخبارِ بیش از حد خوش‌بینانه‌ای درباره‌اش منتشر کرده بودند.

ایکی چاره‌ای نداشت جز اینکه دارایی‌های برخی از شرکت‌ها را بفروشد تا ضررهای بقیه شرکت‌هایش را جبران کند. اما چند ماه بعد، مشکل بزرگ‌تری گریبانش را گرفت که دیگر توان مقابله با آن را نداشت.

میادین نفتی OGX چنان بی‌کیفیت بودند که استخراج از آنها کاری بی‌ثمر بود. بنابراین ثروت او تقریباً به‌اندازه ۷ میلیارد دلار کاهش یافت، آن‌هم فقط در یک روز!

شمارش معکوس شروع شده بود و ایکی دائماً در سرازیری پیش می‌رفت. چهار عملیات تحقیقاتی درباره فعالیت‌های جنایی، ایکی را زیر ذره‌بین گرفتند. همان طور که گفتیم، پلیس فدرال یکی از این عملیات را میداس تاچ نامیده بود. در نهایت آخرین پتکی که بر سر ایکی فرود آمد، عملیات کارواش یا لاوا جاتو بود.

نمی‌دانم سریال «مکانیسم» شبکه نتفلیکس را تماشا کرده‌اید یا نه، اما همین عملیات تحقیقاتی گسترده لاوا جاتو بود که باعث رسوایی لولا (Lula)، رئیس‌جمهور سابق برزیل، و سرجیو کابرال (Sérgio Cabral) فرماندار ایالت ریودوژانیرو شد و آنها را راهی زندان کرد.

این عملیات به‌منظور تحقیق درباره شرکت‌های خصوصی که با پرداخت رشوه برای قراردادهای عمومی و سایر منافع‌شان با مقامات دولتی ارتباطی نزدیک برقرار کرده بودند، ترتیب داده شده بود. محققان دریافتند ایکی یکی از کله‌گنده‌هایی است که با رشوه به برخی سیاستمداران، مزایایی برای خودش دست‌وپا کرده است. تحقیقی موازی درباره فعالیت‌های غیرقانونی هم انجام شد که جای تعجبی ندارد که در این مورد هم شواهدی یافتند.

داستان زندگی ایکی باتیستا؛ میلیاردری که ۹۹٫۶ درصد از ثروتش را در عرض شش ماه از دست داد

دادگستری برزیل به‌طرز وحشتناکی کند عمل می‌کند؛ بالاخره در سال ۲۰۱۷، دادگاه یک حکم بازداشت علیه ایکی باتیستا صادر کرد، اما نتوانستند او را پیدا کنند. این میلیاردر سابق، مدتی فراری بود تا اینکه بالاخره در فرودگاه بین‌المللی ریودوژانیرو تسلیم شد.

در ژانویه ۲۰۱۷، ایکی باتیستا با سر تراشیده‌شده مانند سایر زندانیان، شروع به گذراندن دوره محکومیت خود در مجتمع کیفری بانگو (Bangu) کرد که هزاران مجرم عادی از دله‌دزدها گرفته تا اربابان موادمخدر سایکوپاتیک در آن دوران محکومیت خود را می‌گذرانند.

این پایان دوره سلطنت میلیاردر برزیلی بود، اما هنوز می‌توان صدای گریه‌های ناامیدانه سرمایه‌گذاران کوچکی را شنید که فریب او و بازتاب رسانه‌ای پرسروصدایش را خورده بودند و به خاک سیاه نشستند.

به‌نظر شما اشکال کار ایکی باتیستا چه بود؟ فرق او با میلیاردرهایی مانند وارن بافت که روندی آهسته و پیوسته در پول‌سازی دارند چیست؟ لطفاً دیدگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید.

