درک معامله‌گر کیست ؟


ضرورت مطالعه کتاب Trading In The Zone برای معامله‌گران | آکادمی آینده

افسانه ها و واقعیت ها در مورد فارکس

به قول نویسنده کلاسیک - آ. الدر: " چگونه در بورس بازی کرد و برد":

"اگر دوست شما که هیچ تجربه‌ای در کشاورزی ندارد به شما بگوید که می خواهد از طریق کشت و کار در یک چهارم هکتار خرج زندگی خود را دربیاورد، شما حتما فکر خواهید کرد که او حتما گرسنه خواهد ماند. ما همه می دانیم چه میزان محصولی می توان از این زمین بدست آورد. اما در معالمات بورسی آدم های بزرگ به خود اجازه می دهند آرزویهای بچگانه ای داشته باشند.

بلافاصله پس از اینکه معامله‌گر بی‌تجربه چند ضربه می‌بیند و از او درخواست می شود برای ادامه معاملات دوباره وجه واریز کند. او به جای قاطعانه تر شدن ترسو می‌شود و طرز فکر عجیبی در مورد بازار در ذهن او به وجود می آید. شرکت کنندگان ناموفق با توجه به افکار خود یا خرید و یا فروش انجام می‌دهند و یا هیچ عملیاتی انجام نمی‌دهند. آنها مثل بچه‌هایی هستند که می‌ترسند از راهرویی تاریک رد شوند، چون ممکن است در آنجا جن قایم شده باشد. بازارهای بی‌ساختار باعث بوجود آمدن افکارات مختلفی می‌شود.

افکارو توهمات ما حتی وقتی ما از وجود آنها اطلاعی نداریم روی طرز رفتار ما تاثیر می‌گذارند. یک معامله‌گر موفق باید توهمات و ترس‌های خود را به موقع درک کرده و آنهار اخنثی کند.

ذهنیت‌های کاذب پولدار شدن یک شبه و دیگر ذهنیت‌های کاذب و یا کمی در مورد تکنولوژی کار شرکت‌های بروکری

واقعیت این است که سه تکنولوژی کار مرکزهای دیلینگ وجود دارد:

1.هیچ معامله ای به همتای خارجی انتقال داده نمی‌شود. در این صورت باخت مشتری به نفع مرکز دیلینگی است، چون در صورت پیروزی مشتری این مرکز میزان سود را باید از موجودی خود پرداخت کند. مرکز دیلینگی که با این تکنولوژی کار می‌کند، "آشپزخانه" نامیده می‌شود. معمولا در سال‌های اول راه اندازی شرکت، مشتریان او و معاملات آنها برای ایجاد یک لوت استاندارد (0.5 میلیون) برای ارسال به سیستم بین بانکی فارکس و انتقال مجموع معاملات مشتریان به همتای خارجی کم می‌باشد. در شرکت های تازه همیشه این ریسک وجود دارد که یکی از مشتریان درآمد زیادی کسب کند و شرکت نتواند هم درآمد کسب شده توسط این مشتری و هم درآمد دیگر مشتریان را بپردازد. به منظور کاهش این ریسک بیشتر بروکرهای جوان خواستار باختن مشتریان خود هستند و این امر تاثیر منفی روی طرز فکر کلی در مرد بازار فارکس می‌گذارد.

در ابتدای کار بازار فارکس مراکز دیلینگ کمی موجود بودند و اکثر آنها مشتریان کافی را برای انتقال معاملات آنان به همتای خارجی نداشتند و این امر باعث رفتار نادرست مراکز دیلینگ از جمله لغزش نرخ هنگام بستن معاملات، می‌شد. اما با گذشت زمان شرکت ها مشتریان بیشتری جلب کردند، نرخ‌های اشتباه باعث شهرت منفی شرکت های بروکری شدند و به همین دلیل شرکت های بزرک علیه مشتریان خود عمل نمی کنند. و در حال حاضر رفتار نادرست را می توان فقط در شرکت های کوچک تازه تاسیس شده مشاهده کرد.

وقتی بروکر گسترش پیدا می‌کند و تعداد مشتریان آن بیش از چند هزار می‌شود، روسای شرکت می‌فهمند که:

  • که درآمد شرکت هایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمی‌کنند و نرخ اسپرد تمام معاملات که از تعداد مشتریان بستگی دارد، همسان می‌باشد. تعداد مشتریان نیز از شهرت شرکت بستگی دارد.
  • شهرت مثبت و درآمد همیشگی بهتر از درآمد بدست آمده از طریق عکس العمل برعلیه مشتریان است. به همین خاطر حتی شرکت‌هایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمی‌کنند دیگر عملیاتی مانند نرخ های غلط و یا توقفهای کاذب و غیره انجام نمی‌دهند.
  • فعالیت در بازار فارکس سودآور شد به همین دلیل بروکرها نمی‌خواهند کار خود را به دلیل برندن چند مشتری همزمان از دست بدهند.
  • میانگین سپرده شروع به رشد کرد (تاثیر مثبت شهرت بی نقص شرکتها). مشتریان بزرگی وارد این بازار شدند و این مشتریان با توجه به حجم سپرده خود اغلب سود کسب می‌کنند، از آنجایی که سپرده آنها اجازه می‌دهد ریسک‌‌های معاملات را کنترل کرد (Money Management) و این مشتریان معمولا آمادگی بیشتری از لحاظ معاملات و غیره دارند.

در نتیجه روسای شرکت به فروش تامینی معاملات مشتریان خود فکر می‌کنند و این یعنی شرکت به دسته تکنولوژی بروکری می‌پیوندد.

2. انتقال مجموع معاملات مشتریان . در این نوع تکنولوپی وقتی معاملات مشتریان به حد تعیین شده می‌رسد، معاملات به بازار Forex بین بانکی منتقل می شود. در این صورت علیه مشتری عمل کردن هیچ سودی برای شرکت ندارد. در این صورت این حرفه باثبات تر خواهد بود، چون برنده شدن مشتریان با ریسک ورشکست شدن شرکت برخوردار نیست.

3. انتقال تمام معاملات مشتریان به بازار بین بانکی. از لحاظ مزایا این تکنولوپی هیچ مزیت برای مشتریان ندارد و اما از لحاظ موارد منفی می توان از نکات زیرنام برد:

  • میزان سپرده اولیه بالا و حداقل حجم یک معامله نیز بالا می‌باشد.
  • برای انجام عملیات بجای چند ثانیه، یک دقیقه و یا بیشتر وقت لازم است.

هنگام نوشتن این مقاله آلپاری 7,200 مشتری دارد و این امر اجزای معاملات را با تکنولوژی شماره دو امکان پذیر می‌کند.

ذهنیت کاذب در مورد اینکه در بازار فارکس کسب درآمد غیرممکن است

در کتاب‌ها می‌نویسند که 90% از کسانی که در بازار‌های مارجین دار معامله می‌کنند، پولهای خود را می‌بازند. متاسفا این واقعیت دارد. سعی می‌کنیم این موضوع را به صورت کامل بررسی کنیم. اگر طرز کار این 90% را بررسی کرد، مشاهد خواهیم کرد که:

