هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
مارک داگلاس کیست؟ معرفی کتابها و رمزهای موفقیت او
مارک داگلاس به عنوان یکی از مهمترین افراد حوزه روانشناسی بازار های مالی شناخته میشود. یکی از مهمترین اساسهای فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است. مارک داگلاس در کتابهای خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معامله گران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند. در این مطلب قصد داریم تا با زندگی نامه مارک داگلاس و فعالیتهای او آشنا شویم. همچنین با اصلهای مهم روانشناسی بازارهای مالی از نظر مارک داگلاس آشنا شده و میآموزیم چگونه با کمک ذهن خود، به موفقیت در معاملات دست یابیم.
زندگینامه مارک داگلاس
مارک داگلاس (Mark Douglas) مدیرعامل شرکت «Trading Behavior Dynamics» است. داگلاس نویسنده کتابهای "معاملهگری در ناحیه" (Trading in the Zone) و "معاملهگر منضبط " (The Disciplined Trader) میباشد. هدف او از نوشتن این کتابها، کمک به معاملهگران بازارهای مالی برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معاملهگری جهت کسب موفقیتهای بیشتر در معاملات میباشد. مارک داگلاس از دانشگاه ایالتی میشیگان در رشتههای علوم سیاسی و ارتباطات اجتماعی فارغالتحصیل شده است.
علاقه مارک داگلاس به معاملهگری از انتهای دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه سبب شد تا داگلاس موقعیت شغلی مناسب خود، در شرکت بیمه را رها کند. او از درآمد بسیار بالا و مزایایی که شرکت بیمه در اختیار او میگذاشت، (برای مثال هر ساله یک خودروی پورشه به او هدیه میشد) چشم پوشی کرد تا در حوزه معامله گری و بازارهای مالی فعالیت کند. پس از استعفا از کار قبلی خود، مارک داگلاس شروع به یادگیری کرد و توانست به عنوان کارگزار شرکت مریل لینچ (Merrill Lynch) در هیئت مدیره معاملات شیکاگو فعالیت کند.
پس از پیگیریهای او برای کسب مجوز جهت فعالیت به عنوان کارگزار، تلاشهای مارک داگلاس نتیجه داد و مهمترین قسمت زندگی او آغاز شد. مارک داگلاس پس از چندین سال فعالیت در حرفهی کارگزاری و مشاهده فعالیت سایر کارگزاری های فعال در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از کارگزارها هیچ گونه تصوری از جهت حرکت بازار در آینده ندارند و صرفاً تلاش میکنند تا نظر خود را تحمیل کنند. آنها به دنبال جذب مشتریهای بیشتر و ترغیب آنها به معامله و فعالیت در بازار بودند.
پس از مشاهده رفتار معامله گران و کارگزاران، سؤالات بسیاری ذهن مارک داگلاس را به خود مشغول کرد و او به این نتیجه رسید که پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه که افراد در خصوص آن بحث میکنند، میباشد. همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آن ها حرکت کند و هیچگونه پیش بینی از جهت بازار ندارند. این تفکر او سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیلهای خود کند. این نوشتهها، اولین جرقه برای نوشتن کتاب معاملهگر منضبط را در ذهن او زد.
شش اصل اساسی در معاملات مارک داگلاس
1. "شکاف سود" را با موارد درست پر کنید
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهای خود اغلب به چیزی اشاره میکند که آن را "شکاف سود" مینامد. آنچه او در مورد آن صحبت میکند اساساً تفاوت یا "شکاف" بین سود قابل انتظاری است که میتوانید با استفاده از روش معاملاتی خود و عملکرد خود به دست آورید. معامله گران اغلب با امیدواری بسیار زیاد، یادگیری و استفاده از یک روش معاملاتی را آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد کنند و از معاملات خود نتایج مطلوبی بگیرند.
با این حال، این نتایج تنها در صورتی امکانپذیر است که شما یک روش مؤثر با نظم و انعطاف را دنبال کنید که اکثر مردم به سادگی از آن چشم پوشی کرده و در نتیجه، "شکاف سود" که مارک به آن اشاره میکند را تجربه میکنند. نکته کلیدی که آقای داگلاس در مورد این شکاف سود بیان میکند، این است که معامله گران معمولاً سعی میکنند خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار، تغییر روشها، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود، پر کنند.
با این حال، آنچه که آنها واقعاً باید یاد بگیرند بیشتر در مورد روانشناسی فردی خودشان و نحوه تعامل آنها با بازار است. اساساً آنها باید "مهارتهای ذهنی مناسب" را به دست آورند تا روش خود را آنطور که باید اجرا کنند و بیشترین سود را به دست آورند تا "شکاف سود" را پر کنند.
2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند
هرکسی، و منظور من به معنای واقعی کلمه هر کسی، حتی یک کودک 5 ساله، میتواند خود را در یک معامله پیروز ببیند. برای پیروز شدن در یک معامله هیچ نیازی به مهارت ندارید و میتوانید با کمک شانس یک معاملهی برنده داشته باشید. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پنل معاملاتی خود را باز کرده و چند دکمه را فشار دهید و اگر خوش شانس باشید، میتوانید در مدت زمان کوتاهی درآمد زیادی کسب کنید.
در نتیجه موارد فوق، طبیعی است که معامله گری که هنوز مهارت معاملاتی کسب نکرده است، جهش حاصل از ذهنیت "پیروزی آسان است" را به دست آورد و گمان کند "تأمین هزینههای زندگی از این طریق خیلی سختتر نخواهد بود." به همین ترتیب فعالیت بسیاری از معامله گران آغاز میشود. نیازی به گفتن نیست که این افراد با همان سرعتی که ثروت خود را به دست آوردهاند، چه بسا با سرعتی بیشتر، آن را از دست میدهند.