پوست گرگ بخرید تا ثروت‌مند پولدار شوید, مثل آب خوردن شوید

اسپینوزا در مورد خرافات و باورهای خرافی انسان‌ها می‌گوید: «اگر آدمیان قواعد مشخص برای اداره زندگی خود می‌داشتند و یا بخت همیشه با آن‌ها یار می‌بود، هرگز به خرافات روی نمی‌آوردند.» حرف اسپینوزا دقیق است. اگر مرد میان‌سال، راه‌ پول‌دار شدن را به‌خوبی می‌دانست و پیش از شکست به پول و ثروت می‌رسید؛ آیا بازهم برای پول‌دار شدن پوست گرگ خریدوفروش می‌کرد؟ مسلماً نه؛ چون فردی که بتواند به‌راحتی ثروت‌مند شود، دیگر نیازی به پوست گرگ ندارد. این نشان می‌دهد که انسان‌ها در موقعیت‌های دشوار و نفس‌گیر،‌ بیش‌تر، به خرافات پناه می‌برند.

21 دسامبر 2020 | 5 دقیقه

پوست گرگ بخرید تا ثروت‌مند شوید

تصور کنید که کسی به شما می‌گوید، سنگی یا پوست حیوانی از او بخرید تا پول‌دار شوید؛ آیا این کار را خواهید کرد؟ این‌که شما این کار را می‌کنید یا نه بستگی به خود شما دارد؛ اما در همین شهر کابل، شغل افرادی فروش چنین چیزهایی است. اگر پای پیاده در سطح شهر بگردید، احتمالاً به این فروشنده‌ها بر می‌خورید.
در شلوغی کوته‌سنگی شهر کابل قدم می‌زدم که چشمم به پیرمردی، با قدی خمیده، ریش سفید و ماسک چروکیده و چرک شده‌ای که بر دهان و بینی‌اش بسته بود، افتاد. در شلوغ‌ترین مکان پیاده‌رو، در پیش ‌روی دکانی بر چوکی کهنه‌اش نشسته بود. در سمت راست پیرمرد، چند لایه پوست گرگ و طرف چپش ویترین کوچکی با مهره‌ها و سنگ‌ریزه‌های رنگی قرار داشت.
مرد دیگری که حدود ۳۵-۴۰ساله در نظر می‌آمد، می‌خواست یک تکه از پوست گرگ را از پیرمرد بخرد. در همین حال، مرد جوان دیگری که به بساط پیرمرد خیره شده بود، پرسید: «ای د چه خوب اس؟» متوجه نشدم که پیرمرد چه جوابی داد؛ اما خودم پا پیش گذاشتم و با لحنی که تمام حواس فروشنده جلب من شود پرسیدم: آن‌ تکه‌ی کوچک پوست گرگ را برای چه‌کاری می‌خرند؟ مرد با شنیدن صدای من، سرش را به طرفم چرخاند؛ اما نگاهش را عمداً از صورتم دزدید و با لحنی حق‌به‌جانب پاسخ داد: «ای آدمه پول‌دار می‌کنه.» با نگاهی توأم با حیرت و بی‌باوری و کمی هم نیشخند به فکر رفتم. یک تکه پوست گرگ چگونه امکان دارد، به آدم کمک کند که ثروت‌مند شود؟! «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا می‌کردی»، معلوم است که کمک نمی‌کند.
این تنها باور عده‌ای از آدم‌ها است که می‌توان به آن «خرافه‌باوری» گفت. با همین فکر و عالمی حرف نگفته به راهم ادامه دادم.
اسپینوزا در مورد خرافات و باورهای خرافی انسان‌ها می‌گوید: «اگر آدمیان قواعد مشخص برای اداره زندگی خود می‌داشتند و یا بخت همیشه با آن‌ها یار می‌بود، هرگز به خرافات روی نمی‌آوردند.» حرف اسپینوزا دقیق است. اگر مرد میان‌سال، راه‌ پول‌دار شدن را به‌خوبی می‌دانست و پیش از شکست به پول و ثروت می‌رسید؛ آیا بازهم برای پول‌دار شدن پوست گرگ خریدوفروش می‌کرد؟ مسلماً نه؛ چون فردی که بتواند به‌راحتی ثروت‌مند شود، دیگر نیازی به پوست گرگ ندارد. این نشان می‌دهد که انسان‌ها در موقعیت‌های دشوار و نفس‌گیر،‌ بیش‌تر، به خرافات پناه می‌برند.
باید گفت، آدم جایی که احساس ضعف و ناتوانی می‌کند، احتمال دارد به خرافات متوسل شود. به همین خاطر است که هیچ‌گاهی، کسی به‌خاطر کاری که مطمین به انجام آن است، خرافات را به میان نمی‌کشد. اگر فردی به‌خاطر نوشیدن آب از چشمه، مهره‌ی بخت برای خود بخرد، شاید همه به او برچسپ دیوانگی بزنند؛ اما اگر همین فرد برای به هدف خوردن گلوله‌اش، حیوانی را قربانی کند و یا به سنگی به نام سنگ بخت اعتقاد کند، کسی او را دیوانه نمی‌خواند. انسان‌، هر جایی که احساس درماندگی کند، چیزی را جست‌وجو می‌کند که به آن تکیه کند و معمولاً پدیده‌هایی که از طرف جامعه به ما پیشنهاد می‌شود، به‌عنوان دم ‌دست‌ترین پدیده‌ها پذیرفته می‌شود.