  • بر اساس تجزیه و تحلیلات عمل نشده است، معامله گران کم تجربه از تجزیه و تحلیل و بررسی بازار استفاده نمی‌کنند.
  • فلسفه معاملات را درک نمی‌کنند. مثلا معامله‌گر کم تجربه اندکاتورهای تایم فرم هفتگی را بررسی می‌کند و مشاهده می‌کند که اندکاتورها به سمت کاهش هستند. نمودار روزانه نیز همین سمت را نشان می‌دهد. تایم فرم 4 ساعته و 5 دقیقه نیز به سمت کاهش هستند. با توجه به کاهش معامله‌ای باز می‌کند و معامله او با نتیجه منفی برخورد می‌کند و فکر می‌کند تجزیه و تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات بی فایده می باشد، در حالی که او به نکته مهمی توجه نکرده بود و این نتیجه این است که: نمودارهای هفتگی و روزانه نشان می‌دادند که روند کلی نزولی می‌باشد و نمودارهای کوتاه مدت نشان می‌دادند که این روند در حال اجرا می‌باشد و احتمالا به کمترین میزان خود رسیده است. بهترین موقعیت برای باز کردن معامله برای فروش هنگامی است که نمودارهای هفتگی و روزانه روند نزولی را نشان می‌دهد و نمودار چهار ساعت روند صعودی را نشان دهد و نمودار روزانه پایان روند نزولی را نشان دهد.
  • مقررات Money Management اجرا نشده است:
    • هیچگونه دستوارات stop سفارش نداده شده است.
    • دستورات stop کوتاهی تنظیم شده است. دستورات stop در بازار فارکس نباید نزدیکتر از 50 -40 پیپ از نقطه ورودی باشند. دستورات stop نزدیکتر بدون نتیجه باقی خواهند ماند، چون در زمان بازار احتمال باز کردن معامله با حداقل نرخ خیلی کم می‌باشد. خطا معمولا در حدود 15 - 10 پیپ می‌باشد. و اسپرد نیز 5 پیپ را از آن خود می‌کند. اگر نوسانات کاذبی بازار را نیز در نظر گرفت (15 - 10 پیپ)، ما خواهیم دید که تنظیم کردن دستور stop نزدیکتر از 50 - 40 پیپ هیچ شانسی برای کسب درآمد ندارد.
    • نسبت Profit / Loss = 2/1 مورد نظر گرفته نشده است.
    • تلاش می‌کنند سود 5 پیپ کسب کنند، اما حاضر است زیان 100 پیپی را قبول کند. برای اینکه همچین استراتژی‌باعث زیان نشود باید به خاطر داشت که برای هر 20 معامله با سود (20×5 پیپ = 100 پیپ درآمد) یک معامله با زیان 100 پیپی مجاز می‌باشد. یعنی درصد معاملات موفق باید 95.24% باشد و این نتیجه حتی برای سوروس غیر ممکن است. تحلیلگر حرفه ای فقط 80 - 75% پیش بینی‌های درست انجام می‌دهدو
    • و غیره
    • بررسی تجزیه و تحلیل دقیقه ای به ما کمک خواهد کرد تغییرات را فقط برای 15 پیپ مشاهده کنیم (برای مثال). از این 15 پیپ 10 تا از آنها نوسانات کاذب می‌باشند یعنی 66% از آنها.
    • تجزیه و تحلیل 5 دقیقه ای تغییراتی به اندازه 30 پیپ را نشان خواهند داد. نوسانات کاذب حدود 33%.
    • تجزیه و تحلیل ساعتی تغییرات 100 پیپی را نشان می‌دهد و میزان نوسانات کاذب برابر است با 10%.
    • تجزیه و تحلیل روزانه تغییرات 500 پیپی را نشان می‌دهد و میزان نوسانات در این صورت فقط 2% می‌باشد.

    ذهنیت کاذب در مورد اینکه در شرکت بروکری کمبود کارمند وجود دارد و به همین دلیل هنگام نوسانات بالا معاملات با تاخیر انجام می‌شوند

    البته تاخیر در انجام معاملات مي‌تواند به این دلیل نیز باشد، اما دلایل زیر را نیز باید در نظر گرفت:

    • هنگام نوسانات بالا میزان ترافیک روی سخت افزاها و یا برنامه های کاربردی دهها بار افزایش می‌یابد و دستگاهها نمی‌توانند با سرعت بالا به درخواست‌ها پرداخت کنند.
    • کمبود کارمندان - بروکرها.

    اما معمولا شرکت‌های بروکری که چند سال تجریه کار در این زمینه را دارند، کمبود کارمند و ضعف درک معامله‌گر کیست ؟ تکنولوژی ندارند. اما تاخیر به هر حال وجود دارد. چرا؟

    معمولا شرکت‌های بزرگ از تکنولوژی دوم (به بالا مراجعه شود) برای اجرای درخواست‌های مشتریان خود استفاده می‌کنند یعنی مجموع درخواست‌ها را به همتای خارجی منتقل می‌کنند. هنگامی که میزان درخواست‌ها پایین است شرکت تغیریبا بلافاصله می‌تواند آن را پردازش کرده و سپس برای جمع و کسر کردن معاملات و انتقال آنها به همتای خارجی (در صورت افزایش حد مجاز) تصمیم می‌گیرد. در این صورت نیازی به عجله نیست، چون بازار آرام می‌باشد. بازار به شرکت نرخی برای چند پیپ بهتر از درخواست مشتری ارائه خواهد کرد.

    اما در زمان نوسانات بالا در بازار شرکت باید بلافاصله درخواست مشتری را به همتای خارجی منتقل کند، در غیر این صورت نرخ تغییر خواهد کرد. به همین دلیل پردازش به درخواست های مشتریان و انتقال آنها همزمان انجام می‌شود، بنابرای پردازش به درخواست‌های مشتریان بیشتر طول می‌کشد. اما این تاخیر را باید بر ازای مطمئن بودن شرکت قبول کرد و این تاخیر گویای انتقال درخواست مشتری به بازارهای مالی است.

    ذهنیت کاذب در مورد نداشتن سرمایه کافی

    نقل قول نویسنده های کلاسیک بازار فارکس آ. الدار "چگونه در بورس بازی کرد وبرنده شد":

    خیلی از معامله‌گران ناموفق فکر می‌کنند که اگر سرمایه بیشتری داشتند حتما می‌توانستند سود کسب کنند. تمام معامله‌گرن ناموفق پس از یک معمله ناموفق و یا یک سری معاملات ناموفق از بازار خارج شدند. اغلب پس از اینکه معامله گر تازه‌کار تمام معاملات زیان آور خود را می‌بندد بازار به سمتی که احتمال سود برای او داشت تغییر جهت می‌دهد. و در این لحظه معامله‌گر با خود فکر می‌کند، اگر یک هفته‌ دیگر صبر می‌کرد، می‌تونست سود خوبی کسب کند.

    معامله‌گران ناموفق تغیر جهت بازار را تایید استراتژی کاری خود حساب‌ می‌کنند. آنها دوباره پول بدست آورده و معامله باز می‌کنند و دوباره همان سناریو تکرار می‌شود: موجودی وی تمام می‌شود و سپس بازار تغییر جهت می‌دهد، اما این تغییر جهت بسیار دیر می‌باشد چون موجودی او تمام شده است. و معامله‌گر بار دیگر این سناریو را تایید استراتژی خود فرض می‌کند و فکر می‌کند اگر موجودی بیشتری در حساب خود داشت حتما سود بدست می‌اورد.

    در این معامله گران برای باز کردن حساب با موجودی بالا پول قرض می‌کنند، اما این سناریو برای حساب با موجودی زیاد نیز تکرار خواهد شد.

    این نوع معامله‌\گران کمبود موجودی ندارند بلکه کمبود اطلاعات و معهارت دارند و در یک آن می‌توانند هم موجودی کم و هم موجودی زیادی را هدر بدهند. و زیان او به میزان موجدی حساب آن بستگی ندارد.

    معامله‌گران اغلب از من می‌پرسند: برای شروع به کار چقدر موجودی لازم است. آنها یم خواهند کاهش نرخ دارایی خود را جبران کنند و فکر می‌کنند که قبل از کسب درآمد، مبلغ زیادی را از دست خواهند داد. معامله‌گری با دیگر شغل‌ها هیچ تفاوتی ندارد. مثلا مهندس نمی‌تواند فکر کند که قبل از اینکه یکی از پول های او شاهکار بشود، بقیه پل‌های او می‌توانند خراب شوند و یا جراح فکر نمی‌کند قبل از اینکه عمل جراحی موفقی انجام بدهد بیماران زیادی را خواهد کشت.