یک معامله گر برنده مهارتهای ذهنی برای درک و استفاده از این واقعیت را دارد که هر معاملهای که انجام میدهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی دارد. به عبارت دیگر، آنها تا زمان پایان معامله نمیتوانند نتیجه آن را بدانند. معامله گران برنده از این موضوع آگاه هستند. آنها میدانند که باید با این تفکر و دیدگاه در بازار معامله کنند و تمام وسوسهها و احساساتی را که در طی هر معاملهای ایجاد میشود، نادیده بگیرند. آنها قادر به انجام این کار هستند چون نگاه خود را بر روی تصویر بزرگتر متمرکز میکنند. تصویر بزرگتر، این واقعیت است که اگر آنها روش خود را بدون وقفه و بارها و بارها و بارها در مدت زمان طولانی در معاملات اجرا کنند، به سود بالایی دست پیدا میکنند؛ بنابراین، دیگر یک معامله برنده را با اینکه یک تاجر برنده هستید اشتباه نکنید. این موضوع تلهای بسیار آسان برای گیر افتادن در آن است.
3. الگوهای تکنیکال قیمت بهگونهای طراحی نشدهاند که به ما بگویند "در آینده" چه اتفاقی خواهد افتاد
روشهای تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این نیستند که به ما بگویند بازار در حرکت بعدی چه خواهد کرد. همانطور که داگلاس میگوید، آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیت را در یک سری معاملات به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روانشناختی همراه با این واقعیت است. در نتیجه هر سیگنال خاصی، منحصر به فرد و تصادفی است. هیچ راهی برای دانستن حرکات بازار پیش از اینکه اتفاق بیفتند، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت معاملات تصادفی است. داگلاس به توصیف چیزی میپردازد که درک آن ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما اگر میخواهید در بازارهای مالی معاملات مداوم انجام دهید، درک این موضوع برای شما مهم است.
4. به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین
شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معامله گران این است که شما باید یاد بگیرید که در قالب احتمالات فکر کنید. ما کمی پیشتر در این خصوص بحث کردیم، اما بسیار مهم است که درک کنیم یک توزیع تصادفی برد و باخت در تمام معاملات وجود دارد. معامله گرانی که فکر کردن به صورت احتمالی را میآموزند، برخلاف آن دسته از معامله گرانی که یاد نگرفتهاند به صورت احتمالی فکر کنند، فشار روانی را تجربه نمیکنند. زیرا میدانند در تمام معاملات خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن احتمالی سبب میشود انتظارات شما از معاملات آزاد شود، زیرا شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز شدهاید، نه نتیجهی یک معاملهی خاص.
5. ذهن من باید آزاد باشد
برای انجام معاملات بدون ایجاد خطاهای ذهنی، باید از این تصور که "این معامله یک معامله برنده خواهد بود" آزاد باشید. یک معامله گر معمولی انتظار دارد "این معامله" باید یک معامله ی برنده باشد. اگر بخواهید پول ثابتی به دست آورید، نمیتوانید به این روش فکر کنید. هنگامی که انتظار دارید در هر معامله برنده شوید، از نظر عاطفی به آن وابسته میشوید. در حالی که همانطور که باید بدانید، این معامله به تنهایی مهم نیست، بلکه مجموعه معاملات و توانایی شما در نظم و انضباط نسبت به این مجموعه است که مهم میباشد.
6. من باید طرز فکرم در مورد رفتار بازار را تغییر دهم: مثل یک حرفهای فکر کنم
یک معامله گر حرفهای با خود فکر نمیکند "آیا این معامله نتیجه میدهد؟ " وقتی معاملات بالقوهای وجود دارد. زیرا آنها وجود مؤلفههای انسانی را که اساساً تصادفی است، درک میکنند (همانطور که در بالا بحث شد). آنچه که او درباره آن فکر میکند ریسک است: "تا کجا حاضر هستم اجازه دهم که این معامله بر خلاف من پیش رود؟ قبل از اینکه ببینم آیا معامله گران دیگری قصد ورود دارند"؟ فکر کردن به نتیجه معامله و سود ده بودن آن را متوقف کنید و به جای آن به فکر ریسک و جایی که از آن خارج میشوید، باشید.
معرفی بهترین کتابهای مارک داگلاس
مارک داگلاس با دو کتاب خود توانست شهرت بسیاری کسب کند و حتی یکی از کتابهای او جوایز متعددی را دریافت کرد.
1-کتاب معاملهگری در ناحیه:
بازار را با اعتماد به نفس، نظم و یک ذهنیت برنده رام کنید. (Trading in the Zone: Master the Market with Confidence, Discipline, and a Winning Attitude)
مارک داگلاس در این کتاب سعی کرده است تا دلایل اساسی عدم انسجام در معاملات را کشف کند و به معامله گران کمک کند تا بر ذهنیتهای عمیق و اشتباهی که سبب زیان آنها میشود، غلبه کنند. او با استفاده از مهمترین قواعد معامله گری سعی میکند تا واقعیتهای بازار را به خوانندگان کتاب نشان دهد و به آنها آموزش دهد تا مفهوم واقعی ریسک را درک کنند. در ادامه مارک داگلاس میخواهد این ذهنیت که بازار کاملاً بر اساس احتمالات حرکت میکند واین حدس و گمانها هستند که بر بازار حاکماند را، به خوانندگان کتاب منتقل کند.
2-کتاب معاملهگر منضبط (منظم):
ایجاد نگرش برنده (The Disciplined Trader: Developing Winning Attitudes)، یکی از اولین کتابهایی که به ماهیت روانشناختی چگونگی فکر بازرگانان موفق میپردازد، معامله گر منضبط است. در این کار متفاوت که در سال 1990 منتشر شد - داگلاس به این سؤال پاسخ میدهد: چرا اکثر معامله گران نمیتوانند سهام و ثروت خود را به صورت پیوسته افزایش دهند و سپس آن را حفظ کنند؟
این کتاب خواننده را به نتیجه گیری عملی و منحصر به فرد میرساند که در خصوص تغییر هرگونه ذهنیت محدودکننده مفید است. معامله گر از طریق کتاب اقدام به طی کردن یک مسیر به صورت گام به گام میکند و شروع به درک این موضوع میکند که فکرهایش ممکن است توانایی سودآوری و موفقیت در معامله گری را محدود کنند.