میزان آگاهی اجتماعی و سطح سواد در شهری مثل کابل، به نسبت اکثر پایتخت‌ها بسیار پایین است. با توجه به این وضعیت، مردم شهر کابل، پتانسیل و زمینه‌ی رشد و انتقال باور‌های خرافی را به نسل‌های آینده، به‌خوبی دارد. ممکن است خرافه‌باوری در این شهر ریشه‌ها و عوامل زیادی داشته باشد؛ اما چند مورد بالا،‌ آشکارا حس می‌شود. باید به یاد داشت که با دوام این وضعیت، ممکن است خرافه‌های دیگری نیز وارد زندگی اجتماعی مردم شده و خرافه‌های موجود، در ضمن تداوم، همه‌گیرتر هم شود.
از مردمانی که با دیدن مهتاب‌گرفتگی، انگشت تعجب می‌گزند بی آن‌که در پی بیان عقلانی قدرت‌های خداوندی برآیند؛ هیچ بعید نیست که سرنوشت خود را در پوست گرگ جست‌وجو کنند.
شکی نیست که باورهای خرافی ممکن است در هر جامعه‌ای وجود داشته باشد؛ اما زمانی که باورهای خرافی مردم، باعث ایجاد کار (شبیه کار پیرمرد) می‌شود،‌ نشان‌دهنده‌ی این است که افراد زیادی در جامعه به خرافه باور دارند. خرافه‌باوری تا این حد،‌ زنگ خطری است که نشان می‌دهد، نهادهای شبیه آموزش‌وپرورش، اقتصاد، امنیت و… در یک جامعه تا چه حد ناکام بوده است. اگر شهروندان کابل احساس امنیت و آرامش می‌کردند، کسی به گردن فرزندش به‌خاطر نجات از خطرات، انگشتر یا چیز دیگری آویزان نمی‌کرد؛ در حالی‌که تعدادی از شهروندان به‌خاطر حفاظت از خود و فرزندان شان، به مهره‌ها و سنگ‌ها پناه می‌برند. اگر وزارت اقتصاد، مشکل فقر و بیکاری را رفع می‌کرد و سهولت در امر تجارت ایجاد می‌کرد،‌ کسی به جای تمرکز به تجارتش به «سنگ بخت» و یا پوست گرگ پناه نمی‌برد. اگر نهاد آموزش‌وپرورش، آموزش با کیفیت و همه‌گیر را در سطح جامعه پیاده می‌کرد، مردم با دیدن وسایلی با فن‌آوری‌های پیش‌رفته، با تعجب به عقل «انگریز» نگاه نمی‌کرد.
باید گفت، خرافه‌پرستی در کنار پیامد‌هایی که برای جامعه و افراد دارد، انفعال فکری و ضعف تفکر انتقادی نیز است. زمانی که به کودک گفته می‌شود، این پوست گرگ کمک می‌کند ثروت‌مند شوی، قبل از آن‌که کودک، برای ثروت‌مند شدن چاره‌ای بیاندیشد، به قدرت نامریی پوست گرگ باور می‌کند. ممکن است او برای ثروت‌مند شدن تقلا کند؛ آن تقلا، تقلای کوری است که در اغلب موارد به شکست مواجه می‌شود. نکته‌ی قابل توجه این است که اگر کودک پس از ده بار تلاش، موفق شود، ۹ بار شکست خود را قربانی یک‌بار پیروزی کرده است. به این صورت به قدرت نامریی خرافه باورمند می‌شود.
وقتی در کودکی به کسی گفته می‌شود، آفتاب‌گرفتگی نشانه‌ی غضب الهی است؛ ممکن است کودک هیچ‌گاه، حتا در بزرگ‌سالی به‌دنبال واقعیت علمی مسئله نرود. آدمی با داشتن خاصیت کنجکاوی‌اش رشد می‌کند و به بلوغ فکری می‌رسد. باور‌های خرافی، خنثاکردن شم کنجکاوی آدمی است. رکود و انجماد فکری به بار می‌آورد.
سامویل کلمن یکی از روان‌شناسان اجتماعی نیمه اول قرن بیستم، روند انتقال باورهای خرافی را سه مرحله می‌داند: انتقال اطلاعات، همانندسازی و درونی سازی.
مردی که پوست گرگ می‌خرید، مردی که می‌فروخت و پسری که می‌پرسید، سه فرد از سه نسل یک جامعه استند. از قرار معلوم، این باور برای پیرمرد و آن جوان مشتری وجود دارد که چنین معامله‌ا‌ی می‌کردند؛ اما پسر نوجوان با شنیدن این‌که پوست گرگ او را ثروت‌مند می‌کند، اطلاعات کسب می‌کرد.
با مواجه شدن چند بار و شنیدن اطلاعات مشابه، تردیدی نیست که این باور در ذهن پسر نوجوان تلقین می‌شود که پوست گرگ آدمی را ثروت‌مند می‌کند.
وجود باورهای خرافی، زنگ خطری است از وضعیت وخیم و رو به انجماد فکری جامعه. جای درنگ نیست؛ فرصتی نمانده، باید هر چه زودتر دست به کار شد. به نظر می‌رسد تلاش نهادهای دولتی در امر رفاه اجتماعی و آموزش شهروندان، از ضروری‌ترین اقدامات لازم در این زمینه است.