    معامله گران درک نمی‌کنند که در هرصورت آنها زیانی خواهند دید و این زیان به آمادگی آنها بستگی ندارد. عقیده اینکه او سرمایه کافی برای معاملات را ندارد باعث می‌شود به دو نکته مهم توجه نکرد: عدم برنامه ریزی و مدیریت مالی ضعیف.

    یکی از مزایای حساب‌ها با موجودی بالا، کارمزد پایین تجهزات و سرویس ها می‌باشد. کسی که حساب یک میلیون دلاری دارد و کارمزدی برابر با 10,000 دلار می پردازد فقط یک درصد سود لازم دارد تا هزینه‌های خود را جبران کند. همین مخارج ها برای حساب‌ 20,000 دلاری برابر خواهند بود با 50% از موجودی.

    افسانه در مورد سرویس‌های خودکار

    تصور کنید یک فروشنده به پارکینگ شما آمده و به شما پیشنهاد خرید یک سیستم رانندگی خودکار که در یک میکرو کارت کوچک قراردارد می‌کند . می‌گوید: فقط با چند صد دلار می‌توانید دیگر وقت و انرژی خود را صرف رانندگی نکنید، شما می‌توانید در صندلی راننده بخوابید و سیتم خودکار شما را به محل کارتان می‌رساند. شما به او حتما می خندید، اما اگر او سیستم مدیریت خودکار برای بازار بورس را به شما معرفی کند، شما باز هم خواهید خندید؟

    برخی از معامله‌گران فکر می‌کنند که کسب درآمد را می‌شود 100 درصد اتوماتیک کرده و در انجام معاملات شرکت نکرد. برخی از آنها سعی می‌کنند سیستم خودکار برای خود برنامه نویسی و تهیه کنند و برخی دیگر اینگونه سرویس‌ها را خریداری می‌کنند. کسانی که سالها بریا بدست آوردن حرفه کار کرده اند و معلومات بدست آوردند، هزاران دلار پول خرج چنین سرویس‌های می‌کنند و این بخاطر تنبلی، طمع و معلومات ریاضی کم می‌باشد.

    قبلا سیستم‌ها را روی کاغذ می‌نوشتند و الان آنها به سی دی‌های غیر قابل کپی تبدیل شده‌اند. بعضی از این سیستم‌ها بسیار ساده هستند و بعضی درک معامله‌گر کیست ؟ از آنها پیچیده‌ هستند و شامل امکانات بهینه سازی خودکار با توجه به مقررات مدیریت مالی می‌شوند. بعضی از معامله‌گران فکر می‌کنند که چند صفحه کد کامپیوتری می‌تواند برایشان درآمد بدون محدودیت کسب کند. آنها مانند شوالیه های قرنهای گذشته می‌باشند که به کیمیاگران پول می‌دادند تا آنها فلزات معمولی را به طلا تبدیل کنند.

    امکان اتوماتیک کردن فعالیت های پیچیده انسن‌ها غیر ممکن می‌باشد. برنامه‌های آموزشی کامپیوتری نتوانستند جای معلمان را بگیرند. و برنامه‌های حسابداری باعث بیکاری حسابداران نشدند. بیشتر حرفه‌ها نیاز به تجربه انسانی هنگام تصمیم گیری نیاز دارد. کامپیوترها و ماشین ها می‌توانند کمک کنند، اما نمی‌توانند کلا جای انسان را بگیرند.

    اگر می‌شد با اینگونه سیستم ها درآمد کسب کرد. در حال حاضر هزاران نفر کنار ساحل بودند و هر ماه از بروکر خود فیش پول دریافت می‌کردند.اما در حال حاضر تنها کسانی که از طریق سیستم‌های خودکار درآمد کسب می‌کنند، فقط فروشندگان این سیستم‌ها هستند. اگر سیستم هاس آنها کار می‌کردند، آنها خودشان از آن استفاده می‌کردند و کنار ساحل بودند و فیش پول ار بروکرها دریافت می‌کردند. اما تمام فروشندگان جواب حاضر دارند، بعضی‌ها می‌گویند که برنامه نویسی را بیشتر از کار در بورس دوست دارند و بعضی‌ها می‌گویند که سیستم ها را می‌فروشند تا برای موجودی اولیه پول در بیاورند.

    بازار همیشه در حال تغییر می‌باشد و سیستم های خودکار نمی‌توانند تمام نکات ریز بازار را در نظر بگیرد. مقررات سخت دیروز امروز کار نمی‌کنند و فردا احتمالا لغو خواهند شد. معامله‌گر با تجربه می‌تواند در صورت وجود داشتن خطر معاملات خود را تغییر دهد. سیستم‌های خودکار نمی توانند به همین راحتی تصمیم خود را عوض کنند.

    با اینکه تقریبا در تمام هواپیماها سیستم پرواز خودکار وجود دارد، شرکت‌های هواپیمایی مخارج زیادی هزینه حقوق خلبانان می‌کنند. چون فقط خلبانان می‌توانند در شرایط فورس واژور تصمیم صحیحی بگیرند. اگر هواپیما روی جنگل های کانادا سوخت تمام کند و یا بدنه آن روی اقیانوس صدمه ببیند فقط خلبان است که می‌تواند جان تمام مسافران را نجات دهد. اطمینان به سیستم‌های مدیریت اتوماتیک در بازار بورس برای مدیریت سرمایه شما، مانند این می‌باشد که شما با هواپیمایی که فقط با خلبان خودکار کار می‌کند، سفر کنید. اولین فورس ماژور تمام سرمایه شما را به باد خواهد داد.

    سیستم های خودکار مناسب زیادی وجود دارند، اما باید همیشه آنها را بررسی کرده و عملکرد آنها را تنظیم کرد. شما فقط خودتان باید مواظب معاملات خود باشید. وظیفه خود را به عهده سیستم‌ها نگذارید.

    دوره سه ماهه تریدلب – تابستان ۱۴۰۱

    «تریدلب» نام دوره‌ای است که برای اولین بار در ایران برگزار می‌شود. در این دوره افراد علاقه مند به بازارهای مالی و معامله گران غیر حرفه‌ای می‌آموزند، چگونه به یک معامله‌گر حرفه‌ای موفق تبدیل شوند. در حال حاضر بورس، فارکس و رمزارز مهم‌ترین بازارهای مالی در ایران هستند.

    شما با تریدلب می‌توانید در این بازارها، بدون اینکه نگران از دست دادن سرمایه خود باشید، به سود زیاد و مطمئنی برسید.

    با اسرار حرفه‌ای معامله‌گری و استراتژی‌های سودآور آشنا شوید

    تعداد سرمایه گذاران و معامله‌گران غیرحرفه‌ای که در بازارهای مالی شکست می‌خورند بسیار زیاد است؛ حتی برخی از آن ها سرمایه خود را به طور کامل از دست می‌دهند؛ چون از نظر منطقی ریسک از عدم آگاهی ناشی می شود و بازارهای مالی با افراد ناآگاه شوخی ندارد.

    یادگیری فوت و فن معامله‌گری بسیار ساده است؛ اگر آن را در جای مطمئن و از افراد آگاه و حرفه‌ای بیاموزید.

    تریدلب به صورت عملی شما را با رمز و راز معاملات سودآور آشنا می‌کند و به شما کمک می کند تا ریسک شکست در بازارهای مالی را به حداقل برسانید.

    کتاب Trading In The Zone؛ روانشناسی بازار با مارک داگلاس

    کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس | آکادمی آینده

    کتاب Trading In The Zone، دریچه‌ای برای شناخت بازار و شخصیت معامله‌گری.