کتاب معامله گر منضبط برای افرادی که تازه وارد بازار میشوند یا معامله گرانی که دوباره در بازارها بازمی گردند و حتی معامله گران باسابقهای که به نظر نمیرسد بتوانند سودآوری خود را از یک سقف معین بیشتر کنند، حیاتی است.
خواننده این کتاب متوجه خواهد شد که بازار، بر خلاف هر زمینه شغلی دیگر، بدون ساختار است. سه مرحله لازم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را یاد میگیرد. میآموزید که چگونه افکارتان، نحوه درک بازارها را مدیریت میکنند و میآموزید که چگونه با محیطهای همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. داگلاس به معامله گران کمک میکند تا از طریق یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد، القا و حفظ ذهنیت یک معامله گر موفق، ترس از باخت را خنثی کنند و به ذهنیت برنده دست یابند.
در ذهن یک تریدر حرفهای چه میگذرد؟
بازار ارز دیجیتال یکی از مطرح ترین و پر سود ترین بازارهای مالی حال حاضر جهان است. موفقیت در این بازار یا دیگر بازارهای مالی نیازمند داشتن ذهن حرفهای می باشد. در این مطلب قصد داریم مهمترین فاکتورهای ذهن تریدر حرفهای را با هم بررسی کنیم.
ذهن یک تریدر حرفهای
معامله گری در بازار ارز دیجیتال سود زیادی دارد و علاوه بر سود مالی، جذابیت های زیادی هم دارد. اما لذت بردن از جذابیت ها و کسب سود در بازار ارز دیجیتال به این آسانی ها نیست. فعالیت در چنین بازار های مالی همیشه با ریسک های زیادی همراه است. اساس کار تریدر حرفهای در بازار ارز دیجیتال تحلیل و پیش بینی اتفاقات و تاثیر آنها بر روند بازار است و موفقیت یا شکست در این بازار ها با همین پیش بینی ها رقم میخورد.
هیچ تصمیمی در این بازار صددرصد درست یا حتی صددرصد غلط نیست. حتی بهترین معامله گران در چنین بازارهایی پیش بینی هایی می کنند که حداکثر ۸۰ درصد آنها به وقوع می پیوندد. یعنی ۲۰ درصد خطا دارند. برای معامله گران تازه کار و جوان این درصد کمتر هم می شود پس نباید در ابتدای کار معاملهگری انتظار این را داشته باشد که در حد افرادی مثل نیک پاتل موفق شوید.
معاملهگر هر چه دانش خودش را در بازار ارز دیجیتال بالاتر ببرد و تجربه بیشتری از بازار کسب کند تصمیمات بهتری خواهد گرفت اما مهمترین عامل در موفقیت یک معامله گر داشتن ذهن پیروز است. داشتن ذهن موفقیت خواه بیشتر از آنکه در هنگام پیروزی به کمک شما بیاید، در لحظه تلخ شکست شما را یاری میرساند. اگر شما در لحظات تلخ شکست بتوانید تجربه گرانبها کسب کنید قطعاً در آینده بازار یکی از افراد حرفهای و موفق خواهید بود. آشنایی با نکاتی که معامله گران حرفهای در روانشناسی بازار روی آنها تاکید دارند می تواند به شما در داشتن یک ذهن موفق و پیروز کمک کند. این نکات را با هم بررسی میکنیم تا از یک تریدر آماتور تبدیل به یک تریدر حرفهای شویم.
آیا تریدر حرفهای به اطلاعات خاص و سری دسترسی دارد؟
متاسفانه بسیاری از تریدر های تازه کار بر اثر حرف دیگران این تصور را دارند که تریدر حرفهای بازار ارز دیجیتال که در این بازار به موفقیت رسیده است، به اطلاعات فوق سری یا خاص دسترسی داشته است. به شما حق می دهیم که در مورد این موضوع همیشه تردید داشته باشید. و فکر کنید اطلاعاتی که در اختیار شما قرار دارد، اطلاعات معمولی است و امکان تحلیل صحیح از روی آنها وجود ندارد. اما اگر گذشته بسیاری از تریدرهای حرفهای بازار ارز دیجیتال چه در داخل و چه در خارج از کشور را بررسی کنید، متوجه می شوید آنها انسان های معمولی بودهاند. و دسترسی به اطلاعات خاص نداشتهاند. به نظر می رسد اساس تردید و سوالی که در ذهن معاملهگران تازه کار ایجاد میشود ایراد دارد.
در روانشناسی بازار، به جای اینکه به دنبال رسیدن به پاسخ این سوال باشید که اطلاعات معاملهگران حرفهای چه طبقه بندی دارد، جواب این پرسش را جستجو کنید که تریدر حرفهای چگونه فکر میکند و چگونه ذهن او زمینه ساز موفقیت او می شود. تنها چیزی که نه تنها معاملهگران حرفهای بازار ارز دیجیتال بلکه انسان های موفق را در جهان به کامیابی می رساند، ذهن آنها و نحوه تفکرشان است.
اگر شما یک ذهن کنجکاو و با درک عمیق از شرایط داشته باشید این اطمینان را به شما می دهیم که در نهایت نه تنها در دنیای کریپتوکارنسی بلکه در زندگی خودتان انسانی موفق خواهید شد. اولین گام رسیدن به یک ذهن حرفهای و موفق در بازار، گذر از قضاوت و حرف دیگران و تمرکز بر روی یادگیری و درک عمیق اطلاعات است. معاملهگران حرفهای بازار ارز دیجیتال در روزهای ابتدایی پیدایش این ارزها برای سرمایهگذاری بر روی این پول های الکترونیکی و جدید شماتت های زیادی را تحمل کردهاند اما کسی که پیروز شده است آنها هستند نه شماتت کنندگان.