خانه قدیمی حیاط دار بخرید و پولدار شوید

خانه قدیمی حیاط دار بخرید و پولدار شوید

اگر به این موضوع فکر می کنید ، باید به شما بگیم که تصمیم درستی گرفتید اما ما براتون پیشنهاد بهتری هم داریم .

تا این جا رو خوب فکر کردید که ، یک خونه قدیمی پیدا کنید. اما فقط تا همین جا ! این که اون رو خراب کنید و ازش ساختمون چند طبقه بسازید و برید تا آسمون ایده بدی نیست اما میشه به ایده های بهتری هم فکر کرد .پولدار شوید, مثل آب خوردن

که هم هزینه خرید خونه رو به زودی جبران کنه و هم کلی مطرح بشید و از اون درآمد زایی بلند مدت داشته باشید.

هم سرمایه گذاری کنید و هم خیلی سریع پول دار شید !

تا قبل از این خونه های قدیمی جذابیتی که نداشت هیچ ، بلکه با دیدن اون تصمیم به بازسازی و یا تخریب هم می گرفتیم.

اما تو دنیای امروزی که همه ی ساختمان ها و هتل ها لوکس و به اصطلاح امروزی خودمون لاکچری شده

دیگه دیدن این جور خونه ها خیلی هم عجیب نیست.

اتفاقا میشه گفت برعکس شده !

یعنی الان با دیدن یک حوض پر ماهی که وسط یه خونه قدیمی ، پر از گلدون های بنفشه باشه هیجان زده می شیم.

دیدن این خونه ها برای کسایی که متولد دهه 50 یا 40 هستن پر از خاطرات قشنگ و شیرینه !

که الان از اون خاطرات ، فقط چند تا عکس باقی مونده.

و برای دهه های 60 که وقتی می بینن با یک آه عمیق میگن یادش بخیر.

برای دهه های 70 به بعد هم که از دیدن این حوض و حال و هوای قدیم محروم بودند پر از هیجان و حال خوبه.

امروزه پیدا کردن این خونه ها تو شهر های بزرگ و پیشرفته مخصوصا تهران کمی کار سخت اما شدنیه !