    همیشه معامله گران با این چالش روبه‌رو هستند که چرا نمی‌توانند کنترلی کامل بر روی معاملات خود داشته باشند؟! چرا نمی‌توانند مدیریت سرمایه خود را به خوبی اجرا کنند؟! و برخی از سوالات دیگر که اکثریت معامله گران مقصر همه آن‌ها را فقط بازار می‌دانند.

    اما باید بدانید پاسخ ابتدا در خود شما نهفته است و پس از آن در مرحله دوم، ماهیت واقعی بازار پاسخ بعدی می‌باشد.

    اکثریت معاملات اشتباه، عدم کنترل، عدم ثبات، ناتوانی در اجرای مدیریت سرمایه و… ریشه در عدم شناخت خودتان و عدم شناخت از ماهیت بازار دارد. کتاب Trading درک معامله‌گر کیست ؟ In The Zone همان ابزار جادویی است که می‌تواند این دو چالش را که هر معامله‌گر با آن روبه‌رو می‌باشد را حل نماید.

    اگر قصد دارید واقعیتی از ماهیت بازار و خود معامله گریتان را بیش از پیش بشناسید مقاله آکادمی آینده در مورد کتاب Trading In The Zone را از دست ندهید.

    در این مقاله می‌آموزید:

    1. کتاب Trading In The Zone چگونه کتابی است؟
    2. مارک داگلاس کیست؟
    3. انگیزه مارک داگلاس برای نوشتن کتاب درک معامله‌گر کیست ؟ Trading In The Zone چه بود؟
    4. چرا معامله گران به کتاب Trading In The Zone نیاز دارند؟

    این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

    1. کسانی که به دنبال چکیده‌ای از کتاب Trading In The Zone هستند.
    2. افرادی که به دنبال روانشناسی بازار هستند.
    3. کسانی که می‌خواهند خود معامله‌گر درون خود را بشناسند.

    معرفی کتاب Trading In The Zone

    کتاب Trading In The Zone به زبان فارسی به معنای تجارت در منطقه یا تجارت متمرکز می‌باشد.

    این کتاب نوشته شخصیت نام آشنای دنیای تجارت و معامله‌گری یعنی مارک داگلاس (MARK DOUGLAS) است. البته افراد فعال در حوزه بازارهای مالی، پیشتر مارک داگلاس را با کتاب معامله‌گر منضبط می‌شناسند. اما کتاب Trading in the Zone نیز در راستای کتاب معامله‌گر منضبط بوده و مارک داگلاس در این کتاب، درمورد روانشناسی بازار و تجارت سخن می‌گوید.

    در کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس به معامله گران کمک می‌کند تا، به مواردی که باعث عدم ثبات و تصورات ذهنی اشتباهی که باعث از دست رفتن سرمایه می‌شوند، و تبدیل به یک عادت شده‌اند آشنا شوند. مارک داگلاس قصد دارد در این کتاب، با ترکیب مهارت روانشناختی بازار و تحلیل بازار، معامله گران را به سودی مستمر در بازارهای مالی مانند بورس و بازار فارکس برساند.

    کتاب Trading in the Zone به معامله گران می‌آموزد نتایج در بازار، بیشتر از یک تصادف هستند. در حقیقت اتفاقاتی که در بازار معامله گران با آن روبه‌رو می‌شوند بیشتر نتایج ریسک‌های بزرگ و کوچکی است که خودشان به خودشان تحمیل می‌کنند.

    تقریبا هر معامله‌گری که کتاب مارک داگلاس را بخواند متوجه خواهد شد، تمام نکاتی که در آن گفته شده است جزء حقایق بازار می‌باشد و هر کدام از معامله گران با خواندن قسمتی از آن متوجه خواهند شد که، مطالعه این کتاب برای آن‌ها بسیار ضروری است.

    مارک داگلاس (MARK DOUGLAS) چه کسی است؟

    1 9

    کتاب Trading In The Zone از مارک داگلاس | آکادمی آینده

    اکنون که قصد داریم به معرفی یکی از کتاب‌های مارک داگلاس بپردازیم، بیایید کمی با بیوگرافی شخصی که به درک واقعی از ماهیت بازار رسیده است آشنا شویم.

    مارک داگلاس متولد سال 1948 میلادی است. وی در سپتامبر سال 2015 در حالیکه 67 سال سن داشت؛ در خانه خود که در ایالت اریزونا قرار داشت، دار فانی را وداع گفت.

    کتابی که مارگ داگلاس با نوشتن آن به شهرت رسید، همان کتاب معامله‌گر منضبط است. به گفته مارک، نوشتن کتاب معامله‌گر منضبط هفت سال نیم زمان برد و این کتاب را در سال 1990 به اتمام و منتشر کرد.

    مارک داگلاس پس از اینکه درک کاملی از ماهیت بازارهای مالی به دست آورد و کتاب خود را به اتمام رساند؛ مشغول برگذاری سیمنارهای آموزشی معامله‌گری شد. و پس از آن دومین کتاب خود یعنی Trading In The Zone را به انتشار رساند.

    مارک همان‎طور که در کتاب معامله‌گر منضبط بیان می‌کند، ابتدا در شهر دیترویت مشغول به کار، در یک شرکت بیمه بوده است که توانسته بود زندگی خوبی نیز برای خود دست و پا کند. اما این زندگی او را رازی نگه نمی‌دارد. و تصمیم می‌گیرد برای کسب موفقیت‌های بیشتر و زندگی بهتر به شیکاگو نقل مکان کند. مارک در شهر شیکاگو، مشغول به کار در تالار یک کارگذاری می‌شود.

    (برای اطلاعات بیشتر درخصوص ادامه زندگی مارک داگلاس می‌توانید فواصل اولیه کتاب معامله‌گر منضبط را مطالعه کنید.)

    انگیزه مارک از شروع معامله‌گری و نتایج آن

    به گفته مارک داگلاس نویسنده کتاب Trading In The Zone، دو دلیل را انگیزه خود برای ورود به معامله‌گری بیان می‌کند.

    1. تصورات او از معامله‌گری به عنوان پلی برای رسیدن به آرزوهایش.
    2. درآمدی که از قبل داشت در نظر او کافی نبود.

    اما مارک داگلاس به انگیزه‌ها و شاید اهداف خود دست نیافت. او در بازار با اشتباهاتی که مرتکب شد باعث ورشکستگی و در نتیجه از دست رفتن سرمایه خود شد. تمام ثروت خود را از دست داد و به کارمندی ساده مبدل شد. البته این شکست و از دست رفتن سرمایه، برای او دست‌آوردهایی را نیز داشت.

    او این دست‌آوردها و تجربیات گران‌بها را در کتاب‌های خود مکتوب کرده است. که هر خط آنها سرمایه‌هایی باارزش هستند و تا سالیان دراز، افراد فعال حوزه بازارهای مالی از او و این دستاورد گران‌بهای او متشکر خواهند بود.

    تفسیر نام کتاب Trading In The Zone

    کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس | آکادمی آینده

    تفسیر نام کتاب Trading In The Zone | آکادمی آینده

    فلسفه‌ای که درمورد نام کتاب Trading In The Zone وجود دارد در کلمه ZONE نهفته است. کلمه ZONE در لغت فارسی به معنی منطقه یا اختصاص دادن می‌باشد. اما این کلمه در کاربرد معنی فلسفه گسترده‌تری دارد.

    ZON به این معنی است که، ما زمانی که مشغول کاری هستیم و به طور کاملا عمیقی در آن فرو رفته‌ایم. و تمام تمرکز خود را به آن اختصاص داده‌ایم. در این حالت است که گفته می‌شود ما در حال ZONE هستیم.

    برخی از کارشناسان روانشناسی معتقد هستند که در این حالت بیشتر بخش ناخودآگاه ما درگیر کار مورد نظر است. برای این حالت ریاضی‌دانی را فرض کنید که در حال حل کردن مسئله ریاضی می‌باشد و غرق در یافتن پاسخ سؤال شده است، به گونه‌ای که حتی اگر او را صدا بزنید توجهی نمی‌کند. در این حالت او قادر است سخت‌ترین مسئله‌های ریاضی را حل کند بدون اینکه به چیز دیگری مانند گذر زمان، سختی مسئله و… توجه داشته باشد.