تریدر حرفهای خود را کنترل میکند نه بازار را
یکی از بزرگترین و مهمترین نکاتی که تریدر حرفهای در بازار کریپتوکارنسی آن را رعایت میکند، کنترل ذهن خودش است. تریدر موفق تلاش نمی کند بازار را آنگونه که علاقه دارد تحلیل کند. او بازار را آنگونه که هست تحلیل می کند. شاید این جمله در ابتدا ساده به نظر برسد اما متاسفانه رعایت نکردن همین اصل سبب ناکامی بسیاری از معاملهگران تازه کار در دنیای کریپتوکارنسی شده است.
برخی از معاملهگران متاسفانه برخلاف روند حقیقی بازار، تحلیل را به گونه ای انجام دهند که آنها را به اهداف اقتصادی مدنظرشان میرساند. اما معاملهگر حرفهای بازار را به دقت بررسی می کند و در صورتی که متوجه شود ارز دیجیتال خاصی روند مثبت و سودساز در پی گرفته است روی آن سرمایهگذاری میکند. تریدر حرفهای با استراتژی در بازار فعالیت می کند و دقیقاً می داند که به دنبال چه چیزی است. او در بازار کنشگرانه عمل نمی کند بلکه به انتظار مینشیند تا فرصت های معاملاتی برای او ایجاد شود سپس از این فرصتها به خوبی استفاده میکند.
فرق تریدر حرفه ای با آماتور
یکی از نکات کلیدی دیگری که در این مورد تریدرهای حرفهای برخلاف معامله گران آماتور به آن توجه دارند این است که معمولاً بازار در طول یک ماه یا حتی یک سال فرصت های محدود سودآوری با درصد موفقیت بالا در اختیار آنها قرار میدهد. به همین علت این گونه معامله گران هر روز نمودارها را مورد بررسی قرار می دهند تا با مشاهده اولین فرصت اقدامات لازم را انجام دهند. معاملهگر حرفهای خسته نمی شود و هر روز روند ها را بررسی میکند تا از فرصت هایی که ایجاد میشود استفاده کند اما در صورتیکه در بررسی های او فرصتی هم دیده نشود به هیچ وجه در این در بازار ورود نمیکند. رعایت همین نکته کوچک برخی افراد را به ثروت انبوه رسانده و سرمایه برخی افراد را هم نابود کرده است پس حتماً به آن دقت کنید.
در ذهن تریدر حرفهای؛ احساسات دشمن موفقیت
تریدر حرفهای به خوبی می داند که احساساتی شدن در معاملات ارز دیجیتال برای او می تواند یک فاجعه را رقم بزند. البته این چیز عجیبی نیست که انسان برای سرمایه گذاری و معامله گری خودش درگیر احساسات شود اما معاملهگری موفق است که بتواند تاثیرات احساسات را مهار کرده و بر اساس عقل و منطق معامله کند. اگر در تریدینگ درگیر احساسات شوید باید منتظر ضررهای سنگین و جبران ناپذیر در بازار کریپتوکارنسی باشید.
یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با احساسات و کنترل آنها در نظر گرفتن حد ریسک است. در حقیقت شما به جای اینکه پیش بینی کنید چقدر احتمال دارد در بازار سودآوری داشته باشید، ابتدا باید حد ضرر احتمالی خودتان را در نظر بگیرید. البته شما برای سود خودتان هم باید حد ریسک مشخص کنید اما مشخص کردن حد ضرر به این دلیل که در هنگام بحرانی شدن بازار سریعتر می توانید اقدام کنید ضروری به نظر می رسد.
با تعیین حد ضرر شما میتوانید مشخص کنید که در یک معامله حداکثر چه مقدار پول از دست خواهید داد و در هنگام بحران هم راهکاری برای خروج از آن خواهید داشت. معاملات در بازارهای مالی ارز دیجیتال توزیع تصادفی برنده ها و بازنده هاست. همه چیز در دنیای احتمالات و ریسک خطر و پیروزی رقم می خورد و اگر شما به عنوان معامله گر توان تحمل لحظات سخت شکست را نداشته باشید و در آن لحظات احساساتی شوید، باید منتظر روزهای سخت تر باشید. در لحظات سخت، گرفتن تصمیمات منطقی و عاقلانه هم قطعاً سخت خواهد بود اما نتیجه آنها شیرین و جذاب رقم خواهد خورد.
تریدر حرفهای بازار را درک میکند!!
بزرگترین تفاوت که بین تریدر حرفهای و معاملهگر آماتور وجود دارد، شاید نحوه برخورد آنها با تغییرات بازار ارز دیجیتال باشد. معاملهگر حرفهای به پیش بینی های خودش اعتماد دارد و می داند که بازار در آینده قرار است چه کاری انجام دهد. این نکته بسیار مهم است و نباید ساده از آن گذشت. متاسفانه بسیاری از معاملهگران آماتور بعد از تصمیم گیری و ورود به معامله بر اساس اتفاقات و هیجانات روزانه ممکن است تصمیمات خطرناکی در بازار بگیرند و این تصمیمات منجر به ناکامی آنها در بهرهوری کافی از بازار شود. بازارهای مالی همیشه سود های بزرگ را در بازههای بلندمدت توزیع میکنند و به همین دلیل است که تریدر حرفهای با صبوری بازار را دنبال میکند اما تریدر آماتور با کوچکترین اتفاق منفی درگیر هیجان شده و تصمیمات غیر منطقی میگیرد.