حتی میشه خونه هایی با بافت های قدیمی تو محله های قدیمی پیدا کرد

و با یک بازسازی با طرح و نقش قدیمی ، خاطرات رو توش زنده کرد.

در ادامه مطلب قصد داریم که ارزش و نحوه درآمدزایی از این خونه ها رو بهتون بگیم .

با ما همراه باشید

خوب اول از هرچیزی باید بگیم که پیدا کردن این خونه ها ممکنه کار سخت و کمی زمان بر باشه اما شدنیه.

اگر یک خونه کاملا با این بافت قدیمی پیدا نکردید،هم اشکالی نداره می تونید یک خونه قدیمی

پیدا کنید و با طرح و نقش قدیمی اون رو بازسازی کنید.

این خونه قدیمی می تونه کافی شاپ باشه!

بله کافی شاپ !

زنده کردن خاطرات و حال و هوای خوش برای همه همیشه جذاب و خواستنی بوده

حالا چی بهتر از این که یک مکانی رو فراهم کنید تا هم حال و هوای گذشته رو زنده کنه

و هم بشه توش با خیال راحت ساعت ها نشست و با دوستان وقت گذروند.

برای این کار باید فضا رو کاملا آماده کرد.

اگر حیاط کاشی های قدیمی داره که دیگه کارای خوبی نداره باید اون ها رو عوض کنید.

البته با حفظ ظاهر قدیمی و رنگی رنگی ، که داره.

حوض رو پر از آب کنید اگر لازم بود توی اون هم با کاشی کار کنید ایده جالبیه.

چند تا ماهی قرمز توش بندازید و شروع کنید به چیدن گلدون.

حتما خاک باغچه رو عوض کنید ، دستی به سر و صورت درخت ها بکشید و شاخ و برگ های اضافه رو جدا کنید.

حتی می تونید اگر باغچه و هوا شرایطش رو داشت درخت میوه بکارید تا تابستون با آب میوه های طبیعی از

مهمون ها پذیرایی کنید این جوری معروف می شید به کافه ای که با میوه های ارگانیک از مهمون هاش پذیرایی می کنه .

تو انتخاب میز و صندلی خیلی وسواس به خرج ندید ،ساده ترین و قدیمی ترین طرح هارو انتخاب کنید

نیمکت های کوچیک چوبی می تونه انتخاب خوبی باشه یا صندلی های فلزی رنگی رنگی .

یه پیشنهاد خیلی مهم

به عنوان یک کافی شاپ، تو همچین خونه هایی با این حال و هوا ، باید همیشه نوشیدنی های اصیل رو داشته باشید.

مثلا از دم نوش ها برای فصل های سرد و از شربت ها برای فصل های گرم استفاده کنید.

خیلی از این خونه ها با غذا و نوشیدنی هاشون معروف می شن !

پس شما هم دم نوش مخصوص خودتون یا شربت مخصوصی رو که تا عمق وجود آدم رو خنک می کنه داشته باشید.

خیلی کار سختی نیست فقط باید یکم خلاقیت نشون بدید !

البته میشه از گیاه های محلی و کوهی هم استفاده کرد . این جوری علاوه بر داشتن یک نوشیدنی خاص

به سلامتی افرادی که میان پیشتون هم فکر کردید.

رستوران سنتی

رستوران سنتی را فقط در اسم نه ، بلکه با داشتن یک فضای واقعا سنتی افتتاح کنید !

الان رستوران های سنتی زیادی رو در سطح شهر می بینیم که اتفاقا غذاهای اصیل خوبی توش پیدا میشه

اما به شکل خیلی مصنوعی سنتی شدن.

خانه های قدیمی حیاط دار می تونه یک رستوران واقعا سنتی رو به شما بده !

حتما غذا خوردن تو یک روز جمعه با خانواده و حرف زدن از گذشته ها و خاطرات کنار یک حوض تو حیاط با دیوار های قدیمی و پنجره های رنگی جذابه .

غذاهای خوش آب و رنگ ایرانی سرو کنید!

اصیل بودن غذا و با کیفیت بودن اون مهم ترین بخشه.