    روانشناسان معتقد هستند فردی که در حالت ZONE می‌باشد قادر است در کار خود موفقیت‌های بسیار زیادی را کسب نماید. به همین دلیل مارک داگلاس در نام کتاب خود عبارت ZONE را به کار برده است. تا بیان کند برای کسب موفقیت در بازار، باید در حالت ZONE قرار بگیرید و برای ترید کردن در بازار بگونه‌ای خود را با بازار هماهنگ کنید که تمام حواس خود را معطوف بازار نمایید.

    پس می‌توان ZONE را منطقه‌ای توصیف کرد که، با قرار گرفتن در آن، هر معامله‌گری می‌تواند موفقیت‌های بسیاری زیادی را کسب کند.

    آیا کتاب Trading In The Zone باعث موفقیت در بازارهای مالی می‌شود؟

    اجازه دهید مثالی که در بخش قبل گفته شد را با معامله کردن مقایسه کنیم.

    زمانی که ریاضی‌دان بدون توجه به چیزی در حالی که غرق در حل مسئله شده است، سخت‌ترین مسئله‌ها را حل می‌کند و این یک استعداد خارق العاده است. یک تریدر که بدون ترس و استرس با داشتن علم کافی و درک از ماهیت بازار در حال معامله کردن می‌باشد و تمام حواس خود را معطوف بازار کرده است به طور قطع می‌تواند موفقیت‌های بسیاری را در بازار طی کمترین زمان ممکن کسب نماید.

    این نوع ترید کردن نیز به مانند حل یک مسئله سخت ریاضی توسط یک ریاضی‌دان، استعدادی خارق العاده است. و این موضوع همان موضوعی است که مارک داگلاس قصد دارد در کتاب خود یعنی Trading In The Zone به آن بپردازد.

    چرا معامله گران به کتاب Trading In The Zone نیاز دارند؟

    کتاب Trading In The Zone مارک داگلاس | آکادمی آینده

    ضرورت مطالعه کتاب Trading In The Zone برای معامله‌گران | آکادمی آینده

    بهتر است در همین ابتدا پرسش خود را کامل‌تر کنیم! چرا خواندن کتاب Trading In The Zone برای هر معامله‌گر، مثل نان شب واجب می‌باشد؟

    تقریبا 95 درصد از تریدرهای فعال درون بازار در روبه‌رو شدن با سختی‌های بازار (ضررها، نزول‌ها و…) دچار سردرگمی می‌شوند. و نیمی از این 95 درصد، در حالی که بیشتر سرمایه خود را از دست داده‌اند از روی اجبار تصمیم به ترک بازار می‌گیرند.

    در سال‌های اخیر با پیشرفت علوم بازار، مشخص شده است که این مشکلات بیشتر ریشه در روانشناسی بازار و مدیریت نادرست سرمایه دارد.

    هر معامله‌گری اگر این کتاب را بخواند و به آموزه‌های آن، که حاصل سال‌ها تجربه و تلاش مارک داگلاس می‌باشد عمل کند؛ هم می‌تواند سرمایه خود را مدیریت کرده و همچنین به درک صحیحی از روانشناسی بازار برسد. در این صورت است که معامله‌گر در بازار به ثبات می‌رسد و شانس به سود رسیدن خود را در بازار به حد چشم‌گیری افزایش می‌دهد.

    در آن زمان است که معامله کردن در بازار برای هر تریدری، نه تنها استرس و ترس را به همراه نخواهد داشت، بلکه سرشار از لذت و سرخوشی خواهد بود.

    کلام پایانی

    در این مقاله به معرفی کتاب Trading In The Zone نوشته مارک داگلاس پرداختیم.

    اگر تجربه معامله در بازار را داشته باشید قطعا متوجه هستید که زمانی که درک کاملی از ماهیت خود و بازار ندارید، معاملاتی همراه با ترس و استرس را تجربه می‌کنید. و معاملاتی که با ترس و استرس همراه باشد، یا شما را به سود نمی‌رساند یا اگر هم برساند آنقدر به شما استرس وارد می‌کند که از سود کردن خود با این روش پشیمان شوید.

    اما مطالعه کتاب Trading In The Zone باعث می‌شود شما بتوانید درک مناسبی از روانشناسی معامله‌گری خودتان و بازار به دست آورید.

    در نتیجه زمانی که هم خود معامله‌گرتان و هم بازار را که از هزاران خود معامله‌گر شبیه به شما تشکیل شده است بشناسید، می‌توانید معاملاتی به دور از استرس را تجربه کنید. دقیقا از آن زمان است که معامله‌گری نه تنها برایتان استرس‌زا و ترسناک نخواهد بود؛ بلکه می‌تواند بسیار جذاب و لذت بخش باشد.

    کتاب‌هایی که در زمینه بازارهای مالی وجود دارند می‌توانند تکمیل کننده علومی باشند که شما در کلاس‌های آموزشی به دست می‌آورید. برای شرکت در دوره صفر تا صد آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال، می‌تواندی همین حالا با پشتیبانی آکادمی آینده ارتباط برقرار کنید.

    آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد، انواع دوره‌های آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال، را متناسب با نیاز شما عزیزان فراهم کرده است.

    آرزومندیم این مقاله توانسته باشد شور و اشتیاقی جهت مطالعه کتاب Trading In The Zone در شما ایجاد کند.

    افسانه ها و واقعیت ها در مورد فارکس

    به قول نویسنده کلاسیک - آ. الدر: " چگونه در بورس بازی کرد و برد":

    "اگر دوست شما که هیچ تجربه‌ای در کشاورزی ندارد به شما بگوید که می خواهد از طریق کشت و کار در یک چهارم هکتار خرج زندگی خود را دربیاورد، شما حتما فکر خواهید کرد که او حتما گرسنه خواهد ماند. ما همه می دانیم چه میزان درک معامله‌گر کیست ؟ محصولی می توان از این زمین بدست آورد. اما در معالمات بورسی آدم های بزرگ به خود اجازه می دهند آرزویهای بچگانه ای داشته باشند.

    بلافاصله پس از اینکه معامله‌گر بی‌تجربه چند ضربه می‌بیند و از او درخواست می شود برای ادامه معاملات دوباره وجه واریز کند. او به جای قاطعانه تر شدن ترسو می‌شود و طرز فکر عجیبی در مورد بازار در ذهن او به وجود می آید. شرکت کنندگان ناموفق با توجه به افکار خود درک معامله‌گر کیست ؟ یا خرید و یا فروش انجام می‌دهند و یا هیچ عملیاتی انجام نمی‌دهند. آنها مثل بچه‌هایی هستند که می‌ترسند از راهرویی تاریک رد شوند، چون ممکن است در آنجا جن قایم شده باشد. بازارهای بی‌ساختار باعث بوجود آمدن افکارات مختلفی می‌شود.

    افکارو توهمات ما حتی وقتی ما از وجود آنها اطلاعی نداریم روی طرز رفتار ما تاثیر می‌گذارند. یک معامله‌گر موفق باید توهمات و ترس‌های خود را به موقع درک کرده و آنهار اخنثی کند.