تریدر حرفه ای به خوبی می داند که در بازار ارز دیجیتال تمام اتفاقات مطابق پیش بینی او رقم نمیخورد اما اجازه می دهد معاملات او بدون هیچ دخالتی مسیر خود را طی کنند. البته گاهی اوقات هم تریدرهای حرفه ای به دلیل اینکه شرایط را بحرانی در نظر میگیرند ممکن است زودتر از زمان پیش بینی شده از معامله خارج شوند. اما در اکثر مواقع یعنی بیش از ۷۰ درصد مواقع معامله گر حرفه ای، معاملات خودش را تنظیم کرده و تا زمانی که به سود نهایی برسد آن معامله را فراموش میکند و تغییری در آن ایجاد نمی کند. اگر بخواهیم تمام نکاتی که در این بخش گفتیم را در یک جمله جمع کنیم باید بگوییم که معامله گر حرفهای به بازار اجازه انجام کار میدهد و در روند طبیعی بازار دخالت نمی کند.
طرز فکر معاملاتی شما، عادات معاملاتی شما را مشخص میکند
نحوه تفکر شما در مورد معاملات بازار ارز دیجیتال نهایتاً تبدیل به عادتهای تجاری شما خواهند شد. اگر شما در بازار عادت به جلوگیری از ضرر داشته باشید احتمالاً در طول معاملات خودتان سعی می کنید با توقف ضرر معامله نکنید. اگر شما در ذهن خودتان بازار را مثل یک دستگاه خودپرداز فرض کنید که قرار است تمام آرزوها و خواسته های زندگی شما را برآورده کند.
مجبور میشوید بیش از حد منطقی معامله کنید و در معاملات پر ریسک شرکت کنید که در نهایت معاملات به این شکل یک انفجار بزرگ برای شما به همراه خواهد داشت. و نه تنها شما را به آرزوهای زندگیتان نمی رساند بلکه سرمایه فعلی زندگی شما را نابود خواهد ساخت. تفاوت بزرگ معامله گر یا همان تریدر حرفهای با دیگر معاملهگران در همین است. معاملهگر حرفهای متناسب با شرایط بازار معامله می کند و انتظار اتفاق خارق العاده ندارد.
البته معمولاً معاملهگران حرفه ای در دراز مدت طرز فکر معاملاتی شما از طریق بازار راحت تر می توانند به خواسته های خودشان برسند اما عجله نمی کنند. اینگونه معاملهگران به بازار احترام می گذارند و می دانند که در بازار دانش آنها همه چیز را پوشش نمی دهد. آنها بیشتر از اینکه دنبال پیش بینی پاداش باشند به ریسک معاملات خودشان فکر می کنند. تریدر حرفهای این تصور را دارد که تجارت در بازار ارز دیجیتال مانند کاری است که برنامه ریزی آن را قبلا انجام داده است و اکنون باید بنشیند تا برنامه ریزی او به نتیجه برسد.
صبر در بازار ارز دیجیتال کمک میکند تا عادات معاملاتی صحیح در ذهن معامله گر ایجاد شود. معاملهگران حرفه ای کار خودشان را با صبر ، اعتماد و اطمینان به بازار انجام میدهند و در هنگام ثبت معاملات خونسردی کامل دارند. تریدر حرفهای به خوبی میداند که باید پول را خودش مدیریت کند و به تجارت دیگران وابسته نباشد. موفقیت در بازار ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی غیر ممکن نیست اما نیازمند طرز فکر حرفهای و موفق است.
جمعبندی
ذهنیت انسان ها به کارهای آنها جهت می دهد و سبب ایجاد انسان های موفق و حرفهای یا ناموفق و آماتور میشود. تریدر حرفه ای ارز دیجیتال انسان خاصی نیست بلکه از ذهن هوشمند و منطقی برای رسیدن به خواستههای خودش کمک می گیرد. این در حالی است که تریدر آماتور و ناآگاه سعی می کند با احساسات و هیجانات در بازار معامله کند و معمولاً معاملات اینگونه تریدرها نتیجه خوبی در بر نخواهند داشت.
در این مطلب هم خدمت شما عرض کردیم که موفقیت و حرفهای شدن در بازار ارز دیجیتال نیازمند داشتن مولفههای یک ذهن حرفهای است. اگر میخواهید در بازار ارز دیجیتال موفق باشید، تنها به صحبت افراد موفق و دانا در این بازار باید توجه کنید و هیچ ارزشی برای شایعات و حرفهای بیاساس قائل نشوید. در بازار ارز دیجیتال هیچ اطلاعات خاص و سری وجود ندارد و معامله گران موفق با استفاده از اطلاعات معمولی، تریدر حرفهای شدهاند. شما باید ذهن خودتان را کنترل کنید و به هیچ وجه بازار را خارج از طبیعت و روند معمولی آن تحلیل نکنید. بازار را بر اساس آن چیزی که هست، تحلیل کنید نه آن چیزی که خودتان دوست دارید اتفاق بیفتد.
در بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال به هیچ وجه احساسات را سرلوحه کار خودتان قرار ندهید. احساسات در این بازارها مانع بزرگ موفقیت شما خواهند بود. به بازار احترام بگذارید و اجازه دهید کار خودش را انجام دهد و با کوچکترین تغییری در روند معاملات خودتان اختلال ایجاد نکنید. همیشه سعی کنید عادات معاملاتی صحیح داشته باشید و تمام آرزوها و خواسته های خودتان را از بازار ارز دیجیتالی و دیگر بازارهای مالی در کوتاه مدت مطالبه نکنید.
چگونه نظم در معاملات سود شما را افزایش می دهد؟
آیا تاکنون به این فکر بوده اید که معاملات خود را با نظم خاصی پیش ببرید؟ آیا برایتان قابل باور است که شاید 90% فعالیت یک معامله گر وابسته به نظمی است که در تریدهای خود پیاده می کند؟ در این مقاله به شما یاد می دهیم که چگونه طراحی سیستم منظمی از معاملات شما را به سود بیشتر رهنمود می کند. چراکه نظم زیربنای تمامی اصول مهم بازار مالی از جمله استراتژی، مدیریت سرمایه، حد ضرر و سود و بسیاری از فاکتورهای مهم دیگر است. مخاطب این مقاله تمامی افرادی است که در بازار مالی فعالیت می کنند و یا اینکه قصد ورود به این بازارهای پر اسرار را دارند. پس توصیه می شود این مقاله را با تأمل کامل مطالعه کنید تا بدانید چرا با وجود توانایی برخی افراد در تحلیل گری ، سود چندانی از بازار نمی برند.