باید تمام غذا ها تو این رستوران عطر و طمع غداهای مامان بزرگ هامون رو بده

همون غذاهایی که براش لحظه شماری می کنیم ،مثل :

آثار هنری خلق کنید

اگر اهل شکم و حال و هوای کافه نیستید ، پس مکانی برای آثار هنری خلق کنید!

خانه های قدیمی ، می تونه نگارخونه و گالری خوبی برای نمایش دادن آثار هنری باشه.

اگر فضا و اتاق به اندازه کافی داشتید شروع کنید و کلاس های هنری هم بذارید.

مثلا کلاس ، نقاشی - سفال گری - کاشی کاری

تصور کنید یاد گرفتن هنر سنتی توی حال و هوای قدیم چقدر می تونه جذاب باشه

اصلا می تونید با دست آورد هنر جوها نمایشگاه هم بذارید.

یک پناهگاه امن و البته هیجان انگیز برای مسافران خارجی درست کنید

تو هر کشوری به لطف ساخت و ساز های مدرن و پیشرفته و معماری لوکس

به اندازه کافی ، هتل های پر زرق و برق و شیک درست شده.

شما به فکر تاسیس جایی باشید که برای مسافر های خارجی جذاب باشه و فرهنگ گذشته کشور رو بتونه به خوبی نشون بده

و البته در حین آزادی زیاد ، فوق العاده امن و دوستانه هم باشه.

درست کردن اقامتگاه های سنتی و یا همون هاستل ها

الان بیشترین درآمد زایی و البته جذب توریست رو این جور مکان های گردشگری دارن!

شما باید فضایی رو درست کنید ، که توریست های پولدار شوید, مثل آب خوردن خارجی از کشور های مختلف بتونن دور هم جمع بشن و اوقات خوبی داشته باشن

هاستل این روز ها بازار داغی برای گردشگرها و البته مسافران داخلی داره.

هم از نظر هزینه خیلی مقرون به صرفه است و هم بهت فرصت آشنایی و پیدا کردن دوست های جدید رو می ده.

شب های هاستل تو حال و هوای دوستانه و قدیمی می گذره و صمیمیت رو میشه کاملا توش حس کرد.

البته این نکته رو یادآوری کنیم که هاستل ها بیشتر توی محل های قدیمی جذابه.

و برای درست کردن اون باید هزینه زیادی هم پرداخت کنید.

چون حداقل به ده اتاق احتیاج دارید فراهم کردن میز و صندلی و تخت و . .

اگر تصمیم برای راه اندازی هاستل گرفتید ، حتما این نکته رو در نظر داشته باشید که باید به فکر درست کردن یک آشپزخانه هم باشید.

چون یکی از اتفاق های خوب برای هاستل ها اینه که ، میشه تو آشپزخونه ی اون غذای ملیت های مختلف رو تست کرد.

معمولا افرادی که برای اقامت خودشون این طور مکان ها رو انتخاب می کنند

افرادی هستند که به دنبال روابط صمیمی و استراحت در یک مکان آرام اند .

پس بیشتر روی این مورد تمرکز کنید.

خوب ما پیشنهاد های خودمون رو بهتون گفتیم ، و امیدواریم که اگر به دنبال راه اندازی یک کسب و کار هستید

و یا از ساخت و ساز پشیمون شدید،پیشنهاد های ما تونسته باشه در فکر و ایده پردازی به شما کمک کنه.

در سایت شابش قسمت ، جست و جوی ملک با فیلتر کردن گزینه (نوع ملک) ، می تونید خونه های کلنگی و قدیمی خوبی رو پیدا کنید.

خوش حال می شیم نظرات شما هم راجب خونه های قدیمی و کار هایی که میشه باهاشون انجام داد رو بدونیم.

نظرات

مریم، اصفهان ( جمعه 11 تیر 1400 ) ایده هاتون فوق العاده است. منم عاشق خونه های این شکلی ام. مطمئنم یه روزی میخرم.

بهزاد بیگلری ( چهارشنبه 14 آبان 1399 ) برای کاربری این ملک های قدیمی اماکن ایراد نمیگیرن یا تز کجا میتونیم مجوز بگیریم



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.