    ذهنیت‌های کاذب پولدار شدن یک شبه و دیگر ذهنیت‌های کاذب و یا کمی در مورد تکنولوژی کار شرکت‌های بروکری

    واقعیت این است که سه تکنولوژی کار مرکزهای دیلینگ وجود دارد:

    1.هیچ معامله ای به همتای خارجی انتقال داده نمی‌شود. در این صورت باخت مشتری به نفع مرکز دیلینگی است، چون در صورت پیروزی مشتری این مرکز میزان سود را باید از موجودی خود پرداخت کند. مرکز دیلینگی که با این تکنولوژی کار می‌کند، "آشپزخانه" نامیده می‌شود. معمولا در سال‌های اول راه اندازی شرکت، مشتریان او و معاملات آنها برای ایجاد یک لوت استاندارد (0.5 میلیون) برای ارسال به سیستم بین بانکی فارکس و انتقال مجموع معاملات مشتریان به همتای خارجی کم می‌باشد. در شرکت های تازه همیشه این ریسک وجود دارد که یکی از مشتریان درآمد زیادی کسب کند و شرکت نتواند هم درآمد کسب شده توسط این مشتری و هم درآمد دیگر مشتریان را بپردازد. به منظور کاهش این ریسک بیشتر بروکرهای جوان خواستار باختن مشتریان خود هستند و این امر تاثیر منفی روی طرز فکر کلی در مرد بازار فارکس می‌گذارد.

    در ابتدای کار بازار فارکس مراکز دیلینگ کمی موجود بودند و اکثر آنها مشتریان کافی را برای انتقال معاملات آنان به همتای خارجی نداشتند و این امر باعث رفتار نادرست مراکز دیلینگ از جمله لغزش نرخ هنگام بستن معاملات، می‌شد. اما با گذشت زمان شرکت ها مشتریان بیشتری جلب کردند، نرخ‌های اشتباه باعث شهرت منفی شرکت های بروکری شدند و به همین دلیل شرکت های بزرک علیه مشتریان خود عمل نمی کنند. و در حال حاضر رفتار نادرست را می توان فقط در شرکت های کوچک تازه تاسیس شده مشاهده کرد.

    وقتی بروکر گسترش پیدا می‌کند و تعداد مشتریان آن بیش از چند هزار می‌شود، روسای شرکت می‌فهمند که:

    • که درآمد شرکت هایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمی‌کنند و نرخ اسپرد تمام معاملات که از تعداد مشتریان بستگی دارد، همسان می‌باشد. تعداد مشتریان نیز از شهرت شرکت بستگی دارد.
    • شهرت مثبت و درآمد همیشگی بهتر از درآمد بدست آمده از طریق عکس العمل برعلیه مشتریان است. به همین خاطر حتی شرکت‌هایی که معاملات خود را به همتای خارجی منتقل نمی‌کنند دیگر عملیاتی مانند نرخ های غلط و یا توقفهای کاذب و غیره انجام نمی‌دهند.
    • فعالیت در بازار فارکس سودآور شد به همین دلیل بروکرها نمی‌خواهند کار خود را به دلیل برندن چند مشتری همزمان از دست بدهند.
    • میانگین سپرده شروع به رشد کرد (تاثیر مثبت شهرت بی نقص شرکتها). مشتریان بزرگی وارد این بازار شدند و این مشتریان با توجه به حجم سپرده خود اغلب سود کسب می‌کنند، از آنجایی که سپرده آنها اجازه می‌دهد ریسک‌‌های معاملات را کنترل کرد (Money Management) و این مشتریان معمولا آمادگی بیشتری از لحاظ معاملات و غیره دارند.

    در نتیجه روسای شرکت به فروش تامینی معاملات مشتریان خود فکر می‌کنند و این یعنی شرکت به دسته تکنولوژی بروکری می‌پیوندد.

    2. انتقال مجموع معاملات مشتریان . در این نوع تکنولوپی وقتی معاملات مشتریان به حد تعیین شده می‌رسد، معاملات به بازار Forex بین بانکی منتقل می شود. در این صورت علیه مشتری عمل کردن هیچ سودی برای شرکت ندارد. در این صورت این حرفه باثبات تر خواهد بود، چون برنده شدن مشتریان با ریسک ورشکست شدن شرکت برخوردار نیست.

    3. انتقال تمام معاملات مشتریان به بازار بین بانکی. از لحاظ مزایا این تکنولوپی هیچ مزیت برای مشتریان ندارد و اما از لحاظ موارد منفی می توان از نکات زیرنام برد:

    • میزان سپرده اولیه بالا و حداقل حجم یک معامله نیز بالا می‌باشد.
    • برای انجام عملیات بجای چند ثانیه، یک دقیقه و یا بیشتر وقت لازم است.

    هنگام نوشتن این مقاله آلپاری 7,200 مشتری دارد و این امر اجزای معاملات را با تکنولوژی شماره دو امکان پذیر می‌کند.

    ذهنیت کاذب در مورد اینکه در بازار فارکس کسب درآمد غیرممکن است

    در کتاب‌ها می‌نویسند که 90% از کسانی که در بازار‌های مارجین دار معامله می‌کنند، پولهای خود را می‌بازند. متاسفا این واقعیت دارد. سعی می‌کنیم این موضوع را به صورت کامل بررسی کنیم. اگر طرز کار این 90% را بررسی کرد، مشاهد خواهیم کرد که:

    • بر اساس تجزیه و تحلیلات عمل نشده است، معامله گران کم تجربه از تجزیه و تحلیل و بررسی بازار استفاده نمی‌کنند.
    • فلسفه معاملات را درک نمی‌کنند. مثلا معامله‌گر کم تجربه اندکاتورهای تایم فرم هفتگی را بررسی می‌کند و مشاهده می‌کند که اندکاتورها به سمت کاهش هستند. نمودار روزانه نیز همین سمت را نشان می‌دهد. تایم فرم 4 ساعته و 5 دقیقه نیز به سمت کاهش هستند. با توجه به کاهش معامله‌ای باز می‌کند و معامله او با نتیجه منفی برخورد می‌کند و فکر می‌کند تجزیه و تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات بی فایده می باشد، در حالی که او به نکته مهمی توجه نکرده بود و این نتیجه این است که: نمودارهای هفتگی و روزانه نشان می‌دادند که روند کلی نزولی می‌باشد و نمودارهای کوتاه مدت نشان می‌دادند که این روند در حال اجرا می‌باشد و احتمالا به کمترین میزان خود رسیده است. بهترین موقعیت برای باز کردن معامله برای فروش هنگامی است که نمودارهای هفتگی و روزانه روند نزولی را نشان می‌دهد و نمودار چهار ساعت روند صعودی را نشان دهد و نمودار روزانه پایان روند نزولی را نشان دهد.
    • مقررات Money Management اجرا نشده است:
      • هیچگونه دستوارات stop سفارش نداده شده است.
      • دستورات stop کوتاهی تنظیم شده است. دستورات stop در بازار فارکس نباید نزدیکتر از 50 -40 پیپ از نقطه ورودی باشند. دستورات stop نزدیکتر بدون نتیجه باقی خواهند ماند، چون در زمان بازار احتمال باز کردن معامله با حداقل نرخ خیلی کم می‌باشد. خطا معمولا در حدود 15 - 10 پیپ می‌باشد. و اسپرد نیز 5 پیپ را از آن خود می‌کند. اگر نوسانات کاذبی بازار را نیز در نظر گرفت (15 - 10 پیپ)، ما خواهیم دید که تنظیم کردن دستور stop نزدیکتر از 50 - 40 پیپ هیچ شانسی برای کسب درآمد ندارد.
      • نسبت Profit / Loss = 2/1 مورد نظر گرفته نشده است.
      • تلاش می‌کنند سود 5 پیپ کسب کنند، اما حاضر است زیان 100 پیپی را قبول کند. برای اینکه همچین استراتژی‌باعث زیان نشود باید به خاطر داشت که برای هر 20 معامله با سود (20×5 پیپ = 100 پیپ درآمد) یک معامله با زیان 100 پیپی مجاز می‌باشد. یعنی درصد معاملات موفق باید 95.24% باشد و این نتیجه حتی برای سوروس غیر ممکن است. تحلیلگر حرفه ای فقط 80 - 75% پیش بینی‌های درست انجام می‌دهدو
      • و غیره
      • بررسی تجزیه و تحلیل دقیقه ای به ما کمک خواهد کرد تغییرات را فقط برای 15 پیپ مشاهده کنیم (برای مثال). از این 15 پیپ 10 تا از آنها نوسانات کاذب می‌باشند یعنی 66% از آنها.
      • تجزیه و تحلیل 5 دقیقه ای تغییراتی به اندازه 30 پیپ را نشان خواهند داد. نوسانات کاذب حدود 33%.
      • تجزیه و تحلیل ساعتی تغییرات 100 پیپی را نشان می‌دهد و میزان نوسانات کاذب برابر است با 10%.
      • تجزیه و تحلیل روزانه تغییرات 500 پیپی را نشان می‌دهد و میزان نوسانات در این صورت فقط 2% می‌باشد.