نظم معامله گری آنقدر با اهمیت است که در کلاس های آموزش بورس در شیراز از همان ابتدا سعی می شود ملکه ی ذهن شما گردد و تا آخر خواهید دید چه تأثیری در سودآوری شما خواهد گذاشت.
اهمیت جایگاه نظم در معاملات بورس
موفقیت در معامله گری نیاز به یک زیربنای مستحکم دارد. چگونه می توان به این امر مهم دست یافت؟ چگونه می توان زیرساخت معاملات بورس را محکم کرد؟ شاید در ذهن شما این ذهنیت بوجود آید که شاید نیاز به اقدامات سخت و پیچیده ای است، نه هرگز اینگونه نیست؛ پاسخ بسیار ساده است اما نیاز به تمرین و ممارست دارد.
داشتن استراتژی بی شک مهمترین جزء معامله گری طرز فکر معاملاتی شما در بازار بورس است. اما خوب است بدانید استراتژی ای موفق است که بر پایه ی نظم بنا نهاده شده باشد. برای داشتن معاملات موفق و منسجم لازم و ضروری است نظم را چاشنی کار خود کنید. به خاطر داشته باشید که یک ذهن منظم قدرتمنتر از یک ذهن فعال ولی آشفته است و توانایی تمرکز بالاتری خواهد داشت. و البته باید منظم بودن را تمرین کرد، چراکه مغز ، خود را با آنچه که تکرار شود وفق می دهد. اینجاست که خواهید آموخت چگونه رفتار خود را در معاملات کنترل کنید.
بی نظمی خود مقدمه ای بر شکست است. به رابطه ی زیر دقت کنید:
مفهوم رابطه بالا چیست؟
از دقت در این رابطه ملاحظه می کنید ، زمانیکه معامله گر در معاملات خود نظم و انضباط نداشته باشد از بازار انتظارات غیرعقلانی خواهد داشت. انتظارات غیرعقلانی طمع وی را بالا برده بنابراین ریسک بیشتری را در بازار می پذیرد. پذیرفتن ریسک بالا و طمع سودهای بیشتر موجب می شود معامله گر معاملات بیشتری را انجام دهد، معاملاتی که مدیریت شده نیست و نظم خاصی را دنبال نمی کند. قطعا چنین سرمایه گذاری با شکست های زیادی روبرو شده و معاملات همراه با ضرر وی بیشتر از معاملات سودده خواهد بود. چرا چنین فردی زیان می کند؟
- طمع باعث می شود زمانیکه عملکرد اشتباهی دارد از بازار خارج نشود و ضرر وی بیشتر و بیشتر خواهد شد.
- طمع باعث می شود که به سود کم قانع نشود و به بازی ادامه دهد و چه بسا سود قبلی را هم از دست بدهد.
چرا نظم در معاملات لازم است؟
یک راه ساده برای سازمان دهی و داشتن معاملات منسجم سودآور، ایجاد نظم و برقراری ارتباط معنادار در معاملات است. که با این هدف ابتدا لازم است یک برنامه منظم برای خود بچینید، سپس آن را تکرار و تمرین کنید. تا بدین وسیله درک عمیق تری نسبت بدان داشته باشید. برنامه ای طراحی شده باید متناسب با هدف، میزان مشغله روزمرگی، روحیات و بسیاری از خصوصیات شخصی شما باشد.
این مساله را در نظر داشته باشید که پیروی از معاملات منظم تنها محدود به یک دوره مشخص و یا حد مشخصی از سود نیست بلکه باید در معاملات بلند مدت این برنامه اعمال گردد، و اگر ملکه ی ذهن شما شده باشد تاثیر آن قطعا همیشگی و بلند مدت خواهد بود.
عادت هایی که شما را به یک معامله گر منظم تبدیل می کند
برای موفقیت در بورس لازم است عادت های صحیح و مثبت را شناسایی کرده و سرلوحه ی رفتارهای معامله گری خود قرار دهید. و آنقدر تکرار و تمرین کنید که با شخصیت شما ادغام شده و به یک عادت روزمرگی تبدیل شود. در نظر داشته باشید که رعایت نظم در معامله گری شما را به سمت مدیریت سرمایه کارآمد سوق می دهد.
مدیریت سرمایه کارآمد به این معنا نیست که در مدت کوتاه سرمایه اندک شما در بازارهی مالی چندین برابر شود. این طرز تفکر شما را در نهایت با شکست مواجه خواهد کرد.
کدام عادت ها را سرلوحه ی زندگی معاملاتی قرار دهیم تا به معامله گر منظمی تبدیل شویم؟
1_ داشتن استراتژی منحصر به فرد
داشتن استراتژی یک گام بلند در راستای نظم دهی به معاملات است . معامله گری که با استراتژی خود پیش می رود دچار رفتار هیجانی در خرید و فروش های خود نمی شود (رفتار هیجانی عامل اصلی ضررو زیان در بازار مالی است). اینجاست که حد سود و حد ضرر معنا و مفهوم پیدا می کند ، چراکه سرمایه گذار بی دلیل و از روی ترس اقدام به خرید و فروش سهام نکرده و با توجه به استراتژی که برای خود طراحی کرده است صبر پیشه می کند.
2_ ثبت و ضبط کردن و نوشتن معاملات
یادداشت برداری از معاملات موجب می گردد نظم خاصی در رفتارهای معاملاتی شما اعمال شود. در این شرایط می دانید در هر معامله چگونه رفتار کرده اید، کدام رفتار منجر به سود و کدام یک با ضرر همراه بوده است. بنابراین مزیت یادداشت برداری از معاملات این است که از طمع و در نتیجه معالمات پی در پی توأم با ریسک اجتناب خواهید کرد.