      ذهنیت کاذب در مورد اینکه در شرکت بروکری کمبود کارمند وجود دارد و به همین دلیل هنگام نوسانات بالا معاملات با تاخیر انجام می‌شوند

      البته تاخیر در انجام معاملات مي‌تواند به این دلیل نیز باشد، اما دلایل زیر را نیز باید در نظر گرفت:

      • هنگام نوسانات بالا میزان ترافیک روی سخت افزاها و یا برنامه های کاربردی دهها بار افزایش می‌یابد و دستگاهها نمی‌توانند با سرعت بالا به درخواست‌ها پرداخت کنند.
      • کمبود کارمندان - بروکرها.

      اما معمولا شرکت‌های بروکری که چند سال تجریه کار در این زمینه را دارند، کمبود کارمند و ضعف تکنولوژی ندارند. اما تاخیر به هر حال وجود دارد. چرا؟

      معمولا شرکت‌های بزرگ از تکنولوژی دوم (به بالا مراجعه شود) برای اجرای درخواست‌های مشتریان خود استفاده می‌کنند یعنی مجموع درخواست‌ها را به همتای خارجی منتقل می‌کنند. هنگامی که میزان درخواست‌ها پایین است شرکت تغیریبا بلافاصله می‌تواند آن را پردازش کرده و سپس برای جمع و کسر کردن معاملات و انتقال آنها به همتای خارجی (در صورت افزایش حد مجاز) تصمیم می‌گیرد. در این صورت نیازی به عجله نیست، چون بازار آرام می‌باشد. بازار به شرکت نرخی برای چند پیپ بهتر از درخواست مشتری ارائه خواهد کرد.

      اما در زمان نوسانات بالا در بازار شرکت باید بلافاصله درخواست مشتری را به همتای خارجی منتقل کند، در غیر این صورت نرخ تغییر خواهد کرد. به همین دلیل پردازش به درخواست های مشتریان و انتقال آنها همزمان انجام می‌شود، بنابرای پردازش به درخواست‌های مشتریان بیشتر طول می‌کشد. اما این تاخیر را باید بر ازای مطمئن بودن شرکت قبول کرد و این تاخیر گویای انتقال درخواست مشتری به بازارهای مالی است.

      ذهنیت کاذب در مورد نداشتن سرمایه کافی

      نقل قول نویسنده های کلاسیک بازار فارکس آ. الدار "چگونه در بورس بازی کرد وبرنده شد":

      خیلی از معامله‌گران ناموفق فکر می‌کنند که اگر سرمایه بیشتری داشتند حتما می‌توانستند سود کسب کنند. تمام معامله‌گرن ناموفق پس از یک معمله ناموفق و یا یک سری معاملات ناموفق از بازار خارج شدند. اغلب پس از اینکه معامله گر تازه‌کار تمام معاملات زیان آور خود را می‌بندد بازار به سمتی که احتمال سود برای او داشت تغییر جهت می‌دهد. و در این لحظه معامله‌گر با خود فکر می‌کند، اگر یک هفته‌ دیگر صبر می‌کرد، می‌تونست سود خوبی کسب کند.

      معامله‌گران ناموفق تغیر جهت بازار را تایید استراتژی کاری خود حساب‌ می‌کنند. آنها دوباره پول بدست آورده و معامله باز می‌کنند و دوباره همان سناریو تکرار می‌شود: موجودی وی تمام می‌شود و سپس بازار تغییر جهت می‌دهد، اما این تغییر جهت بسیار دیر می‌باشد چون موجودی او تمام شده است. و معامله‌گر بار دیگر این سناریو را تایید استراتژی خود فرض می‌کند و فکر می‌کند اگر موجودی بیشتری در حساب خود داشت حتما سود بدست می‌اورد.

      در این معامله گران برای باز کردن حساب با موجودی بالا پول قرض می‌کنند، اما این سناریو برای حساب با موجودی زیاد نیز تکرار خواهد شد.

      این نوع معامله‌\گران کمبود موجودی ندارند بلکه کمبود اطلاعات و معهارت دارند و در یک آن می‌توانند هم موجودی کم و هم موجودی زیادی را هدر بدهند. و زیان او به میزان موجدی حساب آن بستگی ندارد.

      معامله‌گران اغلب از من می‌پرسند: برای شروع به کار چقدر موجودی لازم است. آنها یم خواهند کاهش نرخ دارایی خود را جبران کنند و فکر می‌کنند که قبل از کسب درآمد، مبلغ زیادی را از دست خواهند داد. معامله‌گری با دیگر شغل‌ها هیچ تفاوتی ندارد. مثلا مهندس نمی‌تواند فکر کند که قبل از اینکه یکی از پول های او شاهکار بشود، بقیه پل‌های او می‌توانند خراب شوند و یا جراح فکر نمی‌کند قبل از اینکه عمل جراحی موفقی انجام بدهد بیماران زیادی را خواهد کشت.

      معامله گران درک نمی‌کنند که در هرصورت آنها زیانی خواهند دید و این زیان به آمادگی آنها بستگی ندارد. عقیده اینکه او سرمایه کافی برای معاملات را ندارد باعث می‌شود به دو نکته مهم توجه نکرد: عدم برنامه ریزی و مدیریت مالی ضعیف.

      یکی از مزایای حساب‌ها با موجودی بالا، کارمزد پایین تجهزات و سرویس ها می‌باشد. کسی که حساب یک میلیون دلاری دارد و کارمزدی برابر با 10,000 دلار می پردازد فقط یک درصد سود لازم دارد تا هزینه‌های خود را جبران کند. همین مخارج ها برای حساب‌ 20,000 دلاری برابر خواهند بود با 50% از موجودی.

      افسانه در مورد سرویس‌های خودکار

      تصور کنید یک فروشنده به پارکینگ شما آمده و به شما پیشنهاد خرید یک سیستم رانندگی خودکار که در یک میکرو کارت کوچک قراردارد می‌کند . می‌گوید: فقط با چند صد دلار می‌توانید دیگر وقت و انرژی خود را صرف رانندگی نکنید، شما می‌توانید در صندلی راننده بخوابید و سیتم خودکار شما را به محل کارتان می‌رساند. شما به او حتما می خندید، اما اگر او سیستم مدیریت خودکار برای بازار بورس را به شما معرفی کند، شما باز هم خواهید خندید؟

      برخی از معامله‌گران فکر می‌کنند که کسب درآمد را می‌شود 100 درصد اتوماتیک کرده و در انجام معاملات شرکت نکرد. برخی از آنها سعی می‌کنند سیستم خودکار برای خود برنامه نویسی و تهیه کنند و برخی دیگر اینگونه سرویس‌ها را خریداری می‌کنند. کسانی که سالها بریا بدست آوردن حرفه کار کرده اند و معلومات بدست آوردند، هزاران دلار پول خرج چنین سرویس‌های می‌کنند و این بخاطر تنبلی، طمع و معلومات ریاضی کم می‌باشد.

      قبلا سیستم‌ها را روی کاغذ می‌نوشتند و الان آنها به سی دی‌های غیر قابل کپی تبدیل شده‌اند. بعضی از این سیستم‌ها بسیار ساده هستند و بعضی از آنها درک معامله‌گر کیست ؟ پیچیده‌ هستند و شامل امکانات بهینه سازی خودکار با توجه به مقررات مدیریت مالی می‌شوند. بعضی از معامله‌گران فکر می‌کنند که چند صفحه کد کامپیوتری می‌تواند برایشان درآمد بدون محدودیت کسب کند. آنها مانند شوالیه های قرنهای گذشته می‌باشند که به کیمیاگران پول می‌دادند تا آنها فلزات معمولی را به طلا تبدیل کنند.

      امکان اتوماتیک کردن فعالیت های پیچیده انسن‌ها غیر ممکن می‌باشد. برنامه‌های آموزشی کامپیوتری نتوانستند جای معلمان را بگیرند. و برنامه‌های حسابداری باعث بیکاری حسابداران نشدند. بیشتر حرفه‌ها نیاز به تجربه انسانی هنگام تصمیم گیری نیاز دارد. کامپیوترها و ماشین ها می‌توانند کمک کنند، اما نمی‌توانند کلا جای انسان را بگیرند.

      اگر می‌شد با اینگونه سیستم ها درآمد کسب کرد. در حال حاضر هزاران نفر کنار ساحل بودند و هر ماه از بروکر خود فیش پول دریافت می‌کردند.اما در حال حاضر تنها کسانی که از طریق سیستم‌های خودکار درآمد کسب می‌کنند، فقط فروشندگان این سیستم‌ها هستند. اگر سیستم هاس آنها کار می‌کردند، آنها خودشان از آن استفاده می‌کردند و کنار ساحل بودند و فیش پول ار بروکرها دریافت می‌کردند. اما تمام فروشندگان جواب حاضر دارند، بعضی‌ها می‌گویند که برنامه نویسی را بیشتر از کار در بورس دوست دارند و بعضی‌ها می‌گویند که سیستم ها را می‌فروشند تا برای موجودی اولیه پول در بیاورند.

      بازار همیشه در حال تغییر می‌باشد و سیستم های خودکار نمی‌توانند تمام نکات ریز بازار را در نظر بگیرد. مقررات سخت دیروز امروز کار نمی‌کنند و فردا احتمالا لغو خواهند شد. معامله‌گر با تجربه می‌تواند در صورت وجود داشتن خطر معاملات خود را تغییر دهد. سیستم‌های خودکار نمی توانند به همین راحتی تصمیم خود را عوض کنند.

      با اینکه تقریبا در تمام هواپیماها سیستم پرواز خودکار وجود دارد، شرکت‌های هواپیمایی مخارج زیادی هزینه حقوق خلبانان می‌کنند. چون فقط خلبانان می‌توانند در شرایط فورس واژور تصمیم صحیحی بگیرند. اگر هواپیما روی جنگل های کانادا سوخت تمام کند و یا بدنه آن روی اقیانوس صدمه ببیند فقط خلبان است که می‌تواند جان تمام مسافران را نجات دهد. اطمینان به سیستم‌های مدیریت اتوماتیک در بازار بورس برای مدیریت سرمایه شما، مانند این می‌باشد که شما با هواپیمایی که فقط با خلبان خودکار کار می‌کند، سفر کنید. اولین فورس ماژور تمام سرمایه شما را به باد خواهد داد.

      سیستم های خودکار مناسب زیادی وجود دارند، اما باید همیشه آنها را بررسی کرده و عملکرد آنها را تنظیم کرد. شما فقط خودتان باید مواظب معاملات خود باشید. وظیفه خود را به عهده سیستم‌ها نگذارید.

      معامله گر یا تحلیل گر

      در ادامه مبحث معامله گر یا تحلیل گر، به بررسی مفهوم معامله گر می پردازیم.معامله گر شخصی است که در بازارهای مالی برای خود و یا فرد دیگر و یا شرکت خرید و فروش دارایی مالی انجام میدهد . در نظر داشته باشید که بین سرمایه گذار و معامله گر تفاوت وجود دارد آنهم در مدت زمانی است که فرد دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران اصولا تمایل به سرمایه گذاری در افق زمانی بلند مدت را دارند. در حالی که معامله گران ترجیح می دهند دارایی را برای مدت زمان کوتاهی در اختیار داشته باشند تا از روندهای کوتاه مدت بهره مند شوند.

      تحلیل گر کیست ؟

      بالاتر اشاره کردیم که برای اینکه ببینیم معامله گر یا تحلیل گر کدام یک نقش مهمتری دارند به بررسی مفهوم هر یک به تنهایی خواهیم پرداخت. این قسمت مفهوم تحلیل گر را باز خواهیم کرد.

      یک تحلیل گر، تجزیه و تحلیل داده های مالی تاریخی و پیش رو را از طریق مدل های پیشرفته مالی انجام می دهند.

      تحقیقات آنها در خصوص بررسی روندهای اقتصادی و تجاری در یک صنعت خاص، منطقه جغرافیایی یا نوع محصول ویژه می باشد.

      تحلیلگران سرمایه گذاری دو نوع هستند. تحلیلگران سمت خرید و تحلیلگران سمت فروش

      تحلیلگران سمت خرید: در زمینه هایی که فرصتهای سودآوری را نشان می دهند تحقیق می کنند.

      تحلیلگران طرف فروش: تحقیق در مورد درک معامله‌گر کیست ؟ اصول مالی شرکتها جهت بررسی اینکه کدام یک از آنها بالاترین پتانسیل برای سودآوری را برخوردار هستند.

      فرق معامله گر با تحلیلگر چیست؟

      برای درک بهتر موضوع بعد از بیان مفاهیم معامله گر و تحلیلگر برای آنکه بدانیم

      معامله گر یا تحلیل گر خوب است بدانیم که تفاوت تحلیلگر و معامله گر چیست؟

      تحلیلگران اغلب رویکردشان منطقی است. در حالی که معامله گر با یک معامله خاص در رویکرد خود غیر منطقی می شود. غیرمنطقی بودن به رنج و ناراحتی ختم می شود. یک تحلیلگر می تواند هر نوع سهام یا هر کلاس از دارایی را انتخاب کند و به ارائه نظراتش در آن رابطه بپردازد، اما یک معامله گر باید بهترین نوع سهام یا کلاس دارایی را انتخاب کند.

      البته که تفاوت تحلیلگر و معامله گر بسیار زیاد است. لازم و ضروری است که یک معامله گر تحلیلگر خوبی باشد، اما داشتن مهارت های تحلیلی به تنهایی تضمین کننده موفقیت او در انجام معاملات نیست. تحلیلگران بازارهای مالی دو دسته هستند تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران فاندامنتال.

      یک تحلیلگر قادر است زمان ورود و خروج از بازار را با توجه به شرایط، تجزیه و تحلیل کند و به معامله گر اطلاع دهد.

      یک تحلیلگر رویکرد سیاستمدارانه ای دارد و غالبا از این دست کلمات استفاده می کند(اگر، اما، سپس، امکان داره، در صورتی که…) اما یک معامله گر به خوبی می داند که اگر درست متوجه نشود بهای سنگینی خواهد پرداخت. در مقام مقایسه معامله گر یا تحلیل گر می توان گفت که تحلیلگر زندگی آرامتری نسبت به یک معامله گر دارد. اما اینکه معامله گر یا تحلیل گر کدام یک ؟ می توان نتیجه گرفت که یک معامله گر می تواند یک آنالیست باشد اما یک آنالیست نمی تواند یک معامله گر باشد. در واقع حتما بایستی یک تریدر و معامله گر خوب و موفق، تحلیلگر خوبی نیز باشد اما لزوما یک تحلیلگر خوب تریدر و معامله گر خوبی نمی تواند باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.