3_ در هنگام متضرر شدن از بازار دست بکشید
این رفتار را تمرین کنید که هنگامیکه در معاملات موفق نیستید و بازار زیان ده است، از آن دست بکشید. هیچگاه به ین فکر نباشد که حتما باید در تمامی ادوار و روزهای معاملاتی در بازار بورس فعال باشید، این طرز فکر سرمایه شما را بر باد خواهد داد. حرص و طمع موجب می شود که اخطار بازار را نادیده بگیرید. گاهی لازم است از بازار کناره بگیرید و تنها نظاره گر باشید.
4_ پرهیز از امید واهی
زمانیکه معاملات با ضرر همراه است ، احساسات و امید واهی را کنار بگذارید. هرگز به خود نگویید: ” نگران نباش، برمیگردد” ، اگر متوجه شدید موقعیت سهم و یا کلیت بازار خوب نیست از آن کناره بگیرید. بازار حتما موقعیت های ورود بهتری را در قیمت و زمان بهتر برای شما فراهم می کند.
5_ به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید
زمانیکه برنامه معاملاتی خود را به صورت منظم چیده اید، در هر شرایطی بدان پایبند باشید. با وارد شدن به محدوده های ضرر ، دچار استرس نشوید و برنامه ذهنی خود را تغییر ندهید.
مقدمه
آیا حساب معاملاتی شما دچار ضرر شده است؟ آیا احساس خستگی و ناامیدی دارید و میخواهید به کل تجارت را کنار بگذارید؟ در این مطلب با ما همراه باشید تا روشهای مدیریت ریسک و نجات دادن کسب و کار از موقعیتهای سخت را بررسی کنیم.
احتمالاً شنیده اید که چیزی در حدود 90 تا 95٪ افرادی که در بازارها پول معامله میکنند، در درازمدت شکست میخورند. در حالی که دلایل زیادی برای این شکست میتواند وجود داشته باشد، دلیل اصلی معمولاً مهارت مدیریت ریسک ضعیف یا عدم وجود آن است. غالباً، معاملهگران حتی از مدیریت ریسک و میزان مهم بودن آن آگاهی ندارند
جنگی را شروع نکنید که آماده پیروزی در آن نیستید
برای موفقیت در تجارت سه جنبه اصلی وجود دارد: توانایی فنی، نمودارخوانی، استراتژی معاملاتی که انتخاب میکنید، مدیریت پول که شامل مواردی از قبیل اینکه چقدر در هر معامله هزینه میکنید، تعیین اندازه موقعیت، توقف ضرر و اهداف سودمند میشود. سپس، جنبه ذهنی یا روانشناسی تجارت وجود دارد و هر سه این موارد (فنی، مدیریت پول و ذهنی) بهم پیوسته و در هم آمیخته شدهاند به گونهای که اگر یکی از دست برود، دو مورد دیگر معنایی ندارند.
امروزه ما بر مدیریت پول تمرکز کردهایم و مدیریت پول مهمترین مورد از سه بخشی است که در بالا ذکر شد. زیرا اگر به اندازه کافی بر روی مدیریت پول تمرکز نکرده و به درستی از آن مراقبت نکنید، طرز فکر شما کاملاً اشتباه خواهد بود و هر گونه توانایی که در خواندن نمودار فنی دارید بدون داشتن پول و مدیریت ریسک در اصل بیفایده است.
بنابراین، قبل از اینکه با پولی که به سختی به دست آوردهاید معامله را شروع کنید، باید یک سوال از خود بپرسید: آیا شما یک “جنگ” تجارت را شروع می کنید که واقعاً آماده پیروزی آن نیستید؟ این همان کاری است که بیشتر معاملهگران انجام می دهند و نهایتا ضرر میکنند.
هرگز قلعه را بدون محافظت رها نکنید
چه فایدهای دارد که یک ارتش کامل وارد جنگ شود و قلعه را با تمام ثروت خود (طلا، نقره، غیرنظامیان) بدون محافظت ترک کند؟ به همین دلیل است که دفاع وجود دارد. حتی در ارتشهای امروز، گارد ملی وجود دارد که در صورت تلاش هر کشوری برای حمله، آماده دفاع خواهد بود. حقیقت این است که انسانها همیشه از چیزی که برای آنها مهم است دفاع میکنند، پس چرا شما از پول خود دفاع نکنید؟
شما با دفاع از اولین و مهمترین دارایی خود، از حساب معاملاتی خود محافظت میکنید. سپس، معاملاتی با احتمال برنده شدن را انجام میدهید. به یاد داشته باشید، هرگز هنگام جنگیدن در “نبرد” تجارت، حساب بانکی خود را بدون محافظت باقی نگذارید. اکنون بیایید بررسی کنیم که این برای شما به عنوان یک معاملهگر چه معنایی دارد و مهمتر اینکه، چگونه میتوانید این کار را انجام دهید؟
این بدان معناست که شما تا زمانی که یک برنامه تجارت جامع در دست اجرا نداشته باشید، با پول واقعی تجارت را شروع نمیکنید. در برنامه تجارت شما باید جزئیاتی از جمله اینکه «آیا در هر تجارت ریسک وجود دارد و باید مدیریت ریسک انجام شود»، «حداکثر ضرری که میتوانید در معاملات متحمل شوید چقدر است» یا «قبل از اینکه یک معامله را متوقف کنید چه علائمی را در نمودارها مشاهده میکنید» را شامل شود. مطمئناً، یک برنامه معاملاتی جزئیات بیشتری دارد، اما اینها مهمترین موارد هستند.
چرا یک معاملهگر خوب بودن کافی نیست
استفاده بیش از حد از اهرم “ریسکهای احمقانه” یا ریسکهای بزرگ، دلیل اصلی بروز فاجعه در حساب معامله و شکست است. به همین دلیل است که حتی بهترین معاملهگران نیز میتوانند پول خود یا مشتریان را از دست بدهند.
اسکات سی. جانستون، نویسنده، به اینکه چگونه بسیاری از مدیران برجسته صندوقهای سرمایهگذاری یکصد میلیون دلاری را نابود کردهاند، زیرا نتوانستند به درستی از سرمایهها محافظت کنند، اشاره میکند. همان طور که مشاهده میکنید، تنها یک تاجر با اعتماد به نفس کاذب و مغرور میتواند خود و دیگران را متقاعد کند که از چیزی “مطمئن” است و سپس شرایط را به گونهای هدایت کند که منجر به فاجعه شود.
بسیاری از معاملهگران خوب در جهان وجود دارند که در بانکهای بزرگ و شرکتهای سرمایهگذاری مانند گلدمن ساکس و غیره استخدام میشوند. با این حال، همه آنها به اندازه کافی دوام نمیآورند تا بازدهی قابل توجهی داشته باشند زیرا فاقد توانایی ذهنی در مدیریت ریسک، برنامهریزی برای خسارات و اجرای صحیح و مداوم حفظ سرمایه در مدت زمان طولانی هستند. “معاملهگر خوب” فقط کسی نیست که میتواند نمودار را بخواند و حرکت بعدی آن را پیشبینی کند، بلکه کسی است که میداند چگونه ریسک را کنترل کند و سرمایه خود را در معرض خطر قرار داده، در معرض بازار قرار گیرد و این کار را به طور مداوم در هر معاملهای انجام بدهد.
اگر مهارت حفظ سرمایه شما خوب نیست، در معامله بازنده خواهید بود. به همین دلیل است که برخی از بهترین معاملهگران (تکنسین نمودار) و تحلیلگران بازار در نهایت “هیچکس” طرز فکر معاملاتی شما نیستند. اگر میخواهید “کسی” در بازار باشید، باید حفظ سرمایه را یاد بگیرید و آن را همیشه انجام دهید.
چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید
آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفتهاید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کردهاید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه میخواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین سبک های معامله گری آشنا شوید.
انتخاب سبک های معامله گری
انسانها از قدیمالایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسکپذیری حرفهای شدهاند. ظرفیت ما انسانها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بینقص است. این که تصمیم میگیریم گوزنها را در بین گرگها شکار کنیم یا در بین خرسها (از نوع وال استریتیاش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.
مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسکپذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بیشماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی میکند. خوشبختانه، روشهای معاملاتی بسیاری برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما میتوانید آنها را با همدیگر بهصورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.
گرچه تحلیل تکنیکال میگوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، میداند که معامله به هیچ وجه تجربهای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار میتواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید میکند و ژو از چین میفروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی میماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بیصبرانه منتظر است تا روبلهای بیارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیشبینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بیثمر میکنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم میتوانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.
چقدر زمان دارید؟
اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار میکنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، میتواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامهنویسی میکنید؟
از آنجا که شما با محدودیتهای مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر میتوانید در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید (نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان میشود و عملکرد نامناسب فعلیتان را نیز خرابتر میکند. بنابراین زمانی که میتوانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.
چقدر سرمایه دارید؟
میخواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمیتوانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمدهای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیمگیری در مورد سرمایهتان است که میتوانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام میدهید؟
از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایمفریم طولانیتر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازههای طولانیمدت ترید میکنید، مجبورید چارتهای ایمنتر را دنبال کنید و نمیتوانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، میتوانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یکچهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!
«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگتر، ایمنی بیشتر طرز فکر معاملاتی شما و ریسک پایینتری را به ارمغان میآورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایدهآل خود نزدیکتر میشوید.
آزمایش روش (ها)
حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیتهای آنها طرز فکر معاملاتی شما آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.
آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کردهاید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش میکنید، کمکم متوجه میشوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه میبینید مهارتتان به نتهای اشتباه و فالش منجر میشود.
شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله داراییها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقهمندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمیشود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. اینطور نیست که بفهمید تواناییتان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنیم تا میتوانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.
هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
آزمایش به شما کمک میکند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارتهای انسان را ایجاد میکند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ میتوانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب است، به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.
ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است
نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب میدهد، میتواند روز بعد استراتژی فاجعهآمیزی باشد. اگرچه نمیتوانید با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما میتوانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.
بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماهها تکانی نمیخورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را میکند و بقیه او را دنبال میکنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.
سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار میکند، چنانکه که معمولا هم اینطور است. یک لحظه به عرش میرسد و لحظه بعدی به فرش میآید و به قول معاملهگران آشفتهبازار است! آیا در این شرایط بازار معامله میکنید؟ به عنوان یک معاملهگر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایتبخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.
بهروز باشید
بهروز ماندن برای تمام روشهای معاملاتی و سرمایهگذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایهگذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرفتر هم نگذاشته است (کنایه از معاملهگران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه میکند. شما نیز به عنوان معاملهگر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا میکنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض میکنید بر بازارهای کریپتو تاثیر میگذارد. یک شایعه بیاهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، میتواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.
بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعملهای بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان میدهند. داستان در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور میسازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را بهروز نگه دارید یا منتظر عواقب این بیاطلاعی باشید.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- بهترین سبک ترید کدام است؟
هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژیهای مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسکپذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر انسان با انسانهای دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوان نسخه یکسانی را برای همه معاملهگران پیچید.
- آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟
خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمتها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژیهای مخصوص به آن را داشته باشید.
- استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟
سبکهای معاملاتی میتوانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژیها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب میکنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.
- نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟
داشتن نظم بسیار مهم است و باید بهعنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب میکنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرفنظر از شرایط بازار و فرصتهای بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.
کلام آخر
دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالشهای مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر میخواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از شرایط بازار بهروز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کردهاید، به یاد دارید؟ از این ریسکپذیری خرسندید یا پشیمان؟
دیدگاه شما